eitaa logo
به وقت بهشت 🌱
6.5هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
2 فایل
💠وَأُفَوِّضُ أَمْرِ‌ی إِلَی‌اللَّه إِنَّ‌اللهَ بَصِیرٌ‌ بِالْعِبَاد 🚫کپی یا انتشار حتی با ذکر نام نویسنده حرام است🚫 تبلیغات ارزان https://eitaa.com/tablighattarzan عضو انجمن رمان آنلاین ایتا🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠⚜💠 من زنده‌ام بہ عشق ٺو ٻا صاحب‌الزمان! سـلام‌حضرٺِ‌بارانـــــ🌦🌲 💠 🌤 💠 ♥️ 💠 اَینَ‌المُنتَقَم؟! ╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮    @In_heaventime  ╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯
💠فردي نشسته بود و "ياربّ" مي‌گفت. 🔥شيطان بر او ظاهر شد و گفت: تا به حال اين همه ياربّ گفته‌ای فايده داشته‌است؟ 💔مرد دلش شکست. از دعا کردن منصرف شد و خوابيد. شب كسی به خواب او آمد و گفت: چرا ديگر "ياربّ" نمی‌گويی!؟ جواب داد: چون جوابی نمی‌شنوم و می‌ترسم از درگاه خدا مردود باشم، پس چرا دعا بكنم!؟ 💠✨گفت خدا مرا فرستاده است تا به تو بگويم اين ياربّ گفتن‌هایت همان لبّيك و جواب ماست!🦋 يعنی اگر خداوند نخواهد صدای ما به درگاهش بلند شود، اصلاً نمی‌گذارد بگوييم! ✍🏻استاد فاطمی‌نیا ╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮    @In_heaventime  ╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯
⚜وَمَنْ اَحْسَنُ دِينًا مِمَّنْ اَسْلَمَ وَجْهَهُ لِله... 💠و دین چه کسی بهتر است از آنکه همه وجودش را تسلیم خدا کرده؟ ✨سوره نساء، آیه۱۲۵ ╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮    @In_heaventime  ╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯
💠💠💠💠💠💠⚜ شبنمے در حرمٺ طعنہ بہ‌ دریا زده اسٺ هرڪه آمد حرمٺ قید دو دنیا زده اسٺ حسیــــــن♥️ ╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮    @In_heaventime  ╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯
💠🌷💠 از امام حسن(علیه‌السلا) پرسیدند: شخص با کرامت کیست؟ فرمود: کریم، شخصی است که قبل از این‌که از او درخواست شود،‌ می‌بخشد.✨ 📚تحف‌العقول۲۲۵ یاکریم‌اهل‌البیت ╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮    @In_heaventime  ╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿🌿🌿 ✨رو به شش‌گوشه‌ترین قبله‌ی عالم، هر روز . . .بردن نام حسین‌ابن‌علی می‌چسبد؛ 💠السلام‌علی‌الحسین 💠و‌علی‌علی‌ابن‌الحسین 💠وعلی‌اولادالحسین 💠وعلی‌اصحاب‌الحسین ♥️ ╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮    @In_heaventime  ╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯
27.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷✨🌷✨🌷✨ 💠دعای هفتم صحیفه سجادیه 💠توصیه مقام معظم رهبری 💠به امید رسیدن به روز بدون کرونا ╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮    @In_heaventime  ╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯
🌼 نمد آرا 🌼🌼🌼 تولید و فروش انواع کارهای نمدی انواع رومیزی🍃 پادری های خوشکل 🍃انواع کاور آیفون 🍃 تزیین پریز🍃 کوسن 🍃 تزئینات آشپز خانه🍃 عروسک های نمدی 🍃 آویز تخت🍃 آویز کودک🍃 ست آشپز خانه🍃 انواع استیکر تزیین دیوار🍃انواع گل های نمدی و کلی کارهای شیک نمدی 😍😍😍 ارسال به تمام نقاط کشور 🛫 لینک کانال وات ساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/IMauBXxObvZ3Pjea8iJXQ5 لینک کانال ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1572208711C0cbcdc9929
به وقت بهشت 🌱
💠💠💠✨ 💠💠✨ 💠✨            ⚜بِسم‌ِالله‌ِالرَّحمَنِ‌الرَّحیم⚜ #رمان_بشری #به_قلم_میم‌مهاجر #برگ54 ک
💠💠💠✨ 💠💠✨ 💠✨            ⚜بِسم‌ِالله‌ِالرَّحمَنِ‌الرَّحیم دم غروب به خانه می‌رسد. سوئیچ و گوشی‌اش را روی میز می‌اندازد. روی مبل ولو می‌شود. چشم‌هایش را می‌بندد. حرف‌های حامد هنوز توی گوش‌هایش مانده. وعده‌ و وعیدهای او دلش را برای رفتن هوایی کرده. می‌ماند راضی کردن بشری که به نظر خودش کار سختی نیست. وقتی بشری پا به پای دل امیر راه می‌آید، می‌تواند برای تحصیل در انگلیس راضی‌اش کند. آرنجش را روی چشم‌هایش می‌گذارد. قید درس رو می‌زنم. فیزیک هسته‌ای به چه درد من می‌خوره! اگه ساسان سیریش نشده بود خودم‌و علاف دانشگاه نمی‌کردم. با صدای گوشی‌اش هوشیار می‌شود. چشم‌هایش را باز نمی‌کند. دست به دست می‌شود. صدای زنگ قطع می‌شود. با دوباره‌ شنیدن صدای تلفنش، می‌نشیند. به چشم‌هایش دست می‌کشد. خانه‌ی در تاریکی فرو رفته، چنگی به دلش نمی‌زند. نور ضعیفی از بیرون به داخل می‌تابد. سایه‌ای از لوازم خانه به چشمش می‌خورد. دست دراز می‌کند. قبل از قطع شدن دوباره‌ی تماس جواب می‌دهد. طبق معمول سلام بشری زودتر می‌رسد. _ســــلام امیرجان! کجایی ان‌قدر زنگ زدم؟! _خواب بودم. _چه وقته خوابه حالا! _خسته بودم. _خسته نباشی همسرجان! امروز بازار بودم. واسه‌ات سوغات خریدم. _دستت درد نکنه. حالا بیا من هم یه سورپرایز دارم برات. _میتونم حدس بزنم؟ _باید بیای این‌جا ببینی. _تا اون موقع که دل دلم‌و خورده! امیر با صدایی که از خواب‌آلودگی هنوز خش دارد می‌گوید: _پس زودتر بیا که دلتنگی من تموم شه. _خودم حالم بد هست. توام با این حرفات بدترم می‌کنی! _دور از جون. امیر گوشی را به دست دیگرش می‌دهد. _فکر می‌کردم داره بهت خوش می‌گذره. _باور کن این آخرین سفریه که بدون تو اومدم. خود تو هم مجبورم کنی، من بدون تو سفر برو نیستم. از تنهایی پکر شدم. رفتم نشستم لب باغچه گفتم پیشی بیا من‌و بخور. یک‌ریز حرف می‌زند. قهقهه‌ی امیر سکوت خانه را بهم می‌زند. بشری لبخند می‌زند. _عاشق خنده‌هاتم. امیر صدایش را صاف می‌کند. _دفعه‌ی بعدی در کار نیس. دیگه محاله بذارم از کنارم جم بخوری. _جان دلم! همین خوبه! من‌و محصور کن تو چاردیواری بغلت که امن‌ترین نقطه‌ی جهانه واسم. امیر آب دهانش را قورت می‌دهد. با حس غرور، لبخند می‌زند. بشری، آن سوی خط، توی دلش می‌گوید: من اگه تو رو دیوونه نکنم که بشری نیستم!     ✍🏻 کپی یا انتشار به هر شکل  🚫 ╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮    @In_heaventime  ╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯