⚜⚜🌷📿🌷⚜⚜
پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله میفرمایند:
💠هر كس به فرزند خود قرآن را آموزش دهد، خداوند گردنبندى به گردن او آويزد كه در روز قيامت همگان از آن شگفتزده شوند.
💫💫💫💫💎💫💫💫💫
🔴هشدار به مردمان #آخرالزمان
✍رسول خدا (صلی الله علیه و آله) میفرمایند: سوگند به کسی که مرا بشارت دهنده به حق بر انگیخت، #قائم از میان فرزندانم با #عهدی که از من به او رسیده است، #غایب میشود، تا آن جا که بیشتر مردم میگویند:خدا را با خاندان محمد، کاری نیست‼️ و برخی در تولد او نیز شک میکنند.
👈🏼پس هر کس به روزگار او میرسد، #دینش را محکم نگاه دارد و به #شیطان اجازهی نفوذ ندهد که او را به شک اندازد و از دین و آیینم، بیرونش ببرد، که پیشتر نیز پدر و مادرتان (#آدم و #حوا) را از بهشت بیرون برد و خداوند شیاطین را اولیای کسانی قرار داده که ایمان نمیآورند.
📚کمال الدین ،صفحه ۵۱
➖➖➖➖➖➖➖
VIP VIP VIP VIP VIP 😍😍😍
اگه دوست داری رمانو تا آخر بخونی
مبلغ ۴۰۰۰۰ تومان به این شماره کارت به نام خلیلی واریز
6273 8110 8062 3918
و عکس فیش واریزی و شمارهی پیگیریو به این آیدی ارسال کن😊
@Heaven_add
تا لینک کانال خصوصیو برات ارسال کنه🌿
✅ادامهی رمان تو کانال به وقت بهشت شبهای زوج ادامه دارد🌹🌹
🚨 جذب به روش ابراهیم
⭕️خواهر شهید ابراهیم هادی میگفت:
💠 یک روز موتور شوهر خواهرم را از جلوی منزلمان دزدیدند، عدهای دنبال دزد دویدند و موتور را زدند زمین. ابراهیم رسید و دزد زخمی شده را بلند کرد، نگاهی به چهره وحشت زدهاش انداخت و به بقیه گفت: اشتباه شده! بروید.
ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد. آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد. ابراهیم از زندگیاش سوال کرد، کمکش کرد و برایش کار درست کرد.
💠 طرف نماز خوان شد، به جبهه رفت و بعد از ابراهیم در جبهه به شهادت رسید.
🔰 #شهید_ابراهیم_هادی🌷
➖➖➖➖➖➖➖
⚜🌷⚜🌷⚜🌷⚜🌷⚜
لینک #برگ1
https://eitaa.com/In_heaventime/6
لینک #برگ20
https://eitaa.com/In_heaventime/3585
لینک #برگ21
https://eitaa.com/In_heaventime/3590
لینک #برگ22
https://eitaa.com/In_heaventime/3592
لینک #برگ23
https://eitaa.com/In_heaventime/3595
لینک #برگ24
https://eitaa.com/In_heaventime/3599
لینک #برگ25
https://eitaa.com/In_heaventime/3602
لینک #برگ26
https://eitaa.com/In_heaventime/3606
لینک #برگ27
https://eitaa.com/In_heaventime/3608
لینک #برگ28
https://eitaa.com/In_heaventime/3612
لینک #برگ29
https://eitaa.com/In_heaventime/3614
لینک #برگ30
https://eitaa.com/In_heaventime/3618
لینک #برگ31
https://eitaa.com/In_heaventime/3647
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁انسان های خـوب
💫همچو انعکاس مـاه
🍁در زُلال آبِ برکه اند
💫لمس شدنی نیستند
🍁امازیبـایی بخشِ تاریکی
💫و ظلمت شب اند...
🍁شبتون خوش
💫در پناه خدای مهربون
💠💠💠✨
💠💠✨
💠✨
⚜بِسمِاللهِالرَّحمَنِالرَّحیم⚜
#رمان_بشری
#به_قلم_مخلیلی
#برگ290
کپیحرام🚫
سرش رو بالا گرفت. اهل پنهانکاری نبود. اصلاً بهتر که طاها میفهمید یه چیزیش هست و یه حرفی داره.
اینجوری خیلی راحتتر حرفش رو به زبون میآورد.
-حرف مهدی و بشرائه. مامان ازم خواسته که با بشری حرف بزنم
با اومدن مادرش، حرفش قطع شد. با بدرقهی گرم اشرف خانم، خداحافظی کردند و بیرون اومدند.
سوار پراید طاها شدند. سمند یاسین مونده بود برای فاطمه، هر وقت تنهایی میخواست حلیی بره ازش استفاده میکرد.
حتی تو خونهی یاسین هم زندگی نمیکردند، اون خونه رو گذاشته بودند برای ضحی.
طاها همیشه طوری رفتار میکرد که هیچکس فکر نکنه چشم طاها دنبال اموال برادرش بوده.
کمی از مسیر رو که رفتند، طاها شروع به صحبت کرد. حرفهایی که خود فاطمه هم با این که دوست نداشت اینطور باشه، قبول داشت.
-بشری نمیتونه با مهدی زندگی کنه. نه اینکه مهدی خوب نباشه. نه؛ ولی بشری زن زندگی با هیچ مردی نیست. حداقل فعلاً نیست
میدونست. اینها رو میدونست هرچند دلش نمیخواست اینطور باشه.
-اون تکلیفش با دلش معلوم نیست. حداقل تا خبر رک و راستی از امیر نشه یا نبیندش. خیلی خوب میشناسمش. میفهمم که حالا تصمیم به ازدواج نداره
فاطمه، نفس سنگینی کشید. انگار یک بار سنگینی از روی دوشش برداشته شد. همون بهتر کا بیخیال حرفهای مادرش میشد. از خداش بود که کاری برای داداشش انجام میداد ولی شدنی نبود.
دیگه نه طاها حرفی زد و نه فاطمه.
اشرف، مادرش بود؛
مادری که هیچوقت حرمتش رو نمیشکست اما ازش دلخور بود.
هنوز حرفها و رفتارهاش رو فراموش نکرده بود. چه برخورد تندی با مهدی داشت. وقتی بشری طلاق گرفته بود و مادرش میترسید که مهدی بخواد دوباره بره سراغ بشری.
چه قضاوتهای نا به حقی کرد دربارهی بشری. آخرش هم وقتی قبول کرد مهدی بشری رو بگیره که دید هیچجوری نمیتونه فکر بشری رو از سر مهدی بندازه.
حالا وقتی که دید خونوادهی علیان با رضایت و از روی دل برای بار دوم اومدند خواسنگاری دخترش، دختری که بیوه بود، نظرش کامل عوض شد و دلش نرم.
اینبار دیگه بدون اینکه مهدی ازش بخواد، خودش میخواست پا پیش بذاره و قبل از رفتن بشری یه قول ازش بگیره.
دلخور بود از دست زمانه. از مادرش که بینهایت دوستش داشت.
چه راحت نظر مادرش با تغییر وضعیت دخترش، عوض شد...
✍🏻 #مخلیلی (مهاجر)
کپی یا انتشار به هر شکل #حرام است🚫
╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮
@In_heaventime
╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯
سلام خوش آمدید😍
https://eitaa.com/In_heaventime/6
لینک برگ اول رمانی که به خاطرش تشریف آوردید🌹🌹🌹
هدایت شده از طوطی نارگیلی
19.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قصه ۹ ( گابی دیگه ورزشکاره )
طوطی نارگیلی🦜🧡قصه&آهنگ🎉اجرای کودکان
آهنگ این داستان : 😃🎶 🔆 با تلاش و پشتکار * سختی ها آسون میشه 🔆
🔶 گابی یه گاو بامزه و مهربونه که قراره توی مسابقه دوی امسال شرکت کنه ...
🎁 💫 1 و 15 هر ماه منتظر قصه جدید باشید.
🏝 شبکه های اجتماعی گروه طوطی نارگیلی:
https://zil.ink/tootinargili
🌍💎 دریافت صوت داستان ها و آهنگ ها و تصویر ویدیویی بصورت HD در صفحه اینترنتی :
https://mighatmedia.com/tootinargili
👦🏻🧒🏻 صداپیشگان کودک :
محمد عمار - امیر علی - محمد علی - سلاله - فاطمه - محمد طاها
👱🏻♂️🧕🏻 صدا پیشگان بزرگسال :
علی حاجی پور - امیر مهدی اقبال – مریم میرزایی – امیر حسین
🎤 راوی :
خاله آسمان
🖋 نویسنده : یاسمن نعمتی
🖼 تصویر سازی و انیمیشن : امیر حسین مومنی نژاد
🔊 صدابردار : حسین عبدی
🎵 ادیتور صوتی : نسترن نعمتی
📝 شاعر : علی اصغر نعمتی
🎼🎹 آهنگساز : علی گرگین
🧸🎈🎉🎊 خوانندگان کودک : فاطمه – سلاله - محمد علی – محمد طاها - امیر علی – امیر حسین 🌟
🎬📢 کارگردان : حسین عبدی
@TootiNargili
VIP VIP VIP VIP VIP 😍😍😍
اگه دوست داری رمانو تا آخر بخونی
مبلغ ۴۰۰۰۰ تومان به این شماره کارت به نام خلیلی واریز
6273 8110 8062 3918
و عکس فیش واریزی و شمارهی پیگیریو به این آیدی ارسال کن😊
@Heaven_add
تا لینک کانال خصوصیو برات ارسال کنه🌿
✅ادامهی رمان تو کانال به وقت بهشت شبهای زوج ادامه دارد🌹🌹
هدایت شده از 💫VIP Silver تبلیغات
شعری که آقا رو حسابی خندوند 😂😂😂
خنده آقا بند نمیاد😅😅😅😅😅
حتما ببینید سنجاقه 👇👇👇😍😍😍
http://eitaa.com/joinchat/2839543841C2c03888c1f