eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
904 دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
2.7هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️🍃 اِلـهي‌اِلَيْكَ‌اَشْكُو🌱 قَلْباًقاسِياً،مَعَ‌الْوَسْوَاسِ‌مُتَقَلِّباً، وَبِالرَّيْنِ‌وَالطَّبْعِ‌مُتَلَبِّساً.../•° خدايا به تو شكايت می‌كنم، از دلِ همچون سنگی، که با وسوسه زيرورو می‌شود؛ و به آلودگیِ گناه، و سياهیِ نافرمانی، آلوده شده است!... "فرازےازمناجات‌الشاکین" 🍃
💢رفته بودیم برا شناسایی ۸. وسط که مدشد و ازمسیرمستقیم منحرف شدیم ورفتیم سمت دوعراقی که میکردن.ماه بالا بود هوا هم صاف. گفتم حسین یه دعاکن! 💢دستشو از آب درآورد سمت و گفت:خدا یه بفرست! همان لحظه ابرسیاهی ماه را پوشاند. از کنار ها رد شدیم رفتیم تو نیزار. گفتم:هنوز باورت نکردم؟ گفت: ابررا ببر! ابر کنار رفت و همه جا روشن شد! به او گفتم یک حرف بهت میزنم به من نه نگو؛ گفتم برادرم را برایت بگیرم؟ قبول کرد. رفتیم همه حرفها را هم زدیم اما برای او یک شرط گذاشتند؛ گفتند اگر از سپاه بیرون بیاید دخترم را به او میدهم. 💢امیر گفت: من از نمی توانم بیرون بیایم همین لباس کفن من است! عملیات ۴ بود. لباس به تن داشت؛ تعداد زیادی نارنجک هم به خودش کرده بود. گفتم چه خبره؛ چرا اینقد نارنجک؟ گفت:بچه ها سختشونه با زیاد تو آب حرکت کنن. براشون میبرم اون سمت که دستشون خالی نباشه... ۱۳۶۵/۱۰/۴در عملیات ۴ شهید شد و سال #۷۲ بود که جنازه اش برگشت. (امیر)_مهدی زاده🌷 🌷 ⊰❀⊱ ۴ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🖊 🥀 قایقها به نشسته بود و دشمن یک نفس روی آن ها آتش می ریخت... رحمان رفت توی آب... قایق اول را که آزاد کرد، عقب عقب توی آب شروع کرد به سمت قایق دوم راه رفتن... گفتم چرا این جوری؟ گفت:نمیخوام اسمم جزء کسایی باشه که به دشمن پشت کردن! ❣فرماندهٔ گردان خط شکن لشگر ۳۳ المهدی🥀 ‎‌‌‎‌‎‎⊰❀⊱ ۴ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
عملی شهدا زنجیر بود؛ اما از پلاک خبری نبود. حدود شش ماه بود توی روی کفنش نوشته بودیم: «شهید گمنام» بارها شده بود می خواستم برای تشییع به تهران بفرستمش؛اما دلم نمی آمد. توی دلم یکی می گفت دست نگهدار تا زمانش برسد.گل محمدی می گفت: «به خودم گفتم: همتی، تفحص، وقتی دنبال یک آچار می گرده، صلوات می فرسته؛ چرا من با ذکر صلوات دنبال پلاک این شهید نگردم؟» همین کار را کردم و دوباره سراغ پیکر رفتم، کفنش را باز کردم، توی ی شهید یک تکه گل بود. در آوردم، دیدم شهید است. الهم صل علی محمد و آل محمد منبع: آسمان مال آنهاست(کتاب تفحص)، صفحه:24 ⊰❀⊱ ۴ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#عکس_نوشته #پروفایل #شهیدانه ⊰❀⊱ #تنهاکانال‌شهدایِ‌کربلایِ۴ #شهدای‌غواص👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧
حاج حسین یکتا: در عالَم رؤیا به شهید گفتم: چرا برای ما دعا نمیکنید که شهید بشیم؟! شهید گفت: ما دعا میکنیم، شهادت هم براتون مینویسن، ولی میکنید، پاک میشه!
پخش زنده با حضور سردار حاج هادی بصیر از فرماندهان لشکر ۲۵ کربلا دفاع مقدس... ➕درایتا‌ و سروش‌ و روبیکا‌ به راهیان‌نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جریان رودخانه زمان تند است؛ تندتر از اروندی که با قوّتِ عشق از آن گذشتید ! کاش می‏شد از اروند زمان گذشت و به شما رسید ..... ۲۱_امام‌رضا_علیه‌السلام ⊰❀⊱ ۴ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🔸 گلزارهای شهدا همگی حال و هوای خاصی دارند اما میان این همه چیز دیگریست. اروند تنها گلزار شهدای آبی جهان است که در آن نه به لفظ بلکه به معنا درک میکنی آنها که رفتند هنوز هستند و نگاهشان به ما دوخته شده است. 🔸انگار در اروند دارند شنا میکنند،آنهم فارغ از آنکه عملیاتشان لو رفته یا ایذایی است. اصلا اروند بعد از آن دیگر آن اروند سابق نشد،انگار شرم حضور دارد از مهمان هایش. 💢کنار اروند فقط یک نوا به دل مینشیند؛نوای مادری که چشم انتظار فرزندش چادر خاکی اش را به صورت کشیده و آرام زمزمه میکند: موج نزن آب فرات به خاطر دل رباب ۶۵ ۴ ⊰❀⊱ ۴ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
⭕️ ‏بايد زمستان باشد رود باشد باشى شب باشد دستهايت بسته و۳۰ سال بعد برگردی تا بدانى ۴ يعنى چه! صلواتى بفرستيم براى خمينى که اسیر خاک نشدند و دل به دریا زدند.../ ⊰❀⊱ ۴ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
حاج حسین یکتا: آمدنی نیست، رسیدنی است. باید آن قدر بدوی تا به آن برسی. اگر بنشینی تا بیاید، همه می‌شوند، می‌روند و تو جا می‌مانی. ⊰❀⊱ ۴ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
حسین جان... هرجراحت که دلم داشت، به مرهم بِه شد! داغِ دوریست که جز وصلِ تو درمانش نیست... 🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤🍃 لَكَ‌الْحَمْدُ‌كَما‌خَلَقْتَني، فَجَعَلْتَني‌خَلْقاًسَوِيّاًرَحْمَةًبي،🌱 وَقَدْكُنْتَ‌عَنْ‌خَلْقي‌غَنِيّاً.../•° تو را سپاس كه مرا پديد آوردے، و از روے مهربانی‌ات به من، مرا آفريده‌اے متناسب قرار دادے، درحالی‌كه از آفرينش من بی‌نياز بودے...🍃 "فرازےازدعاےعرفه"
🍃🌸 گٰاهیْ عَجیبْ آرٰامِشَمْ رٰا بِهْـ توُ مَدْیُونَمْ... بِهْـ نِگٰاهَتْ... بِهْـ دُعٰایَتْ... ⊰❀⊱ ۴ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🔰 لوح | سلام بر شهیدان گمنام 🔺 صبح امروز، تصویری از حضور رهبر انقلاب بر مزار شهدای گمنام قطعه ۴۰ بهشت زهرا سلام‌الله علیها ⊰❀⊱ ۴ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
چشم لشکر بود .... سردار دلیر سپاه اسلام حاج حمید تقی‌ زاده در حال رصد مواضع دشمن برای اجرای مرحله دوم از عملیات کربلای پنج ۲۲ دی ماه ۱۳۶۵ ⊰❀⊱ ۴ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
: حاضر شد سرش بره ، ولی عملیات(فتح المبین)را لو نده.... ❣ ⊰❀⊱ ۴ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#شهیدی_که : حاضر شد سرش بره ، ولی عملیات(فتح المبین)را لو نده.... #شهید_عباسعلی_فتاحی❣ ⊰❀⊱ #تنه
(فتح المبین)را‌لو‌نده.... تک بود و عزیز دل خانواده ، به شش زبان دنیا کاملا مسلط بود ،۱۷ سالش که بود یه روز اومد به گفت میخوام برم ، مادر گفت تو عصای دست منی ، نرو . میگه :امام گفته . و مادر مدار، مطیعانه، میگه: پس برو... توی میخواستن یه کار بی خطر و یا پرسنلی بهش بدن ، اما خودش میگفت: . یه روز گفت:چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو# منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر بود...پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود.قبل از رفتن حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: " به هیچوجه با درگیر نمیشید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقیها فهمیدند و شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات بره... و تخریبچی ها رفتند... یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم نشده ، یکی شونم برنگشته... اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقیها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و شد... زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند ممکنه توی ها لو بده. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده ، سرش بره زبونش باز نمیشه. برید عملیات کنید... عملیات انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه. گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه... اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه رو کردند چیزی نگفته. اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند.... در اصل عباس‌علی به نمایندگی از همه ی همرزمانش ؛ به تمامی عالم این حقیقت را که ما برای مکتب، دین، رهبر، ناموس، سر می‌دهیم؛ اما شرف نمی‌دهیم را بیان کرده بود. و لیکن هر کسی ما، نسل ما و کودکان ما را بخواهد بشناسد همین یک بالا برای آنان بس است... ⊰❀⊱ ۴ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄