『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#شهیدی_که_عاشق_غواصی_بود
┄┄❁﷽❁┅┄
خیلی مهربان و دلسوز بود، هرچه بخواهیم از #اکبر بگویم باز هم کم است ..هر وقت به دیدار #خواهرش میرفت با دست پر میرفت
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
موقعه #زمستان پشت بام #همسایه پیرمان را پارو میکرد.#همسایه ها میگفتند دیگر مثل #اکبر به دنیا نخواهد آمد...؛
🕊🕊.....
آخرین باری که می رفت گفتم یک #جعبه_سیب بگیر.رفت و با یک جعبه سیب و #پرتغال برگشت بعد گفتم #اکبر جان دم عید است از تو خاهش میکنم به #جبهه نرو #عید پیشه ما بمون ـــــــــــــ
و بعد عید برو ما #تنهایم در جوابی گفت بچهای #حضرت_زینب(س)روز #عاشورا رفتند و#حضرت هیچ نگفت آنوقت چطور دلت می آید مانع رفتن من شوی...
🌾🕊🕊🕊
دیگر #حرفی برای گفتن نداشتم و گفتم باشه #اکبر جان برو #خدا پشت و پناهت.؛؛'
🕊🕊🕊🕊🕊🕊
رفت و در عملیات #کربلای_چهار به دوستان #شهیدش پیوست....
#ولادت ۱/۳/۱۳۴۵ #زنجان
#شهادت ۳/۱۰/۱۳۶۴#ام_الرصاص_عراق
#غواص_شهیداکبر_سعادتی_خمسه
#از_خط_شکنان_عملیات_کربلای۴
🌾🕊
#تنهــاکانالشهـدایکربلای٤👇
@Karbala_1365
🔶راوی میگفت :
🕊رزمنـده هایی را
این #رودخانه با خود بُرد
پس اینجـا #ارونـــد نیست ...
🌷دستانت را به #آب بزن و فاتحه بخوان!
اینجا تنها #گلزار_شهدای_آبی دنیاست.
#اروند_رود
#یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🔶راوی میگفت : 🕊رزمنـده هایی را این #رودخانه با خود بُرد پس اینجـا #ارونـــد نیست ... 🌷دستانت را ب
#قورباغه_هایی_که_مامور_خدابودند!
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
هنگام عبور از #اروندرود به دلیل
تلاطم شدید آب، عده ای از #غواصان، دهان و #گلویشان پر از #آب شده بود و در آستانه ی خفه شدن قرار داشتند. در چنین حالتی بی آنکه خود بخواهند، دچار وضعیتی شده بودند که ناچار به #سرفه کردن بودند. اما چون می دانستند که با یک #سرفه ی کوچک هم #عملیات لو رفته و نیرو ها به #قربانگاه می روند، با تمام توان تلاش می کردند تا #سرفه نکنند.
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
چون وضعیت #اضطراری شد، ماجرا را با #سردارقربانی در میان گذاشتیم ایشان #پیغام داد: اگر شده خود را #خفه کنید اما سرفه نکنید
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
چون یک لشکر را #نابود خواهید کرد. ما که از انتقال این پیام به خود می لرزیدیم ناگزیر آن را #ابلاغ کردیم. در پی این #ابلاغ چنان #صحنه_های تکان دهنده ای را می دیدیم
که به راستی بازگو کردن آنها نیز برایم #سخت_ودشوار است...💔😔
#عزیزانی که دچار #سرفه شده بودند، بار ها و بار ها خود را زیر #آب فرو می بردند اما باز موفق به اجرای فرمان نمی شدند.😔 در شرایط #سخت و غیر قابل توصیفی قرار داشتیم.
🍂🍃🍂🍃🍁
این بار #دستور رسید: از فرد کنار دست خود کمک بگیرید تا زیر #آب بمانید و بی صدا #شهید شوید تا جان دیگران به خطر نیفتد😔😔
می دانستیم که صدور چنین #دستوری برای #فرمانده چقدر #دشوار است. اما این را هم می دانستیم که #موضوع هستی و نیستی یک #لشکرو پیروزی یک #عملیات در میان است.
🌙🌙🌙🌙🌙🌙
اما با این همه #نفس در سینه های ما #حبس شده بود و مدام از خود می پرسیدیم که کدامیک از ما قادر به انجام چنین کاری است.
این در حالی بود که خوددوستان عزیزی که دچار #سرفه ی #شدید شده بودند با خواهش و #تمنا از ما می خواستند تا با آنها کمک کنیم که زیر #آب بمانند و #خفه شوند!
🌺🌺
می دانم که بازگو کردن این #حقایق چقدر #تلخ و #غم انگیز است اما این را نیز می دانم که برای ثبت در #تاریخ و نشان دادن #عظمت یک #نسل و روح بلند #رزمندگانی که برای #دفاع از جان و مال و #آبرو و #آرمان یک ملت از هیچ #مجاهدتی دریغ نمی ورزیدند ناگزیر به بیان این #وقایع هستیم
.........
به هر #تقدیر همه در #تکاپو بودیم تا راهی برای #گریز از این #مهلکه پیدا کنیم که در یک #چشم بر هم زدن تمام #اروندرود و همه ی #ساحل ما و دشمن پر از #صدای_قورباغه هایی🐸 شد که نمی گذاشتند صدای #سرفه ی نیرو ها ی ما به #گوش کسی برسد.
🕊🕊🕊🌾🌾🌾
#شگفت انگیز بود و باور #نکردنی زیرا در جایی و حالی که شاید در طول یک سال هم نتوان صدای یک #قورباغه راشنید، آن شب و آن جا مالامال از صدای #قورباغه هایی شد که تردید ندارم به یاری #ابراهیم ها و #اسماعیل هایی شتافته بودند
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
که برای یاری #الله در برابر آن #فرمان سر تعظیم فرو آورده و حاضر شده بودندتا قدم به #قربانگاه خود بگذارند همان #لحظه بود که اعجاز #توسل به بی بی #فاطمه_زهرا(س) و تبرک جستن از پرچم بارگاه #امام_رضا(ع) را در یافتیم و بار دیگر #خدای را سپاس گفتیم که ما را در صف #عاشقان خاندان عصمت و #طهارت قرار داد
🌾🌾🌾🌾🌾🕊🕊🕊🕊🕊
#راوی_شهید_سرهنگ_رمضان_قاسمی
🕊 یاد شهدا غواص با ذکر صلوات 🕊
🌾🕊
#تنهــاکانالشهـدایکربلای٤👇
@Karbala_1365
#شهیدانہ 🕊
شہدا
بےسر و صدا
رفتند...
و ما
مانده ایم
و یڪ
ڪوه
ادعا...
بدون عمل💔
#شہداشرمندهایمکهدائمشرمندهایم 💔🍂
🌾🕊
#تنهــاکانالشهـدایکربلای٤👇
@Karbala_1365
شهیدمفقودالجسد
نام : #وحید
نام خانوادگی: #قهریصارمی
تاریخ تولد : 1344
محل تولد : ملایر
تاریخ شهادت :1365/6/18
محل شهادت : جزیره مجنون
🌹🕊
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
•﷽•
خدا میداند یک پرخاش به مادر؛
صد سال انسان را عقب میندازد...!
#آیت_الله_فاطمی_نیا🌱
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
نگاه را مے رُباید ؛☝️🏻
هَر آن ڪس
ڪه زیباسٺـ -♥-
و ٺو زیباترینے
اے شهیـد🌿
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده 🌹
🕊¤.....قرار هرشب ما....¤🕊
فرستادن پنج #صلوات📿
ب نیت سلامتی و تعجیل در
#فرج آقا امام زمان(عج) ❤️
و هدیه به روح مطهر
#شهدایغواصکربلایی4
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
┄┄❁﷽❁┅┄
🍃السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ🍃
هدیه به روح مطهر #شهدای_کربلای۴
💠۱ مرتبه سوره حمد
💠۳مرتبه سوره توحید
✨✨صبحتون منور به نور شهدا✨✨
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
🎋🎋 #روایت_گری👇
#گفت_مامان_کار_خودتو_کردی…
🔰این قدر دعا کردی تا #جنازه ی من⚰ پیدا شد.
کار خودتو کردی⁉️
حالا خوب شد ⁉️
جیگرت خنک شد ⁉️
🔰حالا برات بگم
حالا که پیدا شدم و تو جیگرت خنک شد
و تو خوشحال شدی 😊، آوردی منو تو گلزار 🌷 دفن کردی ، #قبرم و به قول خودمون اسمشو نوشتی🖍
🔰حالا برات بگم : ما #مفقودها که تو بیابونا افتاده بودیم برا خودمون شبا🌌 خلوت داشتیم و به همه ی ما مفقودها #حضرت_زهرا(س) سر می زد و مادر همه ی ما تو اون بیابون گمشده ، #خانوم بود .
🔰از اون موقعی که تو این قدر #دعا کردی و دعات مستجاب شد و ما پیدا شدیم . این بزم ما رو به هم زدی من دیگه توی جمع اون #شهدایی 🕊که در محضر حضرت زهرا (س) هستند #نیستم .😔😭
آمدم توی جمع شهیدایِ با نام و نشون به ظاهرِ دنیا.
🎤روایتگر #حاج_حسین_یکتا
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀چگونه بگذرم ...
از سیم خاردارهای نَفْسی ؛
که شما را از من گرفته است
باید گذشت از این دنیا به آسانی
#دل_نوشته
51.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#یادمان
#دلنوشته
#سرزمین_عشق...
سرزمین عشق! تنها اسمی که برای این #مناطق به ذهنم رسید!
فقط بردن نام #شلمچه، #طلائیه، کانال #کمیل و ... کافیست تا #بغض راه گلویت را ببندد
مثل حال الان من. اتفاقی نیفتاده، فقط لحظهای تصور کردم روی خاک #شلمچه نشستهام!😔
حاج حسین یکتا دارد #شبهای بله برون را روایت میکند: «اینجایی که نشستی شلمچه ایرانه...» بعد از جغرافیا، درس معارف را شروع میکند: «بچهها معبر شهادت چیه؟
✨✨✨✨
معبر خلاصی از دست #نفس چیه؟ باور کنید اشک است و اشک است و اشک! گریه است و گریه است و گریه! » بعد صحبتهای بغض آلود آقا: «چنانچه از سیم #خاردار میخواهی رد بشی، اول باید از سیم #خاردار نفست عبور کنی..!»
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
اصلا فکر کردن به این فضا هم دل را زیر و رو میکند، چه برسد به حضور.مثلا تصور کن الان در ورودی یادمان کانال #کمیل و حنظله ایستادهای....
✨🌾🌾🌾🌾
روبرویت را نگاه کن که نوشته: #کانال کمیل، معبری به سوی #خدا. کمی جلوتر میروی؛ به نزدیکی کانال که میرسی، متن دستنوشتهی یکی از شهدای کانال را میبینی: «#امروز_روز_پنجم_است_که_در_محاصرهایم_آب_راجیره_بندی_کردهایم.
#عطش_همه_را_هلاک_کرده_است.
همه را جز شهدا که حالا کنار هم در انتهای کانال خوابیدهاند. دیگر شهدا تشنه نیستند. #فدای_لب_تشنهاتای_پسر_فاطمه»
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🌾🌾
بعد از اینها عجیب میچسبد روضهای درست وسط کانال! همانجا که ابراهیم هادی و یاران به یاد تشنگی عزیز زهرا تشنه جان داده اند. یا مثلا کنار اروند را تصور کن با روایت گری حاج حسین کاجی؛ چه آتشی به دل میزند این روایت.
✨✨✨✨✨✨✨
#دل_نوشته