eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
869 دنبال‌کننده
18هزار عکس
2.6هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 خاطره از زبان مادر وقتی بچه م به دنیا اومد اسمش رو از لای قرآن برداشتم. یکی از فامیل که به تقویم ملی آشنا بود به من توصیه کرد که تاریخ تولد فرزندم رو چن روزی بیشتر بگیرم که با تولد شاه یکی بشه واز طرف دولت بهم هدیه بِدَن. از آنجایی که خانواده ی مذهبیی بودیم و از جنایات شاه باخبر،با یک جمله غائله رو ختم کردم"گور بابای شاه با هدیه ش" و تاریخ تولد بچه م رو یکسال و دو ماه بزرگتر گرفتم
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 خاطره از زبان مادر وقتی بچه م به دنیا اومد اسمش رو از لای قرآن برداشتم. یکی از فامیل که ب
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 خاطره مادر : "پسرم! بَسه دیگه، چقدر میری جبهه؟ بیا بِشین دَرسِت رو بِخون؛ بُرو کار و کَسبی یاد بگیر؛ دو روز دیگه پسرهای فامیل همه شُون به جایی میرِسَن، برای خودشون کسی میشَن، زن و زندگی تشکیل میدَن. اونوَقت تو چی!؟ کسی به تو زن نِمیده. جنگ که تَموم نِمیشه!" محمدرضا با لبخندی به پهنای صورت در جواب مادر گفت:"اِاااای مادرجان! میترسم جنگ تَموم بِشه. صبر کن و تماشا !! یه زنی بگیرم که همه ی فامیل و دوست و آشنا انگشت به دَهَن بِمونَن و تو به اون افتخار کنی!." و چه خوب در وصیت نامه اش نوشت تا افتخار مادرش باشد: " عروسی من در جبهه، و عروس من شهادت و نام فرزندم آزادیست.و من از همین جا فرزندم آزادی را به شما می‌سپارم نباشید از آن کسانی که "فذالک الذی یدع الیتیم"
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 خاطره مادر : "پسرم! بَسه دیگه، چقدر میری جبهه؟ بیا بِشین دَرسِت رو بِخون؛ بُرو کار و کَسب
پس از تلاشهای بسیار و دستکاری شناسنامه،(اضافه کردن دو سال به سن خود) و رضایت نامه جعلی، بی خبر و مخفیانه؛ راهی مناطق عملیاتی کردستان شده و با گروهک کومله و دشمن متجاوز به نبرد پرداخت. طی حضور ۵ ساله در جبهه، در عملیات های رمضان، بدر، خیبر، والفجرمقدماتی، والفجر یک، والفجر ۸، کربلای ۲ و ۴ شرکت داشت. ....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میگفت: سر بود، تنها، ساعت ۲ تا ۴ صبح، وقت نگهبانی، سر . رفتم پست رو ازش تحویل بگیرم دیدم تیر خورده تو پیشونیش افتاده کف سنگر. خیلی دلم سوخت؛ تنها بود شهید شد، کسی بالا سرش نبود سرش رو تو بگیره. از غصه بیرون نمی‌رفتم از فکرش. شب خوابشو دیدم! گفتم خیلی ناراحت بودم تنهایی شدی. گفت: فقط بهت بگم تیر که خوردم، قبل از اینکه بخورم کف سنگر، افتادم تو دامن امام حسین علیه‌السلام! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 حاج حسین یکتا
🕊شهید‌تورجی‌زاده: مردم هر وقت کارتون جایی گیر کرد تون رو صدا کنید یا خودش میاد، ‌یا یکی رو میفرسته که کارتون رو راه بندازه...!💚   ⊰❀⊱ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
در مسیر بـــــاد بمان تا "مهربانی ات " تسخیر ڪند... این شهرِ پـــر از "بیهودگی" را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📢 حوادث تلخ و شیرین امت اسلامی پایدار نیست، در همین فراز و نشیبهاى جامعه، اهل ایمان از مدّعیان ایمان شناخته مى‌شوند. 🌴 سوره آل عمران 🌴 🕋 وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَداء َ‌«140» ⚡️ترجمه: و ما روزهاى (شكست و پيروزى) را در ميان مردم تقسيم مى‌كنيم تا خداوند با امتحان كسانى را كه ايمان آورده‌اند، معلوم كند و از شما گواهانى بر ديگران بگيرد.
یکی چشمش را برای خدا می دهد اما من و تو می‌توانیم برای خدا چشممان را کنترل کنیم ..!! 🌱   ⊰❀⊱ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
یادی که در دل‌ها هرگز نمی‌میرد یادِ شهیدان است ...   ⊰❀⊱ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فقط نخل‌های خوزستان می‌دانند چه‌ها به خدایتان گفتید ...
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
در عملیات از ناحیه بازو مجروح شد ، او بعد از طی دوران نقاهت در بیمارستان دوباره به منطقه برگشت و در عملیات بدر با یک نارنجک و گلوله ی آرپیچی و خمپاره ی شصت به دفعات در نزدیکی او از ناحیه ی کمر دچار آسیب جدی شده و منجر به وانتقال به پشت جبهه شد در حالی که با شلیک ۵۰ گلوله ی آرپیچی به سوی ادوات و استحکامات دشمن و شدید گوش بعلت صداهای ناهنجار# گلوله ی آرپیچی ، باعث وارد کردن خسارت زیادی بر پیکره ی دشمن شده بود.
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
در عملیات #رمضان از ناحیه بازو مجروح شد ، او بعد از طی دوران نقاهت در بیمارستان دوباره به منطقه برگش
در با عنوان معاون یکی از گروههای تخریب ضربات بر دشمن وارد کرده و در ادامه عملیات به عنوان مسئول دسته در یکی از های لشکر ۲۱ امام رضا در فاو دشمن را عقب رانده و فاو را تصرف می کنند در ماموریت تشکیل گردان به واحد تخریب داده میشود تا عملیات های آبی ،خاکی در منطقه ی شلمچه؛ با موفقیت انجام گیرد.
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
در #عملیات‌والفجر۸ با عنوان معاون یکی از گروههای تخریب ضربات #سختی بر دشمن وارد کرده و در ادامه عملی
در که به گفته ی خودش آخرین عملیات اوست به هنگام باز کردن معبر در داخل مورد هدف آتش دشمن قرار گرفته و برای جلوگیری از فرو پاشی بهمراه فرمانده، افراد باقی مانده را به سمت هدف هدایت میکند بعد از بازگشایی معبر به سمت سنگر کمین رفته تا آتش آنرا خفه کند ولی مورد اصابت دشمن قرار گرفته و به میرسد.
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
در #عملیات‌کربلای۴ که به گفته ی خودش آخرین عملیات اوست به هنگام باز کردن معبر در داخل #اروندرود مورد
سرانجام بعد از سالها دوری پیکر او در ، توسط گروه در منطقه جزیره شناسایی و به آغوش گرم خانواده برگشت و در روز اربابش امام حسین(ع) در بدرقه مردم قدردان و پرور به منزلگه ابدی خود رفته و در آستان مقدس شهدای به خاک سپرده می شود.
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
سرانجام بعد از سالها دوری #بقایای پیکر او در #لباس‌غواصی ، توسط گروه #تفحص در منطقه #شلمچه جزیره #ما
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 قسمتی از وصیت نامه شهید سخن از اینجا آغاز میکنم با شما هموطنان، با ی خونینم؛ عروسی من در جبهه و عروس من شهادت می باشد.صدای غرش ی توپ و خمپاره، خطبه ی مرا می خوانند؛ و با پوششی از خون سرخ و گرمم؛ خود را برای معشوقم،(اَلله و تَعالی جَلّ جَلالَه) آرایش خواهم کرد. در غلغله ی شادی ، و بارش نقل سربی در ی سنگر،عروس شهادت را به آغوش خواهم کشید و در همهمه ی تشیع کنندگان پیکرم، اتومبیلی که تابوتم را حمل می کند، گلباران خواهد شد؛ و مشت هایی گره کرده و صلوات ها و رسا، مرا تا منزلگه عشق؛ بدرقه خواهند کرد. عروس من شهادت، و نام فرزندم آزادی؛ و من از همین جا فرزندم آزادی را به شما می سپارم، تا از آن کنید، نباشید از آن کسانی که (فَذالِکَ الَّذی یَدُعُ الیَتِیم).