💠خواستن عدالت یا نخواستن نابرابری؛ مسئله این است!
🔹#بودن_یا_نبودن، مسئله کنونی و هویتی ماست اما صورت آن این است: خواستن عدالت یا نخواستن نابرابری؟
🔹عدالتخواهی اگر مبتنی بر یک ایده چابک درباره نابرابری و برای مبارزه با نابرابری نباشد، بیشتر یک سوء تفاهم است.
🔹اگر خواست عدالت بر پایه نفی نابرابری صورت نبندد، عدالتخواهی سوءتفاهمی است که یا به سرودن کلیات منتهی میشود یا به باتلاق طرحها و شاخصهایی جزئی دل خوش میدارد؛ این دو سوء تفاهم در یک امر مشترکند: تأثیرشان در تغییر و بر همزدن وضعیتِ #عقبماندگی_در_عدالت، اندکی بیشتر از هیچ است.
🔹اشتباه کردیم که از عدالتخواهی حرف زدیم؛ ما باید بیش و پیش از هر چیز، حتی قبل از خواستن عدالت، به نخواستنِ نابرابری فکر میکردیم. ما بیشتر از برنامه برای عدالت، نیازمند ایده برای مقابله با نابرابری هستیم.
🔹تفاوت عدالت در مقام تواصف و عدالت در مقام تناصف چیست؟ چرا عدالت در مقام نخست اوسع الاشیاء است و در مقام دوم اضیق الأشیا؟ عدالتخواهی در مقام تواصف از #عدالت حرف میزند؛ در مقام تناصف با #نابرابری مواجه میشود.
🔹ما #عدالتخواه نیستیم، ما #نابرابرینخواه هستیم!
🔹#انسان_انقلاب_اسلامی البته دلباخته و پاکباخته عدالت است اما در حقیقت و تا سر حد مرگ، یک انسان #نابرابرینخواه است. انسانی است که نمیتواند نابرابری را ببیند و سکوت کند.
🔹انسان انقلاب اسلامی برای پسر یک سال و نیمهاش، برای آینده نامه مینویسد، در این باره که پدرت چرا جنگید و چرا شهید شد؟ مینویسد: «برای این که نمیتوانست نابرابریها را ببیند و سکوت کند». (شهید حمید رمضانی)
✍مجتبی نامخواه
@Kolbe_Andishe_Farhang