eitaa logo
کلبه اندیشه و فرهنگ
587 دنبال‌کننده
341 عکس
1.1هزار ویدیو
192 فایل
تاملات و یادداشت های تحلیلی در حوزه فرهنگ، سیاست و حکمرانی @Kolbe_Andishe_Farhang ادمین @mohsenmohammadi63
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 کدام فرهنگ و کدام کار فرهنگی؟ 🔹یکی از دلایل شورای سیاستگذاری ائمه جمعه برای برکناری ‎، عدم کار فرهنگی است. اینکه این دلیل چقدر درست است بحث دیگری است. سوال مهم‌تر این است که منظور شورا از ‎ چیست؟ کدام کار فرهنگی مهم‌تر و اساسی‌تر است؟‏ 🔹اگر منظورشان از کار فرهنگی، تبلیغ دین و رسالت پیامبران است آیا بالاتر از این رسالت، رسالتی هست که خداوند متعال در قرآن اینگونه فرموده؟ لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ (سوره مبارکه الحديد آیه ۲۵).‏ "ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به ‎ کنند." 🔹آیا شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، رسالتی غیر از این رسالت و تبلیغی غیر از این تبلیغ برای ائمه جمعه در نظر گرفته؟‏ با افسوس باید بگویم بله! دو سه دهه است که تعریف خیلی از دستگاه‌ها، ارگان‌های انقلابی و خیل کثیری از مساجدمان از ‎، چیزی غیر از دعوت مردم به قیام برای قسط و عدالت است! عموم کارهای فرهنگی اعم از دوره‌ها، اردوها، همایشات، هیئات، مسابقات، حلقه‌ها و غیره با هدف قیام برای قسط نیست!‏ 🔹کار فرهنگی که مورد نظر این دستگاه‌ها و مراکز و مساجد است مدلی از "دینداری بی‌تفاوت" است. دینداری خنثی نسبت به ظلم و ظالم! دینداری که حاضر به مبارزه برای تحقق ‎، آزادی‌خواهی، جمهوریت‌خواهی، استقلال‌خواهی و... نیست. خروجی این مدل از کار فرهنگی، جامعه بی‌تفاوت و افسرده است!‏ 🔹با این نگاه حالا به کارهای فرهنگی ادارات و نهادها و ستادهای نماز جمعه و مساجد و مدارس بنگرید که چند درصد فعالیت‌های فرهنگی‌‌شان که بخشی‌ش هم خودجوش انجام می‌شود منجر به قیام مردم برای قسط و عدالت شده؟ چند درصد این فعالیت‌ها توانسته‌اند حقوق مردم و محیط زیست را مطالبه کنند؟‏ 🔹حقیقتاً سیستم تربیتی حاکم بر غالب مساجد هم بدنبال پرورش انسان آزادی‌خواه و عدالتخواه نیست. بلکه بیشتر بدنبال تربیت انسانِ منفعل، توجیه‌گر، مطیع و رام است. شورای سیاستگذاری ائمه جمعه هم بدنبال همین سیستم است‌‌. غالب اینگونه است که دنبال امام جمعه خونسرد و آرام است!‏ 🔹امام جمعه‌ای می‌خواهد که کاری به کار مسئولین و اصحاب قدرت و ثروت نداشته باشد. بدنبال برهم زدن نظم موجود نباشد. امام جمعه‌ای که بتواند هم هوای نماینده را داشته باشد هم فرماندار را، هم استاندار را، هم سرمایه‌دار را! اگر پولی از سرمایه‌دار هم بگیرد و به چند فقیر هم بدهد که نور علی نور است!‏ 🔹این مدل کار فرهنگی هزار سال هم که انجام شود نه انقلاب‌ساز است نه تمدن‌ساز، نه جریان‌ساز! ‎ هم روزهای آخر دوره ریاست جمهوری‌اش گفت بعد از اتمام دوره‌اش می‌خواهد کار فرهنگی کند! خوب است وی هم بعنوان امام جمعه یکی از شهرها انتخاب شود برای کار فرهنگی!! ✍داود مدرسی یان @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 بدتر از فیش حقوقی نجومی، توجیه آن است! 🔹یکی از بلایایی که جریان محافظه‌کار بر سر طیفی از جوانان انقلابی و متدین آورده، همین قدرت توجیه‌کنندگی و ماستمالی کردن و انکار کردن حقایق و واقعیت‌هاست! 🔹 هر اتفاقی در هر گوشه‌ای از کشور بیافتد پیش از آنکه ته‌وتوی قضیه را در بیاورند و اگر فساد و تخلفی رخ داده، امر به معروف و نهی از منکر کنند یا اگر ضعف و ناکارآمدی وجود دارد، مطالبه‌گری کنند، سریعاً دست به توجیه می‌زنند! کانّه این طیف وظیفه و رسالت خود را دفاع کور و متعصبانه می‌دانند! 🔹 در ماجرای انتشار فیش حقوقی ، سرپرست وزارت صمت روحانی و نجومی‌بگیر در دولت قبل و استاندار دولت جدید در سیستان و بلوچستان آنچه که حال بهم‌زن‌تر از خود این فیش حقوقی چندده میلیونی بوده، همین توجیهات و ماستمالی‌ها و تغافل‌های عامدانه است! 🔹 خود را به "ندیدن" زدن و خود را به خواب زدن، حقیقتاً آفتی است بسیار دردناک‌تر از فیش نجومی ده‌ها میلیون تومانی! یکی می‌گوید این مبلغ خلاف قانون نبوده! او حق داشته، چون قانونی بوده. می‌گویم گِل بگیرند آن قانونی که این تبعیض آشکار را محترم شمرده. 🔹 مبنای قانون باید باشد وگرنه آن قانون نامشروع است! حقوق‌های نجومی در دولت سابق بر مبنای قانون بوده! دیگری می‌گوید ۱۱۷ میلیون نیست بلکه ۷۰ میلیون تومان است! می‌گویم به فرض ۳۰ میلیون تومان؛ فردی با حقوق ۳۰ میلیون تومانی کجا دلش بحال سیستان و بلوچستان می‌سوزد؟!! 🔹در ماجرای نجومی‌بگیران دولت قبل، رهبری گفتند: "در قضیّه برای متخلّف‌ اصلاً نباید عذر تراشید؛ برخورد هم بایستی قاطع باشد." ۱۳۹۵/۰۶/۰۳ نه تنها با آن متخلفان برخورد نشد، بلکه به مسئولیت‌های جدید هم گمارده شدند. آن یکی و حالا ! ✍داود مدرسیان @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 علت اصلی در جامعه چیست؟ 🔹درباره علل دین گریزی درجامعه و شرک به خداوند متعال و اندیشه مادی گرا(ماتریالیسم) می توان به مسائل و زمینه های مختلفی اشاره کرد. می توان ده ها دلیل اخلاقی، معرفتی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ردیف کرد اما یکی از عوامل را می توان عامل محوری در این زمینه معرفی کرد. آن عامل کدام است؟ 🔹آیت الله خامنه ای در جلسات «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» (سال۵۳)، در شرح «توحید» به این موضوع اشاره می کند. چرا شرک در جوامع وجود دارد و دلیل گرایش انسان ها در طول تاریخ به شرک و بی اعتقادی به ماوراء غیب چه بود؟ چرا انسان ها به بی دینی روی آورده اند؟ 🔹اگرچه شاید بخشی از مشرکین برای نفی توحید، به استدلالهای شبه فلسفی و منطقی و عقلانی چنگ بزنند اما هیچکدام نتوانسته اند دلیل و منطق و استدلال متقنی برای اینکه بگویند «خدا وجود ندارد» ارائه کنند. در هیچ مقطعی از تاریخ نتوانسته اند استدلالی برای «نفی وجود خدا» ارائه کنند. دلایلشان معمولاً این بود: «من ندیدم»، «برای من اثبات نشد»، «کسی دلیل قانع کننده ای به من ارائه نکرد» و ... ! 🔹پس دلیل فلسفی، عقلی و منطقی برای نفی توحید وجود نداشته و ندارد. در عمل اما آنچه منجر به بی دینی و نفی اعتقادات دینی انجامیده این بود که آنان، دین و اعتقادات ماوراء غیب را در موضوع مدیریت جامعه، حل مشکلات بشر، مقابله با ظلم و جور و تبعیض و بی عدالتی بی تأثیر می دانستند. آنان می گفتند این دین وقتی نمی تواند مشکلات جامعه را حل کند، وقتی توان مبارزه با ظلم ظالمان و سرمایه داران زالوصفت ندارد، وقتی نمی تواند عدالت را در جامعه برقرار کند، به درد نمی خورد! 🔹بدین ترتیب، مهم ترین عامل شرک در جامعه و دین گریزی مردم، ناکارآمدی این دین در رفع ظلم ها و تبعیض ها و برقراری عدالت بوده است. 🔹دلیل اصلی که رنسانس در اروپا شکل گرفت و دین و اعتقادات به غیب کنار گذاشته شد و بی دینی و الحاد نهادینه شد و بعدها این بی دینی و الحاد به فلسفه و علوم انسانی و اخلاق و ... سرایت کرد و به سبک زندگی بی دینی و فروپاشی دین و نهاد خانواده انجامید همین بود! مردم در اروپا، در قرون وسطی، گرفتاری ها و مشکلات عدیده و فساد و تبعیض و ظلم هایی را در جامعه خود می دیدند که دین مسیحیت و علمای مسیحی برای آن وضعیت، هیچ برنامه ای ندارد بلکه مروج آن شرایط است و خود در بوجود آمدن آن شرایط نقش مستقیم داشته است! 🔹اگر امروز وضعیت دین داری در جامعه خطرناک شده؛ اگر دین گریزی افزایش یافته؛ اگر دختر جوان ما گرایشی به حجاب ندارد؛ اگر پسر جوان ما گرایش به دین ندارد یا بگوییم کمرنگ شده، علت را کجا باید بجوئیم؟ کجا را باید نشانه برویم؟ کجاها را باید اصلاح کنیم؟ 🔹دلیل اصلی دین گریزی در جامعه امروز ایرانی همین است که خیلی از مردم و جوانان، دین و علمای دین و سردمداران دین و مسئولین نظام که همه شخصیت های روحانی و دینی هستند را در رفع مشکلات جامعه و تحقق عدالت و رفع تبعیض ها و فاصله های طبقاتی، موثر و کارآمد نمی بینند. بله عوامل دیگری از جمله تهاجم فرهنگی و رسانه ای دشمن به مفاهیم دینی بی تأثیر هم نیست. اما این مسئله اصلی نیست. 🔹ممکن است کسی بگوید رسانه ها، دین و نظام دینی را ناکارآمد جلوه می دهند. بله نقش اصلی رسانه های دشمن همین است اما آیا واقعاً نگرش امروز مردم در بحث ناکارآمدی ها فقط به رسانه های دشمن بر میگردد یا واقعیات امروز کشور و دولت ها و مجالس و مدیران این نگرش را بوجود آورده؟ 🔹در چنین شرایطی وظیفه مؤمنین حقیقی به اسلام ناب چیست؟ دفاع از وضع موجود؟ توجیه وضع موجود؟ پرداختن به امور فرعی؟ خیر. 🔹متأسفانه برخی برای خودشان یک دسته بندی از مسائل انجام داده اند از مسائل فرهنگی و اقتصادی و بعد می گویند مسائل فرهنگی مهم تر است و ...! در حالیکه اساساً تعریف این عزیزان از فرهنگ و کار فرهنگی اشتباه است. 🔹اگر فرهنگ یعنی مجموعه ای از عقاید و باورها و ارزش ها و بایدها و نبایدها و آداب و رسوم؛ پس بدانید مهم ترین این عقاید و باورها و ارزش ها، مفهوم والای و است آن هم توحیدی که آیت الله خامنه ای و شهیدان بهشتی و مطهری تعریفش می کنند نه صرفاً تعاریف کلامی و فلسفی! توحیدی که اگر بر جامعه حاکم باشد دیگر جامعه اسلامی طبقه طبقه نیست! دیگر تبعیض و ظلم نیست! 🔹فکر می کنند مهمترین مسئله فرهنگ، حجاب است و مسائل اخلاقی و جنسی، در حالیکه مسئله اصلی تحقق آن توحید و عدالت است. 🔹علی کل حال؛ ما معتقدیم اسلام بی تفاوت نسبت به دردهای جامعه و اسلام سکوت و انفعال با اسلام ناب و اسلام مبارزه و جهاد بسیار فاصله دارد و جدال اسلام ناب محمدی با اسلام آمریکایی و سکولاریسم پنهان بسیار ظریف و پنهان است! اسلام ناب اگر چنانچه به آن عمل شود؛ اگر درست تبیین و معرفی شود چاره حل مشکلات کشور است. ✍داود مدرسی یان @Kolbe_Andishe_Farhang
💠چرا باید تحوّل انجام بگیرد؟ 🔹مقصود از تحوّل، ایجاد یک حرکت و است در بخشهای اداری کشور و بخشهای کشور و همچنین در بخشهایی از عمومی و به طور خلاصه، حفظ و تقویت اصول و خطوط اساسی و در شیوه‌ها و روشها و کارکردها. 🔹مراد از تحوّل در بیان ما و در منطق ما عبارت است از اینکه ما به سمت تقویت مبانی انقلاب و اصول انقلاب و خطوط اصلی انقلاب حرکت کنیم، منتها با شیوه‌های نو و با نوآوری و ابتکار. 🔹لزوم این حرکت به خاطر این است که در کنار کشور و های کشور که زیاد است، در جاهایی داریم و مشکلات مزمن‌شده داریم که این مشکلات بایستی حل بشود. در حوزه‌ی ، ‌در حوزه‌ی ، به طور جدّی مشکل داریم؛ در زمینه‌ی مشکلات اساسی داریم که بعضی از اینها حقیقتاً به صورت هم درآمده و نیاز به دارد؛ علاوه‌ی بر اینکه این عقب‌ماندگی‌ها وجود دارد و ناشی از ما است. علاوه‌ی بر اینها بر اثر همین غفلتهای ما، بسیاری از معطّل مانده. ... و این مایه‌ی برای منافع ملّی است. خب این مشکلات را با یک حرکت عادّی نمیشود برطرف کرد، با این حرکت معمولیِ عادّی که در کار اداره‌ی حکمرانی کشور هست نمیشود، یک حرکت فوق‌العاده لازم است، یک حرکت جهشی لازم است، یک حرکت ابتکاری لازم است. باید نوآوری وجود داشته باشد و این کار باید انجام بگیرد. این جزو مسلّماتِ این دوره‌ی از انقلاب است برای گام دوّم.  🔹حوزه‌ی تحوّل هم که این تحوّل در کجاها باید انجام بگیرد، همان طور که قبلاً اشاره کردم، هم در بخشهای گوناگون حکمرانی و بخشهای مدیریّتی کشور است که خب در زمینه‌های اقتصاد، در‌ زمینه‌های مسائل اجتماعی، در زمینه‌های مسائل فکری، مشخّص است کم‌کاری‌هایی وجود دارد و رفت و برگشت‌های اداری، کاغذبازی‌ها و دیوان‌سالاری‌های زائد و مقرّرات غیر مفید و گاهی مضر، مانع از تلاش است -هم در زمینه‌ی اقتصاد که خیلی واضح است و هم در زمینه‌های دیگر- بنابراین یک حوزه‌ی مهم برای تحوّل، همین بخشهای مدیریّتی کشور است؛ یک بخش هم در مورد زندگی عمومی مردم است که در این زمینه‌ها هم به معنای واقعی کلمه در بعضی از بخشها بایستی تحوّلی حرکت کرد. عادات غلطی در بین ما مردم وجود دارد که با اینها بایستی برخورد کرد. با نصیحت و توصیه و راه‌حل‌های جزئی نمیشود کار کرد، یک کار تحوّلی لازم است؛ مثلاً فرض کنید قضیّه‌ی اسراف. در کشور ما اسراف وجود دارد؛ اسراف آب، اسراف موادّ غذائی، اسراف برق. مسابقه‌ی تجمّل؛ که حالا ما اشرافیگری را نفی کردیم و زشت شمردیم که به جای خود مطلبِ کاملاً درستی است لکن مشکل اینجا است که ریخت‌و‌پاش‌های اشرافی‌گرانه به طبقات غیراشرافی هم در واقع سرایت کرده و متأسّفانه مسابقه‌ی تجمّل در ازدواجها، در خانواده‌ها و کارهای گوناگون وجود دارد و باید با آن مبارزه کرد. یا بالا رفتن سنّ ازدواج، یا پیری جمعیّت کشور و همین مسائلی که در بیانات بعضی از دوستان هم بود. خب پس همه‌ی اینها حوزه‌های لزوم تحوّل است، در همه‌ی اینها بایستی تحوّل به وجود بیاید. ✍رهبر معظم انقلاب، ۱۴۰۰/۰۲/۲۱ @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 علت اصلی در جامعه چیست؟ 🔹درباره علل دین گریزی درجامعه و شرک به خداوند متعال و اندیشه مادی گرا(ماتریالیسم) می توان به مسائل و زمینه های مختلفی اشاره کرد. می توان ده ها دلیل اخلاقی، معرفتی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ردیف کرد اما یکی از عوامل را می توان عامل محوری در این زمینه معرفی کرد. آن عامل کدام است؟ 🔹آیت الله خامنه ای در جلسات «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» (سال۵۳)، در شرح «توحید» به این موضوع اشاره می کند. چرا شرک در جوامع وجود دارد و دلیل گرایش انسان ها در طول تاریخ به شرک و بی اعتقادی به ماوراء غیب چه بود؟ چرا انسان ها به بی دینی روی آورده اند؟ 🔹اگرچه شاید بخشی از مشرکین برای نفی توحید، به استدلالهای شبه فلسفی و منطقی و عقلانی چنگ بزنند اما هیچکدام نتوانسته اند دلیل و منطق و استدلال متقنی برای اینکه بگویند «خدا وجود ندارد» ارائه کنند. در هیچ مقطعی از تاریخ نتوانسته اند استدلالی برای «نفی وجود خدا» ارائه کنند. دلایلشان معمولاً این بود: «من ندیدم»، «برای من اثبات نشد»، «کسی دلیل قانع کننده ای به من ارائه نکرد» و ... ! 🔹پس دلیل فلسفی، عقلی و منطقی برای نفی توحید وجود نداشته و ندارد. در عمل اما آنچه منجر به بی دینی و نفی اعتقادات دینی انجامیده این بود که آنان، دین و اعتقادات ماوراء غیب را در موضوع مدیریت جامعه، حل مشکلات بشر، مقابله با ظلم و جور و تبعیض و بی عدالتی بی تأثیر می دانستند. آنان می گفتند این دین وقتی نمی تواند مشکلات جامعه را حل کند، وقتی توان مبارزه با ظلم ظالمان و سرمایه داران زالوصفت ندارد، وقتی نمی تواند عدالت را در جامعه برقرار کند، به درد نمی خورد! 🔹بدین ترتیب، مهم ترین عامل شرک در جامعه و دین گریزی مردم، ناکارآمدی این دین در رفع ظلم ها و تبعیض ها و برقراری عدالت بوده است. 🔹دلیل اصلی که رنسانس در اروپا شکل گرفت و دین و اعتقادات به غیب کنار گذاشته شد و بی دینی و الحاد نهادینه شد و بعدها این بی دینی و الحاد به فلسفه و علوم انسانی و اخلاق و ... سرایت کرد و به سبک زندگی بی دینی و فروپاشی دین و نهاد خانواده انجامید همین بود! مردم در اروپا، در قرون وسطی، گرفتاری ها و مشکلات عدیده و فساد و تبعیض و ظلم هایی را در جامعه خود می دیدند که دین مسیحیت و علمای مسیحی برای آن وضعیت، هیچ برنامه ای ندارد بلکه مروج آن شرایط است و خود در بوجود آمدن آن شرایط نقش مستقیم داشته است! 🔹اگر امروز وضعیت دین داری در جامعه خطرناک شده؛ اگر دین گریزی افزایش یافته؛ اگر دختر جوان ما گرایشی به حجاب ندارد؛ اگر پسر جوان ما گرایش به دین ندارد یا بگوییم کمرنگ شده، علت را کجا باید بجوئیم؟ کجا را باید نشانه برویم؟ کجاها را باید اصلاح کنیم؟ 🔹دلیل اصلی دین گریزی در جامعه امروز ایرانی همین است که خیلی از مردم و جوانان، دین و علمای دین و سردمداران دین و مسئولین نظام که همه شخصیت های روحانی و دینی هستند را در رفع مشکلات جامعه و تحقق عدالت و رفع تبعیض ها و فاصله های طبقاتی، موثر و کارآمد نمی بینند. بله عوامل دیگری از جمله تهاجم فرهنگی و رسانه ای دشمن به مفاهیم دینی بی تأثیر هم نیست. اما این مسئله اصلی نیست. 🔹ممکن است کسی بگوید رسانه ها، دین و نظام دینی را ناکارآمد جلوه می دهند. بله نقش اصلی رسانه های دشمن همین است اما آیا واقعاً نگرش امروز مردم در بحث ناکارآمدی ها فقط به رسانه های دشمن بر میگردد یا واقعیات امروز کشور و دولت ها و مجالس و مدیران این نگرش را بوجود آورده؟ 🔹در چنین شرایطی وظیفه مؤمنین حقیقی به اسلام ناب چیست؟ دفاع از وضع موجود؟ توجیه وضع موجود؟ پرداختن به امور فرعی؟ خیر. 🔹متأسفانه برخی برای خودشان یک دسته بندی از مسائل انجام داده اند از مسائل فرهنگی و اقتصادی و بعد می گویند مسائل فرهنگی مهم تر است و ...! در حالیکه اساساً تعریف این عزیزان از فرهنگ و کار فرهنگی اشتباه است. 🔹اگر فرهنگ یعنی مجموعه ای از عقاید و باورها و ارزش ها و بایدها و نبایدها و آداب و رسوم؛ پس بدانید مهم ترین این عقاید و باورها و ارزش ها، مفهوم والای و است آن هم توحیدی که آیت الله خامنه ای و شهیدان بهشتی و مطهری تعریفش می کنند نه صرفاً تعاریف کلامی و فلسفی! توحیدی که اگر بر جامعه حاکم باشد دیگر جامعه اسلامی طبقه طبقه نیست! دیگر تبعیض و ظلم نیست! 🔹فکر می کنند مهمترین مسئله فرهنگ، حجاب است و مسائل اخلاقی و جنسی، در حالیکه مسئله اصلی تحقق آن توحید و عدالت است. 🔹علی کل حال؛ ما معتقدیم اسلام بی تفاوت نسبت به دردهای جامعه و اسلام سکوت و انفعال با اسلام ناب و اسلام مبارزه و جهاد بسیار فاصله دارد و جدال اسلام ناب محمدی با اسلام آمریکایی و سکولاریسم پنهان بسیار ظریف و پنهان است! اسلام ناب اگر چنانچه به آن عمل شود؛ اگر درست تبیین و معرفی شود چاره حل مشکلات کشور است. ✍داود مدرسی یان @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 علت اصلی در جامعه چیست؟ 🔹درباره علل دین گریزی درجامعه و شرک به خداوند متعال و اندیشه مادی گرا(ماتریالیسم) می توان به مسائل و زمینه های مختلفی اشاره کرد. می توان ده ها دلیل اخلاقی، معرفتی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ردیف کرد اما یکی از عوامل را می توان عامل محوری در این زمینه معرفی کرد. آن عامل کدام است؟ 🔹آیت الله خامنه ای در جلسات «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» (سال۵۳)، در شرح «توحید» به این موضوع اشاره می کند. چرا شرک در جوامع وجود دارد و دلیل گرایش انسان ها در طول تاریخ به شرک و بی اعتقادی به ماوراء غیب چه بود؟ چرا انسان ها به بی دینی روی آورده اند؟ 🔹اگرچه شاید بخشی از مشرکین برای نفی توحید، به استدلالهای شبه فلسفی و منطقی و عقلانی چنگ بزنند اما هیچکدام نتوانسته اند دلیل و منطق و استدلال متقنی برای اینکه بگویند «خدا وجود ندارد» ارائه کنند. در هیچ مقطعی از تاریخ نتوانسته اند استدلالی برای «نفی وجود خدا» ارائه کنند. دلایلشان معمولاً این بود: «من ندیدم»، «برای من اثبات نشد»، «کسی دلیل قانع کننده ای به من ارائه نکرد» و ... ! 🔹پس دلیل فلسفی، عقلی و منطقی برای نفی توحید وجود نداشته و ندارد. در عمل اما آنچه منجر به بی دینی و نفی اعتقادات دینی انجامیده این بود که آنان، دین و اعتقادات ماوراء غیب را در موضوع مدیریت جامعه، حل مشکلات بشر، مقابله با ظلم و جور و تبعیض و بی عدالتی بی تأثیر می دانستند. آنان می گفتند این دین وقتی نمی تواند مشکلات جامعه را حل کند، وقتی توان مبارزه با ظلم ظالمان و سرمایه داران زالوصفت ندارد، وقتی نمی تواند عدالت را در جامعه برقرار کند، به درد نمی خورد! 🔹بدین ترتیب، مهم ترین عامل شرک در جامعه و دین گریزی مردم، ناکارآمدی این دین در رفع ظلم ها و تبعیض ها و برقراری عدالت بوده است. 🔹دلیل اصلی که رنسانس در اروپا شکل گرفت و دین و اعتقادات به غیب کنار گذاشته شد و بی دینی و الحاد نهادینه شد و بعدها این بی دینی و الحاد به فلسفه و علوم انسانی و اخلاق و ... سرایت کرد و به سبک زندگی بی دینی و فروپاشی دین و نهاد خانواده انجامید همین بود! مردم در اروپا، در قرون وسطی، گرفتاری ها و مشکلات عدیده و فساد و تبعیض و ظلم هایی را در جامعه خود می دیدند که دین مسیحیت و علمای مسیحی برای آن وضعیت، هیچ برنامه ای ندارد بلکه مروج آن شرایط است و خود در بوجود آمدن آن شرایط نقش مستقیم داشته است! 🔹اگر امروز وضعیت دین داری در جامعه خطرناک شده؛ اگر دین گریزی افزایش یافته؛ اگر دختر جوان ما گرایشی به حجاب ندارد؛ اگر پسر جوان ما گرایش به دین ندارد یا بگوییم کمرنگ شده، علت را کجا باید بجوئیم؟ کجا را باید نشانه برویم؟ کجاها را باید اصلاح کنیم؟ 🔹دلیل اصلی دین گریزی در جامعه امروز ایرانی همین است که خیلی از مردم و جوانان، دین و علمای دین و سردمداران دین و مسئولین نظام که همه شخصیت های روحانی و دینی هستند را در رفع مشکلات جامعه و تحقق عدالت و رفع تبعیض ها و فاصله های طبقاتی، موثر و کارآمد نمی بینند. بله عوامل دیگری از جمله تهاجم فرهنگی و رسانه ای دشمن به مفاهیم دینی بی تأثیر هم نیست. اما این مسئله اصلی نیست. 🔹ممکن است کسی بگوید رسانه ها، دین و نظام دینی را ناکارآمد جلوه می دهند. بله نقش اصلی رسانه های دشمن همین است اما آیا واقعاً نگرش امروز مردم در بحث ناکارآمدی ها فقط به رسانه های دشمن بر میگردد یا واقعیات امروز کشور و دولت ها و مجالس و مدیران این نگرش را بوجود آورده؟ 🔹در چنین شرایطی وظیفه مؤمنین حقیقی به اسلام ناب چیست؟ دفاع از وضع موجود؟ توجیه وضع موجود؟ پرداختن به امور فرعی؟ خیر. 🔹متأسفانه برخی برای خودشان یک دسته بندی از مسائل انجام داده اند از مسائل فرهنگی و اقتصادی و بعد می گویند مسائل فرهنگی مهم تر است و ...! در حالیکه اساساً تعریف این عزیزان از فرهنگ و کار فرهنگی اشتباه است. 🔹اگر فرهنگ یعنی مجموعه ای از عقاید و باورها و ارزش ها و بایدها و نبایدها و آداب و رسوم؛ پس بدانید مهم ترین این عقاید و باورها و ارزش ها، مفهوم والای و است آن هم توحیدی که آیت الله خامنه ای و شهیدان بهشتی و مطهری تعریفش می کنند نه صرفاً تعاریف کلامی و فلسفی! توحیدی که اگر بر جامعه حاکم باشد دیگر جامعه اسلامی طبقه طبقه نیست! دیگر تبعیض و ظلم نیست! 🔹فکر می کنند مهمترین مسئله فرهنگ، حجاب است و مسائل اخلاقی و جنسی، در حالیکه مسئله اصلی تحقق آن توحید و عدالت است. 🔹علی کل حال؛ ما معتقدیم اسلام بی تفاوت نسبت به دردهای جامعه و اسلام سکوت و انفعال با اسلام ناب و اسلام مبارزه و جهاد بسیار فاصله دارد و جدال اسلام ناب محمدی با اسلام آمریکایی و سکولاریسم پنهان بسیار ظریف و پنهان است! اسلام ناب اگر چنانچه به آن عمل شود؛ اگر درست تبیین و معرفی شود چاره حل مشکلات کشور است. ✍داود مدرسی یان @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 کدام علی(ع)؟ 🔹درود خداوند بر او فرمود به بی‌توجهی می‌کنید و با این حال گمان می‌کنید در قیامت، در جوار قدس الهی خواهید بود؟ هیهات که نمی‌توان برای به دست آوردن بهشت، خدا را فریب داد. نهج‌البلاغه خطبه ۱۲۹ 🔹و درود خدا بر او که فرمود خداوند از عالمان پیمان گرفته که در میانه جنگ فقر و غنا بی‌قرار باشند و این «بی‌قراری» را فلسفه حکمرانی دینی می‌دانست. نهج‌البلاغه خطبه ۳ 🔹و درود خدا بر او که فرمود هیچ فقیری گرسنه نمی‌ماند مگر به آن سبب که غنی‌ای حق او را خورده است؛ مگر به دلیل جنگ فقر و غنا. نهج‌البلاغه حکمت ۳۲۸ 🔹ایده‌ اجتماعی علی (علیه‌السلام) محدود به جنگ فقر و غنا نیست، اما برای او اجتماعی و مسئله است. برای او توزیع نابرابر ثروت و در پی آن، منزلت و قدرت مطرح است؛ نه فقط عدالت قضایی و برخورد با مفسدین. 🔹ایده‌ اجتماعی علی (علیه‌السلام) محدود به جنگ فقر و غنا نیست؛ اما برای او تنها ارزش مطلق است. 🔹ایده‌ اجتماعی علی(ع) محدود به جنگ فقر و غنا نیست، اما در زمانه‌ای به سر می‌بریم که تقدس‌مآبی این همه رواج یافته و این همه تریبونِ رسمی، خرجِ خروارها تمجید بی‌حاصل از علی(ع) می‌شود و حتی با او هم عقب‌ماندگی در عدالت توجیه و تمهید و تعمیق می‌شود.. 🔹ایده‌ اجتماعی علی(ع) محدود به جنگ فقر و غنا نیست، اما همین چند جمله نهج‌البلاغه‌خوانی هم کافی است تا ما را در برابر این پرسش قرار می دهد که «کدام علی(ع)؟» ✍حجت الاسلام مجتبی نامخواه @Kolbe_Andishe_Farhang
💠این سؤال هميشه پرسيدنى است در سال شصت ويك هجرى، همه چيـز بـه ظـاهر درست و طبيعى بود و تـوده مـردم و افكـار عمـومى، اوضـاع را چنـدان غيرطبيعى نمی ديدند. همه چيز در دستگاه هاى تبليغاتى شـده بـود. در سال شصت ويك هجرى هم مثل قبل بر مأذنه ها توحيد می دادند و مردم روبه قبله نماز می گزاردند؛ اما اسلام تغيير كرده بود. شهر، شـهر اسـلام بود و نبود. مردم، مسلمان بودند و نبودند. ، بود و نبود. به اين معنا كه در مجالس، حرف از دين و پيغمبر و قرآن بود؛ ، بـه اين معنا كه بيشتر احكام حكـومتى اسـلام و در رأس آن، اجـراى اسلامى و اجراى بدون حدود الهى وقوانين حكـومتى، تـرك شـده بود. در حاشيه همين شهر اسلامى بود كه گردن حسين بن على(ع) را زدند و دختران بنيانگذار و مؤسس مدينه دينى و جامعه اسلامى را بـه زنجير كشيدند. مسئله شما و ما اين است كه چه شد شـهر اسـلامى، جامعـه دينى و حكومت دينى تا اين حد شد؟ این سؤال هميشه پرسيدنى است كه در اين چند دهه به تدريج بر سر افكار عمومى چه آمد؛ چون محال بود كه كسى چون يزيـد بلافاصله بعد از پيامبر اكرم(ص) در رأس حكومت اسلامى بنـشيند. در سـه دهه اى كه چهار خليفه، حكومت می كنند و سه تن از خلفاى راشدين كـشته می شوند، در اين بيست و پنج سال، اتّفاق هاى به ظاهر كوچك قبلى، فجايع بزرگ بعدى را كم كم سازى و توجيه كردند و اين ساختار ، بالا آمد؛ ساختمان پيش ساخته اى نبود كه ناگهان نصب شده باشد و مردم صـبح از خواب بيدار شوند و ببينند كه حكومت صدر اسلام، بـه حكومـت يزيـد تبديل شده است. ✍حسن رحیم پور، برشی از کتاب حسین(ع) عقل سرخ @Kolbe_Andishe_Farhang
💠کورهای انقلاب؛ عقابان احزاب «دارید میبیند که میثاقهای خدا شکسته می شود ولی خشمگین نمی شوید در حالی که برای نقض پیمان های(جاهلی)پدرانتان اندوهگین می شوید»(۱) اینها کلمات علی است دارد در ۴۰سالگی انقلاب با نخبگانی حرف میزند که مرز "غضب"شان نه نقض اصول انقلاب بلکه شکستن حدود و پیمانهای قبیلگی شان بود. این خط را در تاریخ صدر اسلام پی بگیرید دو دهه بعد به اواخر دهه ششم انقلاب و دو سال قبل از عاشورا می رسید آنگاه که آرمانهای انقلاب به طور کلی منحرف شده، حسین پسرهمان علی می گفت: «دارید می بینید که همه میثاقهای خدا شکسته شده ولی در حالی که برای نقض بعضی از پیمان های پدرانتان در شرایطی که پیمان رسول خدا خواروناچیز شمرده شده»(۲) حسین همان کلمات پدر را می گفت با این تفاوت که وقتی در دامنه کوه منا، نخبگان را شماتت می کرد عهدهای خدا و انقلاب طوری نقض شده بود که جامعه ای که بزرگ ترین بود به ویرانه ای انباشته از شکاف های طبقاتی، انحصار های تصاعدی اصحاب صدر انقلاب، جانبازان و سرداران خوش سابقه اسلام و آقازادگان شان بدل گشته بود. و اگر در دوره علی، نخبگان جامعه بخاطر نقض همه ی پیمانهای ظالمانه عهد جاهلیت شان صرفا دلخور می شدند اینجا دیگر برای شکسته شدن برخی از آن مناسبات نعره میزدند. اینجا حسین در دامنه کوه منا، علت وضعِ ظلم محورِ موجود را در برخورد گزینشی نسبت به"مطالبه"می داند و بیان میدارد: حق مُسَلَّم ضعیفان_که آرمان اصلی انقلاب است_ را ضایع می کنید ولی بجایش هر کجا که بگمانتان حق دارید(نَه حقِ مُسَلَّم!)برای اش شتاب می کنید.(3) انقلاب و آرمانها از همینجا به سمت گودی قتلگاه شیب می گیرد؛ وقتی که نخبگان نسبت به آرمانهای انقلاب سِر و بی حس ولی به جایش به آرمانهای و قبیلگی فوق العاده حساسند؛ آنگاه که می بینند تبعیض دارد کمر انقلاب را می شکند؛ فساد، امید مردم را می جود؛ زندگیهای اشرافی، صبرِ مقاومت را از مستضعفین می ستاند؛ ولی در رسانه های زنجیره ای و لشکر سایبری شان خبری از این چیزها نیست! در عوضش فصل تصاحب ، برای صندلی ای که حق خود می دانند نه دیگری، گریبان چاک می دهند. را هم چارچوب می بندند که فقط من صلاحیت مطالبه دارم، هم فقط من، هم ملک طلق حزب من... به محض اینکه بگویی: ببخشید چرا شما ...؟ ببخشید چرا خانواده شما...؟ببخشید چراهم حزبی شما...؟ هرآنچه فحش اسلامی و غیر اسلامی بلدند نثارت می کنند. این خط به حسین بن علی که همین پرسش ها را مطرح کرد گفتند... ۱:خطبه ۱۰۴نهج البلاغه ۲و۳:خطبه منا ✍ محمد زارع @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 کدام علی(ع)؟ 🔹درود خداوند بر او فرمود به بی‌توجهی می‌کنید و با این حال گمان می‌کنید در قیامت، در جوار قدس الهی خواهید بود؟ هیهات که نمی‌توان برای به دست آوردن بهشت، خدا را فریب داد. نهج‌البلاغه خطبه ۱۲۹ 🔹و درود خدا بر او که فرمود خداوند از عالمان پیمان گرفته که در میانه جنگ فقر و غنا بی‌قرار باشند و این «بی‌قراری» را فلسفه حکمرانی دینی می‌دانست. نهج‌البلاغه خطبه ۳ 🔹و درود خدا بر او که فرمود هیچ فقیری گرسنه نمی‌ماند مگر به آن سبب که غنی‌ای حق او را خورده است؛ مگر به دلیل جنگ فقر و غنا. نهج‌البلاغه حکمت ۳۲۸ 🔹ایده‌ اجتماعی علی (علیه‌السلام) محدود به جنگ فقر و غنا نیست، اما برای او اجتماعی و مسئله است. برای او توزیع نابرابر ثروت و در پی آن، منزلت و قدرت مطرح است؛ نه فقط عدالت قضایی و برخورد با مفسدین. 🔹ایده‌ اجتماعی علی (علیه‌السلام) محدود به جنگ فقر و غنا نیست؛ اما برای او تنها ارزش مطلق است. 🔹ایده‌ اجتماعی علی(ع) محدود به جنگ فقر و غنا نیست، اما در زمانه‌ای به سر می‌بریم که تقدس‌مآبی این همه رواج یافته و این همه تریبونِ رسمی، خرجِ خروارها تمجید بی‌حاصل از علی(ع) می‌شود و حتی با او هم عقب‌ماندگی در عدالت توجیه و تمهید و تعمیق می‌شود.. 🔹ایده‌ اجتماعی علی(ع) محدود به جنگ فقر و غنا نیست، اما همین چند جمله نهج‌البلاغه‌خوانی هم کافی است تا ما را در برابر این پرسش قرار می دهد که «کدام علی(ع)؟» ✍حجت الاسلام مجتبی نامخواه @Kolbe_Andishe_Farhang
کلبه اندیشه و فرهنگ
💠حسین(ع) عقل سرخ ✍سه گفتار از استاد حسن رحیم پور @Kolbe_Andishe_Farhang
💠این سؤال هميشه پرسيدنى است در سال شصت ويك هجرى، همه چيـز بـه ظـاهر درست و طبيعى بود و تـوده مـردم و افكـار عمـومى، اوضـاع را چنـدان غيرطبيعى نمی ديدند. همه چيز در دستگاه هاى تبليغاتى شـده بـود. در سال شصت ويك هجرى هم مثل قبل بر مأذنه ها توحيد می دادند و مردم روبه قبله نماز می گزاردند؛ اما اسلام تغيير كرده بود. شهر، شـهر اسـلام بود و نبود. مردم، مسلمان بودند و نبودند. ، بود و نبود. به اين معنا كه در مجالس، حرف از دين و پيغمبر و قرآن بود؛ ، بـه اين معنا كه بيشتر احكام حكـومتى اسـلام و در رأس آن، اجـراى اسلامى و اجراى بدون حدود الهى وقوانين حكـومتى، تـرك شـده بود. در حاشيه همين شهر اسلامى بود كه گردن حسين بن على(ع) را زدند و دختران بنيانگذار و مؤسس مدينه دينى و جامعه اسلامى را بـه زنجير كشيدند. مسئله شما و ما اين است كه چه شد شـهر اسـلامى، جامعـه دينى و حكومت دينى تا اين حد شد؟ این سؤال هميشه پرسيدنى است كه در اين چند دهه به تدريج بر سر افكار عمومى چه آمد؛ چون محال بود كه كسى چون يزيـد بلافاصله بعد از پيامبر اكرم(ص) در رأس حكومت اسلامى بنـشيند. در سـه دهه اى كه چهار خليفه، حكومت می كنند و سه تن از خلفاى راشدين كـشته می شوند، در اين بيست و پنج سال، اتّفاق هاى به ظاهر كوچك قبلى، فجايع بزرگ بعدى را كم كم سازى و توجيه كردند و اين ساختار ، بالا آمد؛ ساختمان پيش ساخته اى نبود كه ناگهان نصب شده باشد و مردم صـبح از خواب بيدار شوند و ببينند كه حكومت صدر اسلام، بـه حكومـت يزيـد تبديل شده است. ✍حسن رحیم پور، برشی از کتاب حسین(ع) عقل سرخ @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 کدام علی(ع)؟ 🔹درود خداوند بر او فرمود به بی‌توجهی می‌کنید و با این حال گمان می‌کنید در قیامت، در جوار قدس الهی خواهید بود؟ هیهات که نمی‌توان برای به دست آوردن بهشت، خدا را فریب داد. نهج‌البلاغه خطبه ۱۲۹ 🔹و درود خدا بر او که فرمود خداوند از عالمان پیمان گرفته که در میانه جنگ فقر و غنا بی‌قرار باشند و این «بی‌قراری» را فلسفه حکمرانی دینی می‌دانست. نهج‌البلاغه خطبه ۳ 🔹و درود خدا بر او که فرمود هیچ فقیری گرسنه نمی‌ماند مگر به آن سبب که غنی‌ای حق او را خورده است؛ مگر به دلیل جنگ فقر و غنا. نهج‌البلاغه حکمت ۳۲۸ 🔹ایده‌ اجتماعی علی (علیه‌السلام) محدود به جنگ فقر و غنا نیست، اما برای او اجتماعی و مسئله است. برای او توزیع نابرابر ثروت و در پی آن، منزلت و قدرت مطرح است؛ نه فقط عدالت قضایی و برخورد با مفسدین. 🔹ایده‌ اجتماعی علی (علیه‌السلام) محدود به جنگ فقر و غنا نیست؛ اما برای او تنها ارزش مطلق است. 🔹ایده‌ اجتماعی علی(ع) محدود به جنگ فقر و غنا نیست، اما در زمانه‌ای به سر می‌بریم که تقدس‌مآبی این همه رواج یافته و این همه تریبونِ رسمی، خرجِ خروارها تمجید بی‌حاصل از علی(ع) می‌شود و حتی با او هم عقب‌ماندگی در عدالت توجیه و تمهید و تعمیق می‌شود.. 🔹ایده‌ اجتماعی علی(ع) محدود به جنگ فقر و غنا نیست، اما همین چند جمله نهج‌البلاغه‌خوانی هم کافی است تا ما را در برابر این پرسش قرار می دهد که «کدام علی(ع)؟» ✍حجت الاسلام مجتبی نامخواه @Kolbe_Andishe_Farhang