eitaa logo
کانون علمی منطق و فلسفه (شیراز)
2.4هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
148 ویدیو
1.2هزار فایل
کانون علمی منطق و فلسفه موسسه آموزش عالی امام خمینی (ره) فارس پیشنهادات و انتقادات @Avicenna
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از فلسفه نظری
🔻ماهیت کامل در فلسفه هرمسی فلسفه در قرن ششم هجری وارد فلسفه اشراقی شد. نفوذ مکتب هرمسی در اشراقیون بعدی و در میان دیگر هواداران این مکتب مثل قطب الدین شیرازی، جلال الدین دوانی و صدرالدین شیرازی آشکار است. از جمله جنبه‌های مکتب هرمسی که در به ویژه در مکتب نفوذ کرده و در بسیاری از آثار اشراقی پس از قرن ششم هجری دیده می­ شود، اعتقاد به یک راهنمای آسمانی است که انسان را در جستجوی حقیقت یاری می­کند. این پیش‌روی معنوی، درواقع مقصد سلوک عرفانی انسان است، که انسان در سیر و سلوک سرانجام با آن متصل و سپس متحد می­شود. نام این راهنمای آسمانی، که او را (حی بن یقظان) مینامید و برخی از متصوفه قرن هفتم هجری او را (شاهدآسمانی_شاهد فی سماء) میخواندند در مکتب هرمسی (ماهیت کامل) نامیده میشود. چنانکه سهروردی در مطارحات میگوید: (هرمس گفت من موجودی روحانی یا آسمانی را ملاقات کردم که علوم اشیاء را به من منتقل کرد. من پرسیدم کیستی؟ او گفت: من ماهیت کامل هستم.) مهمترین بحث مفصل راجع به ماهیت کامل در میان منابع اسلامی در کتاب غایت الحکیم است که یکی از معروف­ترین آثار علم کیمیا به زبان عربی است. از بررسی این کتاب و بخش­هایی از منابع دیگری که درباره این موضوع است، به نظر می­رسد که «ماهیت کامل» هرمسی همان همزادِ روح انسان در آسمان میباشد. به عبارتی روح انسان دارای معادل و بخش دیگری است که از آن به همزاد یا منِ دیگر یاد میشود، براین اساس وقتی روح انسان در بدن هبوط کرده آن معادل و منِ دیگر در آسمان باقی می‌ماند. به این دلیل روح همیشه در پی نیمه دوم خود برای کامل کردن وجود خویش است. باور به وجود روح انسانی در دنیای روحانی و جدایی آن از نیمه آسمانی خود پس از ورود به این دنیا، در دین کاملاً شناخته شده بود، به عقیده زرتشتیان نیمه آسمانی روح، همان فرشته نگهبان آن در روی زمین است. نیمه دیگر آسمانی روح انسانی (دآئِنا_Da ena) نامیده میشود که در مزدیسنا همچون دختری جوان و زیبا جلوه‌گر می­شود. شباهت بسیار زیاد بین شخص دائنا و ماهیت کامل هرمس نشانه دیگری از ارتباط بین مکتب هرمسی و حکمت ایران باستان است. در غایت الحکیم، ماهیت کامل رازی پنهان در قلب لحاظ شده که فقط برای کسانی که به مقامات بالای می­رسند آشکار می­ شود. ماهیت کامل منبع قدرت است که انسان به وسیلۀ آن در کسب معرفت و علم و فلسفه تعالی می ­یابد. در واقع این ماهیت کامل است که انسان را در زندگی راهنمایی و کمک می‌نماید تا بر مشکلات خود غلبه کند، به همان نحوی که پیروزی بر را به خاطر غلبه ماهیت کامل او پیشگویی کرد. 📖برگرفته از مقاله: تأثیر علم و فلسفه هرمسی بر متفکرین مسلمان 👤دکتر سید حسین نصر ╰๛---๛---๛--------------- @falsafeh_nazari
🔰زندگینامه ابونصر فارابی 🔹ابونصر محمد بن طرخان معروف به حکیم فارابی متولد سال 259 یا 257 قمری در قریه کوچک «وسیج» از توابع فاراب ترکستان (ماوراءالنهر) به دنیا آمد. معروف است که پدرش فرمانده نظامى و از خاندانى پارسى و ایرانى بود. 🔸فارابی تا حدود چهل سالگی در فاراب به تحصیل علم مشغول بود و سپس برای تکمیل مبانی راهی بغداد شد و مدت زیادى را در بغداد ماند و آموخته‌های خود را در آنجا تکمیل کرد، سپس در سال 330ق، به حلب رفت و در پناه امیر سیف‌الدوله حمدانى (والی حلب از طرف دو خلیفه عباسی راضى و مقتدر) در این شهر زندگى کرد؛ زیرا سیف‌الدوله قدر او را مى‌دانست و از او تجلیل مى‌کرد و عطاها مى‌بخشید؛ البته فارابى از آن‌همه عطاها چشم پوشید و فقط روزانه به چهار درهم اکتفا کرد. 🔹فارابى در انواع علوم بى‌همتا بود؛ چنان‌که در هر علمى از علوم زمان خویش استاد شد و کتابى نوشت. از کتاب‌هاى او که به ما رسیده یا از میان رفته و فقط نامى از آنها در کتب تاریخ و باقى مانده، معلوم مى‌شود که در علوم مدنى و ریاضیات و کیمیا و هیئت و علوم نظامى و موسیقى و طبیعیات و الهیات و فقه و منطق، دستى قوى داشته است. ◽️درست است که کندى، نخستین فیلسوف عرب است که راه را گشوده؛ ولى او نتوانست مکتبى فلسفى تأسیس کند و میان مسایلى که مورد بحث قرار داد، وحدتى ایجاد کند؛ اما فارابى که به قول ابن‌ خلکان «از بزرگ‌ترین فلاسفه اسلام است على‌الاطلاق» توانست مکتبى کامل تأسیس کند. او در عالم اسلام همان نقشى را داشت که فلوطین در فلسفه غرب. او را استاد خود شمرد و ابن‌ رشد و دیگر حکماى اسلام و عرب شاگرد او بودند و به‌حق او را بعد از که ملقب به «معلم اول» بود، «معلم ثانى» لقب دادند. 🔸ابن ابى‌اصیبعه گفته است او فیلسوفى کامل و پیشوایى فاضل بود که علم حکمت را به‌طور کامل و متقن مى‌دانست و در علوم ریاضى تفوق یافته، به شعر، ادبیات، لغت و فقه توجه خاص داشت. بسیار باهوش و ذکاوت، پاک‌دل، به‌دور از مظاهر دنیا و عاری از غرور بود. روزى از او پرسیدند شما دانشمندتر هستید یا ارسطو (معلم اوّل)؟ جواب داد: اگر در دوره او بودم بزرگ‌ترین شاگرد او مى‌بودم. ♻️ویژگى سبک نگارش فارابى ایجاز و صراحت آمیخته به دقت آن است. وى همان گونه که درباره تصورات و افکار خود ژرف مى‌اندیشد، با بصیرت تمام، کلمات و تعابیر را نیز برمى‌گزیند. بیانات موجز او، حاوى معانى عمیقى است. به همین دلیل است که مارکس هورتن براى تبیین رساله کوچک «فصوص الحكمة» شرح و تفسیر مفصلى به دست آورده است. بارى، فارابى داراى سبک خاصى است و کسى که با آن آشنا باشد، قادر است آن را از سبک‌هاى دیگر بازشناسد. او از تکرار و به کار بردن حشو و زوائد اجتناب مى‌ورزد و اختصار و ایجاز را ترجیح مى‌دهد. ظاهراً فارابى طرف‌دار تعلیم خفی (تعلیم به خواص) بود و عقیده داشت که نباید را در اختیار ناآشنا یا عوام‌الناس گذاشت و فلاسفه باید افکار خود را در لفافى از تاریکى و رمز و ابهام بیان کنند. امروز نیز فهم معناى بعضى از کلمات حکمى فارابى کار آسانى نیست. ◾️سرانجام این دانشمند و فیلسوف برجسته در سال 339 هجری قمری در دمشق دیده از جهان فرو بست و نامی ماندگار از خود بجا گذاشت. 👈اندیشه فارابی سبب ایجاد راهی برای فلسفه اسلامی شد كه هماهنگ كننده عقاید ارسطو و عقاید اسلامی بود و در سایه این هماهنگی او توانست در زمینه خداشناسی طرحی نو بیافریند و عقلانیت دینی را در قالب سبكی جدید به جهانیان ارائه دهد. 🆔@hekmateislami
کانون علمی منطق و فلسفه (شیراز)
‌🔻 اجزاء جسم_۱ جسم جوهری محسوس است که دارای دو جزء بالقوه(ماده) وجزء بالفعل(صورت) میباشد. ۱_جزء با
🔻 اجزاء جسم_۲ (ماده وصورت) 🔖 ترکیب و اتحادی است و این دو در خارج نه به دو وجود بلکه به وجودی واحد موجودند و ثنویتی در خارج بین آنها برقرار نیست. معلم اول از دو زاویه به موجودات عالم نگاه میکرد: ۱)نگاه پویا و دینامیک: که عبارت بود از جهان را متحرک ودر تکاپو دیدن. ۲)نگاه  ایستا و استاتیک: که عبارت است از جهان را بدون حرکت وتحول دیدن. 🔖 کتاب حاصل نگاه اول ارسطو و کتاب یا حاصل نگاه دوم ارسطو به طبیعت است.  همچنین نظریه ماده و صورت حاصل نگاه دینامیکی ارسطو به موجودات است. به عبارتی ماده امری نسبی میباشد، یعنی هرگاه شیء با چیز دیگر و حالت دیگر سنجیده نشود بر هیچ بخشی از آن اسم ماده گذاشته نمی‌شود. پس اگر موجود را با چیز دیگری نسنجیم و در تکاپو و حرکت بودنش را لحاظ نکنیم چنین موجودی ماده ندارد. براین اساس ماده در بستر حرکت وتحول موجودات واز حالتی به حالتی دیگر درآمدن آنها دیده می‌شود. لذا اگر جهان را استاتیک و بدون حرکت نگاه کنیم همه چیز فعلیت می‌باشد و اگر دینامیک و با حرکت نگاه کنیم همه جا این دو امر و مشاهده می‌شود. 🔖 براساس آنچه گفته شد: موجود متحرک، وجودی است که در عین وحدت و اتصال مُصَحِحِ انتزاع ماده و صورت است به این نحو که این وجود در سیلانی ذاتی و حرکتی جوهری دائماً در حال تحصل و فعلیت است. منتها آن فعلیت و تحصل در هر آن خود را به گونه‌ای غیر از آنِ قبل و بعد نمایان می‌سازد. طبق این نگاه در خارج یک چیز بیشتر وجود ندارد و عقل قادر است از هر یک از این فعلیت‌ها ماهیت و صورتی انتزاع کند. آن امر واحد خارجی به اعتبار: ۱_قبول تغییرات مختلف و حرکت به سمت فعلیت جدید : ماده ۲_و به اعتبار قبول فعلیتها و هویت جدید : صورت میباشد. ╰๛--- ‑ ‑  -   - @bahrami_eshragh
💠استفاده فلاسفه مسیحی از نظریه اتحاد عاقل و معقول در توجیه تثلیث ⬅️ نشست علمی با موضوع «نقد و بررسی اشکالات علامه مصباح به دیدگاه اتحاد عاقل و معقول ملاصدرا» 🔰محمدهادی توکلی؛ استادیار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه بحث اتحاد عاقل و معقول سابقه دیرینه در مباحث فلسفی دارد و به دوره ارسطو برمی‌گردد، گفت: 🔸 در کتاب درباره نفس، اتحاد عاقل و معقول را می‌پذیرد و بعد هم برخی فلاسفه مسیحی چون قصد داشتند تثلیث را توجیه عقلانی بکنند این دیدگاه را پسندیدند چنان چه در جهان اسلام یحیی بن عدی؛ شاگرد این کار را کرده است و کسانی چون علامه حلی وقتی خواسته است اتحاد عاقل و معقول را رد کند آن را هم‌راستا با انگاره تجسد و یکسان‌پنداری خدا و مسیح می‌دانند لذا رویکرد انتقادی به آن دارند. 🔹وی افزود: اولین بار در جهان اسلام کندی آن را پذیرفت و بعد کسانی چون عامری، فارابی و ابن مسکویه و … . ولی رویکرد انتقادی به آن داشت و نظریه اتحاد عاقل و معقول را قول صوفیه تلقی کرده است. او با شطحیات صوفیه مانند «انا الحق و سبحان ما عظم شانی» و … مواجه بوده است لذا آن را رد کرده و می‌گوید اگر ما این نظر را بپذیریم یعنی وقتی من خدا را تصور می‌کنم باید خودم خدا باشم. بعد از ابن سینا هم شیخ اشراق و فخررازی و خواجه نصیر، میرداماد و … با او همراهی کردند تا به طبقه که نزدیک شویم میرفندرسکی هم آن را پذیرفته است. 📝برای مطالعه گزارش نشست، کلیک کنید. 🆔@hekmateislami
هدایت شده از فلسفه نظری
🔻 فلسفه مشائی چیست؟؟ طیفی از فیلسوفان مسلمان هستند که "عقلانیت استدلالی" را برای رسیدن به "حقیقت موجودات" و همچنین "سعادتمندی" کافی میدانند. این فیلسوفان در صورت بندی مسائل فلسفی و مباحث آن تاحدود زیادی پیرو هستند. بدین‌ معنا فلسفه مشاء بیشتر ناظر به مسائل طبیعی وعلمی میباشد. همانطور که گفته شد روش آنها در اثبات مسائل حِکمی وفلسفی، استدلال و قیاس منطقی میباشد. سخن اصلی مشاء این است که عقل برای پی بردن به اسرار عالم و فهم حقایق موجودات وطبیعت کافی می‌باشد (برخلاف عرفا و فلاسفه اشراقی که پای عقل را چوبین وشکننده و بال کشف و شهود را قدرتمند میدانند) به اعتقاد مشائیون حقیقت طبیعت و موجودات در عالم دیگری (ملکوت_مثال) نیست بلکه حیث معقولیت موجودات که همان حقیقت مجرد آنهاست در ضِمنِ افرادِ انواع قرار دارد. لذا نیازی نیست که مانند افلاطون واشراقیون قائل باشیم که حقیقت موجودات در عالمی برین وآسمانی ومثالی متقرر است. البته مشائیون به وجود خداوند و ملائکه مجرده و عالم جبروت و غیب قائل هستند اما حقیقت موجودات را در خودشان میجویند نه در عالمی دیگر به نام مثال و ملکوت. مشائیون قائلند که فلسفه بعداز طرح مسائل هستی شناسی و معرفت شناسی و الهیات باید به صورت بندی مبادی تصوری و تصدیقی علوم و جهت دهی کلان آنها بپردازد و همچنین مبادی عقلانی علوم راتامین کند. به همین خاطر دوران شکوفایی فلسفه مشاء قرین با دوران اوج وشکوفایی تمدن اسلامی بود. علوم مطرح در تمدن اسلامی مانند: آراء اهل مدینه فاضله(سیاست)، طبیعیات (فیزیک)، طبابت(پزشکی)، ریاضیات که شامل هندسه وحساب بود، علم الهیئت (نجوم_کیهان شناسی)، معدنیات، حیوان‌شناسی، گیاه‌شناسی، موسیقی، علم الشعر والعروض، علم البیع والشراء والتجارات، علم الحرف والصنایع، علم السحر والعزائم والکیمیا والحیل و..... همه از جمله علوم ودانشهای بودند که فیلسوفان مشاء به طرح وبررسی آنها پرداختند. ╰๛---๛---๛--------------------- ⌜@falsafeh_nazari
دکتر فاطمه فنا4_5951798780662650562.mp3
زمان: حجم: 4.94M
▫️ بررسی مواضعی از الهیات شفاء با نظر به متافیزیک ارسطو 👤 دکتر فاطمه فنا 🏠 ارائه‌شده در همایش «ابن‌سینا و فلسفهٔ یونان» موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🗓 آبان ۱۳۹۷ 🔮 t.me/nutqiyyat 🔮 t.me/nutqiyyat_classes 🔮 instagram.com/nutqiyyat 🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖍 نشست «تفسیر فارابی از فصل نهم دربارهٔ عبارت ارسطو» 🚮 دکتر سید‌عمّار کلانتر (عضو هیئت علمی گروه فلسفهٔ دانشگاه تهران) 🗓 سه‌شنبه، ۶ خرداد ۱۴۰۴ 🏠 برگزارشده توسط انجمن علمی فلسفهٔ دانشگاه تهران 🔮 t.me/nutqiyyat 🔮 t.me/nutqiyyat_classes 🔮 instagram.com/nutqiyyat 🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat
🔰فارابی و نقش خداوند در جهان هستی 🔸 در هستی‌شناسی پیرو نظام فلسفی ارسطویی است. فارابی به صراحت خدا را در رأس هرم هستی قرار می‌دهد و آن را واجب‌الوجود می‌خواند. او در کتاب عیون المسائل در تعریف واجب الوجود می‌گوید، واجب‌الوجود بالذات آن است که ذات او مقتضی وجود است و فرض عدم برای او محال است و وجود او بالغیر نیست؛ و او سبب اول است برای اشیاء و این واجب‌الوجود همان است که آن را الله می‌گوییم. 🔹در دستگاه فلسفی فارابی همه چیز از وجود نخستین صادر می‌شود و عالم وجود با تمام مراتبش حاصل فیض الهی است. او طریقه فیض الهی را به روش عقلی توضیح می‌دهد. به نظر فارابی، ذات خداوند خود را تعقّل کرد و جهان از علم او به ذات خود، صادر شد. پس علم او علّت وجود عالم است. خداوند خالق عقل اول است و عقل اول از ذات باری صادر شده و عقل اول، ممکن الوجود بذاته است… بدین‌گونه همه کائنات از جهت ماهیت خود ممکن‌الوجوداند و برای این که فعلیت یابند محتاج فاعل‌اند و آن فاعل خداست. فارابی در زمینه ترتیب صدور آفرینش عالم متأثر از آراء است با این تفاوت که او سبب اول را الله می‌نامد. 🔸او در نامگذاری اسباب بعدی به پیروی از الفاظ شریعت، سخن از روحانیون و ملائکه به میان می‌آورد و عقل فعال را روح‌الامین و روح‌القدس می‌نامد. بر این اساس، فارابی ارتباط خداوند با عالم را در یک نظام طولی اسباب و مسببات ترسیم می‌کند که خداوند در رأس هرم هستی به‌عنوان خالق قرار دارد. 📚 نقش و حضور خدا در جهان 🖋 هادی فنائی اشکوری 🆔@hekmateislami
سخنرانی_دکتر_عسگری_همایش_فرافلسفه.mp3
زمان: حجم: 30M
🔰 دکتر احمد عسگری ▪️موضوع سخنرانی: مابعدالطبیعه و منطق در ارسطو 🔻از مجموعه صوت‌های همایش فرافلسفه، ۲۳ و ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ 📍دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی @philosophysbu
9.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰ملاصدرا؛ منتقد بزرگان فلسفه 🎙استاد عبدالرسول عبودیت: 🔹 مهم‌ترین ویژگی‌ ، جسارت او بود؛ تصور کنید یک دانشجوی ۳۸-۳۷ ساله که آرای بزرگان فلسفه مانند ، و را نه فقط نقد، بلکه برخی از اصول کلیدی آنان را هم به چالش بکشد. اگر مخاطب او بودید، احتمالاً خیال می‌کردید با فردی خیال‌پرداز یا حتی بی‌پروا روبه‌رو هستید. 🔹 روش تدریجی او در انتقال نظرات: ملاصدرا می‌گوید: “برای شاگردانی که می‌خواهند بیاموزند، ابتدا با مشهورات همراه می‌شوم.” او اندیشه‌های فیلسوفان پیشین را به بهترین شکل ممکن توضیح می‌داد، طوری که حتی اگر ابن‌سینا آن را می‌خواند، آن را تأیید می‌کرد. اما در پایان، آرام‌آرام از این اندیشه‌ها فاصله می‌گرفت و دیدگاه ویژه خود را مطرح می‌کرد. 🔹 این روش استراتژیک و پیچیده بود: او به‌گونه‌ای پیش می‌رفت که تفکیک نوآوری‌هایش از نظرات پیشین، نیازمند دقت بسیاری بود. این روش، همراه با فضای سخت مخالفت‌ها، کار او را دشوار می‌کرد، اما وی موفق به ارائه فلسفه‌ای بنیادین شد که نگاه جدیدی به مفاهیم وحدت ارائه می‌کرد. ◽️ ◽️ ◽️ ◽️ ◽️ ◽️ 🎥 برای مشاهده فیلم کاملِ نشست «ویژگی‌های مکتب صدرایی»،👈 کلیک کنید. 🆔@hekmateislami