eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
374 ویدیو
227 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5963030592588089946.mp3
2.33M
صدای پای حسینه می‌پیچه میون صحرا دل موجا بی‌قراره می‌رسه ساقی به دریا میان تا که همه عالم بشن مجنون و حیرون زمین خشک اینجا هم بشه مثل گلستون پریشون میشه دلای ما خیس پای چشمامون شده ارباب با زن و بچه‌اش آواره توی بیابون حسین ع جانم حسین ع جانم حسین ع جانم ای حسین ع جان این ملجأ بی قرارا اومده سر قرارش به شوق معشوقش اومد باهمه دارو ندارش چه آقایی که یه عمره تو سینه‌اش بذر عشقه سر و پیکر‌، رگ و حنجر همه چیش نذر عشقه گذشت از هرچی ولی قلبش آشوبه واسه زینب برا حال خواهرش داره می‌جوشه خونش مرتب حسین ع جانم حسین ع جانم حسین ع جانم ای حسین ع جان دعا میخونه نیفته چشم خواهرش به گودال الهی هرگز نبینه جسمی رو که میشه پامال چقد سخته بشه پیشش به ناموسش جسارت چقد سخته عزیزش رو ببینه تو اسارت مسیر تلخ جداییشون راهیه بدون چاره عقیله می‌بینه رو خاکا قرآن میشه پاره پاره حسین ع جانم حسین ع جانم حسین ع جانم ای حسین ع جان https://eitaa.com/Maddahankhomein
record006.mp3
2.08M
سبک: نکنه روبرومی پرچم سیاه بیارید ماه عزا رسیده قافله حسینی به کربلا رسیده این سرزمین کجاست که غم رو دلا میذاره از سر و روی این خاک بارون غم می باره روی همین خاکا میشن آلاله ها پرپر می شینه رو دل خواهر داغ برادر روی همین خاکا حرمتش می شکنه آقا دست و پا می زنه آقا می بینه خواهر ای وای من، ای وای من، قتلگاه غرق خونه یک مادرِ قامت کمون داره روضه می خونه جانم حسین، جانم حسین، ای غریب مادر زینب میگه داداشم دلم به غم اسیره این سرزمین کجاست که دل آدم می گیره اینجا چقدر شلوغه لشکر آورده دشمن می خوان خدا نکرده تو رو بگیرن از من این قوم پر کینه می کُشن حتی اصغر رو می بُرن از قفا سر رو با تیغ و خنجر خوب می دونم داداش توی گودال چی ها میشه دست و پا می زنی پیشِ چشای مادر اون لحظه ی آخر میاد فاطمه توی گودال اون لحظه های سختی که حرمتت میشه پامال جانم حسین، جانم حسین، ای غریب مادر مهدی شریفی @Maddahankhomein
316.9K
زمزمه ورود به کربلا بیا و از کربلا به جان زینب حذر کن بیا به آه دل من و بچه ها نظر کن اگه می خوای که زینب نمیره بیا و برگرد روضه ی معجر اینجا نگیره بیا و برگرد هوا سیاه دلم کبابه حسین کشتن اینجا ثوابه ۲ من که تا حالا سفر نرفتم به هیچ جا بی تو می ترسم اینبار برگردم از این کربلا بی تو گرمای این دشت برا رقیه ت خیلی زیاده تصورش کن خوار مغیلان پای پیاده ترس و توو چشماش دارم می خونم برای بچه ت دل نگرونم ۳ برای چشم عباسم اینجا نقشه کشیدن اونا که ضرب شصت علی رو یه روز چشیدن عباس نباشه حیا میافته از چشم دشمن تا همین امروز ندیده چشمی یه سایه از من عباس نباشه زینب غریبه می دونی که شمر چه نا نجیبه https://eitaa.com/Maddahankhomein
کربلا آخر دنیاست پیاده نشویم قتله گاه تو در اینجاست پیاده نشویم بگو عباس کمی بیش تأمل بکند تشنگی منتظر ماست پیاده نشویم در دل لشکر کوفه، پسر شیر خدا کینه ی حضرت باباست پیاده نشویم چشم تا چشم فقط خوار مغیلان دارد این چه خاکی و چه صحراست پیاده نشویم کودکت در بغل مادر خود می لرزد در دل قافله غوغاست پیاده نشویم حرمله، شمر و سنان، خولی و اخنس ای وای لشکر کوفه مهیاست پیاده نشویم بین لشکر سخن از غارت و از سوختن است تازه این اول غمهاست پیاده نشویم https://eitaa.com/Maddahankhomein
ورود به کربلا ای همیشه شبیه مادر من کوه ایمان،عقیله خواهر من جاری کوثر است چشمانت عصمتی دیگر است چشمانت قلب تو تا همیشه با من هست نظرت مثل صبح روشن هست ای که چشمت دوباره بارانی ست کربلا ایستگاه پایانی ست خسته ی راه آمدی خواهر دیگر اینجاست منزل آخر لشکر چشم ها کنار روید خواهرم خواهشأ پیاده شوید خاطرت جمع محرمان هستند سایه ات را نگاه بان هستند آب هم در دلت تکان نخورد پرده ی محملت تکان نخورد یک بیابان اسیر پیش شماست باد هم سربه زیر پیش شماست اینکه دارد رکاب می گیرد... از نگاهت ثواب می گیرد... آسمان بلند احساس است روشنی دل تو عباس است چادرت را غبار ننشیند سایه ات را کسی نمی بیند استوار همیشگی زینب ذولفقار همیشگی زینب ای پناه کبوتران حرم ملجأ آه دختران حرم خاک این دشت را مزین کن کربلا را حریم ایمن کن مریم خانواده ی زهرا انتخاب قیام عاشورا عشق بی تو چه بی بها بشود کربلا با تو کربلا بشود با جدایی بساز از این لحظه کربلا را بساز از این لحظه فکر روز دهم کن از حالا فکر گودال و عصر عاشورا تو مرا بی سپاه میبینی خیمه را بی پناه میبینی سنگ هایی که پرتوان هستند نیزه هایی که خون چکان هستند عشق خود را غریب میبینی آه شیب الخضیب میبینی باورت می شود حسینت را نیزه ها میبرند از اینجا از جسارت تو خسته خواهی شد بعد من دست بسته خواهی شد https://eitaa.com/Maddahankhomein
ورود به کربلا در بیابانی از عطش لبریز کاروانی غریب می آید از لب هر کجاوه ای با آه ناله ی یا مجیب می آید کاروانی ز مکه برگشته آمده تا که حج تمام کند کعبه دنبال قافله آید تا به این قبله استلام کند پای خورشید خسته تاول زد بسکه دنبال نور قافله بود آسمان با تمام وسعت خویش خاک پای عبور قافله بود کربلا در دلش چه غوغایی ست که بهارش ز راه می آید برسانید بی پناهان را که جهانْ تکیه گاه می آید بر تن ناقه ها حریر بهشت گرمی آفتاب بی تآثیر مشک ها سلسبیل می بردند بادها بود تحت امر امیر دور ماه قبیله وقت نزول آسمانی پر از محارم بود لشکری تا فدای او بشود فقط از او اشاره لازم بود چه صفی بسته اند زانوها تا رکاب پرِ عقیله شوند هیجده تا ستاره آمده اند سایه سار سرِ عقیله شوند آفتاب آمده به پابوسِ ماه در پرده ی حیای حسین اولین بار می رسد امروز پای زینب به کربلای حسین https://eitaa.com/Maddahankhomein
این بیرق و سیاهی ماتم مقدس است آب و هوای تکیه برایم مقدس است گریه برای تو به خدا ارث مادری ست  این قطره های جاری شبنم مقدس است «فرمود امام صادق علیه السلام که:» چون گریه کرد بر غمت آدم مقدس است در شش شبانه روز زمین آفریده شد  شش گوشه ات برای خدا هم مقدس است تو انتهای دار و ندار منی حسین دیدی چقدر دار و ندارم مقدس است در بین ماه های خدا جور دیگری  بر ما هلال ماه محرم مقدس است ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ 🆔 @Maddahankhomein
کشتی به ساحلی پُرِ ماتم، بلا رسید آری حسین قافله‌اش کربلا رسید منزل به منزل از پی چشمش گذشت تا آخر به سرزمین پر از ابتلا رسید پرسید این زمین بلا نام او چه هست؟ از هاتفی به او خبر از نینوا رسید اشکی نشست گوشه‌ی گلگون گونه‌اش این ماجرای غربت او تا سما رسید آتش گرفت عرش خدا هم ز غصه‌اش خاکستری ز ماتم او تا خدا رسید! آن سروری که زیر گلو جای بوسه داشت با جور روزگار به طشت طلا رسید دستی که سایه‌سار گدایان شهر بود انگشترش به زور به آن اشقیا رسید این جامه‌های شاد خود از تن درآورید آماده‌اید موکب ماتم‌سرا رسید؟! بر بام خانه‌ پرچم او را علم کن و با مطربان بگو که زمان حیا رسید یک یا حسین گفته، مودب بایستیم مهدی منتقم؛ خود صاحب عزا رسید @Maddahankhomein
زمزمه یا زمینه ی ورودی کربلا محرم_۱۴۰۳ بند اول: یا أخا این سرزمین دلگیر و تاره از زمین و آسمون بلا می باره بر مشامم میرسه بوی اسارت قلب این مردم شده پُر از حسادت بیا برگرد دور و برم ببین که اَشرارن اینا پی اذیت آزارن توو دلاشون کینه ازت دارن بند دوم: من میترسم که تو رو ازم بگیرن اکبر و عباسو از حرم بگیرن قول بده اینجا منو تنهام نزاری خواهر و کُشته ببین این بیقراری بیا برگرد ببین که لشکری جلومونه خنجر و نیزه ها فراوونه رقیه رو ببین که محزونه @Maddahankhomein