eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
692 ویدیو
365 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
record006.mp3
زمان: حجم: 2.08M
سبک: نکنه روبرومی پرچم سیاه بیارید ماه عزا رسیده قافله حسینی به کربلا رسیده این سرزمین کجاست که غم رو دلا میذاره از سر و روی این خاک بارون غم می باره روی همین خاکا میشن آلاله ها پرپر می شینه رو دل خواهر داغ برادر روی همین خاکا حرمتش می شکنه آقا دست و پا می زنه آقا می بینه خواهر ای وای من، ای وای من، قتلگاه غرق خونه یک مادرِ قامت کمون داره روضه می خونه جانم حسین، جانم حسین، ای غریب مادر زینب میگه داداشم دلم به غم اسیره این سرزمین کجاست که دل آدم می گیره اینجا چقدر شلوغه لشکر آورده دشمن می خوان خدا نکرده تو رو بگیرن از من این قوم پر کینه می کُشن حتی اصغر رو می بُرن از قفا سر رو با تیغ و خنجر خوب می دونم داداش توی گودال چی ها میشه دست و پا می زنی پیشِ چشای مادر اون لحظه ی آخر میاد فاطمه توی گودال اون لحظه های سختی که حرمتت میشه پامال جانم حسین، جانم حسین، ای غریب مادر مهدی شریفی @Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم روی پرهای فرشته کعبه‌ای عالی مقام می‌رود در بینِ صحرا می‌رود بیت‌ُالحرام می‌رود دریا ، به دنبالش مدینه مثل رود می‌رود باران ، به دنبالش مدینه تشنه کام آفتابِ مکه در محمل نشست و بار بست صبح و شامِ مکه بعد از آن فقط شد شام شام رد شد از یثرب رسول‌الله فرمود: الوداع رد شد از سمتِ نجف شاه نجف گفتا سلام کیست او نورِ مفاتیح‌الجنانی مستجاب کیست او طوفانی از نهج‌البلاغه در کلام کیست او  وقتی که زهرا را ادامه می‌دهید حجة‌الله است زهرا   دخترش قائم مقام فاطمه وقتی تجلی کرد  زینب نام شد فاطمه شب‌های قدر و زینبش ماه صیام کیست: اقیانوس آرام است اما با حسین مرتضایی در حجاب و ذوالفقاری در نیام کیست زینب ابتدایِ حاء و سین و یا و نون کیست زینب انتهای شعرهای ناتمام حق بده عُمان اگر از زینب‌اللهی نوشت حیرتش بود و خودش  با واژه‌های خام خام این علی یا فاطمه یا که حسن یا که حسین... در شگفتم از زنی اینگونه دارد چند نام آسمان در کُلِ عمرِ آسمانی‌اش ندید از تمامیِ برادرها کنارش جز قیام سایه‌اش را چشم همسایه ندیده نیم قرن سایه‌اش هرچند باشد بر دو عالم مستدام کَس ندیده کوه را وقتی که می‌آید چنین کَس ندیده چادری اینگونه غرقِ استلام کربلا در کربلا آمد اگر زینب رسید کربلا شد کربلا با نام زینب والسلام بین عرش و فرش حائل زانویِ عباس بود ورنه عالم را نباشد طاقتِ آن نیم گام در شگفتم از زمینی که تحمل می‌کند تا که او آهسته بگذارد قدم با احترام جعفر و عون و محمد  قاسم و اکبر  همه گِرد او هستند گیرند از دو دستش هرکدام گِرد گردش از برادرها شلوغ افسوس گفت : آه از حُسنِ شروع  وای از حُسنِ ختام چار پرده روی محمل داشت اما عاقبت دید طوفان شد زمین خونین هوا  شد سرخ فام پرده‌های محملش را با حرم آتش زدند می‌دود دنبال دخترها خدایا در خیام خوب شد این صحنه را چشم عزیزانش ندید شاه بانویی زمین اُفتاد در بینِ عوام هرچه خانم گفت عباسم ولی او پانشد وای از احوالِ زینب وای از چشم حرام عاقبت همسایه‌ها دیدند او را  بر زمین عاقبت او دید شاگردانِ خود را رویِ بام سخت‌تر از هر جراحت دیدن لبخند بود از مسلمانهای کوفه از یهودی‌های شام جای طفلان یتیم خسته بی‌بی ، خورد خورد تازیانه جای آب و خیزران جای طعام دید وقتی که کنیزش نان تعارف می‌کند خواست از آنجا رود اما امان از ازدحام.... (حسن لطفی) https://eitaa.com/Maddahankhomein
اگر چه کرب و بلائی بلا نمی بینم بجز به عشق دلی مبتلا نمی بینم به رسم مهر رسیدم سر قرار ای دوست کنون تمام توئی، کربلا نمی بینم چه حاجت است عزیزم به گفتن ارنی در این زمین که بغیر از تو را نمی بینم هزار بار بمیرم دوباره زنده شوم بجز غریب غمت آشنا نمی بینم چه جای شکوه که در این بلای سخت و عظیم بغیر لطف و رضای خدا نمی بینم فرات هست در این دشت و جز لب خنجر به کام تشنه که آب بقا، نمی بینم چنان تمامی صحرا شده ز تو لبریز که هر چه دیده ام الاست، لا نمی بینم حسین نیست در این قصه، هر چه هست توئی که آنکه باشد و بوده است از الست توئی رسیده ایم به دشتی پر از بلا زینب رسیده ایم به آغاز ماجرا زینب در این زمین که علی یک زمان نماز گزارد سر برادرت از تن شود جدا زینب در این زمین پر از درد و داغ جانفرسا به حق پناه بر از کرب والبلا زینب در این زمین که به تیر سه شعبه خواهد رُست به حلق کوچک اصغر گل حنا زینب علی و جعفر و عباس و عون می گردند به راه حق طلبی یک به یک فدا زینب در این زمین که علمدار کاروان حسین فدا کند سر و دستان و چشم را زینب در این زمین که دَرَد گرگ جهل اکبر را شوی به غصه و اندوه مبتلا زینب صبور باش که در این زمین غربت خیز توئی سرآمد زنهای کربلا زینب تو از قبیله صبری عقیله العربی نشان شیر خدا، دخت مرتضی زینب پس از حسین امانت به روی شانه توست پس از حسینی توئی مرد ماجرا زینب رسان به گوش جهان نقل این حکایت را رسول کرببلا بانوی حیا زینب خدا خودش دل تنگ تو را صبور کند دو چشم خیس تو را چشمه سار نور کند @Maddahankhomein
record006.mp3
زمان: حجم: 2.08M
سبک: نکنه روبرومی پرچم سیاه بیارید ماه عزا رسیده قافله حسینی به کربلا رسیده این سرزمین کجاست که غم رو دلا میذاره از سر و روی این خاک بارون غم می باره روی همین خاکا میشن آلاله ها پرپر می شینه رو دل خواهر داغ برادر روی همین خاکا حرمتش می شکنه آقا دست و پا می زنه آقا می بینه خواهر ای وای من، ای وای من، قتلگاه غرق خونه یک مادرِ قامت کمون داره روضه می خونه جانم حسین، جانم حسین، ای غریب مادر زینب میگه داداشم دلم به غم اسیره این سرزمین کجاست که دل آدم می گیره اینجا چقدر شلوغه لشکر آورده دشمن می خوان خدا نکرده تو رو بگیرن از من این قوم پر کینه می کُشن حتی اصغر رو می بُرن از قفا سر رو با تیغ و خنجر خوب می دونم داداش توی گودال چی ها میشه دست و پا می زنی پیشِ چشای مادر اون لحظه ی آخر میاد فاطمه توی گودال اون لحظه های سختی که حرمتت میشه پامال جانم حسین، جانم حسین، ای غریب مادر مهدی شریفی @Maddahankhomein
اگر چه کرب و بلائی بلا نمی بینم بجز به عشق دلی مبتلا نمی بینم به رسم مهر رسیدم سر قرار ای دوست کنون تمام توئی، کربلا نمی بینم چه حاجت است عزیزم به گفتن ارنی در این زمین که بغیر از تو را نمی بینم هزار بار بمیرم دوباره زنده شوم بجز غریب غمت آشنا نمی بینم چه جای شکوه که در این بلای سخت و عظیم بغیر لطف و رضای خدا نمی بینم فرات هست در این دشت و جز لب خنجر به کام تشنه که آب بقا، نمی بینم چنان تمامی صحرا شده ز تو لبریز که هر چه دیده ام الاست، لا نمی بینم حسین نیست در این قصه، هر چه هست توئی که آنکه باشد و بوده است از الست توئی رسیده ایم به دشتی پر از بلا زینب رسیده ایم به آغاز ماجرا زینب در این زمین که علی یک زمان نماز گزارد سر برادرت از تن شود جدا زینب در این زمین پر از درد و داغ جانفرسا به حق پناه بر از کرب والبلا زینب در این زمین که به تیر سه شعبه خواهد رُست به حلق کوچک اصغر گل حنا زینب علی و جعفر و عباس و عون می گردند به راه حق طلبی یک به یک فدا زینب در این زمین که علمدار کاروان حسین فدا کند سر و دستان و چشم را زینب در این زمین که دَرَد گرگ جهل اکبر را شوی به غصه و اندوه مبتلا زینب صبور باش که در این زمین غربت خیز توئی سرآمد زنهای کربلا زینب تو از قبیله صبری عقیله العربی نشان شیر خدا، دخت مرتضی زینب پس از حسین امانت به روی شانه توست پس از حسینی توئی مرد ماجرا زینب رسان به گوش جهان نقل این حکایت را رسول کرببلا بانوی حیا زینب خدا خودش دل تنگ تو را صبور کند دو چشم خیس تو را چشمه سار نور کند @Maddahankhomein
ای به دستت تیغِ صلح و انتقام مرتضی یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا روضه خوانِ روضه ی لب تشنه ی کرببلا یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا جامه ی مشکی بپوشید، سینه را غم آمده ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده تسلیت یابن الحسن ماه محرم آمده ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده کوفه شد دارِ مکافات من ای مولای من یاحسین آقای من یاحسین آقای من کُن حَذر از کوفه، برگرد ای همه دنیای من یاحسین آقای من یاحسین آقای من ای حسین جان این دیار پُر محن آخر کجاست در نگاهم آشناست در نگاهم آشناست زينب من اين دیار پُر محن دشت بلاست قتلگاهم کربلاست قتلگاهم کربلاست قرص ماهِ من بیا به روی دامانم نشین حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین صورتم نیلی و پایم خون و آهم شد حزین حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین رو سیاه و پُر گناه و غرقِ در آه و بَدم ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین هر چه هستم من، ولی بر دَرگهِ شاه آمدم ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین ای برادر این دوطفل من فدایِ اصغرند هدْیْه های خواهرند در رَه آزادگی بُگذَشْته از جان و سرند هدْیْه های خواهرند عمه دستم را رها کن تا که من یاری کنم بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم دست خود را من سپر وقت گرفتاری کنم بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم در میانِ معرکه، از خون سر دارم وضو ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو از فَرس افتاده ام، دیگر ندارم رنگ و بو ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو روی دست من زدی پرپر علیِ اصغرم بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم شد سه شعبه قاتل تو ای گُل نازِ حرم بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم ای تمامِ حاصل و اُمّید لیلا اکبرم شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم پیکَرت شد پیش چِشمم ارباً اربا اکبرم شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم خیز و بِنْگَر حال من را ای پناه خواهرم ای علمدار حرم ای علمدار حرم گَشته زائر بر تَنِ غرقِ به خونَت مادرم ای علمدار حرم ای علمدار حرم امشب از عرش خدا، بانگ عزا آید به گوش شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو دیگر از فرط عطش، رفته علی اصغر زِ هوش شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو امشبی را چون امان عالمی، دارد امان غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان عصر فردا میشود جِسمَش شکار دشمنان غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان میروی از خیمه ها و میکنم بر تو نگاه وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه بعدِ تو دیگر ندارم، من در اين صحرا پناه وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه ای زنان باید به دورِ ذوالجناح شیوَن کنید کار مولا شد تمام کار مولا شد تمام بعد از اين رَخت اسارت را دگر بر تن کنید كار مولا شد تمام کار مولا شد تمام آسمان خون و زمين خون و جهان غوغا شده شام عاشورا شده شام عاشورا شده در غمِ شاه شهيدان روضه خوانْ زهرا شده شام عاشورا شده شام عاشورا شده از فراقِ کربلا باشد به سینه ناله ها کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا حَقِ این ماه عزا، کُن اربعین روزی ما کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا ✍علی مهدوی نسب http://eitaa.com/Maddahankhomein
@nohe_sonatiزمزمه شب دوم محرم.mp3
زمان: حجم: 2.18M
دلشوره داره خواهرت ای وای داره میلرزه دخترت ای وای رسیده بوی مادرت ای وای عزیز زهرا اینجا کجاست بیا تا برگردیم داداش بیا از اینجا برگردیم بجون زهرا بیا برگردیم عزیز زهرا بگو چرا ای زاده ی زهرا تو گودی خیممو زدی آقا ترسم اینه ببینمت اینجا بیفتی از مرکب روی خاکا کاشکی نبینم تورو زیر پا عزیز زهرا دلم شده بی تاب پهلویت ترسم به هم بریزه ابرویت ایکاش نبینم روی خاک رویت عزیز زهرا انگار دارم می بینم ای دلدار سر تورو به دست نیزه دار ✍محمود اسدی (شائق) https://eitaa.com/Maddahankhomein
@nohe_sonatiشب دوم محرم ١.mp3
زمان: حجم: 1.48M
آمده ماه محرم ماه درد و رنج و ماتم آمده کربلا پور حیدر خون شده قلب زهرای اطهر یاحسین یاحسین یاحسین جان... آمده با نوجوانش اصغر شیرین زبانش در کنارش بود روح احساس شیر یل چون اباالفضل العباس یاحسین یاحسین یاحسین جان... زینبِ او در کنارش گشته هر دم بی قرارش گرید و سوزد و ناله دارد بهر پرپر شدن لاله دارد یاحسین یاحسین یاحسین جان... یا حسین روح و روانم تو ببین اشک و فغانم من برایت بمیرم حسین جان غربتت را نبینم حسین جان یاحسین یاحسین یاحسین جان... کربلا باشد منایم من در این جا جانفدایم این زمین جایگاه حسین است روی آن قتلگاه حسین است یاحسین یاحسین یاحسین جان... می شوم ای نور دیده من در این جا سر بریده می رسد جان من بر لب من کن صبوری تو ای زینب من یاحسین یاحسین یاحسین جان... اندر این جا ظالمانه دشمنت با تازیانه می زند بر تو و بچه هایم روی نیزه به فکر شمایم یاحسین یاحسین یاحسین جان... ✍حاج رضا یعقوبیان https://eitaa.com/Maddahankhomein
@nohe_sonatiشب دوم محرم ٢.mp3
زمان: حجم: 1.29M
رسیده کاروان امشب به دشت کربلا به لبهای حسین باشد پناه بر خدا حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین... خدایا پس چرا زینب شده دل ناگران چرا در صورتش باشد ز رنج وغم نشان حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین... از این خاک بلا زینب بسی دارد هراس برای رفتن از آنجا کند او التماس حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین... مزن خیمه برادر جان بیا زینجا رویم دوباره راهی شهر پیمبر ما شویم حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین... بگوید زینبش را آن، به زهرا نور عین مده صبرت ز کف خواهر، تو را جان حسین دگر این منزلِ آخر برای ما بوَد شهادت سهم من جانا در این صحرا بود حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین... سر من می شود خواهر در این وادی جدا شود از خون ما رنگین زمین کربلا حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین... ✍اسماعیل تقوایی https://eitaa.com/Maddahankhomein
record006.mp3
زمان: حجم: 2.08M
سبک: نکنه روبرومی پرچم سیاه بیارید ماه عزا رسیده قافله حسینی به کربلا رسیده این سرزمین کجاست که غم رو دلا میذاره از سر و روی این خاک بارون غم می باره روی همین خاکا میشن آلاله ها پرپر می شینه رو دل خواهر داغ برادر روی همین خاکا حرمتش می شکنه آقا دست و پا می زنه آقا می بینه خواهر ای وای من، ای وای من، قتلگاه غرق خونه یک مادرِ قامت کمون داره روضه می خونه جانم حسین، جانم حسین، ای غریب مادر زینب میگه داداشم دلم به غم اسیره این سرزمین کجاست که دل آدم می گیره اینجا چقدر شلوغه لشکر آورده دشمن می خوان خدا نکرده تو رو بگیرن از من این قوم پر کینه می کُشن حتی اصغر رو می بُرن از قفا سر رو با تیغ و خنجر خوب می دونم داداش توی گودال چی ها میشه دست و پا می زنی پیشِ چشای مادر اون لحظه ی آخر میاد فاطمه توی گودال اون لحظه های سختی که حرمتت میشه پامال جانم حسین، جانم حسین، ای غریب مادر مهدی شریفی @Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم روی پرهای فرشته کعبه‌ای عالی مقام می‌رود در بینِ صحرا می‌رود بیت‌ُالحرام می‌رود دریا ، به دنبالش مدینه مثل رود می‌رود باران ، به دنبالش مدینه تشنه کام آفتابِ مکه در محمل نشست و بار بست صبح و شامِ مکه بعد از آن فقط شد شام شام رد شد از یثرب رسول‌الله فرمود: الوداع رد شد از سمتِ نجف شاه نجف گفتا سلام کیست او نورِ مفاتیح‌الجنانی مستجاب کیست او طوفانی از نهج‌البلاغه در کلام کیست او  وقتی که زهرا را ادامه می‌دهید حجة‌الله است زهرا   دخترش قائم مقام فاطمه وقتی تجلی کرد  زینب نام شد فاطمه شب‌های قدر و زینبش ماه صیام کیست: اقیانوس آرام است اما با حسین مرتضایی در حجاب و ذوالفقاری در نیام کیست زینب ابتدایِ حاء و سین و یا و نون کیست زینب انتهای شعرهای ناتمام حق بده عُمان اگر از زینب‌اللهی نوشت حیرتش بود و خودش  با واژه‌های خام خام این علی یا فاطمه یا که حسن یا که حسین... در شگفتم از زنی اینگونه دارد چند نام آسمان در کُلِ عمرِ آسمانی‌اش ندید از تمامیِ برادرها کنارش جز قیام سایه‌اش را چشم همسایه ندیده نیم قرن سایه‌اش هرچند باشد بر دو عالم مستدام کَس ندیده کوه را وقتی که می‌آید چنین کَس ندیده چادری اینگونه غرقِ استلام کربلا در کربلا آمد اگر زینب رسید کربلا شد کربلا با نام زینب والسلام بین عرش و فرش حائل زانویِ عباس بود ورنه عالم را نباشد طاقتِ آن نیم گام در شگفتم از زمینی که تحمل می‌کند تا که او آهسته بگذارد قدم با احترام جعفر و عون و محمد  قاسم و اکبر  همه گِرد او هستند گیرند از دو دستش هرکدام گِرد گردش از برادرها شلوغ افسوس گفت : آه از حُسنِ شروع  وای از حُسنِ ختام چار پرده روی محمل داشت اما عاقبت دید طوفان شد زمین خونین هوا  شد سرخ فام پرده‌های محملش را با حرم آتش زدند می‌دود دنبال دخترها خدایا در خیام خوب شد این صحنه را چشم عزیزانش ندید شاه بانویی زمین اُفتاد در بینِ عوام هرچه خانم گفت عباسم ولی او پانشد وای از احوالِ زینب وای از چشم حرام عاقبت همسایه‌ها دیدند او را  بر زمین عاقبت او دید شاگردانِ خود را رویِ بام سخت‌تر از هر جراحت دیدن لبخند بود از مسلمانهای کوفه از یهودی‌های شام جای طفلان یتیم خسته بی‌بی ، خورد خورد تازیانه جای آب و خیزران جای طعام دید وقتی که کنیزش نان تعارف می‌کند خواست از آنجا رود اما امان از ازدحام.... (حسن لطفی) https://eitaa.com/Maddahankhomein