eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
373 ویدیو
227 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
((اَلسَّلامُ عَلَیكَ یَا اَمِیرِالْمـُؤمِنـِین)) ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا (لَولاك لَمٰا خَلَقتُ الْاَفلاك) (دلیل خلقت) من کی‌ام؟ من بِن عم و داماد خیرالمرسلینم من کی‌ام؟ من بوتراب و رشته‌ی حبل المتینم من کی‌ام؟ مولود کعبه ، زاده‌ی بیت خدایم من قسیمُ النّار وَالجنة ، به هنگام جزایم من کی‌ام؟ آیینه‌دار پر فروغ ذوالجلالم من کی‌ام؟ کانون قرآن خدای لایزالم من کی‌ام؟ من ترجمان خلقت و کون و مکانم من فروغ لایزال هم زمین و آسمانم من کی‌ام؟ شیرازه‌ی قرآنِ ربّ العالمینم کاتب وَحی‌ و کلامُ الله ناطق، روح دینم من کی‌ام؟ من وارث یاسین و طاها و ضحایم من ولیّ حقم و ، خلق خدا را ، رهنمایم من کی‌ام؟ من فاتح صفین و خیبر، هم حنینم انبیا را غیر احمد (ص) هادی و نور دوعینم من کی‌ام؟ من شیعیان را برترین حصن حصینم من به فرمان خدا بعد از محمد (ص) جانشینم من کی‌ام؟ باب امام مجتبی و زینبینم همسر زهرایم و بابِ اَباالفضل و حسینم من کی‌ام؟ من مظهر ایمان و شرح اِنّمایم من شهنشاهِ ولا ، گنجینه ی سِرّ خدایم من کی‌ام؟ دست خدای لم یزل، در آستینم بعد احمد ، برترین از فرش تا عرش برینم من چراغِ معرفت ، بر جمله‌ی خلق جهانم من شفیعِ روز محشر ، بر تمامِ بندگانم قبضه‌دار ذوالفقار و شاهِ مُلکِ لافتایم در مَهالِک، هالِکِ اعدایِ دینِ مصطفایم بر کلیم الله ، اعجاز خدای راستینم روحبخش بی‌قرینِ عیسیِ گردون ‌نشینم حیدرِ کرّار ، شاه لافتیٰ ، شیرِ خدایم بینوایان را معینم دردمندان را دوایم بر یتیمانم پدر ، بر داغداران دلنوازم من شهیدِ مسجدِ کوفه به هنگام نمازم من ولی اللّهِ عدل آرایِ ربّ العالمینم "من علی عالی اعلیٰ امیر المؤمنینم" من دلیل خلقت هستیّ و ، کلّ ماسَوایم (ساقی) کوثر همان ممدوحِ حق در هل‌اتایم سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/Maddahankhomein
بر معاویه، رسانیدند جاسوسان خبر ابن عباسی کند تفسیرِ قرآن سر به سر گفت او باشد،پسر بر عمّه ی احمد بگو هست بر تفسیر این مصحف که لایق تر از او؟ جملگی گفتند ،قولش شرح فضل حیدر است این چنین تفسیر را قطعا شکایت در بر است گفت آنها را،که خودشخصاً به او سر می زنم می روم در مجلسش، آتش به منبر می زنم چون به مجلس گشت وارد دید برهانی نکو هیچ جای اعتراضی نیستش، ازهیچ سو گفت تفسیر است، یا مدح علی را می کنی زاده ی عباس، از حق هیچ پروا می کنی؟ گفت او را ابن عباس ای معاویّه، علی در کتاب حق، کجا فضلش نباشد منجلی؟ چون نبی منذِر که باشد،کیست بر هر قوم هاد؟ گفت علی، اما به مصحف حق همین آیت نهاد؟ آیه ی تطهیر را پرسید از او در شأن کیست؟ گفت علی، اما به قرآن، غیر این آیات نیست؟ گفت آن راکع بگو کیست به یؤتون الزکوة گفت علی،اما نما جایی دگر را التفات  گفت بنما آن خبرچیست، که باشد بس عظیم؟ گفت علی،اما همین را گفت باید مستقیم گفت در قرآن که باشد حبلِ حق بر اعتصام؟ گفت علی، اما چرا گویی از این آیت مدام؟ گفت این قرآن که را گوید کفی بِلَّله شهید؟ گفت علی و علم او، باید جز این را هم بدید گفت از قرآن بگو نفس پیمبر را که کیست؟ گفت علی،اما به قرآن، غیر بَهل آیات نیست؟ باز پرسید، از چه سائل را عذاب آمد فرود؟ گفت از بغض علی، اما جز این آیت نبود؟ مصطفی مامور شد تنها به تبلیغ چه کس؟ گفت علی، اما تو بر آیات دیگر هم برَس گفت اکملت لکم را حق به امت از چه رو؟ گفت علی اکمال دین باشد، ولی این را مگو ابن عباس ایستاد و گفت من را خود بگو؟ از کجای این کتاب حق، نمایم گفتگو گفت پس تفسیر فرما سوره ی زلزال را گفت معذورم که این هم، دارد آن منوال را گفت عجب! با سوره زالزال دارد او چه کار؟ گفت نشنیدی به امرش، ارض را آمد قرار گفت پس راحت بگو، تا دارد این قرآن وجود هست با آن حیدر و بر فضل او سازد ورود عسکری آن را که بر فضلش عدو دارد وقوف کی توان توصیف آوردن به دنیای حروف؟! http://eitaa.com/Maddahankhomein
طبع رمیده شعر را به ناگزیر می کشد خیال تشنه کام را سوی کویر می کشد به هم زند سراب را به هر مسیر می کشد تشنه کند تو را سپس سمت غدیر می کشد که در غدیر مصطفی ناز امیر می کشد نقش دو آفتاب را چه بی نظیر می کشد علی که بام خانه اش عرش به زیر می کشد شبانه روی دوش خود بار فقیر می کشد به جود خود نشان دهد صراط مستقیم را کرم کند فقیر را اسیر را یتیم را رسیده از سوی خدا امر سروش مصطفی گشوده پرده ای خدایِ پرده پوش مصطفی بار رسالت رسل نهد به دوش مصطفی آب بقاء دین شده چشمه ی نوش مصطفی ببین به مدح مرتضی جوش و خروش مصطفی نگاه شوق فاطمه ربوده هوش مصطفی لنگر آسمان زده تکیه به دوش مصطفی نغمه یاعلی علی رسد به گوش مصطفی علی که وصف شأن او خدا به لافتی کند به بازی یتیم ها قامت خود دوتا کند علی که در دلش به جز خوف خدا قدم نزد تیغ به جز رضای حق، به ذات حق قسم نزد سر از تمام کفر زد، ز قدر خویش دم نزد چو ضرب دست مرتضی عرب نزد عجم نزد کسی چنان امینی از غربت او قلم نزد به بام عدل هیچ کس چنان علی علم نزد ستم کشید و دست خود به حربه ی ستم نزد مجمع اهل فتنه را ز مصلحت به هم نزد قسم به حق نمیشود مدیح او رقم شود اگر بِحار جوهر و درخت ها قلم شود علیست جان احمد و دار و ندار فاطمه مظهر علم ایزد و صبر و قرار فاطمه علیست صبح روشنی به روزگار فاطمه چنان ستاره می دمد به شام تار فاطمه علیست آن گلی که شد باغ و بهار فاطمه رسد به اوج خویش تا رسد کنار فاطمه فاطمه یار حیدر و علیست یار فاطمه هستی خویش را کند علی نثار فاطمه فاطمه نیز جان خود هدیه به مرتضی کند اهل مدینه را به یاری از علی صدا کند علی که هست ماسوا به صبر و حلم سائلش زمان ندیده لحظه ای ز کردگار غافلش علم تمام انبیا قطره ای از فضائلش ملائک اند مُحرم صدق و صفای منزلش ذکر خداست در سرش نور خداست در دلش قهر کند به دشمنان مهر کند به قاتلش اگر چه پیش چشم او شرر گرفت حاصلش اگر چه خورد بر زمین فرشته ای مقابلش علی صبور ماند و جمع فتنه را به هم نزد به حفظ جان مسلمین از انتقام دم نزد سید روح الله مؤید http://eitaa.com/Maddahankhomein
شعری از ابن سینا در بیان فضائل مولا علی عليه السلام امام علي عليه السلام در شب معراج به گردون ابرش از رحمت برآمد از دل دریا که دریا شد از آن صحرا، که صحرا شد از آن دریا زبان بگشود سوسن چون بشیر از مژده یوسف زحسرت چشم نرگس همچنان یعقوب نابینا علیُ عالیُ اعلا، ولیُ والیُ والا وصی سید بطحا،به حکمش جمله مافیها حدیثی خاطرم آید که می فرمود پیغمبر به اصحابش شب معراج سِر لیله الاسرا به طاق آسمان چهارمین دیدم من از رحمت هزاران مسجدی اندر درون مسجد الاقصی به هر مسجد هزاران طاق، بر هر طاق محرابی به هر محراب صد منبر به هر منبر علی پیدا زپیغمبر چو بشنیدند اصحاب این سخن، گفتند که دیشب با علی بودیم جمله جمع در یک جا تبسم کرد سلمان، این سخن گفتا به پیغمبر به غیر از خود ندیدم هیچ کس در نزد آن مولا اباذر گفت با سلمان به روح پاک پیغمبر نشسته بودم اندر خدمتش در گوشه ای تنها به گوش فاطمه خورد این سخن گفتا علی دیشب که تا صبح از درون خانه بیرون پا ننهاد اصلا که ناگه جبرئیل آمد سلام آورد بر احمد که ای مسند نشین بارگاه قرب او ادنی اگر چه بر همه ظاهر شدم بر صورتی اما ولیت از همه بگذشت و با ما بود در بالا زینب کریمی http://eitaa.com/Maddahankhomein
دو روی سکه با هم نیست جز او هدف از خلق آدم نیست جز او به جز او نیست هم لبخند هم آه سرافراز است و سر برده است در چاه علی عالی و افتاده بر خاک تراب از او گرفته نقش افلاک به نام او خدا نامه گشوده جلوتر از جهان انگار بوده هنرمندی فراتر از هنرمند خداوندِ هدف های خداوند فرشته نیست انسان است انسان همان سوره که آورده ست قرآن نه تنها این زمین را ابرو هست که حتی آبروی کعبه او هست بدون روح او مرده است کعبه به قلبش زخم از او خورده ست کعبه خلاصه می شود در اسم اعظم به رغم این بزرگی مانده مبهم اعوذی دائم از بند رجیم است به بسم الله ، رحمن و رحیم است خودش تفسیر قرآن کریم است جلودارصراط مستقیم است کلید واژه ی ایاک نعبد که در او نیست آثار از من و خود به دست نستعین خیبر گشاید به جز نام علی او را نشاید از ابراهیم برتر در یقین است بدون معجزه تسلیم دین است سرِ السابقون السابقون او نشانی دقیق یوثرون او سیاق سوره المومنون او به حق شان نزول یطعمون او از آدم سینه اش را پیش برده که حتی نان گندم را نخورده نمی گویم که زهرا همسر اوست که البته همین تاج سر اوست نمی گویم که زینب دختر اوست حسین و یا حسن برگ و بر اوست که اینها همه بر او زیب و زین است اگر چه قلب این عالم حسین است همین بس اینکه جز او حیدری نیست به جز او شهر دانش را دری نیست برادر بوده تنها او بر احمد شب معراج او بوده ست سرمد نمایشگاه او اما است همین امروز، فردا نه که دیر است نبی باید علی را دست گیرد که رب هم دست هرچه هست گیرد ید الله است بالا دست هر دست ولی دست خدا در دست او هست علی باید بیاید تا خداهم کند بزم عدالت را فراهم ولایت اوست که اصل نعیم است بدون او مسلمانی یتیم است در این دنیا که عشقش هم مجازیست و عرفان های نو ابزار بازیست لباس علم برتن کرده جاهل حقوق خلق در دستان قاتل اگر خواهی به پا خیزی علی گو به حبل الله اویزی علی گو به نام او بر عالم سروری جو علی گوی و علی گوی و علی گو زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
هر که شد نوکر اولاد علی محترم است برکت شیعه ی حیدر به خدا بی رقم است بین اولاد علی عشق حسین و حسنش بیشتر از همه دارایی اهل کرم است آبرودار دو عالم شود اینجا بی شک لطف زهرا به گدای پسرش دم به دم است از همان بدو تولد برکاتی دارد نسل عشاق حسینی به خدا خوش قدم است هر کسی با دل و جان شوق گدایی دارد با حبیب و وهب و مسلم و عون هم قسم است با همین کار ببین بار خودش را بسته لحظه ای خادم ارباب شدن مغتنم است عاقبت دارد اگر نوکر این در باشد بهترین لحظه ی این عمر به زیر علم است خوب پیداست کسی که به حسین دل داده لحظه لحظه به سرش شور هوای حرم است http://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5875482541867139606.ogg
122.8K
سرود مولا امیرالمومنین(ع)غدیر 🍀🌴🌿🌾🌻 "دلم به عشق مرتضی علی اسیره " "مگه میشه دست مرا آقام نگیره" در سرشت منه این سرنوشت منه همه جا گفته ام نجف بهشت منه مددی یا علی ناد علیا علی(۲) عید غدیره ، همه جا شور و شعف شد خوشا به حال هر که زائر نجف شد مست جام توام کفتر بام توام یا ابا الائمه منم غلام توام مددی یا علی ناد علیا علی(۲) روز غدیر خم امیر عالم آمد آیه ی" اکملت و لکم دینکم" آمد شاه جود و كرم بده تو بال و پرم اربعین حسین منم بیایم حرم مددی یا علی ناد علیا علی(۲) برای عاشقان تو شعف میخوام من مدینه و کربلا و نجف میخوام من جون مولا علی به خون مولا علی قسمتم کن خدا ایوان مولا علی مددی یا علی ناد علیا علی(۲) یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب) https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_375760963535634592.ogg
126.1K
سرود غدیرخم 🌿🌾🌻🍀🌴 امشب دیگه مست ساقی خم غدیرم اونقد، علی یا علی میگم تا که بمیرم جان ختم الانبیا صاحب افلاک سلام جان عالم بفدات ای پدر خاک سلام علی مولا علی مولا ۲ امشب شب بچه شیعه ها عید غدیره در ارض و سماوات فقط علی امیره میون کهکشونها چه شوری و شعف شده بخدا این کره ی زمین همه نجف شده علی مولا علی مولا (۲) این پهلوون خیبر و  اَحزاب و حنینه این جان پیمبر است و بابای حسینه اهل عـالم بدونید علـی امیـر عالمه این خودش کعبه و مروه و صفا و زمزمه علی مولا علی مولا (۲) امشب همـه مست می ساقی الستیم امشب در میخانه ی مرتضی نشستیم نمیدونم چجوری که حقشو اداء کنم باید امشب حضرت فاطمه را صدا کنم علی مولا علی مولا (۲) امشب همه بلبلان علی علی میخونند با نغمـه ی دلنشین و منجلی میخونند هرکی یک شور و شعف میخواد بگه علی مدد هـر کی ایـوون نجف میخواد بگه علی مدد علی مولا علی مولا (۲) یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب) https://eitaa.com/Maddahankhomein
حیدرکرار چون رود پیغامبر باید به حیدر تکیه کرد هست ایزد را نظر، باید به حیدر تکیه کرد آنکه پیش افتاده را گویید برگردد عقب بشنود تا این خبر باید به حیدر تکیه کرد آنکه در ره مانده هم باید رساند خویش را تا بیابد این گوهر باید به حیدر تکیه کرد پس بمان پا در رکاب او نمان در پیش و پس تا میفتی در خطر باید به حیدر تکیه کرد تکیه گاه اوسط است این میر و شاه مومنان منکر او قد کفر باید به حیدر تکیه کرد می رسی با غیر او تنها به چاه قهقرا وارهان هر فتنه گر باید به حیدر تکیه کرد راه او تنها صراط المستقیم است و جز او نیست بر قربش گذر باید به حیدر تکیه کرد عسکری تنها به مولا می شوی اهل نجات بهر نارست او مفر باید به حیدر تکیه کرد https://eitaa.com/Maddahankhomein
از باده ی " اَکمَلتُ لَکُم " سرمستیم دل،از همه ، جز ولای او بگسستیم بر گردن ماست بیعت ناب غدیر هستیم بر آن عهد که با خون بستیم
مدح و منقبت کان وفا اسوهٔ سخا امیرالمؤمنین علی ع "" "" "" "" گنجینهٔ جود وسخادی حیدر آئینه ی؛ ایزد نمادی حیدر غیرت ده حیدردی تمام معنا زینت گر عرش خدادی حیدر میر هدایت دی؛ امیر دلها شاه ولایت دی مه دل آرا تاج امامت دی وزیر طاها الحق که شاه لافتی دی حیدر حیدر کیمی شیر دلاور اولماز حیدرکیمی محبوب داور اولماز حیدرکیمی سرداروصفدرا ولماز چون مصطفی باب رجادی حیدر فتاح بی بدیل بَدر وخیبر/داماد با لیاقت پیمبر فرمان بر جان بر کف و مظفر الحق که فخرالانبیادی حیدر یاتدی پیمبرین یئرینده چون شیر تا دَیْمَسین ختم رسوله شمشیر بو ایشدن، اولدی دین حق جهانگیر بحر شرف کان وفادی حیدر من فاخرم سرباز کوی عشقم من طالب دیدار روی عشقم مستم؛ولی مست سبوی عشقم عشق عالمینده ماسوادی حیدر "" "" "" " شاعر: مسلم فرتوت(فاخر) http://eitaa.com/Maddahankhomein
او را که خدا آینه خویشتنش کرد آورد به دنیا و یل بت شکنش کرد بر خاک نظر کرد علی خاک طلا شد بر سنگ نظر کرد عقیق یمنش کرد در معرکه هرکس به مصاف علی آمد مولا زره جنگی او را کفنش کرد تا دید عدو روبرویش تیغ علی را جان زودتر از ضربه فرار از بدنش کرد شد اوج سرافکندگی دشمن حیدر آن کار که با ناقه سواران حسنش کرد در مکتب خود حضرت زینب به رقیه مدح علی آموخت و شیرین سخنش کرد جبریل سعادت ز خدا خواست، خدا هم در راه حسین بن علی سینه زنش کرد از هجر علی کعبه عزادارترین شد طوری که فقط جامه مشکی به تنش کرد خوش عاقبت آن است که هنگام زیارت مرگ آمد و با شاه نجف هموطنش کرد https://eitaa.com/Maddahankhomein
چنان که بلبلی دنبال آب و دانه می گردد "خماری دائماََ دنبال یک پیمانه می گردد" علی می‌گویم و از عشق او پر می کشد قلبم به دور هر گلی با شوق هی پروانه می‌گردد اگر چه گرد بیت الله می‌گردند حاجی‌ها زمین اما به گرد زاده‌ی این خانه می‌گردد نبی همراه خود می آورد جان عزیزش را که بی اذن علی اصلاََجهان چرخش نمی‌گردد جهان دست نیاز آورده سمت اهل بیتی که گدا با لطف آنها سفره‌اش شاهانه می‌گردد نبی دارد به همراهش دو فرزند مسیحا دم که عیسی هر نفس دور دو تا درّدانه می گردد خدا در خلقت زهرا یقیناََ رازها دارد برای فهم آن هر عاقلی دیوانه می گردد @Maddahankhomein
شاهدان واقعه🌴 جمع گردیدند در صحرای سوزان صد هزار پیش و پس هر کس که رفت امت کشیدش انتظار حاجیان خسته می کردند از هم هی سوال حتما امری بس مهم آمد ز سوی کردگار بعدحج دردشت سوزان،وقت گفت وبحث نیست زین اشترها چرا آید به روی هم سوار می رود بر روی آن احمد به همراه علی تا بگوید دوستدارم، مرتضی را دوست دار؟! وحی را باید بجوییم، آخرین آیات را تا به ما روشن شود مقصود حق و سِرّ کار آنچه از نا گفتنش ، امر رسالت ناتمام ماند و هرگز نباشد ، مرضی و مطلوب یار دوستی را جشن می گیرنداخوان از چه رو؟ جانشین را می نمایاند پیمبر پس ، عذار گوید او؛ آن را که مولایم، علی مولای اوست بعد من باید که بنمایید علی را اختیار بی علی حق نیست راضی بر کسی اسلام را آنکه در علم و عمل بوده است فحلی نامدار از کراماتش نمی گویم قلم را تاب نیست دفتری باید مرا با برگهای بی شمار با علی ای عسکری ختم است راهت بر سلام بی علی خواری به دنیا آن جهان هم زار زار @Maddahankhomein
مدح مولا امیرالمؤمنان علی علیه السلام عید افضل آمده عید غدیر عید آغاز ولایت با امیر یاعلی امید ما بر دست تو هم فقیر و هم غنی پا بست تو گشته دل بر طاق ابرویت اسیر حق زهرا دست ما را هم بگیر روز عیدت آمده این سائلت کن عنایت بر گدای کاهلت ما فرج خواهیم عیدی از شما هم مدینه هم نجف هم کربلا با نگاهت واله و شیدا شدیم قطره بودیم وصل، بر دریا شدیم گاه عید است و دلم شد منجلی عاشق مولا بگو تو ، یا علی یاعلی گفتم دلم آرام شد دشمن مولا علی ناکام شد هرکه دارد در سرش عشق علی روز حشر باشد حسابش با ولی حب مولا گر ندارد کَس به دل روز محشر می شود حتما خِجِل شیعه ی مولا که جایش نار نیست بی ولایش هم بهشت در کار نیست ذکر هر روز و شبت ای یوسفی در قیام و در قعودت یا علی ✍️ @Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم موی تو به پیچ و تاب خفته شب در پس این حجاب خفته پس موی سیاه را بزن پس {خورشید} پسِ نقاب خفته در مردمک چشم تو دیدم شیخی وسط شراب خفته شمشیر دو سر به حالتی مست در دست ابوتراب خفته در معرکه بین ابروانت ما بین گره عذاب خفته در معرکه تا خودی نشان داد شمشیر تو کوه را تکان داد از مدح تو سیم و زر گرفتیم جبریل شدیم و پر گرفتیم ما دست تهی دراز کردیم از دامن تو گهر گرفتیم در محضر تیغ ابروی تو یک عمر به‌دست ، سر گرفتیم لبخند زدی تضاد رخ داد کوه نمک از شکر گرفتیم در طرح ضریح چشم و مژگان از فرشچیان نظر گرفتیم یک شیشه گلاب ناب قمصر در پاسخ این اثر گرفتیم مستي شراب و ساغر عشق است انگور ضریح حیدر عشق است ای خال لبت خراج بغداد قد قامت قامت تو شمشاد سرچشمه گرفته از دو چشمت مجموعه ی آب های آزاد در هیچ کجای قلب قرآن اسم تو ، نه از قلم نیوفتاد این کوفی خط گیسوانت تمرین سیاه مشق استاد در فلسفه ی چشم تو ماندند فارابی و شیخ و " میرداماد" نقاشی گیسوی تو بگذاشت حسرت به دل جناب " بهزاد " مست دم ذوالفقار گردید مانند دلم خمار گردید از اول ماجرا نوشتیم بر تارک ماسوا نوشتیم ای نام تو نقطه اول خط تا آخر خط تو را نوشتیم گفتند خدا علی شنیدیم گفتند علی خدا نوشتیم یک روز تو را خدا سرودیم یک روز دگر جدا نوشتیم سنگینی نام تو سبب شد اینقدر هجا هجا نوشتیم تنها به خدا ظهر تو هستی "کیف بشر" بشر تو هستی @Maddahankhomein
علی ست جلوه ی کل صفات رحمانی ظهور روح خدا در تنی ست انسانی به یمن حجت حق است آسمان بر پا به لطف اوست اگر خلق می خورد نانی دل تهی ز علی سرزمین قحطی هاست علی ست باعث هر  نعمت و فراوانی برای خیل یتیمان شبانه نان می برد به روی دوش خودش می کشید همیانی زدیم سنگ علی را به سینه زیرا که به سنگ عشق،محک می خورد مسلمانی در آستین جهان حیدر است دست خدا همیشه هست رجز هاش تند و طوفانی زمان خطبه سخنور به وقت جنگ دلیر و نیمه های شب و گریه های پنهانی ______________ @Maddahankhomein
صبح عاشق دیدن روی علیست شب سیاهی های گیسوی علیست انتهایِ "قابِ قوسینِ" خدا ابتدایِ تاقِ ابرویِ علیست شاعر: https://eitaa.com/Maddahankhomein
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 کلید آسمان ها و زمین در دست های توست که جبرائیل با آن جایگاهش خاک پای توست شب معراج پیغمبر همین که گرم صحبت شد تعجب‌کرد از این که‌صدای حق صدای توست تو را صفحه به صفحه خط به خط هر روز میخوانند تمام قصه ی تاریخ شرح ماجرای توست کسی سر از مقام شامخ تو در نیاورده که از روز ولادت خانه ی کعبه حرای توست تمام چشمه ها و سلسبیل و زمزم و تسنیم فلک لب تشنه ی یک قطره از آب بقای توست تو اینجا نان جو خوردی و آدم نان گندم را یقینا گندم ممنوعه ی جنت برای توست و گویم جنتُ الْاعلی که دارد آن همه زینت تمامش جلوه ای از تابش ایوانْ طلای توست خدایی که ز انوارش دو عالم میشود معنا خودش دلداده و دلبسته ی صحن و سرای توست نه تنها آسمان ها و زمین بلکه قیامت هم کلید دوزخ و جنت به دنبال رضای توست تو خود مشکل گشای عالم و مِفتاح الابوابی ولی لبخند زهرایت دوای دردهای توست تویی والا تویی والی تویی اعلا تویی عالی و این بس در مقامِ تو زهرا مقتدای توست چه جان میثم و بوذر چه جان قنبر و سلمان که جان انبیا از اول خلقت فدای توست تن بیمار ایوب و دو چشم کور یعقوب و دل مجروح یوسف ها به امید شفای توست دوعالم ریزه خوارِ سفره احسان تو هستند چرا چون روزی کل خلایق از عطای توست شدیم مجنون لیلی و ولی لیلی نمی داند که دل مجنون ناز یک نگاه با صفای توست نگاه ما به دستان تو بوده از همان اول شفای درد بی درمانمان، خاک عبای توست نفس در سینه خواهد ماند با دیدار ایوانت و راه دیدن صحنت فقط در یک دعای توست تصدق کن بر این بیچاره های زار و آواره دعای ما فقیران مستجاب از ربنای توست شب عیدی هوای صحن و ایوان نجف داریم برات ما به دستان شهید کربلای توست به شوق گوشه ی چشمی نشستیم و غزل گفتیم ما به دست مرتضای توست 💫✨💫✨💫✨💫✨💫 ✍️به قلم: و https://eitaa.com/Maddahankhomein
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 آنکس که به دل حب علی را دارد در قلب خدا و مصطفی جا دارد دائم به مقام صولتش میبالم شاهی که ملیکه ای چو زهرا دارد هرکس که شود، دشمن مولا حیدر اینکه پدرش کیست معما دارد هر کس به امیریِ علی منکر شد در قعرِ سقَر محفل و ماوا دارد هر کس به ولای مرتضی مشمول است قطعا به مسیر علوی جا دارد آنکس که ولایت علی در دل اوست در خانه ی دل گنج دو دنیا دارد ایوان علی عجب صفایی دارد مولا به نجف جنت اعلی دارد هر کس که محب حیدر کرار است در سینه دلی مثال دریا دارد هرکس به دلش شور و تولای علیست بر سینه ی خود مدال مولا دارد من در عجبم که زیر ایوان نجف جنت ز خدای خود تمنا دارد در هر دو جهان شامل الطاف خداست آنکس که به لب ذکر علی را دارد من نوکر اویم و به این مینازم نوکر چه غم از حساب فردا دارد در روز جزا فاطمه گیرد دستم چون نامه ی من مُهر تولّا دارد در مکتب درس معجزاتش این بس شاگرد نمونه ای چو موسی دارد اوصاف وِرا تا به ابد میگویم چون قصه ی ما فصل درازا دارد آن عَلَّم الانسان که خدا فرموده از حبِّ علی منشاءِ معنا دارد درمعرکه ها میان خیل کفتار جنگیدن شیر حق تماشا دارد زهرا ببرد در صف محشر نامش هر کس چو علی والیِ والا دارد ✍️به قلم: و https://eitaa.com/Maddahankhomein
دراین دوّار تنها نقطه‌ی پرگارحیدر بود یقینا پس قسیمُ الجَنّة و النار حیدر بود کسی‌که بوده تکرار تمام انبیا،دیگر نخواهد شد در این دنیا ولی تکرار،حیدر بود مکرر حمله بعد از حمله می کرده است یعنی که میان معرکه تنها یل کرار،حیدر بود همان که‌با‌غلامان بر سر یک سفره نان می‌خورد همان‌که‌ بوده با مرد جذامی یار،حیدر بود برای خیل مسکینان و ایتام و اسیران هم همان شاهی که بوده همدم و غمخوار،حیدر بود همان مولا که مِهرش می‌برد بر دار هر دوران هزاران عبد را چون میثم تمّار،حیدر بود همان که بعد زهرا چاه بوده محرم رازش که می شد تکیه گاهش شانه‌ی دیوار،حیدر بود ____________ https://eitaa.com/Maddahankhomein
704061186_-952353871.mp3
2.24M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود مدح مولا علی علیه السلام ( میلاد ) و انتخابات سبک این نوکرت میخواد ..... قبله و قبله‌گاه هلاکِ یاعلی سینه‌یِ کعبه هم شد چاکِ یاعلی رو سردرِ باغِ بهشت خدا زده پلاکِ یاعلی دنیا کسی چون علی نداره تو دستِ مولا که ذوالفقاره چاره‌یِ صد تا عبدود فقط فراره عبد و غلامِ قنبرم علی ولیُّ اللّهی‌ام هلاکِ عشقِ حیدرم علی ولیُّ اللّهی‌ام سربازِ خطِّ رهبرم علی ولیُّ اللّهی‌ام علی علی مولا علی ولیُّ‌اللّه /۴/ شمشیر و شیرِ حق امیرِ لا فتی علی با حقّه وُ .... با علیه خدا خیره میشه چشمایِ عرش هر شب و روز به اِیوونِ طلا زائرِ حیدر زائرِ‌‌ عرشه پَرِ مَلک تو صحنِ تو فرشه بهشتیه چشمی که با ذکرِ علی تَر شِه آسمونا زیرِ پامه‌‌ علی ولیُّ اللّهی‌ام خودِ خدا خاطرخوامه علی ولیُّ اللّهی‌ام مِهرت مُهرِ کربلامه علی ولیُّ اللّهی‌ام علی علی مولا   علی ولیُّ‌اللّه /۴/ ماه ماهِ خرداده (سوّمِ خرداده) یادِ بسیجیا به یادِ رهبر وُ .... امام و شهدا با ذکرِ یا زهرا می‌شم مسافرِ حریمِ کربلا شبایِ جمعه شبایِ رازه بال و پرِ دل دوباره بازه تربتِ شاهِ بی‌کفن مُهرِ نمازه ذکرِ لبِ بسیجیا نغمه‌یِ یاحسینه‌ پرچمِ انقلابِ ما دستِ آقا حسینه ایشااللّه رأی‌‌ بیاره اون کسی که با حسینه حسینِ زهرا سیّدی مولا /۴/ @Maddahankhomein
1899699971_-425002227.mp3
2.27M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود مدح حضرت علی علیه السلام زیرِ پاهایِ این شیرِ شرزه قلعه‌یِ خیبر داره می‌لرزه به جایِ هر دو دنیا عشقِ علی تویِ سینه‌یِ ما باشه می‌ارزه‌ علی اسداللّه وجهُ‌اللّه عین‌اللّهِه معنیِ رحمان و رحیمه علی اُذُن‌اللّه سیف‌اللّه روحُ‌اللّهِه علی صراط المستقیمه‌‌ کشتیِ نجات کشتیِ مولاست اِهدناَالصّراط راهِ مرتضاست یاعلی مدد /۴/ کعبه اگر سینه‌چاکت می‌شه نشونِ اخلاص و بزرگیشه‌ هر کی ولایت تویِ سینه‌َش نباشه نداره بنیان و رگ و ریشه علی یلِ خیبر سرلشکر سردمداره یاورِ ختم‌المرسلینه‌ علی دل و دلبر تو محشر پرچم‌داره علی امیرالمؤمنینه‌‌ شاهِ لافتی ماهِ بی‌نظیر افتادم به پات دستامو بگیر یاعلی مدد /۴/ حلِّ تمومِ مشکلا حیدر ذکرت میده دلو جلا حیدر خیره شده چشمایِ اهلِ آسمون به برقِ اِیوونِ طلا حیدر صفایِ حریمت رویایِ هر روزِ ماست نجف بهشتِ آرزومه اگه نفسایِ .... ما نشه خرجیِ تو نفس کشیدنم حرومه قبله‌یِ دلِ ..... آسمونیا مِهرِ تو میشه مُهرِ کربلا یاعلی مدد /۴/ @Maddahankhomein
1611603712_-863738212.mp3
2.47M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود مدح حضرت علی علیه السلام سبکِ جود و سخا ...... شاهِ دلها مردِ مردا‌‌ یارِ نبی عشقِ زهرا یاعلی یا ولی‌اللّه علی علی ذکرِ لبِ ما زمزمه‌یِ عرشِ برینه‌ به کوریِ چشمِ سقیفه حیدر امیرالمؤمنینه علی علی یا ولی‌اللّه /۴/ دل و دلبر شاهِ محشر ای ساقیِ ...‌ حوضِ کوثر دلدارِ ما حیدر حیدر علی علی صوم و صلاته تفسیرِ قرآنِ مبینه ولایتش راه و صراطه‌ حیدر امیرالمؤمنینه علی علی یا ولی‌اللّه /۴/ شیرِ یزدان شاهِ مردان اصلِ ایمان جان و جانان شرحِ یاسین شرحِ رحمان علی علی معنیِ قرآن زیباترین واژه‌یِ دینه کاملترین جلوه‌یِ ایمان حیدر امیرالمؤمنینه علی علی یا ولی‌اللّه /۴/ عرشِ خدا می‌زنه دف عالم پُر از شور و شعف دل راهیِ ...‌. شهرِ نجف بهشتم اِیوونِ طلاته نجف شده حسرتِ سینه می‌خوام بخونم تویِ صحنت حیدر امیرالمؤمنینه علی علی یا ولی‌اللّه /۴/ @Maddahankhomein
فقط حیدرامیرالمومنین است آمد ز آسمان به زمين جبرييل پاك بي پرده خواند آيه ي «بلِّغ» امين وحي گفتش: ز شرّ ناس هراست به دل مباد با اين عمل رسالت خود را تمام كن هر چند زير تيغ شرر بار آفتاب ناگه هوا ز لطف الهي لطيف شد غرق تعجب آن همه انسان كه ناگهان دعوت نمود از همه حجاج ، روح حج گرديد از جهاز شتر منبري به پا آن مهربان رسولكه اوليبه نفس ماست در پيش روي شمس رسالت ، وصي او بگرفت دست حيدر كرار را نبي فرمود : پيروان مرا شد علي ، ولي بيعت كنيد با علي ، اي اهل معرفت از جان دعا به ياور و نفرين به دشمنش هر تشنه سوي ساقي كوثر گرفت راه حيدر بسانِ كعبه و حجاج در طواف اول كسي كه داد به ا و دستِ دوستي «بخٍّ لَك» سرود و سپس گفت : يا علي سوي سقيفه رفتن ازاين دشت ابلهياست با كاروان گزيد مكان در غدير خم امر خدا نمود بيان در غدير خم بر گوشِ جانِ جانِ جنان در غدير خم داري امين مكه ، امان در غدير خم بر خلق اين پيام رسان در غدير خم كس را نبود تاب و توان در غدير خم گشتي نسيمِ فيض ، وزان در غدير خم شد آشكار ، سرّ نهان در غدير خم جمعي عظيم گشت عيان در غدير خم در پيش چشم پير و جوان در غدير خم شد با علي به عرشه ي آن در غدير خم چون ماه گشت جلوه كنان در غدير خم بر حاجيان بداد نشان در غدير خم از امرِ كردگارِ جهان در غدير خم ياران غنيمت است زمان در غدير خم بنمود آن پيام رسان در غدير خم صد چشمه عشق گشت روان در غدير خم خلقش كشيد خوش به ميان در غدير خم بودي «عمر» گشود زبان در غدير خم گشتي امير ، بر همگان در غدير خم اي «ايزدي» هميشه بمان در غدير خم امیرایزدی همدانی https://eitaa.com/Maddahankhomein
371.6K
عیدغدیرخم نمی گویم محرم را بیا از عشق منها کن ولی قبل از محرم عید مولا را شکوفا کن برادر از بصیرت عید اکبر را مبلغ باش چنین کردی سپس بنشین محرم را تماشا کن نمی دانم چرا ما در غدیر اینقدر کم کاریم بیا این عید معنی دار را از ریشه معنا کن اگر این عید شد کمرنگ شیعه می شود کمرنگ به عشق مذهبت این عید را با شور احیا کن بگو بر اهل عالم ، اهل عالم من غدیری ام سپس بر فتح کل قله ها خود را مهیا کن شیاطین در پی محو پیام عید مولایند بیا مشکن تو وحدت را ولی حل معما کن در این عید الهی از همه خوشحال تر زهراست بیا خود را نمک بر سفره شیرین زهرا کن خدا را شکر در ایران غدیری زاده است رهبر بگو آقا تو با این پرچم آقایی به دنیا کن 🇮🇷📝 https://eitaa.com/Maddahankhomein
🌴به نام خدا اے شه هردو جهان اے شیر یزدان یا علی اے امیر ملڪ غیرت میر شجعان یا علی اے کرم دریاسے اے عدل و عدالت گوهری مدحوون تحریرینه وئر اذن میدان یا علی کعبه ده تاپموب تولد ابتدادن بیر اوشاق حق فقط ائیلوب سنه بیربئیله احسان یا علی آچموسان آغوش پیغمبره؛ گوز یامرتضی ائتموسن اول دم جهانے نور باران یاعلی سن بلڪ ده اژدهانے شقّه‌ شقّه ائت موسن ائیلیوب سن گبر و ترسانے هراسان یاعلی ایستیوب بنت الاسد بندقماطون باغلا سین قیرموسان اول دم قماطے همچو اصلان یا علی شأنوا نازل اولوب اوچ یوز علاوه آیه لر مدحوے تحریر ائدیب خلاق سبحان یاعلی مشکله هر کیم دوشر سسلر سنی‌فریادینه چون کے سنسن دادخواه درد مندان یاعلی باغلایوب؛ گوز شیعه لر خیبر قوپاردان اللره خیبرے یئردن اوزن قولاره قربان یا علی جبرئیل گر ائتمسیدے شهپرین اول دم سپر ذوالفقارون دان اولاردے دنیا ویران یاعلی لعنت اولسون خائنان دینَ صدها مرتبه قویمادی شاخسین جهانه ماه تابان یاعلی یرمے بش ایل قالدون عزلت ده ایا سلطان حق عرصه ی دنیا سنه اولدے چو زندان یا علی ائیلدے قوم ستمگر چوخ ستم مولا سنه قوم کین ائتدے سنے محرابے ده قان یا علی بیلمورم آیا نئجه ارض و سما سالم قالوب وار یقین سن ائتموسن دنیایه احسان یاعلی سن اوزون حمل ائتموسن تابوت وے یا بوالعجب معجزاتون ائیلیوب دنیانے حیران یا علی روز محشر عالمه سن سرپناه سان سیدی جان زهرا بیزلرے سن ائتمه نالان یاعلی سن شهادت شربتین نوش ائت موسن ماه صیام ماتموندا ائتموسن دنیانے گریان یا علی یا علے ؛ چوخ روسیاهم سندن امداد ایستورم مرحمت ائیله اولوم عشقون دا بے جان یاعلی بندهٔ عاصے منم واردے باشومدا صد هوس بیرباخیش باخسون پاڪ اولام همچوباران یاعلی یاعلے مقبول اولار بو شب دعاے عاشقان ائیله سنده بیزلره لطف فراوان یا علی بوشلاماز فاخر سنون دامان پر اجلالوی صدقیله سسلرسنے امداده ه‍رآن یاعلی شاعر:مسلم فرتوت گلهین http://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(خسرو لولاک) ساقیِ گلچهره خیز و در دِه جامم جام چه باشد ، بده : رطل مدامم نیست دگر بحثی از حلال و حرامم هی هی ، خم خم بریز باده به کامم زآنکه علی جانشین ز روز غدیر است باد فنا تا نبرده است مرا خاک تیز نما آتشم ، ز آب طربناک تا که زنم پا ز وجد بر سر افلاک دست زنم بر ولای خسرو لولاک آنکه لوایش فراز چرخِ اثیر است نور خدا ، آفتاب برج هدایت ختم رسل را وصی و میر ولایت رایت اسلام از او به ظلّ حمایت شرع نبی را هدایت است و نهایت زآنکه وجودش قِدم ز عالم پیر است صِهر نبی زوج پاک زهره‌ی زهرا حیدر صفدر هژبر عرصه‌ی هیجا شاه فلک فر ، علی عالی اعلا میر مظفر ، ولی والی والا آنکه به هر آمرالامور ، امیر است ای به وجودت طفیل، عالم هستی راهنمایی تو ، در خدای‌پرستی دست تو بالای هر بلندی و پستی دست خدایی و فوق بر همه دستی دست تو بالا و دست‌ها همه زیر است ای همه خلقان ز اصل، فرع وجودت عالم امکان ، رهین منت جودت نیست، همه هست گشته است ز بودت بخشش یابند از قیام و قعودت روز جزا آنچه از صغیر و کبیر است آتش موسیٰ شهابی از قبس توست نفخه.ی عیسیٰ هوایی از نفس توست نعره‌ی اسلام ، بانگی از جرس توست معنی قران که جمله دسترس توست سوی بشر ، بر ولایت تو بشیر است شمس و قمر مکتسب ز نور و ضیایت مشتری و زهره جلوه‌‌گر ز لقایت مرّیخ و هم زحل مطیع به رایت دفتر نظم فلک ، گشوده برایت بر رقم مِدحتِ تو ، تیر دبیر است بعد نبی قوم جهل و بی‌خبری را غیر تو لایق نبود راهبری را آنکه عیان کرد کینه‌‌ی عمری را بهر خود اندوخت آتش سقری را زآن سببش جا به قعر نار و سعیر است آنکه به ناحق ز دودمان طهارت غصب خلافت نمود، بهر امارت خواست درآرد تو را به قید اسارت بر تو روا داشت چند ذل و جسارت نزد خدا و رسول، خوار و حقیر است قوم مخالف که ائتلاف نمودند بهر خلافت بسی خلاف نمودند وز ره دین رو به انحراف نمودند هر دم بر عجز ، اعتراف نمودند آری! روباه کِی به پایه‌ی شیر است چندی ا‌گر ، از نفاقِ قومِ عنودی ، گوشه‌ی عزلت ز مصلحت بغنودی گوی حقیقت تو عاقبت برُبودی زنگ سیاهی ز روری دین بزُدودی پاک بدانسان که همچو بدر منیر است لیک کنون از سر هوای‌پرستی وز ره خودخواهی و جهالت و مستی شرع نبی را ز اوج عزت و هستی کینه‌ی اِخوان چنان فکنده به پستی گویی: یوسف به چاه فتنه اسیر است ای ولی دین! دمی به مُلک نظر کن دست خدایی از آستین ، تو بِدَر کن دست برآن دسته‌ی حسامِ دو سر کنپ دست خسان را جدا ز فتنه و شر کن قطعِ یَد از آن بشر نما که شریر است راهبری کن به خیر ، راهبران را دست به سر کن ز شر تو خیره‌سران را سر به‌ سزا کَن ز تن تو حیله گران را دیده به در کُن ز کاسه بی بصران را شاد کن آن‌ را که در حقِ تو بصیر است بار دگر عدل و داد ، را اثری ده بر شجر خشکِ شرع ، برگ و بری ده کِشته‌ی اسلام را ز نو ، ثمری ده بی‌خبران را ز علمِ دین خبری ده رشته‌ی دین دِه به دست آنکه خبیر است (مسجدی) اکنون که با غم و مِحن و آه هم ز سر درد و رنج و غصه‌ی جانکاه گفتا این مدح در ولایتت ای شاه! عفو کن او را ، اگر ز فکرت کوتاه: جامه‌ی نظمش به قامت تو قصیر است ا─━⊰═•❃❀❃•═⊱━─ا "شادروان میرزا مهدی مسجدی قمی" http://eitaa.com/Maddahankhomein
(مسمط مخمس غدیریه) ساقیِ گلچهره خیزو در دِه جامم جام چه باشد ، بده رطل مدامم نیست دگر بحثی از حلال و حرامم هی هی ، خم خم بریز باده به کامم چون مه ذیحجه روز خمّ غدیر است باد فنا تا نبرده است مرا خاک تیز نما آتشم ز آب طربناک تا که زنم پا ز وجد بر سر افلاک دست زنم بر ولای خسرو لولاک آنکه لوایش فراز چرخ اثیر است خیز و نما ای بت بدیع شمایل زردی رویم ز سرخ باده تو زایل زآبِ چو آذر زدای زنگ غم از دل تا که ز مستی همی شوم متوسل بر درِ شاهی که بی بدیل و نظیر است نور خدا ، آفتاب برج هدایت ختم رسل را وصی و میر ولایت رایت اسلام از او به ظلّ حمایت شرع نبی را هدایت است و نهایت زآنکه وجودش قدم ز عالم پیر است صِهر نبی زوج پاک زهره‌ی زهرا حیدر صفدر هژبر عرصه‌ی هیجا شاه فلک فر ، علی عالی اعلا میر مظفر ، ولی والی والا آنکه به هر آمر امور ، امیر است ای به وجودت طفیل، عالم هستی راهنمایی تو در خدای پرستی دست تو بالای هر بلندی و پستی دست خدایی و فوق بر همه دستی دست تو بالا و دست ها همه زیر است ای همه خلقان ز اصل، فرع وجودت عالم امکان ، رهین منت جودت نیست، همه هست گشته است ز بودت بخشش یابند از قیام و قعودت روز جزا آنچه از صغیر و کبیر است آتش موسی شهابی از قبس توست نفخه‌ی عیسی هوایی از نفس توست نعره‌ی اسلام ، بانگی از جرس توست معنی قران که جمله دسترس توست سوی بشر بر ولایت تو بشیر است شمس و قمر مکتسب ز نور و ضیایت مشتری و زهره جلوه‌‌گر ز لقایت مریخ و هم زحل مطیع به رایت دفتر نظم فلک ، گشوده برایت بر رقم مِدحتِ تو ، تیر دبیر است بعد نبی قوم جهل و بی‌خبری را غیر تو لایق نبود راهبری را آنکه عیان کرد کینه‌‌ی عمری را بهر خود اندوخت آتش سقری را زآن سببش جا به قعر نار و سعیر است آنکه به ناحق ز دودمان طهارت غصب خلافت نمود بهر امارت خواست درآرد تو را به قید اسارت بر تو روا داشت چند ذل و حقارت نزد خدا و رسول، خوار و حقیر است قوم مخالف که ائتلاف نمودند بهر خلافت بسی خلاف نمودند وز ره دین رو به انحراف نمودند هر دم بر عجز ، اعتراف نمودند آری! روباه کِی به پایه‌ی شیر است چندی ا‌گر از نفاقِ قومِ عنودی گوشه‌ی عزلت ز مصلحت بغنودی گوی حقیقت تو عاقبت برُبودی زنگ سیاهی ز روری دین بزُدودی پاک بدانسان که همچو بدر منیر است لیک کنون از سر هوای پرستی وز ره خودخواهی و جهالت و مستی شرع نبی را ز اوج عزت و هستی کینه‌ی اِخوان چنان فکنده به پستی گویی: یوسف به چاه فتنه اسیر است ای ولی دین! دمی به مُلک نظر کن دست خدایی از آستین، تو بِدَر کن دست برآن دسته‌ی حسامِ دو سر کن دست خسان را جدا ز فتنه و شر کن قطعِ ید از آن بشر نما که شریر است راهبری کن به خیر ، راهبران را دست به سر کن ز شر تو خیره سران را سر به‌ سزا کَن ز تن تو حیله گران را دیده به در کُن ز کاسه بی بصران را شاد کن آن‌ را که در حقِ تو بصیر است بار دگر عدل و داد ، را اثری ده بر شجر خشکِ شرع ، برگ و بری ده کِشته‌ی اسلام را ز نو ، ثمری ده بی‌خبران را ز علمِ دین خبری ده رشته‌ی دین دِه به دست آنکه خبیر است (مسجدی) اینک ابا غم و محن و آه هم ز سر درد و رنج و غصه‌ی جانکاه گفتا این مدح در ولایتت ای شاه عفو کن او را اگر ز فکرت کوتاه جامه‌ی نظمش به قامت تو قصیر است شادروان میرزا مهدی مسجدی قمی http://eitaa.com/Maddahankhomein