eitaa logo
4.4هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
49 فایل
اینجا کانال دختــران و پسـران دیار حـاج قاسـم است. دهه هشتادی ها و نودی های نســل سلیـــــمانے #نوجوانان ملک سلیمانی 🇮🇷⁩ راه ارتباط با ما ⁦👇🏻 @Clever_Students @teenager_life میتوانید کانال مارا در شاد و روبیکا دنبال نمایید .
مشاهده در ایتا
دانلود
اهدای نشان فتح به حاج امیر علی با غیرت❤️‍🩹🥹 ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌
مشق
#رمان #دمشق_دیارِ_عشق  #قسمت_شانزدهم قدمی عقب رفتم و تیزی نگاه هیزش داشت جانم را می‌گرفت که صدای بسم
گنبد روشن حرم در تاریکی چشمانم می‌درخشید و از زیر روبنده از چشمان بسمه شرارت می‌بارید که با صدایی آهسته خبر داد:« ما تنها نیستیم، برادرانمون اینجان!» و خط نگاهش را کشید تا آن سوی خیابان که چند مرد نگاهمان می‌کردند؛ من تازه فهمیدم ابوجعده نه فقط به هوای من که به قصد عملیاتی همراهمان آمده است. بسمه روبندش را پایین آورد و به من تذکر داد:«تو هم بردار اینطوری ممکنه شک کنن و نگذارند وارد حرم بشیم!» با دستی که لرزان بود روبنده را بالا زدم. چشمانم بی‌اختیار به سمت حرم پرید و خبر نداشت خیالم زیر رو شده که با سنگینی صدایش روی سرم خراب شد:« کل رافضی‌های داریا همین چند تا خانواده‌ایه که امشب اینجا جمع شدن؛ فقط کافیه همین چند نفر رو بفرستیم جهنم!» باورم نمی‌شد که برای آدم کشی به حرم آمده و در دلش از قتل و عام این شیعیان قند آب می‌شد که نیشخندی نشانم داد و ذوق کرد:« همه این برادرعا اسلحه دارن فقط کافیه ما حرم رو به هم بریزیم دیگه بقیه‌اش با ایناس!» نگاهم در حدقه چشمانم از وحشت می‌لرزید و می‌دیدم وحشیانه به سمت حرم قشون کشی کردند که قلبم از تپش افتاد. ابوجعده کمی عقب‌تر ایستاده بود و با نگاهش همه را می‌پایید. که بسمه دستم را دوباره و زیر لب رجز می‌خواند:«امشب انتقام فرحان رو میگیریم.» دلم در سینه دست و پا می‌زد و او می‌خواست شیرم کند که برایم اراجیف بافت:«سه سال پیش شوهرم تو کربلا تیکه تیکه شد تا چند تا رافضی رو به جهنم بفرسته،امشب با خون این مرتدها انتقامش رو می گیرم! تو هم امشب میتونی انتقام رفتن شوهرت را بگیری» از حرف‌هایش می‌فهمیدم که شوهرش در عملیات انتحاری کشته شده و می‌ترسیدم برای انتحاری دیگری مرا طعمه کرده باشد، که مقابل حرم پاهایم قفل شد. ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman🍭⃟💌
جهتِ یادآوری: تو عالی و منحصر به فرد هستی؛ جهان به داشتنِ تو افتخار می کنه...👌🌱 🕊حالِ خــــــــــ❤ـــــوب🦋◕‿◕ ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌
مشق
صبح است و خورشید با انگشتان طلایی می کوبد بر پنجره بیدار شو بگذار زندگی از دریچه ی چشمان تو آغاز شو
به خدا که وصل شوی آرامشی وجودت را فرا می گیرد که نه به ‌راحتی می‌رنجی، و نه به ‌آسانی می‌‌رنجانی…. آرامش سهم دل‌هایی ست که نگاهشان به سمت خداست😉🍃 ⛅️ ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌
مشق
جاده رویایی در نروژ که درمان افسردگیست! جالبه بدونید که در نروژ جاده‌ای وجود داره که عبور از آن به
باورتون بشه یا نه این تصویر جایی هست که شکلات ازش میاد! 🍫 ‌‌↫تصویری جالب از میوه ی کاکائو 😃 ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طنزی که چینی ها در مورد عملیات ۲ ساختند😂👌🏻 ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌
منتشر کنیم... ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌
"حالا وقت چاییه" داره جهانی می‌شه:) 📍 سیدنی، استرالیا ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌
...🌱📚 با ما همراه باشید.😊 ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman🍭⃟💌
مشق
#رمان #دمشق_دیار_عشق #قسمت_هفدهم گنبد روشن حرم در تاریکی چشمانم می‌درخشید و از زیر روبنده از چشمان
او به سرعت به سمتم چرخید:«چته؟ دوباره ترسیدی؟»دلی که سال‌ها کافر شده بود حالا برای حرم می تپید، تنم از ترس تصمیم بسمه می‌لرزه و او کمر به قتل شیعیان حاضر در حرم زده بود که با نگاهش به چشمانم فرو رفت و فرمان داد:« فقط کافیه چهار تا مفاتیح پاره بشه تا تحریک شون کنیم به سمت مون حمله کنن، اونوقت مردها از بیرون وارد میشن و همه شون می‌فرستند به درک!» چشمانش شبیه دو چاه از آتش شعله می‌کشید و نافرمانی نگاهم را می دید؛ که کمی به سمت ابوجعده چرخید و بی‌رحمانه تهدیدم کرد:« می‌خوای برگرد خونه!همین امشب دستور ذبح شوهرت رو تو راه ترکیه میده و عقدت میکنه!» نغمه مناجات از حرم به گوشم می‌رسید و چشمان ابوجهل دست از سر و صورتم برنمی داشت که مظلومانه زمزمه کردم:«باشه...» و به اندازه همین یک کلمه نفسم یاری کرد و بسمه همین طعمه برایش کافی بود که دوباره دستم را به سمت حرم کشید. باورم نمی‌شد وقتی به پیشواز کشتن این همه انسان می رود یاد خدا باشد که مرتب لبانش می جنبید و قرآن می خواند. پس از سال ها جدایی از عشق و عقیده کودکی و نوجوانی ام، اینار نه به نیت زیارت بلکه به قصد جنایت می‌خواستم وارد حرم دختر علی(ع) شوم که قدم هایم می لرزید. عده‌ای زن و کودک در حرم نشسته بودند، صدای نوحه از سمت مردان به گوشم می‌رسید و عطر خنک و خوش رایحه حرم مستم کرده بود که نعره بسمه پرده پریشانی ام را پاره کرد. پرچم عزای امام صادق(ع) را با یک دست پایین کشید و بی‌شرمانه صدایش را بلند کرد:«جمع کنید این بساط کفر و شرک رو!» صدای مداح آهسته تر شد، زن ها همه سمت بسمه چرخیدند و من متحیر مانده بودم که به طرف قفسه ادعیه هُلم داد و وحشیانه جیغ کشید:«شماها به جای قرآن،مفاتیح می خونید! این کتابا همه شرکه!» می فهمیدم اسم رمز عملیات را می گوید که با آتش نگاهش دستور داد تا مفاتیحی را پاره کنم و من با این ادعیه قد کشیده بودم که تمام تنم لرزید و زن ها همه مبهوتم شده بودند. ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman🍭⃟💌
⚠️تصویر روی یونیفرم سربازاشونو ببینید 🔹دقیقا مناطق آبی رنگ روی نقشه است، بله دوستان اینا از نیل تا فرات رو می خواهند. 🤔 حالا فهمیدین چرا ایران و محور مقاومت حق دارند از خودشون دفاع کنند و به کمک هم بروند؟! 💫 ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌
🌃 خدا جای شب و روز رو هِی عوض میکنه که بهت بگه: ببین هیچ حالی دائمی نیست! فردا یه روزِ دیگه‌ست... :) شبت بخیر ✨ ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌
مشق
به خدا که وصل شوی آرامشی وجودت را فرا می گیرد که نه به ‌راحتی می‌رنجی، و نه به ‌آسانی می‌‌رنجانی…. آ
💟صبحی دیگر آغاز شد. هنوز نقشی بر آن نرفته است و تو نقاش منتخب خدائی این تو و این اعتماد خالق به تو "بسم الله شروع کن".... سلام صبح زیباتون بخیر🌸 ⛅️ ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌱 قانون انتظار میگه : "منتظر هر چی باشی وارد زندگیت میشه" .. پس دائم با خودت تکرار کن : "من امــروز منتظر عـالی ترین اتفاق ها هستم" ...🦋 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌
وقتی دعا می کنی، خدا گوش میده؛🙃❤ وقتی گوش میدی، خدا باهات حرف میزنه، و وقتی باور داشته باشی، خدا عمل میکنه....🙂❤ ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌
♦️ تکواندوی نوجوانان ایران؛ در هر دو بخش دختران و پسران قهرمان جهان شد...😎🇮🇷 ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌
مشق
#رمان #دمشق_دیار_عشق #قسمت_هجدهم او به سرعت به سمتم چرخید:«چته؟ دوباره ترسیدی؟»دلی که سال‌ها کافر شد
با قدم هایی که در زمین فرو می‌رفت به سمتم آمد و ظاهراً من باید قربانی این معرکه می‌شدم که مفاتیحی را در دستم کوبید و با همان صدای زنانه عربده کشید:« این نسخه‌های کفر و شرک رو بسوزونید!» دیگر صدای رو ساکت شده بود، جمعیت زنان به سمت مان آمدند و بسمه فهمیده بوداین جسد متحرک را طعمه تحریک شیعیان کند که در شلوغی جمعیت با قدرت به پهلویم کوبید، طوری که ناله ام در حرم پیچید و با پهلوی دیگر زمین خوردم. روی فرش سبز حرم از درد پهلو به خودم می پیچیدم و صدای بسمه را می شنیدم که با ضجه ظاهر سازی می کرد:«مسلمونا به دادم برسید؛این کافرها خواهرم و کشتن!» و بلافاصله صدای تیراندازی، خلوت صحن و حرم را شکست زیر دست و پای زنانی که به هر سو می دویدند خودم را روی زمین می‌کشیدم بلکه راه فراری پیدا کنم. درد پهلو نفسم را بند آورده بود نیم خیز می شدم و حس می کردم پهلویم شکاف خورده که دوباره نقش زمین می شدم. همهه مردم فضا را پر کرده و باید در همین هیاهو فرار می‌کردم که با دنیایی از درد بدنم را از زمین کندم. روبنده ام افتاده و تلاش می‌کردم با چادرم صورتم را بپوشانم،هنوز از درد روی پهلویم خم بودم و بین جمعیت لنگ می‌زدم تا بلاخره از حرم خارج شدم. در خیابانی که نمی‌دانستم به کجا می‌رود خودم را می‌کشیدم،باورم نمی شد رها شده باشم و میترسیدم هر لحظه از پشت،پنجه ابوجعده چادرم را بکشد که قدمی می رفتم و قدمی وحشتزده میچرخیدم تا مبادا شکارم کند. پهلویم از درد شکسته بود، دیگر قدتی به قدم هایم نمانده بود و در تاریکی و تنهایی خیابان، این همه وحشت را زار می زدم که صدایی از پشت سر تنم را لرزاند؛ جرأت نمی کردم برگردم و دیگر نمی خواستم اسیر شوم که تمام صورتم را با چادرم پوشاندم و وحشتزده دویدم. ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman🍭⃟💌
‹ یامَنْ‌إِلیْہ‌ِ‌یَلْجَأْ‌ الْمُتَحَیِّرُونَ › اۍکه‌آغوش‌گرمت‌پذیرای‌هرچه درمانده‌ءدل‌شکسته‌...!(:❤️‍🩹 🌱 ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌 ‌
مشق
💟صبحی دیگر آغاز شد. هنوز نقشی بر آن نرفته است و تو نقاش منتخب خدائی این تو و این اعتماد خالق به تو
سلام گرم در طلوع زیبای یک صبح سرد پاییزی تقدیم شما مهربانان آرزو میکنم پنجره دل تون همیشه روبه خوشبختی باز بشه صبح پاییزی تون بخیر و خوشی روزتون شاد🍂😉 ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌
و آغوش است درمانِ دلی که گاه می‌گیرد پنـاه آخرِ قلبم تـویی هرگاه می‌گیرد.. ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌
مشاهده شده در تظاهرات سیدنی استرالیا🕶 ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌
"مَن‌رِیحانه‌شُدَم‌اَز‌آن‌روز‌که‌مادَرَم•••🤱🏻💜" ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واااای خداااا🥰 😘😘😘😘 ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman🍭⃟💌
مشق
سلام گرم در طلوع زیبای یک صبح سرد پاییزی تقدیم شما مهربانان آرزو میکنم پنجره دل تون همیشه روبه خوشبخ
رایحه خوش زندگی با لبخند صبح آغاز می شود و لبخند زیبای زمان با رایحه دلنشین صبح همراه ست آغوش تنفس را بگشاییم چشم های جان را بکار گیریم و آهنگ آرامش را بنوازیم سلام روزتون بخیر و پر از شادی😉 ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌
-آیت‌الله‌بهجت: اگر نمازتان‌را‌محافظت‌نڪنید حتی‌میلیاردها‌قطره‌اشڪ‌هم برای‌اباعبدالله‌بریزید، درآخرت‌شمارانجات‌نمی‌دهد..! ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌
رَبُکُم اَعًلَمُ بَمِا فِی نُفُوسِکُمّ.....)🫂🐾 ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌
معرفی چند ڪتاب انگیزشے🌦🌸 '! - شجاع باش دختر✨🍓. - غورباقہ ات را قورت بده💘🫧. - قدرا مثبت اندیشے🫶🏼🐭. - تخت خوابت را مرتب ڪن💛🌱. - جادوی فکر بزرگ🌸🪿. ‌‌╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman 🍭⃟💌
مشق
رایحه خوش زندگی با لبخند صبح آغاز می شود و لبخند زیبای زمان با رایحه دلنشین صبح همراه ست آغوش تنفس ر
باغیر،مشغولیموازمولای‌خود،غافل... غافل‌ترازهرچیزبرواجب‌ترین‌چیزیم💔 جمعه را با سلام به صاحبان آغاز میکنیم .... السلام علیک یا ابا صالح المهدی💚 ╭┈┈┈⋆┈┈──────────── 『ما را به دوستانت معرفی کن⇣』 ✾•⌈↝‌ @Mashgh_kerman🍭⃟💌
مشق
باغیر،مشغولیموازمولای‌خود،غافل... غافل‌ترازهرچیزبرواجب‌ترین‌چیزیم💔 جمعه را با سلام به صاحبان آغاز م
إِن‌َّ الإِنسان‌َ لَفِی‌ خُسرٍ‌ یعنی آدم بمیرد و روی ماهت را نبیند..
مشق
إِن‌َّ الإِنسان‌َ لَفِی‌ خُسرٍ‌ یعنی آدم بمیرد و روی ماهت را نبیند..
اگر ما برای تعجیل فرج دعا نکنیم یا در دعا کردن جدی نباشیم یا آثار جدیت در ما نباشد به ضرر دنیای ما هم خواهد بود چه رسد به آخرت، و از شروط استجابت دعا توبه از معاصی است. -آیت‌اللّٰه‌بهجت(ره)-