دکتر محمدرضا کرامتی
#دانستنی #مفید فُضُول و عَقُول يكي از موانع مهمّ تهذيب نفس و سير و سلوك الي الله آن است كه ما هموا
یکی از برادران عزیزم، بعد از خواندن این متن چنین مطلبی برایم فرستادهاند:
«سلام علیکم استاد بزرگوار
بر اساس فرمایش حضرت عالی چطور میشه انسان قلب عَقول داشته باشه و چه چیزهای باعث رشد و رسیدن به قلب عَقول میشه ؟ ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.»
من (کرامتی) هم به یاد حديث معصوم عليه السلام افتادم که استاد مطهری در آثارشان استفاده کردهاند لذا این فرمایش شهید مطهری را به عنوان بخشی از جواب سؤال ایشان ارائه میکنم:
« يا ايها الذين آمنوا ان تتقوا الله يجعل لكم فرقانا و يكفر عنكم سيئاتكم و يغفر لكم و الله ذو الفضل العظيم ». " تقوا " از ماده " وقي " به معني خود نگهداري است ، اين كه انسان در يك حالي باشد كه بتواند خود را نگهداري كند . تقواي الهي نگهداري خود است از آنچه بد است ، براي خدا .
قرآن ميگويد اگر متقي واقعي باشيد دو اثر دارد . يكي اينكه گشايش در كار به وجود ميآيد در اثر تاثير معنوي آن . واقعا اگر كسي پاك و باتقوا زندگي كند ، يك سلسله گرهها برايش پيش نميآيد ، و اگر پيش بيايد حل ميشود . خاصيت دوم تقوا اين است كه بر روشن بيني ميافزايد . ابتدا به نظر مشكل ميآيد . روشن بيني چه ارتباطي دارد به تقوا ؟ ! بستگي دارد به مغز و كار آن . تقوا چه تاثيري دارد در بينش ؟ ولي اين اشتباه است .
اگر انسان متقي باشد ، روشن بينتر است زيرا تقوا صفاي روح ميآورد ، تقوا آن تيرگيهايي را كه باعث ميشود انسان از روشنبينيهايي كه مخصوص خود اوست استفاده نكند از بين ميبرد .
چون غرض آمد هنر پوشيده شد
صد حجاب از دل به سوي ديده شد
شما اگر نسبت به موضوعي تعصب بورزيد نميتوانيد آن را آن طوري كه هست بگيريد . تقوا گرد و غبار تعصب را پاك ميكند، كينه توزي را فرو مينشاند ، در نتيجه عقل ، آزاد فكر ميكند . سعدي ميگويد :
حقيقت سرائي است آراسته
هوا و هوس گرد برخاسته
نبيني كه هر جا كه برخاست گرد نبيند نظر گر چه بينا است مرد
تو را تا دلت [یکی از اعضای محترم کانال، تذکر داد که «دهن» درست است نه «دلت». این تذکر درست است. خدا خیرشان دهد] باشد از حرص باز
نيايد به گوش دل از غيب راز
در اين زمينه دو جمله از حضرت امير (ع) است كه عالي است و مطلب را ميشكافد : 1 - « اكثر مصارع العقول تحت بروق المطامع » ( 1 ) . " مصرع " به معني خوابگاه و محلي است كه انسان به زمين ميخورد . ( مثلا محلي كه پشت پهلوان به خاك رسيده است " مصرع " است ) . بيشترين نقطههايي كه پهلوان عقل به زمين ميخورد آن جايي است كه برق طمع در دل پيدا ميشود .
مطهری، آشنایی با قرآن ج ۳ صص ۱۶ و ۱۷
کرامتی: جواب تتمیمی خواهد آمد 👇
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
دکتر محمدرضا کرامتی
یکی از برادران عزیزم، بعد از خواندن این متن چنین مطلبی برایم فرستادهاند: «سلام علیکم استاد بزرگوا
جواب تتمیمی
#مطهریشناسی
اگر به آنها گفته شود كه از آنچه خدا به وسيله وحي فرود آورده پيروي كنيد ، ميگويند : خير ، ما همان روشها و سنتها را پيروي ميكنيم كه پدران گذشته خود را بر آن يافتهايم آيا اگر پدرانشان هيچ چيزي را فهم نميكردهاند و راهي را نمييافتهاند باز هم از آنها پيروي ميكنند ؟ !
شخصيت گرائي
يكي ديگر از موجبات لغزش انديشه ، گرايش به شخصيتها است شخصيتهاي بزرگ تاريخي يا معاصر از نظر عظمتي كه در نفوس دارند بر
. 1 تفسير الميزان ، جلد ششم ( عربي ) ، ص 319 ذيل آيه 169 سوره اعراف
روي فكر و انديشه و تصميم و اراده ديگران اثر ميگذارند و در حقيقت هم فكر و هم اراده ديگران را تسخير ميكنند ، ديگران آنچنان ميانديشند كه آنها ميانديشند و آنچنان تصميم ميگيرند كه آنها ميگيرند ، ديگران در مقابل آنها استقلال فكر و اراده خود را از دست ميدهند .
قرآن كريم ما را دعوت به استقلال فكري ميكند و پيرويهاي كوركورانه از اكابر و شخصيتها را موجب شقاوت ابدي ميداند لهذا از زبان مردمي كه از اين راه گمراه ميشوند نقل ميكند كه در قيامت ميگويند : « ربنا انا اطعنا سادتنا و كبرائنا فاضلونا السبيلا »( 1 ) .
پروردگارا ما بزرگان و اكابر خويش را پيروي و اطاعت كرديم و در نتيجه ما را گمراه ساختند .
. 1 احزاب : . 67
مطهری، انسان و ایمان، صص 66 تا 71
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 پدر بزرگ و پدر و پسر
✨خیلی جالبه
👆تلاوتزیبا
🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️مهاجرانی سخنگوی دولت:
🔹 ظریف با حکم رئیسجمهور با عنوان معاون راهبردی ریاست جمهوری در جلسات کابینه شرکت میکند
همهی ما به داشتن دیپلماتی مثل دکتر ظریف افتخار میکنیم!!!
✍فقط یک بیخرد میتواند به دیپلماتی که برجام را با بند ۳۷ آن امضا و هزینه ای به اندازه اسنپ بک و بازگشت همه تحریمها، علیرغم انجام همه تعهدات را به ملتی تحمیل کرده است، افتخار کند!
برجام با دروغ و وعده رفع بالمرّه همه تحریمها امضا شد!
رفع شد؟؟
📌 #فوری_سراسری
بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا
@fori_sarasari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
♻️ پاسخ به موضعگیری گستاخانه سخنگوی دولت: موضع ما همان موضع امام خمینی (ره) است. چرا آقای پزشکیان به بنیصدر شدن اصرار دارد؟
غلط می کنید قانون را قبول ندارید
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
#گزیده_تفسیر_سوره_نساء_آیه
يَومَئِذٍ يَوَدُّ الَّذينَ كَفَروا وعَصَوُا الرَّسول لَو تُسَوّي بِهِمُ الارضُ ولايَكتُمونَ اللهَ حَديثا (نساء، 42)
اين آيه مي تواند جواب (فَكَيف) در آيه پيشين يا بيان حال كافر هنگام گواهي شاهدان ضد وي باشد.
كساني كه در دنيا به خدا كفر ورزيده و با پيامبر مخالفت كرده اند، در قيامت آرزويي دارند كه هرگز برآورده نخواهد شد. معصيت آنان نسبت به پيامبر گاهي در مخالفت با احكامي است كه او از سوي خدا بيان مي كند كه در حقيقت به كفر عملي به خدا باز مي گردد، و زماني مخالفت با دستورهاي خود پيامبر است.
در قيامت كافران آرزوهاي متعددي دارند كه هيچ يك تحقق نمي يابد.[1]
وقتي همه خواسته هايشان ردّ و با ناكامي روبه رو شد و همه آرزوهايشان را بر باد رفته مي بينند آخرين آرزويشان اين است كه كاش با زمين يكسان مي شدند تا اين خواري و ذلّت و عذاب را تحمّل نمي كردند و مرادشان از اين سخن يا اين
===========
[1]ـ سوره آل عمران، آيه 91؛ سوره مائده، آيه 36؛ سوره اعراف، آيه 53؛ سوره مؤمنون، آيات 107 ـ 108؛ سوره شعراء، آيات 100 ـ 102؛ سوره غافر، آيه 49؛ سوره حديد، آيه 13.
است كه كاش خاك بودند[1]
و همسطح زمين مي شدند؛ يا كاش مرده بودند و سر از قبر بيرون نمي آوردند و با خاك يكسان بودند. به هر روي تقاضاي نيستي و مرگ مي كنند كه در آن عالم از آن خبري نيست.
درباره جمله (ولايَكتُمونَ اللهَ حَديثا) چند احتمال داده شده است[2]
كه دو احتمال از آن ها مهم است: 1. جمله مزبور، معطوف بر (يَوَدّ) و جمله اي مستقل يا مستأنف است؛ يعني در قيامت دو چيز مطرح است: أ. كافران آرزو مي كنند كه كاش با خاك يكسان بودند.
ب. هيچ چيز را كتمان نمي كنند و هرچه را هست آشكار مي كنند.
2. جمله ياد شده عطف بر (تُسَوّي) و جزو آرزوهاي كافران است. دراين صورت آنان دو آرزو دارند: أ. دوست دارند كه با زمين و خاك يكسان باشند.
ب. آرزو مي كنند كه اي كاش چيزي را در دنيا يا در اوايل امر در قيامت مخفي نمي كردند. آنان در دنيا به شكل هاي مختلفي حقايق را كتمان و پنهان مي كردند؛ مانند كتمان رسالت پيامبر، اخفاي آيات تورات و انجيل، كتمان حق و عدم شهادت به حق در محاكم و تحريف حقايق و باطل را حق جلوه دادن. در آخرت نيز در اوايل قيامت كتمان حقايق از سوي مجرمان محتمل است؛ اما پس از مشاهده متن عمل و شهادت شهود ضدّ آنان و از بين رفتن خصوصيات دنيوي و ملكات نفساني مانند دروغگويي، ديگر مجال هيچ گونه كذب و انكاري نيست و خودشان نيز اقرار كرده و هرچه را در نهان و نهادشان
===========
[1]ـ سوره نبأ، آيه 40.
[2]ـ برخي از مفسران، محتملات معناي اين آيه را هفت رقم دانسته اند (ر.ك: التبيان، ج3، ص203).
است اظهار كرده و هيچ چيزي را از خداي سبحان كتمان نمي كنند و مي گويند كاش از ابتدا حقايق را كتمان نكرده بوديم.
تسنيم ج 18 صص 710 تا 712
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#قواعد_نوشتن_همزه
ه _ همزه پس از مصوت کوتاه «اِ/e» روی دندانه نوشته میشود، مانند:
ائتلاف، مرجئه، رئالیست.
دکتر یاحقی و دکتر ناصح، راهنمای نگارش و ویرایش ص 13
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
✍مردم کوفه وقتی در برابر امامشان ایستادند که قبل از آن در برابر نائب امامشان، مسلم بن عقیل(ع) به مخالفت پرداختند!
حضرت مسلم آزمون ورودی مردم به حکومت معصوم بود!
ولایت فقیه هم آزمون ورودی به وقت ظهور امام معصوم است.
اطاعت محض از ولی فقیه تمرین فرمانبری محض از امام معصوم(ع) است.
مشق عشق است برای عشق بازی به وقت دیدار معشوق!
تشکیل نظامی اسلامی غیرمعصوم هم با همه کم و کسری هایش، مقدمه ظهور است برای تشکیل حکومت جهانی معصوم(ع)!
اینکه امام (ره) فرمود حفظ نظام اسلامی از حفظ جان امام زمان واجبتر است گرچه تمثیلیست برای اهمیت حفظ و دفاع از نظام اسلامی اما مگر نه اینکه نظام اسلامی هم برای برقراری اسلام است و هدف امام هم برقراری اسلام است، پس تعجب ندارد اگر امام زمان هم جانمبارکش را برای حکومت اسلامی بدهد همان کاری که جدّش حضرت حسین بن علی(ع) کرد
پسر فاطمه(س) جانش را داد تا اسلام برقرار بماند!
کلهم نور واحد
امام زمان هم به مانند جدش جان مبارکش را فدای اسلام خواهد کرد.
اما ما اجازه نخواهیم داد عاشورا تکرار شود اگر بصیر و فرمانبردار باشیم و تمرین ظهور کرده باشیم.
📌 #فوری_سراسری
بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا
@fori_sarasari
#عجیب
[خیلی عجیب]
پیروزی نکته مثبتی دارد که شکست دادن ظاهری در برخی از موارد
دارای آن نیست؛
مثلاً در جنگ احد مسلمانان شکست خوردند و فراری شدند؛ لیکن نصری بهره مشرکان نشد، زیرا براساس توحید مستفاد از جملهی ﴿و مَا النَّصْرُ إِلّا مِن عِندِ الله» و عنایت به این مطلب که هرگز خــدا
مشرکان را برای پیروزی بر مسلمانان یاری نمیدهد، روشن می شود که
مشرکان منصور نبودند، هر چند مسلمانان را شکست دادند
تسنيم 159/32
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
#گزیده_تفسیر_سوره_نساء_آیه
يا أيُّهَا الَّذينَ آمَنوا لاتَقرَبوا الصَّلاة واَنتُم سُكاري حَتّي تَعلَموا ما تَقولونَ ولاجُنُباً اِلاّعابِري سَبيلٍ حَتّي تَغتَسِلوا واِن كُنتُم مَرضي اَو عَلي سَفَرٍ اَو جاءَ اَحَدٌ مِنكُم مِنَ الغائِطِ اَو لامَستُمُ النِّساءَ فَلَم تَجِدوا ماءً... (43)
توجه خطاب آيه به خصوص مؤمنان از آن روست كه جز مؤمن امر خداوند را امتثال نمي كند و نمازگزار نيست، وگرنه دستور آيه براي همه مكلفان است، همان گونه كه نماز بر همگان واجب است.
مست در حين فقدان عقل مكلف نيست، چون روي خطاب تنها به عقلاست؛ ولي پيش از مستي حكم شامل او بوده است؛ يعني آيه مي فرمايد كاري نكنيد كه مست شويد. پس اگر كسي وقت نماز خود را مست كند، هرچند قبلاً شراب خورده باشد، افزون بر وجوب قضاي نماز بر او ـ چون به سوء اختيار، خود را مست و مقدمات آن را خود فراهم كرده است ـ معصيت نيز كرده است. البته بطلان عبادت و نيز معامله سكران به سبب فقدان قصد است نه فقدان عقل.
مراد از (الصَّلاة) در اين آيه يا «نماز» است، به قرينه (حَتّي تَعلَموا ما تَقولون)؛ يعني با حالت مستي وارد نماز نشويد تا بفهميد با خداي سبحان چه مي گوييد؛ يا اينكه مقصود مكان صلات، يعني مسجد است ـ يعني در حال مستي وارد مسجد نشويد ـ به قرينه (ولاجُنُباً اِلاّعابِري سَبيل)، زيرا آنچه با جنابت نمي توان وارد آن شد ـ مگر در حال عبور ـ مصلاّ يعني مسجد است نه نماز. البته اگر (عابِري سَبيل) به مسافر تفسير شود مقصود از صلات خود نماز خواهد بود نه مكان آن.
مراد از «سُكر» در اين آيه سُكر ميگساري و مقصود از (سُكاري ) مست معروف است كه مستي او از ميگساري و نوشيدن شراب است. با توجّه به عموميت دليل و تعليلِ (حَتّي تَعلَموا ما تَقولون) احتمال سُكر نوم هم در آيه هست، از همين رو در روايات به عنوان يكي از مصاديق سُكر ـ نه تفسير مفهومي آن ـ از سُكر خواب سخن به ميان آمده است. طبق اين احتمال، معنا و مصداق ديگر (سُكاري ) مست خواب و خواب آلوده است و آيه بدين معناست كه خواب آلوده و با كسالت وارد نماز نشويد، زيرا نمي دانيد با خدا چه مي گوييد.
گفتني است كه اموري كه در برخي روايات بر آن ها عنوان سُكر اطلاق شده ليكن دافع تعقل و تعمق و ادراك صحيح نيستند، به سبب عدم شمول (حَتّي تَعلَموا ما تَقولون) مشمول نهي اين آيه نيستند.
عبارت (حَتّي تَعلَموا ما تَقولون) براي بيان حكمت حكم مزبور است نه بيان حدّ و غايت آن تا معناي آيه اين باشد كه تا حالت مستي باقي است وارد نماز نشويد و زماني كه مستي از بين رفت نماز صحيح است؛ بلكه معناي آيه چنين است: با حالت مستي وارد نماز نشويد تا بفهميد چه مي گوييد. غرض آنكه مفهوم آيه اين نيست كه اصل ميگساري جايز است و فقط نبايد همراه با نماز باشد.
شخص جُنب نيز حق ورود به مسجد را ندارد، مگر گذرا و عبوري: (ولاجُنُباً اِلاّعابِري سَبيل). طبق دو احتمال گذشته درباره كلمه (الصَّلاة) اگر مراد از صلات در اين آيه نماز باشد، آيه از نماز در حال مستي و جنابت نهي مي كند و در اين صورت مراد از (عابِري سَبيل) مسافر است؛ يعني در حال جنابت نماز نخوانيد تا غسل كنيد، مگر مسافر كه در صورت عدم دسترسي به آب مي تواند تيمم كند؛ اما اگر مراد از صلات مكان نماز يعني مسجد باشد معناي آيه چنين است: در حال مستي وارد مسجد نشويد و در حال جنابت نيز به مسجد نرويد، مگر گذرا.
اطلاق جمله مزبور مصون از محدود ساختن «عبور جنب از مسجد» به اين است كه مثلاً مسجد معبر رسيدن به آب باشد، يا آب در آن مسجد باشد، يا شخص در مسجد جنب شده باشد.
از (حَتّي تَغتَسِلوا) برمي آيد كه غسل جنابت از وضو كفايت مي كند، چون نفرمود «تا اينكه غسل كنيد و وضو بگيريد»، بلكه مي فرمايد همين كه غسل كرديد ورود به مسجد و توقف در آن جايز است. در ساير اغسال اين گونه دليل وجود ندارد تا از وضو كفايت كند و فتواي برخي فقيهان به كفايت، بر مبنايي ديگر است.
اگر براي طهارت از حدث، يعني براي غسل و وضو آب نباشد يا آب ضرر داشته باشد، به جاي غسل يا وضو بايد تيمم كرد: (واِن كُنتُم مَرضي أو عَلي سَفَرٍ أو جاءَ أحَدٌ مِنكُم مِنَ الغائِطِ أو لامَستُمُ النِّساءَ فَلَم تَجِدوا ماءً فَتَيَمَّموا).
ادامه دارد 👇
چهار عنواني كه در اين جمله به يكديگر عطف شده اند برخي ظرف حكم اند و بعضي موضوع آن: حدث اصغر (قضاي حاجت) و حدث اكبر (جنابت) موجب وضو و غسل اند و مرض و سفر ظرف حصول آن ها، پس اين چهار عنوان يكسان نيستند تا همسان به يكديگر عطف شوند.[1]
صرف مرض و سفر، مجوّز تيمم نيست، بلكه مريضي كه آب براي او زيان دارد و مسافري كه آب ندارد مراد است؛ همچنين مراد از سفر، سفر شرعي و پيمودن حداقل هشت فرسخ نيست، بلكه اگر در سفري كمتر از اين مسافت هم آب يافت نشود مي توان تيمم كرد. گفتني است كه حكم تيمم مختص مريض و مسافر نيست و قيد مرض و سفر در اين آيه: (اِن كُنتُم مَرضي أو عَلي سَفَر... ) قيد غالبي و از آن روست كه غالباً آب براي مريض مضرّ است و در مسافرت نيز به ويژه در دوران گذشته، آب در دسترس نبوده است.
ادب قرآن آن است كه خطاب به افراد و به صورت تعيين نفرمود «جئتم من الغائط» يا «جاء أحدكم من الغائط»، بلكه مي فرمايد: (جاءَ أحَدٌ مِنكُم) كه ابهام در ابهام است. همچنين نفرمود «يا غائط از شما آمد (مدفوع از شما خارج شد) »، بلكه مي فرمايد: «يا يكي از شما از غائط يعني از آن مكان مستور آمديد». كلمه «غائط» به معناي مكان گود و پايين (پست) است و چون در گذشته دور معمولاً براي قضاي حاجت به آنجا مي رفته اند تا از ديد ديگران و
===========
[1]ـ برخي مفسران اهل سنت اين آيه را از معضلات قرآن دانسته اند (روح المعاني، مج 4، ج 5، ص 64).
وزش باد محفوظ باشند، اين لفظ اسم براي آن محل مستور و مؤدب ترين تعبير در آن زمان و كنايه از قضاي حاجت بوده است؛ ولي به مرور زمان حالت كنايي را از دست داده است.
كلمه «مساس»، «لمس» و «مباشرت» نيز كه در ميان اعراب زمان نزول قرآن رايج و متعارف بوده است معناي لغوي آن ها زشت نيست، بلكه تعابير كنايي زيبا و آميخته با ادب و حيا هستند، زيرا مساس به معناي تماس گرفتن، مباشرت به معناي رفت و آمد و برخورد بشره، و لمس به معناي دست كشيدن است و هر سه واژه كنايه از آميزش اند.
آيه شريفه كيفيت تيمم را چنين بيان مي كند: بر زمين پاك تيمم و صورت و دست هايتان را مسح كنيد: (فَتَيَمَّموا صَعيداً طَيِّباً فامسَحوا بِوُجوهِكُم وأيديكُم).[1]
از حرف «باء» در اين جمله استفاده مي شود كه در تيمم مقداري از دست و صورت مسح مي شود و مسح تمام دست و صورت لازم نيست.
مستفاد از اطلاق اين آيه، كفايت تيمم به سنگ صاف و املس بي غبار است. البته اگر حرف «من» در جمله مزبور براي تبعيض باشد، برداشت مي شود كه براي مسح صورت و دست بايد مقداري خاك به دست بچسبد و بماند، پس بايد غبار و خاكي روي سنگ باشد ـ با تكان دادن و غبارروبي دست نيز كه مستحب است، همه ذرات خاك نمي رود و همان مقدار باقيمانده كفايت مي كند ـ ولي چنانچه حرف «من» ابتدائيه باشد و مبدأ را نشان دهد، معناي آن جمله اين است كه شروع مسحتان از زمين باشد؛ ديگر لازم نيست
===========
[1]ـ «صعيد» آنچه از زمين صاعد است، خواه خاك و خواه سنگ (ر.ك: اقرب الموارد، ج 1، ص 647، «ص ع د»).
كه مقداري از خاك به دست بماند، بنابراين مي توان روي سنگ شسته شده و بي غبار تيمم كرد.
طبق جمله پاياني آيه، اگر كسي از سر غفلت يا حتي عمداً با دستورهاي آيه مخالفت كند، راه بازگشت باز است و خداوند بخشنده و آمرزنده است.
تسنيم ج 19 صص 31 تا 36
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#فرق_کلمات
[فرق اعتذار، توبه و انابه]
توبه غير از اعتذار است؛ زيرا تبه كاري كه خود را معذور مي داند اعتذار مي كند، ولي تائبْ، گناه خود را بدون عذر مي داند؛ چنان كه خصوصيت توبه غير از ويژگي اِنابه است؛ هر چند ممكن است هر كدام از اين دو در جاي ديگري استعمال شود. تفاوت توبه و اِنابه را مي توان از كلام امام سجّاد (عليه السلام) استشهاد كرد؛ زيرا آن حضرت (عليه السلام) چنين فرمود: «اللهمّ إِن يكن النَدَمُ توبةً إليك فأنا أَنْدَم النّادمين وإِنْ يكنِ التّركُ لمعصيتك إِنابةً فأنا أوّل المنيبين». [3]
كه در
===========
[3]ـ صحيفه سجّاديه، دعاي 31.
اين نيايش عزم بر ترك گناه در آينده، اِنابه ناميده شده است. البتّه فرق هاي ظريفي بين عناوين مطروح، در كتاب هاي اخلاق بازگو شده است كه نقل و نقد آن از رسالت اين كتاب بيرون است.
تسنيم 446/3 و 447
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402