eitaa logo
🕊شهیدعباس دانشگر۱۲🕊(یزد)
1هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
5.2هزار ویدیو
155 فایل
﷽ کانال۱۲ کانون شهیدعباس دانشگر مشخصات‌شهید: 🍃تولد:۱۸/ ۰۲ /۱۳۷٢ 🍂شهادت:۲٠/ ۰۳ /۱۳۹۵ 🌹محل تولد:سمنان 🥀محل شهادت:سوریه لقب: جوان مومن انقلابی نام جهادی:کمیل خادم کانال: @Aramesh_15 برای آشنایی بیشتردرکانال زیرعضوشوید: @kanoon_shahiddaneshgar
مشاهده در ایتا
دانلود
1_838240515.mp3
21.06M
.. ❀❀ با امـام زمانت یه قـرار عـاشقانه بذار بخون... ❀ 🌟🌱 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ اَلّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
✿❀بِسْـمِـ الرَّبِ الشُّہَــداءِ وَالصِّدیـقین ✿❀ ✿رمان واقعی ✿❀قسمت ۱ وقتی رسیدیم ایوب هم رسیده بود... مادر صفورا دستش را گذاشت روی شانه م و گفت : _خوش امدی برو بالا،الان حاجی را هم میفرستم. بنشینید سنگ هایتان را از هم وا کنید دلم شور میزد... نگرانی ک توی چشم های «شهیده» و «زهرا» میدیدم دلشوره‌ام را بیشتر میکرد به مادر گفته بودم با خواهرهایم میرویم دعای کمیل و حالا امده بودیم، خانه دوستم «صفورا»... تقصیر خود مامان بود وقتی گفتم دوست دارم با جانباز ازدواج کنم یک هفته مریض شد! کلی اه و ناله راه انداخت که تو میخواهی خودت را بدبخت کنی... دختر اول بودم و اولین نوه ی هر دو خانواده. همه بزرگتر های فامیل روم تعصب داشتند عمه زینب م از تصمیمم باخبر شد، کارش ب قرص و دوا و دکتر اعصاب کشید وقتی برای دیدنش رفتم با یک ترکه مرا زد و گفت : _اگر خیلی دلت میخواهد کمک کنی ،برو درس بخوان و دکتر بشو به ده بیست نفر از اینها خدمت کن... اما خودت را اسیر یکیشان نکن ک معلوم نیست چقدر زنده است!... چطوری زنده است!... فردا با چهار تا بچه نگذاردت! صفورا در بیمارستان مدرس کمک پرستار شده بود همانجا ایوب را دیده بود. او را از جبهه برای برای مداوا به آن بیمارستان منتقل کرده بودند صفورا انقدر از خلق و خوی ایوب برای و پدر و مادرش تعریف کرده بود.... ک انها هم برای ملاقاتش رفتند بیمارستان ارتباط ایوب با خانواده صفورا حتی بعد از مرگ پدر صفورا هم ادامه داشت این رفت و امد ها باعث شده بود صفورا ایوب را بشناسد و ما را به هم معرفی کند.... رفتم بالا و توی اتاق منتظرش ایستادم اگر می امد و روبرویم مینشست،... انوقت نگاهمان ب هم می افتاد و این را دوست نداشتم همیشه خواستگار که می امد،تا مینشست روبرویم ،چیزی ته دلم اطمینان میداد... ایوب امد جلوی در و سلام کرد... صورت قشنگی داشت. یکی از دست هایش یک انگشت نداشت و ان یکی بی حس بود و حرکت نداشت،.. ولی سالم بود وارد شد کمی دورتر از من و کنارم نشست بسم الله گفت و شروع کرد دیوار روبرو را نگاه می کردیم و گاهی گل های قالی را و از اخلاق و رفتار های هم میپرسیدیم بحث را عوض کرد؛ _خانم غیاثوند ، برای من خیلی سند است من : _برای من هم _اگر امام همین حالا بدهند ک همسرتان را طلاق بدهید شما زن شرعی من باشید این کار را میکنم من_ اگر امام این را بدهند من خودم را سه طلاقه میکنم من به امام دارم _شاید روزی برسد ک بنیاد به کار من جانباز  نکند، حقوق ندهد دوا ندهد،اصلا مجبور بشویم در زندگی کنیم من_میدانید برادر بلندی ،من به بدتر از این هم فکر کرده ام،به روزهایی ک خدای ناکرده انقلاب برگردد ،انقدر می ایستم ک حتی بگیرند و کنند... ادامه دارد...
✿❀بِسْـمِـ الرَّبِ الشُّہَــداءِ وَالصِّدیـقین ✿❀ ✿رمان واقعی ✿❀قسمت ۲ این را به اقاجون هم گفته بودم... وقتی داشت از با میگفت اقاجون سکوت کرد.. سرم را گرفت و پیشانیم را بوسید، توی چشم هایم نگاه کرد وگفت: _بچه ها بزرگ میشوند ولی ما بزرگتر ها باور نمیکنیم بعد رو ب مامان کرد و گفت: _شهلا انقدر بزرگ شده است که بتواند در مورد زندگیش تصمیم بگیرد از این ب بعد  کسی ب شهلا کاری نداشته باشد ایوب گفت: _من دستم قطع شده و برای اینکه ب دستم تسلط داشته باشم گاهی دست بند اهنی میبندم... عضله بازویم از بین رفته و تا حالا چند بار کرده اند و از جاهای دیگر بدنم ب ان گوشت پیوند زده اند ظاهرش هیچ کدام انها را ک میگفت نشان نمیداد... نفس عمیقی کشیدم و گفتم : _برادر بلندی اگر قسمت باشد ک شما بشوید.. چشم های میشوند چشم های ‌‌ کمی مکث کرد و ادامه داد: _ من را گرفته است گاهی عصبی میشوم،وقت هایی ک عصبانی هستم باید کنید تا ارام شوم من_اگر منظورتان عصبانیت است ک خب عصبی ام _عصبی بشوم شاید یکی دوتا وسیله بشکنم اینها را میگفت ک بترساندم. حتما او هم شایعات را شنیده بود ک بعضی از دخترها برای گرفتن با جانباز ازدواج میکنند...و بعد توی فرودگاه خارج از کشور ولشان میکنند و میرودند . گفتم: _اما شما این جزئیات را درباره جانبازیتان به من نگویید باید از شما باخبر میشدم که شدم. گفت: _خب حاج خانم نگفتید تان چیست؟؟ چند لحظه فکر کردم و گفتم: _ سریع گفت: _مشکلی نیست. از صدایش معلوم بود ذوق کرده است. گفتم: _ولی یک شرط و شروطی دارد! ارام پرسید: _چه شرطی؟؟ من: _نمیگویم یک جلد !👉 میگویم 👈"ب" بسم الله قرآن تا اخر زندگیمان بین من و شما باشد. اگر اذیتم کنید ،به همان " #ب " بسم الله میکنم.اما اگر توی زندگی با من خوب باشید، را به همان "ب" بسم الله میکنم. ساکت بود از کنار چادرم نگاهش کردم. سرش پایین بودو فکر میکرد... صورتش سرخ شده بود... ترسانده بودمش. گفتم: _انگار قبول نکردید. _ نه قبول میکنم ،فقط یک مساله می ماند! چند لحظه مکث کرد. _شهلا؟ موهای تنم سیخ شد...از صفورا شنیده بودم ک زود گرم میگیرد و صمیمی میشود. ولی فکر نمیکردم تا این حد باشد. نه به بار بود و نه به دار ،انوقت من را به اسم کوچکم صدا میزد.. ادامه دارد...
enc_16907476743294959109948.mp3
3.26M
از اینکه با تو بودم هیچ موقع ضرر نکردم..
ارزش‌دختررافقط‌خدامی‌داندکه‌حتی‌اجازه‌ دیدن‌یک‌تارمویش‌راهم‌به‌نامحرم‌نمیدهد!(:
7323055618.mp3
9.53M
تنھا حرمی‌کھ روضه‌خون نمیخواد حرم رقیس . . (: 💔
یاابـٰاعبدالله همیشـ‌ه‌دستمُ‌گرفتے وقتی‌ڪ‌ه‌زمین‌خوردم همیشه‌تڪیـ‌ه‌گاهـم‌بود؎ وقتی‌بی‌پنـٰاه‌ترین‌‌آدم‌بودم همیشه‌مثل‌یه‌پدرپشتم‌‌بود؎ وقتی‌همـ‌ه‌پشتمُ‌خالی‌ڪردن ای‌پـدربندگـٰان‌خدا این‌بارم‌ڪمڪم‌میڪنے؟ این‌دفعـ‌ه‌بریـدم این‌‌دفعـ‌ه‌ڪم‌اوردم این‌‌دفعـ‌ه‌خستـم خیلی‌خستـ‌ه . . فقط‌تومیتونی‌آرومم‌ڪنی(:
میگفت: 'حُسـین'بَـراۍمـاهَمون دوربرگردونیه، ڪه‌وقتۍازهَمه‌عالَم‌وآدم‌ مۍبٌـریم.! بَـرمون‌مۍگردونه‌به‌زندگۍ واقعی :)
میگن‌ڪہ استغفار‌خیلے‌خوبہ حَتے‌اگہ‌بہ‌خیال‌خودٺ گناهے‌رو‌مرتڪب‌نشده‌باشے، استغفار‌ڪن‌مؤمن دِل‌رو‌جَلا‌میدھ‌رفیق:) "اَسْتَغْفِرُاللّهَ‌رَبِّـےوَاَتُـوبُ‌اِلَی"🕊️♥️ ❗️ 🪴 ــ ـ ـ ـ ـ ـ ــــــ𑁍ــــــ ـ ـ ـ ـ ــ
-کارت‌که‌به‌مشکل‌برمیخوره به‌احدی‌مشکلت‌رونگو برودرخونه‌خانوم‌رقیه‌«س» بشین‌دردودل‌کن❤️‍🩹؛ دوخط‌روضه‌بخون‌براش یجوری‌مشکلت‌حل‌میشه ؛ ‌که‌خودتم‌باورنمیکنی((: ³¹⁵
می‌گفت؛ جوری‌بـٰاش‌که‌درگلزارشهدا بیشترازشهررفیق‌داشته‌بـٰاشی♥️:)!'
گذرنامتوگرفتی! دعوت شدی! هیچی فقط میخواستم بگم آقاخیلی دوست داره💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- یه گوشه با بغض! تنها میشینم؛ عکسای اربعین و با گریه میبینم...
آقای‌امام‌حسین ... کاش‌برای‌منه‌خسته‌ی‌غریب آغوش‌واکنی‌و‌بگی : نبینمت‌که‌غریبی‌بیادرآغوشم🥺
لباس و کفش به این قیمت باور نکردنی😳😳 اگه تو هم با قیمت بالای لباس و کفش مشکل داری پس حتما عضو شو به دردت میخوره😍😍 فقط سریع چون میخان لینکشون رو تغییر بدن و هیجا نمیتونی به این قیمت پیدا کنی🥺❤️ @galeri_hadis @galeri_hadiS @galeri_hadis @galeri_hadis @galeri_hadis