eitaa logo
مستندعشق 🌷
355 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
3هزار ویدیو
26 فایل
﷽ بترسید از آنان که دعای بعدِ نمازشان شهادت است...💔 . . ویژه یاد و خاطره شهداء . . محفل شهداء را ترک نکنید🌷 کپی مطالب آزاد🥀 خادم‌الشهداء: @MoghuofehMahdavi9401
مشاهده در ایتا
دانلود
‏یاران علی علیه السلام، خودِ راه مرکبشان بود.. درد ما این هست که در راه حق می‌خواهیم ما را ناز کنند و بارک الله بهمان بگویند! استاد علی صفایی حائری
4_5823244486733466937.mp3
3.02M
حق داری انداختی عقب کرببلامو ... :)💔 شرمندتم یا حسین(ع)... ......
علیمردان آزادبخت در اسفند۱۳۴۰ در روستای سه آسیاب از توابع شهرستان کوهدشت و در خانواده ای به دنیا آمد در سال۱۳۵۷ سوم دبیرستان بود که در تظاهرات میلیونی بر علیه رژیم شاهنشاهی شرکت می کرد و بعد از پیروزی به انجمن دبیرستان رفت و با داشتن مدرک دیپلم به پیوست و از همان ابتدا خوب درخشید و خیلی شجاع بود دیری نپایید که فرمانده گردان شد در عملیاتها خط شکن بود، در طول جنگ چندین بار گشت، اما دریغ از اندکی نومیدی و پس از هر بار التیام مجددا راهی جبهه ها شد و در سال۱۳۶۵ فرماندهی طرح عملیات لشکر۵۷ شد و سرانجام در تاریخ ۱۳۶۶/۲/۲ به رسید.🥀
مستندعشق 🌷
بدجوری درگیر شده بودیم، من تیربارچی بودم و در پناه صخره ها تیراندازی می کردم. فرمانده گردان محبین بالا سرم اومد و با همون قامت بلندش، بی هیچ ترسی به من گفت: « تیربارتو بده، منم کنم.» درحالی که کل هیکلمو از ترسِ تک تیراندازای عراقی پشت تخته سنگها پنهان کرده بودم اسلحه رو تحویلش دادم. با شجاعت و تمام قد عراقی ها رو قیچی کرد، چند لحظه بعد یه گلوله از بالای سر من رد شد و خورد تو رون شهید.  با چفیه ام پاشو محکم بستم. با همون چهره ی بشاش گفت «خسته نباشی بسیجی»! تیربار رو تحویلم داد و خودش جلوتر رفت تا به بقیه ی روحیه بده.  چند لحظه بعد که عراقی‌ها تا تیررس نارنجک پیش اومده بودند. خواست، نارنجکی به سمت عراقی‌ها پرتاب کنه که دستش تیر خورد و نارنجک کنارشون افتاد منفجر شد و علیمردان به واسطه اصابت گلوله به دستش و ترکش‌های نارنجک مجدداً شد، جوری که نمیتونست راه بره.  یکی پاسدارها ایشون رو کول گرفت و به عقب برگردوند.  ✍راوی همرزم شهید
مستندعشق 🌷
#شهید_علیمردان_آزادبخت #مستند_عشق
🌸 ان شاءالله که راه کربلا باز شود و همه به زیارت برویم و اگر راه کربلا باز شد و به زیارت کربلا رفتید و ما در میان جمعتان نبودیم به جای رزمندگان ندا دهید که ای حسین(علیه السلام) ما هم به عشق آزادی کربلایت آمدند اگر آن زمان در کربلا نبودند که به یاریت بیایند اکنون با اندک زمانی فاصله به سوی تو آمدند تا تو را تداوم بخشند و تجلی گر قیام تو باشند و اما آفتاب عمرشان در بین راه غروب کرد و اینک سحرگاهان فرا رسیده و ما آمده ایم تا لاله خون ها را بچینیم...🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ خدا گناهِ را سخت می‌بخشد .. تنها گناهی است که حتی با گریه بر اباعبدالله هم پاک نخواهد شد!‌‌ • حاج آقا عالی🌿
ای شهیـد ،🌷 دستـی بـر آر ✋ نفْس ما را هم تخریب کن 😔 تا معبرِ آسمان به ‌روی ما هم بازشود🌱
فیروز سرتیپ نیا دوم تیر۱۳۴۰ در شهرستان در خانواده ای متدین و مذهبی به دنیا آمد پدرش فتح الله کشاورز بود و مادرش صاحب نام داشت تا پایان دوران متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت با توجه به علاقه ایشان به به استخدام سپاه پاسداران درآمد و به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت ایشان اعزامهای زیادی به مناطق غرب و جنوب و شمال غرب کشور داشت در جبهه های شوش منطقه سایت۴ قرارگاه ، نفاط مختلف کردستان، بانه،سردشت، و منطقه زبیدات بیشماری انجام داد. در عملیاتهای فتح المبین، والفجر مقدماتی، والفجر۵، والفجر۹، حاج عمران، تپه دوقلو، تک دربندری خان، و کربلای۵ حضور فعال داشت. این بزرگوار سمت هایی چون فرماندهی گروهان، مسئولیت اشنویه، معاون گردان، و فرماندهی گردان را عهده دار بود این گرانقدر عاشق خدمت در بود، شروع هر سخن و سخنرانی او با ایاک نعبد و ایاک نستعین بود، دائم الوضو بود. سرانجام در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۲۹ در عملیات کربلای۵ با سمت فرمانده گردان تیپ۵۷ ابوالفضل در به همراه برادرش حجت سرتیپ نیا به درجه رفیع نائل آمد.🥀