قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
ترجمه کتاب الغدیر🔹 ✅ قسمت: سی ام 🔷واقعه غدیرخم #علامهامینی 🔷ﺍﺣﺘﺠﺎﺝ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺪﻳﻘﻪ ﺷﻤﺲ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺍﺑﻮﺍﻟﺨ
ترجمه کتاب الغدیر🔹
✅ قسمت: سی و یکم
🔷واقعه غدیرخم
#علامهامینی
ﺍﺣﺘﺠﺎﺝ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 9-58 ﻫﺠﺮﻱ ﺗﺎﺑﻌﻲ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ- ﺍﺑﻮ ﺻﺎﺩﻕ- ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ ﻫﻠﺎﻟﻲ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺧﻮﺩ، ﺩﺭ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻥ ﺳﺨﺖ ﮔﻴﺮﻫﺎﻱ ﻭ ﻣﺰﺍﺣﻤﺖﻫﺎﻱ ﺧﺼﻤﺎﻧﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺳﻔﻴﺎﻥ ﺑﺮ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﻭ ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﺎﻥ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺁﻧﺠﻨﺎﺏ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺟﺎﻣﻊ ﻭ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﻭﺍﻓﻲ ﺑﻴﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺳﭙﺲ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻴﻨﮕﺎﺭﺩ: ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﻦ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻬﻤﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﺤﺞ ﺑﻴﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻬﻤﺮﺍﻫﻲ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﻭ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ ﻋﺰﻳﻤﺖ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻭ ﺑﻨﻲ ﻫﺎﺷﻢ ﺭﺍ (ﺍﺯ ﻣﺮﺩ ﻭ ﺯﻥ) ﻭ ﭘﻴﺮﻭﺍﻥ ﻭ ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﺎﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﭼﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﺣﺞ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﭼﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﺣﺞ ﻧﻪ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺟﻤﻊ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻧﺼﺎﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺸﺨﺼﻴﺖ ﻭ ﻣﻘﺎﻡ ﺁﻧﺠﻨﺎﺏ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺘﺶ ﻋﺎﺭﻑ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﮔﺮﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺍﺯ ﺗﺎﺑﻌﻴﻦ ﺍﻧﺼﺎﺭ ﻛﻪ ﺑﺼﻠﺎﺣﻴﺖ ﻭ ﺗﻘﻮﻱ ﻣﻮﺻﻮﻑ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺳﺎﻝ ﺑﺤﺞ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺍﺣﺪﻱ ﺭﺍ ﻓﺮﻭ ﮔﺬﺍﺭ ﻧﻔﺮﻣﻮﺩ، ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺟﻤﻌﻴﺘﻲ ﺑﺎﻟﻎ ﺑﺮ ﻫﻔﺘﺼﺪ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺩﺭ ﻣﺤﻀﺮ ﺁﻧﺠﻨﺎﺏ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﻫﻤﮕﻲ ﺍﺯ ﺗﺎﺑﻌﻴﻦ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﺎﻟﻎ ﺑﺮ ﺩﻭﻳﺴﺖ ﺗﻦ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻛﻪ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﻨﻲ ﻭ ﺩﺭ ﺧﺮﮔﺎﻩ ﻭ ﺍﻗﺎﻣﺘﮕﺎﻩ ﺁﻧﺤﻀﺮﺕ
ﺣﻀﻮﺭ ﻳﺎﻓﺘﻨﺪ، ﺳﭙﺲ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺣﻤﺪ ﻭ ﺛﻨﺎﻱ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺍﻳﻦ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭ ﻳﺎﻏﻲ (ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ) ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﺎ ﻭ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﻣﺎ ﺁﻭﺭﺩ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺍﻧﺴﺘﻴﺪ ﻭ ﺩﻳﺪﻳﺪ. ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﻛﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﺑﺸﻤﺎ ﺧﺒﺮ ﺁﻥ ﺭﺳﻴﺪ، ﻭ ﻣﻦ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻢ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﭼﻴﺰﻱ ﺳﺌﻮﺍﻝ ﻛﻨﻢ، ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺳﺨﻦ ﻣﻦ ﻣﻘﺮﻭﻥ ﺑﺼﺪﺍﻗﺖ ﻭ ﺭﺍﺳﺘﻲ ﺍﺳﺖ [ ﺻﻔﺤﻪ 64] ﻣﺮﺍ ﺗﺼﺪﻳﻖ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺮ ﺧﻠﺎﻑ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﭼﻴﺰﻱ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺷﻨﻴﺪﻳﺪ ﻣﺮﺍ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﻧﻤﺎﺋﻴﺪ، ﺳﺨﻦ ﻣﺮﺍ ﺑﺸﻨﻮﻳﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻣﺮﺍ ﺑﻨﻮﻳﺴﻴﺪ ﻭ ﺛﺒﺖ ﻛﻨﻴﺪ، ﺳﭙﺲ ﺑﺸﻬﺮ ﻭ ﺩﻳﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﻣﺮﺍﺟﻌﺖ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﻳﻤﻦ ﻫﺴﺘﻴﺪ (ﻛﻪ ﻧﻔﺎﻕ ﻧﻮﺭﺯﻧﺪ ﻭ ﺳﺨﻦ ﭼﻴﻨﻲ ﻭ ﻓﺘﻨﻪ ﺍﻧﮕﻴﺰﻱ ﻧﻜﻨﻨﺪ) ﻭ ﺑﺎﻧﻬﺎ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻭ ﻭﺛﻮﻕ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﺩﻋﻮﺕ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﺎ ﻭ ﺣﻖ ﻣﺎ ﻋﻠﻢ ﺑﺎﻥ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﻭ ﺑﺪﺍﻥ ﻣﻌﺘﻘﺪ ﻫﺴﺘﻴﺪ ﺑﺎﻧﺎﻥ ﺑﻴﺎﻣﻮﺯﻳﺪ ﻭ ﺍﺑﻠﺎﻍ ﻧﻤﺎﺋﻴﺪ ﺯﻳﺮﺍ ﻣﺎ ﻣﻲﺗﺮﺳﻴﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﻳﻦ ﺣﻖ ﻛﻬﻨﻪ ﻭ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﺷﻮﺩ ﻭ (ﺩﺭ ﺍﺛﺮ ﻛﻴﺪ ﻭ ﻧﻴﺮﻧﮓ ﻭ ﺗﺒﻠﻴﻐﺎﺕ ﻣﺪﺍﻭﻡ ﺩﺷﻤﻦ) ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﺑﺮﻭﺩ ﻭ ﻣﻐﻠﻮﺏ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﺧﺪﺍﻱ ﻣﺘﻌﺎﻝ (ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﻭﻋﺪﻩ ﻭ ﺗﺼﺮﻳﺤﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ) ﻧﻮﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﻭ ﻛﺎﻣﻞ ﻣﻲﻓﺮﻣﺎﻳﺪ ﺍﮔﺮﭼﻪ ﻛﻔﺎﺭ ﻭ ﻧﺎﺳﭙﺎﺳﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﻛﺮﺍﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﻗﻊ ﺁﻧﺠﻨﺎﺏ ﻓﺮﻭ ﮔﺬﺍﺭ ﻧﻔﺮﻣﻮﺩﻩ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻫﻞ ﺍﻟﺒﻴﺖ ﻧﺎﺯﻝ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺗﻠﺎﻭﺕ ﻭ ﺑﻴﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﭘﺪﺭﺵ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺘﺶ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻫﺮ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﺯ ﻓﺮﻣﺎﻳﺸﺎﺕ ﺁﻧﺠﻨﺎﺏ ﺣﺎﺿﺮﻳﻦ ﻣﻴﮕﻔﺘﻨﺪ: ﺑﺎﺭ ﺧﺪﺍﻳﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺩﺭﺳﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺭﺍﺳﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺷﻨﻴﺪﻩ ﻭ ﺑﺪﺍﻧﻬﺎ ﮔﻮﺍﻫﻴﻢ ﻭ ﺗﺎﺑﻌﻴﻦ ﻣﻴﮕﻔﺘﻨﺪ: ﺑﺎﺭ ﺧﺪﺍﻳﺎ ﭼﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ. ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺻﺤﺎﺑﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﻭﺛﻮﻕ ﻭ ﺗﺼﺪﻳﻖ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﺣﺪﻳﺚ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺷﻨﻴﺪﻩ ﻭ ﺑﺎﻥ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﻭ ﮔﻮﺍﻫﻴﻢ... ﺁﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺨﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻣﻴﺪﻫﻢ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺁﻳﺎ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﻛﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﺍ) ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ ﻣﻨﺼﻮﺏ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻭ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﻋﻠﺎﻡ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺑﺎﻳﺪ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻐﺎﻳﺐ ﺍﺑﻠﺎﻍ ﻛﻨﺪ؟ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺑﺎﺭ ﺧﺪﺍﻳﺎ ﺁﺭﻱ ﺑﺎﻳﻦ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺁﮔﺎﻩ ﻭ ﻣﻄﻠﻊ ﻭ ﮔﻮﺍﻫﻴﻢ. ﺗﺎ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺧﺒﺮ. ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻗﺴﻤﺘﻬﺎﻱ ﺟﺎﻟﺒﻲ ﺍﺯ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﻣﺘﻮﺍﺗﺮ ﻣﺸﺘﻤﻞ ﺑﺮ ﻓﻀﺎﻳﻞ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺍﺳﺖ. ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻛﻨﻴﺪ.ﺍﺣﺘﺠﺎﺝ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ ﺑﺮ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﮔﻔﺖ: ﻧﺰﺩ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﺣﺴﻦ ﻭ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻬﻤﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﻭ ﻓﻀﻞ ﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﻧﻴﺰ ﻧﺰﺩ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﻄﺮﻑ [ ﺻﻔﺤﻪ 65] ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻪ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﻤﻦ ﮔﻔﺖ: ﭼﻘﺪﺭ ﺣﺴﻦ ﻭ ﺣﺴﻴﻦ ﺭﺍ ﺑﺰﺭﮒ ﻣﻴﺸﻤﺎﺭﻱ؟ ﻭ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﻜﻪ ﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻧﻪ ﭘﺪﺭﺷﺎﻥ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﺗﻮ؟ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻧﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺍﺳﺖ، ﻫﺮ ﺁﻳﻨﻪ ﻣﻴﮕﻔﺘﻢ ﻛﻪ: ﻣﺎﺩﺭ ﺗﻮ ﺍﺳﻤﺎﺀ ﺑﻨﺖ ﻋﻤﻴﺲ ﻫﻢ ﻣﺎﺩﻭﻥ ﺍﻭ ﻧﻴﺴﺖ، ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﺨﺪﺍ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﺗﻮ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺎﻧﻬﺎ ﻭ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻢ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﭘﻨﺪﺍﺷﺘﻲ، ﺑﺨﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺑﻬﺘﺮﻧﺪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻭ ﭘﺪﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻣﻦ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻦ، ﺍﻱ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺗﻮ ﻏﺎﻓﻞ ﻫﺴﺘﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺁﻧﻬﺎ ﻭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺷﻨﻴﺪﻡ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺷﻨﻴﺪﻡ ﺣﻔﻆ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﺩﺭﻙ ﻧﻤﻮﺩﻡ ﻭ ﺁﻧﺮﺍ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻡ. ﮔﻔﺖ ﺑﻴﺎﻭﺭ ﺍﻱ ﭘﺴﺮ ﺟﻌﻔﺮ ﺑﺨﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﺗﻮ ﻧﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﻴﮕﻮﺋﻲ ﻭ ﻧﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺗﻬﺎﻡ ﻫﺴﺘﻲ. ﮔﻔﺘﻢ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻣﻴﺪﺍﻧﻢ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺗﻮ ﻣﻲﭘﻨﺪﺍﺭﻱ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺍﺯ ﻛﻮﻫﻬﺎ ﺍﺣﺪ ﻭ ﺣﺮﺍﺀ (ﺑﻜﺴﺮ ﺣﺎﺀ) ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﻛﻨﻮﻥ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻛﺸﺘﻪ ﻭ ﺟﻤﻊ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﺒﺪﻝ ﺑﺘﻔﺮﻗﻪ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺍﻣﺮ ﺧﻠﺎﻓﺖ ﺑﺎﻫﻠﺶ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺗﻮ ﺣﺪﻳﺚ ﻛﻦ، ﻣﺎ ﺑﺎ ﻛﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﮕﻮﺋﻲ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ (ﺩﺭ ﻓﻀﺎﻳﻞ ﺍﻭ) ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻛﻨﻲ ﺯﻳﺎﻧﻲ ﺑﻤﺎ ﻧﻤﻴﺮﺳﺎﻧﺪ.
✔️ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🌳شجره آشوب« قسمت صد و بیست و چهارم» 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻ن
🌳شجره آشوب« قسمت صد و بیست و پنجم»
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻حال از اینجا وظیفه جدید معاویه یا همان جبهه استکبار شروع می شود. آن ها قصد داشتند با ایجاد تفرقه و اختلاف در سرزمینهای اسلامی تحت حاکمیت امام، مردم را درگیر کنند تا از این طریق، امام را فردی ناتوان در اداره حکومت نشان دهند و از سویی با چنین اقداماتی، یاران حضرت را مشغول سازند تا امام نتواند به سوی معاویه و اهل شام، مجددا لشکرکشی کند؛ لذا بعد از حکمیت و نهروان، می بینیم که در سال آخر حکومت امام، فتنه معروف به غارات از سوی معاویه آغاز می شود.
🔻 آن ها با لشکر کشی به بلاد اسلامی مانند یمن، مکه و سرزمینهای عراق، مردم را به قتل می رساندند و اموالشان را به غارت می بردند. حضرت نیز در چنین آشفته بازاری، هم باید اوضاع را آرام می کرد و هم باید برای از بین بردن غده سرطانی بنی امیه یا همان جبهه کفر، تدبیری می اندیشید.
🔻 اما خواهیم دید که همراهی بنی امیه با خوارج، اجازه این کار را به امام برای هیچ وقت نداد و بعد از حکمیت و آغاز اختلافات درون سرزمینهای اسلامی و با شهادت حضرت، جبهه کفر موفق شد از شکست و نابودی، به لطف تلاش نفوذی هایی مانند اشعث، فرار کند.
🔻 در حقیقت اشعث، با ایجاد همان دو قطبی سازی میان سپاه اسلام، زمینه اختلافات درونی جامعه را به وجود آورد که همین اختلافات، خواست معاویه بود تا بتواند بعد از حکمیت، از لشکر کشی مجدد امام به سوی شام، جلوگیری کند و مردم جامعه را سرگرم نبردهای داخلی سازد. غائله خوارج و جنگ نهروان نیز بعد از صفین، تا حد بسیاری به این موضوع کمک کرد. نقش اشعث بعد از صفین را نیز به زودی خواهیم گفت.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
جزء 28.mp3
3.99M
💠تند خوانی جزء بیستوهشتم قرآن کریم
🔹 با صدای استاد معتز آقایی
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔹 تفسیر سوره مبارکه حجر آیات ۲۶تا۴۴🔹 🔷آفرینش انسان به مناسبت آیات گذشته، که قسمتهائى از آفرینش خدا
🔹تفسیر سوره مبارکه حجر آیات(۲۶تا۴۴)🔹
↩️همان دوزخى که هفت در دارد، و براى هر درى گروهى از پیروان شیطان تقسیم شده اند (لَها سَبْعَةُ أَبْواب لِکُلِّ باب مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ).
این در در حقیقت درهاى گناهانى است که به وسیله آن، افراد وارد دوزخ مى شوند، هر گروهى به وسیله ارتکاب گناهى و از درى; همان گونه که درهاى بهشت، طاعات و اعمال صالح و مجاهدتهائى است که به وسیله آن، بهشتیان وارد بهشت مى شوند.
* * *
نکته ها:
۱ ـ تکبر و غرور، سرچشمه بزرگترین بدبختیها است
مهمترین نکته تربیتى که از داستان ابلیس و آفرینش آدم که در سوره هاى مختلف قرآن آمده، استفاده مى شود، همان سقوط وحشتناک ابلیس از آن مقام والائى که داشت، به خاطر کبر و غرور است!
مى دانیم ابلیس از فرشتگان نبود (همان گونه که از آیه ۵٠ سوره کهف استفاده مى شود) و آن چنان ارتقاء مقام در سایه اطاعت فرمان خدا پیدا کرده بود که در صفوف فرشتگان قرار داشت، حتى بعضى مى گویند: معلم فرشتگان بود، و طبق آنچه از خطبه قاصعه در نهج البلاغه استفاده مى شود، هزاران سال پرستش خدا کرده بود.
اما همه این مقامات را به خاطر یک ساعت تکبر و غرور از دست داد، و آن چنان گرفتار تعصب و خودپرستى شد که، حتى در مقام عذرخواهى و توبه برنیامد، بلکه، همچنان به کار خود ادامه داد. و در جاده لجاجت آن چنان ثابت قدم ماند، که تصمیم گرفت مسئولیت شرکت در جرم همه ظالمان و گنهکاران از فرزندان آدم را به عنوان یک وسوسه گر، بپذیرد، و معادل کیفر و عذاب همه آنها را یک جا تحمل کند! این است نتیجه خودخواهى و غرور و تعصب و خودپسندى و استکبار.
نه تنها ابلیس که، با چشم خود انسانهاى شیطان صفتى را دیده ایم، یا شرح حال آنها را در صفحات سیاه تاریخ مطالعه کرده ایم که، هنگامى که بر مرکب غرور و تکبر و خودخواهى سوار شدند، دنیائى را به خاک و خون کشیدند، گوئى پرده اى از خون و جهل، چشمان ظاهر و باطن آنها را از کار انداخته، و هیچ حقیقتى را مشاهده نمى کنند، دیوانهوار در راه ظلم و بیدادگرى گام بر مى دارند و سرانجام خود را در بدترین پرتگاهها ساقط مى کنند.
این استکبار و غرور، آتش سوزان و وحشتناکى است، همان گونه که انسان ممکن است سالیان دراز زحمت بکشد و خانه، وسائل و سرمایه اى براى زندگى فراهم سازد، ولى محصول آن را تنها با یک شعله آتش در چند لحظه تبدیل به خاکستر کند، همچنین کاملاً امکان پذیر است که محصول اطاعت هزاران سال را با ساعتى استکبار و غرور در برابر خدا از دست دهد، چه درسى از این گویا و تکان دهنده تر؟!.
عجب این که: او حتى به این نکته روشن نیز توجه نداشت که آتش بر خاک برترى ندارد چرا که منبع همه برکات: گیاهان، حیوانات، معادن، محل ذخیره آبها خلاصه سرچشمه پیدایش هر موجود زنده اى خاک است، ولى کار آتش سوزندگى و در بسیارى از مواقع ویرانگرى است.
على(علیه السلام) در همان خطبه قاصعه (خطبه ۱۹۲ نهج البلاغه) از ابلیس به عنوان عَدّوُّ اللّه (دشمن خدا) و اِمامُ الْمُتَعَصِّبِیْنَ وَ سَلَفُ الْمُسْتَکْبِرِیْنَ (پیشواى متعصبان لجوج، و سر سلسله مستکبران) نام برده، مى گوید: به همین جهت خداوند لباس عزت را از اندام او بیرون کرد، و چادر مذلت بر سر او افکند .
سپس اضافه مى کند: آیا نمى بینید چگونه خداوند او را به خاطر تکبرش کوچک کرد؟ و به خاطر برترى جوئیش پست ساخت؟ در دنیا رانده شد و عذاب دردناک در سراى دیگر براى او فراهم ساخت (أَ لاتَرَوْنَ کَیْفَ صَغَّرَهُ اللَّهُ بِتَکَبُّرِهِ وَ وَضَعَهُ بِتَرَفُّعِهِ فَجَعَلَهُ فِی الدُّنْیَا مَدْحُوراً وَ أَعَدَّ لَهُ فِی الآخِرَةِ سَعِیراً).
ضمناً همان گونه که اشاره کردیم ابلیس نخستین پایه گذار مکتب جبر بود، همان مکتبى که بر خلاف وجدان هر انسانى است و یکى از دلائل مهم پیدایش آن، تبرئه کردن انسانهاى گنه کار در برابر اعمالشان است، در آیات فوق خواندیم ابلیس براى تبرئه خویش و اثبات این که حق دارد در گمراهى فرزندان آدم بکوشد به همین دروغ بزرگ متوسل شد، و گفت: خداوندا تو مرا گمراه کردى و من هم به همین خاطر فرزندان آدم را ـ جز مخلصان ـ گمراه خواهم کرد!
* * *
۲ ـ شیطان بر چه کسانى تسلط مى یابد؟
باز هم ذکر این نکته را ضرورى مى دانیم که: نفوذ وسوسه هاى شیطانى در انسان یک نفوذ ناآگاه و اجبارى نیست، بلکه ما به میل خویش وسوسه او را به دل راه مى دهیم، و گرنه حتى خود شیطان مى داند که، بر مخلصان ـ آنها که در پرتو تربیت، خالص شده اند و زنگار شرک از روح و جانشان زدوده شده ـ راه ندارد.
به تعبیر رساتر ـ همان تعبیرى که از آیات فوق استفاده مى شود ـ رابطه شیطان و گمراهان، رابطه پیشوا و پیرو است، نه رابطه اجبار کننده و اجبار شونده.⬇️