eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
34 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
* * * نکته ها: ۱ ـ جمع بندى و مرورى بر این آیات آیات فوق، ترسیم دقیقى از حال گمراهان و موانع شناخ
📝تفسیر سوره مبارکه اسراء آیات ۴۵ تا ۴۸ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️۳ ـ حجاب مستور چیست؟ در معنى حجاب مستور میان مفسران گفتگو است: الف ـ مستور را صفت حجاب مى دانند و مى گویند ظاهر تعبیر قرآن این است که: این حجاب از دیده ها پنهان است، در واقع حجاب کینه، عداوت و حسادت، چیزى نیست که با چشم دیده شود، ولى، با این حال پرده ضخیمى میان انسان و شخصى که مورد کینه و حسادت او است، ایجاد مى کند. ب ـ بعضى دیگر مستور را به معنى ساتر دانسته اند (زیرا اسم مفعول گاهى به معنى فاعل مى آید، همان گونه که در همین سلسله آیات نیز، بعضى از مفسران مسحور را به معنى ساحر دانسته اند).(۴) ج ـ بعضى دیگر توصیف حجاب را به مستور یک توصیف مجازى مى دانند، مى گویند: منظور این نیست که این حجاب مستور است، بلکه حقایقى که ماوراء این حجاب است، مستور مى باشد (مانند شخصیت پیامبر و صدق دعوت او و عظمت سخنانش). اما دقت در این سه تفسیر، نشان مى دهد: تفسیر اول، با ظاهر آیه هماهنگ تر است. در بعضى از روایات نیز، مى خوانیم: گاهى دشمنان سرسخت پیامبر(صلى الله علیه وآله) به سراغ او مى آمدند; در حالى که او با یاران خود، مشغول تلاوت قرآن بود، اما، او را نمى دیدند، گوئى عظمت خیره کننده پیامبر(صلى الله علیه وآله) مانع مى شد که این کوردلان او را ببینند و بشناسند و آزار دهند. * * * ۴ ـ أَکِنَّه و وَقْر چیست؟ أَکِنَّه جمع کنان (بر وزن زیان) در اصل، به معنى هر پوششى است که چیزى را با آن مستور مى کنند، اما کِنّ (بر وزن جنّ) به معنى ظرفى است که چیزى را در آن محفوظ مى دارند. و جمع کِنّ ، اکنان است، سپس، این معنى توسعه یافته، و به هر چیزى که سبب مستور شدن است، مانند پرده و خانه و اجسامى که انسان در پشت آن خود را پنهان مى کند، گفته شده است. وَقْر (بر وزن جبر) به معنى سنگینى است که در گوش پدید مى آید و وِقْر (بر وزن رزق) به معنى بار سنگین است . * * * ۵ ـ تفسیر جمله ما یَسْتَمِعُونَ بِهِ در معنى این جمله، دو تفسیر ذکر کرده اند: بعضى مانند طبرسى در مجمع البیان و فخر رازى در تفسیر کبیر ، آن را به معنى انگیزه استماع گرفته اند، یعنى ما مى دانیم آنها به چه انگیزه اى به سخنان تو گوش فرا مى دهند، نه براى درک حق، بلکه، براى استهزاء، وصله چسباندن، توجیهات انحرافى و سرانجام گمراه شدن و گمراه کردن دیگران. بعضى دیگر (همچون علامه طباطبائى در المیزان) آن را به معنى وسیله استماع گرفته اند، یعنى: ما آگاهیم آنها با چه گوش هائى به سخنان تو گوش فرا مى دهند، و از دل هاى آنها و از نجواهاى آنها آگاهى داریم (تفسیر اول نزدیک تر به نظر مى رسد). * * * ۶ ـ چرا مسحور به پیامبر(صلى الله علیه وآله) نسبت مى دادند؟ مسحور به معنى سحر شده و ساحر به معنى سحر کننده است. توصیف پیامبر(صلى الله علیه وآله) به مسحور از ناحیه دشمنان، یا به خاطر این بوده است که: مى خواستند از این طریق، نسبت جنون به پیامبر(صلى الله علیه وآله) دهند، بگویند ساحران در فکر و عقل او نفوذ کرده، و به وسیله ساحران ـ العیاذ باللّه ـ اختلال حواس یافته. بعضى از مفسران، نیز احتمال داده اند: مسحور به معنى ساحر باشد (زیرا چنان که گفتیم، اسم مفعول گاهى به معنى اسم فاعل مى آید) به این ترتیب نفوذ خارق العاده کلام پیامبر(صلى الله علیه وآله) را در دل هاى آماده مردم حق طلب، به سحر نسبت مى دادند که این، خود، اعتراف ضمنى جالبى است بر نفوذ عجیب گفتار او. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۳۳ ✅صفات مؤمنان راستين: امام عليه السلام در اين گفتار نورانى صفات مؤمنان راستي
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۳۳ ✅ ویژگیهای مؤمن واقعی حضرت در پنجمين و ششمين وصف مى فرمايد: «از برترى جويى بيزار و از رياكارى متنفر است»؛ (يَكْرَهُ الرَّفْعَةَ، وَيَشْنَأُ السُّمْعَةَ). اين دو وصف درواقع با هم مرتبطند زيرا انسانى كه از برترى جويى متنفر است هرگز دوست ندارد مردم اعمال او را بشنوند و او را بزرگ بشمرند. قرآن مجيد مىفرمايد: «(تِلْکَ الدَّارُ الاْخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لاَ يُرِيدُونَ عُلُوّآ فِى الاَْرْضِ وَلاَ فَسَادآ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ)؛ اين سراى آخرت را (تنها) براى كسانى قرار مى دهيم كه اراده برترى جويى در زمين و فساد را ندارند؛ و عاقبت نيك براى پرهيزكاران است!». «سُمعَة» به معناى اين است كه انسان از اينكه ديگران اعمالش را بستايند خشنود شود و سعى كند اعمال خود را به ديگران ارائه دهد تا آنها مدح وثنايش گويند. انسان باايمان رفعت و مقام را نزد خدا مى طلبد و قرب او را مى خواهد ومدح و ثناى الهى را مى جويد نه از مردم و بندگان خدا. فرق ريا با «سُمعة» اين است كه رياكار در همان لحظه كه عملى را انجام مى دهد به مردم نشان مى دهد كه او را انسان خوبى بدانند؛ ولى «سُمعة» كه در اصل به معناى شهرت طلبى و گاه به معناى نيكنامى آمده ازنظر شرعى اين است كه اعمال نيك خود را بعدآ بازگو مى كند تا مردم او را بستايند و يا اينكه دوست دارد مردم از اين و آن بشنوند و او را ستايش كنند و به همين منظور عمل نيكى را انجام مى دهد و اين درواقع نوعى رياكارى است. در روايت پرمعنايى از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مى خوانيم: «ما ذِئْبانِ ضارِيانِ أُرْسِلا في زَريبَةِ غَنَمٍ بِأَكْثَرَ فَسادآ فيها مِنْ حُبِّ الْجاهِ وَالْمالِ فِي دِينِ الْمَرْءِ الْمُسْلِمِ؛ دو گرگ خونخوار كه آنها را در آغل گوسفندان بفرستند فساد و تباهى آن بيش از علاقه افراطى به مال و جاه طلبى در دين مرد مسلمان نيست». همين معنا در كتاب كافى از امام باقر و امام صادق علیه السلام با تفاوت مختصرى آمده است. امام باقر عليه السلام مى فرمايد: «مَا ذِئْبَانِ ضَارِيَانِ فِي غَنَمٍ لَيْسَ لَهَا رَاعٍ هَذَا فِي أَوَّلِهَا وَهَذَا فِي آخِرِهَا بِأَسْرَعَ فِيهَا مِنْ حُبِّ الْمَالِ وَالشَّرَفِ فِي دِينِ الْمُوْمِنِ؛ دو گرگ خونخوار كه در گله گوسفندى كه شبان نداشته باشد رها شوند يكى در آغاز گله و ديگرى در آخر گله، فسادشان بيش از حب مال وجاه در دين انسان مؤمن نيست. (بلكه خطرناكتر است)». آنگاه در هفتمين و هشتمين وصف مى فرمايد: «اندوهش طولانى و همتش بلند است»؛ (طَوِيلٌ غَمُّهُ، بَعِيدٌ هَمُّهُ). اندوهش براى خطاهايى كه از او سرزده و آتش دوزخ كه ممكن است دامن او را بگيرد، و همّت والايش در مسير تحصيل رضاى خدا و اسباب ورود در بهشت است و اين دو وصف كه درواقع يكى جنبه منفى دارد و ديگرى مثبت، تشكيل دهنده همان تعادل خوف و رجاست كه از شرايط اصلى ايمان محسوب مى شود. شبيه اين معنا در صفات پرهيزكاران در خطبه 193 (خطبه معروف به همّام) نيز آمده است. در يك جا مى فرمايد: «قُلُوبُهُمْ مَحْزُونَةٌ» و در جاى ديگر مى افزايد: «لا يَرْضَوْنَ مِنْ أعْمالِهِمُ الْقَلِيلَ». آرى! آنها از يكسو اندوه كيفر و عذاب در برابر خطاها قلبشان را مى فشارد واز سوى ديگر شوق لقاءالله در پرتو اعمال صالح به آنها آرامش مى دهد. اين سخن را با دو حديث درباره حزن و همت پايان مى دهيم. رسول خدا صلي الله عليه و آله در حديثى به اباذر مى فرمايد: «مَا عُبِدَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَى مِثْلِ طُولِ الْحُزْن؛ به مانند طول حزن، كسى خداى متعال را پرستش نكرده است. (اندوه در برابر مسئوليتها آن هم اندوهى كه در درون دل است نه در چهره)». اميرمؤمنان عليه السلام درباره علوّ همت مى فرمايد: «مَنْ شَرَفَتْ هِمَّتُهُ عَظُمَتْ قِيْمَتُهُ؛ كسى كه همت والا دارد، ارزش او بسيار است». ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍امام رضا عليه السلام: ☘️لاَ تُؤَخِّرَنَّ صَلاَةً عَنْ أَوَّلِ وَقْتِهَا إِلَى آخِرِ وَقْتِهَا مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ عَلَيْكَ أَبَداً بِأَوَّلِ اَلْوَقْتِ 🌱هرگز نمازت را، بى دليل از اوّل وقت به تأخير مينداز . هميشه رعايت اوّل وقت را بكن 📚بحار الأنوار ج80 ص21 @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حجت الاسلام اکبري 6-7-1402.mp3
زمان: حجم: 2.41M
🎙 استاد اکبری 💠 احکام نام پیامبر اکرم صلی الله و علیه آله @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: صد و نود و شش 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی ﺧﺎﺯﻥ ﮔﻮﻳﺪ: " ﻫﻲ ﻣﻮﻟﺎﻛﻢ:
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: صد و نود و هفت 🔷 ↩️ﻭ ﻗﻮﻝ ﺧﺪﺍﻱ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﺩﺭ ﺳﻮﺭﻩ ﺗﻮﺑﻪ: " ﻣﺎ ﻛﺘﺐ ﺍﻟﻠﻪ ﻟﻨﺎ ﻫﻮ ﻣﻮﻟﺎﻧﺎ ﻭ ﻋﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻓﻠﻴﺘﻮﻛﻞ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻮﻥ " ﺍﺑﻮ ﺣﻴﺎﻥ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 5 ﺗﻔﺴﻴﺮﺵ ﺩﺭ ﺹ 52 ﮔﻮﻳﺪ: ﻛﻠﺒﻲ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ: " ﻫﻮ ﻣﻮﻟﺎﻧﺎ ﻳﻌﻨﻲ ﻫﻮ ﺍﻭﻟﻲ ﺑﻨﺎ ﻣﻦ ﺍﻧﻔﺴﻨﺎ ﻓﻲ ﺍﻟﻤﻮﺕ ﻭ ﺍﻟﺤﻴﺎﻩ " ﻳﻌﻨﻲ: ﺍﻭ ﺍﻭﻟﻲ (ﺳﺰﺍﻭﺍﺭ) ﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﺑﻤﺎ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻣﺮﮒ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﻲ، ﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪﻩ: " ﻣﺎﻟﻜﻨﺎ ﻭ ﺳﻴﺪﻧﺎ ﻓﻠﻬﺬﺍ ﻳﺘﺼﺮﻑ ﻛﻴﻒ ﻳﺸﺎﺀ " ﻳﻌﻨﻲ ﻣﺎﻟﻚ ﻣﺎ ﻭ ﺁﻗﺎﻱ ﻣﺎ ﺍﺳﺖ ﭘﺲ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﺳﻤﺖ (ﻛﻪ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺩﺍﺭﺩ) ﻫﺮ ﻃﻮﺭ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺗﺼﺮﻑ ﻣﻴﻨﻤﺎﻳﺪ، ﻭ ﺳﺠﺴﺘﺎﻧﻲ ﻋﺰﻳﺰﻱ ﺩﺭ " ﻏﺮﻳﺐ ﺍﻟﻘﺮﺁﻥ " ﺹ 154 ﮔﻮﻳﺪ: ﻳﻌﻨﻲ ﻭﻟﻲ ﻣﺎ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻣﻮﻟﻲ ﺑﺮ ﻫﺸﺖ ﻭﺟﻪ ﺍﺳﺖ: ﻣﻌﺘﻖ (ﺁﺯﺍﺩ ﻛﻨﻨﺪﻩ) ﻣﻌﺘﻖ (ﺁﺯﺍﺩ ﻛﺮﺩﻩ ﺷﺪﻩ) ﻭ ﻭﻟﻲ، ﻭ ﺍﻭﻟﻲ ﺑﺎﻟﺸﻲ ﺀ، ﻭ ﺍﺑﻦ ﻋﻢ، ﻭ ﺩﺍﻣﺎﺩ، ﻭ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﻭ ﻫﻢ ﭘﻴﻤﺎﻥ. ﺳﺨﻦ ﺭﺍﺯﻱ ﺩﺭ ﻣﻔﺎﺩ ﺣﺪﻳﺚ🔷 ﺭﺍﺯﻱ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﺷﺒﻬﻪ ﻫﺎﺋﻲ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺷﻚ ﻭ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﺁﻥ ﻋﺎﺟﺰ ﻭ ﻧﺎﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﺩﺭ ﺩﻫﻦ ﺟﻮﻳﺪﻩ ﮔﺎﻫﻲ ﻓﺮﻭ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻧﺸﺨﻮﺍﺭ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻤﻴﺎﻥ ﻣﻲ‌ﮔﺬﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺑﻔﺮﺍﺯ ﻭ ﻧﺸﻴﺐ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﺴﻨﺪﻳﺪﻩ ﻭ ﻛﺴﻮﺕ ﺯﻳﺒﺎ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﺪ. ﻧﺎﻣﺒﺮﺩﻩ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻧﻘﻞ ﻣﻌﻨﻲ " ﻣﻮﻟﻲ " ﺑﻪ ﺍﻭﻟﻲ ﺍﺯ ﺟﻤﺎﻋﺘﻲ، ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ: " ﻗﺎﻝ ﺗﻌﺎﻟﻲ: ﻣﺎﻭﻳﻜﻢ ﺍﻟﻨﺎﺭ ﻫﻲ ﻣﻮﻟﻴﻜﻢ ﻭ ﺑﺌﺲ ﺍﻟﻤﺼﻴﺮ " ﺩﺭ ﻟﻔﻆ ﻣﻮﻟﻲ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺍﻗﻮﺍﻟﻲ ﺍﺳﺖ، ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﻗﻮﺍﻝ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻪ: ﻣﻮﻟﻴﻜﻢ، ﻳﻌﻨﻲ ﻣﺼﻴﺮﻛﻢ (ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺷﻤﺎ) ﻭ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻨﻲ ﺍﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ: ﻣﻮﻟﻲ ﻣﻮﺿﻊ ﻭﻟﻲ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻥ ﻋﺒﺎﺭﺗﺴﺖ ﺍﺯ ﻗﺮﺏ (ﻧﺰﺩﻳﻜﻲ) ﻭ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﻣﻌﻨﻲ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻴﺸﻮﺩ: ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺁﺗﺶ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﺷﻤﺎ ﺍﺳﺖ ﺟﺎﻳﮕﺎﻫﻲ ﻛﻪ ﺑﺪﺍﻥ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻣﻴﺸﻮﻳﺪ ﻭ ﺑﺎﻥ ﻣﻴﺮﺳﻴﺪ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا