قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱ بخش دوم ☀️شناخت خدا ↩️در واقع امام(عليه السلام) در اينجا به چهار عامل جستجو
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱ بخش دوم
☀️شناخت خدا
↩️تعبير به «إِرْتَمَتِ الأَوْهَامُ» اشاره به سرعت حرکات افکار عادى مردم، براى کشف عمق و گستره صفات خداست.
تعبير «حَاوَلَ الْفِکْرُ الْمُبَرَّأُ...» اشاره به انديشه هاى انديشمندانى است که روح و جان خود را از وسوسه هاى شياطين پاک کرده و آئينه قلب آنها، آنقدر درخشان شده که حقايق را به خوبى منعکس مى کند.
تعبير به «تَوَلَّهَتِ الْقُلوُبُ إِلَيْهِ...» اشاره به تلاش و کوشش هايى است که در طريق معرفة الله و شناخت ذات و صفات پروردگار، از سوى مشتاقان و عاشقان، از طريق دل انجام مى گيرد.
و تعبير «وَ غَمَضَتْ مَدَاخِلُ الْعُقُولِ...» اشاره به عقل هاى توانايى است که دقيق ترين و باريک ترين طرق استدلال هاى نظرى را دريافته اند.
امام(عليه السلام) مى فرمايد: اگر انسانها از اين طرق چهارگانه وارد بشوند، هر چند بسيارى از حقايق را مى توانند درک کنند; ولى کنه ذات و حقيقت صفات او، با هيچ يک از اين ها قابل درک نيست و اين عالى ترين بيانى است که مى توان درباره عجز بشر از درک کنه ذات و صفات ذکر کرد.
البتّه اين حالت، نه به خاطر خفاى ذات و صفات اوست بلکه از شدّت ظهور است; هيچ کس نمى تواند با چشم خود به طور دقيق تمام ريزه کاريهاى سطح خورشيد را ببيند; و اين، نه به خاطر تاريکى آن، بلکه بر اثر شدّت نورانيّت آن است; آنجا که خورشيد - که ستاره متوسّطى از ميليونها ستاره در کهکشان ماست - اين چنين باشد وضع ذات بى مثال حق روشن است. و به تعبير ديگر: انسان هر چه نزديکتر مى شود، آن چنان غرق نور و عظمت او مى گردد که به عجز و ناتوانى خود، بيشتر اعتراف مى کند!
ولى اين بدان معنا نيست که ما قايل به تعطيل ذات و صفات باشيم و بگوييم، ما مطلقاً نمى توانيم خدا را بشناسيم; بلکه آنقدر آثار علم و قدرت، و ذات و صفات او، جهان هستى را پر کرده که همه جا او را مى بينيم و همه جا نداى تسبيح او را مى شنويم; هر چند علم ما يک علم اجمالى است، نه تفصيلى.
✔️ پایان " بخش" دوم
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
☀️پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
العِبادَةُ عَشرَةُ أجزاءٍ تِسعَةُ أجزاءٍ في طَلَبِ الحَلالِ
عبادت ده جزء دارد، كه نُه جزء آن طلب [روزى] حلال است
ميزان الحكمه جلد۴ صفحه ۴۴۴
@Nahjolbalaghe2
15.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ احترام به پدر و مادر
🎥 استاد دارستانی
@Nahjolbalaghe2
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: دویست و شصت و هفت
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﻭ ﮔﻮﻳﺪ (ﺳﺨﻦ ﻓﺮﻏﺎﻧﻲ ﺍﺳﺖ): ﻭ ﺍﻣﺎ ﺳﻬﻢ (ﻭ ﺑﻬﺮﻩ) ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﻛﺮﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺟﻬﻪ ﺍﺯ ﻋﻠﻢ ﻭ ﻛﺸﻒ ﻭ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻦ ﺍﺯ ﻣﺸﻜﻠﺎﺕ ﺳﺨﻦ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﻛﺘﺎﺏ ﻛﺮﻳﻢ (ﻗﺮﺁﻥ) ﻛﻪ ﺧﺎﺻﻪ ﺗﺮﻳﻦ ﻣﻌﺠﺰﺍﺕ (ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ) ﺍﺳﺖ ﺑﻮﺍﺿﺢ ﺗﺮﻳﻦ ﺑﻴﺎﻥ ﺑﺴﺒﺐ (ﺍﻣﺘﻴﺎﺯ ﻭ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭﻳﺴﺖ) ﻛﻪ (ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﺑﺴﺒﺐ ﻗﻮﻝ (ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ): " ﺍﻧﺎ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺍﻟﻌﻠﻢ ﻭ ﻋﻠﻲ [ ﺻﻔﺤﻪ 382] ﺑﺎﺑﻬﺎ " ﻭ ﺑﻘﻮﻝ ﺁﻧﺠﻨﺎﺏ: " ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ " ﺑﺪﺍﻥ ﻧﺎﻳﻞ ﻭ ﻣﻔﺘﺨﺮ ﮔﺸﺖ، ﺑﺎ ﻓﻀﺎﻳﻞ ﺑﻲ ﺷﻤﺎﺭ ﺩﻳﮕﺮ. 8- ﻋﻠﺎﺀ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺍﺑﻮ ﺍﻟﻤﻜﺎﺭﻡ ﺳﻤﻨﺎﻧﻲ، ﺑﻴﺎﺿﻲ، ﻣﻜﻲ، ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 736 ﺩﺭ " ﺍﻟﻌﺮﻭﻩ ﺍﻟﻮﺛﻘﻲ " ﮔﻮﻳﺪ: ﻭ (ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ
ﺁﻟﻪ) ﺑﻌﻠﻲ- ﺑﺮ ﺍﻭ ﺑﺎﺩ ﺩﺭﻭﺩ ﻭ ﺩﺭﻭﺩ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﮔﺮﺍﻣﻲ- ﻓﺮﻣﻮﺩ: " ﺍﻧﺖ ﻣﻨﻲ ﺑﻤﻨﺰﻟﻪ ﻫﺎﺭﻭﻥ ﻣﻦ ﻣﻮﺳﻲ ﻭ ﻟﻜﻦ ﻟﺎ ﻧﺒﻲ ﺑﻌﺪﻱ " ﻭ ﺩﺭ ﻏﺪﻳﺮﺧﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺣﺠﻪ ﺍﻟﻮﺩﺍﻉ (ﻣﺸﺮﻑ) ﺑﺮ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺍﺯ ﻣﻬﺎﺟﺮ ﻭ ﺍﻧﺼﺎﺭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﺷﺎﻧﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻓﺮﻣﻮﺩ: " ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ، ﺍﻟﻠﻬﻢ ﻭﺍﻝ ﻣﻦ ﻭﺍﻟﺎﻩ، ﻭ ﻋﺎﺩ ﻣﻦ ﻋﺎﺩﺍﻩ " ﻭ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺜﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻠﻤﺎﺀ ﺣﺪﻳﺚ ﻋﻤﻮﻣﺎ) ﺑﺮ ﺻﺤﺖ ﺁﻥ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺍﻭ (ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﺁﻗﺎ ﻭ ﺳﺮﻭﺭ ﺍﻭﻟﻴﺎﺀ ﮔﺮﺩﻳﺪ، ﻭ ﻗﻠﺐ ﺍﻭ ﺑﺮ ﻗﻠﺐ ﻣﺤﻤﺪ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺘﺤﻴﻪ ﻭ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﻮﺩ، ﻭ ﺑﺎﻳﻦ ﺳﺮ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺳﺮﻭﺭ ﺻﺪﻳﻘﻴﻦ ﺭﻓﻴﻖ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻏﺎﺭ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺍﺳﺖ ﺍﺑﻮﺑﻜﺮ ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺍﺑﺎ ﻋﺒﻴﺪﻩ ﺟﺮﺍﺡ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻃﻠﺐ ﺣﻀﻮﺭ ﺍﻭ (ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﺑﺎﻳﻦ ﮔﻔﺘﺎﺭ: ﺍﻱ ﺍﺑﺎ ﻋﺒﻴﺪﻩ، ﺗﻮ ﺍﻣﻴﻦ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺘﻲ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﻴﻔﺮﺳﺘﻢ ﺑﺴﻮﻱ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻫﻢ ﻃﺮﺍﺯ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﻛﺴﻴﻜﻪ ﺩﻳﺮﻭﺯ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻳﻢ (ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ)، ﺳﺰﺍﻭﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺑﺤﺴﻦ ﺍﺩﺏ ﺳﺨﻦ ﺑﮕﻮﺋﻲ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه کهف آیات ۱ تا ۵ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی سوره کهف همچون بعضى
📝تفسیر سوره مبارکه کهف آیات ۱ تا ۵
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️۲ ـ کتابى پابرجا و مستقیم و نگاهبان
قیّم (بر وزن سیّد) از ماده قیام گرفته شده و در اینجا به معنى پابرجا، ثابت و استوار است، علاوه بر آن، برپادارنده، حافظ و پاسدار کتب دیگر است.
و در عین حال ،معنى اعتدال، استقامت و خالى بودن از هر گونه اعوجاج و کژى را نیز مى رساند.
این کلمه که به عنوان وصفى براى قرآن، بعد از توصیف به عدم اعوجاج در آیات فوق، آمده است، هم تأکیدى است بر استقامت و اعتدال قرآن و خالى بودن از هر گونه ضد و نقیض، هم اشاره اى است به جاودانى بودن این کتاب بزرگ آسمانى و هم الگو بودن براى حفظ اصالت ها و اصلاح کژى ها و پاسدارى از احکام خداوند و عدالت و فضیلت بشر.
این صفت (قیّم) در واقع اشتقاقى است از صفت قیّومیت پروردگار که: به مقتضاى آن خداوند حافظ و نگاهبان همه موجودات و اشیاء جهان است: ما به تو قائم چو تو قائم بذات !
قرآن که کلام خدا است نیز همین حال را دارد.
قابل توجه این که: توصیف به قیّم در آیات قرآن کراراً در مورد آئین اسلام آمده است، و حتى به پیامبر(صلى الله علیه وآله) دستور داده شده است: خود را هماهنگ با دین قیّم و صاف و مستقیم سازد (فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ الْقَیِّمِ).(۱)
آنچه در بالا، در تفسیر قیّم گفته شد، معنى جامعى است که تفسیرهاى مختلف همه مفسران را در برمى گیرد: چه این که:
بعضى آن را به معنى کتابى که هرگز نسخ نمى شود، تفسیر کرده اند.
بعضى به معنى حافظ کتب پیشین.
بعضى به معنى برپادارنده امور دین.
و بعضى به معنى کتابى که در آن اختلاف و تناقض نیست.
ولى همه این معانى در آن مفهوم جامع که گفتیم: جمع است.
بعضى از مفسران جمله لَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً را به معنى فصاحت الفاظ قرآن دانسته اند، در حالى که قیّماً را به معنى بلاغت و استقامت محتواى آن گرفته اند(۲) اما دلیل روشنى بر این تفاوت در دست نیست، و بیشتر به نظر مى رسد این دو، تأکید یکدیگر باشد، با این تفاوت که قیّم مفهوم گسترده ترى دارد، یعنى علاوه بر مفهوم استقامت ذاتى، مفهوم پاسدارى، اصلاح و نگهدارى دیگران را نیز در برمى گیرد.(۳)
* * *
۳ ـ انحراف اعتقادى
در آیات فوق، پس از ذکر مسأله انذار به طور وسیع و مطلق، انذار، نسبت به کسانى بیان شده که: مخصوصاً براى خدا فرزندى قائل شده اند، این نشان مى دهد که این انحراف اهمیت خاصى دارد.
این انحراف اعتقادى، همان طورى که در بالا گفتیم، مخصوص مسیحیان نیست بلکه، یهود و مشرکان هم در آن شریک بودند، و تقریباً یک اعتقاد عمومى در محیط نزول قرآن به شمار مى رفت، و مى دانیم: چنین عقیده اى روح توحید را به کلّى از میان مى برد، خدا را در سر حدّ موجودات مادى و جسمانى قرار مى دهد، و داراى عواطف و احساسات بشرى، براى او شبیه و شریک قائل مى شود، و او را نیازمند مى شمرد، و به همین دلیل، مخصوصاً روى این مطلب انگشت گذارده شده است.
در سوره یونس آیه ۶۸ مى خوانیم: قالُوا اتَّخَذَ اللّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ هُوَ الْغَنِیُّ: آنها گفتند: خداوند براى خود فرزندى انتخاب کرده در حالى که او غنى و بى نیاز است .
و در سوره مریم آیات ۸۸ تا ۹۱ مى خوانیم: وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً * لَقَدْ جِئْتُمْ شَیْئاً إِدّاً * تَکادُ السَّماواتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَ تَنْشَقُّ الاْ َرْضُ وَ تَخِرُّ الْجِبالُ هَدّاً * أَنْ دَعَوْا لِلرَّحْمنِ وَلَداً:
آنها گفتند: خداوند فرزندى انتخاب کرده است * شما سخنى بسیار ناموزون، سخت و سنگین آورده اید * نزدیک است آسمان ها از هم بشکافد، زمین پاره شود و کوه ها فرو ریزند * چرا که براى خدا فرزندى قائل شده اند .
این تعبیر، فوق العاده شدید، دلیل بر آن است که عواقب شوم این اعتقاد ناموزون، بسیار وسیع و گسترده مى باشد، و در واقع چنین است; چرا که نتیجه آن، خدا را از اوج عظمتش فرود آوردن و در سر حدّ موجودات پست مادى قرار دادن است.(۴)
✍پی نوشت:
۱ ـ روم، آیه ۴۳.
۲ ـ روح المعانى ، جزء ۱۵، ذیل آیه مورد بحث.
۳ ـ قیّم از نظر ترکیب نحوى حال است و عامل آن أنزل مى باشد.
۴ ـ درباره مسأله تثلیث و اعتقاد به فرزندى خدا در مورد حضرت مسیح(علیه السلام)، در جلد ۴ تفسیر نمونه ، صفحه ۲۲٠ به بعد، مشروحاً سخن گفته ایم.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2