eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : ✅🌷شنبه، سه‌شنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها ✅🌹یکشنبه‌، دوشنبه وچهار‌شنبه‌ شرح 🌴حکمتها ✅☫روزانه‌تفسیر قرآن‌‌☫ ✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️ لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783 ✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه کهف آیات ۲۱ تا ۲۴ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️در اینجا نزاع
📝تفسیر سوره مبارکه کهف آیات ۲۱ تا ۲۴ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی آیه بعد، یک دستور کلّى به پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى دهد که: هرگز نگو من فلان کار را فردا انجام مى دهم (وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیْء إِنِّی فاعِلٌ ذلِکَ غَداً). * * * مگر این که: خدا بخواهد (إِلاّ أَنْ یَشاءَ اللّهُ). یعنى در رابطه با اخبار آینده، و تصمیم بر انجام کارها، حتماً جمله ان شاء اللّه را اضافه کن; چرا که: اوّلاً: تو هرگز مستقل در تصمیم گیرى نیستى و اگر خدا نخواهد، هیچ کس توانائى بر هیچ کارى را ندارد. بنابراین، براى این که: ثابت کنى نیروى تو از نیروى لا یزال او است، و قدرتت وابسته به قدرت او جمله ان شاء اللّه: اگر خدا بخواهد را حتماً به سخنت اضافه کن. ثانیاً: خبر دادن قطعى براى انسان که قدرتش محدود است و احتمال ظهور موانع مختلف مى رود، صحیح و منطقى نیست، و چه بسا دروغ از آب در آید، مگر این که: با جمله ان شاء اللّه همراه باشد. بعضى از مفسران احتمال دیگرى در تفسیر آیه فوق گفته اند، و آن این که: منظور نفى استقلال انسان در کارها است، مفهوم آیه چنین است: تو نمى توانى بگوئى من فلان کار را فردا انجام خواهم داد، مگر خدا بخواهد . البته لازمه این سخن، آن است که: اگر جمله ان شاء اللّه را بیفزائیم، سخن کامل خواهد بود، اما این لازمه جمله است، نه متن، آن چنان که در تفسیر اول گفته شد.(۱) شأن نزولى را که در مورد آیات فوق، نقل کردیم تفسیر اول را تأیید مى کند، زیرا پیامبر(صلى الله علیه وآله) بدون ذکر ان شاء اللّه به کسانى که پیرامون اصحاب کهف و مانند آن سؤال کرده بودند، قول توضیح و جواب داد، به همین جهت، مدتى وحى الهى به تأخیر افتاد، تا به پیامبر(صلى الله علیه وآله) در این زمینه هشدار داده شود، و سرمشقى براى همه مردم باشد. سپس، در تعقیب این جمله، قرآن مى گوید: هنگامى که یاد خدا را فراموش کردى بعد که متوجه شدى، پروردگارت را به خاطر بیاور (وَ اذْکُرْ رَبَّکَ إِذا نَسِیتَ). اشاره به این که: اگر به خاطر فراموشى، جمله ان شاء اللّه را به سخنانى که از آینده خبر مى دهى، نیفزائى هر موقع به یادت آمد فوراً جبران کن، و بگو ان شاء اللّه ، که این کار گذشته را جبران خواهد کرد. و بگو امیدوارم پروردگارم مرا به راهى روشن تر از این هدایت کند (وَ قُلْ عَسى أَنْ یَهْدِیَنِ رَبِّی لاِ َقْرَبَ مِنْ هذا رَشَداً). * * * نکته ها: ۱ ـ رجماً بالغیب رجم در اصل، به معنى سنگ یا پراندن سنگ است، سپس به هر نوع تیراندازى اطلاق شده است، و گاه به معنى کنائى متهم ساختن یا قضاوت به ظن و گمان استعمال مى شود. و کلمه بالغیب تأکیدى بر این معنا است، یعنى: غائبانه قضاوت بى مأخذ درباره چیزى کردن. این تعبیر، شبیه همان چیزى است که در فارسى مى گوئیم: تیر در تاریکى انداختن و از آنجا که انداختن تیر در تاریکى غالباً به هدف اصابت نمى کند، این نوع قضاوت ها غالباً درست از آب در نمى آید. * * * ۲ ـ واو در جمله وَ ثامِنُهُمْ کَلْبُهُمْ در آیات فوق، جمله رابِعُهُمْ کَلْبُهُمْ و سادِسُهُمْ کَلْبُهُمْ هر دو بدون واو آمده است، در حالى که جمله وَ ثامِنُهُمْ کَلْبُهُمْ با واو شروع مى شود. از آنجا که تمام تعبیرات قرآن، حتماً داراى نکته اى است، مفسران در معنى این واو سخن فراوان گفته اند. شاید بهترین تفسیر، این باشد که: این واو اشاره به آخرین سخن، و آخرین حرف است، چنان که در ادبیات امروز نیز اخیراً این تعبیر معمول شده که هنگام برشمردن چیزى، تمام افراد آن بحث را بدون واو ذکر مى کنند، اما آخرین آنها حتماً با واو خواهد بود، مثلاً مى گوئیم: زید، عمر، حسن و محمّد آمدند این واو اشاره به پایان کلام و بیان آخرین مصداق و موضوع است. این سخن از مفسر معروف ابن عباس نقل شده، و بعضى از مفسران دیگر آن را تأیید کرده و ضمناً خواسته است از همین کلمه واو ، تأییدى براى این که: عدد واقعى اصحاب کهف عدد هفت بوده است استفاده کند; زیرا قرآن پس از بیان گفته هاى بى اساس دیگران، عدد حقیقى آنها را در پایان بیان کرده است. ✍ پی نوشت: ۱ ـ باید توجه داشت، بنابر تفسیر اول، باید جمله اى در تقدیر گرفته شود، جمله أَنْ تَقُول و در تقدیر چنین مى شود الا ان تقول ان شاء اللّه ، اما مطابق تفسیر دوم تقدیرى لازم نیست. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۴۹ ✅ یازده پند اخلاقی ↩️مرحوم علامه مجلسى نيز در بحارالانوار رواياتى در اين زم
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۵۰ 🔴 نشانه هاى ظالم: امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه نشانه هاى ظالمان و ستمگران را روشن مى سازد و نشان مى دهد كه ظالم، تنها كسى نيست كه حق ديگران را ببرد و آنها را در فشار قرار دهد، بلكه ظالم معناى وسيعى دارد كه سه نشانه آن را امام عليه السلام بيان فرموده است. البته كسانى كه هر سه نشانه در آنها باشد در مرحله بالاى ظلم و ستم قرار دارند؛ ولى هر يك از اين سه نشانه نيز به تنهايى مى تواند دليل بر ظالم بودن باشد. نخست مى فرمايد: «ظالم سه نشانه دارد (نشانه اول اينكه) به مافوق خود از طريق نافرمانى ستم مى كند»؛ (لِلظَّالِمِ مِنَ آلرِّجَالِ ثَلاَثُ عَلاَمَاتٍ: يَظْلِمُ مَنْ فَوْقَهُ بِالْمَعْصِيَةِ). غالباً مردم وصف ظالم را براى چنين شخصى به كار نمى برند، بلكه او را عاصى و نافرمان مى دانند؛ ولى هرگاه آن را درست بشكافيم مى بينيم داشتن چنين خصلتى ظلم است. نه تنها از اين جهت كه ظلم معناى وسيعى دارد و هرچيزى كه در غير محل قرار دهند نوعى ظلم محسوب مى شود، بلكه ازاينرو كه واقعآ ظلم و ستم بر شخص مافوق است، زيرا ابهت او را دَرهم مى شكند وديگران را به او جسور مى سازد و به مديريت و فرماندهى او لطمه وارد مى كند وچه ظلم وستمى از اين بدتر كه انسان مدير و مدبرى را در كار خود تضعيف يا فلج كند. آنگاه در بيان دومين نشانه ظالم، مى فرمايد: «با قهر و غلبه، به زيردستان خويش ستم مى كند»؛ (وَمَنْ دُونَهُ بِالْغَلَبَةِ). مصداق روشن ستم همين است كه انسان درباره زيردستانش موازين عدالت را رعايت نكند، حقوق آنها را محترم نشمرد، در ميان آنها تبعيض قائل شود، بيش از آنچه در توان دارند از آنها كار بخواهد، سوابق خدمت آنها را فراموش كند، درمشكلات به فكر آنها نباشد و يا حتى بعد از وفاتشان از آنها يادى نكند. همه اينها مصداقهايى براى ستم نسبت به زيردستان است و هركدام مى تواند نشانه اى باشد. حضرت در سومين نشانه مى فرمايد: «و جمعيت ستمگران را پشتيبانى مى كند»؛ (وَيُظَاهِرُ الْقَوْمَ الظَّلَمَةَ). همكارى با ظالمان و ستمگران در هر مرحله كه باشد نوعى ظلم محسوب مى شود و به همين دليل معاونت ظلمه يكى از گناهان بزرگ در اسلام شمرده شده است و حتى در روايتى مى خوانيم: «إِذَا كَانَ يوْمُ الْقِيامَةِ نَادَى مُنَادٍ أَينَ الظَّلَمَةُ وَأَعْوَانُ الظَّلَمَةِ وَأَشْبَاهُ الظَّلَمَةِ حَتَّى مَنْ بَرَى لَهُمْ قَلَماً وَلاقَ لَهُمْ دَوَاةً قَالَ فَيجْتَمِعُونَ فِى تَابُوتٍ مِنْ حَدِيدٍ ثُمَّ يرْمَى بِهِمْ فِى جَهَنَّمَ؛ هنگامى كه روز قيامت فرا مى رسد ندا كننده اى ندا مى دهد: ظالمان و كمككاران آنها و شبيهان آنها كجا هستند؟ حتى كسى كه قلمى براى آنها تراشيده و يا دوات آنها را براى نوشتن فرمان ظلم آماده كرده همه آنها را جمع مى كنند و در تابوتى از آهن مى نهند سپس آنها را به جهنّم پرتاب خواهند كرد». روايات در اين زمينه بسيار است كه در كتب حديث و كتب فقهى در باب «اعانت ظالم» ذكر شده است. در حديث ديگرى كه در كتاب وسائل الشيعه از رسول خدا صلي الله عليه وآله آمده است مى خوانيم: «مَنْ مَشَى إِلَى ظَالِمٍ لِيعِينَهُ وَهُوَ يعْلَمُ أَنَّهُ ظَالِمٌ فَقَدْ خَرَجَ مِنَ الاِْسْلام؛ كسى كه به سوى ستمگرى برود تا به او كمك كند در حالى كه مى داند او ظالم است، از اسلام (راستين) خارج شده است». اين سه نشانه كه امام عليه السلام براى ظالم ذكر كرده در بسيارى از موارد لازم وملزوم يكديگرند و گاه ممكن است از هم جدا شوند و هركدام نشانه مستقلى محسوب گردند. ممكن است كسى با ظالمان همكارى كند اما به زيردستانش ظلم نكند ويا توانايى آن را نداشته باشد. يا نسبت به بالادست خود عصيان كند؛ اما نسبت به كسانى كه زيردست او هستند ستم روا مدارد. به هر حال هركدام نشانه اى است براى شناخت ظالمان و اگر هر سه در يك فرد جمع شوند وى مصداق اتم ظالم و ستمگر است. اين تعبيرات نشان مى دهد كه اسلام با ظلم و ستم در هر چهره و هر مرحله وهر شكلى كه باشد مخالف است. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃💐پیامبراڪرم(ص)💐🍃 🌹فرزندانتان را زیاد ببوسید ، بہ راستے ڪه براے هر بوسه شما در بهشت ، درجہ اے است ڪہ مسافتش 500 سال است🌹 📚روضه الواعظين ج۲ ص۲۶۹ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: دویست و هشتاد و دو 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﺩﺭ ﺑﺴ
📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: دویست و هشتاد و سه 🔷 🔸 ﺍﻧﺘﻘﺎﺩ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻛﺜﻴﺮ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻏﺪﻳﺮ ﺍﻛﻨﻮﻥ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺑﺮ ﺗﻮ (ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﺍﺭﺟﻤﻨﺪ) ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻭ ﻣﺪﻟﻞ ﺷﺪ، ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻴﺎ ﺗﺎ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺍﺑﻦ ﻛﺜﻴﺮ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﻴﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻥ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﮔﻔﺘﻪ: ﻭ ﭼﻨﻴﻦ ﭘﻨﺪﺍﺷﺘﻪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﻭ ﺑﻠﻜﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﺍﺳﺖ ﺑﺎﺳﺘﻨﺎﺩ ﺭﻭﺍﻳﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺣﺎﻛﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻋﺮﻓﻪ ﻣﻮﺳﻢ ﺣﺠﻪ ﺍﻟﻮﺩﺍﻉ ﻧﺎﺯﻝ ﮔﺮﺩﻳﺪﻩ ﻭ ﺭﺍﺳﺘﻲ ﺟﺎﻱ ﺷﮕﻔﺘﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﺴﻲ ﻗﻄﻊ ﺣﺎﺻﻞ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺑﻮﺩﻥ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﻭ ﺩﻭ ﺩﺳﺘﻪ (ﺍﺯ ﺭﺍﻭﻳﺎﻥ) ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﻣﺘﻌﺎﺭﺿﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺩﺭ ﺻﺤﺖ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮﻧﺪ ﻛﺎﺵ ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻛﻔﻪ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺣﺪﻳﺚ (ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ) ﻣﺎ ﻛﺪﺍﻡ ﻣﺮﺟﺢ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺻﺤﺖ ﺁﻧﺮﺍ ﺗﺮﺟﻴﺢ ﺩﻫﺪ ﻭ ﭼﻪ ﺍﻣﺮﻱ ﻛﻔﻪ ﺟﺎﻧﺐ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺭﺍ ﺳﺒﻚ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﻣﻮﺟﺐ ﻋﺪﻡ ﺍﻋﺘﺪﺍﻝ ﺩﺭ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﮔﺮﺩﻳﺪﻩ؟ ﺑﺎ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻣﻌﺎﺭﺿﻪ ﺍﺑﻦ ﻛﺜﻴﺮ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ ﮔﻔﺘﺎﺭﺵ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺟﺎﻧﺐ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺨﺎﻟﻔﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﺎ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻧﺰﻭﻝ ﺁﻳﻪ ﻛﺮﻳﻤﻪ ﺛﺎﺑﺖ ﻧﻤﻮﺩﻳﻢ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﻭ ﺁﻳﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﭘﻨﺪﺍﺭ ﺍﺑﻦ ﻛﺜﻴﺮ ﻣﺠﻮﺯﻱ ﭘﺴﻨﺪﻳﺪﻩ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﻭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻧﺒﺎﺀ ﻋﻈﻴﻢ (ﺍﻣﺮ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﻭ ﺍﻣﺎﻣﺖ) ﻣﻨﺤﺮﻑ ﻭ ﺟﺪﺍ ﺳﺎﺯﺩ؟ ﺍﮔﺮ ﻧﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ؟ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺑﻦ ﻛﺜﻴﺮ ﻫﻢ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﻛﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﺒﻂ ﺍﺑﻦ ﺟﻮﺯﻱ ﺩﺭ ﺗﺬﻛﺮﻩ ﺍﺵ ﺹ 18 ﺍﻭ ﻫﻢ ﻧﺰﻭﻝ ﺁﻳﻪ ﺭﺍ ﺩﻭ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺩﻫﺪ ﻛﻤﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ (ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻧﺰﻭﻝ) ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺴﻤﻠﻪ ﻭ ﺁﻳﺎﺕ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﻴﺶ (ﺻﻔﺤﻪ 157 (ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻳﻢ ﻭﺍﻗﻊ ﺷﺪﻩ، ﺍﺑﻦ ﻛﺜﻴﺮ ﺭﺍ ﺷﺒﻬﻪ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 5 ﺗﺎﺭﻳﺨﺶ ﺩﺭ ﺹ 214 ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ، ﺩﺍﻳﺮ ﺑﺘﺎﻳﻴﺪ ﺩﺭ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﺣﺪﻳﺚ ﺷﺒﻬﻪ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﭘﻨﺪﺍﺭ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺭﻭﺯ ﻏﺪﻳﺮ (ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻣﺰﺑﻮﺭ) ﺍﮔﺮ ﻣﻌﺎﺩﻝ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎ ﺭﻭﺯﻩ ﺷﺼﺖ ﻣﺎﻩ ﻣﺴﺘﻠﺰﻡ ﺍﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﺴﺘﺤﺐ ﺑﺮ ﻭﺍﺟﺐ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﻭ ﻓﻀﻴﻠﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺯﻳﺮﺍ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺭﻭﺯﻩ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺎﻩ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ ﺛﻮﺍﺏ ﺁﻥ ﻣﻌﺎﺩﻝ ﺑﺎ ﺩﻩ ﻣﺎﻫﺴﺖ، ﻭ ﺍﻳﻦ (ﺗﻔﺎﻭﺕ) ﺑﻲ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﻭ ﻧﺎﺭﻭﺍ ﻭ ﺑﺎﻃﻞ ﺍﺳﺖ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا