#در_محضر_اهل_بیت
☀️ حضرت امام باقر (علیه السلام) :
☘ آخرت ، سرای ماندن است و دنیا سرای رفتن و نیست شدن ؛ اما اهل دنیا اهل غفلت اند.
📚 کافی، ج ۲، ص۱۳۳
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موعظه
🔴 نگاه به نامحرم »« بی حجابی »
🎥 استاد دارستانی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: دویست و نود یک 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺵ ﻭ ﻛﺎﺭ ﺩﻭﻟﺖ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: دویست و نود دو
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﺳﺨﻦ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻳﻦ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﻳﻦ " ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺍﻥ ﺍﺣﺪﺍ ﻟﺎ ﻳﺒﻠﻎ ﻣﻦ ﺷﻜﺮﻙ ﻏﺎﻳﻪ ﺍﻟﺎ ﺣﺼﻞ ﻋﻠﻴﻪ ﻣﻦ ﺍﺣﺴﺎﻧﻚ ﻣﺎ ﻳﻠﺰﻣﻪ ﺷﻜﺮﺍ ﻭ ﻟﺎ ﻳﺒﻠﻎ ﻣﺒﻠﻐﺎ ﻣﻦ ﻃﺎﻋﺘﻚ ﻭ ﺍﻥ ﺍﺟﺘﻬﺪ ﺍﻟﺎ ﻛﺎﻥ ﻣﻘﺼﺮﺍ ﺩﻭﻥ ﺍﺳﺘﺤﻘﺎﻗﻚ ﺑﻔﻀﻠﻚ ﻓﺎﺷﻜﺮ ﻋﺒﺎﺩﻙ ﻋﺎﺟﺰ ﻋﻦ ﺷﻜﺮﻙ ﻭ ﺍﻋﺒﺪﻫﻢ ﻣﻘﺼﺮ ﻋﻦ ﻃﺎﻋﺘﻚ، ﻟﺎ ﻳﺠﺐ ﻟﺎﺣﺪ ﺍﻥ ﺗﻐﻔﺮ ﻟﻪ ﺑﺎﺳﺘﺤﻘﺎﻗﻪ، ﻭ ﻟﺎ ﺍﻥ ﺗﺮﺿﻲ ﻋﻨﻪ ﺑﺎﺳﺘﻴﺠﺎﺑﻪ، ﻓﻤﻦ ﻏﻔﺮﺕ ﻟﻪ ﻓﺒﻄﻮﻟﻚ ﻭ ﻣﻦ ﺭﺿﻴﺖ ﻋﻨﻪ ﺑﻔﻀﻠﻚ، ﺗﺸﻜﺮ ﻳﺴﻴﺮ ﻣﺎ ﺷﻜﺮﺕ ﺑﻪ، ﻭ ﺗﺜﻴﺐ ﻋﻠﻲ ﻗﻠﻴﻞ ﻣﺎ ﺗﻄﺎﻉ ﻓﻴﻪ، ﺣﺘﻲ ﻛﺎﻥ ﺷﻜﺮ ﻋﺒﺎﺩﻙ ﺍﻟﺬﻱ ﺍﻭﺟﺒﺖ ﻋﻠﻴﻪ ﺛﻮﺍﺑﻬﻢ ﻭ ﺍﻋﻈﻤﺖ ﻋﻨﻪ ﺟﺰﺍﺋﻬﻢ ﺍﻣﺮ ﻣﻠﻜﻮﺍ ﺍﺳﺘﻄﺎﻋﻪ ﺍﻟﺎﻣﺘﻨﺎﻉ ﻣﻨﻪ ﺩﻭﻧﻚ ﻓﻜﺎﻓﻴﺘﻬﻢ، ﺍﻭ ﻟﻢ ﻳﻜﻦ ﺳﺒﺒﻪ ﺑﻴﺪﻙ ﻓﺠﺎﺯﻳﺘﻬﻢ، ﺑﻞ ﻣﻠﻜﺖ ﻳﺎ ﺍﻟﻬﻲ ﺍﻣﺮﻫﻢ، ﻗﺒﻞ ﺍﻥ ﻳﻤﻠﻜﻮﺍ ﻋﺒﺎﺩﺗﻚ، ﻭ ﺍﻋﺪﺩﺕ ﺛﻮﺍﺑﻬﻢ ﻗﺒﻞ ﺍﻥ ﻳﻔﻴﻀﻮﺍ ﻓﻲ ﻃﺎﻋﺘﻚ، ﻭ ﺫﻟﻚ ﺍﻥ ﺳﻨﺘﻚ ﺍﻟﺎﻓﻀﺎﻝ، ﻭ ﻋﺎﺩﺗﻚ ﺍﺣﺴﺎﻥ، ﻭ ﺳﺒﻴﻚ ﺍﻟﻌﻔﻮ، ﻓﻜﻞ ﺍﻟﺒﺮﻳﻪ ﻣﻌﺘﺮﻓﻪ ﺑﺎﻧﻚ ﻏﻴﺮ ﻇﺎﻟﻢ ﻟﻤﻦ ﻋﺎﻗﺒﺖ، ﻭ ﺷﺎﻫﺪﻩ ﺑﺎﻧﻚ ﻣﺘﻔﺼﻞ ﻋﻠﻲ ﻣﻦ ﻋﺎﻓﻴﺖ، ﻭ ﻛﻞ ﻣﻘﺮ ﻋﻠﻲ ﻧﻔﺴﻪ ﺑﺎﻟﺘﻘﺼﻴﺮ ﻋﻤﺎ ﺍﺳﺘﻮﺟﺒﺖ، ﻓﻠﻮ ﻟﺎ ﺍﻥ ﺍﻟﺸﻴﻄﺎﻥ ﻳﺨﺘﺪﻋﻬﻢ ﻋﻦ ﻃﺎﻋﺘﻚ، ﻣﺎ ﻋﺼﺎﻙ ﻋﺎﺹ، ﻭ ﻟﻮ ﻟﺎ ﺍﻧﻪ ﺻﻮﺭ ﻟﻬﻢ ﺍﻟﺒﺎﻃﻞ ﻓﻲ ﻣﺜﺎﻝ ﺍﻟﺤﻖ، ﻣﺎ ﺿﻞ ﻋﻦ ﻃﺮﻳﻘﻚ ﺿﺎﻝ، ﻓﺴﺒﺤﺎﻧﻚ ﻣﺎ ﺍﺑﻴﻦ ﻛﺮﻣﻚ ﻓﻲ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﻣﻦ ﺍﻃﺎﻋﻚ ﺍﻭ ﻋﺼﺎﻙ، ﺗﺸﻜﺮ ﻟﻠﻤﻄﻴﻊ ﻣﺎ
ﺍﻧﺖ ﺗﻮﻟﻴﺘﻪ ﻟﻪ، ﻭ ﺗﻤﻠﻲ ﻟﻠﻌﺎﺻﻲ ﻓﻴﻤﺎ ﺗﻤﻠﻚ ﻣﻌﺎﺟﻠﺘﻪ ﻓﻴﻪ ﺍﻋﻄﻴﺖ ﻛﻠﺎ ﻣﻨﻬﻤﺎ ﻣﺎ ﻟﻢ ﻳﺠﺐ ﻟﻪ، ﻭ ﺗﻔﻀﻠﺖ ﻋﻠﻲ ﻛﻞ ﻣﻨﻬﻤﺎ ﺑﻤﺎ ﻳﻘﺼﺮ ﻋﻤﻠﻪ ﻋﻨﻪ، ﻭ ﻟﻮ ﻛﺎﻓﺎﺕ ﺍﻟﻤﻄﻴﻊ ﻋﻠﻲ ﻣﺎ ﺍﻧﺖ ﺗﻮﻟﻴﺘﻪ ﻟﺎ ﻭ ﺷﻚ ﺍﻥ ﻳﻔﻘﺪ ﺛﻮﺍﺑﻚ. ﻭ ﺍﻥ ﺗﺰﻭﻝ ﻋﻨﻪ ﻧﻌﻤﺘﻚ، ﻭ ﻟﻜﻨﻚ ﺑﻜﺮﻣﻚ ﺟﺎﺯﻳﺘﻪ ﻋﻠﻲ ﺍﻟﻤﺪﻩ ﺍﻟﻘﺼﻴﺮﻩ ﺍﻟﻔﺎﻧﻴﻪ [ ﺻﻔﺤﻪ 405] ﺑﺎﻟﻤﺪﻩ ﺍﻟﻄﻮﻳﻠﻪ ﺍﻟﺨﺎﻟﺪﻩ، ﻭ ﻋﻠﻲ ﺍﻟﻐﺎﻳﻪ ﺍﻟﺰﺍﺋﻠﻪ ﺑﺎﻟﻐﺎﻳﻪ ﺍﻟﻤﺪﻳﺪﻩ ﺍﻟﺒﺎﻗﻴﻪ، ﺛﻢ ﻟﻢ ﺗﺴﻤﻪ ﺍﻟﻘﺼﺎﺹ ﻓﻴﻤﺎ ﺍﻛﻞ ﻣﻦ ﺭﺯﻗﻚ، ﺍﻟﺬﻱ ﻳﻘﻮﻱ ﺑﻪ ﻋﻠﻲ ﻃﺎﻋﺘﻚ، ﻭ ﻟﻢ ﺗﺤﻤﻠﻪ ﻋﻠﻲ ﺍﻟﻤﻨﺎﻗﺸﺎﺕ ﻓﻲ ﺍﻟﺎﻟﺎﺕ ﺍﻟﺘﻲ ﺗﺴﺒﺐ ﺑﺎﺳﺘﻌﻤﺎﻟﻬﺎ ﺍﻟﻲ ﻣﻐﻔﺮﺗﻚ ﻭ ﻟﻮ ﻓﻌﻠﺖ ﺫﻟﻚ ﺑﻪ ﻟﺬﻫﺐ ﺑﺠﻤﻴﻊ ﻣﺎ ﻛﺪﺡ ﻟﻪ، ﻭ ﺟﻤﻠﻪ ﻣﺎ ﺳﻌﻲ ﻓﻴﻪ، ﺟﺰﺍﺀ ﻟﻠﺼﻐﺮﻱ ﻣﻦ ﺍﻳﺎﺩﻳﻚ ﻭ ﻣﻨﻨﻚ، ﻭ ﻟﺒﻘﻲ ﺭﻫﻴﻨﺎ ﺑﻴﻦ ﻳﺪﻳﻚ ﺑﺴﺎﺋﺮ ﻧﻌﻤﻚ. ﻓﻤﺘﻲ ﻛﺎﻥ ﻳﺴﺘﺤﻖ ﺷﻴﺌﺎ ﻣﻦ ﺛﻮﺍﺑﻚ ﻟﺎﻣﺘﻲ ﺍﻟﺦ. ﺗﺮﺟﻤﻪ: ﺑﺎﺭ ﺧﺪﺍﻳﺎ، ﻛﺴﻲ ﺷﻜﺮ ﻭ ﺳﭙﺎﺱ ﺗﻮ ﺭﺍ (ﺩﺭ ﻗﺒﺎﻝ ﻣﻮﻫﺒﺘﻲ) ﺑﺎﻧﺠﺎﻡ ﻧﻤﻲ ﺭﺳﺎﻧﺪ ﻣﮕﺮ ﺷﻜﺮ ﻭ ﺳﭙﺎﺱ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺩﺭ ﻗﺒﺎﻝ ﺍﺣﺴﺎﻥ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻭﺍﺟﺐ ﺁﻳﺪ، ﻭ ﻛﺴﻲ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻃﺎﻋﺖ ﻭ ﺑﻨﺪﮔﻲ ﺗﻮ ﻫﺮ ﻗﺪﺭ ﻛﻮﺷﺶ ﻛﻨﺪ ﺑﺠﺎﺋﻲ ﻧﻤﻴﺮﺳﺪ ﺟﺰ ﺁﻧﻜﻪ ﻗﺼﻮﺭ ﻭ ﻧﺎﺭﺳﺎﺋﻲ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺍﺩﺍﺀ ﺣﻖ ﻓﻀﻞ ﺗﻮ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﮔﺮﺩﺩ، ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ، ﺷﺎﻛﺮﺗﺮﻳﻦ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺍﺩﺍﻱ ﺣﻖ ﺷﻜﺮﺕ ﻋﺎﺟﺰ ﻭ
ﻛﻮﺷﺎﺗﺮﻳﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯ ﺍﺩﺍﻱ ﺣﻖ ﺑﻨﺪﮔﻴﺖ ﻗﺎﺻﺮ ﺍﺳﺖ.
↩️ ادامه دارد..
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه کهف آیات ۲۵ تا ۲۷ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ واضح است مقدار
📝تفسیر سوره مبارکه کهف آیات ۲۵ تا ۲۷
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️ چندى قبل نیز، در جرائد اعلام شده بود که: در میان یخ هاى قطبى که به گواهى قشرهاى آن، مربوط به چند هزار سال قبل بوده، ماهى منجمدى پیدا شد، که پس از قرار دادن آن در آب ملایم، زندگى را از سر گرفت!! و در مقابل دیدگان حیرت زده ناظران، شروع به حرکت کرد!.
روشن است که حتى در حال انجماد دستگاه هاى حیاتى، همانند حال مرگ به طور کامل متوقف نمى گردند; زیرا در آن صورت بازگشت به حیات ممکن نبوده، بلکه فوق العاده کُند مى شود.
از مجموع این گفتگوها نتیجه مى گیریم که: متوقف ساختن، یا کُند کردن فوق العاده حیات، امکان پذیر است، و مطالعات مختلف علمى، امکان آن را از جهات گوناگون تأیید کرده است.
و در این حال، مصرف غذاى بدن، تقریباً به صفر مى رسد، و ذخیره ناچیز موجود در بدن، مى تواند براى زندگى بطىء آن در سال هاى دراز کافى باشد.
اشتباه نشود، هرگز نمى خواهیم جنبه اعجاز خواب اصحاب کهف را با این سخنان انکار کنیم، بلکه مى خواهیم آن را از نظر علمى به ذهن نزدیک نمائیم.
زیرا مسلماً خواب اصحاب کهف یک خواب عادى و معمولى، مانند خواب هاى شبانه ما نبوده است، خوابى بوده که جنبه استثنائى داشته است، بنابراین، جاى تعجب نیست که آنها (به اراده خداوند) در خواب طولانى فرو روند ، نه گرفتار کمبود غذا شوند، و نه ارگانیزم بدن آنها صدمه ببیند!
جالب این که: از آیات سوره کهف درباره سرگذشت آنها برمى آید که، طرز خواب آنها با خواب هاى معمولى فرق بسیار داشته است:
وَ تَحْسَبُهُمْ أَیْقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ ...لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَیْهِمْ لَوَلَّیْتَ مِنْهُمْ فِراراً وَ لَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْباً:
آنها چنان به نظر مى رسیدند که گویا بیدارند (چشمشان باز بود) اگر آنها را مشاهده مى کردى، از وحشت فرار مى نمودى و ترس، سراسر وجود تو را فرا مى گرفت .(۱۳)
این آیه، گواه بر آن است که آنها یک خواب عادى نداشته اند، بلکه خوابى شبیه حالت یک مرده ـ با چشم گشوده! ـ داشته اند.
به علاوه قرآن مى گوید: نور آفتاب، به درون غار آنها نمى تابید و با توجه به این که: غار آنها احتمالاً در یکى از ارتفاعات آسیاى صغیر، در منطقه سردى بوده، شرایط استثنائى خواب آنها واضح تر مى شود، از سوى دیگر، قرآن مى گوید:
وَ نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ الْیَمِینِ وَ ذاتَ الشِّمالِ:
ما آنها را به سوى راست و چپ برمى گردانیدیم .(۱۴)
و این نشان مى دهد که آنها در حال یک نواختى کامل نبوده اند، و عوامل مرموزى که هنوز براى ما ناشناخته مانده است! (سالى دو بار) آنها را به سمت راست و چپ مى گردانده است تا به ارگانیزم بدن آنها صدمه اى وارد نشود.
اکنون که این بحث علمى، به قدر کافى روشن شد، نتیجه گیرى از آن، در بحث معاد، نیاز به گفتگوى زیادى ندارد; زیرا بیدار شدن پس از آن خواب طولانى، بى شباهت به زنده شدن پس از مرگ، نیست و امکان و تحقق معاد را به ذهن نزدیک مى کند.(۱۵)
✍پی نوشت:
۱۳ ـ کهف، آیه ۱۸.
۱۴ ـ کهف، آیه ۱۸.
۱۵ ـ براى توضیح بیشتر در این زمینه ها به کتاب معاد وجهان پس از مرگ مراجعه فرمائید.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۵۲ ⚖ اعتدال در پرداختن به خانواده ⛔️ زياد خود را اسير آنها مكن: امام عليه الس
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۵۲
⚖اعتدال در پرداختن به خانواده
🔴 زیاد خود را اسیر آنها مکن
↩️ در حديثى كه علامه مجلسى؛ در بحارالانوار آورده مى خوانيم كه يكى از دوستان اميرمومنان عليه السلام از او تقاضاى مالى كرد. حضرت فرمود: بگذار سهم خود را از بيت المال دريافت دارم، با تو تقسيم مى كنم. عرض كرد: اين مقدار براى من كافى نيست (و چون مرد دنياپرستى بود و از بذل و بخشش بى حساب و كتاب معاويه خبر داشت) به سوى معاويه رفت. معاويه مال فراوانى به او داد. او نامه اى براى اميرمومنان على عليه السلام نوشت و حضرت را از اين ماجرا باخبر ساخت. (در واقع مى خواست بگويد: شما به تقاضاى من ترتيب اثر نداديد، دشمن شما انجام داد) امام عليه السلام در پاسخ نامه او چنين مرقوم فرمود: اما بعد از حمد و ثناى الهى، مالى كه در دست توست پيش از آن در دست ديگران بوده و بعد از تو نيز به دست ديگران مى رسد. چيزى نصيب تو مى شود كه براى آخرت خود ذخيره كرده باشى. تو بايد خود را بر نيازمندترين فرزندان خود مقدم دارى. سپس فرمود: «فَإِنَّمَا أَنْتَ جَامِعٌ لاَِحَدِ رَجُلَينِ إِمَّا رَجُلٍ عَمِلَ فِيهِ بِطَاعَةِ اللَّهِ فَسَعِدَ بِمَا شَقِيتَ وَإِمَّا رَجُلٍ عَمِلَ فِيهِ بِمَعْصِيةِ اللَّهِ فَشَقِى بِمَا جَمَعْتَ لَهُ وَلَيسَ مِنْ هَذَينِ أَحَدٌ بِأَهْلٍ أَنْ تُوْثِرَهُ عَلَى نَفْسِکَ...؛ زيرا تو براى يكى از دو كس اموال را جمع مى كنى (و بعد از خود مى گذارى) يا كسى كه با آن به اطاعت خدا مى پردازد در اين صورت او سعادتمند شده و تو محروم و بدبخت، و يا كسى است كه با آن معصيت الهى مى كند و او با اموالى كه تو جمع كرده اى شقاوتمند مى شود. هيچيك از اين دو صلاحيت ندارند كه او را بر خود مقدم دارى...».
مفهوم اين سخن اين نيست كه انسان به فكر تأمين زندگى همسر و فرزندان خود نباشد، بلكه اين گفته ناظر به حال كسانى است كه همه همّ و غم خود را صرف اين كار مى كنند و از هر طريقى كه امكان داشته باشد به جمع مال و ذخيره كردن براى همسر و فرزند مى پردازند و چه بسيارند كسانى كه در اواخر عمر خود به اشتباه خويش پى مى برند و مى بينند فرزندان آنها اموالشان را ميان خود تقسيم مى كنند و اعتنايى به پدر و نيازهاى او ندارند و گاهى ديده شده كه پدر را از خانه خود نيز بيرون مى اندازند و در اين حال سخت ترين شكنجه هاى روحى نصيب چنين كسانى مى شود كه اموال را براى چنان كسانى جمع آورى كرده اند.
در كتاب البيان و التبيين نوشته «جاحظ» چنين آمده است كه «عبدالله عتبة بن مسعود» زمينى داشت كه آن را به هشتاد هزار (دِرهم) فروخت (تا در كار خيرى مصرف كند). به او گفتند: خوب بود بخشى از اين مال را براى فرزندانت ذخيره مى كردى. او در پاسخ چنين گفت: من اين مال را براى خودم نزد خداى متعال ذخيره كردم و خداى متعال را براى فرزندانم ذخيره قرار مى دهم. يكى از شاعران فارسى زبان، كلام مولا را در اين گفتار حكيمانه در شعرش چنين خلاصه كرده است:
فرزند، بنده اى است خدا را غمش مخور تو كيستى كه به ز خدا بنده پرورى
گر صالح است گنج سعادت براى اوست ور طالح است رنج زيادى چرا برى؟
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2