18.Kahf.110.mp3
3.69M
📝 تفسیر صوتی سوره مبارکه کهف آیه ۱۰
🎙 مفسّر:
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۶۴ ❓سوال بیهوده ↩️ در حديث ديگرى آن حضرت مى فرمايد: «السُّؤالُ نِصْفُ العِلْمِ
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۶۵
🔷 راه خودسازی
✅ بهترين راه ادب آموزى خويشتن:
امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به سه نكته مهم اشاره كرده، نخست مى فرمايد: «فكر، آينه شفاف و درخشنده اى است»; (الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ).
هنگامى كه اشيا در مقابل آينه قرار مى گيرند و نور بر آن ها مى تابد، نور از اشيا بر مى خيزد و به آينه مى خورد و از آن بازمى گردد و به چشم انسان منتقل مى شود و از آن جا كه هر قسمتى از اشيا نور را به يك نحو منعكس مى كند تمام مشخصات آن شىء در چشم انسان منعكس مى شود، و جمله معروفى كه در تعريف فكر گفته اند: «الفكر حركة الى المبادىء ومن مبادىء الى المراد» فكر از دو حركت تشكيل مى شود: از مبادى به سوى مقصد حركت مى كند و از مقصد به سوى انسان، و حقايق اشيا را به او نشان مى دهد، مى تواند قابل تطبيق بر اين حركت دوگانه در مقابل آينه باشد. به هر حال خداوند لطف بزرگى در حق انسان كرده كه اين آينه شفاف تمام نماى حقايق را در اختيار او گذاشته مشروط بر اين كه
آن را به وسيله هوى و هوس ها، تعصب ها، پيش داورى هاى غلط، تقليدهاى كوركورانه و در يك كلمه موانع شناخت، تاريك و كدر نسازد و خود را از اين نعمت بزرگ الهى محروم ننمايد. و به گفته شاعر:
إذا المرء كانت له فكرة *** ففى كل شىء له عبرة
هنگامى كه انسان فكر آماده اى داشته باشد به هرچيز بنگرد درس عبرتى از آن مى آموزد.
در حديثى از اميرمؤمنان(عليه السلام) مى خوانيم: «إِذَا قَدَّمْتَ الْفِكْرَ فِى أَفْعَالِكَ حَسُنَتْ عَوَاقِبُكَ فِى كُلِّ أَمْر; اگر كارهاى خود را با فكر آغاز كنى پايان تمام كارهاى تو خوب خواهد بود».
در حديث ديگر از آن حضرت مى خوانيم: «ما ذَلَّ مَن أحسَنَ الفِكْرَ; كسى كه خوب بينديشد هرگز ذليل نمى شود».
در حديث ديگرى از امام مجتبى(عليه السلام) آمده است: «أوصيكم بتقوى الله و إدامةِ التفكّرِ فإنّ التّفَكّر أبو كُلِّ خير و أُمِّه; شما را به تقواى الهى و تداوم تفكر توصيه مى كنم زيرا فكر كردن، پدر و مادر همه نيكى هاست»
آنگاه امام(عليه السلام) به نكته دوم اشاره كرده، مى فرمايد: «حوادثِ عبرت انگيز، بيم دهنده و اندرزگوست»; (وَ الاِعْتِبَارُ مُنْذِرٌ نَاصِحٌ).
واژه «اعتبار» به معناى عبرت گرفتن است ولى در اين جا به معناى حوادث عبرت انگيز مى باشد. اين حوادث، بشير و نذير است; حوادثى كه عاقبت كار ظالمان و ستمگران را نشان مى دهد، بيم دهنده و انذاركننده است و حوادثى كه پايان كار عدالت پيشگان و نيكوكاران را نشان مى دهد بشير و اندرزگوست.
هنگامى كه از يك سو از آينه شفاف فكر استفاده گردد و از سوى ديگر از حوادث تاريخى و عبرت آموز پند گرفته شود به يقين انسان مى تواند در صراط مستقيم به سوى مقصد الهى پيش رود.
قرآن مجيد، هم به تفكر اهميت فراوان داده و در آيات زيادى انسان ها را به آن دعوت نموده و هم تاريخ عبرت انگيز پيشينيان را در سوره هاى مختلف بازگو كرده است تا اسباب تربيت انسان ها كامل گردد.
از آيات قرآن مجيد استفاده مى شود كه رابطه نزديكى ميان انديشيدن و عبرت گرفتن است. در آيه 176 سوره اعراف مى فرمايد: «(فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يتَفَكَّرُون); اين داستان ها را (براى آنها) بازگو كن، شايد بينديشند (وبيدار شوند)!».
اميرمؤمنان على(عليه السلام) در حديثى در غررالحكم مى فرمايد: «كَسْبُ العقلِ الاعتِبارُ وَالاستِظهارُ و كَسْبُ الجَهلِ الغَفلةُ و الاغترِارُ; عقل، عبرت مى گيرد و خود را با آن تقويت مى كند ولى جهل به غفلت و غرور وامى دارد».
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
#امام_زمان
☀️ امام صادق (علیه السلام) :
✍ برای امام مهدی غیبتی است حتمی که برای آشکار کردن علت آن اذن نداریم و آشکار نمی شود مگر بعد ظهور او ، همانگونه که حکمت کارهای خضر برای موسی آشکار نشد مگر هنگام جدایی.
📖 صراط مستقیم ، ج ۲ ، ص ۲۳۷
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موعظه
🎥 توی پول غلت میزنه ولی آرامش نداره!
یادمان شهدای مظلوم هویزه
#راهیان_نور
#شهدا
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و چهل و پنج 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ: 1- ﻭﺍﺣﺪﻱ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: سیصد و چهل و شش
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
11- ﺣﺎﻓﻆ ﺳﻴﻮﻃﻲ ﺩﺭ ﺩﺭﺍﻟﻤﻨﺜﻮﺭ ﺟﻠﺪ ﺳﻮﻡ ﺹ 218 ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺣﺎﻓﻆ ﺍﺑﻦ ﻣﺮﺩﻭﻳﻪ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺣﻔﺎﻅ ﻋﺒﺪﺍﻟﺮﺯﺍﻕ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺷﻴﺒﻪ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺟﺮﻳﺮ ﻭ ﺍﺑﻦ ﻣﻨﺬﺭ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺣﺎﺗﻢ ﻭ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﺸﻴﺦ ﺍﺯ ﺷﻌﺒﻲ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻣﺮﺩﻭﻳﻪ
ﺍﺯ ﺷﻌﺒﻲ، ﻭ ﺍﺯ ﻋﺒﺪﺍﻟﺮﺯﺍﻕ ﺍﺯ ﺣﺴﻦ، ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺷﻴﺒﻪ ﻭ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﺸﻴﺦ ﻭ ﺍﺑﻦ ﻣﺮﻭﺩﻳﻪ ﺍﺯ [ ﺻﻔﺤﻪ 92] ﻋﺒﻴﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻋﺒﻴﺪﻩ، ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻓﺮﻳﺎﻧﻲ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﺳﻴﺮﻳﻦ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﺟﺮﻳﺮ ﺍﺯ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻛﻌﺐ ﻗﺮﻇﻲ، ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﺑﻦ ﺟﺮﻳﺮ ﻭ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﺸﻴﺦ ﺍﺯ ﺿﺤﺎﻙ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺎﻓﻆ ﺍﺑﻲ ﻧﻌﻴﻢ ﻭ ﺣﺎﻓﻆ ﺍﺑﻦ ﻋﺴﺎﻛﺮ ﺑﺎﺳﻨﺎﺩﺵ ﺍﺯ ﺍﻧﺲ ﺑﻠﻔﻆ ﻭ ﻋﺒﺎﺭﺗﻲ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻣﺘﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﺁﻭﺭﺩﻳﻢ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ0 12 - ﺻﻔﻮﺭﻱ ﺩﺭ " ﻧﺰﻫﻪ ﺍﻟﻤﺠﺎﻟﺲ " ﺟﻠﺪ ﺩﻭﻡ ﺹ 242 ﻭ ﺩﺭ ﭼﺎﭖ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺹ 209 ﺍﺯ ﻛﺘﺎﺏ " ﺷﻮﺍﺩﺭ ﺍﻟﻤﻠﺢ ﻭ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺍﻟﻤﻨﺢ " ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﻋﺒﺎﺱ ﻭ ﺣﻤﺰﻩ ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻬﻤﺎ ﺑﺮ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺗﻔﺎﺧﺮ ﻣﻲﻛﺮﺩﻧﺪ ﺣﻤﺰﻩ ﻣﻲﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮﻡ ﺯﻳﺮﺍ ﻣﻦ ﻛﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﻡ. ﻋﺒﺎﺱ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮ ﻫﺴﺘﻢ ﺯﻳﺮﺍ ﺳﻘﺎﻳﺖ ﺣﺎﺟﻴﻬﺎ ﻭ ﺁﺏ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻤﻦ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﭘﺲ ﺑﻴﻜﺪﻳﮕﺮ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺑﻪ ﺍﺑﻄﺢ (ﻣﺴﻴﻞﻫﺎﻱ ﺭﻳﮕﺰﺍﺭ) ﻣﻲﺭﻭﻳﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻣﻲﭘﺮﺳﻴﻢ، ﺑﺮﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﺭﺍﻩ ﻋﻠﻲ ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻧﺪ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ. ﻋﻠﻲ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺩﻭﻱ ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﻫﺴﺘﻢ ﺯﻳﺮﺍ
ﻣﻦ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﮔﺮﻭﻳﺪﻩ ﺍﻡ. ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺍﺯ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺧﺒﺮﺩﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﺷﺪ (ﻗﺪﺭﻱ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪ ﻛﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺑﺪﻭ ﻋﻤﻮﻳﺶ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻋﻠﻲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺑﻬﺘﺮ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ).
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه کهف آیات ۱۰۹ الی ۱۱۰ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ✅ آنها که ا
📝تفسیر سوره مبارکه کهف آیات ۱۰۹ الی ۱۱۰
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
🔹 ترسیمى از بى نهایت
قرآن مجید براى مجسم ساختن عدد بى نهایت، و نزدیک ساختن معنى علم بى پایان خدا و گستردگى فوق العاده جهان هستى به افکار ما، به بیان بسیار فصیح و بلیغى دست زده است و از اعداد زنده و جاندار استفاده کرده.
مگر اعداد هم زنده و مرده دارند؟
آرى، عددهائى که در ریاضیات به کار مى رود و از تکثیر صفر در طرف راست اعداد صحیح به دست مى آید، در حقیقت اعدادى مرده است، و هرگز نمى تواند عظمت چیزى را مجسم کند. کسانى که با ریاضیات سر و کار دارند مى دانند: عدد یک که در طرف راست آن یک کیلومتر صفر باشد، عددى است فوق العاده عظیم و گیج کننده که تصور عظمت آن به راستى مشکل است، اما براى چه اشخاصى؟ براى ریاضیدان ها، ولى براى توده مردم، هرگز نمى تواند تجسمى از عظمت باشد:
عدد زنده آن است که فکر ما را به همراه خود تا آنجا که پیش مى رود ببرد و واقعیت را آن چنان که هست، در نظرها تجسم بخشد، روح داشته باشد، عظمت داشته باشد، و زبان داشته باشد.
قرآن، به جاى این که: بگوید: مخلوقات خداوند در پهنه هستى از عددى که یکصد کیلومتر صفر در کنار آن باشد، فوق العاده بیشتر است مى گوید:
اگر تمام درختان روى زمین قلم شوند، و همه دریاها مرکّب، تمام این قلم ها مى شکند و از بین مى رود، و همه این مرکّب ها تا آخرین قطره پایان مى یابند، اما حقایق عالم هستى و اسرار و رموز آن، و موجودات این جهان و معلومات پروردگار، پایان نمى پذیرد.
درست فکر کنید: یک قلم چقدر قدرت نوشتن دارد؟ سپس فکر کنید از یک شاخه کوچک درخت، چند قلم ساخته مى شود؟ پس از آن از یک درخت بزرگ با آن ساقه تنومندش، چند هزار یا چند ملیون قلم تهیه مى شود؟ سپس مجموع درختان روى زمین در تمام جنگل ها و باغ ها را در نظر بگیرید، و قلم هائى که از آن ساخته مى شود، حساب کنید!
از سوى دیگر، با یک قطره مرکّب، فکر کنید چند کلمه مى توان نوشت؟ سپس آن را در یک استخر، یک دریاچه، یک دریا و اقیانوس و سرانجام همه دریاهاى روى زمین، ضرب کنید، چه عدد عجیبى را تشکیل مى دهد؟!!
عظمت این سخن آنگاه روشن تر مى شود که: به این واقعیت توجه کنیم: عدد سبع (هفت) در اینجا عدد تعداد نیست، بلکه عدد تکثیر است، و به تعبیر دیگر، مفهومش این است که: اگر دریاهاى بسیار بر آن دریا بیفزائیم باز کلمات اللّه پایان نمى یابد.
فکر کنید: این عدد تا چه اندازه زنده و جاندار است، عددى است که فکر انسان را با خود مى کشد و به سوى بى نهایت پیش مى برد.
عددى است که: هر کس، چه ریاضیدان و چه بى سواد، درک عظمت آن را مى کند، و به گستردگى و ابهتش آشنا مى شود.
آرى، علم خدا از این عدد هم بالاتر است.
علمى است، نامحدود و بى نهایت.
علمى است، که قلمرو آن سرتاسر جهان هستى است و گذشته و آینده تاریخ عالم، و همه اسرار، رموز و حقایق را در برمى گیرد.
* * *
آیه دوم که: آخرین آیه سوره کهف است مجموعه اى است از اصول اساسى اعتقادات دینى، یعنى توحید، معاد و رسالت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و در واقع همان چیزى است که آغاز سوره کهف نیز با آن بوده است; چرا که در آغاز نیز سخن از اللّه، وحى و پاداش عمل و قیامت بود، و از یک نظر، عصاره و فشرده اى است از مجموع این سوره، که قسمت مهمى از آن بر محور این سه موضوع دور مى زد.
و از آنجا که مسأله نبوت، در طول تاریخش با انواع غلو و مبالغه همراه بوده است آن را چنین بیان مى کند:
بگو من فقط بشرى همچون شما هستم، یگانه امتیازم این است که: بر من وحى مى شود (قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى إِلَیَّ).
و با این تعبیر، بر تمام امتیازات پندارى شرک آلودى که پیامبران را از مرحله بشریت، به مرحله الوهیت بالا مى برد، قلم سرخ مى کشد.
سپس، از میان تمام مسائلى که وحى مى شود، انگشت روى مسأله توحید گذارده مى گوید: بر من وحى مى شود که معبود شما فقط یکى است (أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ):
چرا تنها به این مسأله اشاره شده است براى این که: توحید، عصاره همه معتقدات و همه برنامه هاى فردى و اجتماعى سعادت بخش انسان است.
در جاى دیگر نیز گفته ایم: توحید تنها یک اصل از اصول دین نیست، بلکه خمیرمایه همه اصول و فروع اسلام است.
اگر در یک مثال ساده تعلیمات دین را از اصول و فروع به دانه هاى گوهرى تشبیه کنیم، باید توحید را به آن ریسمانى تشبیه کرد که این دانه ها را به هم پیوند مى دهد، و از مجموع آن گردنبند پرارزش و زیبائى میسازد.
و یا این که: اگر هر یک از تعلیمات دین را به یکى از اعضاء پیکر انسان تشبیه کنیم، باید بگوئیم توحید روحى است که در مجموع این پیکر دمیده است.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱ بخش یازدهم ✅ آفرینش زمین ↩️ ظاهر شدن کوهها و چشمه ها امام(عليه السلام) در اي
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱بخش یازدهم
✅ آفرینش زمین
↩️ سپس به امور مهمّ ديگرى براى آماده کردن زمين جهت زندگى انسانها اشاره کرده، چنين مى فرمايد: «خداوند ميان زمين و جوّ فاصله افکند، و نسيم هوا را براى ساکنان زمين آماده ساخت و تمام نيازمنديها و وسايل زندگى را براى اهل آن فراهم نمود». (وَ فَسَحَ بَيْنَ الْجَوِّ وَ بَيْنَها، وَ أَعَدَّ الْهَوَاءَ مُتَنَسَّماً لِسَاکِنِهَآ، وَأَخْرَجَ إِلَيْهَا أهْلَهَا عَلَى تَمَامِ مَرَافِقِها).
در اين عبارت به ارکان اصلى حيات و زندگى انسان و حيوانات اشاره شده است که از همه مهم تر، هوا، يا به تعبير ديگر اکسيژن هواست که اگر چند دقيقه از انسان قطع شود مرگ به سراغ او خواهد آمد; ولى خداوند متعال آن را چنان فراوان آفريده و همه جا را از آن پر کرده که بدون کمترين زحمت، هوايى که بزرگترين نعمت است، در همه جا به طور يکسان در اختيار فقير و غنى، کوچک و بزرگ، پير و جوان و توانا و ناتوان قرار داد.
آن گاه در يک اشاره اجمالى تمام آنچه را براى زندگى انسان و حيوانات لازم بود، در عبارت کوتاهى بيان فرموده و تحت عنوان «مَرَافِق» (نيازمندى ها) به همه اشاره مى کند.
در اينکه منظور از «جوّ» در اينجا چيست که خداوند ميان آن و زمين فاصله افکنده؟ بعضى گفته اند: منظور فضاست و از آنجا که فضا، در واقع جسم يا مادّه نيست، تعبير به ايجاد فاصله بين آن و زمين، مناسب به نظر نمى رسد.
ممکن است، منظور از «جوّ» طبقات مافوق هوا باشد، مانند لايه «اُزُن» که اگر فاصله آن با زمين کم بود و قشر هوا نازک مى شد، جوابگوى نيازهاى تنفّسى انسان نبود.
به علاوه ساير شرايط زندگى انسان و تمام جانداران در زمين به هم مى خورد.
*
نکته:
اسرار آفرينش کوه ها!
خداوند حکيم به مقتضاى علم و قدرتش تمام وسايل زندگى انسان را پيش از آفرينش او بر صفحه زمين فراهم کرده است که به قسمتى از آن در خطبه بالا اشاره شده است; از جمله آرامش زمين که اگر پيوسته در حالت لرزش بود زندگى بشر بر روى آن امکان نداشت و ديگر پيدايش هواست به گونه اى که به صورت گسترده اين مادّه حياتى، در سفر و حضر، در خانه و بيرون خانه، در خواب و بيدارى، همراه و همدم او باشد.
و نيز پيدايش چشمه ها و آبها که در همه جا در اختيار انسان بوده باشد و همچنين بارش بارانهاى حيات بخش که تمام نقاط مرتفع و بلنديها را سيراب و قابل استفاده مى کند و در بخش آينده اين خطبه به آن اشاره مى شود."همچنين پيدايش کوهها که نقش بسيار مؤثّرى در حيات انسانها دارد و به يقين مى توان گفت: «بدون آنها حيات انسانى بر صفحه زمين در مخاطره قرار خواهد گرفت» زيرا:
از يک سو، عامل موثّرى براى پيشگيرى لرزش زمين بر اثر فشار درونى است.
و از سوى دوم عامل مؤثّرى است براى پيشگيرى از ناآرامى زمين بر اثر فشار برونى که برخاسته از جاذبه خورشيد و ماه و جزر و مدّ حاصل از آن است.
و از سوى سوّم پناهگاهى است در مقابل طوفانهايى که همه چيز انسان را دست خوش تزلزل مى سازد.
و از سوى چهارم وسيله اى است براى متوقّف ساختن ابرها و نزول بارانها.
و از سوى پنجم عاملى است براى ذخيره کردن آبها به صورت برفهاى متراکم در سطح برونى به گونه اى که در طول سال تدريجاً آب شود و مورد بهره بردارى قرار گيرد.
و از سوى ششم محلى است براى ذخيره آبهاى درونى که در حفره هاى عظيم داخل آنها نهفته مى شود و به صورت چشمه ها بر دشت ها جارى مى گردد.
و از سوى هفتم مانع برخورد شديد هوا بر قشر جامد زمين است; زيرا کوهها پنجه در هوا افکنده و جوّ را همراه خود به گردش در مى آورد که اگر صفحه زمين صاف يا صيقلى بود، لغزش هوا بر سطح آن مشکلات زيادى به بار مى آورد.
و از سوى هشتم کوهها و چين خوردگى هاى زمين، سطح قابل استفاده زمين را عملا بيشتر مى کند و در بعضى از نقاط به چندين برابر مى رساند و با توجه به اختلاف درجه حرارت در بالا و وسط و دامنه کوه ها، محيط را براى پرورش انواع مختلفى از گياهان و محصولات فراهم مى سازد.
و از سوى نهم کوهها مرکز معادن عظيمى است که در زندگى انسانها نقش مهمّى دارد.
و از سوى دهم بخش مهمّى از مصالح ساختمانى بناهاى مهم و محکم از سنگهاى کوهها تأمين مى شود.
و فوائد ديگر که ما در اينجا فقط به بخشى از آن، آن هم فهرست وار اشاره کرده ايم.
به همين دليل قرآن مجيد بارها به مسئله آفرينش کوهها به عنوان يک نعمت بزرگ الهى اشاره کرده و فوايد مختلف آن را بر مى شمرد و از جمله مى فرمايد: «وَ هُوَ الَّذِى مَدَّ الاَْرْضَ وَ جَعَلَ فِيها رَوَاسِىَ وَ أَنْهَاراً وَ مِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِيهَا زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ;خداوند کسى است که زمين را گسترد و در آن کوهها و نهرهايى قرار داد و از تمام ميوه ها دو جفت آفريد».
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
☀️ پیامبر اکرم فرمودند:
🔴 زنى كه #گوشت_بدن خود را با #قيچى هائى از آتش مى چيد، آن زنى بود كه در دنيا خود را در معرض تماشاى #نامحرمان و در اختيار آنها مى گذاشت.
📚حدیث معراج
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و چهل و شش 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی 11- ﺣﺎﻓﻆ ﺳﻴﻮﻃﻲ ﺩﺭ ﺩﺭﺍﻟ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: سیصد و چهل و هفت
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻋﻠﻲ ﺭﺍ ﺗﺼﺪﻳﻖ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﻓﻀﻴﻠﺖ ﺍﻭ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺭﺍ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ: ﺍﺟﻌﻠﺘﻢ ﺳﻘﺎﻳﻪ ﺍﻟﺤﺎﺝ... ﺍﻟﺎﻳﻪ. ﻣﺎ ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻧﻴﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺪﺍﺭﻙ ﻭ ﻣﺼﺎﺩﺭﻱ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺍﻳﻦ ﻣﻔﺎﺧﺮﻩ، ﻭ ﻧﺰﻭﻝ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ، ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﻃﻠﺎﻉ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻳﻢ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﻢ ﻭ ﻫﻤﻴﻨﻄﻮﺭ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎﻛﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﺎ، ﺧﻠﺎﺻﻪ ﻧﻮﻳﺴﻲ ﺍﺳﺖ، ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻧﻴﻢ ﻫﻤﻪ ﻣﺪﺍﺭﻙ ﻭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﺋﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺑﻘﻴﻪ ﺁﻳﺎﺕ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﺍﺣﺎﺩﻳﺚ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺩﺭ ﻓﻀﻴﻠﺖ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﻭﺍﺭﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺫﻛﺮ ﻛﻨﻴﻢ.
[ جلد۳ ﺻﻔﺤﻪ 93]
ﻣﺎ ﮔﻔﺘﺎﺭﻱ ﻣﻔﺼﻞ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺑﻨﺎﻡ " ﺍﻟﻌﺘﺮﻩ ﺍﻟﻄﺎﻫﺮﻩ ﻓﻲ ﺍﻟﻜﺘﺎﺏ ﻟﻌﺰﻳﺰ " ﻧﮕﺎﺷﺘﻪ ﺍﻳﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺁﻳﺎﺗﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺎﻥ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﭘﺎﻙ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ ﺑﺘﻔﺼﻴﻞ ﺷﺮﺡ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻳﻢ. ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻣﻔﺎﺧﺮﻩ ﻭ ﻧﺰﻭﻝ ﺁﻳﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺁﻧﺎﻥ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺷﻌﺮﺍ ﺑﺰﺭﮒ، ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺩﺭ ﻓﻜﺮ ﺣﻔﻆ ﻭ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﻱ
ﺍﺣﺎﺩﻳﺚ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺑﺮﺷﺘﻪ ﻧﻈﻢ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩﻱ ﻫﻢ ﭼﻮﻥ ﺳﻴﺪ ﺍﻟﺸﻌﺮﺍ ﺍﻟﺤﻤﻴﺮﻱ، ﺍﻟﻨﺎﺷﻲ، ﺍﻟﺒﺸﻨﻮﻱ، ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﻗﺼﺎﺋﺪﻱ ﺳﺮﻭﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺰﻭﺩﻱ ﺩﺭ ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺷﻌﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺩﻳﺪ. 7- ﺍﻥ ﺍﻟﺬﻳﻦ ﺁﻣﻨﻮﺍ ﻭ ﻋﻤﻠﻮﺍ ﺍﻟﺼﺎﻟﺤﺎﺕ ﺳﻴﺠﻌﻞ ﻟﻬﻢ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﻭﺩﺍ. (ﺳﻮﺭﻩ ﻣﺮﻳﻢ ﺁﻳﻪ 96 ( ﺗﺮﺟﻤﻪ: ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭﻛﺮﺩﺍﺭﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺑﺰﻭﺩﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺑﺮ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺩﻭﺳﺘﻲ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ. ﺍﺑﻮ ﺍﺳﺤﻖ ﺛﻌﻠﺒﻲ ﺑﺎﺳﻨﺎﺩﺵ ﺍﺯ ﺑﺮﺍ ﺑﻦ ﻋﺎﺯﺏ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﮔﻮﻳﺪ: ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺑﻌﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻴﻄﺎﻟﺐ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻱ ﻋﻠﻲ ﺑﮕﻮ ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺍﺟﻌﻞ ﻟﻲ ﻋﻨﺪﻙ ﻋﻬﺪﺍ ﻭﺍﺟﻌﻞ ﻟﻲ ﻓﻲ ﺻﺪﻭﺭ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻣﻮﺩﻩ. ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻦ ﺩﺭ ﭘﻴﺸﮕﺎﻩ ﺧﻮﺩﺕ ﻋﻬﺪﻱ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺩﻟﻬﺎﻱ ﻣﻮﻣﻨﻴﻦ ﺩﻭﺳﺘﻲ ﻭ ﻣﺤﺒﺘﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻦ ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ ﻓﺮﻣﺎ. ﺑﻌﺪ ﻛﻪ ﻋﻠﻲ ﻣﺮﺗﻀﻲ ﺍﻳﻦ ﺩﻋﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪ. ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ: ﺍﻥ ﺍﻟﺬﻳﻦ ﺁﻣﻨﻮﺍ... ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﻋﺪﻩ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺍﺳﻠﺎﻣﻲ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ: 1- ﺍﺑﻮﺍﻟﻤﻈﻔﺮ ﺳﺒﻂ ﺍﺑﻦ ﺟﻮﺯﻱ ﺣﻨﻔﻲ ﺩﺭ " ﺗﺬﻛﺮﻩ " ﺹ 10
ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﮔﻮﻳﺪ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﻛﻪ: ﺍﻳﻦ ﺩﻭﺳﺘﻲ ﺭﺍ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﻋﻠﻲ ﺩﺭ ﺩﻟﻬﺎﻱ ﻣﻮﻣﻨﻴﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ2. - ﺩﺭ ﺟﻠﺪ ﻧﻬﻢ ﻣﺠﻤﻊ ﺍﻟﺰﻭﺍﻳﺪ ﺹ 125 ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻭﻱ ﮔﻮﻳﺪ: ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻴﻄﺎﻟﺐ (ﻉ) ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ:
[ جلد سومﺻﻔﺤﻪ 94]
ﺍﻥ ﺍﻟﺬﻳﻦ ﺁﻣﻨﻮﺍ ﻭ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﮔﻮﻳﺪ: ﻳﻌﻨﻲ ﻣﺤﺒﺘﻲ ﺩﺭ ﺩﻟﻬﺎﻱ ﻣﻮﻣﻨﻴﻦ (ﺍﻳﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﺭ ﭼﺎﭖ ﺩﻭﻡ ﺯﻳﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ).
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه کهف آیات ۱۰۹ الی ۱۱۰ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🔹 ترسیمى از ب
📝تفسیر سوره مبارکه کهف آیات ۱۰۹ الی ۱۱۰
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️ در بحث هاى معاد و نبوت، این واقعیت به ثبوت رسیده است که: آنها جدا از توحید نیستند، یعنى: هنگامى که خدا را با همه صفاتش بشناسیم، مى دانیم چنین خدائى باید پیامبرانى بفرستد، و نیز حکمت و عدالت او ایجاب مى کند: دادگاه عدل و رستاخیزى وجود داشته باشد، مسائل اجتماعى و کل جامعه انسانى و هر چه در ارتباط با آن است باید پرتوى از توحید و وحدت باشد، تا سامان یابد.
به همین دلیل، در احادیث مى خوانیم: جمله لا إِلهَ إِلاَّ اللّه قلعه محکم پروردگار است، و هر کس در آن وارد شود از عذاب و کیفر الهى در امان است.
و نیز، همه شنیده ایم: پیامبر(صلى الله علیه وآله) در آغاز اسلام، مى فرمود: اگر طالب
رستگارى هستید زیر پرچم توحید درآئید : (قُولُوا لا إِلهَ إِلاَّ اللّه تُفْلِحُوا).
سومین جمله این آیه، اشاره به مسأله رستاخیز مى کند و آن را با فاء تفریع به مسأله توحید پیوند زده، و مى گوید: بنابراین هر کس امید لقاى پروردگارش را دارد باید عمل صالح انجام دهد (فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً).
لقاى پروردگار، که همان مشاهده باطنى ذات پاک او با چشم دل و بصیرت درون است، گر چه در این دنیا هم براى مؤمنان راستین امکان پذیر است، اما از آنجا که این مسأله در قیامت به خاطر مشاهده آثار بیشتر و روشن تر و صریح تر، جنبه همگانى و عمومى پیدا مى کند، این تعبیر در لسان قرآن، معمولاً در مورد روز قیامت به کار رفته، از سوى دیگر، طبیعى است اگر انسان انتظار و امید چیزى را دارد، باید خود را براى استقبال از آن آماده کند.
آن کس که ادعا مى کند: من انتظار چیزى دارم و اثرى در عمل او نمایان نیست، در واقع مدعى دروغینى بیش نخواهد بود.
به همین دلیل، در آیه فوق، فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً به صورت صیغه امر، بیان شده، امرى که لازمه رجاء، امید و انتظار لقاى پروردگار است.
در آخرین جمله، حقیقت عمل صالح را در یک بیان کوتاه چنین بازگو مى کند: و نباید کسى را در عبادت پروردگارش، شریک سازد (وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً).
به تعبیر روشن تر تا حقیقت خلوص و اخلاص در عمل نیاید، رنگ عمل صالح به خود نخواهد گرفت.
انگیزه الهى و خدائى است که به عمل انسان عمق مى دهد، نورانیت مى بخشد، و جهت صحیح مى دهد، و هنگامى که اخلاص از میان رفت، عمل، بیشتر جنبه ظاهرى پیدا مى کند، به منافع شخصى گرایش مى یابد، و عمق و
اصالت و جهت صحیح خود را از دست مى دهد.
در حقیقت، این عمل صالحى که از انگیزه الهى و اخلاص، سرچشمه گرفته و با آن آمیخته شده است گذرنامه لقاى پروردگار است!.
و همان گونه که سابقاً اشاره کرده ایم عمل صالح آن چنان مفهوم وسیعى دارد که هر برنامه مفید و سازنده فردى و اجتماعى را در تمام زمینه هاى زندگى شامل مى شود.
* * *
اخلاص یا روح عمل صالح
در روایات اسلامى به مسأله نیّت اهمیت فوق العاده اى داده شده است، و اصلاً برنامه اسلام این است که: هر عملى را با رنگ نیت و انگیزه آن مى پذیرد حدیث معروف پیامبر(صلى الله علیه وآله) لا عَمَلَ إِلاّ بِالنِّیَّةِ را که همه شنیده ایم بیانگر همین حقیقت است.
و بعد از مسأله نیّت، روى اخلاص تکیه شده است که اگر آن باشد، عمل، فوق العاده پر ارزش و الا فاقد ارزش خواهد بود.
اخلاص آن است که: محرک انسان از هر گونه شائبه غیر الهى پاک باشد و مى توان نام آن را توحید نیت گذاشت، یعنى در تمام برنامه ها تنها به پروردگار و رضاى او اندیشیدن.
جالب توجه این که: در شأن نزول آیه فوق، از پیامبر(صلى الله علیه وآله) چنین نقل شده است: شخصى خدمتش آمده عرض کرد:
یا رسول اللّه! من در راه خدا انفاق مى کنم، صله رحم به جا مى آورم، و این اعمال را فقط به خاطر اللّه انجام مى دهم، اما هنگامى که مردم از این اعمال من سخن مى گویند و ستایش مى کنند، مسرور و خوشحال مى شوم، این اعمال من چگونه است؟
پیامبر(صلى الله علیه وآله) سکوت فرموده سخنى نگفت، تا این که: آیه فوق نازل شد و به این سؤال پاسخ داد (که تنها عملى مقبول درگاه خدا است که با اخلاص کامل همراه باشد).
بدون شک منظور از این روایت، آن حالت سرور غیر اختیارى نیست، بلکه حالتى است که انگیزه عمل انسان گردد و یا حکایت از عدم خلوص نیت کند.
عمل خالص، تا آن حدّ در اسلام مورد اهمیت است که: در حدیثى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: مَنْ أَخْلَصَ لِلّهِ أَرْبَعِیْنَ یَوْماً فَجَّرَ اللّهُ یَنابِیْعَ الْحِکْمَةِ مِنْ قَلبِهِ عَلى لِسانِهِ:
کسى که چهل روز اعمال خود را خالصانه انجام دهد، خداوند چشمه هاى حکمت و دانش را از قلبش بر زبانش مى گشاید .
✔️ پایان سوره کهف
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
☀️ امام حسن (علیه السلام) :
✍ مَن عَبَدَ اللّهَ عَبَّدَ اللّهُ لَهُ كُلَّ شَىءٍ
🖌 هر کس خدا را بندگى کند ، خداوند همه چیز را بنده او گرداند.
📚 تنبیه الخواطر ، ج۲ ، ص۱۰۸
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
# موعظه
🌓 دنیا جای تغییر است، آماده دگرگونی ها باش!
🎥حجت الاسلام والمسلمین پناهیان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و چهل و هفت 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮔﻔﺘﺎﺭ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: سیصد و چهل و هشت
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
3- ﺧﻄﻴﺐ ﺧﻮﺍﺭﺯﻣﻲ ﺩﺭ " ﻣﻨﺎﻗﺐ " ﺹ 188 ﺣﺪﻳﺚ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﺭﺍ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺎ ﺍﺳﻨﺎﺩﻱ ﻛﻪ ﺫﻛﺮ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺯ ﻗﻮﻝ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻴﻄﺎﻟﺐ ﻧﻘﻞ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺁﻧﺤﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﺮﺩﻱ ﺑﻤﻦ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﻱ ﻋﻠﻲ ﻣﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺧﺪﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ. ﻣﻦ ﺑﺨﺪﻣﺖ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺁﻣﺪﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﺮﺩﻱ ﺑﻤﻦ ﺍﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﮔﻔﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻱ ﻋﻠﻲ ﺷﺎﻳﺪ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺍﻭ ﻛﺎﺭ ﺧﻮﺑﻲ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻱ ﮔﻔﺘﻢ: ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﻦ ﻫﻴﭻ ﺧﺪﻣﺘﻲ ﺑﺎﻭ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍﻡ. ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺳﭙﺎﺱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﻟﻬﺎﻱ ﻣﻮﻣﻨﻴﻦ ﺭﺍ ﺷﻴﻔﺘﻪ ﻣﺤﺒﺖ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﻲ ﺗﻮ ﻧﻤﻮﺩ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ: ﺍﻥ ﺍﻟﺬﻳﻦ ﺁﻣﻨﻮﺍ ﻭ ﻋﻤﻠﻮﺍ ﺍﻟﺼﺎﻟﺤﺎﺕ...
4- ﺻﺪﺭ ﺍﻟﺤﻔﺎﻅ ﮔﻨﺠﻲ ﺩﺭ ﺍﻟﻜﻔﺎﻳﻪ ﺹ 121 ﻧﻴﺰ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 5--ﻣﺤﺐ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻃﺒﺮﻱ ﺩﺭ " ﺭﻳﺎﺽ " ﺹ 207 ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺣﺎﻓﻆ ﺳﻠﻔﻲ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﺣﻨﻔﻴﻪ ﻧﻘﻞ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﻮﻣﻨﻲ ﻧﺒﻮﺩ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﻭﺳﺘﻲ ﻋﻠﻲ ﻭ ﺧﺎﻧﺪﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺩﺍﺷﺖ. 6- ﺣﻤﻮﺋﻲ ﺩﺭ " ﻓﺮﺍﺋﺪ " ﺩﺭ ﺑﺎﺏ ﭼﻬﺎﺭﺩﻫﻢ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻭﺍﺣﺪﻱ ﺑﺎ ﺩﻭ ﺳﻨﺪ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 7- ﺳﻴﻮﻃﻲ ﺩﺭ ﺩﺭ ﺍﻟﻤﻨﺜﻮﺭ ﺟﻠﺪ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺹ 287 ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺣﺎﻓﻆ ﺍﺑﻦ ﻣﺮﺩﻭﻳﻪ ﻭ ﺩﻳﻠﻤﻲ ﺍﺯ ﺑﺮﺍ ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻃﺒﺮﺍﻧﻲ ﻭ ﺍﺑﻦ ﻣﺮﺩﻭﻳﻪ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 8- ﻗﺴﻄﻠﺎﻧﻲ ﺩﺭ " ﺍﻟﻤﻮﺍﻫﺐ " ﺟﻠﺪ ﻫﻔﺘﻢ ﺹ 14 ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻧﻘﺎﺵ. [ ﺻﻔﺤﻪ 95] 9 - ﺷﺒﻠﻨﺠﻲ ﺩﺭ " ﻧﻮﺭ ﺍﻟﺎﺑﺼﺎﺭ " ﺹ 112 ﺍﺯ ﻧﻘﺎﺵ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﻗﺒﻠﺎ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﺣﻨﻔﻴﻪ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﺍﻭ ﻧﻴﺰ ﻣﺘﺬﻛﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. 10- ﺣﻀﺮﻣﻲ ﺩﺭ " ﺭﺷﻔﻪ ﺍﻟﺼﺎﺩﻱ " ﺹ 25. 8-ﺍﻡ ﺣﺴﺐ ﺍﻟﺬﻳﻦ ﺍﺟﺘﺮﺣﻮﺍ ﺍﻟﺴﻴﺌﺎﺕ ﺍﻥ ﻧﺠﻌﻠﻬﻢ ﻛﺎﻟﺬﻳﻦ ﺁﻣﻨﻮﺍ ﻭ ﻋﻤﻠﻮﺍ ﺍﻟﺼﺎﻟﺤﺎﺕ. (ﺳﻮﺭﻩ ﺟﺎﺛﻴﻪ ﺁﻳﻪ 21 (
ﻳﺎ ﮔﻤﺎﻥ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﺴﺎﻧﻴﻜﻪ ﻣﺮﺗﻜﺐ ﺯﺷﺘﻴﻬﺎ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﻮﻣﻨﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻋﻤﻞ ﺻﺎﻟﺢ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻴﺪﻫﻨﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺩﺍﺩ؟ 1- ﺍﺑﻮ ﺍﻟﻤﻈﻔﺮ ﺳﺒﻂ ﺍﺑﻦ ﺟﻮﺯﻱ ﺣﻨﻔﻲ ﺩﺭ ﺹ 11 ﺗﺬﻛﺮﻩ ﮔﻮﻳﺪ: ﺳﺪﻱ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ ﻛﺴﺎﻧﻴﻜﻪ ﻣﺮﺗﻜﺐ ﺯﺷﺘﻴﻬﺎ ﺷﺪﻧﺪ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺍﺯ: ﻋﺘﺒﻪ، ﺷﻴﺒﻪ، ﻭﻟﻴﺪ ﻭ ﻣﻐﻴﺮﻩ، ﻭ ﻣﻮﻣﻨﻲ ﻛﻪ ﻋﻤﻞ ﺻﺎﻟﺢ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﺍﺳﺖ. 2- ﺩﺭ ﻛﻔﺎﻳﻪ ﮔﻨﺠﻲ ﺷﺎﻓﻌﻲ ﻧﻴﺰ ﻣﻄﻠﺒﻲ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻬﻤﺎﻥ ﭼﻪ ﻛﻪ ﺍﺑﻦ ﺟﻮﺯﻱ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﻳﺎﻓﺖ ﻣﻲﺷﻮﺩ. 9- ﺍﻥ ﺍﻟﺬﻳﻦ ﺁﻣﻨﻮﺍ ﻭ ﻋﻤﻠﻮﺍ ﺍﻟﺼﺎﻟﺤﺎﺕ ﺍﻭﻟﺌﻚ ﻫﻢ ﺧﻴﺮ ﺍﻟﺒﺮﻳﻪ ﺳﻮﺭﻩ ﺑﻴﻨﻪ:. 7 ﺗﺮﺟﻤﻪ - ﻛﺴﺎﻧﻴﻜﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﻋﻤﻞ ﺻﺎﻟﺢ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺁﻓﺮﻳﺪﮔﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2