eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۹ فروردین
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : ✅🌷شنبه، سه‌شنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها ✅🌹یکشنبه‌، دوشنبه وچهار‌شنبه‌ شرح 🌴حکمتها ✅☫روزانه‌تفسیر قرآن‌‌☫ ✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️ لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783 ✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند @Nahjolbalaghe2
۱۹ فروردین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۹ فروردین
. «أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ ۚ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا و در این کتاب، از ادریس (نیز) یاد کن، اوبسیار راستگو و پیامبر (بزرگى) بود. (مریم/۵۶) * وَرَفَعْنَاهُ مَكَانًا عَلِيًّا و ما او را به مقام والایى رساندیم. (مریم/۵۷ * أُولَٰئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ مِن ذُرِّيَّةِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِن ذُرِّيَّةِ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْرَائِيلَ وَمِمَّنْ هَدَيْنَا وَاجْتَبَيْنَا ۚ إِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَٰنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِيًّا ۩ آنها پیامبرانى بودند از فرزندان آدم، و از کسانى که با نوح (برکشتى) سوار کردیم، و از دودمان ابراهیم و یعقوب، و از کسانى که هدایت کردیم و برگزیدیم، کسانى که خداوند مشمول نعمتشان قرار داده بود، هنگامى که آیات خداوند رحمان بر آنان خوانده مى شد به خاک مى افتادند، در حالى که سجده مى کردند و گریان بودند. (مریم/۵۸) * ۞ فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ ۖ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا امّا پس از آنان، فرزندان ناشایسته اى جاى آنها را گرفتند که نماز را تباه کرده، و از شهوات پیروى نمودند. و بزودى (مجازات) گمراهى (خود) را خواهند دید! (مریم/۵۹) * إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَٰئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ شَيْئًا مگر آنان که توبه کنند، و ایمان بیاورند،و کارى شایسته انجام دهند. چنین کسانى داخل بهشت مى شوند، و کمترین ستمى به آنان نخواهد شد. (مریم/۶۰) @Nahjolbalaghe2
۱۹ فروردین
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۵۴ و ۵۵ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ✅ اسماعیل پیامبر
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۵۶ و ۶۰ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی اینها پیامبران راستین بودند، اما... در آخرین قسمت از یادآورى هاى این سوره، سخن از ادریس(علیه السلام) پیامبر، به میان آمده است. نخست، مى گوید: در کتاب آسمانیت (قرآن) از ادریس یاد کن که او صدیق و پیامبر بود (وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کانَ صِدِّیقاً نَبِیّاً). صِدِّیق همان گونه که سابقاً هم گفته ایم: به معنى شخص بسیار راستگو، تصدیق کننده آیات خداوند و تسلیم در برابر حق و حقیقت است. * * * آنگاه به مقام بلند پایه او اشاره کرده مى گوید: ما او را به مقام بلندى رساندیم (وَ رَفَعْناهُ مَکاناً عَلِیّاً). در این که منظور، عظمت مقام معنوى ادریس یا بلندى مکان حسى او است در میان مفسران گفتگو است. بعضى همان گونه که ما انتخاب کردیم آن را اشاره به مقامات معنوى و درجات روحانى این پیامبر بزرگ مى دانند. و بعضى معتقدند: خداوند ادریس را همچون مسیح(علیه السلام) به آسمان برد و تعبیر مَکاناً عَلِیّاً را در آیه فوق اشاره به همین مى دانند. ولى اطلاق کلمه مکان ، به مقامات معنوى، امرى متداول و معمول است در سوره یوسف آیه ۷۷ مى خوانیم: یوسف به برادران خود که کار خلافى انجام داده بودند گفت: أَنْتُمْ شَرٌّ مَکاناً: شما از نظر مقام و منزلت بدترین مردمید . به هر حال، ادریس یکى از پیامبران بلند مقام الهى است که در نکته ها مورد اشاره قرار خواهد گرفت. * * * پس از آن به صورت یک جمع بندى از تمام افتخاراتى که در آیات گذشته پیرامون انبیاء بزرگ و صفات و حالات آنها و مواهبى که خداوند به آنها داده بود، بیان گردید، چنین مى گوید: آنها پیامبرانى بودند که خداوند آنان را مشمول نعمت خود قرار داده بود (أُولئِکَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ). که بعضى، از فرزندان آدم بودند، و بعضى از فرزندان کسانى که با نوح در کشتى سوار کردیم و بعضى از دودمان ابراهیم و اسرائیل (مِنْ ذُرِّیَّةِ آدَمَ وَ مِمَّنْ حَمَلْنا مَعَ نُوح وَ مِنْ ذُرِّیَّةِ إِبْراهِیمَ وَ إِسْرائِیلَ). با این که همه این پیامبران از فرزندان آدم بودند، ولى با توجه به نزدیکى آنها به یکى از پیامبران بزرگ از آنان به عنوان ذریه ابراهیم و اسرائیل یاد شده، و به این ترتیب، منظور از ذریه آدم در این آیه، ادریس است که طبق مشهور، جد پدر نوح پیامبر بود. و منظور از ذریه کسانى که با نوح بر کشتى سوار شدند ابراهیم(علیه السلام)است; زیرا ابراهیم(علیه السلام) از فرزندان سام (فرزند نوح) بوده. و منظور از ذریه ابراهیم ، اسحاق، اسماعیل و یعقوب است، و منظور از ذریه اسرائیل ، موسى، هارون، زکریا، یحیى و عیسى مى باشد که در آیات گذشته به حالات آنها و بسیارى از صفات برجسته شان، اشاره شده. سپس، این بحث را با یاد پیروان راستین این پیامبران بزرگ تکمیل کرده مى گوید: از کسانى که هدایت کردیم و برگزیدیم، افرادى مى باشند که وقتى آیات خداوند رحمان بر آنها خوانده شود، به خاک مى افتند در حالى که سجده مى کنند، و سیلاب اشکشان سرازیر مى شود (وَ مِمَّنْ هَدَیْنا وَ اجْتَبَیْنا إِذا تُتْلى عَلَیْهِمْ آیاتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُکِیّاً). بعضى از مفسران، جمله مِمَّنْ هَدَیْنا وَ اجْتَبَیْنا... را بیان دیگرى براى همان انبیائى که در آغاز آیه، به آنها اشاره شده دانسته اند. ولى آنچه در بالا گفتیم نزدیک تر به نظر مى رسد. شاهد این سخن حدیثى است که از امام زین العابدین على بن الحسین(علیهما السلام)نقل شده است که به هنگام تلاوت این آیه، فرمود: نَحْنَ عُنِیْنا بِها: ما مقصود از این آیه ایم . بدیهى است هرگز، منظور از این جمله، انحصار نیست، بلکه، بیان مصداق روشن پیروان راستین انبیاء(علیهم السلام) است، و ما بارها در همین تفسیر، به نمونه هائى از این مطلب، برخورد کرده ایم. اما عدم توجه به این حقیقت سبب شده است که: مفسرانى همچون آلوسى در روح المعانى به اشتباه بیفتند و بر این حدیث طعنه بزنند و آن را دلیل بر بى اعتبار بودن احادیث شیعه بدانند! و این است، نتیجه عدم آگاهى به مفهوم واقعى روایاتى که در تفسیر آیات وارد شده است. قابل توجه این که: در آیات گذشته، سخن از مریم به میان آمد در حالى که او از انبیاء نبود، او از کسانى بود که: در جمله مِمَّنْ هَدَیْنا داخل است، از مصادیق آن محسوب مى شود و در هر زمان و مکانى، مصداق یا مصداق هائى داشته و دارد. به همین جهت، در آیه ۶۹ سوره نساء نیز مشاهده مى کنیم که مشمولین نعمت هاى خدا را منحصر به پیامبران ندانسته، بلکه صدیقین و شهدا را نیز بر آن مى افزاید: (فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ). ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
۱۹ فروردین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۹ فروردین
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۷۰ ✅ خلقت هدفدار انسان و برتری آخرت ✉️ يك پيام مستمر: امام(عليه السلام) در اين
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۷۰ ✅ خلقت هدفدار انسان و برتری آخرت ↩️ آنگاه در دومين نكته اشاره به كسانى مى كند كه آخرت را به سبب بدنگرى، به دنيا فروخته اند، مى فرمايد: «(هرگز) دنياى دلپسند او جاى آخرتى را كه با بدنگرى، زشت در نظرش جلوه كرده است نخواهد گرفت»; (وَ مَا دُنْيَاهُ الَّتي تَحَسَّنَتْ لَهُ بِخَلَف مِنَ الاْخِرَةِ الَّتِي قَبَّحَهَا سُوءُ النَّظَرِ عِنْدَهُ). هواى نفس، بلاى بزرگى است، گاهى ديدگاه انسان را چنان دگرگون مى سازد كه زشت را زيبا و زيبا را زشت مى بيند همانگونه كه قرآن مجيد درباره گروهى از اقوام منحرف پيشين مى فرمايد: «(وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ); شيطان اعمال آن ها را در نظرشان زينت داده است».[1] و در جاى ديگر مى فرمايد: «(زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا); زندگى دنيا در نظر كافران زينت داده شده است».[2] طبيعى است، هنگامى كه زندگى دنيا در نظر انسان خوشايند و زيبا باشد، آخرت در نظرش زشت و ناپسند است، از آن مى گريزد و به سوى دنيا باشتاب مى رود و اين است سرنوشت تمام كسانى كه وسوسه هاى شيطان و هوى و هوس هاى نفس، ديد و فكر آن ها را دگرگون ساخته است. در سومين نكته اشاره به سرنوشت اين گونه فريب خوردگان كرده، مى فرمايد: «آن فريب خورده اى كه با برترين همت (و بالاترين كوشش) بر دنيا ظفر يافته همچون كسى نيست كه به كمترين سهم خود از آخرت دست يافته است»; (وَ مَا الْمَغْرُورُ الَّذِي ظَفِرَ مِنَ الدُّنْيَا بِأَعْلَى هِمَّتِهِ كَالآخَرِ الَّذِي ظَفِرَ مِنَ الآخِرَةِ بِأَدْنَى سُهْمَتِهِ). چه شوم است سرنوشت كسانى كه بالاترين همت و تلاش خود را براى دست يافتن به متاع ناپايدار و زودگذر دنيا به كار مى گيرند و چه زيباست سرنوشت كسانى كه با تلاش و كوشش و همت خود سهمى از سعادت اخروى پيدا كرده اند، هر چند اين سهم كوچك باشد. در حديثى كه مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار از امام صادق(عليه السلام) آورده است مى خوانيم كه ابوبصير خدمت حضرت رسيد، عرض كرد: فدايت شوم مرا تشويق (به بهشت) كن. امام(عليه السلام) فرمود: بوى بهشت از فاصله هزار سال به مشام مى رسد و كمترين منزلى كه بهشتيان دارند منزلى است كه اگر همه جن و انس را بخواهد به آن دعوت كند مى تواند از آن ها پذيرايى نمايد بى آن كه چيزى از نعمت هاى او كاسته شود و كمترين مقام اهل بهشت مقام كسى است كه داخل بهشت مى شود و سه باغ در برابر او نمايان مى گردد و هنگامى كه در پايين ترين آن ها وارد مى شود همسران و خادمان و نهرها و ميوه هاى فراوانى مى بيند و شكر و حمد خدا را به جا مى آورد. به او گفته مى شود: سر بلند كن و باغ دوم را ببين كه در آن نعمت هايى است كه در باغ اول نيست. عرضه مى دارد: خداوندا! اين باغ را نيز نصيب من كن. مى فرمايد: شايد اگر آن را به تو بدهم باز غير آن را بخواهى. عرضه مى دارد: همين را مى خواهم، همين را مى خواهم. (و به همين ترتيب باغ ديگرى را با نعمت هاى بسيار فراوان مشاهده مى كند و شكر و سپاس خدا را بسيار به جا مى آورد)[3]. [4] * پی نوشت: [1]. عنكبوت، آيه 38. [2]. بقره، آيه 212. [3]. بحارالانوار، ج 8، ص 120، ح 11. [4]. سند گفتار حكيمانه: مرحوم خطيب در مصادر مى گويد: بخش آغازين اين كلام نورانى در كتاب دُستور معالم الحكم (نوشته قاضى قضاعى متوفاى 454) با تغييراتى آمده كه به روشنى نشان مى دهد از منبع ديگرى اخذ كرده است. زمخشرى نيز در ربيع الابرار آن را آورده است. سپس تصريح مى كند كه اين كلام حكيمانه در نسخه ابن ابى الحديد آمده و در نسخ ديگر وجود ندارد. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 270.) در غررالحكم بخش آخرين اين كلام نورانى با تفاوت چشمگيرى ذكر شده كه نشانه تعدد منابع است. (غررالحكم، ح 2502)   ✔️ پایان @Nahjolbalaghe2
۱۹ فروردین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۹ فروردین
☀️ امام حسن (علیه السلام) فرمودند : 🖋 نه پاکـدامنی، روزي را از انسـان دور می کنـد و نه حرص، روزي زیاد می آورد؛ چون روزي قسـمت شـده است و حرص زدن باعث مبتلا شدن به گناهان می شود. 📖  تحف العقول ، ص۲۳۴ @Nahjolbalaghe2
۱۹ فروردین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۹ فروردین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۹ فروردین
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و هفتاد و چهار 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی ↩️ ﻗﻴﺲ ﺑﻦ ﺳﻌﺪ ﺩﺭ ﺁ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و هفتاد و پنج 🔷 ↩️ ﺳﭙﺲ ﺍﻳﻦ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺭﺍ ﺳﺮﻭﺩ: ﺭﺿﻴﻨﺎ ﺑﻘﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺫ ﻛﺎﻥ ﻗﺴﻤﻨﺎ ﻋﻠﻴﺎ ﻭ ﺍﺑﻨﺎ ﺍﻟﺮﺳﻮﻝ ﻣﺤﻤﺪ [ جلد سوم ﺻﻔﺤﻪ 133] ﻣﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻗﺴﻤﺖ ﻣﺎ ﻛﺮﺩﻩ ﺭﺍﺿﻲ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻛﻪ ﻋﻠﻲ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﺤﻤﺪ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺭﺍ ﻗﺴﻤﺖ ﻣﺎ ﻛﺮﺩ. ﻭ ﻗﻠﻨﺎ ﻟﻬﻢ ﺍﻫﻠﺎ ﻭ ﺳﻬﻠﺎ ﻭ ﻣﺮﺣﺒﺎ ﻧﻤﺪ ﻳﺪﻳﻨﺎ ﻣﻦ ﻫﻮﻱ ﻭ ﺗﻮﺩﺩ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺧﻴﺮ ﻣﻘﺪﻡ ﮔﻔﺘﻴﻢ ﻭ ﻣﻘﺪﻣﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﮔﺮﺍﻣﻲ ﺩﺍﺷﺘﻴﻢ ﺩﺳﺘﻬﺎﻳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﻱ ﻋﺸﻖ ﻭ ﻋﻠﺎﻗﻪ ﺑﺴﻮﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭﺍﺯ ﻛﺮﺩﻳﻢ. ﻓﻤﺎ ﻟﻠﺰﺑﻴﺮ ﺍﻟﻨﺎﻗﺾ ﺍﻟﻌﻬﺪ ﺣﺮﻣﻪ ﻭ ﻟﺎ ﻟﺎﺧﻴﻪ ﻃﻠﺤﻪ ﺍﻟﻴﻮﻡ ﻣﻦ ﻳﺪ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺮﺍﻱ ﺯﺑﻴﺮ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﺷﻜﻦ ﺍﺣﺘﺮﺍﻣﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﻃﻠﺤﻪ ﺍﻣﺮ ﻭ ﻣﻮﻗﻌﻴﺘﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﻭ ﺍﺣﺘﺮﺍﻣﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺍﺗﺎﻛﻢ ﺳﻠﻴﻞ ﺍﻟﻤﺼﻄﻔﻲ ﻭ ﻭﺻﻴﻪ ﻭ ﺍﻧﺘﻢ ﺑﺤﻤﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﻏﺎﺭ ﻣﻦ ﺍﻟﻤﻬﺪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻭ ﻭﺻﻲ ﺍﻭ ﻧﺰﺩ ﺷﻤﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺑﺤﻤﺪ ﻭ ﺛﻨﺎﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﻭ ﺳﺴﺘﻲ ﻋﺎﺭﻱ ﻫﺴﺘﻴﺪ. ﻓﻤﻦ ﻗﺎﺋﻢ ﻳﺮﺟﻲ ﺑﺨﻴﻞ ﺍﻟﻲ ﺍﻟﻮﻏﺎ ﻭ ﺻﻢ ﺍﻟﻌﻮﺍﻟﻲ ﻭ ﺍﻟﺼﻔﻴﺢ ﺍﻟﻤﻬﻨﺪ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﻣﺎ ﺍﻓﺮﺍﺩﻱ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﺳﺒﺎﻥ ﺗﻨﺪﺭﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻤﻌﺮﻛﻪ ﺟﻨﮓ ﺭﺳﺎﻧﻴﺪﻩ ﻭ ﺑﺎ ﻧﻴﺰﻩ‌ﻫﺎﻱ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﺷﻤﺸﻴﺮﻫﺎﻱ ﭘﻬﻦ ﻭ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻧﺒﺮﺩ ﺍﺳﺖ ﻧﺴﻮﺩ ﻣﻦ ﺍﺩﻧﺎﻩ ﻏﻴﺮ ﻣﺪﺍﻓﻊ ﻭ ﺍﻥ ﻛﺎﻥ ﻣﺎ ﻳﺪﻧﻴﻪ ﻏﻴﺮ ﻣﺴﻮﺩ ﺁﻧﻜﺲ ﻛﻪ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺳﺎﺯﺩ، ﺑﺪﻭﻥ ﭼﻮﻥ ﻭ ﺟﺮﺍ ﺑﻪ ﺳﺮﻭﺭﻱ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﻣﻲ ﮔﺰﻳﻨﻴﻢ ﮔﺮ ﭼﻪ ﺁﻧﻜﺲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺩ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺩﺭ ﺧﻮﺭ ﺳﺮﻭﺭﻱ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻓﺎﻥ ﻧﺎﺕ ﻣﺎ ﻳﻬﻮﻱ ﻓﺬﺍﻙ ﻧﺮﻳﺪﻩ ﻭ ﺍﻥ ﻧﺨﻂ ﻣﺎ ﻳﻬﻮﻱ ﻓﻐﻴﺮ ﺗﻌﻤﺪ ﭘﺲ ﺍﮔﺮ ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﻢ ﻭ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻴﻢ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﻝ ﺧﻮﺍﻩ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ، ﺧﻮﺍﻫﺎﻥ ﻫﻤﺎﻧﻴﻢ ﻭﻟﻲ ﺍﮔﺮ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺪﻟﺨﻮﺍﻩ ﺍﻭ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﻲ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻋﻤﺪﻱ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﻭ ﮔﻨﺎﻫﻲ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ. ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺻﺤﻨﻪ‌ﻫﺎ ﻭ ﻋﺮﺻﻪ‌ﻫﺎﻱ ﻧﺒﺮﺩ ﻗﻴﺲ ﺑﺎ ﻋﻈﻤﺖ ﻭ ﺟﻠﺎﻝ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺗﻤﺎﻣﺘﺮ ﺑﺎ ﻗﻴﺎﻓﻪ ﻭ ﮊﺳﺘﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﻣﻨﺸﺎﻧﻪ ﻛﻪ ﺩﻟﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﻲ‌ﻟﺮﺯﺍﻧﻴﺪ ﻭ ﺷﺠﺎﻋﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻲ‌ﺗﺮﺳﺎﻧﻴﺪ ﻭ ﻟﺮﺯﻩ ﺑﺮ ﺍﻧﺪﺍﻡ ﺩﻟﻴﺮﺍﻥ ﻣﻲ‌ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻲ‌ﻛﺮﺩ. [ جلد سوم ﺻﻔﺤﻪ 134] ﻣﻨﺬﺭ ﺑﻦ ﺟﺎﺭﻭﺩ ﻛﻪ ﺳﭙﺎﻫﻴﺎﻥ ﻭ ﺟﻨﮕﺠﻮﻳﺎﻥ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﺍﻭﻳﻪ ﺩﻳﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﭼﻨﻴﻦ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻣﻲ‌ﻛﻨﺪ: ﺳﭙﺲ ﻳﻜﻪ ﺗﺎﺯﻱ ﺑﺮ ﺍﺳﺐ ﺳﺮﺥ ﮔﻮﻥ ﺳﻮﺍﺭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﺟﺎﻣﻪ ﺍﻱ ﺳﭙﻴﺪ ﺑﺮ ﺗﻦ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺟﻠﻮ ﻣﺎ ﮔﺬﺷﺖ، ﻛﻠﺎﻫﻲ ﺳﻔﻴﺪ ﻭ ﻋﻤﺎﻣﻪ ﺍﻱ ﺯﺭﺩ ﺑﺮ ﺳﺮ، ﺗﻴﺮ ﻭ ﻛﻤﺎﻥ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﻭ ﺷﺸﻴﺮﻱ ﺑﺮ ﻛﻤﺮ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﭘﺎﻫﺎﻳﺶ ﺑﺰﻣﻴﻦ ﻣﻲ‌ﻛﺸﻴﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﻧﻔﺮ ﺳﭙﺎﻫﻲ ﻛﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺧﻮﺩ ﺗﺎﺟﻲ ﺍﺯ ﻛﻠﺎﻩ ﺳﻔﻴﺪ ﻭ ﻋﻤﺎﻣﻪ ﺯﺭﺩ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺩﻳﺪﻩ ﻣﻲ‌ﺷﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﭘﺮﭼﻤﻲ ﺯﺭﺩ ﺭﻧﮓ ﺑﺪﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ. ﮔﻔﺘﻢ اﻳﻦ ﻛﻴﺴﺖ؟ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ: ﺍﻳﻦ ﻗﻴﺲ ﺑﻦ ﺳﻌﺪ ﺑﻦ ﻋﺒﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺟﺰ ﺍﻧﺼﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻭ ﺧﻮﻳﺸﺎﻭﻧﺪﺍﻥ ﺍﻭ ﻭ ﻏﻴﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺟﺰ ﻗﺤﻄﺎﻧﻲ‌ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
۱۹ فروردین
🤲 دعای روز بیستم و هفتم ماه مبارک رمضان
۱۹ فروردین
Joze27.mp3
4.27M
🔊 جزءخوانی قرآن کریم به امام زمان عليه‌السّلام 📖 تلاوت جزء بیست و هفتم قرآن کریم 🎙استاد: معتز آقایی @Nahjolbalaghe2
۱۹ فروردین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۰ فروردین
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : ✅🌷شنبه، سه‌شنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها ✅🌹یکشنبه‌، دوشنبه وچهار‌شنبه‌ شرح 🌴حکمتها ✅☫روزانه‌تفسیر قرآن‌‌☫ ✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️ لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783 ✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند @Nahjolbalaghe2
۲۰ فروردین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۰ فروردین
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۵۶ و ۶۰ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی اینها پیامبران را
در آیه ۷۵ سوره مائده نیز از مریم مادر عیسى(علیه السلام) به عنوان صِدّیقه تعبیر مى کند و مى گوید، وَ أُمُّهُ صِدِّیقَةٌ . * * * سپس، از گروهى که از مکتب انسان ساز انبیاء جدا شدند، و پیروانى ناخلف از آب در آمدند، سخن مى گوید و قسمتى از اعمال زشت آنها را بر شمرده مى گوید: بعد از آنها فرزندان ناشایسته اى روى کار آمدند که نماز را ضایع کردند، و از شهوات پیروى نمودند که به زودى مجازات گمراهى خود را خواهند دید (فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیّاً). خَلْف (بر وزن برف) به معنى فرزندان ناصالح و به اصطلاح ناخلف است در حالى که خَلَف (بر وزن صدف) به معنى فرزند صالح است. این جمله ممکن است اشاره به گروهى از بنى اسرائیل باشد که: در طریق گمراهى گام نهاده، خدا را فراموش کردند، پیروى از شهوات را بر ذکر خدا ترجیح دادند، جهان را پر از فساد نمودند و سرانجام به نتیجه اعمال سوء خود در دنیا رسیدند و در آخرت نیز خواهند رسید. در این که: منظور از اضاعه صلاة در اینجا ترک نماز است و یا تأخیر از وقت آن؟ و یا انجام اعمالى که نماز را در جامعه ضایع کند؟ مفسران احتمالات مختلفى داده اند، ولى معنى اخیر، صحیح تر به نظر مى رسد. اما چرا از میان تمام عبادات، روى نماز انگشت گذارده شده؟ شاید دلیل آن این باشد که نماز چنان که مى دانیم سدّى است در میان انسان و گناهان، هنگامى که این سدّ شکسته شد، غوطهور شدن در شهوات، نتیجه قطعى آن است. و به تعبیر دیگر، همان گونه که پیامبران، ارتقاء مقام خود را از یاد خدا شروع کردند و به هنگامى که آیات خدا بر آنها خوانده مى شد به خاک مى افتادند و گریه مى کردند، این پیروان ناخلف سقوط و انحرافشان از فراموش کردن یاد خدا شروع شد. * * * از آنجا که برنامه قرآن در همه جا این است که: راه بازگشت به سوى ایمان و حق را باز بگذارد در اینجا نیز بعد از ذکر سرنوشت نسل هاى ناخلف چنین مى گوید: مگر آنها که توبه کنند، ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، آنها داخل بهشت مى شوند و کمترین ظلمى به آنها نخواهد شد (إِلاّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لایُظْلَمُونَ شَیْئاً). بنابراین، چنان نیست که اگر کسى یک روز در شهوات غوطهور شود براى همیشه مهر یأس و نومیدى از رحمت خدا بر پیشانى او کوفته شود، بلکه تا نفسى باقى است و انسان در قید حیات دنیا است، راه بازگشت و توبه باز است. * * * نکته ها: ۱ ـ ادریس کیست؟ طبق نقل بسیارى از مفسران، ادریس جد پدر نوح است. نام او در تورات اخنوخ و در عربى ادریس مى باشد که بعضى آن را از ماده درس مى دانند; زیرا او اولین کسى بود که با قلم خط نوشت. او علاوه بر مقام نبوت، به علم نجوم و حساب و هیئت احاطه داشت، و نخستین کسى بود که: طرز دوختن لباس را به انسان ها آموخت. در مورد این پیامبر بزرگ، قرآن تنها دو بار ـ آن هم با اشاره هاى کوتاه ـ سخن گفته است، یکى در آیات مورد بحث، و دیگرى در سوره انبیاء آیات ۸۵ و ۸۶ و در روایات مختلف، شرح مبسوطى درباره زندگى او نوشته اند که: نمى توان همه آنها را معتبر دانست، به همین دلیل ما به اشاره بالا قناعت کرده و از این بحث مى گذریم. * * * ۲ ـ در حدیثى که در بسیارى از کتب دانشمندان اهل سنت آمده، چنین مى خوانیم: پیامبر هنگامى که آیه فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ... را تلاوت کرد، فرمود: یَکُونُ خَلْفٌ مِنْ بَعْدِ سِتِّیْنَ سَنَةً أَضاعُوا الصَّلوةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواِت فَسَوْفَ یُلْقَوْنَ غَیّاً ثُمَّ یَکُونُ خَلْفٌ یَقْرَئُونَ الْقُرْآنَ لایَعْدُوا تَراقِیْهِمْ، وَ یَقْرَءُ الْقُرآنَ ثَلاثَةٌ مُؤْمِنٌ وَ مُنافِقٌ وَ فاِجٌر: بعد از شصت سال، افرادى به روى کار مى آیند که نماز را ضایع مى کنند و در شهوات غوطهور مى شوند و به زودى نتیجه گمراهى خود را خواهند دید، و بعد از آنها گروه دیگرى روى کار مى آیند که قرآن را (با آب و تاب) مى خوانند ولى از شانه هاى آنها بالاتر نمى رود (چون نه از روى اخلاص است و نه براى تدبر و اندیشه به خاطر عمل، بلکه از روى ریا و تظاهر است و یا قناعت کردن به الفاظ، و به همین دلیل اعمال آنها به مقام قرب خدا بالا نمى رود) در این دوران سه گروه قارى خواهند بود، مؤمنان، منافقان و فاجران و مشکل مردم شناسائى آنهاست. قابل توجه این که: اگر مبدأ شصت سال را هجرت پیامبر(صلى الله علیه وآله) بگیریم درست منطبق بر زمانى مى شود که یزید بر اریکه قدرت نشست و سالار شهیدان امام حسین(علیه السلام) و یارانش شربت شهادت نوشیدند، و بعد از این، باقیمانده دوران بنى امیه و دوران بنى عباس است که از اسلام به نامى قناعت کرده بودند و از قرآن به الفاظى و پناه مى بریم به خدا که ما جزء چنین گروه ناخلفى باشیم. ✔️ پایان @Nahjolbalaghe2
۲۰ فروردین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۰ فروردین
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۷۰ ✅ خلقت هدفدار انسان و برتری آخرت ↩️ آنگاه در دومين نكته اشاره به كسانى مى ك
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۷۱ 🗝 کلیدهای سعادت دنیا و آخرت 🔷ده موضوع مهم و سرنوشت ساز: امام(عليه السلام) در اين جمله هاى كوتاه و پرمعنا اشاره به ده موضوع مهم مى كند كه هفت موضوع مربوط به فضايل اخلاقى و سه موضوع مربوط به رذايل اخلاقى است. نخست مى فرمايد: «شرافتى برتر از اسلام نيست»; (لاَشَرَفَ أَعْلَى مِنَ الاِْسْلاَمِ). اين نكته با توجه به اين كه اسلام مجموعه اى از عقايد والاى دينى و برنامه هاى سازنده عبادى و دستورات مهم اخلاقى است كاملاً روشن است. بسيارى از افراد، شرف را در مقام هاى مادى متزلزل و اموال و ثروت هاى ناپايدار و قدرت قوم و قبيله كه دائماً در معرض فناست مى دانند. در حالى كه شرافت واقعى اين است كه انسان يك مسلمان راستين باشد. در جمله دوم مى فرمايد: «عزت و قدرتى گران بهاتر از پرهيزكارى نيست»; (وَلاَ عِزَّ أَعَزُّ مِنَ التَّقْوَى). زيرا تقوا چنان انسان را مسلط بر خويش مى سازد كه وسوسه هاى شيطان و هواى نفس را به عقب مى راند. چه قدرتى از اين بالاتر كه انسان شيطان را به زمين بزند و هواى نفس را مهار كند. در سومين جمله مى فرمايد: «هيچ پناهگاهى بهتر و نگهدارنده تر از ورع (و پرهيز از شبهات) نيست»; (وَ لاَ مَعْقِلَ أَحْسَنُ مِنَ الْوَرَعِ). لغزش هاى انسان در بسيارى از موارد در امور شبهه ناك است كه انسان را به پرتگاه محرمات مسلم شرع سوق مى دهد. كسى كه داراى ورع و پرهيز از شبهات است در پناهگاه مطمئنى قرار گرفته كه او را از چنين لغزشى بازمى دارد. در حكمت چهارم نيز شبيه اين جمله گذشت آن جا كه مى فرمايد: «الْوَرَعُ جُنَّة; ورع، سپر محكمى است». امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد: «إِنَّ أَشَدَّ الْعِبَادَةِ الْوَرَعُ; دشوارترين عبادت ورع است».[1] زيرا علاوه بر ترك محرمات و انجام واجبات، انسان را از ارتكاب شبهات بازمى دارد. در حديث ديگرى آمده است كه يكى از ياران امام صادق(عليه السلام) خدمتش عرض كرد: من توفيق زيارت شما را چند سال يك بار پيدا مى كنم دستورى بيان فرما كه به آن عمل كنم (و ضامن سعادتم باشد). امام(عليه السلام) فرمود: «أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَالْوَرَعِ وَ الاِجْتِهَادِ وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لاَ ينْفَعُ اجْتِهَادٌ لاَ وَرَعَ فِيهِ; تو را به تقواى الهى و ورع و تلاش و كوشش (در مسير اطاعت پروردگار) سفارش مى كنم و بدان كه تلاش بدون ورع نتيجه بخش نخواهد بود».[2] در چهارمين نكته مى فرمايد: «هيچ شفيعى نجات بخش تر از توبه نيست»; (وَلاَ شَفِيعَ أَنْجَحُ مِنَ التَّوْبَةِ). زيرا شفاعت شفيعانُ ديگر گاه پذيرفته مى شود و گاه ممكن است پذيرفته نشود زيرا بار گناه، سنگين تر از شفاعت است. اما توبه واقعى كه با ندامت كامل و تصميم بر عدم تكرار گناه و جبران گذشته و اعمال صالح آينده صورت گيرد قطعاً در پيشگاه خداوند پذيرفته خواهد شد. بنابراين گنهكاران به جاى اين كه به انتظار شفاعت شفيعان بنشينند بهتر است توبه كنند و شفاعت را براى تأكيد بر پذيرش آن از شفيعان بخواهند. خداوند به طور مطلق در قرآن مجيد مى فرمايد: «(وَهُوَ الَّذِى يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُوا عَنِ السَّيِّئَاتِ); خداوند كسى است كه توبه را از بندگانش مى پذيرد و گناهان آن ها را مى بخشد».[3] در پنجمين نكته اشاره به اهميت قناعت كرده، مى فرمايد: «هيچ گنجى بى نيازكننده تر از قناعت نيست»; (وَ لاَ كَنْزَ أَغْنَى مِنَ الْقَنَاعَةِ). گنج هاى ديگر پايان مى پذيرند، گنجى كه پايان نمى پذيرد گنج قناعت است. اضافه بر اين، براى حفظ گنج هاى ظاهرى رنج فراوان بايد كشيد چراكه دشمنان و سارقان و حسودان دائماً در كمين آن اند. ولى گنج قناعت هيچ سارق و دشمن و حسودى ندارد. و به گفته سعدى: گنج آزادگى و كنج قناعت ملكى است * كه به شمشير ميسر نشود سلطان را و به گفته حافظ: گنج زر گر نبود، كنج قناعت باقى است * آن كه آن داد به شاهان به گدايان اين داد در گفتار حكيمانه 57 آمده بود: «الْقَنَاعَةُ مَالٌ لاَ ينْفَدُ; قناعت سرمايه اى است كه هرگز تمام نمى شود». همين مضمون در گفتار حكيمانه 349 و گفتار حكيمانه 229 آمده بود. ✍ پی نوشت: [1]. كافى، ج 2، ص 77، ح 5. [2]. همان، ص 76، ح 1. [3]. شورى، آيه 25. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
۲۰ فروردین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۰ فروردین
☀️ امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) : ✍ سِرُّكَ أسِيرُكَ فإن أفشَيتَهُ صِرتَ أسِيرَهُ 🖌 راز تو در بند توست. اگر آن را فاش کنی تو در بندش خواهی شد. 📓 غرر الحکم ، حدیث ۵۶۳۰ @Nahjolbalaghe2
۲۰ فروردین