#در_محضر_اهل_بیت
☀️ امام رضا علیه السلام :
هرکس نمیتواند کفاره ی گناهش را بپردازد، بر محمد و آل محمد بسیار صلوات فرستد زیرا صلوات گناهانش را کاملا از بین می برد.
📗عیون اخبارالرضا ج۱ ص۲۹۴
@Nahjolbalaghe2
1403.04.16-Panahian-ImamSadeghUni-EnhetateMotehajerane...-01-32k.mp3
12.31M
#موعظه
🔴 انحطاط متحجّرانه؛ انعطافپذیری متفکّرانه
🎙 استاد پناهیان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: چهارصد و شصت و هفت 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﻋﻤﺮﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻳ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: چهارصد و شصت و هشت
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﮔﻔﺖ: ﻛﺪﺍﻣﻴﻚ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻮﺭﺩ ﻭﺛﻮﻕ ﻭ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩ؟ ﺍﺑﻮﺍﻟﺎﺳﻮﺩ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ﺁﻥ ﻛﺲ ﻛﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ، ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺍﻭ ﻭﺻﻴﺖ ﻓﺮﻣﻮﺩ. ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﮔﻔﺖ: ﻛﺪﺍﻣﻴﻚ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺭﺍﺳﺘﮕﻮﺗﺮ ﺑﻮﺩ؟ ﺍﺑﻮﺍﻟﺎﺳﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺁﻥ ﻛﺲ ﻛﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮﻳﺶ ﺭﺍ ﺗﺼﺪﻳﻖ ﻧﻤﻮﺩ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﻗﻊ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻋﻤﺮﻭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍﻱ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻧﻴﻜﻮ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﺪﻫﺪ، ﺁﻳﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﺍﺑﻮﺍﻟﺎﺳﻮﺩ ﮔﻔﺖ، ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﻲ ﺭﺩﻱ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻛﻨﻲ؟ ﺍﺑﻮﺍﻟﺎﺳﻮﺩ ﺑﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﭼﻪ ﻛﺴﻲ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺗﺤﺮﻳﻚ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﻩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺍﻭ (ﻋﻤﺮﻭ) ﭼﻨﺪ ﻛﻠﻤﻪ ﺍﻱ ﺑﮕﻮﻳﻢ. ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﮔﻔﺖ: ﺁﺭﻱ، ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺍﻭ ﻣﻲﺩﺍﻧﻲ ﺑﻴﺎﻥ ﻛﻦ. ﺍﺑﻮﺍﻟﺎﺳﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﻳﺎ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﺍﻳﻦ ﺷﺨﺺ، ﻛﺴﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺿﻤﻦ ﺍﺷﻌﺎﺭﻱ ﻛﻪ ﺳﺮﻭﺩﻩ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻫﺠﻮ ﻭ ﻧﻜﻮﻫﺶ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ﻣﻦ ﻛﻪ ﺷﻌﺮ ﻧﺘﻮﺍﻧﻢ ﮔﻔﺘﻦ، ﭘﺲ ﺑﻬﺮ ﺑﻴﺘﻲ ﻛﻪ ﻋﻤﺮﻭ ﺩﺭ ﻫﺠﻮ ﻣﻦ ﺳﺮﻭﺩﻩ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﻟﻌﻨﺘﻲ ﻓﺮﺳﺖ. ﺁﻳﺎ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺧﺪﺍ، ﻣﻲﺷﻮﺩ ﺭﺳﺘﮕﺎﺭﻱ ﻭ ﻓﻠﺎﺡ ﺑﺮﺍﻱ ﻋﻤﺮﻭ ﺗﺼﻮﺭ ﻧﻤﻮﺩ، ﺗﺎ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﺮﺳﺪ؟ ﻭ ﻳﺎ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﺪﺳﺖ ﻣﻲﺁﻭﺭﺩ ﺳﻮﺩﻱ ﺑﺒﺮﺩ؟ ﺑﺨﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ، ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺷﻨﺎﺧﺘﻦ ﺣﺴﺒﺶ ﺑﺎ ﻗﺮﻋﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭ ﺳﺨﻦ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﻭ ﻗﻠﺒﻲ ﺗﺮﺳﻨﺎﻙ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﻭ ﺑﻲ ﭘﻨﺎﻫﻲ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺗﻦ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻣﺬﻟﺖ ﻭ ﺧﺎﺭﻱ ﺑﺪﻫﺪ، ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭﻣﻴﺎﻥ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺟﺎ ﺩﻫﺪ ﻭ ﻳﺎ ﺩﺭ ﺑﻜﺎﺭ ﺑﺴﺘﻦ ﺳﺨﻦ، ﺭﺍﻱ ﻭ ﻧﻈﺮﻱ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻦ ﻣﺮﺩﺍﻥ، ﻧﺎﭼﺎﺭ ﮔﻮﺵ ﻣﻲﺩﻫﺪ ﻭ ﺩﻡ ﺩﺭ ﻧﻤﻲ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ
[ جلد سوم ﺻﻔﺤﻪ 271]
ﺑﭙﺎ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﺍﻥ ﻫﺮ ﻗﻮﻡ، ﺍﻭ ﭼﻮﻥ ﺳﮓ ﻣﻲﻧﺸﻴﻨﺪ، ﺑﻨﺎﻡ ﺩﻳﻦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻜﻠﻒ ﻭ ﺭﻳﺎ ﺍﻓﻜﻨﺪ ﺑﺴﺒﺐ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻳﻜﻪ ﻣﺮﺗﻜﺐ ﺷﺪﻩ، ﺑﺎ ﺍﺑﻬﺖ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﺍﻥ ﻧﻈﺮ ﻧﻤﻲ ﺍﻓﻜﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻋﻴﻦ ﺣﺎﻝ ﺩﺭ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﻱ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻨﺎﺯﻋﻪ ﻭ ﻫﻤﺴﺮﻱ ﻧﺘﻮﺍﻧﺪ، ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﺗﻴﺮﮔﻴﻬﺎﻱ ﺳﺨﺖ ﺳﺮﮔﺮﺩﺍﻥ ﺷﺪﻩ، ﻭ ﺑﺎﺑﻲ ﺣﻴﺎﺋﻲ ﻣﺘﻮﺳﻞ ﺑﻪ ﻣﻜﺮ ﻭ ﺩﻏﻞ ﻣﻲﺷﻮﺩ، ﺑﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺣﻴﻠﻪ ﻭ ﻧﻴﺮﻧﮓ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻜﺮ ﻭ ﺣﻴﻠﻪ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ
ﺍﺳﺖ.
↩️ ادامه دارد..
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه انبیاء آیات ۱۶ الی ۱۸ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🔺آفرینش آسمان
📝تفسیر سوره مبارکه انبیاء آیات ۱۶ الی ۱۸
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
✔️ نکته:
هدف آفرینش
در حالى که مادّى ها هدفى براى آفرینش قائل نیستند; چرا که مبدأ آفرینش را طبیعت فاقد عقل و شعور و بى هدف مى دانند، و به همین دلیل طرفدار پوچى
در مجموعه هستى مى باشند.
فلاسفه الهى و پیروان ادیان همگى معتقد به وجود یک هدف عالى براى آفرینشند; زیرا مبدأ قادر و حکیم عالم، محال است کارى بى هدف انجام دهد.
اکنون این سؤال پیش مى آید: این هدف چیست؟
گاهى به خاطر مقایسه کردن خداوند با خود گرفتار این توهم مى شویم که: آیا خدا کمبودى داشته که مى خواسته با آفرینش هستى، و از جمله انسان، آن کمبود را جبران کند؟!
آیا او نیازى به عبادت و نیایش هاى ما دارد؟ آیا او مى خواسته است شناخته شود، و خلق را آفریده است تا شناخته گردد؟!
ولى همان گونه که گفتیم، این یک اشتباه بزرگ است که از مقایسه خدا و خلق ناشى مى گردد، در حالى که در بحث شناخت صفات خدا، بزرگترین سدّ و مانع همین مقایسه نادرست است، (لذا اصل اولى در این بحث آن است که ما بدانیم او در هیچ چیز به ما شباهت ندارد).
ما موجودى هستیم از هر نظر محدود، و به همین دلیل تمام تلاش هایمان براى رفع کمبودهایمان است، درس مى خوانیم، تا با سواد شویم و کمبود علممان از بین برود، به دنبال کسب و کار مى رویم تا با فقر و نادارى مبارزه کنیم، لشکر و عسکر و نیرو تهیه مى کنیم، تا کمبود قدرتمان را در برابر حریف جبران کنیم حتى در مسائل معنوى و تهذیب نفس و سیر و مقامات روحانى، باز تلاش ها در جهت رفع کمبودها است.
ولى آیا آن وجودى که از هر نظر بى نهایت است، علم و قدرت و نیروهایش بى انتها، و از هیچ نظر کمبودى ندارد، معقول است کارى براى رفع کمبودش انجام دهد؟
از این تحلیل روشن، به اینجا مى رسیم از یکسو آفرینش بى هدف نیست و از سوى دیگر، این هدف به آفریدگار باز نمى گردد.
در اینجا به آسانى مى توان نتیجه گرفت که: هدف حتماً و بدون شک چیزى مربوط به خود ماست.
با توجه به این مقدمه، مى توان دریافت هدف آفرینش چیزى جز تکامل و تعالى ما نیست.
به تعبیر دیگر، عالم هستى، دانشگاهى است براى تکامل ما در زمینه علم.
پرورشگاهى است از نظر تربیتى براى تهذیب نفوس ما.
تجارتخانه اى است براى کسب درآمدهاى معنوى.
سرزمین زراعت پربارى است براى پرورش انواع محصولات انسان.
آرى الدُّنْیا مَزْرَعَةُ الاْ خِرَة... .(۲)
✍ پی نوشت:
۲ ـ بحار الانوار ، جلد ۶۷، صفحه ۲۲۵.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۹۱ ⚡️ترغیب به زهد و نهی از غفلت ✅ زاهد باش تا ببينى! امام(عليه السلام) در اي
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۹۱
⚡️ترغیب به زهد و نهی از غفلت
✅ زاهد باش تا ببينى!
↩️ امام(عليه السلام) درباره زيبايى هاى ظاهرى دنيا نيز هشدار مى دهد و مى فرمايد: اگر مى خواهيد از عيوب دنيا آگاه شويد بايد زهد در دنيا را پيشه كنيد. هنگامى كه بى اعتنا شديد، عيوب، يكى بعد از ديگرى آشكار مى گردد.
در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: «مَنْ زَهِدَ فِى الدُّنْيا أَثْبَتَ اللَّهُ الْحِكْمَةَ فِى قَلْبِهِ وَ أَنْطَقَ بِهَا لِسَانَهُ وَ بَصَّرَهُ عُيوبَ الدُّنْيا دَاءَهَا وَ دَوَاءَهَا وَ أَخْرَجَهُ مِنَ الدُّنْيا سَالِماً إِلَى دَارِ السَّلاَمِ; كسى كه زهد در دنيا را پيشه كند خداوند علم و دانش را در قلب او قرار مى دهد و زبانش را به آن جارى مى سازد و عيوب دنيا را به او نشان مى دهد دردهاى دنيا و دواهاى آن را مى شناسد و از دنيا سالم به دارالسلام (و جوار رحمت الهى) مى رود».[2]
در روايت ديگرى كه آن را نيز مرحوم كلينى در كتاب كافى از آن حضرت آورده است مى خوانيم: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْد خَيراً زَهَّدَهُ فِى الدُّنْيا وَ فَقَّهَهُ فِى الدِّينِ وَبَصَّرَهُ عُيوبَهَا; هنگامى كه خداوند خير و نيكى براى بنده اش اراده كند او را به دنيا بى اعتنا مى سازد و عالم به احكام دينش مى كند و عيوب دنيا را در نظرش آشكار مى سازد».[3]
سپس امام(عليه السلام) در دومين نكته مى فرمايد: «غافل مباش كه (از تو غفلت ندارند و) مراقب تواند»; (وَلاَ تَغْفُلْ فَلَسْتَ بِمَغْفُول عَنْكَ!).
اشاره به اين كه مأموران پروردگار و فرشتگانِ ثبت اعمال، پيوسته مراقب تو مى باشند; هر عمل كوچك يا بزرگى از تو سر زند آن را ثبت مى كنند و از آن بالاتر عالم، محضر خداست و ذات پاك او به تو از تو نزديك تر است. بنابراين هرگز مورد غفلت نخواهى بود و چون چنين است تو نيز از حال خود غافل مباش.
ارتباط اين جمله با جمله اول از اين جا روشن مى شود كه انسان هاى فريفته دنيا غالباً از خود و آينده خويش غافل مى شوند و همين امر سبب بدبختى و تيره روزى آن ها مى شود و انسان غافل همواره در دام بلاها گرفتار مى گردد.
در حديثى نيز از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «عَجَبٌ لِغَافِل وَ لَيسَ بِمَغْفُول عَنْهُ وَ عَجَبٌ لِطَالِبِ الدُّنْيا وَ الْمَوْتُ يطْلُبُهُ وَ عَجَبٌ لِضَاحِك مِلْءَ فِيهِ وَ هُوَ لاَ يدْرِى أَرَضِى اللَّهُ أَمْ سَخِطَ لَهُ; در تعجبم از كسى كه غافل است و از او غافل نيستند و نيز در تعجبم از كسى كه در طلب دنياست و مرگ در طلب اوست و در شگفتم از كسى كه با تمام دهانش مى خندد (و قهقهه مى زند) در حالى كه نمى داند خدا از او راضى است يا خشمگين».[4]
سلمان فارسى نيز در اين زمينه مى گويد: «عَجِبْتُ بِسِتّ ثَلاَثَةٌ أَضْحَكَتْنِى وَثَلاَثَةٌ أَبْكَتْنِى فَأَمَّا الَّتِى أَبْكَتْنِى فَفِرَاقُ الاَْحِبَّةِ مُحَمَّد(صلى الله عليه وآله) وَ هَوْلُ الْمُطَّلَعِ وَ الْوُقُوفُ بَينَ يدَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَمَّا الَّتِى أَضْحَكَتْنِى فَطَالِبُ الدُّنْيا وَ الْمَوْتُ يطْلُبُهُ وَ غَافِلٌ وَلَيسَ بِمَغْفُول عَنْهُ وَ ضَاحِكٌ مِلْءَ فِيهِ وَ لاَ يدْرِى أَ رَضِى لَهُ أَمْ سَخِطَ; از شش چيز در شگفتم; سه چيز مرا مى خنداند و سه چيز مرا به گريه وامى دارد. اما آنچه مرا به گريه وامى دارد جدايى دوستان عزيز است (دوستى همچون) محمّد(صلى الله عليه وآله) و وحشت قيامت و ايستادن در پيشگاه خداوند عزّوجلّ و اما آنچه مرا به خنده وامى دارد طالب دنياست در حالى كه مرگ در طلب اوست و غافل است در حالى كه مورد غفلت نيست، و كسى كه با تمام دهان خود مى خندد و قهقهه مى زند در حالى كه نمى داند از او خوشنود شده اند يا نه»[5]. [6]
✍پی نوشت:
[2]. كافى، ج 2، ص 128، ح 1.
[3]. كافى، ج 2، ص 128، ح 10.
[4]. بحارالانوار، ج 74، ص 133، ح 38.
[5]. بحارالانوار، ج 75، ص 453، ح 24.
[6]. سند گفتار حكيمانه: مرحوم خطيب در ذيل اين گفتار حكيمانه تنها به اين قناعت مى كند كه مى گويد: شبيه اين سخن در خطبه هاى 97 و 173 و 186 گذشت. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 282). اضافه مى كنيم كه مرحوم آمدى در غررالحكم آن را با تفاوتى ذكر كرده و به جاى عوراتها «عيوبها» آورده است. (غررالحكم، ح 6085)"
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🎙شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه 🔷 حکمت های: ۳۸۹ و ۳۹۰ @Nahjolbalaghe2
شرح_صوتی_حکمت_۳۹۱.mp3
4.22M
🎙شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه
🔷 حکمت: ۳۹۱
@Nahjolbalaghe2