قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۳ بخش اول 🔸 بی اعتباری دنیا 🔭 خطبه در يك نگاه: همان گونه كه از تعبيرات مرحو
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۳ بخش اول
🔸 بی اعتباری دنیا
↩️ سوم و چهارم اينکه: «آنچه از دنيا از دست رفته و پشت کرده، هيچگاه بر نمى گردد و آينده معلوم نيست چگونه خواهد بود، تا در انتظارش باشيم!». (لاَ يَرْجِعُ مَا تَوَلَّى مِنْهَا فَأَدْبَرَ، وَ لاَ يُدْرى مَا هُوَ آت مِنْهَا فَيُنْتَظَرَ).
و چه دردناک است که انسان گم شده هاى خويش را هرگز نتواند پيدا کند و به آينده نيز اميدوار نباشد! در حسرتى جبران ناپذير بماند و اميدهاى خود را بر باد رفته ببيند! نه جوانى باز مى گردد و نه توان ها و نيروهاى از ميان رفته بر اثر گذشت عمر. نه دوستان و مونسانى که در چهره در نقاب خاک کشيدند، خود را نشان مى دهند و نه عزيزان از دست رفته. اينها همه يک طرف، از سوى ديگر، وحشت از آينده آميخته با ابهام و جهل نيز، براى انسان دردناک است!
در پنجمين و ششمين استدلال براى بى اعتبارى دنيا مى فرمايد: «شادى آن آميخته با اندوه است، و توانايى و استقامت مردان نيرومند در آن به ضعف و سستى مى گرايد». (سُرُورُهَا مَشُوبٌ بِالْحُزْنِ وَ جَلَدُ(6) الرِّجَالِ فِيهَا إِلَى الضَّعْفِ وَ الْوَهْنِ).
مشکل بزرگ مواهب مادّى دنيا همان است که امام(عليه السلام) در جاى ديگر به آن اشاره کرده: «لاَ تَنَالُونَ مِنْهَا نِعْمَةً إِلاَّ بِفِرِاقِ أُخْرَى; به هر نعمتى از آن مى رسيد به فراق نعمت ديگرى مبتلا مى شويد».(7) مثلا کسى که فرزند ندارد، غم بى فرزندى قلب او را مى فشارد; ولى همين که صاحب فرزند، يا فرزندان شد، مشکلات فرزند ازهر سو هجوم مى آورد! ثروت ندارد، غم فقر او را آزار مى هد; ثروتمند مى شود، مشکل حسادتِ حسودان، خيانتِ خائنان، و طمع ورزى دزدان و سارقان، ظاهر و آشکار مى شود و آرامش او را به کلّى بر هم مى زند. آرى! شادى هاى دنيا، هميشه آميخته با غم و اندوه هاست و قوّت ها به زودى جاى خود را به ضعف و سستى مى دهد.
سپس امام(عليه السلام) در يک نتيجه گيرى قاطع و بيدارگر از تمام اين استدلالات، مى فرمايد: «حال که چنين است زرق و برق ها و زيبايى هاى فراوان دنيا شما را نفريبد! چرا که مدّت کمى با شما خواهد بود!». (فَلا يَغُرَّنَّکُمْ کَثْرَةُ مَا يُعْجِبُکُمْ فِيهَا لِقِلَّةِ مَآ يَصْحَبُکُمْ مِنْهَا).
درست است که در دنيا زيبائى هاى فراوان و زرق و برق هاى خيره کننده بسيار ديده مى شود، ولى همانها علاوه بر تمام مشکلاتى که در درونشان نهفته است، ناپايدار و زودگذر و بى اعتبار است. بنابراين، چيزى نيست که انسانِ عاقل را بفريبد و به خود مشغول کند.
به هر حال، کمى دقّت و تأمّل در جهات شش گانه بالا - و حتّى در يکى از آنها - کافى است که غافلان را از خواب غفلت بيدار کند، امّا افسوس که بسيارى از مردم نسبت به همان يک لحظه، دقّت و تأمّل بخل مى ورزند.
✍ پی نوشت:
6. «جَلَد» به معناى قوّت و قدرت و صلابت است.
7. نهج البلاغه، خطبه 145.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
🔹 خودسازی(خودبینی)
☀️ امام باقرعلیه السلام:
راه خودبینى را با خویشتن شناسى ببند.
📚 گزیده تحف العقول/ج1/ص44
☀️ امام علی(ع):تعجب مى کنم از کسى که اولش قطره اى آب تُرش و عاقبتش لاشه اى متعفّن خواهد بود و خود را ظرف فضولات قرار داده است، با این حال تکبّر و بزرگ منشى هم مى نماید.
📚 وسائل الشیعه/ج1/ص334/ح880
@Nahjolbalaghe2
IMG_20241001_152002_345_320kbps.mp3
3.24M
#موعظه
🔺 والدین نباید تربیت بچههایشان را به هیچ احدالناسی بسپارند!
🎙استاد تراشیون
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و چهل و نه 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﻲ ﺍﻟﺮﺿﺎ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: پانصد و پنجاه
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
1⃣1⃣ ﻏﺪﻳﺮﻳﻪ 11
ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺳﺮﺯﻧﺶ ﻭ ﻧﻜﻮﻫﺸﻢ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﭼﻘﺪﺭ ﺷﻌﺮ ﺑﺎﺯﮔﻮﻣﻲ ﻛﻨﻲ. ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺷﺮ ﺑﺮﺩﺍﺭ، ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﻨﻴﻦ ﻣﮕﻮ ﻭ ﻣﭙﻨﺪﺍﺭ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺩﺳﺖ ﻣﻲﻛﺸﻢ. ﺑﺮﺍﺳﺘﻲ ﻛﻪ ﺣﻴﺪﺭ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻲﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺧﻴﺮ ﺧﻮﺍﻩ ﺁﻧﻢ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭘﻲ ﺍﻭ ﺭﻭﺩ، ﻭ ﮔﺮﻳﺰﺍﻥ ﺍﺯ ﺁﻧﻢ ﻛﻪ ﺭﻭﻱ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺮﺗﺎﺑﺪ. ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻲﺩﺍﺭﻡ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺣﺘﻲ ﻳﻚ ﭼﺸﻢ، ﺑﻬﻢ ﺯﺩﻥ ﻫﻢ ﻫﺮﮔﺰ ﺷﺮﻙ ﻧﻮﺭﺯﻳﺪ. ﻋﻠﻲ ﺭﺍ، ﻛﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺒﺎﻫﻠﻪ ﻧﻔﺲ ﺭﺳﻮﻝ ﻣﺼﻄﻔﻲ ﮔﺮﺩﻳﺪ، " ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺩﺭﻭﺩ ﺑﻔﺮﺳﺖ "
ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﻫﻤﻪ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺁﻣﺪﮔﺎﻥ ﺩﺭ ﺯﻳﺮ ﻛﺴﺎﺀ ﺭﺍ، ﺑﻪ ﭘﺎﻛﻲ ﺳﺘﻮﺩ، ﺍﻭ ﺩﻭﻣﻴﻦ ﺷﺨﺺ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺑﻮﺩ. ﻭ ﻧﻴﺰ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻛﺘﺎﺏ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ، ﺍﻣﺎﻧﺖ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎﻳﻨﺪ، ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻧﻬﺎﺩﻡ. ﻭﺍﻱ ﻛﺎﺵ ﻣﻲﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﮔﺬﺭﻡ، ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺍﻣﺎﻧﺖ، ﻧﻴﺎﺑﺖ ﻣﻲﻛﻨﻴﺪ. ﺍﺯ ﻣﻜﻪ ﻣﻲﺁﻣﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻛﻮﻩ ﻭ ﺑﻴﺎﺑﺎﻧﻲ، ﺣﺎﺟﻴﺎﻥ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻫﻤﺮﺍﻫﻲ ﻣﻲﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺗﺎ ﺑﻪ ﺧﻢ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﻭ ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﺒﻠﻴﻎ ﻭﻟﺎﻳﺖ، ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺮﺩﻡ، ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺘﺶ ﺁﻣﺪ. ﭘﺲ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪ،
[ جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 71]
ﻭ ﭼﻮﺑﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻓﺮﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺑﺮ ﺟﻬﺎﺯ ﺷﺘﺮﺍﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻋﻠﻲ ﺭﺍ ﻓﺮﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﻋﻠﻲ ﺑﻪ ﻧﺰﺩﺵ ﺭﻓﺖ، ﭘﺲ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻱ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﻩ ﻣﻦ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻛﺴﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺭ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺗﻜﻴﻪ ﻛﺮﺩ. ﻣﺎ ﭼﻮﻥ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺍﻧﮕﺸﺘﻴﻢ، ﻭ ﺑﻪ ﺍﻧﮕﺸﺘﺎﻥ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺩﺳﺘﺶ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺟﻮﻳﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﺎﻛﻲ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﻤﺎﻧﺪ، ﻧﺒﺎﺷﻴﺪ ﻛﻪ ﻋﻠﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺷﻤﺎ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻧﻴﺴﺖ. ﺳﭙﺲ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻋﻠﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺑﻠﻨﺪﺗﺮﻳﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﺑﺎﻟﺎ ﺑﺮﺩ. ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺎ ﺍﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﺍﻭ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭﻳﺪ، ﺗﺎ ﺍﺯ ﻟﻐﺰﺵ ﺩﺭ ﺍﻣﺎﻥ ﺑﻤﺎﻧﻴﺪ. ﺁﻳﺎ ﻣﻦ، ﻣﻮﻟﺎﻱ ﺷﻤﺎ ﻧﻴﺴﺘﻢ؟ ﭘﺲ ﺍﻳﻦ ﻋﻠﻲ ﺳﺮﻭﺭ ﺷﻤﺎ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺧﺪﺍﻱ ﻋﺰﻭﺟﻞ، ﺑﻪ ﺁﻥ ﮔﻮﺍﻩ ﺍﺳﺖ. ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺣﻴﺪﺭ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ، ﻭ ﺩﺷﻤﻦ ﻭ ﺧﻮﺍﺭ ﺩﺍﺭ، ﺁﻧﻜﻪ ﻭﻱ ﺭﺍ ﺩﺷﻤﻦ ﻭ ﺧﻮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ. ﺍﻱ ﺧﺪﺍﻱ ﮔﻮﺍﻩ ﺑﺮ ﻣﻦ، ﻣﻦ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺗﺒﻠﻴﻎ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﺳﺴﺘﻲ ﻧﻮﺭﺯﻳﺪﻡ. ﭘﺲ ﺁﻧﺎﻥ (ﺑﺎ ﻋﻠﻲ) ﺑﻴﻌﺖ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺗﻬﻨﻴﺖ ﻭ ﺑﺦ ﺑﺦ ﮔﻔﺘﻨﺪ، ﺣﺎﻝ ﺁﻧﻜﻪ، ﺳﻴﻨﻪ ﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﻛﻴﻨﻪ ﻣﺎﻟﺎﻣﺎﻝ ﺑﻮﺩ. ﺑﻪ ﺁﻧﻜﺲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻋﻠﻲ ﺑﻴﺰﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺑﮕﻮ: " ﺍﺯ ﻋﻠﻲ " ﭼﻪ ﺩﻳﺪﻱ؟ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺭﻭﻱ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﺑﮕﻮ ﭼﺮﺍ ﺭﻭﻱ ﮔﺮﺩﺍﻧﻲ؟
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۲۶ الی ۲۸ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ۳ ـ فلسفه و اسرار
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۲۶ الی ۲۸
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️ بى جهت نیست که یکى از سیاستمداران معروف بیگانه در گفتار پر معنى خود مى گوید: واى به حال مسلمانان! اگر معنى حج را نفهمند، و واى به حال دشمنانشان اگر معنى حج را درک کنند !.
و حتى در روایات اسلامى، حج به عنوان جهاد افراد ضعیف شمرده شده، جهادى که حتى پیر مردان و پیر زنان ناتوان با حضور در صحنه آن مى توانند شکوه و عظمت امت اسلامى را منعکس سازند، و با حلقه هاى تو در توى نمازگزاران گرد خانه خدا و سر دادن آواى وحدت و تکبیر، پشت دشمنان اسلام را بلرزانند.
* * *
۳ ـ بعد فرهنگى ـ ارتباط قشرهاى مسلمانان در ایام حج، مى تواند به عنوان مؤثرترین عامل مبادله فرهنگى و انتقال فکرها در آید.
مخصوصاً با توجه به این نکته که اجتماع شکوهمند حج، نماینده طبیعى و واقعى همه قشرهاى مسلمانان جهان است (چرا که در انتخاب افراد براى رفتن به زیارت خانه خدا، هیچ عامل مصنوعى مؤثر نیست و زوّار کعبه از میان تمام گروه ها، نژادها، زبان هائى که مسلمانان به آن تکلم مى کنند، بر خاسته و در آنجا جمع مى شوند).
لذا در روایات اسلامى مى خوانیم: یکى از فوائد حج نشر اخبار و آثار رسول الله(صلى الله علیه وآله) به تمام جهان اسلامى است.
هشام بن حکم که از دوستان دانشمند امام صادق(علیه السلام) است مى گوید: از آن حضرت درباره فلسفه حج و طواف کعبه سؤال کردم، فرمود:
إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْخَلْقَ... وَ أَمَرَهُمْ بِمَا یَکُونُ مِنْ أَمْرِ الطّاعَةِ فِی الدِّینِ وَ مَصْلَحَتِهِمْ مِنْ أَمْرِ دُنْیَاهُمْ فَجَعَلَ فِیهِ الاِجْتِمَاعَ مِنَ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ لِیَتَعَارَفُوا وَ لِیَنْزِعَ کُلُّ قَوْم مِنَ التِّجَارَاتِ مِنْ بَلَد إِلَى بَلَد... وَ لِتُعْرَفَ آثَارُ رَسُولِ اللَّهِ(صلى الله علیه وآله) وَ تُعْرَفَ أَخْبَارُهُ وَ یُذْکَرَ وَ لا یُنْسَى:
خداوند این بندگان را آفرید... و فرمان هائى در طریق مصلحت دین و دنیا به آنها داد، از جمله اجتماع مردم شرق و غرب را (در آئین حج) مقرر داشت تا مسلمانان به خوبى یکدیگر را بشناسند، از حال هم آگاه شوند، و هر گروهى سرمایه هاى تجارى را از شهرى به شهر دیگر منتقل کنند... و براى این که آثار پیامبر(صلى الله علیه وآله) و اخبار او شناخته شود، مردم آنها را به خاطر آوردند و هرگز فراموش نکنند .(۱۵)
به همین دلیل، در دوران هاى خفقان بارى که خلفا و سلاطین جور، اجازه نشر این احکام را به مسلمانان نمى دادند، آنها با استفاده از این فرصت، مشکلات خود را حل مى کردند و با تماس گرفتن با ائمه هدى(علیهم السلام) و علماى بزرگ دین، پرده از چهره قوانین اسلام و سنت پیامبر(صلى الله علیه وآله) بر مى داشتند.
از سوى دیگر، حج مى تواند، مبدل به یک کنگره عظیم فرهنگى شود، و اندیشمندان جهان اسلام در ایامى که در مکّه هستند گرد هم آیند و افکار و ابتکارات خویش را به دیگران عرضه کنند.
اصولاً یکى از بدبختى هاى بزرگ این است که مرزهاى کشور اسلامى سبب جدائى فرهنگى آنها شود، مسلمانان هر کشور تنها به خود بیندیشند، که در این صورت، جامعه واحد اسلامى پاره پاره و نابود مى گردد، آرى، حج مى تواند جلو این سرنوشت شوم را بگیرد.
و چه جالب مى فرماید: امام صادق(علیه السلام) در ذیل همان روایت هشام بن حکم : وَ لَوْ کَانَ کُلُّ قَوْم إِنَّمَا یَتَّکِلُونَ عَلَى بِلادِهِمْ وَ مَا فِیهَا هَلَکُوا، وَ خَرِبَتِ الْبِلادُ، وَ سَقَطَتِ الْجَلَبُ وَ الأَرْبَاحُ وَ عَمِیَتِ الأَخْبَارُ...: اگر هر قوم و ملتى تنها از کشور و بلاد خویش سخن بگویند و تنها به مسائلى که در آن است بیندیشند همگى نابود مى گردند و کشورهایشان ویران مى شود، منافع آنها ساقط مى گردد و اخبار واقعى در پشت پرده قرار مى گیرد .(۱۶)
* * *
۴ ـ بعد اقتصادى حج ـ بر خلاف آنچه بعضى فکر مى کنند، استفاده از کنگره عظیم حج، براى تقویت پایه هاى اقتصادى کشورهاى اسلامى نه تنها با روح حج منافات ندارد، که طبق روایات اسلامى، یکى از فلسفه آن را تشکیل مى دهد.
چه مانعى دارد مسلمانان در آن اجتماع بزرگ، پایه یک بازار مشترک اسلامى را بگذارند، و زمینه هاى مبادلاتى و تجارى را در میان خود به گونه اى فراهم سازند که نه منافعشان به جیب دشمنانشان بریزد، و نه اقتصادشان وابسته به اجانب باشد؟! که این دنیا پرستى نیست، عین عبادت است و جهاد.
و لذا در همان روایت هشام بن حکم از امام صادق(علیه السلام) ضمن بیان فلسفه هاى حج، صریحاً به این موضوع اشاره شده که، یکى از اهداف حج، تقویت تجارت مسلمانان و تسهیل روابط اقتصادى است.
✍ ۱۵ ـ وسائل الشیعه ، جلد ۸، صفحه ۹ (جلد ۱۱، صفحه ۱۴، چاپ آل البیت).
۱۶ ـ وسائل الشیعه ، جلد ۸، صفحه ۹ (جلد ۱۱، صفحه ۱۴، چاپ آل البیت).
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2