قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۳ بخش سوم 🔺کوشا برای دنیا و غافل از آخرت 🔸عالمان و عالم نمايان: امام(عليه ا
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۳ بخش سوم
🔺کوشا برای دنیا و غافل از آخرت
🔸عالمان و عالم نمايان:
↩️ بديهى است تنها کسى از ميان انبوه موانع و خطرها و پرتگاه ها مى تواند بگذرد و به مقصد برسد که مشمول عنايت الهى و تحت رعايت او باشد و اگر کسى - به خاطر اعمالش - به خود رها شود، به يقين هلاک خواهد شد; از راه راست منحرف مى گردد و بدون راهنما در بيابان زندگى سرگردان مى شود!
براى توضيح بيشتر مى افزايد: «او (چنان فريفته دنياست که) اگر به کشت دنيا خوانده شود، اجابت مى کند و براى آن مى کوشد، و اگربه کشت آخرت (و سعادت جاويدان) دعوت شود، سستى مى ورزد!» (إنْ دُعِيَ إلى حَرْثِ الدُّنيا عَمِلَ، وَ إِنْ دُعِيَ إِلَى حَرْثِ الآخِرَةِ کَسِلَ!).
آن جديّت در امر دنيا و اين سستى و کسالت در امر آخرت، به خاطر آن است که باورهايش نسبت به آخرت ضعيف و اعتقادش به وعده هاى الهى سست و بى پايه است. دنيا را نقد پنداشته و آخرت را نسيه!
از همين رو در آخرين جمله مى فرمايد: «گويى آنچه را براى آن کار مى کند (از امور دنيا) و لذّات زود گذرش بر او واجب است، و آنچه در آن سستى نشان مى دهد از او ساقط مى باشد!». (کَأَنَّ مَا عَمِلَ لَهُ وَاجِبٌ عَلَيْهِ; وَ کَأَنَّ مَا وَنَى فِيهِ سَاقِطٌ عَنْهُ).(3)
تعبير به کشت و کشتزار درباره دنيا و آخرت اقتباس از اين آيه شريفه است: «مَنْ کَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَ مَنْ کَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَ مَالَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ نَصيِب; کسى که زراعت آخرت را بخواهد بر محصولش مى افزاييم و کسى که کشت دنيا را بطلبد مقدارى از آن را به او مى دهيم، امّا در آخرت هيچ بهره اى نخواهد داشت».(4)
دنيا مى تواند مزرعه پر برکت آخرت باشد و مى تواند کشتزار کم درآمد اين دنيا. اعمال خوب و بد، بذرهايى است که در آن افشانده مى شود; اعمال نيک، مانند بذرى است که هفت خوشه و از هر خوشه اى يک صد دانه و بيشتر ثمر مى دهد; و اعمال بد، همچون بذرى است که در شوره زار افشانده مى شود که «لاَ يَخْرُجُ إِلاَّ نَکِداً»(5) «جز بهره اى اندک از آن حاصل نمى شود».
ضمناً جمله اخير به خوبى نشان مى دهد که اعمال نيک و بد از اعتقادات قوى و سست سرچشمه مى گيرد.
* * *
نکته:
عالمان واقعى کيانند؟
امام(عليه السلام) در اين بخش از خطبه، اوصاف عالمان واقعى و عالم نمايان را به خوبى روشن ساخته و نخستين وصف آنها را نشناختن قدر خويش بيان فرموده. نه قدر خود را در برابر عظمت خدا مى دانند و نه قدرت خود را در برابر اجتماع و نه در برابر خودش. و آن کس که قدر و پايه خويش را نشناسد. در ميان امواج جهل و بدبختى سرگردان خواهد شد و سرانجام خدا او را به حال خودش وا مى گذارد و در بيابان زندگى حيران مى گردد; جز مواهب مادّى را به رسميّت نمى شناسد; دنيا را آب و آخرت را سراب مى پندارد; حلال و حرام، و حق و باطل براى او يکسان است; ضدّ ارزش ها در نظرش ارزش، و ارزش ها در نظرش رنگ باخته و بى ارزش مى شوند. چنان به دنبال مال و مقام مى دود که گويى اَوْجَب واجبات است و چنان در برابر وظايف واجب خود سستى مىورزد، که گويى از محرّمات است.
در خطبه «هفدهم» امام(عليه السلام) بحث هاى بيشترى در اين زمينه بيان فرموده و داد سخن داده است، به شرح و تفسير ما از آن خطبه، در جلد اوّل، صفحه 583 مراجعه فرماييد.
****
✍ پی نوشت:
3. «وَنى» از مادّه «ونى» (بر وزن رمى) به معناى سستى ورزيدن و اظهار ضعف و خستگى است.
4. سوره شورى، آيه 20.
5. سوره اعراف، آيه 58."
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
☀️ امیرالمومنین (علیهالسلام):
مَنْ طَلَبَ صَدِيقَ صِدْقٍ وَفِيّاً طَلَبَ مَا لَا يُوجَدُ
🔸هرکس به دنبال دوستِ راستینِ وفادار است، چنین چیزی را نخواهد یافت.
🔻تصنیف غرر / ۹۷۲۷
@Nahjolbalaghe2
مداحی_آنلاین_فضیلت_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها_استاد_مومنی.mp3
3.17M
#موعظه
☀️ فضیلت حضرت معصومه(سلام الله علیهم)
🎙حجت الاسلام مومنی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و شصت و یک 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﻣﺮﺯﺑﺎﻧﻲ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ:
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: پانصد و شصت و دو
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
✅ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﻱ ﺳﻴﺪ ﻭ..
" ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺭﺑﻪ ﺭ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 289 ﺟﻠﺪ 2 " ﻋﻘﺪ ﺍﻟﻔﺮﻳﺪ " ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ: ﺳﻴﺪ ﺣﻤﻴﺮﻱ ﺳﺮ ﺁﻣﺪ ﺷﻴﻌﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺪﺍﺷﺖ ﺷﻴﻌﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ، ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﻛﻮﻓﻪ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﻣﺴﻨﺪ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﻭ ﺩﺭ ﺣﺪﻳﺚ " ﺷﻴﺦ ﻃﺎﻳﻔﻪ " ﻛﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ، ﭼﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ: ﻛﻪ " ﺟﻌﻔﺮ ﺑﻦ ﻋﻔﺎﻥ ﻃﺎﺋﻲ " ﺑﻪ ﺳﻴﺪ ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﺳﺮ ﺁﻣﺪﻱ ﻭ ﻣﺎ، ﺩﻧﺒﺎﻟﻪ ﺭﻭ. ﻭ ﭼﻨﻴﻦ ﻛﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﺷﻴﻌﻪ ﺗﺎﺯﮔﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ (ﻉ) ﺳﻴﺪ ﺭﺍ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺑﺨﺸﻴﺪﻩ، ﻭ ﺩﻟﺎﺋﻠﻲ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻣﺖ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺣﺪﻳﺚ ﺍﻧﻘﻠﺎﺏ ﺷﺮﺍﺏ ﺑﻪ ﺷﻴﺮ ﻭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻗﺒﺮ ﻭ ﺑﺎﺯ ﺷﺪﻥ ﺯﺑﺎﻥ ﺳﻴﺪ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﻭ ﻏﻴﺮ ﺁﻥ، ﺑﻪ ﻭﻱ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﻛﺮﺍﻣﺘﻲ ﺟﺎﻭﻳﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﻴﺪ ﺑﺠﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺿﺒﻂ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺣﺪﻳﺚ ﻣﺴﺘﻔﻴﺾ، ﮔﻮﻳﺎﻱ ﺗﺮﺣﻢ ﻭ ﺩﻋﺎﺀ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﻪ ﻭﻱ ﻭ ﺗﺸﻜﺮ ﺍﺯ ﻛﻮﺷﺸﻬﺎﻱ ﺍﻭﺳﺖ. ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﺍﻣﺎﻡ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺷﻴﻌﻪ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﻜﻮﻫﺶ ﮔﺮ ﺳﻴﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﮔﺮ ﮔﺎﻣﻲ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﻠﻐﺰﺩ، ﻗﺪﻡ ﺩﻳﮕﺮﺵ ﺑﺮﺟﺎﺳﺖ. ﻭ ﺳﻴﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﻧﻴﺰ ﺑﺸﺎﺭﺕ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ. ﻭ ﺍﻣﺎﻡ (ﻉ) ﺧﻮﺍﻫﺎﻥ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺷﻌﺮ ﺍﻭ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﺪﺍﻥ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﺩﺍﺷﺖ. " ﻭ ﻓﻀﻴﻞ ﺑﻦ ﺭﺳﺎﻥ " ﻭ " ﺍﺑﻮ ﻫﺎﺭﻭﻥ ﻣﻜﻔﻮﻑ " ﻭ ﺧﻮﺩ
ﺳﻴﺪ، ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺩﻕ ﻭ ﻉ) ﺷﻌﺮ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ. " ﺍﺑﻮ ﺍﻟﻔﺮﺝ " ﺍﺯ " ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺳﻤﺎﻋﻴﻞ ﺗﻤﻴﻤﻲ " ﻭ ﺍﻭ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺖ ﺍﺑﻲ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ (ﻉ) ﺑﻮﺩﻡ ﻛﻪ ﺩﺭﺑﺎﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﻴﺪ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻭﺭﻭﺩ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻭ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ. ﭘﺲ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﭘﺮﺩﻩ ﻧﺸﺎﻧﺪ ﻭ ﺳﻴﺪ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﺪ ﻭ ﺳﻠﺎﻡ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻧﺸﺴﺖ، ﺍﻣﺎﻡ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺷﻌﺮ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺳﻴﺪ ﺍﻳﻦ ﺳﺮﻭﺩﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪ: ﺑﺮ ﻗﺒﺮ ﺣﺴﻴﻦ (ﻉ) ﺑﮕﺬﺭ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﻬﺎﻱ ﭘﺎﻛﺶ ﺑﮕﻮ:
[جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 86]
ﺍﻱ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﻬﺎ: ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ (ﺭﺣﻤﺖ) ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺭﻭﺍﻥ ﻭ ﺭﻳﺰﺍﻥ ﺑﺎﺩ. ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﻗﺒﺮ ﺣﺴﻴﻦ (ﻉ) ﺑﮕﺬﺭﻱ، ﭼﻮﻥ ﺷﺘﺮ ﺯﺍﻧﻮﺍ ﻭ ﺩﺭﻧﮓ ﻛﻦ. ﻭ ﺑﺮ ﺁﻥ ﭘﺎﻙ ﻧﻬﺎﺩﻱ ﻛﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﭘﺎﻙ ﻣﺮﺩ ﻭ ﭘﺎﻙ ﺯﻧﻲ ﭘﻴﺮﺍﺳﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﭼﻮﻥ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻣﺮﮒ ﻓﺮﺯﻧﺪﻱ ﺍﺯ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﻣﻲﮔﺮﻳﺪ، ﮔﺮﻳﻪ ﻛﻦ. ﺭﺍﻭﻱ ﮔﻔﺖ: ﺩﻳﺪﻡ ﺍﺷﻚ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﻩ ﺟﻌﻔﺮ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ (ﻉ) ﺑﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﺵ ﺭﻳﺨﺖ ﻭ ﺻﺪﺍﻱ ﮔﺮﻳﻪ ﻭ ﺷﻴﻮﻥ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﺗﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺲ ﻛﻦ ﻭ ﺳﻴﺪ ﺑﺲ ﻛﺮﺩ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2