eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و شصت و چهار 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی ↩️ ﻭ ﺍﺑﻮ ﺍﻟﻔﺮﺝ ﺍﺯﺍ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و شصت و پنج 🔷 ↩️ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﻣﻘﺎﻡ ﺍﺩﺑﻲ ﺷﺎﻋﺮ ﺳﻴﺪ، ﺩﺭ ﺻﻒ ﻣﻘﺪﻡ ﺳﺨﻦ ﭘﺮﺩﺍﺯﺍﻥ ﺧﻮﺏ ﻭ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺳﻪ ﺗﻦ ﺷﺎﻋﺮﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﻤﺎﺭ ﭘﺮ ﺷﻌﺮﺗﺮﻳﻦ ﺷﺎﻋﺮﺍﻥ ﺟﺎﻫﻠﻴﺖ ﻭ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺳﻪ: ﺳﻴﺪ ﻭ ﺑﺸﺎﺭ ﻭ ﺍﺑﻮ ﺍﻟﻌﺘﺎﻫﻴﻪ ﺍﻧﺪ، ﺍﺑﻮ ﺍﻟﻔﺮﺝ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ: ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﻧﻤﻲ ﺷﻨﺎﺳﻢ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺳﻪ ﺗﻦ، ﺗﻮﺍﻧﺎ ﺑﻮﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ. ﻭ ﻣﺮﺯﺑﺎﻧﻲ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ: ﺷﻨﻴﺪﻩ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﺴﻲ ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﺳﻴﺪ، ﺷﻌﺮ ﺧﻮﺏ ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻭ ﺍﺯ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺍﺳﺤﺎﻕ ﻫﺎﺷﻤﻲ "ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺩﻭ ﻫﺰﺍﺭ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺍﺯ ﺳﻴﺪ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﻭ ﭘﻨﺪﺍﺷﺘﻢ ﺩﻳﮕﺮ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺍﻱ ﺑﺎﻗﻲ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻣﻲ‌ﺩﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺍﺷﻌﺎﺭﻱ ﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ، ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﻣﻲ‌ﻧﻮﺷﺘﻢ ﺗﺎ ﺳﺮ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﻪ ﺗﻨﮓ ﺁﻣﺪﻡ ﻭ ﺍﺯ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﺩﺳﺖ ﻛﺸﻴﺪﻡ ﻭ ﻧﻴﺰ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ: ﺍﺯ ﺍﺑﻮ ﻋﺒﻴﺪﻩ ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ: ﺩﺭ ﻃﺒﻘﻪ ﻣﻮﻟﺪﻳﻦ، ﺷﺎﻋﺮ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻛﻴﺴﺖ؟ ﮔﻔﺖ: ﺳﻴﺪ ﻭ ﺑﺸﺎﺭ. ﻭ ﺍﺯ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﻦ ﺿﺤﺎﻙ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﻣﺮﻭﺍﻥ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺣﻔﺼﻪ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺳﻴﺪ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻭ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ. ﻣﻦ ﺷﻌﺮ ﺳﻴﺪ ﻭ ﺑﺸﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺣﻔﻆ ﺩﺍﺷﺘﻢ. ﻗﺼﻴﺪﻩ ﻣﺬﻫﺒﻪ ﺳﻴﺪ ﺭﺍ ﺁﻏﺎﺯﺵ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ: " ﭼﻪ ﺩﻟﺨﻮﺷﻲ ﺑﻪ ﻣﻬﺮ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﺍﺳﺖ، ﺁﻳﺎ ﺑﻪ ﺑﺮﻗﻬﺎﻱ ﺩﺭﻭﻏﻴﻦ ﻭ ﺑﻲ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﻲ‌ﺗﻮﺍﻥ ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩ؟ " " ﻳﺎ ﺑﻪ ﺑﻨﻲ ﺍﻣﻴﻪ ﻭ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺷﺘﺮ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺩﺭﺍﺯ ﮔﺮﺩﻥ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﺪﻧﺪ " ﻭ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﻋﻠﻲ ﺁﻣﺪﻧﺪ "؟ " ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺮﻭﺍﻥ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ﺗﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ. ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮﮔﺰ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺍﻱ ﭘﺮ ﻣﻌﻨﻲ ﺗﺮ ﻭ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﺗﺮ ﻭ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺭ ﻓﺼﺎﺣﺖ، ﻧﺸﻨﻴﺪﻩ‌ﺍﻡ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺑﻴﺘﻲ ﻣﻲ‌ﮔﻔﺖ: ﺳﺒﺤﺎﻥ ﺍﻟﻠﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﻦ ﺧﻮﺑﻲ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺗﻮﺯﻱ ﺍﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﺷﻌﺮﻱ، ﺍﺯ ﺟﻬﺖ ﺧﻮﺑﻲ ﭼﻨﺎﻥ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺟﺰ ﺩﺭ ﻣﺴﺎﺟﺪ ﻧﺨﻮﺍﻧﻨﺪ، ﺍﻳﻦ ﺷﻌﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺧﻄﻴﺒﻲ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺟﻤﻌﻪ ﺑﺮ ﻓﺮﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ ﺣﺴﻨﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻣﻲ‌ﺑﺮﺩ. ﺍﺑﻮ ﺍﻟﻔﺮﺝ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ: ﺳﻴﺪ، ﺷﺎﻋﺮﻱ ﭘﻴﺸﺮﻭ ﻭ ﻣﻄﺒﻮﻉ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﻌﺮ ﺷﻴﻮﻩ ﻭ ﺭﻭﺷﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﻤﺘﺮ ﻛﺴﻲ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﺳﺖ ﻣﻲ‌ﻳﺎﺑﺪ ﻭ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ. ﻭ ﺍﺯ ﻟﻔﻴﻄﻪ ﭘﺴﺮ ﻓﺮﺯﺩﻕ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺖ ﭘﺪﺭ ﺑﻪ ﻣﺬﺍﻛﺮﻩ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺷﻌﺮﺍﺀ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻢ ﮔﻔﺖ: ﺩﻭ ﻣﺮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﻣﻌﻨﻲ ﻣﺮﺩﻣﻲ ﺷﻌﺮ ﻣﻲ‌ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻧﺎﻥ ﻫﻨﺮﻱ ﻧﺒﻮﺩ ﭘﺮﺳﻴﺪﻳﻢ ﻛﻴﺎﻧﻨﺪ؟ ﮔﻔﺖ: ﺳﻴﺪ ﺣﻤﻴﺮﻱ ﻭ ﻋﻤﺮﺍﻥ ﺑﻦ ﺣﻄﺎﻥ ﺳﺪﻭﺳﻲ. ﻟﻴﻜﻦ ﺧﺪﺍﻱ ﻋﺰﻭﺟﻞ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺮﻭﺩﻩ‌ﻫﺎﻱ ﻣﺬﻫﺒﻲ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺩﺍﺷﺖ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. «أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ اگر تو را تکذیب کنند، (امر تازه اى نیست.) پیش از آنها قوم نوح و عاد و ثمود (پیامبرانشان را) تکذیب کردند. (حج/42) * وَقَوْمُ إِبْرَاهِيمَ وَقَوْمُ لُوطٍ و (همچنین) قوم ابراهیم و قوم لوط. (حج/43) * وَأَصْحَابُ مَدْيَنَ ۖ وَكُذِّبَ مُوسَىٰ فَأَمْلَيْتُ لِلْكَافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ ۖ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ و اصحاب مدین [= قوم شعیب]. و نیز موسى (از سوى فرعونیان) تکذیب شد. امّا من به کافران مهلت دادم، پس از آن، آنها را مجازات کردم. دیدى چگونه (عمل آنها را) پاسخ گفتم؟! (حج/44) *** فَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُّعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَّشِيدٍ چه بسیار اهل شهرها و آبادیهایى که آنها را نابود و هلاک کردیم در حالى که ستمکار بودند، و دیوارهاى آن بر روى سقفهایش فرو ریخت! و چه بسیار چاه پرآب و قصرهاى محکم و مرتفع که بى صاحب ماند! (حج/45) @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۳۹ الی ۴۱ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ همچنین کسانى ک
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۴۲ الی ۴۵ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🔹بئر معطله و قصر مشید! از آنجا که در آیات گذشته، سخن از مشکلات طاقت فرسائى بود که دشمنان اسلام براى مؤمنان فراهم ساخته بودند، آنها را اذیت و آزار مى کردند و از خانه و کاشانه شان ـ به جرم یکتاپرستى ـ آواره مى ساختند، لذا دستور جهاد در برابر آنها صادر شد. در آیات مورد بحث، از یکسو به پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مؤمنان دلدارى مى دهد و از سوى دیگر، عاقبت شوم کافران را روشن مى سازد. نخست، مى گوید: اگر تو را تکذیب کنند، غمگین مباش! چرا که پیش از آنها قوم نوح و عاد و ثمود، پیامبرانشان را تکذیب کردند (وَ إِنْ یُکَذِّبُوکَ فَقَدْ کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوح وَ عادٌ وَ ثَمُودُ). * * * و همچنین قوم ابراهیم و قوم لوط، این دو پیامبر بزرگ را تکذیب نمودند (وَ قَوْمُ إِبْراهِیمَ وَ قَوْمُ لُوط). * * * و نیز مردم سرزمین مدین، به تکذیب شعیب برخاستند، و موسى از سوى فرعون و فرعونیان تکذیب شد (وَ أَصْحابُ مَدْیَنَ وَ کُذِّبَ مُوسى). همان گونه که این مخالفت ها و تکذیب ها موجب سستى این پیامبران بزرگ در دعوتشان به سوى توحید و حق و عدالت نگشت، مسلماً در روح پاک و پر استقامت تو نیز اثر نخواهد گذارد. ولى این کافران کور دل تصور نکنند براى همیشه مى توانند به این برنامه هاى ننگین ادامه دهند: من در گذشته به کافران مهلت دادم، تا امتحان خود را کاملاً بدهند، و بر آنها اتمام حجت شود، و غرق ناز و نعمت گردند، سپس آنها را زیر ضربات مجازات گرفتم (فَأَمْلَیْتُ لِلْکافِرِینَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ). دیدى چگونه من شدیدا عملشان را انکار کردم و زشتى آن را نشان دادم (فَکَیْفَ کانَ نَکِیرِ). نعمت هاى آنها را گرفتم و نقمت و بدبختى به آنها دادم، حیاتشان را گرفتم و مرگ در عوض آن دادم. * * * در آخرین آیه مورد بحث، چگونگى مجازات خدا را که در جمله قبل سر بسته بود، به طور گسترده بیان شده است، مى فرماید: چه بسیار شهرها و آبادى ها که ما آنها را هلاک کردیم در حالى که ظالم و ستمگر بودند (فَکَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَة أَهْلَکْناها وَ هِیَ ظالِمَةٌ). آنها بر سقف هاى خود فرو ریختند (فَهِیَ خاوِیَةٌ عَلى عُرُوشِها). یعنى شدت حادثه به قدرى بود که نخست سقف ها فرو ریختند و بعد دیوارها به روى سقف ها!. و چه بسیار چاه هاى پر آبى که صاحبانش نابود و آب هایش در زمین فرو رفته بود، معطل و بى مصرف ماندند، نه کسى از آنها آبى مى کشد و نه تشنه اى از آن سیراب مى گردد (وَ بِئْر مُعَطَّلَة). و چه بسیار قصرهاى پرشکوه و کاخ هاى سر به آسمان کشیده و به صورت زیبا گچکارى شده، ویران گشتند و صاحبانش به دیار عدم شتافتند (وَ قَصْر مَشِید). و به این ترتیب، هم مساکن پر زرق و برق و مستحکم آنها بى صاحب ماند و هم آب هائى که مایه آبادى زمین هایشان بود. * * * نکته: جالب است: در روایاتى که از طرق اهلبیت(علیهم السلام) به ما رسیده جمله وَ بِئْر مُعَطَّلَة به علماء و دانشمندانى که در جامعه تنها مانده اند و کسى از علومشان بهره نمى گیرد، تفسیر شده است!. از امام موسى بن جعفر(علیه السلام) در تفسیر جمله وَ بِئْر مُعَطَّلَة وَ قَصْر مَشِید مى خوانیم: اَلْبِئْرُ الْمُعَطَّلَةُ الاِمامُ الصّامِتُ، وَ الْقَصْرُ الْمَشِیْدُ الاِمامُ النّاطِقُ: چاه معطل، که از آن بهره نمى گیرند، امام خاموش، و قصر محکم سر برافراشته امام ناطق است . نظیر همین مضمون از امام صادق(علیه السلام) نیز نقل شده است. این تفسیر در حقیقت نوعى از تشبیه است (همان گونه که حضرت مهدى(علیه السلام) و عدالت عالمگیر او در روایات به ماء مَعِیْن (آب جارى) تشبیه شده است. یعنى هنگامى که امام در مسند حکومت قرار گیرد، همچون قصر رفیع محکمى است که از دور و نزدیک دیده ها را به خود جلب مى کند، و پناهگاهى براى همگان است، اما هنگامى که از مسند حکومت دور گردد، و مردم اطراف او را خالى کرده، نا اهلان به جاى او بنشینند به چاه پر آبى مى ماند که به دست فراموشى سپرده شود، نه تشنه کامان از آن بهره مى گیرند، و نه درختان و گیاهان با آن پرورش مى یابند. و در همین زمینه، شاعر عرب چه جالب سروده است: بِئْرٌ مُعَطَّلَةٌ وَ قَصْرٌ مُشْرَفٌ * مَثَلٌ لاِ لِ مُحَمَّد مُسْتَطْرَفٌ فَالْقَصْرُ مَجْدُهُمُ الَّذِى لا یُرْتَقى * وَ الْبِئْرُ عِلْمُهُمُ الَّذِى لا یُنْزَفُ: چاه متروک و قصر برافراشته، مثال زیبائى براى آل محمّد(صلى الله علیه وآله) است. قصر ، مجد و عظمت آنها است که کسى به آن نمى رسد، و چاه ، علم و دانش آنها است که هرگز پایان نمى گیرد . ✔️ پایان @Nahjolbalaghe2
22.Hajj.42-45.mp3
1.94M
🎙 تفسیر صوتی آیات ۴۲ الی ۴۵ سوره مبارکه حج 📝 مفسّر : حجت‌الاسلام‌والمسلمین قرائتی @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۳ بخش چهارم 🔹نشانه هاى آخر الزّمان: در اين بخش - که آخرين بخش اين خطبه است -
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۳ بخش ۴ ↩️ نشانه هاى چنين زمانى در عصر ما ظاهر شده; بسيارى از مسلمانان تنها به نام آن قناعت کرده اند; نه اثرى از اخلاق اسلامى در آن ديده مى شود، نه تقواى الهى، نه توکّل بر پروردگار! نه آشنا به معارف قرآنند و نه آگاه از حقايق سنّت; در ميان شهوات غوطه ورند و جز مال و مقام و لذّات مادّى و شهوات حيوانى چيزى را به رسميّت نمى شناسند. يکى از عوامل مهمّ اين بدبختى «تفسير رأى» و قرائت هاى دروغين و انحرافى از اسلام است; کسانى براى فريب خود، يا ديگران، با تفسيرهاى نادرست از حقايق مسلّم اسلام، آنها را با هوا و هوس هاى خويش تطبيق مى دهند و در نتيجه، اسلام به شکل قطعه مومى مى شود در دست آنها، که به هر شکل بخواهند آن را در مى آورند! و سرانجام، اسلام از ديدگاه آنها مجموعه اى از هوا و هوس هاى سرکش مى شود. در حديثى از پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله) خطاب به اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى خوانيم: «يَسْتَحِلُّونَ حَرَامَهُ بِالشُّبُهَاتِ الْکَاذِبَةِ، وَ الأَهْواءِ السَّاهِيَةِ; زمانى فرا مى رسد که مردم حرام خدا را با شبهات دروغين و هوا و هوس هاى فراموشى آور، حلال مى شمرند!». (4) در پايان اين سخن، به پاسخ سؤال مقدّرى مى پردازد و آن سؤال اين است که چرا خداوند مردم مسلمان را گرفتار اين گونه زمان ها و حوادث ناهنجار آن مى کند؟ مى فرمايد: «اى مردم! خداوند به شما تأمين داده که هرگز بر شما ظلم روا ندارد، ولى هرگز تأمين نداده است که شما را آزمايش نکند، حال آن که خداوند متعال (در قرآن) فرموده: «در اين ماجرا (ماجراى حضرت نوح) نشانه هايى است (از حق) و ما به يقين، همگان را مى آزماييم!». (أَيُّهَا النَّاسُ! إِنَّ اللهَ قَدْ أَعَاذَکُمْ مِنْ أَنْ يَجُورَ عَلَيْکُمْ، وَ لَمْ يُعِذْکُمْ مِنْ أَنْ يَبْتَلِيکُمْ، وَ قَدْ قَالَ جَلَّ مِنْ قَائِل: «إِنَّ في ذلِکَ لآيَات وَ إِنْ کُنَّا لَمُبْتَلِينَ»).(5) اشاره به اينکه اين گونه زمان ها، دوران آزمايش و امتحان مردم است و همه بدون استثنا - از انبياى بزرگ الهى گرفته تا افراد عادى - بايد در آزمون بزرگ الهى شرکت کنند! آزمون هايى که گاهى جنبه فردى و گاه جنبه جمعى دارد; مانند آنچه در جمله هاى بالا که خداوند همگان را در يک آزمون سراسرى شرکت مى دهد، تا صادقان از کاذبان و مؤمنان از منافقان شناخته شوند. کلام سيّد رضى: قال السيّد الشرّيف الرّضى: أَمَّا قَوْلُهُ(عليه السلام): «کُلُّ مُؤْمِن نُوَمَة» فَإِنَّمَا أَرَادَ بِهِ الْخَامِلَ الذِّکْرِ، الْقَلِيلَ الشَّرِّ. وَ «الْمَسَايِيحُ» جَمْعُ «مِسْيَاحِ» وَ هُوَ الَّذِي يَسيِحُ بَيْنَ النَّاسِ بِالْفِسادِ وَالنَّمَائِم. وَ «الْمَذَايِيعُ» جَمْعُ «مِذْيَاع» وَ هُؤَ الَّذِي إِذَا سَمِعَ لِغَيْرِهِ بِفَاحِشَة أَذَاعَهَا، وَ نَوَّهَ بِهَا. وَ «الْبُذُرُ» جَمْعُ «بَذُور» وَ هُوَ الَّذِي يَکْثُرُ سَفَهُهُ وَ يَلْغُو مَنْطِقُهُ; سيّد شريف رضى مى فرمايد: «امّا تعبير آن حضرت «کُلُّ مُؤْمِن نُوَمَة» (هر مؤمن پر خواب) اشاره به افراد گمنام و بى آزار است و «أَلْمَسَايِيح» جمع «مِسْياح» به معناى کسى است که در بين مردم به نمّامى و شرّ و فساد رفت و آمد دارد. و «أَلْمَذَايِيع» جمع «مِذْياع» کسى است که چون کار زشتى را بشنود، اشاعه دهد. و «بُذُر» (بر وزن دهل) جمع «بَذُور» (بر وزن قبول) به کسى گفته مى شود که بسيار سفيه و بيهوده گو است». **** نکته: سرچشمه هاى فساد در آخرالزّمان: در بسيارى از روايات نکوهش هايى از وضع آخرالزّمان مى بينيم که معمولا آخرالزّمان را به زمان هاى نزديک قيام حضرت مهدى(عليه السلام) تفسير کرده اند; و در واقع، مفاسدى است که به مضمون «کَمَآ مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً» صحنه جهان را فرا مى گيرد و دل هاى مشتاقان را براى پذيرش وجود مهدى(عليه السلام) که مظهر عدل و صلاح است، آماده مى سازد. عواملى که سبب بروز و گسترش فساد در آخر زمان است، بسيار است; از جمله امور زير است: 1- دور ماندن از تعليمات انبيا و اوصيا(عليهم السلام). 2- فزونى وسايل فساد و هوسرانى و هواپرستى. 3- گسترش وسايل تبليغاتى، که اجازه مى دهد هر فسادى در گوشه اى از دنيا باشد، به وسيله آنها به همه جاى دنيا کشيده شود. 4- فزونى شبهات در مبانى دين و اخلاق، از طريق تفسير به رأى و قرائات مختلف از معارف دينى و برنامه هاى عملى و اخلاقى. 5- سلطه حاکمان جبّار و فاسد و مفسد، که هيچ چيز جز منافع مادّى خويش را به رسميّت نمى شناسد و با سرگرم ساختن مردم - مخصوصاً جوانان - به انواع فساد، راه را براى نيل به مقاصد خود هموار مى سازند. به راستى، ديندارى و دين باورى در چنين عصر و زمانهايى بسيار مشکل و طاقت فرساست و در واقع، اين دوران، سخت ترين دوران آزمون هاى الهى براى بندگان است. و هيچ کس جز پاکان و نيکانى که دست توسّل به دامان لطف الهى مى زنند، از عهده چنين امتحان طاقت فرسايى بر نمى آيند! ✔️ پایان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا