قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۱ الی ۱۱ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی بعد از ذکر این صفا
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۱ الی ۱۱
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️ ۲ ـ همسر دائم و موقت
از آیات فوق، استفاده مى شود: تنها دو گروه از زنان بر مردان حلال هستند:
نخست همسران، و دیگر کنیزان (با شرائط مخصوص) و به همین جهت، این آیه در کتب فقهیه در بحث هاى نکاح در موارد بسیارى مورد استناد قرار گرفته است.
جمعى از مفسران و فقهاى اهل سنت، خواسته اند از این آیه شاهدى براى نفى ازدواج موقت بیاورند، و بگویند: آن هم در حکم زنا است!.
اما با توجه به این حقیقت که: ازدواج موقت (متعه) به طور مسلّم در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) حلال بوده است، و احدى از مسلمانان آن را انکار نمى کنند، منتها و بعضى مى گویند: در آغاز اسلام بوده و بسیارى از صحابه نیز به آن عمل کرده اند سپس نسخ شده.
بعضى مى گویند: عمر بن خطاب از آن جلوگیرى به عمل آورد.
با توجه به این واقعیت ها، مفهوم سخن این دسته از دانشمندان اهل تسنن این خواهد بود که: پیامبر(صلى الله علیه وآله) العیاذ باللّه زنا را ـ حداقل براى مدتى ـ مجاز شمرده است، و این غیر ممکن است.
از این گذشته، (دقت کنید) متعه بر خلاف پندار این گروه، یک نوع ازدواج است ازدواجى است موقت و داراى اکثر شرائط ازدواج دائم، بنابراین، قطعاً در جمله اِلاّ عَلى أَزْواجِهِم داخل است، و به همین دلیل، به هنگام خواندن صیغه ازدواج موقت از همان صیغه هاى ازدواج دائم (أَنْکَحْتُ وَ زَوَّجْتُ) با قید مدت استفاده مى شود، و این بهترین دلیل بر ازدواج بودن آن است.
درباره ازدواج موقت و دلائل مشروعیت آن در اسلام، و عدم نسخ این حکم و همچنین فلسفه اجتماعى آن، و پاسخ به ایرادات مختلف مشروحاً بحث کرده ایم.(۱۲)
* * *
۳ ـ خشوع، روح نماز است
اگر رکوع، سجود، قرائت و تسبیح را جسم نماز بدانیم، حضور قلب و توجه درونى به حقیقت نماز، و کسى که با او راز و نیاز مى کنیم، روح نماز است.
خشوع نیز در واقع چیزى جز حضور قلب توأم با تواضع، ادب و احترام نیست و به این ترتیب، روشن مى شود: مؤمنان تنها به نماز به عنوان یک کالبد بى روح نمى نگرند، بلکه تمامى توجه آنها به باطن و حقیقت نماز است.
بسیارند کسانى که اشتیاق فراوان به حضور قلب، خشوع و خضوع در نمازها دارند اما هر چه مى کوشند توفیق آن را نمى یابند.
براى تحصیل خشوع و حضور قلب در نماز و سایر عبادات، امور ذیل را دقیقاً توصیه مى کنیم:
۱ ـ به دست آوردن آنچنان معرفتى که دنیا را در نظر انسان کوچک، و خدا را بزرگ کند، تا هیچ کار دنیوى نتواند به هنگام راز و نیاز با معبود نظر او را به خود جلب و از خدا منصرف سازد.
۲ ـ توجه به کارهاى پراکنده و مختلف، معمولاً مانع تمرکز حواس است و هر قدر انسان، توفیق پیدا کند که مشغله هاى مشوش و پراکنده را کم کند، به حضور قلب در عبادات خود کمک کرده است.
۳ ـ انتخاب محل و مکان نماز و سایر عبادات نیز، در این امر، اثر دارد، به همین دلیل، نماز خواندن در برابر اشیاء و چیزهائى که ذهن انسان را به خود مشغول مى دارد، مکروه است.
و همچنین، در برابر درهاى باز و محل عبور و مرور مردم، در مقابل آئینه و عکس و مانند اینها.
به همین دلیل، معابد مسلمین هر قدر ساده تر، خالى از زرق و برق و تشریفات باشد، بهتر است; چرا که به حضور قلب کمک مى کند.
۴ ـ پرهیز از گناه نیز عامل مؤثرى است; زیرا گناه قلب را از خدا دور مى سازد، و از حضور قلب مى کاهد.
۵ ـ آشنائى به معنى نماز و فلسفه افعال و اذکار آن، عامل مؤثر دیگرى است.
۶ ـ انجام مستحبات نماز و آداب مخصوص آن چه در مقدمات و چه در اصل نماز نیز کمک مؤثرى به این امر مى کند.
۷ ـ از همه اینها گذشته، این کار، مانند هر کار دیگر نیاز به مراقبت، تمرین، استمرار و پى گیرى دارد، بسیار مى شود که در آغاز انسان در تمام نماز یک لحظه کوتاه قدرت تمرکز فکر پیدا مى کند، اما با ادامه این کار، و پى گیرى و تداوم، آنچنان قدرت نفس پیدا مى کند که مى تواند به هنگام نماز دریچه هاى فکر خود را بر غیر معبود مطلقاً ببندد! (دقت کنید).
✍ پی نوشت:
۱۲ ـ در جلد سوم، صفحه ۳۳۵ به بعد، ذیل آیه ۲۴ سوره نساء .
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۵ بخش سوم 🌾 اندرزهای اخلاقی ↩️ "«آرى او بار هلاکت و فساد را بر دوش مى کشد و
📝ترجمه و شرح خطبه ۱۰۵بخش چهارم
🔹 وظايف امام و مردم:
در اين بخش از خطبه، امام(عليه السلام) به وظايف پنچ گانه پيشواى مسلمين و وظايف مسلمانان در ميان خود پرداخته و نکات مهمّى را در اين زمينه ياد آور مى شود; گويى بحث هاى پيشين امام(عليه السلام) که در بخش قبل آمده، اين سؤال و ايراد را در اذهان بعضى برانگيخته که اگر ما در وادى جهالت افتاديم و يا شکايت مشکلات خويش به نااهل برده ايم، به خاطر آن است که امام دست ما را نگرفته و پا به پا نبرده و شيوه راه رفتن را به ما نياموخته است.
در پاسخ اين سؤال مقدّر، امام(عليه السلام) مى فرمايد: من تمام وظايف خويش را که در پنج امر خلاصه مى شود، در برابر شما انجام داده ام. اين شما هستيد که در انجام وظيفه کوتاهى کرده ايد. مى فرمايد: «امام و پيشوا غير از آنچه به فرمان خدا بر عهده او نهاده شده است وظيفه اى ندارد». (إنَّهُ لَيْسَ عَلَى الاِْمَامِ إِلاّ مَا حُمِّلَ مِنْ أَمْرِ رَبِّهِ).
وظايف او از اين قرار است:
1- مواعظ الهى را به همه ابلاغ کند (و آموزش هاى لازم را در تمام زمينه ها به مردم بدهد)». (الإِبْلاَغُ فِي الْمَوْعِظَةِ).
2- «تلاش و کوشش در خيرخواهى (در تمام زمينه ها)». (وَ الاِجْتِهَادُ فِي النَّصِيحَةِ).
3- «احياى سنّت پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) (و اجراى تمام قوانين الهى)». (وَ الإِحْيَاءُ لِلسُّنَّةِ).
4- «اجراى حدود الهى نسبت به تمام مستحقّين (بدون تبعيض و بى کم و کاست)». (وَ إِقَامَةُ الْحُدُودِ عَلَى مُسْتَحِقِّيهَا).
5- «پرداختن حقوق و سهم همگان (از بيت المال)» (وَ إِصْدَارُ السُّهْمَانِ(1) عَلَى أَهْلِهَا).
و به اين ترتيب، وظايف اصلى پيشواى مسلمين مشخّص شده است.
از يکسو: بايد نسبت به احکام اسلام اطّلاع رسانى کامل کند، به گونه اى که طالبان حق، از جهل و نادانى بدرآيند و بى اطّلاعى از احکام بدون دليل، عذر شناخته نشود.
از سوى ديگر: در خيرخواهى مسلمين و اصلاح وضع دينى و دنيوى، اجتماعى، اقتصادى و سياسى مردم نهايت تلاش و کوشش را به کار بندد.
و از سوى سوم: براى احياى احکام الهى و سنّت پيغمبر(صلى الله عليه وآله) از طريق امر به معروف و نهى از منکر، يا هر وسيله ديگرى کوشش کند.
و از سوى چهارم: براى پيش گيرى از جرايم، حدود الهى را در مورد مستحقّين، بدون هيچ گونه تبعيض و تسامح اجرا کند.
و از سوى پنجم: حقوق مستحقّين و نيازمندان را از بيت المال، بى کم و کاست بپردازد.
هنگامى که پيشواى مسلمين اين امور را انجام دهد، دَيْن خود را به بندگان خدا ادا کرده است و اگر نابسامانى پيش آيد، در اثر کوتاهى مردم است.
✍ پی نوشت:
پی نوشت:
1. «سُهمان» (بر وزن لقمان) جمع «سهم» به معناى بهره و نصيب است.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
✅ منت خدا بر ولایت!
☀️ پیامبر اکرم (ﷺ):
«هر كه خداوند با شناخت اهل بيت من و ولايت ايشان، بر او منّت نهاده باشد، خداوند، همه خير را براى او گرد آورده است».
🔹«مَن مَنَّ اللّهُ عَلَيهِ بِمَعرِفَةِ أهلِ بَيتي و وَلايَتِهِم، فَقَد جَمَعَ اللّهُ لَهُ الخَيرَ كُلَّهُ»
📚 امالي صدوق: ص٥٦١ ح٧٥١
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
#موعظه 💥 به وقت شام 🔴 تحولات آخر الزمان حول محور فلسطین و اتفاقات منطقه ✅ محوریت و پیروزیهای ای
4_5789815965994720240.mp3
29.11M
#موعظه
💥 به وقت شام
🔴 تحولات آخر الزمان حول محور فلسطین و اتفاقات منطقه
✅ محوریت و پیروزیهای ایران در جنگ های آخر الزمان
2⃣ فصل دوم
#فلسطین🗝#کلیداسرارآمیزظهور
🎙استاد امینی خواه
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و نود 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ " ﺍﺑﻦ ﻣﻌﺘﺰ " ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 8
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: پانصد و نود و یک
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺮﺧﻴﺰﻳﺪ ﻭ ﺟﻮﻳﺎﻱ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﻢ ﺷﻮﻳﺪ. ﻫﺮ ﻛﺴﻲ ﺭﺍﻫﻲ ﺩﺭ ﭘﻴﺶ ﮔﺮﻓﺖ. ﻣﻦ ﻧﻴﺰ ﺍﺯ ﺳﻮﺋﻲ ﻛﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻣﻲﺭﻓﺖ، ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺭﻓﺘﻴﻢ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻛﻮﻩ ﭘﺎﻳﻪ ﺍﻱ ﺭﺳﻴﺪﻡ ﻭ ﺣﺴﻦ ﻭ ﺣﺴﻴﻦ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ
[ جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 126]
ﻣﺎﺭﻱ ﻛﻪ ﺷﻌﻠﻪ ﺍﻱ ﺷﺒﻴﻪ ﺁﺗﺶ ﺍﺯ ﺩﻫﺎﻧﺶ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻲﺁﻣﺪ، ﺑﺮﮔﺮﺩ ﺁﻧﺎﻥ ﺣﻠﻘﻪ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺷﺘﺎﺏ ﺯﺩﻩ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻣﺎﺭ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﻭ ﻧﻴﺰ ﺭﻭﻱ ﺑﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺁﻭﺭﺩ ﺳﭙﺲ ﺧﺰﻳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻮﺭﺍﺧﻲ ﺭﻓﺖ. ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺑﻪ ﺟﺎﻧﺐ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺟﺪﺍ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺗﺸﺎﻥ ﻛﺸﻴﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻓﺪﺍﻳﺘﺎﻥ ﺑﺎﺩ. ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﭘﻴﺸﮕﺎﻩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻘﺪﺭ ﻋﺰﻳﺰﻳﺪ ﺳﭙﺲ ﻳﻜﻲ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﺭﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺷﺎﻧﻪ ﭼﭗ ﻧﺸﺎﻧﺪ. ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺷﻤﺎ ﻧﻴﻜﻮ ﻣﺮﻛﺒﻲ ﺍﺳﺖ ﻣﺮﻛﺐ ﺷﻤﺎ. ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﺧﻮﺏ ﺳﻮﺍﺭﺍﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ
ﭘﺪﺭﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ. ﻧﻘﻞ ﺍﺯ ﺟﺎﻣﻊ ﻛﺒﻴﺮ ﺳﻴﻮﻃﻲ، ﺁﻧﭽﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 7 ﺻﻔﺤﻪ 106 ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺁﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ " ﺍﺑﻦ ﻋﺴﺎﻛﺮ " ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 317 ﺟﻠﺪ 4 ﺗﺎﺭﻳﺨﺶ، ﺍﺯ ﻋﻤﺮ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺣﺴﻦ ﻭ ﺣﺴﻴﻦ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺩﻳﺪﻡ، ﮔﻔﺘﻢ: ﺧﻮﺏ ﻣﺮﻛﺒﻲ ﺍﺳﺖ ﺷﻤﺎ. ﻭ ﺩﺭ ﻋﺒﺎﺭﺕ " ﺍﺑﻦ ﺷﺎﻫﻴﻦ " ﺩﺭ " ﺍﻟﺴﻨﻪ "، ﭼﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﺧﻮﺏ ﻣﺮﻛﺒﻲ ﺯﻳﺮﺭﺍﻥ ﺷﻤﺎ ﺍﺳﺖ ﻭ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ (ﺹ) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﺰ ﺧﻮﺏ ﺳﻮﺍﺭﺍﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ. 7- ﺍﺯ " ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺑﻦ ﺍﺭﻗﻢ " ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎ ﺳﻴﺪ ﺍﺯ ﻛﻨﺎﺭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﺴﺮﺍﺋﻲ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ " ﺍﺑﻲ ﺳﻔﻴﺎﻥ ﺑﻦ ﻋﻠﺎﺀ " ﻗﺼﻪ ﻣﻲﮔﻔﺖ، ﮔﺬﺷﺘﻴﻢ ﺍﻭ ﻣﻲﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺭﺳﺘﺎﺧﻴﺰ، ﺍﻋﻤﺎﻝ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻳﻚ ﻛﻔﻪ ﻭ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻣﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﻔﻪ ﺩﻳﮕﺮ ﺗﺮﺍﺯﻭﻱ ﻋﺪﻝ ﺍﻟﻬﻲ ﻣﻲﻧﻬﻨﺪ ﻭ ﻣﻲﺳﻨﺠﻴﺪ ﻭ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﺑﺮ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﻬﺎ، ﺳﻨﮕﻴﻦ ﺗﺮ ﻣﻲﺁﻳﺪ. ﺳﭙﺲ ﻓﻠﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻣﻲﺁﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﻋﻤﺎﻟﺶ ﺭﺍ ﻣﻲﺳﻨﺠﻴﺪ ﺁﻥ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﺗﺮ ﻣﻲﺁﻳﺪ. ﺳﭙﺲ ﻓﻠﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻣﻲﺁﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﻋﻤﺎﻟﺶ ﺭﺍ ﻭﺯﻥ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ، ﺍﻭ ﻧﻴﺰ ﮔﺮﺍﻥ ﺗﺮ ﻣﻲﺁﻳﺪ، ﺳﻴﺪ ﺭﻭﻱ ﺑﻪ ﺍﺑﻲ ﺳﻔﻴﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﮔﻐﺖ: ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺩﻡ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻛﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﺑﺮ ﻫﻤﻪ ﺍﻣﺖ ﺩﺭ ﻓﻀﻞ ﻓﺰﻭﻧﻲ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺜﻲ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ.
ﺍﻣﺎ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺩﻳﮕﺮ، ﺩﺭ ﺑﺪﻳﻬﺎ ﺑﺮ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺍﻓﺰﻭﻧﻨﺪ، ﺯﻳﺮﺍ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺳﻨﺖ ﺯﺷﺘﻲ ﺑﺠﺎ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﻜﺎﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮﺩ، ﮔﻨﺎﻩ ﺁﻥ ﺳﻨﺖ ﻭ ﻋﻤﻞ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ
[ جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 127]
ﺑﻪ ﺁﻥ، ﺩﺭ ﮔﺮﺩﻥ ﺍﻭﺳﺖ. ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺟﻮﺍﺏ ﺑﻪ ﺳﻴﺪ ﻧﺪﺍﺩ ﻭ ﺳﻴﺪ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻛﺴﻲ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﻭﻱ ﺭﺍ ﺩﺷﻨﺎﻡ ﺩﺍﺩ. (ﺍﻏﺎﻧﻲ ﺟﻠﺪ 7 ﺻﻔﺤﻪ 261)
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2