🌸
✅شرح نامه ۶
مکارم شیرازی
🍃از نامه هاى امام(عليه السلام) است به معاويه
🔹نامه در یک نگاه:
امام(علیه السلام) طىّ این نامه در واقع در چند چیز با معاویه اتمام حجت مى کند:
🔹نخست اینکه مسأله بیعت او همانند بیعت مردم با خلفاى پیشین بود (بلکه از جهاتى برتر) بنابراین هیچ کس نمى تواند به مخالفت با آن برخیزد و باید همه با آن هماهنگ باشند.
🔹دیگر اینکه کسانى که از حوزه بیعت دور بوده اند چون به آنها خبر مى رسد که مهاجرین و انصار با کسى بیعت کرده اند، در نتیجه آنها نیز باید بپذیرند، همان گونه که سابقا هم چنین بوده است.
دیگر اینکه اگر کسى بخواهد از این بیعت خارج شود باید او را باز گردانند و اگر سرکشى و مقاومت کند مسلمانان مى توانند با او به جنگ برخیزند.
🔹دیگر اینکه قتل عثمان را بهانه اى براى سرپیچى از بیعت قرار دادن بسیار نادرست و بى معناست، زیرا امام(علیه السلام) کمترین دخالت در قتل عثمان نداشته است.در پایان ـ مطابق آنچه در کتاب تمام نهج البلاغه است ـ از معاویه دعوت مى کند که با جریر بن عبدالله که نماینده آن حضرت بود بیعت کند و آتش ها را خاموش سازد.
🍃آنچه را مرحوم سيّد رضى در اينجا آورده، بخشى از يک نامه مفصل تر است که امام(عليه السلام) بعد از واقعه جمل به همراه جرير بن عبدالله بجلى که از مشاهير صحابه بود براى معاويه فرستاد.
در آغاز اين نامه که مرحوم سيّد رضى نقل نکرده ولى در کتاب تمام نهج البلاغه در نامه شماره 29 آمده است، چنين مى خوانيم که امام(عليه السلام) بعد از حمد و ثناى الهى فرمود: «بيعتى که مردم در مدينه با من کردند براى تو که در شام بودى الزام آور است»; سپس مى افزايد:
🔹 «همان کسانى که با ابو بکر و عمر و عثمان بيعت کردند با همان شرايط با من بيعت نمودند، بنابراين نه حاضران اختيار فسخ يا مخالفت با آن را دارند و نه کسى که غايب بوده حق رد کردن آن را دارد»; (إِنَّهُ بَايَعَنِي الْقَوْمُ الَّذِينَ بَايَعُوا أَبَا بَکْر وَ عُمَرَ وَعُثْمَانَ عَلَى مَا بَايَعُوهُمْ عَلَيْهِ، فَلَمْ يَکُنْ لِلشَّاهِدِ أَنْ يَخْتَارَ، وَلاَ لِلْغَائِبِ أَنْ يَرُدَّ).
🔻قابل توجّه اينکه امام(عليه السلام) در اينجا، نه به مسأله غدير اشاره مى کند، نه به وصيّت پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) و روايات بسيارى که سند روشنى بر امامت اوست; زيرا معاويه مى توانست با انکار کردن از کنار آن بگذرد. ولى مسأله خلافت خلفاى پيشين چيزى نبود که بتواند آن را انکار کند. در واقع استدلال امام(عليه السلام) يک استدلال به اصطلاح جدلى است که مسلمات طرف مقابل را مى گيرد و با آن بر ضد وى استدلال مى کند و در اينجا معاويه که خود را از طرفداران حکومت خلفاى پيشين (ابوبکر، عمر، عثمان) مى دانست، نمى توانست چگونگى گزينش آنها را براى خلافت انکار کند و اين در حالى بود که اين گزينش به صورت بسيار کامل ترى در مورد حکومت على(عليه السلام) واقع شده بود.
🍃 عموم مهاجران و انصار در مدينه با آن حضرت بيعت کرده بودند و حتى طلحه و زبير که بعداً به مخالفت برخاستند نيز جزء بيعت کنندگان بودند. سنّت آن زمان بر اين بود که اگر مهاجران و انصار مدينه کسى را انتخاب مى کردند غايبان و دور افتادگان آن را به رسميت مى شناختند; بنابراين معاويه نمى توانست با اين استدلال امام(عليه السلام) به مخالفت برخيزد.
از اين رو امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن مى افزايد: «شورا تنها از آن مهاجران و انصار است هرگاه همگى کسى را برگزيدند و امامش ناميدند، خداوند از آن راضى و خشنود است»;
🔹 (وَإِنَّمَا الشُّورَى لِلْمُهَاجِرِينَ وَالاَْنْصَارِ، فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى رَجُل وَ سَمَّوْهُ إِمَاماً کَانَ ذَلِکَ للهِِ رِضًا).
🔹آن گاه چنين نتيجه گيرى مى کند: «بنابراين اگر کسى از فرمان آنها با بدگويى يا بدعتى خارج گردد، مسلمانان او را به جاى خود باز مى گردانند و اگر امتناع ورزيد، با او پيکار مى کنند; زيرا از غير مسير مؤمنان تبعيت کرده و خدا او را در بيراهه رها مى سازد»;
🍃 (فَإِنْ خَرَجَ عَنْ أَمْرِهِمْ خَارِجٌ بِطَعْن أَوْ بِدْعَة رَدُّوهُ إِلَى مَا خَرَجَ مِنْهُ، فَإِنْ أَبَى قَاتَلُوهُ عَلَى اتِّبَاعِهِ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ، وَ وَلاَّهُ اللهُ مَا تَوَلَّى).
🔹هرگز نبايد از اين استدلال که در بالا گفتيم جنبه جدلى و استفاده از مسلمات طرف مقابل دارد، چنين استنباط کرد که امام(عليه السلام) مسأله امامت منصوص را رها فرموده و امامت را مسأله اى انتخابى مى داند نه انتصاب از سوى خدا، آن گونه که بعضى از شارحان نهج البلاغه از اهل سنّت تصور کرده اند; بلکه در برابر امثال معاويه راهى جز اينگونه استدلال وجود نداشت و نظير اين گونه استدلال ها در قرآن مجيد نيز در برابر مشرکان ديده مى شود.
🌱ادامه دارد...
⚘
eitaa.com/Nahjolbalaghe2
#شرحوتفسیرنامههاینهجالبلاغه
شرح_صوتی_نامه_۶.mp3
7.07M
✅شرح صوتی نامه ۶
/بنیاد مجازینهجالبلاغه
#کانالنهجالبلاغه 🌷
⚘Nahjolbalaghe2
#شرحوتفسیرنامههاینهجالبلاغه
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
۶- و من كتاب له ( عليه السلام ) >إلي معاوية < إِنَّهُ بَايَعَنِي الْقَوْمُ الَّذِينَ بَايَعُوا أَب
⚘
📚نهج البلاغه/نامه ۶/به معاويه
🌺علل مشروعيت حكومت امام (ع)
همانا كساني با من بيعت كرده اند كه با ابابكر و عمر و عثمان، با همان شرايط بيعت نمودند، پس آنكه در بيعت حضور داشت نمي تواند خليفه اي ديگر برگزيند، و آنكه غايب است نمي تواند بيعت مردم را نپذيرد، و همانا شوراي مسلمين از آن مهاجرين و انصار است، پس اگر بر امامت كسي گرد آمدند، و او را امام خود خواندند، خشنودي خدا هم در آن است. حال اگر كسي كار آنان را نكوهش كند يا بدعتي پديد آورد، او را به جايگاه بيعت قانوني باز مي گردانند، اگر سر باز زد با او پيكار مي كنند، زيرا كه به راه مسلمانان درنيامده، خدا هم او را در گمراهيش وامي گذارد. بجانم سوگند! اي معاويه اگر دور از هواي نفس، به ديده عقل بنگري، خواهي ديد كه من نسبت به خون عثمان پاك ترين افرادم، و مي داني كه من از آن دور بوده ام، جز اينكه از راه خيانت مرا متهم كني، و حق آشكاري را بپوشاني، با درود.
⚘
@Nahjolbalaghe2
#نامهها
هدایت شده از قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
DoaKomeil971020[02].mp3
41.07M
🍃 #دعایکمیل
🎤 #حاجمیثممطیعی
✅ #اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
#کانالمذهبی _ #تخصصینهجالبلاغه
⚘ @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
💥 ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ 🌷جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أ
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحاً غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ وَجَاءكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِينَ مِن نَّصِيرٍ
/فاطر(37)
🔴و آن كفّار در دوزخ ناله مى زنند (و مى گويند:) پروردگارا! ما را خارج كن تا عمل صالحى انجام دهيم، غير از آنچه كه قبلاً انجام مى داديم. (در پاسخ به آنان گفته مى شود:) آيا ما به شما چندان عمر نداديم كه در آن هر كس كه بناى تذكّر دارد متذكّر شود و (عبرت گيرد؟ به علاوه) هشدار دهنده به سراغتان آمد (ولى شما توجّهى نكرديد)، پس اينك بچشيد، پس براى ستمگران هيچ ياورى نيست.
🔹«صُراخ» به معناى فرياد و ناله اى است كه با درخواست كمك همراه باشد.
در دو آيه ى قبل، عنوان شد كه اهل بهشت آسايش و آرامش دارند؛ در اين آيه مى فرمايد: اهل دوزخ مى سوزند و ناله مى كنند و تقاضاى كمك دارند.
🔹- به هر تقاضا و ناله اى نبايد اعتنا كرد، درخواست مجرم قابل پذيرش نيست. «ربّنا اخرجنا نعمل
صالحا» (خداوند مى فرمايد: «ولو ردّوا لعادوا لما نُهوا عنه» اگر برگردند، باز همان خلافكارى هاى خود را دارند.)
🔻- آن چه انسان را دوزخى مى كند، اعمال ناصالح است. «اخرجنا نعمل صالحا»
🍂- همه ى سركشان، روزى به عجز و انابه خواهند افتاد. «ربّنا اخرجنا...»
🔸- آخرت محل جبران از دست داده ها نيست. «اولم نعمركم...»
🌿- بسيارى افراد در دنيا خيال مى كنند كارشان صالح است، امّا در روز قيامت مى فهمند كه صالح نبوده و لذا مى گويند: پروردگارا! اگر از دوزخ نجات يابيم، عمل صالحى (نه مثل صالح نماهاى قبلى) انجام خواهيم داد. «غير الّذى كنّا نعمل»
🍃- خداوند به همه ى مردم به مقدارى كه حجّت بر آنان تمام شود، عمر داده است. «اولم نعمّركم ما يتذكّر فيه»
🍁- از دست دادن فرصت ها، موجب ظلم به خويش است. «اولم نعمّركم... فما للظالمين من نصير»
🌾- هدف از عمر، هوشيارى است و انسان غافل گويا عمر نكرده است. «اولم نعمّركم ما يتذكّر»
🥀- تذكّرِ لحظه اى كارساز نيست، زيرا هر مجرمى براى يك لحظه متذكّر مى شود؛ تذكّر بايد استمرار داشته باشد. «يتذكّر فيه»
🔻- تا نذير نباشد، قهر الهى نيست. «جاءكم النذير فذوقوا»
🍂- كسى كه به هشدارهاى انبيا توجّه نكند ظالم است. «جاءكم النذير... فما للظالمين»
🔻- براى كفّار، شفاعت، دعا و ناله هيچ يك كارساز نيست. «من نصير»
⚘ eitaa.com/Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
1_4987846048849330193.mp3
6.56M
🎧دعای ندبه با نوای دلنشین حاج مهدی سماواتی
@Nahjolbalaghe2
#تلنگر
اگر به تو بگویند :
"امیدوارم هر جا که میروی؛
یک نفر مثل خودت سر راهت باشد"
چه احساسی پیدا می کنی ؟
زیباترین دعای خیر؟
یا بدترین نفرین ممکن؟؟؟
🍁🌾🍁
امیر المومنین علی علیه السلام:
🌟يَا بُنَيَّ اجْعَلْ نَفْسَكَ مِيزَاناً فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ غَيْرِكَ فَأَحْبِبْ لِغَيْرِكَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ اكْرَهْ لَهُ مَا تَكْرَهُ لَهَا وَ لاَ تَظْلِمْ كَمَا لاَ تُحِبُّ أَنْ تُظْلَمَ وَ أَحْسِنْ كَمَا تُحِبُّ أَنْ يُحْسَنَ إِلَيْكَ وَ اسْتَقْبِحْ مِنْ نَفْسِكَ مَا تَسْتَقْبِحُهُ مِنْ غَيْرِكَ
🌟پسركم خود را ميان خويش و ديگري ميزاني بشمار،
پس آنچه براي خود دوست مي داري براي جز خود دوست بدار.
و آنچه تو را خوش نيايد براي او ناخوش بشمار.
و ستم مكن چنانكه دوست نداري بر تو ستم رود،
و نيكي كن چنانكه دوست مي داري به تو نيكي كنند.
و آنچه از جز خود زشت مي داري براي خود زشت بدان،
#نهج_البلاغه نامه ۳۱