eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
31 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺 ✨من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم ✨از آن روزی که مولایم شود بیمار میترسم! ✨همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوس ✨من از خوابیدن مهدی درون غار میترسم! ✨رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم و فرزند ✨من از گرداندن یوسف سر بازار میترسم ✨همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کن ✨از اینکه باز عاشورا شود تکرار میترسم! ✨سحر شد آمده خورشید اما آسمان ابریست ✨من از بی مهری این ابرهای تار میترسم! ✨تمام عمر خود را نوکر این خاندان خواندم ✨از آن روزی که این منصب کنم انکار میترسم! ✨طبیبم داده پیغامم بیا دارویت آماده است ✨از آن شرمی که دارم از رخ عطار میترسم! ✨شنیدم روز وشب از دیده ات خون جگر ریزد ✨من از بیماری آن دیده خونبار میترسم! ✨به وقت ترس و تنهایی،تو هستی تکیه گاه من ✨مرا تنها میان قبر خود نگذار، میترسم! ✨دلت بشکسته از من،لکن ای دلدار رحمی کن ✨که از نفرین و عاق والدین بسیار میترسم! ✨هزاران بار من رفتم،ولي شرمنده برگشتم ✨ز هجرانت نترسیدم ولی این بار میترسم!   شاعر: مهدی بقایی 🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه شرح حکمت ۳۱ آن گاه امام درباره زیغ که از موانع معرفت و حجاب شناخت است و سبب شک و انحراف ا
✨ ✅ادامه شرح حکمت ۳۱ به این ترتیب امام(علیه السلام)، کافران را گروهى محجوب از حق مى شمرد و حجاب آنها را عمدتا در چهار چیز خلاصه مى کند: تعمق و کنجکاوى ناصواب، ستیزه جویى با حق، انحراف به سبب هواپرستى و عناد و لجاج و تعصب. 🌿شاخه هاى شك: سپس امام(علیه السلام) به سراغ بیان شاخه هاى شک مى رود و مى فرماید: 💥 «شک نیز بر چهار پایه استوار است: بر مراء (گفت و گوى بى حاصل)، ترس (از کشف حقیقت) و تردید (در تصمیم گیرى)، تسلیم (خودباختگى)»; (وَالشَّکُّ عَلَى أَرْبَعِ شُعَب(26): عَلَى التَّمَارِى، وَالْهَوْلِ، وَالتَّرَدُّدِ، وَالاِْسْتِسْلاَمِ). در واقع کسانى که به حق نمى رسند و در کفر مى مانند و غوطه ور مى شوند داراى این ضعف ها هستند. 🔻منظور از «مراء» گفت و گو کردن در چیزى است که شک و تردید در آن وجود دارد و به جایى نمى رسد در حالى که 🔻«جدال» به معناى گفت و گو کردن توأم با برترى جویى بر طرف مقابل است. 🔻منظور از «هول» ترس و وحشت از روشن شدن حقایق و تصمیم گیرى بر طبق آن است. 🔻«تردد» اشاره به نوعى از وسواس است که به انسان اجازه نمى دهد حق را بشناسد و بر آن استوار بماند. 🔻«استسلام» همان خودباختگى است که هر کس هر چه مى گوید، در برابر آن تسلیم مى شود و به همین دلیل نمى تواند حق را از میان آنها برگزیند و بر آن استوار بماند. 🍃بدین ترتیب، امام(علیه السلام) سرچشمه هاى شک را در چهار چیز خلاصه مى فرماید: ♦️عادت کردن به بحث و گفت و گوهاى بى حاصل و آمیخته با لجاجت، ترس از جستجوگرى و تحقیق، وسواس و دودلى، و تسلیم شدن در برابر شبهات و در حالت انفعالى فرو رفتن. آن گاه امام(علیه السلام) به شرح آثار هر کدام از این صفات سوء چهارگانه مى پردازد و مى فرماید: «آن کس که مراء و گفت و گوى بى حاصل را عادت خود قرار دهد ظلمت و تاریکى شبِ شک او را به روشنایى روزِ یقین نمى رساند»; (فَمَنْ جَعَلَ الْمِرَاءَ دَیْدَناً لَمْ یُصْبِحْ لَیْلُهُ). زیرا این عادت زشت و شوم مانع از رسیدن به علم و یقین است و در واقع، حجاب خطرناکى میان او و یقین ایجاد مى کند و بارها کسانى را از نویسندگان یا گویندگان که گرفتار این حالتند دیده ایم که عمر خود را به شک و تردید گذرانده اند. ◾️درباره دومین صفت ذمیمه این گونه اشخاص مى فرماید: «آن کس که از حقایق پیش روى خود وحشت کند (و از تصمیم گیرى صحیح بپرهیزد) به قهقرا باز مى گردد»; (وَمَنْ هَالَهُ مَا بَیْنَ یَدَیْهِ نَکَصَ عَلى عَقِبَیْهِ). انسان محقق، مخصوصاً در مسائل اعتقادى و آنچه مربوط به مبدأ و معاد است باید حقایقى را که پیش روى او قرار دارد به رسمیت بشناند و بدون ترس و وحشت به جستجوگرى برخیزد تا حرکت به پیش را آغاز کند و اگر در این مورد کوتاهى کند عقب گرد خواهد کرد و آنچه را دارد نیز از دست مى دهد. درباره سومین مانعِ برطرف ساختن شک مى فرماید: «آن کس که در تردید و دودلى باشد (و در تصمیم گیرى وسواس به خرج دهد) زیر سم شیاطین له مى شود»; (وَ مَنْ تَرَدَّدَ فِی الرَّیْبِ وَطِئَتْهُ سَنَابِکُ الشَّیَاطِینِ). «سَنابِک» جمع «سُنبُک» به معناى قسمت پیشین سم اسب است و از آنجایى که اسب به هنگام شتاب، بیشتر در حرکت خود روى این قسمت تکیه مى کند این واژه را به هنگام شدت عمل به کار مى برند و به این ترتیب امام(علیه السلام) وسواس و دودلى بى جا را امرى شیطانى شمرده که صاحب آن را به نابودى مى کشاند و این معنا را نیز در افراد وسواسى آزموده ایم که گاه آنها تا آخر عمرشان نتوانسته اند درباره مسئله واضحى مثل خداپرستى تصمیم بگیرند و عقیده اى اختیار کنند. آن گاه امام(علیه السلام) درباره چهارمین رذیله اخلاقى این گونه افراد مى فرماید: «کسى که در برابر عوامل هلاکت خویش در دنیا و آخرت تسلیم گردد (و به مبارزه بر ضد اسباب شک و شبهه بر نخیزد) در هر دو جهان هلاک خواهد شد»; (وَمَنِ اسْتَسْلَمَ لِهَلَکَةِ الدُّنْیَا وَالاْخِرَةِ هَلَکَ فِیهِمَا). مى دانیم شیاطین جن و انس سعى دارند از طریق شبهه افکنى، افراد را در عقاید دینى خود به شک و تردید بکشانند. اگر انسان در مقابل آنها حالت تهاجم منطقى بگیرد بر آن شبهات غالب مى شود و عقاید حق را مى پذیرد; اما افراد ترسو و بزدل در حالت انفعالى قرار مى گیرند و همچون پر کاهى که در مقابل تندباد قرار گیرد هر روز به سویى کشیده مى شوند و نمى توانند عقیده حق را برگزینند. مرحوم سیّد رضى پس از پایان این حدیث مى گوید: «بعد از این کلام سخنان دیگرى بوده که ما از بیم اطاله سخن و خارج شدن از هدف اصلى در این باب از آنها صرف نظر کردیم»; (قال الرَّضىُ: وَبَعْدَ هذا کَلامٌ تَرَکْنا ذِکْرَهُ خَوْفَ الاْطالَةِ وَالْخُرُوجَ عَنِ الْغَرَضِ الْمَقْصُودِ فِی هذا الْبابِ). همان گونه که در آغاز این گفتار حکیمانه آوردیم در منابع دیگر، این حدیث با اضافات فراوانى نقل شده است.(27) 🌱ادامه دارد... ⚘ @Nahjolbalaghe2 ‌حکمت‌های‌نهج‌البلاغه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Hekmat 032.mp3
2.07M
✅شرح‌حکمت ۳۲ 💥ارزش و والایی انجام دهنده کارهای خیر 👤استاد نظافت کانال: ✨‌قرآن‌‌و‌نهج‌البلاغه✨ ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃 ✅شرح حکمت ۳۲ ( مکارم شیرازی ) 💥بهتر از خوب و بدتر از بد: امام(عليه السلام) در اين جمله كوتاه و پرمعنا مى فرمايد: «انجام دهنده كار نيك از كارنيكش بهتر است و انجام دهنده كار بد از كار بدش بدتر»; 🍃(فَاعِلُ الْخَيْرِ خَيْرٌ مِنْهُ، وَفَاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنْهُ). در اينكه چگونه فاعل خير بهتر از فعل خود است و فاعل شر بدتر از فعل خود; وجوهى به نظر مى رسد: 🔹نخست اينكه همواره فاعل از فعل قوى تر است به همين دليل اگر كار نيك باشد آن فاعل از كارش قوى تر و اگر كار بد باشد از كارش بدتر است. 🔹ديگر اينكه شخصى كه كارى انجام مى دهد غالبا داراى ملكه آن است و آن ملكه مى تواند سرچشمه كارهاى فراوانى بشود، بنابراين اگر كسى را ببينيم كه مثلا يتيمى را نوازش مى كند و دست افتاده اى را مى گيرد مى دانيم كه او داراى صفتى است درونى كه مى تواند سرچشمه ده ها و گاه صدها و هزاران از اين گونه كارها شود و به همين دليل از كارش بهتر است. 🔹سوم اينكه كسانى كه كار نيكى انجام مى دهند بسيار مى شود كه آرزو دارند بهتر از آن را انجام دهند ولى امكانات آن در اختيارشان نيست و به تعبير ديگر همتشان از آنچه انجام مى دهند بسيار بالاتر است و گاه به زبان جارى كرده مى گويند: افسوس كه بيش از آن توان نداريم و اگر مى توانستيم چنين و چنان مى كرديم. همين گونه، شروران بسيار مى شود كه داراى چنين باطنى هستند; يعنى اگر قدرت و توانى داشتند شرارت را به مرتبه بالاترى مى رساندند. 🍃در حديثى از امام باقر(عليه السلام) مى خوانيم: «نِيَّةُ الْمُؤْمِنِ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِهِ وَذَلِكَ لاَِنَّهُ يَنْوِي مِنَ الْخَيْرِ مَا لاَ يُدْرِكُهُ وَ نِيَّةُ الْكَافِرِ شَرٌّ مِنْ عَمَلِهِ وَذَلِكَ لاَِنَّ الْكَافِرَ يَنْوِي الشَّرَّ وَيَأْمُلُ مِنَ الشَّرِّ مَا لاَ يُدْرِكُهُ; ✨نيت مؤمن از عملش بهتر است، زيرا كارهاى خيرى در دل دارد كه نمى تواند آنها را انجام دهد و نيت كافر بدتر از عمل اوست، زيرا كارهاى بدى در سر دارد که توان آن را ندارد».(1) 🔹وجه چهارمى نیز بعضى براى این تفاوت ذکر کرده اند که هر کس کار خیرى انجام مى دهد معمولا عوامل بازدارنده اى از جمله هوا و هوس ها را در دل دارد و در برابر آنها مقاومت مى کند و آن عوامل را به عقب مى راند و کار خیر را انجام مى دهد به همین دلیل از کارش با ارزش تر است و به عکس کسى که کار بدى انجام مى دهد نیز عوامل بازدارنده از قبیل فطرت الهى، اوامر و نواهى آسمانى در برابر اوست ولى پشت پا به همه آنها مى زند و به سراغ شر مى رود. به همین دلیل از عملش بدتر است.(2) البته منافاتى میان این وجوه چهارگانه نیست و همه آن ممکن است در معناى حدیث جمع باشد.(3) 📚پی نوشت: (1). بحارالانوار، ج 67، ص 190. (2). راه روشن، ج 1، ص 153. (3). سند گفتار حکیمانه: در مصادر نهج البلاغه آمده است: جمعى از دانشمندانى که بعد از مرحوم سیّد رضى مى زیسته اند آن را در کتاب خود ـ گاه با تغییراتى ـ آورده اند از جمله زمخشرى در ربیع الابرار در باب «الخیر و الصلاح» و آمدى در غررالحکم در حرف فاء و از کسانى که قبل از سیّد رضى مى زیسته اند و آن را در کتاب خود نقل کرده اند ابوعلى قالى (متوفاى 356) در کتاب خود به نام امالى ذکر کرده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 30). در کتاب تمام نهج البلاغه نیز به عنوان جزیى از خطبه «الوسیله» ذکر شده که در نهج البلاغه نیامده آمده است. (تمام نهج البلاغه، ص 157). ⚘ eitaa.com/Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘ 📚نهج البلاغه/حکمت ۳۲ 🌹ارزش و والایی انجام دهنده کارهای خیر(اخلاقی) ✨وَ قَالَ ( عليه السلام ) : فَاعِلُ الْخَيْرِ خَيْرٌ مِنْهُ وَ فَاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنْهُ . ✅و درود خدا بر او فرمود: نيكوكار از كار نيك بهتر، و بدكار از كار بد بدتر است. ⚘@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
108.الكوثر.mp3
130K
✅ سوره ‌کوثر 🎤استاد خلیل الحصری ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. ✅تفسیر سوره واقعه 📚۱ ـ قسمت اول حدیث در تفسیر مجمع البیان ، ذیل آیات مورد بحث آمده، و قسمت دوم د
✨ ✅ادامه تفسیر سوره واقعه ✨ ✨ ۶۸أَ فَرَأَیْتُمُ الْماءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ ۶۹أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ ۷٠لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْ لا تَشْکُرُونَ ۷۱أَ فَرَأَیْتُمُ النّارَ الَّتِی تُورُونَ ۷۲أَ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَها أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِؤُنَ ۷۳نَحْنُ جَعَلْناها تَذْکِرَةً وَ مَتاعاً لِلْمُقْوِینَ ۷۴فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ ترجمه: ۶۸ ـ آیا به آبى که مى نوشید اندیشیده اید؟! ۶۹ ـ آیا شما آن را از ابر نازل کرده اید یا ما نازل مى کنیم؟! ۷٠ ـ هرگاه بخواهیم، این آب گوارا را تلخ و شور قرار مى دهیم; پس چرا شکر نمى کنید؟! ۷۱ ـ آیا درباره آتشى که مى افروزید فکر کرده اید؟! ۷۲ ـ آیا شما درخت آن را آفریده اید یا ما آفریده ایم؟! ۷۳ ـ ما آن را وسیله یادآورى (براى همگان) و وسیله زندگى براى مسافران قرار داده ایم! ۷۴ ـ حال که چنین است به نام پروردگار بزرگت تسبیح کن (و او را پاک و منزه بشمار)! ⬇️تفسیر: ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره واقعه ✨ #بِسْمِ‌اللهِ‌الرَّحْمنِ‌الرَّحِيم✨ ۶۸أَ فَرَأَیْتُمُ الْماءَ الَّذ
✨ ✅ادامه تفسیر‌سوره واقعه 💥این آب و آتش از کیست؟ در این بخش از آیات، اشاره به 🔹ششمین و هفتمین دلیل معاد، مى کند که، بیانگر قدرت خداوند بر همه چیز و بر احیاى مردگان است. 🔹نخست مى فرماید: آیا به آبى که مى نوشید، اندیشیده اید ؟ (أَ فَرَأَیْتُمُ الْماءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ). آیا شما آن را از ابر نازل مى کنید؟ یا ما نازل مى کنیم ؟ ✨(أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ). مُزْن (بر وزن حزن) آن گونه که راغب در مفردات مى گوید: به معنى ابرهاى روشن است، و بعضى آن را به ابرهاى باران زا تفسیر کرده اند.(۱) 🍃این آیات، وجدان انسانها را در برابر یک سلسله سؤالها قرار مى دهد، و از آنها اقرار مى گیرد، و در واقع مى گوید: آیا درباره این آبى که مایه حیات شما است، و پیوسته آن را مى نوشید، هرگز فکر کرده اید؟ چه کسى، به آفتاب فرمان مى دهد بر صفحه اقیانوسها بتابد؟ و از میان آبهاى شور و تلخ تنها ذرات آب خالص، شیرین و پاک از هر گونه آلودگى را جدا ساخته، و به صورت بخار، به آسمان بفرستد؟ چه کسى، به این بخارات دستور مى دهد، دست به دست هم دهند و فشرده شوند، و قطعات ابرهاى باران زا را تشکیل دهند؟ چه کسى، دستور حرکت به بادها، و جابجا کردن قطعات ابرها، و فرستادن آنها را بر فراز زمینهاى خشک و مرده مى دهد؟ چه کسى، به طبقات بالاى هوا این خاصیت را بخشیده که، به هنگام سرد شدن، توانائى جذب بخار را از دست دهد، و در نتیجه، بخارات موجود به صورت قطرات باران، نرم و ملایم، آهسته و پى در پى، بر زمینها فرود آیند؟ 🔻اگر یکسال خورشید اعتصاب کند، بادها از حرکت بایستند، قطعات بالاى جوّ، بخارات را مصرانه در خود نگهدارند، و آسمان بر زمین بخیل گردد، آنچنان که زرع و نخیل لب تر نکنند، همه شما از تشنگى هلاک مى شوید، و حیوانات و باغها و زراعتهاى شما مى خشکد. کسى که این قدرت را دارد که با وسایلى این چنین ساده، آنچنان برکاتى براى شما فراهم سازد، آیا قادر بر احیاى مردگان نیست؟ این خود یک نوع احیاى مردگان است، احیاى زمینهاى مرده که، هم نشانه توحید و عظمت خدا است، و هم دلیل بر رستاخیز و معاد. و اگر مى بینیم در آیات فوق، فقط روى آب نوشیدنى تکیه شده، و از تأثیر آن در مورد حیات حیوانات و گیاهان سخنى به میان نیامده، به خاطر اهمیت فوق العاده آب براى حیات خود انسان است، به علاوه در آیات، قبل اشاره اى به مسأله زراعت شده بود، و نیازى به تکرار نبود. 👌جالب این که، اهمیت آب، و نقش آن در زندگى بشر، نه تنها با گذشت زمان و پیشرفت صنایع و علم و دانش انسان کم نمى شود، بلکه بر عکس، انسان صنعتى نیاز بیشترى به آب دارد، لذا، بسیارى از مؤسسات عظیم صنعتى، فقط در کنار رودخانه هاى عظیم، قدرت فعالیت دارند. ▫️سرانجام در آیه بعد، براى تکمیل همین بحث مى افزاید: اگر بخواهیم این آب گوارا و شیرین را به صورت تلخ و شور قرار مى دهیم ✨ (لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً).(۲) پس چرا شکر این نعمت بزرگ را بجا نمى آورید ؟ ✨(فَلَوْ لا تَشْکُرُونَ). آرى، اگر خدا مى خواست، به املاح محلول در آب نیز، اجازه مى داد که، همراه ذرات آب تبخیر شوند، و دوش به دوش آنها به آسمان صعود کنند، و ابرهائى شور و تلخ تشکیل داده، قطره هاى بارانى درست همانند آب دریا شور و تلخ فرو ریزند! 🍃 اما او به قدرت کامله اش این اجازه را به املاح نداد، نه تنها املاح در آب، بلکه میکربهاى موذى و مضر و مزاحم نیز اجازه ندارند همراه بخارات آب به آسمان صعود کنند، و دانه هاى باران را آلوده سازند، به همین دلیل، قطرات باران هرگاه هوا آلوده نباشد، خالص ترین، پاکترین، و گواراترین آبها است. أُجاج در اصل از اجیج آتش، یعنى برافروختگى و سوزندگى آن گرفته شده است، و به آبهائى که به خاطر شورى یا تلخى و حرارت، دهان را مى سوزاند اجاج مى گویند. 🌺این سخن را با حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) پایان مى دهیم، در این حدیث مى خوانیم: 🍃إِنَّ النَّبِىَّ کانَ إِذا شَرِبَ الْماءَ قالَ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِى سَقانا عَذْباً فُراتاً بِرَحْمَتِهِ وَ لَمْ یَجْعَلْهُ مِلْحاً أُجاجاً بِذُنُوبِنا!: 🌿هنگامى که حضرت آب مى نوشید مى فرمود: حمد براى خداوندى که به رحمتش ما را از آب شیرین و گوارا سیراب کرد، و آن را به خاطر گناهانمان شور و تلخ قرار نداد !.(۳) 🔹سرانجام، به هفتمین و آخرین دلیل معاد در این سلسله آیات مى رسیم، و آن آفرینش آتش است، آتشى که از مهمترین ابزار زندگى بشر، و مؤثرترین وسیله، در تمام صنایع است، مى فرماید: آیا هیچ درباره آتشى که مى افروزید اندیشیده اید ؟ ✨(أَ فَرَأَیْتُمُ النّارَ الَّتِی تُورُونَ). 🌱ادامه دارد... ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘ 📚نهج البلاغه/نامه۲۱-باز هم به زياد بن ابيه 💥 اي زياد، از اسراف بپرهيز، و ميانه روي را برگزين، از امروز به فكر فردا باش، و از اموال دنيا به اندازه كفاف خويش نگهدار، و زيادي را براي روز نيازمنديت در آخرت پيش فرست. آيا اميد داري خداوند پاداش فروتنان را به تو بدهد در حالي كه از متكبران باشي؟ و آيا طمع داراي ثواب انفاق كنندگان را دريابي در حالي كه در ناز و نعمت قرار داري؟ و تهيدستان و بيوه زنان را از آن نعمتها محروم مي كني؟ همانا انسان به آنچه پيش فرستاده، و نزد خدا ذخيره ساخته، پاداش داده خواهد شد با درود. ⚘ @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
⚘ 📚نهج البلاغه/نامه۲۱-باز هم به زياد بن ابيه 💥#سفارش‌به‌ميانه‌روي اي زياد، از اسراف بپرهيز، و مي
✨ ✅شرح نامه ۲۱ ( مکارم شیرازی ) از نامه هاى امام(عليه السلام) است که آن را نيز براى زياد نوشته است.(1) 📜نامه در یک نگاه: از صدر این نامه که در انساب الاشراف بلاذرى آمده، استفاده مى شود که افرادى به امام(علیه السلام) خبر داده بودند که زیاد مرتکب کارهاى خلافى مى شود از جمله اینکه سفره رنگین با چند نوع غذا ترتیب مى دهد و در برخورد با افراد، متکبرانه برخورد مى کند. امام(علیه السلام) در این نامه او را از اسراف، تکبر و دنیاپرستى برحذر مى دارد و به او تأکید مى فرماید که به فکر آخرتش باشد. 🍃امام(عليه السلام) باز هم «زياد» را اندرز مى دهد: اين نامه مقدّمه اى دارد که با توجّه به آن، تفسير آنچه را مرحوم سيّد رضى آورده مى توان دريافت. در مقدمه اين نامه چنين آمده  که سعد (فرستاده امير مؤمنان على(عليه السلام)) گفته است که تو به او دشنام داده اى و تهديد کرده اى و بر اثر کبر و غرور اجازه ملاقات به او نداده اى. چه چيز تو را به اين تکبر فرا خوانده در حالى که رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود: بزرگى شايسته ذات پاک خداست و هرکس در اين امر با خدا به منازعه برخيزد خدا او را در هم مى شکند؟ (اضافه بر اين) سعد به من خبر داده که تو انواع مختلف غذاها را در روز واحد بر سر سفره خود حاضر مى کنى و همه روز بدن خود را با روغن مخصوص چرب مى کنى (که در واقع نوعى وسيله آرايش آن روز بود).(2) سپس امام(عليه السلام) به او دستور صدقه در راه خدا و کمک به ضعفا و فقرا مى دهد و همچنين به او مى فرمايد: سخنان تو سخنان نيکان است اما عملت عمل خاطيان و گنهکاران. اگر واقعاً چنين باشد به خود ستم کردى و اعمالت را بر باد دادى... .(3) با توجّه به آنچه در بالا آمد به سراغ تفسير نامه مطابق آنچه مرحوم سيّد رضى آورده است مى رويم. امام(عليه السلام) نخست چهار دستور ضمن عباراتى کوتاه و پرمعنا به زياد مى دهد ابتدا مى فرمايد: «(اى زياد) اسراف را کنار بگذار و ميانه روى را پيشه نما»; (فَدَعِ الاِْسْرَافَ مُقْتَصِداً). اشاره به سفره هاى رنگين زياد و تجمّل پرستى اوست که اين کار براى همه مسلمانان نکوهيده است مخصوصاً براى حاکمان و منصوبين از طرف آنها. 🔻البتّه اسراف منحصر به زياده روى در غذا و امثال آن نيست، بلکه زياده روى در همه چيز در اسلام نکوهش شده است حتى در عبادات که گاهى سبب خستگى و بى ميلى به اطاعت و عبادت مى شود. امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «وَ إِنَّ الْقَصْدَ أَمْرٌ يُحِبُّهُ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ وَإِنَّ السَّرَفَ أَمْرٌ يُبْغِضُهُ اللهُ حَتَّى طَرْحَکَ النَّوَاةَ فَإِنَّهَا تَصْلُحُ لِلشَّيْءِ وَحَتَّى صَبَّکَ فَضْلَ شَرَابِکَ; 🍃 ميانه روى چيزى است که خداوند متعال آن را دوست دارد و خداوند اسراف را مبغوض مى شمرد حتى دور انداختن يک هسته خرما، زيرا به درد چيزى مى خورد و حتى ريختن اضافه آب که در ظرف آب خورى باقى مى ماند».(4) آن گاه امام(عليه السلام) در دومين توصيه به او مى فرمايد: «و از امروز به فکر فردا باش»; (وَاذْکُرْ فِي الْيَوْمِ غَداً). اين همان چيزى است که قرآن مجيد بارها بر آن تکيه کرده است گاه مى فرمايد: ✨«(وَمَا تُقَدِّمُوا لاَِنفُسِکُمْ مِنْ خَيْر تَجِدُوهُ عِنْدَ اللهِ); هر کار خيرى را براى خودتان از پيش مى فرستيد آن را نزد خدا (در سراى ديگر) خواهيد يافت».(5) گاه مى فرمايد: ✨ «(يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَد وَاتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُونَ); اى کسانى که ايمان آورده ايد، تقواى الهى پيشه کنيد و هر کس بايد بنگرد تا براى فردايش چه چيز از پيش فرستاده; و تقواى الهى داشته باشيد که خداوند از آنچه انجام مى دهيد آگاه است».(6) پيداست هرگاه انسان توجّه داشته باشد که امروز را فردايى است، فردايى جاودان که نياز او به اموال و ثروتهاى دنيا در آن روز بسيار بيشتر است، به يقين به جاى عياشى و خوش گذرانى به کارهاى خير روى مى آورد و بيش از حد نياز خود را در اين دنيا براى آن روز ذخيره مى کند. 🔹حضرت در سومين و چهارمين توصيه مى فرمايد: «و از اموال دنيا به مقدار ضرورت براى خود نگاه دار و اضافه بر آن را براى روز نيازت از پيش بفرست»; (وَأَمْسِکْ مِنَ الْمَالِ بِقَدْرِ ضَرُورَتِکَ وَ قَدِّمِ الْفَضْلَ لِيَوْمِ حَاجَتِکَ). 🌱ادامه دارد... ⚘ eitaa.com/Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘ 📚نهج البلاغه/نامه۳۸/به مردم مصر 🌿 از بنده خدا، علي امير مومنان، به مردمي كه براي خدا به خشم آمدند، آن هنگام كه ديگران خدا را در زمين نافرماني كردند، و حق او را نابود نمودند، پس ستم، خيمه خود را بر سر نيك و بد، مسافر و حاضر، و بر همگان، برافراشت، نه معروفي ماند كه در پناه آن آرامش يابند، و نه كسي از زشتيها نهي مي كرد پس از ستايش پروردگار! من بنده اي از بندگان خدا را به سوي شما فرستادم، كه در روزهاي وحشت، نمي خوابد، و در لحظه هاي ترس از دشمن روي نمي گرداند، بر بدكاران از شعله هاي آتش تندتر است، او مالك پسر حارث مذحجي است، آنجا كه با حق است، سخن او بشنويد، و از او اطاعت كنيد، او شمشيري از شمشيرهاي خداست، كه نه تيزي آن كند مي شود، و نه ضربت آن بي اثر است، اگر شما را فرمان كوچ كردن داد، كوچ كنيد، و اگر گفت بايستيد، بايستيد، كه او در پيش روي و عقب نشيني و حمله، بدون فرمان من اقدام نمي كند مردم مصر! من شما را بر خود برگزيدم كه او را براي شما فرستادم، زيرا او را خيرخواه شما ديدم، و سرسختي او را در برابر دشمنانتان پسنديدم. ⚘ @Nahjolbalaghe2 ۳۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا