هدایت شده از قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
.
📚نهج البلاغه/خطبه۳۴-پيكار با مردم شام
🍃نكوهش از سستي و نافرماني كوفيان
نفرين بر شما كوفيان! كه از فراواني سرزنش شما خسته شدم، آيا بجاي زندگي جاويدان قيامت به زندگي زودگذر دنيا رضايت داديد؟ و بجاي عزت و سربلندي، بدبختي و ذلت را انتخاب كرديد؟ شما را به جهاد با دشمنتان دعوت مي كنم، چشمتان از ترس در كاسه مي گردد، گويا ترس از مرگ عقل شما را ربوده و چون انسانهاي مست از خود بيگانه شده، حيران و سرگردانيد، گويا عقلهاي خود را از دست داده و درك نمي كنيد، من ديگر هيچگاه به شما اطمينان ندارم، و شما را پشتوانه خود نمي پندارم، شما ياران شرافتمندي نيستيد كه كسي به سوي شما دست دراز كند. به شتران بي ساربان مي مانيد كه هرگاه از يك طرف جمع آوري گرديد، از سوي ديگر پراكنده مي شويد.
🌿علل عقب ماندگي مردم كوفه
به خدا سوگند! شما بد وسيله اي براي افروختن آتش جنگ هستيد شما را فريب مي دهند اما فريب دادن نمي دانيد، سرزمين شما را پياپي مي گيرند و شما پروا نداريد، چشم دشمن براي حمله شما خواب ندارد ولي شما در غفلت بسر مي بريد، به خدا سوگند! شكست براي كساني است كه دست از ياري يكديگر مي كشند، سوگند به خدا! اگر جنگ سخت درگير شود و حرارت و سوزش مرگ شما را در بر گيرد، از
اطراف فرزند ابوطالب، همانند جدا شدن سر از تن، جدا و پراكنده مي شويد. به خدا سوگند! كسي كه دشمن را بر جان خويش مسلط گرداند كه گوشتش را بخورد، و استخوانش را بشكند، و پوستش را جدا سازد، عجز و ناتواني او بسيار بزرگ و قلب او بسيار كوچك و ناتوان است. تو اگر مي خواهي اينگونه باش، اما من، به خدا سوگند از پاي ننشينم و قبل از آنكه دشمن فرصت يابد با شمشير آب ديده چنان ضربه اي بر پيكر او وارد سازم كه ريزه هاي استخوان سرش را بپراكند، و بازوها و قدمهايش جدا گردد و از آن پس خدا هر چه خواهد انجام دهد.
🍃حقوق متقابل مردم و رهبري
اي مردم، مرا بر شما و شما را بر من حقي واجب شده است، حق شما بر من، آنكه از خيرخواهي شما دريغ نورزم و بيت المال را ميان شما عادلانه تقسيم كنم، و شما را آموزش دهم تا بي سواد و نادان نباشيد، و شما را تربيت كنم تا راه و رسم زندگي را بدانيد، و اما حق من بر شما اين است كه با من وفادار باشيد، و در آشكار و نهان خيرخواهي كنيد، هرگاه شما را فرا خواندم اجابت نماييد و فرمان دادم اطاعت كنيد.
🌸🌿
شرح_صوتی_خطبه_۳۴.mp3
7.03M
✅شرح خطبه ۳۴
♦️پیکار با مردم شام
🔹نکوهش از سستی و نافرمانی کوفیان
🔹علل عقب ماندگی مردم کوفه
🔹حقوق متقابل مردم و رهبری
/بنیادمجازینهجالبلاغه
کانال #قرآنونهجالبلاغه
⚘ @Nahjolbalaghe2
#شرحوتفسیرخطبههاینهجالبلاغه
عبدالباسط شمس 5-8.mp3
663K
3⃣ استاد عبدالباسط
📖 سوره شمس آیات ۵-۸
⚘ @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره واقعه ▫️سرانجام نیکوکاران و بدکاران این آیات، در حقیقت یک نوع جمع بندى از آ
✨
✅ادامه تفسیر سوره واقعه
سپس به سراغ گروه سوم مى رود که، در اوائل سوره از آنها به عنوان اصحاب الشمال یاد شده بود، مى فرماید: اما اگر او از تکذیب کنندگان گمراه باشد... (وَ أَمّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُکَذِّبِینَ الضّالِّینَ).
با آب جوشان دوزخ و حرارت و سموم آن، از او پذیرائى مى شود ! (فَنُزُلٌ مِنْ حَمِیم).(۶)
و سپس سرنوشت او ورود در آتش جهنم است (وَ تَصْلِیَةُ جَحِیم).
آرى، در همان آستانه مرگ، نخستین عذابهاى الهى را مى چشند، و طعم تلخ کیفرهاى قیامت، در قبر و برزخ، در کام جانشان فرو مى رود، و از آنجا که سخن از حال محتضر است، مناسب این است که، جمله نُزُلٌ مِنْ حَمِیم اشاره به عذاب برزخى باشد، و تَصْلِیَةُ جَحِیم اشاره به عذاب قیامت، این معنى در روایات متعددى نیز از ائمه اهل بیت نقل شده است.(۷)
قابل توجه این که، در اینجا مُکَذِّبین و ضالِّین هر دو با هم ذکر شده اند که، اولى اشاره به تکذیب قیامت و خداوند یکتا و نبوت پیامبر(صلى الله علیه وآله) است، و دومى به کسانى که از راه حق منحرف شده اند.
این تعبیر، علاوه بر این که: معنى تأکید را مى رساند، مى تواند اشاره به این نکته باشد که، در میان گمراهان افرادى هستند، مستضعف و جاهل قاصر، و عناد و لجاجتى در برابر حق ندارند، آنها ممکن است مشمول الطاف الهى گردند، اما تکذیب کنندگان لجوج و معاند به چنین سرنوشتهائى که گفته شد، گرفتار مى شوند.
حَمِیم به معنى آب داغ و سوزان یا بادهاى گرم و سموم است، و تَصْلِیَة از ماده صلى (بر وزن سعى) به معنى سوزاندن و داخل شدن در آتش است، اما تَصْلِیَه که معنى متعددى را دارد، تنها به معنى سوزاندن مى آید.
و در پایان این سخن، مى افزاید: این همان حق و یقین است (إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْیَقِینِ).
و حال که چنین است، نام پروردگار بزرگت را منزّه بشمار، و او را تسبیح گوى (فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ).
معروف در میان مفسران این است که، حَقُّ الیَقِین از قبیل اضافه بیانیه است، یعنى آنچه درباره این سه گروه از: مقرّبان و اصحاب الیمین و تکذیب کنندگان گفته شد، عین واقعیت و حق و یقین است. این احتمال نیز وجود دارد که، چون یقین داراى مراتبى است،
مرحله عالى آن حق الیقین است، یعنى یقین واقعى، کامل و خالى از هر گونه شک و شبهه و ریب.(۸)
ضمناً از آنچه گفتیم معلوم شد هذا در آیه، اشاره به احوال گروههاى سه گانه اى است که قبلاً ذکر شده، بعضى نیز احتمال داده اند که به تمام محتواى سوره واقعه ، یا تمام قرآن اشاره باشد، اما تفسیر اول مناسب تر است.
این نکته نیز قابل توجه است که تعبیر به فَسَبِّح (پس تسبیح کن) (با فاء تفریع)، اشاره به این حقیقت است که، آنچه درباره این گروههاى سه گانه گفته شد، عین عدالت است، و بنابراین، خداوند را از هر گونه ظلم و بى عدالتى پاک و منزه بشمار، و یا این که، اگر مى خواهى به سرنوشت گروه سوم گرفتار نشوى، او را از هر گونه شرک و بى عدالتى که لازمه انکار قیامت است پاک و منزه بدان.
بسیارى از مفسران در ذیل آخرین آیه، نقل کرده اند که، پس از نزول آن پیامبر فرمود: اجْعَلُوها فِى رُکُوعِکُمْ:
آن را در رکوع خود قرار دهید (سُبْحانَ رَبِّىَ الْعَظِیمِ، بگوئید) و هنگامى که سَبِّحِ اسْمِ رَبِّکَ الاَعْلى نازل شد، فرمود: اجْعَلُوها فِى سُجُودِکُمْ: آن را در سجده قرار دهید (سُبْحانَ رَبِّىَ الاَعْلى، بگوئید).(۹)
در تفسیر آیه ۷۴ همین سوره نیز، شبیه همین روایت را از بعضى از مفسران نقل کردیم.
🔹نکته:
🔸عالم برزخ
آیا فوق از آیاتى است که، اشاره به عالم برزخ دارد;
زیرا همان گونه که در تفسیر این آیات گفتیم، در آستانه مرگ که، انسان آماده براى انتقال به جهان دیگر مى شود، با یکى از حالات زیر روبرو خواهد شد:
نعمتها و مواهب و پاداشهاى الهى و روح و ریحان، یا کیفرها و مجازاتهاى دردناک، و قرائن موجود در آیات، نشان مى دهد: قسمتى از اینها مربوط به قیامت، و قسمت دیگرى مربوط به قبر و برزخ است، و این خود دلیل دیگرى بر وجود این عالم محسوب مى شود.
در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: نخستین چیزى که به مؤمن در هنگام وفات بشارت داده مى شود، روح، ریحان و بهشتِ پر نعمت است، و نخستین چیزى که به مؤمن در قبرش بشارت داده مى شود، این است که به او مى گویند: بشارت باد بر تو، به خشنودى خداوند، به بهشت خوش آمدى، خداوند تمام کسانى که تو را تا قبرت تشییع کرده اند، همه را آمرزید، و شهادت آنها را درباره تو تصدیق کرد، و دعاى آنها را براى آمرزشت مستجاب فرمود .(۱٠)
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرسورهواقعه
هدایت شده از قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📚نهج البلاغه/ حکمت۳۶
🔻آرزوهای طولانی و بزهکاری
(اخلاقی)
✨ وَ قَالَ ( عليه السلام ) : مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ .
✅ و درود خدا بر او فرمود: كسي كه آرزوهايش طولاني است، كردارش نيز ناپسند است.
⚘@Nahjolbalaghe2
#حکمتها
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📚نهج البلاغه/ حکمت۳۶ 🔻آرزوهای طولانی و بزهکاری (اخلاقی) ✨ وَ قَالَ ( عليه السلام ) : مَنْ أَطَالَ
✨
✅شرح حکمت۳۶
( مکارم شیرازی )
🍃🍂آرزوهاى طولانى و سوء عمل:
امام(علیه السلام) در این سخن کوتاه و حکمت آمیز مى فرماید:
«کسى که آرزویش را طولانى کند اعمال بد انجام مى دهد»; (مَنْ أَطَالَ الاَْمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ).
🌿شک نیست که آرزوها انگیزه حرکت انسان براى هرگونه فعالیت است; جوانى که آرزو دارد به مقامات عالیه علمى برسد تلاش و کوشش را در فراگیرى علم افزایش مى دهد، کشاورزى که آرزو دارد مزارع پربار و باغ هاى سرشار از برکات مادى داشته باشد در امر کشاورزى فعالیت مى کند و مادرى که آرزو دارد جوان برومندى در سنین آخر عمر در کنار او باشد در حفظ و تربیت فرزندش مى کوشد.
🌷همین معنا در حدیث معروف پیغمبر اکرم آمده است که فرمود:
«الاَْمَلُ رَحْمَةٌ لِأُمَّتِی وَلَوْ لاَ الاَْمَلُ مَا رَضَعَتْ وَالِدَةٌ وَلَدَهَا وَلاَ غَرَسَ غَارِسٌ شَجَراً;
آرزو براى امت من مایه رحمت است و اگر امید و آرزو نبود هیچ مادرى کودک خود را شیر نمى داد و هیچ باغبانى نهالى نمى نشاند».(1)
🔸ولى هرگاه آرزو از حد اعتدال خارج شود و انسان به سراغ امور دست نیافتنى و یا غیر ضرروى و خارج از حد نیاز برود، طبیعى است که باید تمام تلاش و کوشش خود را براى رسیدن به آن بگذارد و همه چیز جز آن را فراموش کند و شب و روز به دنبال آن بدود. چنین کسى از یک سو آخرت را به کلى به دست فراموشى مى سپارد و از سوى دیگر براى رسیدن به هدف خود هر وسیله اى را مباح مى شمرد و از سوى سوم در مقابل هر کس خضوع ذلیلانه مى کند و سرانجام گرفتار «سوء العمل» مى شود که امام در جمله حکمت آمیز بالا به آن اشاره فرمود.
🔹در حالى که اگر دامنه آرزو را کوتاه مى کرد و به آنچه مورد نیازش بود قناعت مى نمود، وقت کافى براى رسیدن به وظایف الهى و اندوختن ذخیره هاى آخرت پیدا مى کرد و از آلوده شدن به حرام در امان مى ماند و عزت و کرامت خود را بر باد نمى داد.
🌷در حدیثى قدسى که در کتاب شریف کافى آمده مى خوانیم: خداوند به موسى بن عمران فرمود:
«یَا مُوسَى لاَ تُطَوِّلْ فِی الدُّنْیَا أَمَلَکَ فَیَقْسُوَ قَلْبُکَ وَالْقَاسِی الْقَلْبِ مِنِّی بَعِیدٌ;
🔻 آرزوهایت را در دنیا طولانى مکن که مایه قساوت قلب تو مى شود و شخص قسىّ القلب سنگدل از من دور خواهد بود».(2)
🔸روشن است، قساوت و سنگدلى ناشى از فراموش کردن ذکر خدا و یاد مرگ و قیامت است و افرادى که گرفتار آرزوهاى دراز هستند هم خدا را فراموش مى کنند و هم مرگ و قیامت را.
🌿اولیاى خدا به قدرى آرزوهایشان کوتاه بود و آماده سفر آخرت بودند که هر لحظه احتمال مى دادند فرمان رحیل و کوچ کردن از دنیا صادر شود.
در حدیث پرمعنایى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم:
«وَالَّذِی نَفْسُ مُحَمَّد بِیَدِهِ مَا طَرَفْتُ عَیْنَایَ إِلاَّ ظَنَنْتُ أَنَّ شُفْرَیَّ لاَ یَلْتَقِیَانِ حَتَّى یَقْبِضَ اللَّهُ رُوحِی;
قسم به آن کسى که جان محمد به دست اوست هرگز پلک هاى چشم من به هم نخورد مگر این که گمان مى بردم که پیش از آنکه پلک ها به روى هم بیایند قبض روح شوم».(3)
🔹منظور از گمان داشتن همان آماده بودن است.
حدیث معروفى است که هم از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و هم از امیر مؤمنان على(علیه السلام)نقل شده که فرمودند:
خطرناک ترین چیزى که بر شما مى ترسیم پیروى از هواى نفس و آرزوهاى دراز است، زیرا پیروى از هواى نفس انسان را از حق باز مى دارد و آرزوهاى دراز موجب نسیان آخرت مى شود;
(أَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَإِنَّهُ یَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَأَمَّا طُولُ الاَْمَلِ فَیُنْسِی الاْخِرَةَ).(4)
✨قرآن مجید هم مى گوید: یکى از دام هاى مهم شیطان همین طول امل است:
«(وَقالَ لاََتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِکَ نَصیباً مَفْرُوضاً * وَلاَُضِلَّنَّهُمْ وَلاَُمَنِّیَنَّهُمْ وَلاَمُرَنَّهُمْ... یَعِدُهُمْ وَیُمَنِّیهِمْ وَما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاّ غُرُوراً);(5)
♦️شیطان چنین گفته که از بندگان خود سهم معینى خواهم گرفت; آنها را گمراه مى کنم و به آرزوها سرگرم مى سازم و به آنها فرمان مى دهم... شیطان به آنها وعده هاى دروغین مى دهد و به آرزوها سرگرم مى سازد و جز فریب و نیرنگ به آنها فرمان نمى دهد».(6)
📚پی نوشت:⬇️
⚘ @Nahjolbalaghe2
#شرحوتفسیرحکمتهاینهجالبلاغه
✅ادامه شرح حکمت ۳۶⬇️
📚پی نوشت:
(1). بحارالانوار، ج 74، ص 175.
(2). کافى، ج 2، ص 329، ح 1.
(3). بحارالانوار، ج 70، ص 166، ح 27.
(4). کافى، ج 2، ص 335، ح 3.
(5). نساء، آیه 118-120.
(6). سند گفتار حکیمانه: این سخن حکمت آمیز در منابع بسیارى آمده است از جمله در فروع کافى با مختصر تفاوتى و در تحف العقول و خصال شیخ صدوق و در المائة کلمه جاحظ اینها کسانى هستند که قبل از سیّد رضى این سخن حکمت آمیز را در کتاب هاى خود آورده اند و در کتاب هاى بعد از آن مانند تذکرة الخواص ابن جوزى و تنبیه الخاطر نوشته ورام بن ابى فراس آن را با تفاوت هایى ذکر کردند که نشان مى دهد از منبع دیگرى غیر از نهج البلاغه گرفته اند. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 32) در کتاب تمام نهج البلاغه این جمله حکمت آمیز در ضمن خطبه «الوسیله» که از جمله خطب امیرالمؤمنین است و در نهج البلاغه نیامده ذکر شده است. (تمام نهج البلاغه، ص 151).
⚘ @Nahjolbalaghe2
#شرحوتفسیرحکمتهاینهجالبلاغه
Hekmat 036.mp3
2.14M
✅شرححکمت ۳۶
👤استاد نظافت
کانال:
✨قرآنونهجالبلاغه✨
⚘ @Nahjolbalaghe2
#شرحوتفسیرحکمتهاینهجالبلاغه
⚜️امام زمان(عج)فرمودند:🌷
🎗به شیعیان ما بگویید
✨خدا را بحق عمه ام
✨حضرت زینب ع✨
قسم دهند که فرج مرا نزدیک گرداند
🌸 اللهم عجل لولیک الفرج به حق زینب کبری 🌸
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره واقعه سپس به سراغ گروه سوم مى رود که، در اوائل سوره از آنها به عنوان اصحاب الش
✨
✅ادامه تفسیر سوره واقعه
...در حدیث دیگرى امیر مؤمنان على(علیه السلام) مى فرماید: هنگامى که انسان در آخرین روز از ایام دنیا و اولین روز از ایام آخرت، قرار مى گیرد، اموال و فرزندان و اعمال او در برابرش مجسم مى شوند، او نگاهى به اعمالش مى کند، مى گوید: من نسبت به شما بى اعتنا بودم، هر چند بر دوش من سنگین بودید، الان چه خبرى براى من دارید؟
عملش مى گوید: من همنشین تو در قبر و روز رستاخیزت هستم تا من و تو در پیشگاه پروردگارت حضور یابیم .
سپس امام(علیه السلام) افزود: اگر دوست خدا باشد عملش به صورت خوشبوترین انسان، با زیباترین چهره، و جالبترین لباس، ظاهر مى شود، و مى گوید: بشارت باد بر تو، به آرامش و نعمت و بهشت پر برکت، و قدمت خیر مقدم است، سؤال مى کند: تو کیستى؟
او در جوابش مى گوید: من عمل صالح تو هستم که از دنیا (همراه تو ) به سوى بهشت مى روم .(۱۱)
درباره عالم برزخ، بحث مشروحترى ذیل آیه ۱٠٠ سوره مؤمنون داشتیم.(۱۲)
پروردگارا! ما را در صف مقربان و اصحاب الیمین و اولیاء و دوستان خاصت قرار ده! و در آستانه مرگ مشمول روح و ریحان و جنت نعیمت بگردان!
خداوندا! عذاب رستاخیزت، عذابى است الیم که، هیچ کس را یاراى تحمل آن نیست، و پاداشهاى بى حسابت، پاداشى است عظیم که، هیچ کس با عملش مستوجب آن نمى شود، سرمایه ما در آن روز تنها لطف و کرم تو است اى کریم!
بارالها! پیش از فرا رسیدن قیامت کبرى، و فرا رسیدن مرگ که، قیامت صغرى است ما را بیدار کن، تا خود را براى این سفر عظیم که در پیش داریم آماده سازیم! !
آمِیْنَ یا رَبَّ العالَمِیْنَ
پایان سوره واقعه
۶ / جمادى الثانى / ۱۴٠۶
۲۷ / ۱۱ / ۱۳۶۴
📗تفسیر نمونه /آیتا...مکارم شیرازی
📚۱ ـ تفسیر نور الثقلین ، جلد ۵، صفحه ۲۲۸، احادیث ۱٠۳ و ۱٠۴.
۲ ـ روح ممکن است خبر باشد براى مبتداى محذوف، و در تقدیر فجزائه روح و یا مبتدا براى خبر محذوف است و در تقدیر فله روح مى باشد و جمله فروح... جزاى إما است و إن شرطیه با وجود این جزا مستغنى از جزاى دیگرى است (دقت کنید).
۳ ـ بنابراین، در آیه دو تقدیر است، به این صورت یُقالُ لَهُ سَلامٌ لَکَ إنَّکَ مِنْ أَصْحابِ الْیَمِینِ ولى بنا بر تفسیر اول تنها یک تقدیر است و آن یُقالُ لَه است.
۴ ـ درباره سلام هائى که نثار بهشتیان مى شود در جلد ۱۸، صفحه ۴۲٠، ذیل آیه ۵۸ سوره یس بحث مشروحترى آمده است.
۵ ـ تفسیر برهان ، جلد ۴، صفحه ۲۸۵.
۶ ـ نُزُل خبر مبتداى محذوفى است و در تقدیر فَجَزائُهُ نُزُلٌ مِنْ حَمِیم و یا مبتدا براى خبر محذوفى است و در تقدیر فَلَهُ نُزُلٌ مِنْ حَمِیم مى باشد.
۷ ـ نور الثقلین ، جلد ۵، صفحه ۲۲۹.
۸ ـ مطابق این تفسیر، اضافه حق به یقین براى اختصاص و تقیید است، بعضى نیز آن را از قبیل اضافه موصوف به صفت دانسته اند و گفته ند: به معنى الیقین الحق است.
۹ ـ تفسیر ابوالفتوح رازى ، روح المعانى ، روح البیان ، قرطبى ، درّ المنثور و تفسیر مراغى ،ذیل آیه مورد بحث.
۱٠ ـ تفسیر درّ المنثور ، جلد ۶، صفحه ۱۶۶.
۱۱ ـ تفسیر نور الثقلین ، جلد ۵، صفحه ۲۲۸، حدیث ۱٠۶.
۱۲ ـ به تفسیر نمونه ، جلد ۱۴، صفحات ۳۱۴ تا ۳۲۴ مراجعه فرمائید
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرسورهواقعه
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✅شرح نامه ۲۲ ( مکارم شیرازی) إلى عَبْدِاللهِ بْنِ الْعَبّاسِ رَحِمَهُ اللهُ تَعالى، وَکانَ عَبْ
✨
✅ادامه شرح نامه ۲۲
...قسم است و مواهب آخرت يک نوع بيش نيست، مواهب دنيا گاه با تلاش و کوشش به دست مى آيد و گاه بدون تلاش و کوشش; و به تعبير بعضى: «گر نستانى به ستم مى دهند».
از آنجا که انسان در بسيارى از مواردى که به نعمتى مى رسد يا از نعمتى محروم مى شود، نمى داند دقيقا از کدام قسم است به همين دليل امام(عليه السلام) مى فرمايد: به آنچه مى رسى زياد مسرور و شادمان نباش چه بسا از آن نوع مواهبى بوده که هرگز از دست نمى رفت، همچنين از آنچه محروم مى شوى نگران نباش چه بسا چيزى بوده که هرگز به دست نمى آمده است; ولى تمام همّت خود را براى آخرت بگمار که آن را جز با سعى و تلاش و کوشش به کسى نمى دهند. همان گونه که امام(عليه السلام) در جاى ديگر از نهج البلاغه مى فرمايد:
«لاَ تَکُنْ مِمَّنْ يَرْجُو الاْخِرَةَ بِغَيْرِ عَمَل; از کسانى نباش که اميد نجات درآخرت دارد و عمل صالحى انجام نمى دهد».(4)
🔹🔹🔹نکته ها:
1. پاسخ به يک سؤال:
در تعبير امام(عليه السلام) در نامه بالا آمده بود که بايد شادى تو براى امورى باشد که از آخرت به دست آورده اى در حالى که مى دانيم آخرت در آينده به دست مى آيد نه در دنيا.
ولى بايد توجّه داشت که اولاً بسيارى از امور معنوى است که انسان در دنيا به دست مى آورد و نوعى امور اخروى محسوب مى شود;
مانند موفقيّت در سير و سلوک الى الله.
ثانياً اين جمله ناظر به اسباب نائل شدن به مواهب اخروى است; کسى که داراى اعمال صالح و صفات پسنديده در اين دنياست مى توان گفت که به مواهب اخروى نائل شده است; زيرا اسبابش را از امروز فراهم ساخته است و به تعبير ديگر نائل شدن به اسباب، نوعى نيل به مسببات است.
2. انسان فاعل مختار است:
در بحث جبر و اختيار ثابت شده است که طبق دلايل عقلى و آيات فراوان در قرآن مجيد و روايات اهل بيت(عليهم السلام) انسان در اعمال خود فاعل مختار است و محال است انسان مجبور بر گناه باشد و خداوند عادل او را مجازات کند و ممکن نيست مجبور بر اعمال صالح باشد و خداوند پاداشى به عنوان استحقاق به او بدهد;
ولى بى شک در زندگى انسان امورى وجود دارد که از اختيار او بيرون است و خداوند هرگز نه او را مجازات مى کند و نه پاداشى مى دهد;
مثل اينکه انسان در چه زمان و چه مکان و از کدام پدر و مادر و با چه خصوصيات جسمانى متولد شود. اين امور ممکن است در چگونگى اعمال انسان اثر بگذارد ولى تأثير قطعى و غير قابل اجتناب نمى گذارد و به تعبير ديگر اين امور ممکن است زمينه هايى براى اعمال صالح و غير صالح فراهم سازد; اما حرف آخر را اراده انسان مى زند که تصميم مى گيرد کارى را انجام دهد يا ندهد.
البتّه آنها که زمينه هاى مساعدترى براى اعمال صالح دارند نسبت به آنها که از زمينه هاى نامساعدترى برخوردارند پاداش کمترى دارند و به عکس آنها که زمينه هاى مساعدترى براى گناه دارند و آن را ترک مى کنند پاداش بيشترى از کسانى که زمينه هاى نامساعدترى دارند، خواهند داشت که با ذکر دو مثال مى توان آن را روشن ساخت;
بسيارى از مردم به مسجد مى روند ولى همسايه مسجد با کسى که در يک کيلومترى آن قرار دارد يکسان نيست.
مسلمانان روزه مى گيرند ولى پاداش کسى که مزاج قوى و نيرومندى دارد با کسى که مزاج ضعيفى دارد نمى تواند يکسان باشد. شرح اين مطلب در کتب مختلف آمده است.
📚پی نوشت:
1 . سند نامه: به گفته نويسنده مصادر نهج البلاغه، اين نامه از روايات متواترى است که گروه زيادى قبل از سيّد رضى و بعد از او در کتاب هاى خود آورده اند. از جمله کسانى را که قبل از سيّد رضى نام مى برد: نصر بن مزاحم در کتاب صفين، مرحوم کلينى در روضة الکافى، بلاذرى در انساب الاشراف و يعقوبى در کتاب تاريخش و بعد از مرحوم سيّد رضى گروه ديگرى را نيز نام مى برد و از مجموع اين نقل ها استفاده مى شود که نامه، نامه بسيار مشهور و معروفى بوده است (مصادر نهج البلاغه، ج 3، ص 234).
2 . «درک» در بسيارى از نسخه هاى نهج البلاغه «دَرَک» بر وزن «نمک» آمده است; ولى در بعضى «دَرْک» بر وزن «ارک» آمده است و هر دو به يک معناست و آن به دست آوردن چيزى است.
3 . نجم، آيه 39 .
4 . نهج البلاغه، کلمات قصار 105 .
⚘ @Nahjolbalaghe2
#شرحوتفسیرنامههاینهجالبلاغه