قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✅شرح خطبه ۲بخش ۴ ( مکارم شیرازی ) 🌹مقام والاى آل محمّد(عليهم السلام): امام(عليه السلام) در اين
✨
✅ادامه خطبه ۲ بخش ۴
🔸«انحناء ظهر; خميده شدن پشت» کنايه لطيفى از فشار مشکلاتى است که از سوى دشمنان دانا و دوستان نادان بر دين وارد مى شود و به وسيله اين بزرگواران، اين فشارها خنثى مى گردد و قامت دين راست مى شود.
🍃«ارتعاد فرائص; لرزش آن قسمت از بدن که روى قلب را پوشانيده» کنايه لطيف ديگرى از اضطراب و وحشتى است که از سوى مکاتب الحادى و انحرافات دينى و اعتقادى بر مؤمنان وارد مى گردد که به وسيله ائمه هدى خنثى مى شود و آرامش خويش را باز مى يابد.
🔹🔹🔹نکته ها:
1ـ آل پيامبر پناه امّت اسلامى
آنچه در جمله هاى حساب شده بالا آمده است هرگز مبالغه نيست; حقايقى است که تاريخ زندگى امامان معصوم مخصوصاً عصر اميرمؤمنان و امام باقر و امام صادق و امام على بن موسى الرضا(عليهم السلام) گواه بر آن است که چگونه اين بزرگواران در مقابل مکتبهاى التقاطى که بر اثر گسترش اسلام و ورود افکار انحرافى به حوزه مسلمين و نيز خرافات و اوهام و تفسيرهاى غلط و نادرست و تحريف غاليان و قاصران، مانند کوه ايستادند و اسلام خالص و ناب راحفظ کردند.
تاريخ مى گويد در برابر هيچ سؤالى از مسائل دين که از آنها مى شد، ناتوان نمى ماندند و به بهترين وجه پاسخ مى گفتند.
🔻طوفانهاى عجيبى بعد از رحلت پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) رخ داد و اگر اين لنگرهاى عظيم الهى نبودند شدّت طوفان، کشتى اسلام راستين را غرق مى نمود. در پاره اى از موارد با علوم و دانشهاى خود، با افشاگري ها و تبيين حقايق اسلام و در پاره اى از موارد با خون پاک خود ـ آن گونه که امام حسين سالار شهيدان و يارانش در کربلا انجام دادند ـ از حوزه اسلام دفاع کردند.
اگر انحرافات اعتقادى و عقايد عجيب و غريبى را که در کتب ملل و نحل ذکر کرده اند، با معارف و عقايدى که امامان اهل بيت عرضه داشته اند ـ و نمونه آن همين «نهج البلاغه» و «صحيفه سجاديّه» با آن محتواى بسيار بالاست ـ و آنچه از روايات ائمه اهل بيت در کتابهايى مانند توحيد صدوق و کتب مشابه آن آمده است مقايسه کنيم، حقيقت آنچه را در جمله هاى بالا در توصيف آنان آمده است در مى يابيم.
اينها همان چيزى است که در جاى ديگر نهج البلاغه در لابه لاى سخنان على(عليه السلام) با کميل بن زياد آمده است که مى فرمايد: «اَللّهُمَّ بَلى لا تَخْلُو الاَرْضُ مِنْ قائِمِ للهِِ بِحُجَّة اِمّا ظاهِراً مَشْهُوراً اَوْ خائِفاً مَغْمُوراً لِئَلاّ تَبْطُلَ حُجَجُ اللهِ وَبَيِّناتُهُ... يَحْفَظُ اللهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَبَيِّناتِهِ حَتّى يُودِعُوها نُظَرائَهُمْ وَ يَزْرَعُوها فى قُلُوبِ اَشْباهِهِمْ;
🔹 آرى، هرگز روى زمين خالى نمى شود از کسى که به حجّت الهى قيام کند خواه ظاهر و آشکار باشد يا خائف و پنهان، تا دلايل الهى و نشانه هاى روشن او باطل نگردد... خداوند به واسطه آنها حجّتها و دلايلش را حفظ مى کند تا به افرادى نظير خود بسپارند و بذر آن را در قلوب افرادى شبيه خود بيفشانند».(12)
اين همان حقيقتى است که پيامبر در روايت متواتر معروف به آن اشاره فرموده و توصيه کرده است که دست از دامان قرآن و اهل بيت برندارند تا هرگز گمراه نشوند و مفهوم آن اين است که جدايى از هر يک از اين دو، همراه با گمراهى است.(13)
🌷 2ـ آل پيامبر کيانند؟
از آنچه در بالا گفته شد به خوبى روشن مى شود که منظور از اهل بيت، امامان معصوم است; نه آن گونه که بعضى از مفسّران نهج البلاغه احتمال داده ند که اشاره به افرادى همچون حمزه و عبّاس و جعفر باشد که در عصر پيامبر(صلى الله عليه وآله) با فداکاريهاى خود اسلام را حفظ کردند; درست است که اينها خدمات پر قيمتى داشتند ولى محتواى جمله هاى هشتگانه بالا چيزى فراتر از اين مسأله است; و جز بر امامان معصوم تطبيق نمى کند.
🔹هيچ کس با آنان برابرى نمى کند!
با توجّه به اين که اين خطبه بعد از جنگ صفّين ايراد شده است چنين به نظر مى رسد که ضميرها در جمله هاى سه گانه آغاز اين بخش، به اصحاب معاويه و همچنين خوارج برمى گردد; اين احتمال نيز داده شده است که به منافقين باز گردد و يا به همه کسانى که با حضرتش به مبارزه و مخالفت برخاستند. به هر حال در يک تشبيه دقيق و گويا مى فرمايد: «آنها بذر فجور را (در سرزمين دل خويش و در متن جامعه اسلامى) افشاندند و با آب غرور و نيرنگ آن را آبيارى کردند و سرنجام، بدبختى و هلاکت را که محصول اين بذر شوم بود درو کردند»
(زَرَعُوا الْفُجُورَ،(14) وَسَقَوْهُ الْغُرُورَ،(15) وَ حَصَدوا الثُّبُورَ).(16)
🌱ادامه دارد...
⚘
@Nahjolbalaghe2
#شرحوتفسیرخطبههاینهجالبلاغه
هدایت شده از قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
.
📚نهج البلاغه/خطبه۳۴-پيكار با مردم شام
🍃نكوهش از سستي و نافرماني كوفيان
نفرين بر شما كوفيان! كه از فراواني سرزنش شما خسته شدم، آيا بجاي زندگي جاويدان قيامت به زندگي زودگذر دنيا رضايت داديد؟ و بجاي عزت و سربلندي، بدبختي و ذلت را انتخاب كرديد؟ شما را به جهاد با دشمنتان دعوت مي كنم، چشمتان از ترس در كاسه مي گردد، گويا ترس از مرگ عقل شما را ربوده و چون انسانهاي مست از خود بيگانه شده، حيران و سرگردانيد، گويا عقلهاي خود را از دست داده و درك نمي كنيد، من ديگر هيچگاه به شما اطمينان ندارم، و شما را پشتوانه خود نمي پندارم، شما ياران شرافتمندي نيستيد كه كسي به سوي شما دست دراز كند. به شتران بي ساربان مي مانيد كه هرگاه از يك طرف جمع آوري گرديد، از سوي ديگر پراكنده مي شويد.
🌿علل عقب ماندگي مردم كوفه
به خدا سوگند! شما بد وسيله اي براي افروختن آتش جنگ هستيد شما را فريب مي دهند اما فريب دادن نمي دانيد، سرزمين شما را پياپي مي گيرند و شما پروا نداريد، چشم دشمن براي حمله شما خواب ندارد ولي شما در غفلت بسر مي بريد، به خدا سوگند! شكست براي كساني است كه دست از ياري يكديگر مي كشند، سوگند به خدا! اگر جنگ سخت درگير شود و حرارت و سوزش مرگ شما را در بر گيرد، از
اطراف فرزند ابوطالب، همانند جدا شدن سر از تن، جدا و پراكنده مي شويد. به خدا سوگند! كسي كه دشمن را بر جان خويش مسلط گرداند كه گوشتش را بخورد، و استخوانش را بشكند، و پوستش را جدا سازد، عجز و ناتواني او بسيار بزرگ و قلب او بسيار كوچك و ناتوان است. تو اگر مي خواهي اينگونه باش، اما من، به خدا سوگند از پاي ننشينم و قبل از آنكه دشمن فرصت يابد با شمشير آب ديده چنان ضربه اي بر پيكر او وارد سازم كه ريزه هاي استخوان سرش را بپراكند، و بازوها و قدمهايش جدا گردد و از آن پس خدا هر چه خواهد انجام دهد.
🍃حقوق متقابل مردم و رهبري
اي مردم، مرا بر شما و شما را بر من حقي واجب شده است، حق شما بر من، آنكه از خيرخواهي شما دريغ نورزم و بيت المال را ميان شما عادلانه تقسيم كنم، و شما را آموزش دهم تا بي سواد و نادان نباشيد، و شما را تربيت كنم تا راه و رسم زندگي را بدانيد، و اما حق من بر شما اين است كه با من وفادار باشيد، و در آشكار و نهان خيرخواهي كنيد، هرگاه شما را فرا خواندم اجابت نماييد و فرمان دادم اطاعت كنيد.
🌸🌿
شرح_صوتی_خطبه_۳۴.mp3
7.03M
✅شرح خطبه ۳۴
♦️پیکار با مردم شام
🔹نکوهش از سستی و نافرمانی کوفیان
🔹علل عقب ماندگی مردم کوفه
🔹حقوق متقابل مردم و رهبری
/بنیادمجازینهجالبلاغه
کانال #قرآنونهجالبلاغه
⚘ @Nahjolbalaghe2
#شرحوتفسیرخطبههاینهجالبلاغه
عبدالباسط شمس 5-8.mp3
663K
3⃣ استاد عبدالباسط
📖 سوره شمس آیات ۵-۸
⚘ @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره واقعه ▫️سرانجام نیکوکاران و بدکاران این آیات، در حقیقت یک نوع جمع بندى از آ
✨
✅ادامه تفسیر سوره واقعه
سپس به سراغ گروه سوم مى رود که، در اوائل سوره از آنها به عنوان اصحاب الشمال یاد شده بود، مى فرماید: اما اگر او از تکذیب کنندگان گمراه باشد... (وَ أَمّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُکَذِّبِینَ الضّالِّینَ).
با آب جوشان دوزخ و حرارت و سموم آن، از او پذیرائى مى شود ! (فَنُزُلٌ مِنْ حَمِیم).(۶)
و سپس سرنوشت او ورود در آتش جهنم است (وَ تَصْلِیَةُ جَحِیم).
آرى، در همان آستانه مرگ، نخستین عذابهاى الهى را مى چشند، و طعم تلخ کیفرهاى قیامت، در قبر و برزخ، در کام جانشان فرو مى رود، و از آنجا که سخن از حال محتضر است، مناسب این است که، جمله نُزُلٌ مِنْ حَمِیم اشاره به عذاب برزخى باشد، و تَصْلِیَةُ جَحِیم اشاره به عذاب قیامت، این معنى در روایات متعددى نیز از ائمه اهل بیت نقل شده است.(۷)
قابل توجه این که، در اینجا مُکَذِّبین و ضالِّین هر دو با هم ذکر شده اند که، اولى اشاره به تکذیب قیامت و خداوند یکتا و نبوت پیامبر(صلى الله علیه وآله) است، و دومى به کسانى که از راه حق منحرف شده اند.
این تعبیر، علاوه بر این که: معنى تأکید را مى رساند، مى تواند اشاره به این نکته باشد که، در میان گمراهان افرادى هستند، مستضعف و جاهل قاصر، و عناد و لجاجتى در برابر حق ندارند، آنها ممکن است مشمول الطاف الهى گردند، اما تکذیب کنندگان لجوج و معاند به چنین سرنوشتهائى که گفته شد، گرفتار مى شوند.
حَمِیم به معنى آب داغ و سوزان یا بادهاى گرم و سموم است، و تَصْلِیَة از ماده صلى (بر وزن سعى) به معنى سوزاندن و داخل شدن در آتش است، اما تَصْلِیَه که معنى متعددى را دارد، تنها به معنى سوزاندن مى آید.
و در پایان این سخن، مى افزاید: این همان حق و یقین است (إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْیَقِینِ).
و حال که چنین است، نام پروردگار بزرگت را منزّه بشمار، و او را تسبیح گوى (فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ).
معروف در میان مفسران این است که، حَقُّ الیَقِین از قبیل اضافه بیانیه است، یعنى آنچه درباره این سه گروه از: مقرّبان و اصحاب الیمین و تکذیب کنندگان گفته شد، عین واقعیت و حق و یقین است. این احتمال نیز وجود دارد که، چون یقین داراى مراتبى است،
مرحله عالى آن حق الیقین است، یعنى یقین واقعى، کامل و خالى از هر گونه شک و شبهه و ریب.(۸)
ضمناً از آنچه گفتیم معلوم شد هذا در آیه، اشاره به احوال گروههاى سه گانه اى است که قبلاً ذکر شده، بعضى نیز احتمال داده اند که به تمام محتواى سوره واقعه ، یا تمام قرآن اشاره باشد، اما تفسیر اول مناسب تر است.
این نکته نیز قابل توجه است که تعبیر به فَسَبِّح (پس تسبیح کن) (با فاء تفریع)، اشاره به این حقیقت است که، آنچه درباره این گروههاى سه گانه گفته شد، عین عدالت است، و بنابراین، خداوند را از هر گونه ظلم و بى عدالتى پاک و منزه بشمار، و یا این که، اگر مى خواهى به سرنوشت گروه سوم گرفتار نشوى، او را از هر گونه شرک و بى عدالتى که لازمه انکار قیامت است پاک و منزه بدان.
بسیارى از مفسران در ذیل آخرین آیه، نقل کرده اند که، پس از نزول آن پیامبر فرمود: اجْعَلُوها فِى رُکُوعِکُمْ:
آن را در رکوع خود قرار دهید (سُبْحانَ رَبِّىَ الْعَظِیمِ، بگوئید) و هنگامى که سَبِّحِ اسْمِ رَبِّکَ الاَعْلى نازل شد، فرمود: اجْعَلُوها فِى سُجُودِکُمْ: آن را در سجده قرار دهید (سُبْحانَ رَبِّىَ الاَعْلى، بگوئید).(۹)
در تفسیر آیه ۷۴ همین سوره نیز، شبیه همین روایت را از بعضى از مفسران نقل کردیم.
🔹نکته:
🔸عالم برزخ
آیا فوق از آیاتى است که، اشاره به عالم برزخ دارد;
زیرا همان گونه که در تفسیر این آیات گفتیم، در آستانه مرگ که، انسان آماده براى انتقال به جهان دیگر مى شود، با یکى از حالات زیر روبرو خواهد شد:
نعمتها و مواهب و پاداشهاى الهى و روح و ریحان، یا کیفرها و مجازاتهاى دردناک، و قرائن موجود در آیات، نشان مى دهد: قسمتى از اینها مربوط به قیامت، و قسمت دیگرى مربوط به قبر و برزخ است، و این خود دلیل دیگرى بر وجود این عالم محسوب مى شود.
در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: نخستین چیزى که به مؤمن در هنگام وفات بشارت داده مى شود، روح، ریحان و بهشتِ پر نعمت است، و نخستین چیزى که به مؤمن در قبرش بشارت داده مى شود، این است که به او مى گویند: بشارت باد بر تو، به خشنودى خداوند، به بهشت خوش آمدى، خداوند تمام کسانى که تو را تا قبرت تشییع کرده اند، همه را آمرزید، و شهادت آنها را درباره تو تصدیق کرد، و دعاى آنها را براى آمرزشت مستجاب فرمود .(۱٠)
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرسورهواقعه