eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره آل‌عمران 🔻علم و قدرت بى پایان خداوند این آیات در حقیقت، تکمیل آیات قبل است
✨ ✅ادامه تفسیر سوره آل‌عمران ... در نتیجه، جنین پس از این مراحل در مخفى گاه رحم، به صورت انسانى موزون صورتگرى مى شود (شرح تکامل جنین و مراحل مختلف آن به خواست خداوند در ذیل آیه ۱۲ سوره مؤمنون خاطر نشان خواهد شد).(۲) ۲ ـ أَرْحام جمع رحم (بر وزن خشن) در اصل به معنى محلى است از شکم مادر که بچه در آن پرورش مى یابد، سپس به تمام نزدیکانى که در اصل از یک مادر متولد شده اند اطلاق شده است. و از آنجا که در میان آنها پیوند و محبت و دوستى است، این واژه به هر گونه عطوفت و محبت اطلاق گردیده. بعضى نیز عقیده اى بر عکس این دارند و مى گویند: مفهوم اصلى آن همان رقت قلب و عطوفت و محبت است و از آنجا که خویشاوندان نزدیک داراى چنین عطوفتى نسبت به یکدیگر هستند به محل پرورش فرزند، رحم گفته شده است. ۱ ـ منظور از علم حضورى آن است که ذات معلوم نزد عالِم حاضر باشد و او بر آن احاطه داشته باشد، و حقیقت علم به طور کامل چیزى جز این نیست، ولى در علم حصولى صورت و نقش معلوم نزد عالِم حاضر است، مثلاً علم ما به ذات خودمان و به تصورات و تصدیقات ذهنى مان، علم حضورى است، زیرا اینها نزد ما حاضر است اما نسبت به اشیاء و موجودات خارجى، علم حصولى داریم، زیرا هرگز ذات آنها در ذهن ما حاضر نیست، بلکه تنها نقش و صورت آنها حاضر است. ۲ ـ به تفسیر نمونه ، جلد ۱۴، ذیل آیه ۱۲ سوره مؤمنون مراجعه فرمائید. 🌱ادامه دارد... ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه شرح خطبه ۳بخش اول ب- شارح معروف «ابن ميثم بحرانى» مى گويد: اين خطبه را در دو كتاب يافتم ك
✨ ✅ادامه شرح خطبه ۳ بخش ۱ ... تعبير به «يَنْحَدِرُ; فرود مى ريزد و پايين مى آيد»، (وَلا يرْقى; بالا نمى رود» که در دو جهت مختلف و در برابر هم قرار گرفته بيانگر نکته لطيف و ظريفى است و آن اين که وجود امام، به کوه عظيمى تشبيه شده، که داراى قلّه بسيار مرتفعى است و طبيعت اين گونه کوه ها و قلّه ها اين است که نزولات آسمانى را در خود جاى مى دهد و سپس به صورت مستمر به روى زمينهاى گسترده و دشت ها جارى مى سازد و گل ها و گياهان و درختان را بارور مى کند و از سوى ديگر هيچ پرنده دورپروازى، نمى تواند به آن راه يابد. اين تشبيه اشاره به همان چيزى است که در قرآن مجيد درباره نقش کوه ها در آرامش و آبادى زمين آمده: «وَ اَلْقى فِى الاَرْضِ رَواسِىَ اَنْ تَمِيْدَ بِکُمْ وَ اَنْهاراً وَ سُبُلا لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ; خداوند در زمين، کوه هاى محکم و ثابتى افکند تا اضطراب و لرزش آن را نسبت به شما بگيرد و نهرهايى (به وسيله آنها) ايجاد کرد و راه هايى در آن قرار داد تا هدايت شويد».(4) آرى اگر شبکه کوه هاى عظيم نبودند فشار درونى زمين از يکسو و تأثير جاذبه ماه و خورشيد و جزر و مدّ پوسته زمين از سوى ديگر و فشار وزش طوفانها از سوى سوّم، آرامش را از انسانها مى گرفت و آبهايى که از آسمان نازل مى شد به صورت سيلاب عظيمى به درياها مى ريخت و ذخيره آبى به صورت نهر و چشمه وجود نداشت. وجود امام آگاه و بيدار و نيرومند و معصوم براى هر امّت، مايه آرامش و انواع برکات است. در ضمن، اين تعبير نشان مى دهد که هيچ کس را ياراى دستيابى به افکار بلند امام(عليه السلام) و اوج معرفت و کنه شخصيّت آن حضرت نيست و به اسرار وجود او جز پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) که استاد بزرگ آن حضرت بود و امامان معصوم، پى نمى برد. هر کس از ياران و اصحاب و پيروانش به اندازه پيمانه وجود خويش از اينن اقيانوس بزرگ بهره مى گيرد بى آن که کرانه ها و ژرفاى آن بر کسى روشن باشد.(5) اين نکته نيز قابل توجّه است که براى گردش سنگ آسياب از وجود نهرها استفاده مى شود و اين نهرها از کوه هاى عظيم سرچشمه مى گيرد، به علاوه سنگهاى آسياب را از کوه ها جدا مى کنند و ممکن است تعبير فوق، اشاره اى به همه اين معانى باشد; يعنى هم محورم و هم سنگ آسيابم و هم نيروى محرّک آن، که چيزى جز علم و دانش سرشار نيست. همچنين همان طور که اشاره شد، بايد توجّه داشت که قلّه هاى کوه ها برکات آسمانى را به صورت برفها در خود جاى مى دهند و سپس به صورت تدريجى به زمين هاى تشنه مى فرستند و اين مى تواند اشاره اى به قرب وجود على(عليه السلام) نسبت به سرچشمه وحى و بهره گيرى از درياى بى کران وجود پيامبر(صلى الله عليه وآله) باشد. بعضى از شارحان تعبير به «سيل» در جمله بالا را اشاره به علم و دانش بيکران على(عليه السلام)دانسته اند که پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) در حديث معروف: «اَنَا مَدينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِىّ بابُها»(6) به آن اشاره فرموده است و نيز در تفسير آيه: «قُلْ اَرَاَيْتُمْ اِنْ اَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأتيکُمْ بِماء مَعين; بگو به من خبر دهيد اگر آبهاى شما در زمين فرو رود چه کسى مى تواند آب جارى در دسترس شما قرار دهد»،(7) از امام «على بن موسى الرّضا»(عليه السلام) مى خوانيم که: «ماء مَعين» را به علم امام تفسير فرمودند.(8) در اين جا چند سؤال کوتاه پيش مى آيد: نخست اين که ممکن است گفته شود: چرا على(عليه السلام) در اين جا از خويشتن تعريف کرده، در حالى که تعريف از خويش نکوهيده است (تَزْکِيَةُ الْمَرءِ لِنَفْسِهِ قَبيح). ولى بايد توجّه داشت که ميان خودستايى و معرّفى کردن، فرق بسيار است. گاه مردم از شخصيّت کسى بى خبرند و بر اثر ناآگاهى نمى توانند استفاده کافى از او کنند; در اين جا معرّفى کردن چه از سوى خود و چه از سوى ديگران نه تنها عيب نيست بلکه۶ عين صواب و طريق نجات است و همانند معرّفى هايى است که يک طبيب در بالاى نسخه خود در مورد تخصّص هاى طبّيش مى کند که تنها، فايده راهنمايى مردم براى حلّ مشکلاتشان دارد نه جنبه خودستايى. ديگر اين که، جمله «يَنْحَدِرُ عَنِّى السَّيْلُ، وَلا يَرْقى اِلَىَّ الطَّيْرُ» يک ادّعاست، دليلش چيست؟ پاسخ اين سؤال از پاسخ سؤال اوّل روشن تر است; زيرا هر کس کم ترين ارتباطى با تاريخ اسلام و مسلمين دارد، مقام بى نظير اميرمؤمنان على(عليه السلام) را در علم و دانش مى داند زيرا علاوه بر احاديث فراوانى که از پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله)در زمينه علم وسيع على(عليه السلام) نقل شده و علاوه بر اين که همه علوم اسلامى طبق تصريح جمعى از دانشمندان اسلامى از وجود او سرچشمه گرفته و او بنيانگذار اين علوم محسوب مى شود(9) ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۴۷- و من كلام له ( عليه السلام )\r> في ذكر الكوفة < كَأَنِّي بِكِ يَا كُوفَةُ تُمَدِّينَ مَدَّ الْأَدِيمِ الْعُكَاظِيِّ تُعْرَكِينَ بِالنَّوَازِلِ وَ تُرْكَبِينَ بِالزَّلَازِلِ وَ إِنِّي لَأَعْلَمُ أَنَّهُ مَا أَرَادَ بِكِ جَبَّارٌ سُوءاً إِلَّا ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِشَاغِلٍ وَ رَمَاهُ بِقَاتِلٍ . 🌺 📕نهج البلاغه/خطبه۴۷ درباره كوفه 🍃خبر از آينده كوفه 🔹اي كوفه! تو را مي نگرم گويا جنان چرمهاي بازار عكاظ كشيده مي شوي زير پاي حوادث لگدكوب مي گردي و حوادث فراوان تو را در بر مي گيرد من به خوبي مي دانم، ستمگري نسبت به تو قصد بد نمي كند مگر آنكه خداوند او را به بلايي گرفتار سازد يا قاتلي بر او مسلط گرداند. 🌿🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۴۸- و من خطبة له ( عليه السلام ) > عند المسير إلي الشام قيل إنه خطب بها و هو بالنخيلة خارجا من الكوفة إلي صفين < الْحَمْدُ لِلَّهِ كُلَّمَا وَقَبَ لَيْلٌ وَ غَسَقَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ كُلَّمَا لَاحَ نَجْمٌ وَ خَفَقَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ غَيْرَ مَفْقُودِ الْإِنْعَامِ وَ لَا مُكَافَإِ الْإِفْضَالِ أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ بَعَثْتُ مُقَدِّمَتِي وَ أَمَرْتُهُمْ بِلُزُومِ هَذَا الْمِلْطَاطِ حَتَّي يَأْتِيَهُمْ أَمْرِي وَ قَدْ رَأَيْتُ أَنْ أَقْطَعَ هَذِهِ النُّطْفَةَ إِلَي شِرْذِمَةٍ مِنْكُمْ مُوَطِّنِينَ أَكْنَافَ دِجْلَةَ فَأُنْهِضَهُمْ مَعَكُمْ إِلَي عَدُوِّكُمْ وَ أَجْعَلَهُمْ مِنْ أَمْدَادِ الْقُوَّةِ لَكُمْ . السيد الشريف : أقول يعني ( عليه السلام ) بالملطاط هاهنا السمت الذي أمرهم بلزومه و هو شاطئ الفرات و يقال ذلك أيضا لشاطئ البحر و أصله ما استوي من الأرض و يعني بالنطفة ماء الفرات و هو من غريب العبارات و عجيبها . 🌴🌴🌴🌴 📕نهج البلاغه/خطبه۴۸ 🔹هنگام لشكركشي به شام 🌺ضرورت آمادگي رزمي 🌷ستايش خداوند را سزاست، هر لحظه كه شب فرا رسد، و پرده تاريكي فرو افتد. ستايش مخصوص پروردگاري است هر زمان كه ستاره اي طلوع و غروب كند. ستايش خداوندي را سزاست كه نعمتهاي او پايان نمي پذيرد، و بخششهاي او را جبران نتوان كرد. پس از ستايش پروردگار، پيشتازان لشگرم را از جلو فرستادم، و دستور دادم در كنار فرات توقف كنند، تا فرمان من به آنها برسد. زيرا تصميم گرفتم از آب فرات بگذرم و به سوي جمعيتي از شما كه در اطراف دجله مسكن گزيده اند رهسپار گردم و آنها را همراه شما بسيج نمايم، و از آنها براي كمك و تقويت شما ياري بطلبم (منظور امام از (ملطاط) آنجايي است كه دستور توقف داد، (كنار فرات) كه به كنار فرات يا دريا (ملطاط) هم مي گويند. و امام (ع) از كلمه (نطفه) آب فرات اراده كرده كه شگفت آور است) 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح_صوتی_خطبه_۴۷_و_۴۸.mp3
6.59M
✅شرح خطبه ۴۷ و۴۸ 🔹خبر از آینده کوفه 🔹ضرورت آمادگی رزمی /بنیاد‌مجازی‌نهج‌البلاغه کانال @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_23036.mp3
413.4K
✅سوره فیل 🎤صوت استاد منشاوی و تکرار کودک ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره آل‌عمران ... در نتیجه، جنین پس از این مراحل در مخفى گاه رحم، به صورت انسانى
✨ ✅ادامه تفسیر سوره آل‌عمران در تفسیر نور الثقلین ، جلد اول، صفحه ۳۱۳ از کتاب معانى الاخبار از امام باقر(علیه السلام) حدیثى به این مضمون نقل شده: چند نفر از یهود به اتفاق حیىّ بن اخطب و برادرش، خدمت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) آمدند و حروف مقطعه الم را دست آویز خود قرار داده، گفتند: طبق حساب ابجد، الف مساوى یک و لام مساوى ۳٠ و میم مساوى ۴٠ مى باشد و به این ترتیب خبر داده اى که دوران بقاى امت تو بیش از هفتاد و یک سال نیست! پیامبر(صلى الله علیه وآله) براى جلوگیرى از سوء استفاده آنها فرمود: شما چرا تنها الم را محاسبه کرده اید، مگر در قرآن المص و الر و سایر حروف مقطعه نیست، اگر این حروف اشاره به مدت بقاء امت من باشد، چرا همه را محاسبه نمى کنید؟! (در صورتى که منظور از این حروف چیز دیگرى است) آیه فوق در این مورد نازل شد.(۱) در تفسیر فى ظلال القرآن شأن نزول دیگرى نیز براى آیه نقل شده که از نظر نتیجه با شأن نزول فوق هم آهنگ است و آن این که جمعى از نصاراى نجران خدمت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) آمدند و تعبیر قرآن درباره مسیح وَ کَلِمَتُهُ... وَ رُوحٌ مِنْهُ (۲) را دستاویز خود قرار داده، مى خواستند براى مسأله تثلیث و خدائى مسیح(علیه السلام) از آن سوء استفاده کنند و آن همه آیاتى که با صراحت تمام هر گونه شریک و شبیه را از خداوند نفى مى کند نادیده انگارند، آیه فوق نازل شد و به آنها پاسخ قاطع داد.(۳) تفسیر: محکم و متشابه در قرآن در آیات پیشین، سخن از نزول قرآن به عنوان یکى از دلایل آشکار نبوت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) به میان آمده بود، و در این آیه یکى از ویژگى هاى قرآن و چگونگى بیان مطالب در این کتاب بزرگ آسمانى آمده است. نخست مى فرماید: او کسى است که این کتاب را بر تو نازل کرد که بخشى از آن آیات محکم (صریح و روشن) است که اساس و شالوده این کتاب است، (و آیات پیچیده دیگر را تفسیر مى کند) و بخشى از آن متشابه است آیاتى که به خاطر بالا بودن سطح مطلب یا جهات دیگر، در آغاز پیچیده به نظر مى رسد (هُوَ الَّذی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ). این آیات متشابه مَحَکى است براى آزمایش افراد، یعنى عالمان راستین و فتنه گران لجوج را از هم جدا مى سازد، لذا به دنبال آن مى فرماید: اما کسانى که در قلوبشان انحراف است از متشابهات آن پیروى مى کنند تا فتنه انگیزى کنند و تفسیر (نادرستى بر طبق امیال خود) براى آن مى طلبند (تا مردم را گمراه سازند) در حالى که تفسیر آن را جز خدا و راسخان در علم (آنها که در پى درک اسرار قرآنند) نمى دانند (فَأَمَّا الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْویلِهِ وَ ما یَعْلَمُ تَأْویلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَ الرّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ).(۴) سپس مى افزاید: آنها هستند که بر اثر درک صحیح معنى محکمات و متشابهات مى گویند: ما به همه آنها ایمان آورده ایم (چرا که) همه از سوى پروردگار ما است (یَقُولُونَ آمَنّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا). (آرى) جز صاحبان فکر و خردمندان متذکر نمى شوند (وَ ما یَذَّکَّرُ إِلاّ أُولُوا الأَلْبابِ). نکته ها: در این آیه، مباحث مهمى است که باید هر یک به طور مستقل مورد بحث قرار گیرد. ✅ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2 تفسیر‌سوره‌آل‌عمران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘ 📚نهج البلاغه/حکمت ۳۹ 🌸جایگاه واجبات و مستحبات(عبادت،معنوی) ✨وَ قَالَ ( عليه السلام ) : لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ . ✅و درود خدا بر او فرمود: مستحبات به خدا نزديك نمي گرداند اگر به واجبات زيان رساند. ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
⚘ 📚نهج البلاغه/حکمت ۳۹ 🌸جایگاه واجبات و مستحبات(عبادت،معنوی) ✨وَ قَالَ ( عليه السلام ) : لَا قُر
✨ ✅شرح حکمت ۳۹( مکارم شیرازی ) 🔹مستحبّات بى ارزش: امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه مى فرمايد: «كارهاى مستحب اگر به واجبات زيان برساند موجب قرب به خدا نمى شود»; (لاَ قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ). روشن ترين تفسيرى كه براى اين گفتار حكيمانه امام(عليه السلام) به نظر مى رسد اين است كه هرگاه كارهاى مستحب ضررى به واجبات بزند ارزش آن كاسته مى شود و ثواب آن كم مى گردد، مثل اين كه كسى از سر شب تا بعد از نيمه شب مشغول عزادارى باشد ولى خواب بماند و نماز صبح او قضا شود. همه مى گويند آن مستحبى كه به اين فريضه لطمه زد كم ارزش است. يا اين كه به سراغ كارهاى خير و كمك به مستمندان برود; ولى در اداى ديون خود و يا حج واجب كوتاهى كند. دليل آن هم روشن است، فرائض و واجبات مصالحى دارد كه اگر ترك شود به انسان لطمه جدّى مى زند در حالى كه مستحبّات چنين نيست و به اين مى ماند كه كسى داروى اصلى درد خود را رها كرده و به داروهاى اضافى و غير ضرورى بپردازد. در حديثى كه در غررالحكم از اميرمؤمنان(عليه السلام) نقل شده مى خوانيم: «يَسْتَدَّلُ عَلى إدْبارِ الدُّوَلِ بِأرْبَع تَضييعِ الاُْصُولِ وَ التَمَسُّكِ بِالْفُرُوعِ وَتَقْديمِ الاْراذِلِ وَتَأخيرِ الاْفاضِلِ; چهار چيز است كه دليل بر سقوط دولت ها مى شود: ضايع ساختن اصول، و چسبيدن به فروع و مقدم داشتن اراذل و مؤخر داشتن افاضل».(1) تفسير ديگرى كه براى اين گفتار حكيمانه است اين كه در بعضى از عبادات اگر واجبات را رها كنند و به مستحبات بپردازند مستحب اساساً باطل است; مانند كسى كه روزه قضاى واجب بر اوست اگر روزه مستحب بگيرد از اساس باطل است و يا اين كه حج واجب را رها كند و به سراغ حج مستحب برود كه به عقيده جمعى حج مستحب او باطل است. احتمال سوم نيز در تفسير اين سخن اين است كه اشاره به مسئله ضدين كه در علم اصول آمده باشد، زيرا جمعى معتقدند كه امر به شى نهى از ضدّ خاص آن مى كند و بر اين اساس معتقدند كسى كه بدهكارى فورى داشته باشد اگر در وسعت وقت نماز بخواند نماز او باطل است، زيرا انجام نماز در وسعت وقت به واجب فورى لطمه زده و چون امر به شى نهى از ضد مى كند اين نماز قابل تقرب نيست و باطل است; ولى اخيراً محققان اين مطلب را نپذيرفته اند و امر به شى را سبب نهى از ضد خاص نمى دانند. البته جمع ميان همه اين تفسيرها نيز منعى ندارد; ولى مناسب تر همان تفسير اوّل است.(2) 📚پی نوشت: (1). غررالحکم، ح 7835. (2). سند گفتار حکیمانه: به گفته صاحب مصادر نهج البلاغه، آمدى که بعد از سیّد رضى مى زیسته در کتاب غررالحکم این حکمت را چنین نقل کرده است: «إذا أضَّرَتِ النَّوافِلُ بِالْفَرائِضِ فَارْفُضُوها; هنگامى که نوافل به فرائض ضرر برساند آن را رها کنید». این تفاوت نشان مى دهد که آمدى آن را از منبع دیگرى گرفته است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 37). ولى گویا مرحوم خطیب صاحب مصادر از این موضوع غفلت کرده که در کلمات قصار نهج البلاغه، کلمه 279 عین این عبارت «آمدى» آمده است. در کتاب تمام نهج البلاغه این دو جمله با اضافات دیگرى که همه مربوط به همین مضمون و محتواست در ضمن وصیت نامه اى که براى اصحابش در زمینه تعلیم آداب دین و دنیا بیان فرموده ذکر شده است. عبارات آن چنین است: «إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَا لاَ تَقْضُوا النّافِلَةَ فی وَقْتِ الْفَریضَةِ لکِنِ ابْدَؤُوا بِالْفَریضَةِ ثُمَّ صَلُّوا مَا بَدَا لَکُمْ فَإِنَّهُ لاَ قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ وَلاَ یُصَلِّی الرَّجُلُ نَافِلَةً فی وَقْتِ فَریضَة، وَلاَ یَتْرُکُهَا إِلّا مِنْ عُذْر، وَلکِنْ یَقْضی بَعْدَ ذَلِکَ إِذَا أَمْکَنَهُ الْقَضَاءَ فَإِنَّ اللّهَ ـ عَزَّ وَجَلَّ ـ یَقُولُ: (الَّذِینَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ) یَعْنِی الَّذینَ یَقْضُونَ مَا فَاتَهُمْ مِنَ اللَّیْلِ بِالنَّهَارِ وَمَا فَاتَهُمْ مِنَ النَّهَارِ بِاللَّیْلِ...». (تمام نهج البلاغه، ص 728).   ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘ 📚نهج البلاغه/حکمت ۴۲ 🥀بیماری و پاک شدن گناهان (اخلاقی،معنوی) ✨وَ قَالَ ( عليه السلام ) : لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ فِي عِلَّةٍ اعْتَلَّهَا جَعَلَ اللَّهُ مَا كَانَ مِنْ شَكْوَاكَ حَطّاً لِسَيِّئَاتِكَ فَإِنَّ الْمَرَضَ لَا أَجْرَ فِيهِ وَ لَكِنَّهُ يَحُطُّ السَّيِّئَاتِ وَ يَحُتُّهَا حَتَّ الْأَوْرَاقِ وَ إِنَّمَا الْأَجْرُ فِي الْقَوْلِ بِاللِّسَانِ وَ الْعَمَلِ بِالْأَيْدِي وَ الْأَقْدَامِ وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يُدْخِلُ بِصِدْقِ النِّيَّةِ وَ السَّرِيرَةِ الصَّالِحَةِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ الْجَنَّةَ . قال الرضي : و أقول صدق ( عليه السلام ) إن المرض لا أجر فيه لأنه ليس من قبيل ما يستحق عليه العوض لأن العوض يستحق علي ما كان في مقابلة فعل الله تعالي بالعبد من الآلام و الأمراض و ما يجري مجري ذلك و الأجر و الثواب يستحقان علي ما كان في مقابلة فعل العبد فبينهما فرق قد بينه (عليه السلام) كما يقتضيه علمه الثاقب و رأيه الصائب . 🌾و به يكي از يارانش كه بيمار بود فرمود: خدا! آنچه را كه از درد بيماري شكايت داري موجب كاستن گناهانت قرار داد، در بيماري پاداشي نيست اما گناهان را از بين مي برد، و آنها را چونان برگ پاييزي مي ريزاند، و همانا پاداش در گفتار به زبان، و كردار با دستها و قدمهاست، و خداي سبحان به خاطر نيت راست، و درون پاك، هر كس از بندگانش را كه بخواهد وارد بهشت خواهد كرد. ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Hekmat 042.mp3
5.54M
✅شرح‌حکمت ۴۲ 🔹بیماری و پاک شدن گناهان(اخلاقی،معنوی) 👤استاد نظافت کانال: ✨‌قرآن‌‌و‌نهج‌البلاغه✨ ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_23037.mp3
603.5K
✅سوره همزه 🎤صوت استاد منشاوی و تکرار کودک ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره آل‌عمران در تفسیر نور الثقلین ، جلد اول، صفحه ۳۱۳ از کتاب معانى الاخبار از
✨ ✅ادامه تفسیر سوره آل‌عمران ... ۱ ـ منظور از آیات محکم و متشابه چیست؟ واژه محکم در اصل از اِحکام به معنى ممنوع ساختن، گرفته شده است و به همین دلیل، به موجودات پایدار و استوار، محکم مى گویند; زیرا عوامل انحرافى را مى زدایند. و نیز سخنان روشن و قاطع که هر گونه احتمال خلاف را از خود دور مى سازد محکم مى گویند: ( راغب در مفردات مى گوید: حکم (و حکمه) در اصل به معنى منع است). و دانش را از این جهت حکمت مى گویند: که انسان را از بدى ها باز مى دارد. بنابراین، مراد از آیاتٌ مُحْکَماتٌ آیاتى است که مفهوم آن به قدرى روشن است که جاى گفتگو و بحث در آن نیست، آیاتى همچون: قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ: بگو او است خداى یگانه !(۵) لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ: هیچ چیز همانند او نیست .(۶) اللّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْء: خداوند آفریننده و آفریدگار همه چیز است .(۷) لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنْثَیَیْنِ: سهم ارث پسر معادل سهم دو دختر است .(۸) و صدها آیه مانند آنها درباره عقاید، احکام، مواعظ و تواریخ، همه از محکمات مى باشند. این آیات (محکمات) در قرآن أُمُّ الکتاب نامیده شده، یعنى اصل، مرجع، مفسر و توضیح دهنده آیات دیگر است. واژه متشابه در اصل، به معنى چیزى است که قسمت هاى مختلف آن، شبیه یکدیگر باشد، به همین جهت به جمله ها و کلماتى که معنى آنها پیچیده است و گاهى احتمالات مختلف درباره آن داده مى شود، متشابه مى گویند. و منظور از متشابهات قرآن همین است، یعنى آیاتى که معانى آن در بدو نظر پیچیده است، و در آغاز، احتمالات متعددى در آن مى رود، اگر چه با توجه به آیات محکم، تفسیر آنها روشن است. گرچه درباره محکم و متشابه ، مفسران احتمالات زیادى داده اند(۹) ولى آنچه ما در بالا گفتیم هم با معنى اصلى این دو واژه کاملاً مناسب است، و هم با شأن نزول آیه، هم با روایاتى که در تفسیر آیه وارد شده، و هم با خود آیه مورد بحث، سازگارتر مى باشد. زیرا در ذیل آیه فوق مى خوانیم: افراد مغرض، همیشه آیات متشابه را دستاویز خود قرار مى دهند، بدیهى است آنها از آیاتى سوء استفاده مى کنند که در بدو نظر تاب تفسیرهاى متعددى دارد و این خود مى رساند که متشابه به آن معنى است که در بالا گفته شد. براى نمونه آیات متشابه، قسمتى از آیات مربوط به صفات خدا و چگونگى معاد را مى توان ذکر کرد، مانند: یَدُ اللّهِ فَوْقَ أَیْدیهِمْ: دست خدا بالاى دست هاى آنها است (۱٠) که درباره قدرت خداوند مى باشد. وَ اللّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ: خداوند شنوا و دانا است (۱۱) که اشاره به علم خدا است. و مانند وَ نَضَعُ الْمَوازینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ: ترازوهاى عدالت را در روز رستاخیز قرار مى دهیم (۱۲) که درباره وسیله سنجش اعمال سخن مى گوید. بدیهى است: نه خداوند دست (به معنى عضو مخصوص) دارد و نه گوش (به همین معنى) و نه ترازوى سنجش اعمال، شبیه ترازوهاى ماست، بلکه اینها اشاره به مفاهیم کلى قدرت، علم و وسیله سنجش مى باشد. این نکته نیز لازم به یادآورى است که محکم و متشابه ، به معنى دیگرى نیز در قرآن آمده است، در اول سوره هود مى خوانیم کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ در این آیه تمام آیات قرآن، محکم قلمداد شده است، و منظور از آن ارتباط و به هم پیوستگى آیات قرآن است. و در آیه ۲۳ سوره زمر مى خوانیم: کِتاباً مُتَشابِهاً... یعنى کتابى که تمام آیات آن، متشابه است، متشابه در اینجا یعنى همانند یکدیگر از نظر درستى و صحت و حقانیت. از آنچه درباره محکم و متشابه گفتیم معلوم شد یک انسان واقع بین و حقیقت جو، براى فهم کلمات پروردگار، راهى جز این ندارد که همه آیات را در کنار هم بچیند و از آنها حقیقت را دریابد، و اگر در ظواهر پاره اى از آیات، در ابتداى نظر، ابهام و پیچیدگى بیابد، با توجه به آیات دیگر، آن ابهام و پیچیدگى را برطرف سازد و به کنه آن برسد. در حقیقت، آیات محکم از یک نظر همچون شاهراه هاى بزرگ و آیات متشابه همانند جاده هاى فرعى هستند. روشن است اگر انسان در جاده هاى فرعى، احیاناً سرگردان شود، سعى مى کند خود را به نخستین شاهراه برساند و از آنجا مسیر خود را اصلاح کرده و راه را پیدا کند. تعبیر، از محکمات، به ام الکتاب نیز مؤید همین حقیقت است، زیرا واژه أُمّ در لغت، به معنى اصل و اساس هر چیزى است و اگر مادر را أُمّ مى گویند: به خاطر این است که ریشه خانواده و پناهگاه فرزندان در حوادث و مشکلات مى باشد. و به این ترتیب، محکمات، اساس و ریشه و مادر آیات دیگر محسوب مى گردد. 🌱ادامه دارد... ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه شرح نامه ۲۴ ... آن گاه امام(عليه السلام) به سراغ شرح بيشترى براى موقوف عليهم مى رود و مى
✨ ✅ادامه شرح نامه ۲۴ در دومين دستور مى فرمايد: «و (شرط نمود که) چيزى از اولاد نخل هاى اين آبادى ها را نفروشد تا همه اين سرزمين زير پوشش نخل قرار گيرد (و يک پارچه آباد شود)»; (وَأَلاَّ يَبِيعَ مِنْ أَوْلاَدِ نَخِيلِ هَذِهِ الْقُرَى وَدِيَّةً حَتَّى تُشْکِلَ أَرْضُهَا غِرَاساً). «وَدِيّةَ» به معناى نهال کوچکى است که از کنار نخل بيرون مى آيد و تدريجاً ريشه مى دواند و قوى تر مى شود تا زمانى که جدا کردن آن ميسر باشد آن گاه آن را جدا کرده و در جاى مناسبى غرس مى کنند و تعبير به «أَوْلاَدِ نَخِيلِ» به همين مناسبت است و اين کار دو فايده دارد: نخست اينکه فضاهاى خالى نخلستان بدين وسيله پر مى شود و به گفته امام(عليه السلام) «تُشْکِلَ أَرْضُهَا غِرَاساً». اين جمله همان گونه که مرحوم سيّد رضى در پايان وصيّت نامه آن را توضيح داده مفهومش اين است که آنقدر از نهال هاى جديد نخل استفاده شود و نخلستان پر درخت شود که براى بيننده تشخيص آن مشکل گردد که آيا اين همان نخلستان سابق است. به هر حال تأکيد امام(عليه السلام) بر گسترش عمران و آبادى اين موقوفات، قابل توجّه است به خصوص اينکه گفته مى شود اگر نهال هاى کنار نخل را به زودى قطع کنند و براى فروش آماده کنند گاهى به خود نخل آسيب مى رساند، بنابراين لازم است آن را تا زمان معينى حفظ کنند و بعد طبق دستور امام(عليه السلام) و مطابق مفاد وقف نامه آن را در همان نخلستان و در همان سرزمينى که پرورش يافته و از همه جا براى رشد و نمو آن مساعدتر است بنشانند. اين دستور نه تنها براى موقوفات امام(عليه السلام) که براى تمام موقوفات قابل توجّه است، هرچند متأسفانه متوليان سودجو گاه برعکس آن عمل کرده و نخلستان را در معرض آفات قرار مى دهند، چرا که اگر نخلستان پر نخل نباشد سرما و گرما زودتر به آن آسيب مى رساند ; اما هنگامى که تمام زمين نخلستان پر از نخل شود، آفات و آسيب هاى آن کمتر خواهد بود. اين سخن بدان معنا نيست که فاصله هاى معقول در ميان درختان ناديده گرفته شود که آن هم سبب تضعيف باغ مى شود. در ضمن به اين نکته بايد توجّه کرد که بچه هاى نخل ممکن است جزء منافع محسوب شوند و حرمت بيع وقف شامل آن نگردد; ولى با اين حال امام(عليه السلام) مى فرمايد تا زمانى که خود نخلستان آن را نياز دارد به خارج از نخلستان نفروشند. امام(عليه السلام) در پايان اين وصيّت نامه و بعد از بيان مسائل مربوط به موقوفات به مسائل مربوط به همسران کنيز خود پرداخته و وضع آنها را روشن مى سازد، به گونه اى که بعد از او همه آزاد شوند; مى فرمايد: «و هر کدام از کنيزانم که با آنها آميزش داشته ام صاحب فرزند يا باردار است، از سهم ارث فرزندش آزاد مى شود و اگر فرزندش بميرد و او زنده باشد، او نيز آزاد است و بند بردگى از گردنش برداشته شده و به آزاد شدگان ملحق مى شود»; (وَمَنْ کَانَ مِنْ إِمَائِي ـ اللاَّتِي أَطُوفُ عَلَيْهِنَّ(5) ـ لَهَا وَلَدٌ أَوْ هِيَ حَامِلٌ، فَتُمْسَکُ عَلَى وَلَدِهَا وَهِيَ مِنْ حَظِّهِ، فَإِنْ مَاتَ وَلَدُهَا وَهِيَ حَيَّةٌ فَهِيَ عَتِيقَةٌ، قَدْ أَفْرَجَ عَنْهَا الرِّقُّ، وَحَرَّرَهَا الْعِتْقُ). در آن زمان امام(عليه السلام) چندين کنيز که حکم همسران آن حضرت بودند در اختيار داشت و فرزندان متعدّدى از آنها متولد شدند و شايد هدف امام(عليه السلام) از تکثير اولاد اين بود که آل على و بنى هاشم فزونى يابند و خطراتى که از سوى دشمنان آنها را تهديد مى کرد سبب انقراض اين نسل شريف نگردد. به هر حال امام(عليه السلام) در اين بخش از وصيّت نامه تکليف کنيزانى را که فرزندى داشتند يا باردار بودند معين نموده و طبق قاعده فقهى معروف که مورد اتفاق همه فقهاست، اين گونه کنيزان از سهم الارث فرزندشان آزاد مى شوند و يا به تعبير ديگر جزء سهم الارث فرزند قرار مى گيرند و بلافاصله آزادى شامل حال آنها مى شود، زيرا هيچ کس نمى تواند مالک پدر و مادر خود شود. ولى درباره کنيزانى که صاحب فرزند نبودند، در اين عبارت حکمى ذکر نشده و در روايات ديگرى که از اين وصيّت نامه در کتاب کافى و جز آن به گونه مشروح ترى آمده، تکليف آنها نيز مشخص شده است که امام(عليه السلام) دستور آزادى همه آنها را داده اند و مرحوم سيّد رضى به علت تلخيص و گزينش، تنها به اين بخش قناعت کرده است. اين نشان مى دهد که تا چه حد امام(عليه السلام) به آزادى بردگان و کنيزان اهمّيّت مى داده و در طول تاريخ زندگى پر برکتش نيز ـ طبق بعضى از روايات ـ هزار برده از دست رنج خود خريد و آزاد کرد (أَنَّهُ(عليه السلام) أَعْتَقَ أَلْفَ نَسَمَة مِنْ کَدِّ يَدِه).(6) 🌱ادامه دارد... ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا