eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_23050.mp3
1.1M
✅سوره‌ الشمس 🎤صوت استاد منشاوی و تکرار کودک ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره آل عمران 🌷آیه ۱۸ 💚گواهى همه بر وحدانیتش به دنبال بحثى که درباره مؤمنان را
✨ ✅ادامه تفسیر سوره آل‌عمران ... ۴ ـ در ذیل آیه، جمله لا اِلهَ اِلاّ هُو تکرار شده است، این تکرار، گویا اشاره به این است، همان طور که در آغاز آیه، شهادت خداوند، فرشتگان و دانشمندان آمده است، هر کس این گواهى را مى شنود، باید او هم، با شهادت آنها هم صدا گردد و گواهى بر وحدت معبود بدهد. و از آنجا که جمله لا اِلهَ اِلاّ هُو به عنوان اداى حق تعظیم خداوند و اظهار توحید است، با دو اسم عزیز و حکیم (توانا و دانا) ختم شده است; زیرا قیام به عدالت، نیازمند به قدرت و حکمت است، تنها خداوندى که بر هر چیز قادر و به همه چیز آگاه است، مى تواند، عدالت را در جهان هستى برقرار سازد. ۵ ـ این آیه از آیاتى است که همواره مورد توجه رسول اکرم (صلى الله علیه وآله) بوده و کراراً در مواقع مختلف آن را تلاوت مى فرمود: زبیر بن عوام مى گوید: شب عرفه در خدمت رسول خدا بودم، شنیدم که مکرراً این آیه را مى خواند .(۴) 🌱ادامه دارد... ۱ ـ احزاب، آیه ۵۶. ۲ ـ بحار الانوار ، جلد ۲۳، صفحه ۲٠۴ و جلد ۳۶، صفحه ۱۳۲ ـ تفسیر عیاشى ، جلد ۱، صفحه ۱۶۶، چاپخانه علمیه تهران، ۱۳۸٠ هـ ق ـ تفسیر فرات ، صفحه ۷۷ و ۷۸، مؤسسه چاپ نشر، ۱۴۱٠ هـ ق ـ مناقب ، جلد ۱، صفحه ۲۸۵، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ۱۳۷۹ هـ ق ـ تفسیر عسکرى ، جلد ۱، صفحه ۶۲۵، مدرسه امام مهدى(علیه السلام)، قم، ۱۴٠۹ هـ ق. ۳ ـ بحار الانوار ، جلد ۲، صفحه ۲۳ ـ جامع الاخبار ، صفحه ۳۷، انتشارات رضى، قم، ۱۳۶۳ هـ ش ـ روضة الواعظین ، جلد ۱، صفحه ۱۲، انتشارات رضى ـ کنز العمال ، جلد ۱٠، صفحه ۱۵۴، مؤسسة الرسالة بیروت، ۱۶ جلدى ـ مجمع البیان ، جلد ۲، صفحه ۲۵۸، مؤسسه اعلمى مطبوعات، طبع اول، ۱۴۱۵ هـ ق، ذیل آیه (در بعضى از روایات به جالى عِلْمِهِ ، عَمَلِهِ آمده است). ۴ـ مجمع البیان ، جلد ۲، صفحه ۴۲۱ (جلد ۲، صفحه ۲۵۹، مؤسسه اعلمى مطبوعات، بیروت، طبع اول، ۱۴۱۵ هـ ق) ذیل آیه ـ تفسیر ابن کثیر ، ذیل آیه ـ تفسیر شوکانى ، ذیل آیه ـ مسند احمد ، جلد ۱، صفحه ۱۶۶، دار صادر بیروت ـ مجمع الزوائد هیثمى ، جلد ۶، صفحه ۳۲۵، دار الکتب العلمیة، طبع ۱۴٠۸ هـ ق ـ درّ المنثور ، جلد ۲، صفحه ۱۲، دار المعرفة، طبع اول، ۱۳۶۵ هـ ق. ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅شرح خطبه ۳ بخش دوم (مکارم شیرازی) ▫️دوران خليفه دوّم: امام(عليه السلام) در بخش ديگرى از اين
✨ ✅ادامه شرح خطبه۳ بخش ۲ ... اين تشبيه جالبى است که از کسانى که به تناوب از چيزى استفاده مى کنند زيرا ناقه (شتر ماده) داراى چهار پستان است که دو به دو پشت سر هم قرار گرفته اند و معمولا هنگام دوشيدن دو به دو مى دوشند و به همين دليل در عبارت امام(عليه السلام) از آن تعبير به دو پستان شده است و تعبير به «تشطّرا» اشاره به اين است که هريک از آن دو، بخشى از آن را مورد استفاده قرار داده و بخشى را براى ديگرى گذارده است و به هر حال اين تعبير نشان مى دهد که برنامه از پيش تنظيم شده بود و يک امر تصادفى نبود. 🔹پاسخ به يک سؤال: بعضى در اين جا گفته اند نظير آنچه در مورد خليفه اول گفته شده که از مردم مى خواست بيعت خود را باز پس بگيرند چون بهترين آنها نيست، در مورد على(عليه السلام) نيز در همين نهج البلاغه آمده است که بعد از قتل عثمان به مردم چنين فرمود: «دَعُونى وَ الْتَمِسُوا غَيْرى... وَ اِنْ تَرَکْتُمُونى فَاَنا کَاَحَدِکُمْ وَ لَعَلّى اَسْمَعُکُمْ وَ اَطْوَعُکُمْ لِمَنْ وَ لَّيْتُمُوهُ اَمْرَکُمْ وَ اَنَا لَکُمْ وزيراً خَيْر لَکُمْ مِنّى اَميراً; مرا واگذاريد و به سراغ ديگرى برويد... و اگر مرا رها کنيد همچون يکى از شما هستم و شايد من شنواتر و مطيع تر از شما نسبت به کسى که او را براى حکومت انتخاب مى کنيد باشم; و من وزير و مشاور شما باشم براى شما بهتر از آن است که امير و رهبرتان گردم». در اين جا «ابن ابى الحديد» سخنى دارد و ما هم سخنى، سخن او اين است که مى گويد: «شيعه اماميّه از اين ايراد پاسخ گفته اند که ميان گفتار «ابوبکر» و اين گفتار «على»(عليه السلام) تفاوت بسيار است. ابوبکر گفت من بهترين شما نيستم بنابراين صلاحيت براى خلافت ندارم زيرا خليفه بايد از همه، صالح تر باشد؛ ولى على(عليه السلام) هرگز چنين سخنى را نگفت او نمى خواست با پذيرش خلافت، فتنه جويان فتنه برپا کنند».(7) سپس ابن ابى الحديد مى افزايد: «اين سخن در صورتى صحيح است که افضليت، شرط امامت باشد (اشاره به اين که ممکن است کسى بگويد لازم نيست امام افضل باشد، سخنى که منطق و عقل آن را هرگز نمى پسندد و گفتن آن مايه شرمندگى است)». ولى ما مى گوييم مطلب فراتر از اين است. اگر در همان خطبه 92 که به آن استدلال کرده اند دقّت کنيم و تعبيراتى که در ميان اين جمله ها وجود دارد و در مقام استدلال حذف شده است در نظر بگيريم، دليل گفتار على(عليه السلام) بسيار روشن مى شود. او با صراحت مى فرمايد: «فَاِنّا مُستَقْبِلُونَ اَمْراً لَهُ وُجُوه وَ اَلْوان لا تَقُومُ لَهُ الْقُلُوبُ وَ لا تَثْبُتُ عَلَيْهِ الْعُقُولُ; اين که مى گويم مرا رها کنيد و به سراغ ديگرى برويد براى اين است که ما به استقبال چيزى مى رويم که چهره مختلف و جهات گوناگونى دارد. دلها در برابر آن استوار و عقلها ثابت نمى ماند» (اشاره به اين که در دستورات اسلام و تعاليم پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) در طول اين مدّت تغييراتى داده شده که من ناچارم دست به اصلاحات انقلابى بزنم و با مخالفتهاى گروهى از شما روبه رو شوم) آن گاه مى افزايد: «وَ اِنَّ الآفاقَ قَدْ اَغامَتْ وَ الَْمحَجَّةَ قَدْ تَنَکَّرَتْ; چرا که چهره آفاق (حقيقت) را ابرهاى تيره فرا گرفته و راه مستقيم حق، گم شده و ناشناخته مانده است». سپس با صراحت جمله اى را بيان مى کند که جان مطلب در آن است، مى فرمايد: «وَاعْلَمُوا اَنّى اِنْ اَجَبْتُکُمْ رَکِبْتُ بِکُمْ ما اَعْلَمُ وَلَمْ اُصْغَ اِلى قَوْلِ الْقائِلِ وَعَتْبِ الْعاتِبِ; بدانيد اگر من دعوت شما را بپذيرم طبق آنچه مى دانم با شما رفتار مى کنم و به سخن اين و آن و سرزنش سرزنش کنندگان گوش فرا نخواهم داد (بنابراين، بيعت با من براى شما بسيار سنگين است اگر آمادگى نداريد به سراغ ديگرى برويد)». شاهد اين که على(عليه السلام) افضليت را در امر خلافت لازم و واجب مى شمرد، اين است که در خطبه ديگرى مى فرمايد: «اَيُّهَا النّاسُ اِنَّ اَحَقَّ النّاسِ بِهذَا الاَمْرِ اَقْواهُمْ عَلَيْهِ وَ اَعْلَمُهُمْ بِاَمْرِ اللهِ فيهِ; اى مردم شايسته ترين مردم براى امامت و خلافت نيرومندترين آنها نسبت به آن و آگاهترين مردم نسبت به اوامر الهى است».(8) ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴🌴🌴🌴 📕نهج البلاغه/خطبه۵۵ درباره تاخير جنگ 🌿توضيحاتي پيرامون جنگ صفين اينكه مي گوييد، خويشتن داري از ترس مرگ است، به خدا سوگند! باكي ندارم كه من به سوي مرگ روم يا مرگ به سوي من آيد، و اگر تصور مي كنيد در جنگ با شاميان ترديد دارم، به خدا سوگند! هر روزي كه جنگ را به تاخير مي اندازم براي آن است كه آرزو دارم عده اي از آنها به ما ملحق شوند و هدايت گردند. و در لابلاي تاريكيها، نور مرا نگريسته به سوي من بشتابند، كه اين براي من از كشتار آنان در راه گمراهي بهتر است، گرچه در اين صورت نيز به جرم گناهانشان گرفتار مي گردند. 🌸🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹🌹 📕نهج البلاغه/خطبه۵۶ 🌺در وصف اصحاب رسول (ص) 🍃ياد مبارزات دوران پيامبر (ص) در صفين در ركاب پيامبر خدا (ص) بوديم و با پدران و فرزندان و برادران و عموهاي خود جنگ مي كرديم، كه اين مبارزه بر ايمان و تسليم ما مي افزود، و ما را در جاده وسيع حق و صبر و بردباري برابر ناگواريها و جهاد و كوشش برابر دشمن، ثابت قدم مي ساخت. گاهي يك نفر از ما و ديگري از دشمنان ما، مانند دو پهلوان نبرد مي كردند، و هر كدام مي خواست كار ديگري را بسازد و جام مرگ را به ديگري بنوشاند، گاهي ما بر دشمن پيروز مي شديم و زماني دشمن بر ما غلبه مي كرد. پس آنگاه كه خدا، راستي و اخلاص ما را ديد، خواري و ذلت را بر دشمنان ما نازل و پيروزي را به ما عنايت فرمود، تا آنجا كه اسلام استحكام يافته فراگير شد و در سرزمينهاي پهناوري نفوذ كرد، به جانم سوگند! اگر ما در مبارزه مثل شما بوديم هرگز پايه اي براي دين استوار نمي ماند، و شاخه اي از درخت ايمان سبز نمي گرديد، به خدا سوگند! شما هم اكنون از سينه شتر خون مي دوشيد و سرانجامي جز پشيماني نداريد 🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح_صوتی_خطبه_۵۵_و_۵۶.mp3
9.98M
✅شرح خطبه ۵۵ و ۵۶ 🔹توضیحاتی پیرامون جنگ صفین 🔹در وصف اصحاب حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌و اله‌و‌سلم /بنیاد‌مجازی‌نهج‌البلاغه کانال @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
dbp_21988ba2534f3ab98e7d6a99e5005291.mp3
1.44M
✅سوره‌ البلد 🎤صوت استاد منشاوی و تکرار کودک ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره آل‌عمران ... ۴ ـ در ذیل آیه، جمله لا اِلهَ اِلاّ هُو تکرار شده است، این تکر
✨ ✅ادامه تفسیر سوره آل‌عمران 🌷آیه ۱۹ 👌روح دین، همان تسلیم در برابر حق است! بعد از بیان یگانگى معبود، به یگانگى دین پرداخته، مى فرماید: دین در نزد خدا، اسلام است (إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللّهِ الإِسْلامُ). واژه دین در لغت در اصل، به معنى جزا و پاداش است، و به معنى اطاعت و پیروى از فرمان نیز آمده است، و در اصطلاح مذهبى، عبارت از مجموعه قواعد و قوانین و آدابى است که انسان در سایه آنها مى تواند به خدا نزدیک شود و به سعادت دو جهان برسد و از نظر اخلاقى و تربیتى در مسیر صحیح گام بردارد. واژه اسلام به معنى تسلیم است، بنابراین معنى جمله اِنَّ الدِّیْنَ عِنْدَ اللّهِ الاِسْلامُ این است که: آئین حقیقى در پیشگاه خدا، همان تسلیم در برابر فرمان او است. در واقع روح دین در هر عصر و زمان، چیزى جز تسلیم در برابر حق نبوده و نخواهد بود، منتها از آنجا که آئین پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)، آخرین و برترین آئین ها است نام اسلام براى آن انتخاب شده است و گر نه، از یک نظر همه ادیان الهى، اسلام است، و همان گونه که سابقاً نیز اشاره شد، اصول ادیان آسمانى نیز یکى است هر چند با تکامل جامعه بشرى، خداوند ادیان کامل ترى را براى آنها فرستاده تا به مرحله نهایىِ تکامل که دین خاتم پیامبران، پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) است رسیده. امیرمؤمنان على(علیه السلام) در گفتارى که در کلمات قصار نهج البلاغه از او نقل شده این حقیقت را ضمن بیان عمیقى روشن فرموده است: لاَ َنْسُبَنَّ الإِسْلامَ نِسْبَةً لَمْ یَنْسُبْها أَحَدٌ قَبْلِی: الإِسْلامُ هُوَ التَّسْلِیمُ، وَ التَّسْلِیمُ هُوَ الْیَقِینُ، وَ الْیَقِینُ هُوَ التَّصْدِیقُ، وَ التَّصْدِیقُ هُوَ الإِقْرارُ، وَ الإِقْرارُ هُوَ الأَداءُ وَ الأَداءُ هُوَ الْعَمَل: در این عبارت امام(علیه السلام) نخست مى فرماید: مى خواهم اسلام را آن چنان تفسیر کنم که هیچ کس پیش از من تفسیر نکرده باشد، سپس شش مرحله براى اسلام بیان فرموده است: نخست مى فرماید: اسلام همان تسلیم در برابر حق است ، آن گاه اضافه مى کند: تسلیم همان یقین است و بدون یقین ممکن نیست; زیرا تسلیم بدون یقین، تسلیم کورکورانه است نه عالمانه. بعد مى فرماید: یقین هم، تصدیق است ، یعنى تنها علم و دانائى کافى نیست، بلکه به دنبال آن، اعتقاد و تصدیق قلبى لازم است. سپس مى فرماید: تصدیق همان اقرار است ، یعنى کافى نیست ایمان تنها در منطقه قلب و روح انسان باشد، بلکه با شهامت و قدرت باید آن را اظهار داشت. پس از آن مى افزاید: اقرار، همان انجام وظیفه است ، یعنى اقرار، تنها گفتگوى زبانى نیست، بلکه تعهد و قبول مسئولیت است. و در پایان مى فرماید: انجام مسئولیت همان عمل است ، عمل به فرمان خدا و انجام برنامه هاى الهى; زیرا تعهد و مسئولیت چیزى جز عمل نمى تواند باشد، و آنها که نیروى خود را در گفتگوها، طرح ها، جلسات و انجمن ها و مانند آن صرف مى کنند و فقط حرف مى زنند، نه تعهدى را پذیرفته اند و نه مسئولیتى و نه از روح اسلام آگاهى دارند .(۱) این روشن ترین تفسیرى است که براى اسلام در تمام جنبه ها مى توان بیان کرد. آن گاه به بیان سرچشمه اختلاف هاى مذهبى که على رغم وحدت حقیقى دین الهى به وجود آمده مى پردازد و مى فرماید: آنها که کتاب آسمانى به آنها داده شده بود، در آن اختلاف نکردند، مگر بعد از آن که آگاهى و علم به سراغشان آمد و این اختلاف به خاطر ظلم و ستم در میان آنها بود (وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ إِلاّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ). بنابراین، ظهور اختلاف، اولاً ـ بعد از علم و آگاهى بود و ثانیاً ـ انگیزه اى جز طغیان و ظلم و حسد نداشت. یهود در مورد جانشین موسى بن عمران(علیه السلام) به اختلاف و نزاع پرداختند و خون هاى زیادى ریختند، و مسیحیان در امر توحید و آلوده ساختن آن به شرک و تثلیث، راه اختلاف پوییدند و هر دو در مورد دلایل پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) که در کتب آنها آمده بود، تخم اختلاف پاشیدند، گروهى پذیرا شدند و گروهى انکار کردند. کوتاه سخن این که: ادیان آسمانى همواره با مدارک روشن و معجزات انبیاء همراه بوده و براى حقیقت جویان ابهامى باقى نمى گذاشته، مثلاً پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)علاوه بر معجزات آشکار، از جمله، قرآن مجید و دلایل روشنى که در متن این آئین آمده، اوصاف و مشخصاتش در کتب آسمانى پیشین ـ که بخش هائى از آن در دست یهود و نصارى وجود داشت ـ بیان شده بود و به همین علت، دانشمندان آنها قبل از ظهور او بشارت ظهورش را با شوق و تأکید فراوان مى دادند، اما همین که مبعوث شد، چون منافع خود را در خطر مى دیدند از روى طغیان و ظلم و حسد همه را نادیده گرفتند. 🌱ادامه دارد... ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 توصیه به ✅ حضرت آیت الله جوادی آملی (حفظه الله) امروز بهانه ای برای نخواندن نداریم @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅شرح حکمت ۴۲ ( مکارم شیرازی ) 🍂بيمارى و ريزش گناهان: مطابق این روایت، امام(علیه السلام) هنگامى
✨ ✅ادامه شرح حکمت۴۲ مرحوم سیّد رضى در ذیل این کلام حکمت آمیز (گویا نیاز به توضیح دیده و با عبارات شیوایى آن را شرح مى دهد و) مى گوید: «آنچه امام(علیه السلام) فرموده راست و درست است; بیمارى اجر و پاداش ندارد، چرا که از قبیل امورى است که استحقاق عوض دارد (نه اجر و ثواب) زیرا عوض و پاداش را انسان در مقابل کارهاى خداوند نسبت به بندگانش مانند بیمارى ها و مانند آن مستحق مى شود; اما اجر و ثواب، در مقابل فعل بندگان است، بنابراین بین این دو فرق است; فرقى که امام با آن علم نافذ و نظریه صائب خود به آن اشاره فرموده است»; (قالَ الرَّضىُ: وَأقُولُ: صَدَقَ(علیه السلام)، إنَّ الْمَرَضَ لا أجْرَ فیهِ، لاِنَّهُ لَیْسَ مِنْ قَبیلِ ما یُسْتَحِقُّ عَلَیْهِ الْعِوَضُ، لاِنَّ الْعِوَضَ یُسْتَحِقُّ عَلى ما کانَ فی مُقابِلَة فِعْلِ اللّهِ تَعالى بِالْعَبْدِ، مِنَ الاْلامِ وَالاْمْراضِ، وَما یَجْرى مَجْرى ذلِکَ، وَالاْجْرٌ وَالثَّوابُ یُسْتَحِقانِ عَلى ما کانَ فى مُقابِلَةِ فِعْلِ الْعَبْدِ، فَبَیْنَهُما فَرْقٌ قَدْ بَیَّنَهُ(علیه السلام)، کَما یَقْتَضیهِ عِلْمُهُ الثّاقِبُ وَرَأیُهُ الصّائِبُ). در واقع مرحوم سیّد رضى به نکته تازه اى اشاره مى کند و آن فرق میان عوض با اجر و پاداش است; یکى را مربوط به فعل خدا مى داند و دیگرى را مربوط به فعل بندگان خدا. این شبیه چیزى است که متکلمان در علم کلام گفته اند که خداوند حکیم اگر گروهى را گرفتار آفات و بلاها مى کند حکمتش ایجاب مى کند که در برابر آن عوضى به آنها بدهد وگرنه با حکمت خدا سازگار نیست. آنچه در کلام حکمت آمیز بالا آمد بیان یکى از آثار بیمارى است در حالى که در حدیث پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) دو اثر دیگر نیز براى بیمارى ذکر شده است آنجا که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در عیادت سلمان فارسى فرمود: «یَا سَلْمَانُ إِنَّ لَکَ فِی عِلَّتِکَ إِذَا اعْتَلَلْتَ ثَلاَثَ خِصَال أَنْتَ مِنَ اللَّهِ تَبَارَکَ وَتَعَالَى بِذِکْر وَدُعَاؤُکَ فِیهَا مُسْتَجَابٌ وَلاَ تَدَعُ الْعِلَّةُ عَلَیْکَ ذَنْباً إِلاَّ حَطَّتْهُ; اى سلمان براى تو به هنگام بیمارى سه فایده (بزرگ است) تو به یاد خدا مى افتى و دعاى تو در این حالت مستجاب است و بیمارى هیچ گناهى بر تو نمى گذارد مگر این که آن را فرو مى ریزد».(3) بدیهى است انسان در مشکلات بیش از هر زمان دیگر به یاد خداست مخصوصاً در حال بیمارى که افزون بر یاد خدا به فکر مرگ و معاد و قیامت نیز مى افتد و از گناهان خود توبه مى کند و سعى دارد مسیر زندگى نادرست خویش را اصلاح کند و روشن است که در چنین حالتى دعا به استجابت مقرون تر است. مجموعه این جهات سبب مى شود که گناهان انسان به سبب بیمارى فرو بریزد. این نکته نیز شایان توجه است که در بعضى از روایات اجر و ثواب هایى براى بیمارى ذکر شده که منظور از آن همان فرو ریختن گناهان و یا تفضلات الهى به بیماران با ایمانى است که تقصیرى در ابتلاى به بیمارى نداشتند. از بعضى از روایات نیز استفاده مى شود که عباداتى که انسان در حالت سلامت انجام مى داد اگر بر اثر بیمارى ترک شود خداوند از باب تفضل ثواب آنها را براى او مى نویسد.(4) 🔹نكته: يك داستان آموزنده: در كتاب صفين نصر بن مزاحم چنين نقل شده است هنگامى كه اميرمؤمنان على(عليه السلام) از صفين باز مى گشت و گروهى همراه او بودند به «نخيله» (اردوگاهى نزديك كوفه) رسيدند و خانه هاى كوفه از دور نمايان بود. امام پيرمردى را ديد كه در سايه ديوارى نشسته و آثار بيمارى در چهره اش نمايان است. به او فرمود: چرا چهره تو را اين گونه درهم و منقلب مى بينم؟ آيا از بيمارى است؟ عرض كرد: آرى. فرمود: شايد از اين بيمارى ناراحت شده باشى؟ عرض كرد: دوست نمى داشتم كه چنين بيمارى اى به من عارض شود. فرمود: آيا اين بيمارى را تقدير نيك الهى نمى دانى؟ عرض كرد: آرى مى دانم. امام(عليه السلام) فرمود: بشارت باد بر تو به رحمت پروردگار و آمرزش گناهانت. سپس فرمود: نامت چيست؟ عرض كرد: صالح بن سليم فرمود: از كدام قبيله؟ عرض كرد: اصل من از «سلامان بن طىّ» و زندگى من در كنار «بنى سليم بن منصور» است. امام(عليه السلام) فرمود: سبحان الله چه اسم خوبى تو دارى و چه نام خوبى پدرت دارد و چه اسم خوبى قبيله ات. (تمام آنها سلامت است و صلاح). آن گاه امام(عليه السلام) از او سؤال كرد: تو در ميدان صفين با ما بودى؟ عرض كرد: والله نبودم ولى دلم مى خواست شركت مى كردم! اين بيمارى و آتش سوزان تب مرا باز داشت. امام(عليه السلام) آيه شريفه (لَيْسَ عَلَى الضُّعَفاءِ وَلاَ عَلَى الْمَرْضَى...)(5) را تلاوت فرمود که دلیل بر معذور بودن این گونه افراد از شرکت در میدان جهاد است. سپس فرمود: بگو ببینم مردم درباره آنچه میان ما و اهل شام اتفاق افتاد چه مى گویند؟ عرض کرد: گروهى خوشحال اند (که این جنگ به نتیجه نهایى منتهى نشد) ادامه در پست بعدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه شرح حکمت۴۲ مرحوم سیّد رضى در ذیل این کلام حکمت آمیز (گویا نیاز به توضیح دیده و با عبارات ش
✨ ⬆️⬇️ادامه(شرح حکمت ۴۲ (پست قبل) آنها افراد نادان و کودنى هستند; ولى گروهى دیگر تأسف مى خورند و آنها خیرخواهان تو در برابر مردم اند. آن مرد مى خواست از خدمت امام مرخص شود که امام به او فرمود: «صَدَقْتَ جَعَلَ اللَّهُ مَا کَانَ مِنْ شَکْوَاکَ حَطّاً لِسَیِّئَاتِک...; راست گفتى خداوند این بیمارى تو را سبب ریزش گناهان تو قرار داد... (تا پایان عبارتى که در بالا آمد)(6)». (7) 📚پی نوشت: (1). توبه، آیه 120. (2). درباره آثار نیت خوب و بد در ذیل حکمت 32 بحث کرده ایم. (3). من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 375. (4). کافى، ج 3، ص 113، ح 1. (5). توبه، آیه 91. (6). صفین، ص 528. مرحوم علاّمه شوشترى نیز در جلد 14، صفحه 518 آن را از صفین نقل کرده است. (7). سند گفتار حکیمانه: این گفتار حکیمانه را نصر بن مزاحم در کتاب صفین و طبرى در تاریخ معروف خود آورده اند. عیاشى نیز در تفسیر خویش با کمى تفاوت و شیخ طوسى در کتاب امالى ذکر کرده اند. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 39).  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚نهج البلاغه / حکمت۴۷ 🔻شناخت ارزش (اخلاقی) ✨ وَ قَالَ ( عليه السلام ) : قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَي قَدْرِ هِمَّتِهِ وَ صِدْقُهُ عَلَي قَدْرِ مُرُوءَتِهِ وَ شَجَاعَتُهُ عَلَي قَدْرِ أَنَفَتِهِ وَ عِفَّتُهُ عَلَي قَدْرِ غَيْرَتِهِ . ✅ و درود خدا بر او فرمود: ارزش مرد به اندازه همت اوست، و راستگويي او به ميزان جوانمرديش، و شجاعت او به قدر ننگي است كه احساس مي كند، و پاكدامني او به اندازه غيرت اوست. ⚘@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Hekmat 047.mp3
9.05M
✅شرح‌حکمت ۴۷ 🔹شناخت ارزش(اخلاقی) 👤استاد نظافت کانال: ✨‌قرآن‌‌و‌نهج‌البلاغه✨ ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_25470.mp3
2.48M
✅ سوره‌ فجر 🎤صوت استاد منشاوی و تکرار کودک ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره آل‌عمران 🌷آیه ۱۹ 👌روح دین، همان تسلیم در برابر حق است! بعد از بیان یگانگى
✨ ✅ادامه تفسیر سوره آل‌عمران ... به همین دلیل، در پایان آیه سرنوشت آنها و امثال آنها را بیان کرده، مى گوید: هر کس به آیات خدا کفر ورزد (خدا حساب او را مى رسد; زیرا) خداوند حسابش سریع است (وَ مَنْ یَکْفُرْ بِآیاتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهَ سَریعُ الْحِسابِ). آرى، کسانى که آیات الهى را بازیچه هوس هاى خود قرار دهند، نتیجه کار خود را در دنیا و آخرت مى بینند، خداوند به سرعت به حساب اعمال آنها رسیدگى مى کند و به هر کدام جزا و کیفر مناسب مى دهد (در تفسیر جمله سَرِیْعُ الْحِسابِ ذیل آیه ۲٠۲ سوره بقره ، بحث کافى کرده ایم). منظور از آیاتِ اللّهِ در اینجا تمام آیات الهى، براهین او و کتاب هاى آسمانى است، و حتى احتمالاً آیات تکوینى الهى را نیز در عالم هستى شامل مى شود. و این که بعضى از مفسران، آن را به خصوص تورات یا انجیل و یا مانند آن تفسیر کرده اند، هیچ دلیلى ندارد. 🔹نکته: سرچشمه اختلاف هاى مذهبى موضوع جالبى که از آیه استفاده مى شود این است که: سرچشمه اختلاف ها و کشمکش هاى مذهبى، معمولاً از جهل و بى خبرى نیست، بلکه بیشتر به خاطر بغى، ظلم، انحراف از حق و اعمال نظرهاى شخصى است، اگر مردم مخصوصاً طبقه دانشمندان تعصب، کینه توزى، تنگ نظرى ها، منافع شخصى و تجاوز از حدود و حقوق خود را کنار بگذارند و با واقع بینى و روح عدالتخواهى احکام خدا را بررسى نمایند، جاده حق بسیار روشن خواهد بود و اختلافات به سرعت حل مى شود. این آیه، در واقع پاسخ دندان شکنى است به آنها که مى گویند: مذهب در میان بشر ایجاد اختلاف کرده است و خونریزى هاى فراوانى در طول تاریخ به بار آورده . این ایراد کنندگان مذهب را با تعصبات مذهبى و افکار انحرافى اشتباه کرده اند; زیرا هنگامى که دستورهاى مذاهب را مورد بررسى قرار دهیم مى بینیم همه، یک هدف را تعقیب مى کنند و همه براى سعادت انسان آمده اند، اگر چه با گذشت زمان تکامل یافته اند. در واقع ادیان آسمانى همچون دانه هاى باران هستند که از آسمان نازل مى گردد دانه هاى باران همه حیاتبخش هستند، ولى، هنگامى که روى زمین هاى آلوده مى ریزند که یکى شور است و دیگرى تلخ به رنگ ها و طعم هاى مختلف درمى آیند این اختلافات مربوط به باران نیست بلکه مربوط به این زمین هاى آلوده است، منتها روى اصل تکامل، آخرین آنها کامل ترین آنها است. 📚۱ ـ نهج البلاغه ، کلمات قصار، شماره ۱۲۵ ـ اصول کافى ، جلد ۲، صفحه ۴۵، با کمى تفاوت (دار الکتب الاسلامیة) ـ وسائل الشیعه ، جلد ۱۵، صفحه ۱۸۳، چاپ آل البیت ـ معانى الاخبار ، صفحه ۱۸۵ (با اندکى تفاوت)، انتشارات جامعه مدرسین، قم، ۱۳۶۱ هـ ش ـ بحار الانوار ، جلد ۶۵، صفحه ۳٠۹ و ۳۱۱. ⚘ @Nahjolbalaghe2