قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۱ بخش اول ✅ ازليّت و ابديّت خداوند 🔭 "خطبه در يك نگاه: اين خطبه -همانگونه كه
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۱ بخش دوم
❌ انکار نکردن حقیقت
🔹 آنچه مى گويم عين واقعيّت است:
امام(عليه السلام) در اين بخش، در واقع مقدّمه چينى مى کند براى بخش بعد که پرده از حوادث مهم آينده بر مى دارد و به مردم اطمينان مى دهد که آنچه را درباره حوادث آينده پيشگويى مى کند، واقعيّت هاى قطعى و يقينى است که از پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) شنيده است و تخلّفى در آن وجود ندارد.
تعبيرات اين بخش نشان مى دهد که امام(عليه السلام) قبلا هم پيشگويى هايى کرده است و بعضى از منافقان کوردل، يا مؤمنان ضعيف و ناآگاه با ديده انکار به آن نگريستند.
مى فرمايد: «اى مردم! دشمنى و مخالفت با من، شما را وادار به گناه نسازد و نافرمانى نسبت به من شما را به پيروى از هواى نفس نکشاند. و به هنگام شنيدن سخنانم، با ديده انکار به يکديگر نگاه نکنيد!». (أَيُّهَا النَّاسُ، لاَ يَجْرِمَنَّکُمْ شِقَاقِي(1)، وَ لاَ يَسْتَهْوِيَنَّکُمْ(3) عِصْيَانِي، وَ لاَ تَتَرَامَوْا(2) بِالأَبْصَارِ عِنْدَ مَا تَسْمَعُونَهُ مِنِّي).
اشاره به اينکه: کينه توزى ها و لجاجت ها و حسادت ها در بسيارى از موارد، انسان را به گناه مى کشاند و پرده اى در مقابل چشم او مى افکند و چهره حقيقت را نمى بيند.
سپس مى افزايد: «سوگند به آن کس که دانه را (در دل خاک) شکافت و بشر را آفريد! آنچه را که به شما خبر مى دهم، از پيامبر امّى (صلى الله عليه وآله) است. نه آن کس که (اين حقايق را) به من ابلاغ کرده دروغ گفته است و نه شنونده; جاهل بوده، (که نتواند سخنان رسول خدا را به درستى حفظ کند)». (فَوَالِّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ، وَ بَرَأَ(4) النَّسَمَةَ،(5) إِنَّ الَّذِي أُنَبِّئُکُمْ بِهِ عَنَ النَّبِىِّ الأُمِّيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهَ وَ آلِهِ،(6) مَا کَذَبَ الْمُبَلِّغُ، وَ لاَ جَهِلَ السَّامِعُ).
✍ پی نوشت:
1. «يَجرمَنَّ» از مادّه «جَرم» (بر وزن جهر) (جُرم بر وزن ظلم، اسم مصدر است) در اصل به معناى قطع کردن و بريدن است و از آنجا که افراد گنهکار پيوند خود را با خدا قطع مى کنند، اين کلمه به گناه نيز اطلاق شده است، بنابراين، «لاَ يَجْرِمَنَّکُمْ» به معناى «شما را وادار به گناه نکند» مى باشد.
2. «شقاق» در اصل به معناى شکاف است و به جنگ و منازعه و اختلاف نيز اطلاق مى شود; چرا که طرفين صفوف خود را از يکديگر جدا مى سازند و در جمله بالا به معناى مخالفت و منازعه است.
3. «يَستهوينّ» از مادّه «هوى» (هواى نفس) گرفته شده و مفهومش اين است که شما را به پيروى هواى نفس وادار نکند.
4. «بَرأ» از مادّه «برء» (بر وزن نرم) گاه به معناى آفريدن و ايجاد کردن آمده و گاه به معناى دورى جستن و برائت از چيزى و در خطبه بالا به معناى اوّل است و اطلاق «بُرأ» (بر وزن ظلم) به معناى بهبودى و سلامتى به جهت آن است که شخص از حالت اوّل که بيمارى است، جدا مى شود.
5. «نَسمه» در اصل به معناى وزش ملايم باد است و گاه به معناى نفس کشيدن آمده و به همين مناسبت، به خود انسان هم که داراى تنفّس است، اطلاق مى شود.
6. تعبير به «امّى» (درس نخوانده يا کسى که منسوب به اُمّ يعنى مادر است و جز در دامان مادر مطلبى فرا نگرفته) اشاره لطيفى به اين نکته است که پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله) با اينکه اصلا درسى نخوانده بود، هم از گذشته خبر مى داد و هم از آينده و اين يکى از نشانه هاى ارتباط او با خداوند است.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
☀️امـام علـى عليهالسلام
🔹مردى نزد پيامبر صلي الله عليه و آله آمد و گفت:
به من كارى بياموز كه خداوند ، به سبب آن ، مرا دوست بدارد و مردم نيز دوستم بدارند، و خدا دارايى ام را فزون گرداند و تن درستم بدارد و عمرم را طولانى گرداند و مرا با تو محشور كند.
حضرت فرمود:
«اينها يى كه گفتى شش چيز است كه به شش چيز ، نياز دارد:
❶ اگر مى خواهى خدا تو را دوست بدارد ، از او بترس و تقوا داشته باش.
❷ اگر مى خواهى مردم دوستت بدارند ، به آنان نيكى كن و به آنچه دارند ، چشم مدوز.
❸ اگر مى خواهى خدا دارايى ات را فزونى بخشد ، زكات آن را بپرداز.
❹ اگر مى خواهى خدا بدنت را سالم بدارد ، صدقه بسيار بده.
❺ اگر مى خواهى خداوند عمرت را طولانى گرداند ، به خويشاوندانت رسيدگى كن
❻ و اگر مى خواهى خداوند تو را با من محشور كند ، در پيشگاه خداى يگانه قهّار ، سجده طولانى كن.
🌺 أعلام الدين ص 268
بحار الأنوار ج 85 ص 164 ح 12
@Nahjolbalaghe2
10.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#موعظه
❌ عوامل قبول نشدن اعمال
🔸شرح حدیث اخلاقی توسط رهبر معظم
انقلاب
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و بیست و هفت 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺳﺠﺎﺩ ﺯﻳﻦ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: پانصد و بیست و هشت
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﺳﭙﺲ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻱ ﺍﺑﺎ ﻣﺴﺘﻬﻞ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﺎﺋﻢ ﻣﺎ ﻧﻬﻤﻴﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺣﺴﻴﻦ ﺍﺳﺖ، ﻛﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺩﻭﺍﺯﻩ ﺗﻦ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺩﻭﺍﺯﺩﻫﻤﻲ ﻗﺎﺋﻢ ﺍﺳﺖ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺳﺮﻭﺭ ﻣﻦ ﺍﻳﻦ 12 ﺗﻦ ﻛﻴﺎﻧﻨﺪ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻭﻝ ﺁﻧﻬﺎ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ، ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺣﺴﻦ ﻭ ﺣﺴﻴﻦ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﻟﺤﺴﻴﻦ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﻦ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﻨﻦ ﺍﻳﻦ ﻭ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍﺑﻪ ﺩﻭﺵ ﺟﻌﻔﺮ ﻧﻬﺎﺩ. ﮔﻔﺘﻢ: ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﮔﻴﺴﺖ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﻣﻮﺳﻲ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﻮﺳﻲ ﭘﺴﺮﺵ ﻋﻠﻲ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻋﻠﻲ ﭘﺴﺮﺵ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺤﻤﺪ، ﭘﺴﺮﺵ ﻋﻠﻲ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻋﻠﻲ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺣﺴﻦ ﻭ ﺍﻭ ﭘﺪﺭ (ﺍﻣﺎﻡ) ﻗﺎﺋﻢ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺮﻭﺝ ﻣﻲﻛﻨﺪ، ﻭ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻋﺪﻝ ﻭ ﺩﺍﺩ ﻣﻲﻧﻤﺎﻳﺪ ﻫﻤﭽﻨﺎﻧﻜﻪ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻇﻠﻢ ﻭ ﺟﻮﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺷﻔﺎ ﺑﺨﺶ ﺩﻟﻬﺎﻱ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﻣﻲﺷﻮﺩ.
ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﻱ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﭘﺲ ﻛﻲ ﺧﺮﻭﺝ ﻣﻲﻛﻨﺪ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﺍﺯ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ، ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺍﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﻪ ﺭﺳﺘﺎﺧﻴﺰ ﻣﻲﻣﺎﻧﺪ ﻛﻪ ﺟﺰ ﺑﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﻲ ﻧﻴﺎﻳﺪ. ﻭ ﺩﺭ ﻓﻀﻠﻴﺖ ﻛﻤﻴﺖ ﻫﻤﻴﻦ ﺑﺲ ﻛﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﻗﻒ ﺷﻬﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺍﻳﺎﻡ ﺩﻳﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﺩﺳﺘﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻋﺎ ﺑﻠﻨﺪ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: [ ﺻﻔﺤﻪ 38] ﺑﺎﺭ ﺧﺪﺍﻳﺎ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻭ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﻭ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻭ ﺁﺷﻜﺎﺭ " ﻛﻤﻴﺖ " ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻣﺮﺯ ﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﻭﻱ ﻋﻄﺎ ﻛﻦ ﻛﻪ ﺭﺍﺿﻲ ﺷﻮﺩ. ﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﭼﻨﻴﻦ ﺩﻋﺎﻫﺎﻱ ﺧﻴﺮﻱ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺩﻟﻬﺎﻱ ﭘﺎﻙ ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻧﻬﺎﻱ ﺗﺎﺑﻨﺎﻙ ﺟﺎﺭﻱ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻫﻤﺎﻥ ﻓﺮﻣﺎﻳﺶ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺑﻪ " ﺍﺑﺎ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺳﻌﺪ ﺍﺳﺪﻱ " ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺭﻭﻳﺎ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺳﻠﺎﻡ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﻛﻤﻴﺖ ﺑﺮﺳﺎﻥ ﻭ ﺑﻪ ﻭﻱ ﺧﺒﺮ ﺑﺪﻩ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻳﺶ ﺁﻣﺮﺯﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﻧﻴﺰ ﻧﻬﻴﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ (ﺹ) ﺩﺭ ﺁﻥ، ﺩﻋﺒﻞ ﺧﺰﺍﻋﻲ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﻣﻌﺎﺭﺿﻪ ﻛﻤﻴﺖ ﻣﻨﻊ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻛﻤﻴﺖ ﺭﺍ ﺁﻣﺮﺯﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﻨﻲ ﺍﺳﺪ ﻧﻴﺰ، ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺑﺮﻛﺖ ﺩﻋﺎﺋﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺑﻪ ﻛﻤﻴﺖ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﻲﻛﺮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺑﻮﺩ: " ﺑﻮﺭﻛﺖ ﻭ ﺑﻮﺭﻙ ﻗﻮﻣﻚ " ﻭ ﺁﺛﺎﺭ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﺍﻳﻦ ﺩﻋﺎﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻣﻲﺩﻳﺪﻧﺪ ﻭ ﻧﺴﻴﻤﻬﺎﻱ ﺭﺣﻤﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﻴﺪ ﻳﺎﻓﺘﻨﺪ:
ﺩﺭ ﻣﺎ ﻓﻀﻴﻠﺘﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﻧﻴﺴﺖ، ﻫﻴﭻ ﻛﺴﻲ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻣﺎ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﻛﺖ ﻭﺭﺍﺛﺖ ﻛﻤﻴﺖ ﺩﺭ ﺍﻭ ﻧﺒﺎﺷﺪ. ﻭ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺩﻋﺎﻫﺎﻱ ﺑﻪ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺁﺛﺎﺭ ﺁﻥ ﻧﻤﺎﻳﺎﻥ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﻤﻴﺖ ﻓﻀﻠﻴﺘﻲ ﺟﺎﻭﻳﺪ ﺑﻪ ﺟﺎ ﮔﺬﺍﺷﺖ، ﺭﻭﺍﻳﺘﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻴﺦ ﻣﺎ " ﻗﻄﺐ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺭﺍﻭﻧﺪﻱ " ﺩﺭ " ﺍﻟﺨﺮﺍﻳﺞ ﻭ ﺍﻟﺠﺮﺍﻳﺢ " ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ، ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﻛﻢ ﻳﺖ ﺭﺍ ﺩﺳﺘﮕﻴﺮ ﻭ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﻛﻨﻨﺪ، ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺎﻗﺮ (ﻉ) ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻭ ﺩﻋﺎ ﻛﺮﺩ. ﻛﻤﻴﺖ ﻛﻪ ﻣﺘﻮﺍﺭﻱ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺷﺒﻲ ﺗﺎﺭﻳﻚ، ﺑﻴﻤﻨﺎﻙ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺭﻩ ﮔﺬﺭﻱ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺍﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﺪﺭ ﺁﻳﺪ، ﭘﻨﻬﺎﻧﻲ ﺩﺳﺘﮕﻴﺮﺵ ﻛﻨﻨﺪ. ﻛﻤﻴﺖ ﺑﻪ ﺑﻴﺎﺑﺎﻧﻲ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺭﺍﻫﻲ ﭘﻴﺶ ﮔﻴﺮﺩ ﺷﻴﺮﻱ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﻦ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺍﻩ، ﺑﺎﺯ ﺩﺍﺷﺖ. ﺍﻭ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ، ﻭ ﺷﻴﺮ ﺑﺎﺯ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻨﻊ ﻛﺮﺩ. ﮔﻮﺋﻲ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻣﻲﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭘﺲ ﻭﻱ ﺑﻬﺮﺍﻩ ﺍﻓﺘﺪ. ﺍﻭ ﻣﻲﺭﻓﺖ ﻭ ﺷﻴﺮ ﻧﻴﺰ ﺍﺯ ﻛﻨﺎﺭ ﺍﻭ ﺭﺍﻩ ﻣﻲﺳﭙﺮﺩ ﺗﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﺍﻣﺎﻥ ﻳﺎﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺧﻠﺎﺹ ﺷﺪ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَّرِيدٍ
بعضى از مردم، بدون هیچ علم و دانشى، درباره خدا مجادله مى کنند. و از هر شیطان سرکشى پیروى مى نمایند.
(حج/3)
***
كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَن تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَيَهْدِيهِ إِلَىٰ عَذَابِ السَّعِيرِ
بر او مقرر شده که هرکس ولایتش را بر گردن نهد، بطور مسلّم گمراهش مى سازد، و به آتش سوزان راهنماییش مى کند.
(حج/4)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۱ و ۲ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🔴 زلزله عظیم رستاخیز
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۳ و ۴
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
👹 پیروان شیطان!
از آنجا که در آیات گذشته ترسیمى از وحشت عمومى مردم به هنگام وقوع زلزله قیامت بود، در آیات مورد بحث، حال گروهى از بى خبران را منعکس مى کند که: چگونه از چنین حادثه عظیمى غافلند.
مى گوید: گروهى از مردم بدون هیچ علم و دانشى درباره خدا به مجادله برمى خیزند (وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللّهِ بِغَیْرِ عِلْم).
گاه، در اصل توحید و یگانگى حق و نفى هر گونه شریک، جدال مى کنند، و گاه، در قدرت خدا نسبت به مسأله احیاى مردگان و بعث و نشور، و در هر صورت هیچگونه دلیلى بر گفته هاى خود ندارند.
جمعى از مفسران گفته اند: این آیه در مورد نضر بن حارث نازل شده که: از مشرکان متعصب، لجوج و پشت هم انداز بود، او اصرار داشت که: ملائکه دختران خدا هستند!، و قرآن مجموعه اى از افسانه هاى پیشینیان است که به خدا
نسبت داده شده!، و زندگى بعد از مرگ را منکر بود.
بعضى دیگر: آن را اشاره به همه مشرکان دانسته اند که: در مسأله توحید و قدرت خدا به مجادله برمى خاستند.
ولى با توجه به این که شأن نزول ها هرگز مفهوم آیه را محدود نمى کند نتیجه این دو قول یکى است، و همه کسانى را که به نوعى، از روى تقلید کورکورانه یا تعصب، یا پیروى از خرافات و هوا و هوس ها، به جدال در برابر حق برمى خیزند شامل مى شود.
آن گاه اضافه مى کند: این گونه افراد که تابع هیچگونه منطق و دانشى نیستند از هر شیطان سر کش و متمردى تبعیت مى کنند (وَ یَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطان مَرِید).
نه از یک شیطان، که از همه شیطان ها! اعم از شیاطین انس و جن که هر یک از آنها براى خود نقشه و برنامه و حیله و دامى دارند.
واژه مرید از ماده مرد (بر وزن سرد) در اصل، به معنى سرزمین بلندى است که خالى از هر گونه گیاه باشد، و به درختى که از برگ خالى شود امرد مى گویند، و روى همین جهت، به نوجوانانى که مو در صورتشان نروئیده نیز، امرد گفته مى شود.
در اینجا منظور از مرید کسى است که عارى از هر گونه خیر و سعادت و نقطه قوت است، و طبعاً چنین کسى، سرکش، متمرد، ظالم و عصیانگر خواهد بود.
روشن است: پیروى از شیطان بى همه چیز انسان را به چه سرنوشتى مبتلا مى سازد.
* * *
لذا در آیه بعد، مى گوید: بر او نوشته و مقرر شده است که هر کس حلقه
اطاعت و ولایتش را بر گردن نهد به طور مسلّم گمراهش مى سازد و به آتش سوزان راهنمائیش مى کند (کُتِبَ عَلَیْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلاّهُ فَأَنَّهُ یُضِلُّهُ وَ یَهْدِیهِ إِلى عَذابِ السَّعِیرِ).(۱)
* * *
نکته ها:
۱ ـ مجادله در برابر حق و باطل
گرچه در واژه مجادله در عرف، مفهوم جر و بحث بى اساس و غیر منطقى افتاده است ولى در اصل لغت چنین نیست بلکه به معنى هر گونه بحث و گفتگو است که گاه به حق و گاه به ناحق است و لذا قرآن به پیامبر دستور مى دهد: وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ: با مخالفان خود با روشى که بهتر است مجادله کن .(۲)
✍ پی نوشت:
۱ ـ سَعِیر از ماده سعر (بر وزن قعر) به معنى شعلهور شدن آتش است، در اینجا منظور آتش سوزان دوزخ است که از هر آتشى سوزنده تر مى باشد.
۲ ـ نحل، آیه ۱۲۵.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
22.Hajj.04-05.mp3
4.28M
🎙 تفسیر صوتی آیات ۴ و ۵ سوره مبارکه حج
مفسّر : حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی
@Nahjolbalaghe2