eitaa logo
نردبان فقاهت
5.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
48 ویدیو
92 فایل
رضاحسینی ارتباط با ادمین @Rezahosseini7575 انتشار مطالب حوزوی، دروس خارج فقها، ادبیات، اصول، فقه
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ درس آقای محمدی ری شهری ۱۳۹۳/۰۸/۲۵ ✔️ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ‌ الرِّضَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَمَّا يَجِبُ فِيهِ الْخُمُسُ مِنَ الْكَنْزِ فَقَالَ مَا يَجِبُ الزَّكَاةُ فِي مِثْلِهِ فَفِيهِ الْخُمُسُ. 🔸 این حدیث را مرحوم شیخ صدوق در الفقیه به اسنادش از که از و از سه نفری است که «لا یرسل و لا یروی إلّا عن ثقة»، روایت می­کند، می­گوید: از امام رضا (علیه­ السلام) درباره آنچه در آن خمسِ گنج واجب است، سؤال کردم. حضرت فرمود: آنچه در مثل آن زکات واجب است، خمس دارد. 🔹 بحث در فقه­ الحدیث این روایت است؛ سؤال این است که مراد از «ما» در عبارت «ما یجب­ الزکاة» کیفیت است یا کمیت؟ به عبارت دیگر، جنسیت خمس کنز مثل زکات است که در این صورت نظر آیت­ الله ثابت می­شود، چون فقط در نقدین واجب است، پس در کنز هم فقط اگر نقدین باشد خمس واجب است، یا اینکه مقدار و نصاب خمس کنز مثل زکات است، به این معنا که همان طور که نصاب زکات بیست دینار است، نصاب خمس کنز هم بیست دینار است. در این صورت این حدیث نسبت به کیفیت و جنس کنز ساکت است و آیت­ الله خویی نمی­ تواند به آن استدلال کند. @Nardebane_feghahat
✳️ مدتی پیش موفق به خرید کتاب ِ شدم. امروز ذیل روایتی در (ذیل بحث عصیر عنبی) از أبی کهمس به این کتاب رجوع کردم. مطالب جالبی در مورد این شخصیت دیدم : 🔸 ( و کهمس اسم من أسماء الاسد، و الرجل القبیح الوجه، و الناقة الکوماء أی العظیمة السنام. و أبو کهمس کنیة للهیثم بن عبدالله و الهیثم بن عبید، و یحتمل اتحادهما و لم یثبت وثاقتهما) دراسات ص 559 🔹 البته به مناسبت درس خارج آیت الله را هم دیدم. ایشان قائل بود که چون از ابی کهمس روایت نقل کرده اند روایات او قابل اعتناست. @Nardebane_feghahat
✳️ (1) بحث پیرامون «اصحاب اجماع» به قدری اهمیت دارد که محدث نوری گفته است: 🔸 في ذكر أصحاب الإجماع، وعِدَّتهم، ...فإنه من مهمات هذا الفن ، إذْ على بعض التقادير تدخل آلاف من الأحاديث الخارجة عن حريم الصحة إلى حدودها، أو يجري عليها حكمها. 📚 خاتمة مستدرك الوسائل ج7 ص7 @Nardebane_feghahat
✳️ (2) ✔️ درس خارج فقه آیت الله سید احمد موسوی (مدظله العالی) ۹۳/۱۰/۲۲ «عَبْداللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَه» جزء اجلاء هستند، جزء اصحاب اجماع هم هستند. اصحاب اجماع را شیخ طوسی (رحمه الله) در مختصر کتاب کشی آورده اند. نمیدانیم که قائل «أجمعت العصابة» کیست؟! کشی هست یا عیاشی؟ 🔸 و از عجائب این هست که مرحوم نجاشی در ذیل هیچ یک از آن بیست و چند نفر اشاره به این اجماع نمی‌کند! @Nardebane_feghahat
(3) ✔️ درس خارج اصول آیت الله سید احمد 1397/10/16 🔸 یونس بن عبدالرحمن متهم بود که ضد خبر است و جز مدرسه خبر نیست. متهم بود تقریباً به یک چیزی شبیه اهل سنت، یعنی به قیاس و رأی. 🔹 ظاهراً این حدیث مبارک {آخذ عنه معالم دینی} ناظر به این نکته باشد که حضرت می خواهند بفرمایند یونس بن عبدالرحمن ثقه است، یعنی یک فقیه درست است. فقیه درست! نه این که آراء ایشان مطابق واقع است، لذا اصلا ربطی هم به حجیت خبر ندارد. یعنی فقیهی است که روی اصول و قواعد است، حالا ممکن است روی اصول و قواعد فتاواهای شاذ هم داشته باشد اما فقیه است. فقیه بزرگی است. 🔸 همین معاصر ما، حضرت آقای خوئی استاد ما، ماشاءالله آراء شاذ زیادی داشته، اما در فقاهت ایشان که بحث نبود. ما می گوییم فقاهت ایشان و فقه ایشان درست است ولو آرای شاذ دارد. خودم هم به آرای شاذ ایشان اعتقاد ندارم، لکن این به فقاهت شخص ضرر نمی‌‌رساند. 🔹 آن عبارت اصحاب اجماع هم مراد همین است. آقایان بد راهی را رفتند! مراد از اصحاب اجماع این است که این‌ها فقهائی هستند که فقه‌شان درست است نه آنکه آرائشان صحیح باشد، این ها فقه‌شان صحیح است. @Nardebane_feghahat
✳️ (4) ✔️ آیت الله سید احمد (مدظله العالی): 🔸 در «أجمعت العصابة علی تصحیح ما یصح عن هؤلاء» واضح است که مراد ایشان یعنی آنها طبق ضوابط فقاهت سخن گفته‌اند نه این که رأی و فتوای مطابق با حکم الله است. 🔹 یعنی اینها فقهای بزرگواری بودند، فقهای صحیح الاستنباطی بودند، استنباط و اجتهادشان صحیح بوده. 🔸 این بحث‌هایی که آقایان در مورد اصحاب اجماع کرده‌اند، اساسی از صحت ندارد. این عبارت «ما موصول» که درآن 10-15 احتمال داده‌اند، اگر ما باشیم و آن عبارت، بیش از فتوا از آن در نمی‌آید. 🔹 خود این حقیرِ سراپا تقصیر اصلاً این دعوای اجماع را هنوز گیر دارم. حالا شرح این مطلب مفصل است که این دعوای اجماع از عیاشی است که احتمالاً مؤلف اصلی کتاب است یا برای کشی است؟! و آیا این دعوای اجماع روی شواهد و ضوابط تاریخی شیعه و میراث‌های فرهنگی ما صادر شده یا صادر نشده؟! چون بحثش طولانی است ان شاءالله در یک جای دیگر، طولانی‌تر باید عرض بکنیم. @Nardebane_feghahat
✳️ (5) ✔️ آیت الله (حفظه الله): 🔸 «أجمعت العصابة علی ما تصحیح ما یصحّ عنهم» ناظر به فتوا است نه روایات. یعنی فتوای آنها طبق قواعد است. این عبارات ربطی به روایت آنها ندارد بلکه یعنی اینها فقهای جلیل القدری هستند.  @Nardebane_feghahat
✳️ (7) ✔️ درس خارج اصول آیت الله (حفظه الله تعالی) 1396/7/17 🔸 توسط اصحابِ ما عنوان «اصحاب اجماع» مطرح شده. عبارتی که در کتاب کشی آمده و بعد مرحوم شیخ در مختصرش نقل فرموده، این است: «أجمعت العصابةُ علی تصحیح ما یصح عن هؤلاء» کلمه «تصحیح» یعنی چی؟ یعنی این مطلب مطابق واقع است؟! این صحیح است، یعنی مطابق با واقع است؟! 🔹 این اختلافات را من وقتی نگاه می‌کردم، مجموعا حدود ۱۱ یا ۱۲ احتمال داده شده است. در این کتاب‌های متعارف ۳ یا ۴ تا احتمال آمده، اما من بیشتر (حدود دوازده احتمال) را دیدم که حالا من وارد این بحث نمی‌خواهم بشوم. 🔸 مهم‌ترین نکته‌ای که در احتمالات هست این است که کلمه «ما موصوله» یعنی چی؟ عده‌ای آن را به معنای «روایت» گرفتند و گفتند که اگر روایتی ثابت شد که این ها گفتند، آن روایت صحیح است. صحت در این جا یعنی این ثابت شد. کنایه از این است گاهی یک مطلبی را مثلاً از یونس یا از زراره نقل می‌کردند لکن سندش تا زراره ضعیف بود. خب این ثابت نیست. مراد از «یصح» در این‌جا یعنی «ثابت»، یعنی ثابت شد. آن وقت این «ثابت»، ثبوت واقعی نیست، بلکه ثبوتِ حجت است؛ یعنی ما به یک طریق معتبر یعنی حجت فهمیدیم که زراره این مطلب را گفته، و از چنین امری اطلاع پیدا کردیم، اگر چنین چیزی ثابت شد: هو صحیحٌ. 🔹 عده ای هم گفتند «ما موصول» کنایه از فتواست؛ یعنی اگر فتوایی ثابت شد که برای زراره بوده یا برای یونس بوده، این فتوا ثابت و صحیح است. 🔸 طبق ظاهر عبارت مرحوم کشی و مرحوم شیخ طوسی مراد از «ما» باید فتوا باشد، چون عنوانش این است: «باب تسمیة الفقها من اصحاب أبی جعفر» چون می گوید «فقها» لذا مطلب ناظر به فتواست. تصادفاً لا أقل چند نفر از این‌ها متهم‌اند به آرائی، مثلا متهم به قیاس‌اند، متهم به رأی‌اند. شیخ می خواهد بگوید نه، فتوای اجماع اصحاب بر این است که اگر ثابت شد این ها یک فتوا گفتند آن فتوا صحیح است، صحیح نه یعنی مطابق با واقع! بلکه یعنی طبق قواعد است. یعنی اگر ثابت شد که یونس فتوائی گفته، بدبن معناست که با قیاس نگفته، خیال نکنید یونس قیاس کرده یا زراره قیاس یا استحسان نموده، بلکه از این‌ها روی مبانی شیعه فتوا صادر شده. پس مراد از «تصحیح» این است‌. @Nardebane_feghahat
✳️ (8) ✔️ درس خارج اصول آیت الله سید احمد (مدظله العالی) 96/7/17 🔹 «تصحیح ما یصح» نه این که این‌ها واقعاً فتوایشان مطابق واقع است، بلکه «تصحیح» یعنی فتوا روی ضوابطِ فقهِ شیعه صادر شده، هرچند ممکن است فتوای برخی از آنها شاذ باشد. 🔸 در فقهای معاصرِ ما «مرحوم استاد» {یعنی آقای خویی} معروف بوده، صاحب مدارک هم معروف است، صاحب مستند یعنی مرحوم نراقی هم معروف است. این ها معروف به فقیهی بوده‌اند که رأی شاذ داشته‌اند. لکن در عین حال می گوییم اجتهادشان درست است. 🔹 یک وقتی عرض کردیم که بعضی نجفی‌ها حساب کردند و دیدند که حدود ۳۳۰ مورد است که مرحوم آقای خویی فتوای‌شان مخالف مشهور است! درست است که فتوای ایشان مخالف با مشهور است و شاذ است، اما روی اصولِ اجتهادِ شیعه است. خوب دقت بکنید. این خیلی نکته ظریفی است. «صحت فتوا» نه به معنای این است که حتما درست باشد، بلکه یعنی روی قواعد فتوا داده. روی کدام قواعد؟ قواعد فقه شیعه و امامیه. از قاعده خارج نشده. @Nardebane_feghahat
✳️ (9) ✔️ درس خارج اصول آیت الله سید احمد 96/7/17 🔹 تا جایی که من می‌دانم، از قرن هفتم شروع شده. اولین بار در کلمات مثل محقّق و بعد شهید اول و این ها آمده: «و هو من أصحاب الإجماع» این طوری ایشان آورده و محقق هم در معتبر دارد که مثلاً این آقا از اصحاب اجماع است. 🔸 اگر «ما موصول» را به معنای «روایت» بگیریم، در هر دو «صحّ» به معنای حجیت است یعنی اگر به طریق معتبر ثابت شد که این روایت را یونس گفته، آن روایت صحیح است، پس «تصحیح اول» و «صحّ دوم» هر دو به یک معنا می شود؛ یعنی «تصحیح اول» به معنای «حجیت» است، «صحّ دوم» هم به معنای «حجیت» است. این‌گونه بحث تا حالا در این عبارت نشده، این رسائلی که در مورد اصحاب اجماع نوشته‌اند، این ظرافت‌های بحث را مطرح نکرده‌اند. البته من الان وارد بحث نمی شوم چون بحث خیلی ریشه ای است و به این حرف های مختصر حل نمی شود، فعلا وارد آن بحث نمی خواهم بشوم. 🔹 به نظرِ ما «تصحیح اول» تصحیح فتواست، نه تصحیح روایت. و «ما موصول» هم به قرینه صدر عبارت به معنای فتواست. این معنایی را که الان من گفتم، با آن معنایی که رایج است، از زمین تا آسمان تفاوت دارد. 🔸 «این فتوا صحیح است» یعنی طبق شواهدِ اجتهادِ صحیح صادر شده، و لذا در آن روایت، عبدالعزیز بن مهتدی خدمت امام رضا (علیه السلام) عرض می‌کند که راه من دور است «و لست أصل علیک، أفیونس ابن عبدالرحمن ثقةٌ آخذ عنه معالم دینی» این روایت را مرحوم نائینی و دیگران آورده‌اند برای حجیت خبر واحد! در حالی که ربطی به حجیت خبر واحد ندارد. «آخذ عنه معالم دینی» معالم دین این نیست که فرض کنید یونس روایت نقل می کند مثلاً گوشت خرگوش حرام است! این که معالم دین نیست. مراد از «معالم دین» آن چارچوب‌های تفکر است «آخذ عنه معالم دینی» یعنی کلیات. @Nardebane_feghahat