eitaa logo
نردبان فقاهت
5.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
47 ویدیو
92 فایل
رضاحسینی ارتباط با ادمین @Rezahosseini7575 انتشار مطالب حوزوی، دروس خارج فقها، ادبیات، اصول، فقه
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️ شیخ طوسی (قدّس الله تربته القدوسی): 🔹 إن الغسل في یوم الغدیر مستحب مندوب إليه، و عليه إجماع الفرقة المحقّة لا يختلفون في ذلك. 📚 تهذیب الأحکام ج1 ص114 @Nardebane_feghahat
✳️ (4) 🔸 البته باید توجه داشت که چه تشرّف در عصر غیبت امکان داشته باشد و چه امکان نداشته باشد، امری خطرناک است و نمی‌توان به راحتی سخن هر فردی را قبول کرد. اگر بابِ تشرّف به صورت گسترده باز شود، اوضاع همین خواهد بود که گاهی دیده می‌شود: امام زمان های قلابی که در زندان به سر می‌برند، افرادی که مدعی هستند همسر یا فرزند یا رفیق آن حضرت(عج) هستند، افرادی که قاعده فقهی از قولِ آن حضرت نقل میکنند! ممکن است افرادی ادعای نیابت خاصّه از سوی ایشان نمایند! و... 🔹 متأسفانه شاهدیم که برخی، مباحث عقیدتی خود را منتسب به تشرف خود به محضرِ حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می‌کنند. 🔸 خاطرم هست شاید حدود ۷ سال پیش از آیت الله شبیری زنجانی در مورد امکان تشرّف سؤالی پرسیدم و ایشان در پاسخ (ضمن قبول داشتنِ اصل امکان تشرف) فرمودند که: «تشرّفات واقعی، نادر و قلیل است و بسیاری از کسانی که ادعای تشرف دارند، دروغ است» ✍ رضا حسینی @Nardebane_feghahat
✳️ (5) 🔹 قائلین به امکان رؤیت حضرت قائم (عج) معتقدند که: «ادعای بابیت» یا «ادعای نیابت خاصه» در عصر غیبت کبری مردود است، و قدر متیقّن از توقیع هم همین است، و اگر کسی بیشتر از این را مردود بداند، باید دلیل بیاورد. 🔸 در مقابل، مخالفینِ رؤیت اعتقاد دارند که در توقیع، «مجرّد مشاهده» نفی شده است و لذا امکان تشرّف وجود ندارد. @Nardebane_feghahat
✔️ آیت الله سید احمد مددی (حفظه الله تعالی) معتقدند که از ادلّه به دست می آید که در نکاح، «کفویّت در دین» لازم است، و حتی عقد موقّت با غیرِ مسلمان هم جایز نیست. @Nardebane_feghahat
✳️ درس خارج آیت الله جوادی آملی 1400/10/06 ✔️ «ولد الزنا» نه وارث است نه مورّث. این اگر بخواهد در سلسله ارث حضور پیدا کند، باید خانواده تشکیل بدهد از راه صحیح، همسر از راه حلال، فرزند از راه حلال، از این به بعد نسب تشکیل بدهد. از این به بعد داخل در احکام ارث بشود. «و میراثه لولده» اگر فرزند داشت «و مع عدمهم» «للإمام» میرسد. @Nardebane_feghahat
✳️ (6) 🔹 افرادی که منکر رؤیت حضرت(عج) در عصر غیبت کبری هستند، معتقدند که در توقیع آمده: «فَمَن ادَّعی المُشاهَدَة قَبلَ خُروجِ السُّفیانی و الصَّیحة فَهُو کاذب مُفتر» اگر امکانِ تشرف وجود داشت، باید آن شخص را فاسقی معرفی میکردند که بر خلاف وظیفه، تشرفِ خود را بیان کرده است (نه آنکه او را کذاب و افترا زننده معرفی کنند) 🔸 البته موافقینِ رؤیت هم پاسخی به این اشکال داده‌اند که سرِ فرصت به آن اشاره خواهیم کرد. @Nardebane_feghahat
✳️ (7) 🔹 آیا می‌توان به بهانه اینکه «محدث نوری» در امرِ حدیث و نقلِ حکایات، متساهل بوده، تمامی تشرّفاتی را که در «النجم الثاقب» نقل کرده، به نحو سالبه کلیه زیر سؤال ببریم؟! @Nardebane_feghahat
✳️ (8) 🔹 در روایتی آمده است: «وَ اللَّهِ إِنَّ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ لَيَحْضُرُ الْمَوْسِمَ كُلَّ سَنَةٍ فَيَرَى النَّاسَ وَ يَعْرِفُهُمْ وَ يَرَوْنَهُ وَ لَا يَعْرِفُونَهُ» به خدا سوگند همانا صاحب اين امر هر سال در موسم [حج] حاضر مى‌شود مردم را مى‌بيند و آنان را مى‌شناسد و مردم نيز حضرت را مى‌بينند؛ ولى او را نمى‌شناسند. 🔸 اینکه عده‌ای به این روایت مبنی بر «عدم امکان رؤیت در عصر غیبت» استناد کنند، صحیح نیست. 🔹 همچنین روایاتی که نهی از نام بردنِ آن حضرت(عج) می‌کند، ارتباطی با ما نحن فیه ندارد. @Nardebane_feghahat
✔️ نظر در مورد مصباح الشریعة 🔹 فلا تصلح للإستناد الیها لعدم ثبوت کونها روایة فضلاً عن إعتبارها بل لایبعد أن یکون کتابه من إستنباط بعض اهل العلم و الحال و من إنشائاته. 📚 مکاسب محرمه ج۱ ص۲۴۴ @Nardebane_feghahat
✳️ (15) ✔️ علامه مجلسی (قدس سره): 🔸 إختلف الأصحاب في سؤر الحائض. فقال الشيخ في النهاية يكره استعمال سؤر الحائض إذا كانت متهمة فإن كانت مأمونة فلا بأس، وفي المبسوط أطلق كراهة سؤرها، وكذا المرتضى في المصباح وكذا ابن الجنيد، واختار الفاضلان والشهيدان مختار النهاية، وهو أظهر جمعاً بين الأخبار. 🔹 {ثم قال بعد ذكر اخبار التفصيل بين الشرب والوضوء:} وأكثر الأصحاب أطلقوا كراهة سؤر الحائض، وقد عرفت مما أوردنا من الأخبار اختصاص الكراهة بالوضوء، فالقول به لا يخلو من قوة كما اختاره بعض المحققين من المتأخرين. وألحق الشهيد ـ في البيان ـ بالحائض ـ بناء على ما اختاره من التقييد بالتهمة ـ كل متهم، واستحسنه بعض من تأخر عنه، وفيه نظر. 📚 بحارالأنوار ج ٧٧ ص ١١٥ و١١٦ @Nardebane_feghahat
✳️ (16) ✔️ علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن عبد الله بن المغيرة، عَنْ سَعِيدٍ اَلْأَعْرَجِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ سُؤْرِ اَلْيَهُودِيِّ وَ اَلنَّصْرَانِيِّ فَقَالَ لاَ . ⬅️ سعيد اعرج گويد: از امام صادق عليه السّلام دربارۀ استفاده از پس‌خوردۀ يهودى و مسيحى پرسيدم كه آيا جايز است‌؟ فرمود: نه. 📚 فروع کافی، کتاب الطهارة 1⃣ تقريب الدلالة هو أنّ‌ ظاهر السؤال هو السؤال عن الأكل أو الشرب من سؤر اليهوديّ‌ أو النصرانيّ‌ من حيث الطهارة و النجاسة، و ظاهر قوله عليه السّلام (لا) يدلّ‌ على حرمة ما باشره اليهوديّ‌ أو النصرانيّ‌ الكاشفة عن نجاستهم. و السؤر و إن كان بحسب أصل اللّغة بقية الماء و الشراب التي يبقيها الشارب إلاّ أنّه أستعير لبقيّة الطعام إذا كانت رطبة أو كانت الملاقاة مع الرطوبة، و هو المراد من الخبر لا مطلق البقية و إن كان جامداّ كالحبوبات و الأسئار الجامدة غير الرطبة، لعدم تأثير ملاقاة اليابس في ملاقيه لقول الصادق (عليه السّلام) في خبر ابن بكير: كلّ‌ شيء يابس زكي. 📚 لب اللباب في طهارة أهل الكتاب ص٥٤ و٥٥ 2⃣ ✔️ قال الشهيد الصدر: 🔹 تقريب مفادها بنحوٍ يتمّ‌ الاستدلال أن يقال: بأنّ‌ السؤال عن سؤر الكافر قد يكون سؤالاً عن حكمه الوضعيّ‌ من حيث الطهارة والنجاسة، وقد يكون سؤالاً عن حكمه التكليفيّ‌ وجواز استعماله وعدمه، وبقرينة كلمة «لا» في الجواب يعرف أنّ‌ السؤال عن الحكم التكليفي. ولكن حيث لا موجب في المرتكز العامّ‌ لعدم جواز الاستعمال إلّا النجاسة كان الجواب دالّاً بالالتزام العرفيّ‌ على النجاسة. 🔸 ويرد عليه: أنّ‌ سؤر الإنسان نمنع فيه وجود ارتكازٍ يقضي بعدم تأثّر الحكم التكليفيّ‌ فيه إلّا بالطهارة والنجاسة؛ لأنّ‌ ما ورد في سؤر المؤمن، وسؤر الجنب، وولد الزنا، والحائض يشكّل موجباً لافتراض أنّ‌ المرتكزات المتشرّعية كانت لا تأبىٰ‌ عن اكتساب السؤر منقصةً‌ أو كمالاً بلحاظ الجهات المعنوية لصاحب السؤر، فلا يكون النهي عن سؤر الكافر كاشفاً عن النجاسة. 📚 موسوعة الشهيد السيد محمد باقر الصدر ج١١ ص٣٣٥ @Nardebane_feghahat
✳️ (17) ✔️ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُ كَرِهَ سُؤْرَ وَلَدِ اَلزِّنَا وَ سُؤْرَ اَلْيَهُودِيِّ وَ اَلنَّصْرَانِيِّ وَ اَلْمُشْرِكِ وَ كُلِّ مَا خَالَفَ اَلْإِسْلاَمَ وَ كَانَ أَشَدَّ ذَلِكَ عِنْدَهُ سُؤْرُ اَلنَّاصِبِ . 🔸 راوى گويد: امام صادق (عليه السّلام) استفاده از پس‌خوردۀ فرد ولد الزنا، يهودى، مسيحى، مشرك و مخالف با اسلام را، مكروه مى‌داشت و پس‌خوردۀ ناصبى را از همۀ آنها بدتر مى‌دانست. 📚 فروع الکافي، کتاب الطهارة @Nardebane_feghahat
نردبان فقاهت
✳️ #کتاب_الطهارة (17) ✔️ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُ
✳️ (18) ✔️ قال السيد الخوئي (ره) حول مرسلة الوشاء: 🔹 أنه لا دلالة في كراهة سؤر ولد الزّنا على نجاسته و لعل الكراهة مستندة إلى خباثته المعنوية. 📚 الموسوعة ج٣ ص٦٦ @Nardebane_feghahat
نردبان فقاهت
✳️ #کتاب_الطهارة (17) ✔️ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُ
✳️ (19) ✔️ قال الشيخ محمد السند: 🔹 والكراهة في الروايات تستعمل في الحرمة كثيراً. 📚 بحوث في القواعد الفقهية ج١ ص٣٦٧ @Nardebane_feghahat
نردبان فقاهت
✳️ #کتاب_الطهارة (17) ✔️ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُ
✳️ (20) ✔️ قال السيد الحكيم حول مرسل الوشاء: 🔸 مع ضعف سنده مناسب للكراهة بقرينة ذكر ولد الزنا والتشديد على سؤر الناصب، إذ التشديد في النجاسة المصطلحة خال عن الأثر العملي فيبعد التنبيه عليه، بخلافه في الكراهة. 📚 مصباح المنهاج ج٨ ص٤٣٨ @Nardebane_feghahat
نردبان فقاهت
✳️ #کتاب_الطهارة (17) ✔️ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُ
✳️ (21) ✔️ قال النراقي: 🔸 والكراهة هنا [أي في مرسلة الوشاء] بمعنى الحرمة المستلزمة للنجاسة. 📚 لوامع الأحكام في فقه شريعة الاسلام ص١٣٤ @Nardebane_feghahat
نردبان فقاهت
✳️ #کتاب_الطهارة (17) ✔️ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُ
✳️ (22) ✔️ و قال الميرزا التبريزي: 🔸 مع الإغماض عن إرسالها لا دلالة لها على النجاسة فإن الكراهة بمعناها اللغوي، فلا ينافي إرادة الحرمة بالإضافة إلى المشرك والناصب بدال آخر كما لا يخفى. 📚 تنقيح مباني العروة ج٢ ص ٢٠٣ و٢٠٤ @Nardebane_feghahat
نردبان فقاهت
✳️ #کتاب_الطهارة (17) ✔️ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُ
✳️ (23) ✔️ و حمل الصدوق الكراهة على عدم الجواز كما ترد كثيرا في الأخبار بمعناه للآية و أخبار أخر، فإنه لا ريب في نجاسة المشرك و الناصب و كل كافر. 📚 روضة المتقين ج١ ص٥١ @Nardebane_feghahat
نردبان فقاهت
✳️ #کتاب_الطهارة (17) ✔️ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُ
(24) ✔️ إن الحكم بأشدية سؤر الناصب قرينة على ان الكراهة من حيث القذارة المعنوية و إلاّ فنجاسة الكفّار من حيث هي متساوية شدة و ضعفاً. 📚 مدارك العروة ج٢ ص٢٩٤ @Nardebane_feghahat
نردبان فقاهت
✳️ #کتاب_الطهارة (17) ✔️ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُ
✳️ (25) ✔️ قال المشكيني في تعليقته الاستدلالية على العروة الوثقى ج١ ص٧٢١): 🔸 إنّ‌ الكراهة لا تدلّ‌ على النجاسة، بل على المبغوضيّة من حيث لزوم ترك الاجتماع معهم، و مؤاكلتهم كموادّتهم. @Nardebane_feghahat
🔹 ابوهريره از پيامبر خدا نقل کرده است: «وَلَدُ الزِّنا شَرُّ الثَّلاثَه» زنازاده بدترينِ سه نفر است. ✔️ اين حديث نيز همان اشکال حديث پيشين را دارد؛ زيرا فرزند متولدشده از زنا تقصيري ندارد که او را بدتر از پدر و مادر گناهکارش بدانيم؛ به ويژه اگر بپذيريم که زنازاده مي‌تواند راه صلاح در پيش گيرد و مانند ديگر مؤمنان شود. 🔸 اين حديث نيز به عايشه گفته شده و او سبب صدور حديث را چنين بيان کرده است: إنَّما کانَ رَجُلٌ مِنَ الْمُنافِقينَ يؤذِي رَسولَ اللهِ صلي الله عليه و آله، فَقالَ: «مَنْ يعْذِرُنِي مِنْ فُلانٍ؟» قيلَ: يا رَسولَ اللهِ، مَعَ ما بِهِ، وَلَدُ زِناً. فَقالََ رسولُُ اللهِ صلي الله عليه و آله: «هُوَ وَاللهِ شَرُّ الثَّلاثَه.» مردي از منافقان پيامبر خدا را آزار مي داد. پيامبر فرمود: «چه کسي مرا از دست فلاني آسوده مي کند؟» گفته شد: اي پيامبر خدا، افزون بر اين آزاررساني، زنازاده هم هست. فرمود: «به خدا سوگند، او از پدر و مادر زناکارش بدتر است.» روايتي اين شخص را «ابوغرّه جُمَحي» دانسته و روايت‌هاي ديگري نيز در دست داريم که بيانگر همين سبب ورود است که با توجه به آنها نيازي به توجيه و تأویل حدیث نداریم. 📚 درسنامه فهم حديث ص129 @Nardebane_feghahat
نردبان فقاهت
🔹 ابوهريره از پيامبر خدا نقل کرده است: «وَلَدُ الزِّنا شَرُّ الثَّلاثَه» زنازاده بدترينِ سه نفر است.
✔️ «عَنْ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ النَّخَعِيِّ عَنْ عَمِّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ يَزِيدَ النَّوْفَلِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَمَّا رُوِيَ عَنِ النَّبِيِّ (ص) أَنَّهُ قَالَ إِنَّ وَلَدَ الزِّنَا شَرُّ الثَّلَاثَةِ مَا مَعْنَاهُ قَالَ عَنَى بِهِ الْأَوْسَطَ أَنَّهُ شَرٌّ مِمَّنْ تَقَدَّمَهُ وَ مِمَّنْ تَلَاه». @Nardebane_feghahat
✳️ (2) 🔸 يعتبر في كل من السدر والكافور أن لا يكون في طرف الكثرة بمقدار يوجب إضافته وخروجه عن الإطلاق، وفي طرف القلة يعتبر أن يكون بمقدار يصدق أنه مخلوط بالسدر أو الكافور، وفي الماء القراح يعتبر صدق الخلوص منهما، وقدر بعضهم السدر برطل، والكافور بنصف مثقال تقريبا، لكن المناط ما ذكرنا. 📚 العروة الوثقى، الطباطبائي اليزدي، السيد محمد كاظم ج2 ص47 @Nardebane_feghahat
✔️ آیت الله بهجت (رضوان الله علیه): 🔹 عینک ما درست صاف نیست، ما نمی‌فهمیم؛ فرضاً ما از خدا خانه می‌خواهیم اما خدا به مصلحت ما نمی‌داند؛ چه می‌کند؟ آیا باطل می‌کند دعای ما را؟ خیر، بالاتر از خانه به ما می‌دهد. به ملک می‌فرماید چند سال بر عمر این شخص بیفزا. 🔸 این بیچاره خیال می‌کند این‌همه زحمت کشید، آخر اثری از خانه و دعای خودش ندید؛ دعایش مستجاب نشد اما نمی‌داند بالاتر از استجابت این دعا را به او داده‌اند ولی او نمی‌فهمد. حسن ظن به خدا باید داشته باشیم. عینکت باید واسع و صاف باشد، کدورت نداشته باشد. 📚 فریادگر توحید ص۱۷۴ @Nardebane_feghahat
✳️ (1) 🔹 ستونِ اساسیِ کتابِ «معانی النحو- سامرائی» دو قاعده است که جناب سامرائی معتقد به مطّرد بودن آنهاست: الف) تغییر المبانی تدل علی تغییر المعانی ب) زیادة المبانی تدل علی زیادة المعانی @Nardebane_feghahat
✳️ (2) 🔹 «سین» برای آینده نزدیک و «سوف» برای آینده دور به کار می‌رود. یعنی معنایِ استقبالی در «سوف» بیشتر از «سین» است. علت این مسأله را برخی آن دانسته‌اند که «سوف» کثرت حروف دارد و «زیادة المبانی تدل علی زیادة المعانی». 🔸 البته ابن هشام در کتاب مغنی فرقی بین «سین» و «سوف» قائل نشده و آن دو را مرادف هم می‌داند، زیرا قاعده فوق را مطَّرد نمی‌داند. @Nardebane_feghahat
✳️ (3) قاعده «زیادة المبانی تدل علی زیادة المعانی» را تمامِ نحویون قبول نکرده‌اند. ابن هشام در مغنی وقتی به بحثِ تفاوتِ بین «سین» و «سوف» می‌رسد، نظرِ خودش را در این زمینه نوشته است. به نظرم می‌رسد که اگر کسی بخواهد در این‌باره تحقیقِ بیشتری نماید، می‌تواند به این سه کتاب مراجعه کند: الف) جلد اولِ معانی النحو ب) مغنی اللبیب ج) الأشباه و النظائر، عبدالرحمن السيوطي  خاطرم هست که آیت الله جوادی آملی در کتاب «شرح ادب فنای مقربان» گفته بودند: «شمولیت معنایی افتعال نسبت به افعال در ماده "تبع" بیشتر است» شاید این سخن، بی‌ربطِ به «زیادة المبانی تدل علی زیادة المعانی» نباشد! ✍ رضا حسینی @Nardebane_feghahat
✳️ (5) 🔹 «...أنّ كثرة الحروف تدل على كثرة المعنى، و ليس بمطّرد» 📚 مغني اللبيب ج‏1 ص139 @Nardebane_feghahat
✳️ (6) 🔸 بحث در مورد قاعده‌ای است که: «زیادة المبانی تدل علی زیادة المعانی» یا «تقلیل المبانی یدل علی تقلیل المعانی» 🔹 در مورد پذیرش یا انکار این قاعده اختلاف نظر وجود دارد. 🔸 ابن هشام قبول نمی‌کند، اما افرادی مانند دکتر سامرائی به آن معتقد هستند. اگر به کتاب «معانی النحو» مراجعه کنید، با کلام ایشان، بیشتر آشنا خواهید شد. مراجعه به کتاب خصائص ابن‌جنی و آشنایی با نظر او نیز خالی از لطف نیست‌. 🔹 خیلی مختصر عرض کنم که برخی معتقدند که: «ان» (یکی از حروف مشبهه) را اگر به صورت مخفّف (یعنی با یک نون کمتر) در نظر بگیریم، دارای تأکید کمتری است و به همین استدلال می‌کنند که تقلیل المبانی یدل علی تقلیل المعانی! کمتر شدن حروف بر کمتر شدن معانی دلالت می‌کند. ✍ رضا حسینی @Nardebane_feghahat