eitaa logo
نردبان فقاهت
5.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
47 ویدیو
92 فایل
رضاحسینی ارتباط با ادمین @Rezahosseini7575 انتشار مطالب حوزوی، دروس خارج فقها، ادبیات، اصول، فقه
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️ درس خارج فقه آیت الله سبحانی (کتاب الحدود) 89/09/08 🔹 قال الشيخ : إذا أقرّ بحدّ ثم رجع عنه، سقط الحدّ، هو قول أبي‌حنيفة و الشافعي و إحدي الروايتين عن مالك، و عنه رواية أخري أنّه لا يسقط. و به قال الحسن البصري، و سعيد بن جبير و داود. دليلنا: فإنّ ماعزّاً أقرّ عند النبي بالزنا فأعرض عنه مرتين أو ثلاثاً ، ثمّ قال: لعلّك لمست، لعلك قبّلت. فعرض له بالرجوع حين أعرض عنه إقراره، و صرّح له بذلك في قوله: لعلّك لمست، لعلك قبلت. ولو لا أنّ ذلك يقبل منه، و إلا لم يكن له فائدة. 🔹 يلاحظ علي دليله: بأن الكلام فيما إذا ثبت الحد و هو لا يثبت إلا بعد الأربعة، و النبي أعرض عنه قبل الأربع. @Nardebane_feghahat
✔️ درس تفسیر آیت‌الله جوادی‌ آملی 74/08/02 🔹 «وَ صَحِبُوا الدّنيا بِأبدانٍ أرواحُها معلَّقةٌ بالمحلّ الأعلي» اگر كسی قائل بود كه روح «مادی» است او وقتی به اين حديث شريف برسد كه روح معلَّقِ به مَحلّ اَعلیٰ است خيال می‌كند كه روح نظير اين لوسترهاست يا مثلاً قِنديلهاست كه به سقف بسته است! اگر روح مجّرد نباشد محل اَعلیٰ يعني چه؟ تعلق به محل اعلي يعني چه؟ «وَ تَصِيرَ أرواحُنا مُعَلَّقةً بِعِزِّ قُدسِكَ» كه اين معلق يعني آويختن؛ روح اگر مادي باشد آن‌طوری آويخته است كه اين چراغهای سقف آويخته است و درك اينها بدون درك تجرّدِ روح ممكن نيست. فرمود كه اينها كسانی‌ هستند كه روحشان به مَحَلِّ اَعلیٰ است گرچه بدنشان در دنياست... @Nardebane_feghahat
4_5978933086958654649.mp3
8.34M
✔️ تدریس کتابِ فقهی «شرائع الإسلام- محقق حلی- کتاب الصلاة- جلسه هفتاد و چهارم» 162 🔹 احکام خَلَل در صلاة 🔸 توضیحی پیرامون سهو، نسیان و شک 🔹 خلل عمدی، سهوی، شک 🔸 به دو کیفیت میتوان عبارت شرایع را خواند (توضیح‌ هر یک) 🔹 المرکّب عدمٌ عند عدمِ جزئه 🔸 طمأنینه هرچند واجب است اما رکن نیست، خلافاً للشیخ الطوسی که رکن می‌داند 🔸 تفاوتِ شرط و جزء چیست؟ 🔹 مثالی برای «شرط» «جزء» «کیفیت» و «ترک» 🔸 «صلات» ماهیت حقیقیّه نیست، بلکه ماهیّت اعتباریه یا اختراعیه است 🔹 واجب ضمنی (علم اصول) 🔸 مثالی برای جزء رکنی و جزء غیر رکنی 🔹 اجزاء مادی (خارجی) و اجزاء صوری (شکلی- حالی) 🔸 اگر یاء نسبت به کلمه‌ای که تاء دارد، متّصل شود، «تاء» می‌افتد 🔹 تعلّق وجوب به امر عدمی 🔸 نکته‌ای پیرامون «جهلاً بوجوبه» 🔹 تعلّم مسائل ابتلائیه واجب است، ولی یادگرفتن مسائل افتراضیه و غیر محلِّ ابتلاء وجوبی ندارد 🔸 گفته‌اند در مسائل ابتلائیه: «الجاهل کالعامد» 🔹 مرحوم شیخ در رسائل و مرحوم آخوند در کفایه، مفصّل در مورد حکم وضعی و تکلیفی سخن گفته‌اند 🔸 جهر و اخفات در مواضع یکدیگر چه حکمی دارد؟ 🔸 نظر صاحب مدارک در مسأله @Nardebane_feghahat
✔️ خراسان در عزای مرحوم آیت الله سید محمد کاظم یزدی (صاحب عروه) 🔹 محدث قمی(ره) گزارش کرده است که: «در شب شنبه ششم شعبان خبر وفات این سید جلیل (مرحوم صاحب عروه) که حامل لواء اسلام و فقیه اهل بیت (علیهم‌السلام) بود به خراسان رسید، امروز که چهارشنبه است... کسبه و تجار و بازاریان دکاکین را بسته و مشغول سوگواری می‌باشند و مصیبت آن جناب سخت در مردم اثر کرده است». 📚 فوائد الرضویه ج2 ص597 @Nardebane_feghahat
🔹 در فاصله چند سالِ پایانیِ عمر پربرکتِ «استاد محمد تقی دانش پژوه» نويسنده‌ی اين سطور مدّت زمانی را توفيق داشت تا محضر آن استادِ گرانمايه را درک کند. 🔸 آن مرحوم به ويژه به مطالعه تحقيقات غربی در زمينه اسلام‌شناسی و ايران‌شناسی تأکيد می‌کرد و خود نيز به پاره‌ای از مستشرقان همانند گلدتسيهر بی‌نهايت علاقه‌مند بود. 🔹 توصیه او دائما این بود که باید این قبیل نوشته‌ها را خواند و با شیوه‌های پژوهش در مغرب زمین آشنا شد. دانش‌پژوه در عین حال شیفته‌ی منطق و آثار منطقی بود و به ویژه آثار فارابی و مکتب مسیحی بغداد. 🔸 در نوشتن و ارائه کتابشناسی‌ها سبک ویژه‌ی خودش را داشت و بسیار گزیده و به سبک «الکلام یجرّ الکلام» می‌نوشت. عبارات و کلماتی که در نوشتن به کار می‌گرفت، خاصّ خودش بود. دائماً هم به همه علاقه‌مندانش و از آن میان نویسنده‌ی این سطور توصیه می‌کرد که باید به اروپا رفت و آنجا تحصیلِ علم کرد. ✍ دکتر حسن انصاری (۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵) @Nardebane_feghahat
4_5978933086958654695.mp3
8.13M
✔️ تدریس کتابِ فقهی «شرائع الإسلام- محقق حلی- کتاب الصلاة- جلسه هفتاد و پنجم» 163 @Nardebane_feghahat
(1) 🔹 (قال أبو مخنف) حدثنی أبوجناب عن هانی بن ثبيت الحضرمي و كان قد شهد قتل الحسين قال: بعث الحسين (عليه السلام) إلى عمر بن سعد «عمرو بن قُرْظة بن كعب الانصاري» أن ألقنى الليل بين عسكري و عسكرك قال فخرج عمر بن سعد في نحو من عشرين فارساً و أقبل حسين في مثل ذلك. فلما التقوا أمر حسين أصحابه أن يتنحّوا عنه و أمر عمر بن سعد أصحابه بمثل ذلك قال فانكشفنا عنهما بحيث لا نسمع أصواتهما ولا كلامهما. فتكلّما فأطالا حتى ذهب من الليل هَزيعٌ ثم انصرف کل واحد منهما إلى عسكره بأصحابه و تحدّث الناس فيما بينهما ظناً يَظُنّونه أن حسيناً قال لعمر بن سعد اُخْرُج معى إلى يزيد بن معاوية و نَدَعُ العسكرَيْنِ. قال عمر إذن تهدم دارى قال أنا أبنيها لك، قال إذن تؤخذ ضياعي قال إذن أعطيك خيرا منها من مالى بالحجاز قال فتكره ذلك عمر قال فتحدّث الناس بذلك و شاع فيهم من غير أن يكونوا سمعوا من ذلك شيئا و لا علموه. 📚 تاريخ الطبري، الطبري، ابن جرير ج4 ص312 @Nardebane_feghahat
🔸 بی‌تردید کسی به پایه‌ی «استاد محمدتقی دانش‌پژوه» نسخه خطی ندیده بود و به اندازه او در راه احیایِ میراثِ خطیِ ایران تلاش نکرده است. «استاد دانش‌پژوه» نمونه‌ای بی‌بديل در تاريخِ کتاب‌شناسی و نسخه‌شناسی است. 🔹 به خاطر دارم محقق طباطبايی(ره) می‌گفتند يک‌بار از طریق تماس تلفنی، آغازِ نسخه‌ای ناشناخته را که در علم کلام بود برای استاد خوانده بودند، و استاد دانش‌پژوه بی‌درنگ آن کتاب کلامی را که نوشته دانشمندی از اهل‌سنت بود و نسخه‌ی آن به نادرست در فهرست کتابخانه آية الله مرعشی در قم معرفی شده بود، شناسايی کرده بود. ✍ دکتر حسن انصاری (۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵) @Nardebane_feghahat
(2) 🔹(قال أبومخنف) حدثنى المجالد بن سعيد الهمداني و الصقعب بن زهير: أنهما كانا التقيا مراراً ثلاثاً أو أربعاً حسين و عمر بن سعد. قال: فكتب عمر بن سعد إلى عبيدالله بن زياد: أما بعد، فإنّ الله قد أطفأ النائرة و جمع الكلمة و أصلح أمر الاُمّة، هذا حسينٌ قد أعطاني 1⃣ أن يرجع إلى المكان الذى منه أتىٰ 2⃣ أو أن نسيره إلى أي ثغر من ثغور المسلمين شئنا فيكون رجلاً من المسلمين له ما لهم و عليه ما عليهم 3⃣ أو أن يأتي يزيد أميرالمؤمنين فيضع يده في يده فيرىٰ فيما بينه و بينه رأيه و فى هذا لكم رضى و للامة صلاح. 🔸 قال فلمّا قرأ عبيدالله الكتاب قال هذا كتاب رجل ناصح لأميره مشفق على قومه نعم قد قبلت! قال فقام إليه شمر بن ذى الجوشن، فقال: أتقبل هذا منه وقد نزل بأرضك إلى جنبك والله لئن رحل من بلدك و لم يضع يده في يدك ليكونن أولى بالقوة و العز و لتكونن أولى بالضعف والعجز فلا تعطه هذه المنزلة فإنها من الوهن و لكن لينزل على حكمك هو و أصحابه فإن عاقبت فأنت ولى العقوبة و إن غفرت كان ذلك لك، والله لقد بلغني أن حسيناً و عمر بن سعد يجلسان بين العسكرين فيتحدثان عامة الليل. فقال له ابن زياد: نعم ما رأيت الرأى رأيك. 📚 تاريخ الطبري، الطبري، ابن جرير ح4 ص313 @Nardebane_feghahat
🔹...فجاءَ حتّى سلَّمَ على الحسينِ و أبلغَه رسالةَ عمرِ بنِ سعدٍ إِليه، فقالَ له الحسينُ: «كَتبَ إِليَّ أهلُ مِصْرِكم هذا أن اقدم، فأمّا إِذ كرهتموني فأنا أنصرفُ عنكم»... 📚 الإرشاد، الشيخ المفيد ج2 ص85 @Nardebane_feghahat
(3) 🔹 و لمّا رأى الحسينُ نزولَ العساكرِ مع عمرِ بن سعدٍ بنينوىٰ و مدَدَهم لقتالِه أنفذَ إِلى عمر بن سعدٍ: «انِّي أُريدُ أن ألقاكَ» فاجتمعا ليلاً فتناجيا طويلاً، ثمّ رجعَ عمرُ بنُ سعدٍ إِلى مكانِه و كتبَ إِلى عُبيَدِاللهِّ بن زيادٍ: أمّا بعدُ: فإِنّ اللّهَ قد أطْفأ النّائرةَ وجَمَعَ الكلمةَ وأَصَلحَ أَمرَ الأمّةِ ، هذا حسينٌ قد أَعطاني أن يرجِعَ إِلى المكانِ الّذي أتى منه أو أن يسيرَ إِلى ثَغرٍ من الثُّغورِ فَيكونَ رجلاً منَ المسلمينَ ، له ما لهم و عليه ما عليهم ، أو أَن يأَتيَ أميرَالمؤمنينَ يزيدَ فيضعَ يدَه في يدِه، فيرى فيما بينَه وبينَه رأيَه، و في هذا [لكم] رضىً وللأمّةِ صلاحٌ. 📚 الإرشاد، الشيخ المفيد ج2 ص 87 @Nardebane_feghahat
🔹 ...و لمّا رأى ألّا سبيل إلي العود و لا إلي الدخول إلي الکوفة سلك طريق الشام سائراً نحو يزيد بن معاوية لعلمه‌ (عليه‌ااسلام) بأنّه علي ما به أرق به من ابن‌زیاد و أصحابه. فسار (علیه‌السلام) حتی قدم علیه عمر بن سعد فی العسکر العظیم، و کان من أمره ما قد ذُکِر و سُطِر. 📚 تلخیص الشافی، الشیخ الطوسی، ج4 ص185 @Nardebane_feghahat
🔸 حاتمِ طایی را گفتند: از تو بزرگ‌همّت‌تر در جهان دیده‌ای یا شنیده‌ای؟ گفت: بلی! روزی چهل شتر قربان کرده بودم اُمرایِ عرب را، پس به گوشهٔ صحرایی به حاجتی برون رفته بودم، خارکنی را دیدم پشته فراهم آورده. گفتمش: به مهمانیِ حاتم چرا نَرَوی که خَلقی بر سِماطِ او گرد آمده‌اند؟ گفت: هر‌که نان از عملِ خویش خورَد منّتِ حاتمِ طایی نبَرَد من او را به همّت و جوانمردی از خود برتر دیدم. @Nardebane_feghahat
✔️ در محضر سید رضی 🔸 از جمله فرموده‌های رسول خداست: «قیّدوا العلمَ بالکتاب» [یعنی دانش را با نگارش به بند بکشید]. و این استعاره است، زیرا پیامبر دانش را به اشتری چموش و نگارش را به بند و ریسمان تشبیه کرده است؛ چنانکه اشتر نافرمان را جز با پابند زدن نمی‌توان رام و آرام کرد دانش را نیز جز با نوشتن نمی‌توان به چنگ درآورد. 📚 المجازات النبوية، مجاز ١۴٢ ص١٧۴ منبع: http://eitaa.com/adb_arb @Nardebane_feghahat
✳️ (1) ✔️ آیت‌ الله سید محمد هادی میلانی(ره): 🔹 وقتـی دوازده‌ ســاله بــودم فراگیــریِ اصــول کافــی و شــرح آن را بـه پایـان رسـاندم. @Nardebane_feghahat
✳️ (2) 🔸 در حالــی کــه هنــوز رســائل و مکاســب می‌خواندنــد در خــود قابلیــتِ حضــور در درس خـارج اصـولِ مرحـوم آخونـد را احسـاس کردنـد. ایشـان از پشـت‌بـام مدرسـه قــوام -مجــاور مســجد شــیخ طوســی کــه مرحــوم آخونــد درس می‌گفتنــد- بــه درس گــوش می‌کردنــد. از آیت‌الله میلانی(ره) نقل است که فرموده‌اند: بـه دلیـل کـم سـن‌ و سـالی‌، شـرم می‌کـردم کـه در بحـث‌ مرحـوم آخونـد حاضـر شـوم. @Nardebane_feghahat
تصویری از آیت الله علوی گرگانی(ره) و آیت‌الله شبیری زنجانی (حفظه‌الله) @Nardebane_feghahat
✳️ (4) 🔸 همین متن در کتاب «تنزيه الأنبياء- السيد الشريف المرتضی» ص177 هم آمده است. @Nardebane_feghahat
✔️ آیت الله بهجت (ره): 🔹 از روایت «عُلَمآءُ أُمتِی أَفْضَلُ مِنْ أَنْبِیآءِ بَنِی إِسْرائِیلَ؛ علمای امت من از پیامبران بنی‌اسرائیل برتر هستند» استفاده می‌شود که هر چند باب نبوت بسته است، ولی فیض اعم بسته نیست. از این گذشته، حضرت موسی و عیسی (علیهماالسلام) قرآن را که در اختیار ماست نداشتند. 📚 در محضر ، ج۲، ص۲۵۱ @Nardebane_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️ صحیفه سجادیه و دعای ابوحمزه ثمالی در کلام رهبر انقلاب (94/4/10) @Nardebane_feghahat
✔️ حکیم ابوالقاسم فردوسی: اگر چشم داری به دیگر سرای به نزد نبی و علی گیر جای 🔹 و در اشعار دیگری چنین سروده: منم بنده اهل بیت نبی ستاینده خاک پای وصی منم بنده هر دو تا رستخیز اگر شه کند پیکرم ریز ریز بر این زادم و هم بر این بگذرم چنان دان که خاک پیِ حیدرم @Nardebane_feghahat
✳️ (3) ✔️ آیت‌ الله شمس(ره): 🔹 ایـن‌ مســأله نــزد همــه آقایــان معلــوم بــود کــه افــراد بــه منظــور فهمیــدنِ آرایِ حــاج شــیخ {علامه غــروی اصفهانــی} بــه آیــت‌الله میلانی رجـوع می‌کردنـد. جـز ایشـان کسـی در حـوزه علمیـه نجــف نبــود کــه بتوانــد از کلمــات حــاج شــیخ ســر درآورد! @Nardebane_feghahat
🔸 دو حدیث نبوی و صادقی داریم. رسول اکرم‌ فرموده‌اند‌: «لا تنظروا الی کثرة صلوتهم و صومهم و کثرة الحج و المعروف و طنطنتهم‌ باللیل و لکن انظروا الی صدق الحدیث و اداء الامانة» از حضرت صادق حدیثی نقل شده که تفسیر حدیث بالا است. می‌فرماید: «لا تنظروا الی طول رکوع الرجل و سجوده فان ذلک شی‌ء إعتاده فلو ترکه استوحش‌ لذلک، ولکن انظروا الی صدق حدیثه و اداء امانته» [ به طول رکوع و سجودِ کسی نگاه نکنید که آن ، چیزی است که او بدان‌ عادت کرده و اگر بخواهد آن را ترک کند وحشت می‌کند] 🔹 این حدیث خود دلالت می‌کند که عادت، ارزش اخلاقی یک کار را از میان‌ می‌برد و نمی‌تواند ملاکِ انسانیت و ایمان باشد. اینها هم می‌گویند هر چیزی - و لو بهترین کارها و فضائل انسانی باشد - همین‌قدر که بصورت عادت‌ درآمد ارزش خود را از دست می‌دهد زیرا در این صورت، آن ملکه است که‌ بر انسان حکم می‌کند، آن عادت است که طبیعت ثانوی است و بر انسان حکم‌ می‌کند چه عقل بپسندد و چه نپسندد. کانت و روسو سردسته این مکتب هستند. 📚 تعلیم و تربیت در اسلام، مطهری، مرتضی ص82 @Nardebane_feghahat
✔️ قرض از عقود تملیکی است 🔹 «عقد قرض» از «عقود تملیکی» است، یعنی به‌محضِ وقوع عقد، قرض‌دهنده، مال را به قرض‌گیرنده تملیک می‌کند. @Nardebane_feghahat
✔️ درس خارج فقه آیت الله مظاهری ۱۳۸۶/۱۱/۱۵ 🔸 مسأله چهارم در بابِ وقف این است که آیا وقف از عقود است یا از ایقاعات؟ آیا مثل نکاح است یا مثل طلاق؟ آن‌که قبول می‌خواهد، اسمش را می‌گذاریم «عقود» و آن‌که قبول نمی‌خواهد، اسمش را می‌گذاریم «ایقاع». حالا این وقف از عقود است یا از ایقاعات؟ 1⃣ مشهور گفته‌اند از «ایقاعات» است برای اینکه قبول نمی‌خواهد، همین مقدار که گفت «وقفتُ»، این سلب ملکیّت می‌شود، یا حبس الملکیّة می‌شود و دیگر نمی‌تواند در مال تصرف بکند، مثل همان وقت که بگوید «هی طالق» که دیگر زنش نیست، اینجا هم که می‌گوید «وقفت للّه» دیگر این مالش نیست. پس از ایقاعات است. 2⃣ بعضی فرموده‌اند «یشترط فیه القبض» و آن قبض به منزله‌ی «قبول» است. اگر مسجدی را وقف بکند ولو اینکه آن مسجد را هم بسازد، زمین را وقف کرده، اما هنوز کسی در آن نماز نخوانده این می‌تواند این زمین را خراب بکند و ملک خودش باشد، بفروشد و امثال این‌ها. می‌گویند تا قبض نشود، وقف مسجّل نمی‌شود، لذا مثلاً اگر وقف کند که به اولاد بدهد، اما نمی‌دهد تا می‌میرد، این ملک به ارث به فرزندان می‌رسد چون «یشترط فیه القبض». این هم همان قبلتُ است و قبلت، قبض است، پس {وقف} عقد است {این دو قول در مسأله وجود دارد}... @Nardebane_feghahat
✔️ درس خارج فقه آیت‌الله مکارم شیرازی 94/06/17 🔹 من العجب که بعضی از اهل سنت به آیه ﴿وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ﴾ به عنوان دلیل بر صحتِ مضاربه استدلال کرده‌اند و می‌گویند که «ضرب فی الأرض» همان مضاربه است. 🔸 جواب این است که مراد از «ضرب فی الارض» مضاربه نیست، بلکه مراد «مسافرت برای تجارت» است. فرد گاهی با مال خود به مسافرت می‌رود و تجارت می‌کند. @Nardebane_feghahat
🔹 أنّ الأحكام الشرعية و إن كانت أموراً اعتبارية، و ليست من سنخ الجواهر و الأعراض، و لكن يمتنع اجتماع اثنين منها في فعل واحد، كالوجوب و الحرمة، و الجواز المنع، و من المعلوم أنّ استحالة اجتماع الضدين لا تختص بالموجودات التكوينية، فيمتنع اعتبار الرخصة في فعل و ممنوعيته أيضاً. 📚 هدى الطالب في شرح المكاسب، المروج الجزائري، السيد محمد جعفر ج6 ص534 @Nardebane_feghahat
✳️ (4) ✔️ آیت‌ الله وحید خراسانی (حفظه‌الله): 🔹 آیـت‌الله غـروی اصفهانـی (کمپانی) بعـد از اینکـه سـکته کردنـد و در بیمارسـتان بغـداد، عکسـی از مغزشـان برداشـتند، گفتنـد: مغـزِ ایـن مَـرد، بـه قـدری پیچیـده‌ اسـت کـه اگـر در اروپـا بـود، از کاشـفِ اتـم هـم برتـر بـود. 🔸 حضـرت آیـت‌الله میلانی 25سـال در محضــر چنیــن اســتادی درس خوانــد و بــه مبانــیِ فکــریِ او دسـت یافـت. رابطـه ایـن شـاگرد و اسـتاد، نشـان می‌دهـد کـه حضـرت آیـت‌الله میلانی از لحـاظ علمـی و حـوزوی، در چـه مقـام و منزلـت والایـی اسـت. افـکار آیـت‌الله کمپانـی در دسـت آیـت‌الله میلانی بود. @Nardebane_feghahat
✳️ (5) ✔️ نقل است که: مرحــوم آقــای میلانی در لحظــاتِ آخــرِ عمرشــان در حالــی کــه اشـک ازدیدگان‌شـان جـاری بـود، این اشعار را در بسـترِ بیمـاری می‌خواندنـد: هین مگو ما را بدان شَه بار نیست بـا کــریــمــان کــارهــا دشــوار نیســت یاعلــی ایــن خانــه را در مــیزنـــم دســت کوتاهــم اگــــر، ســر میزنـــم یــاعــلــی ویــاعــلــی و یــا عــلــــی از تــــو شــــد آئینــــــه دل مـنــجــلـی @Nardebane_feghahat