نسیم عرفان
ر🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 358 (1400.11.9 شنبه) #مکتب_سلوکی_علامه_حسن_زاده_آملی https://ei
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم
🔵 جلسه ۳۵۸ (۱۳) (۹بهمن ۱۴۰۰ / ۲۶ جمادیالثانی/ شنبه)
🔴 بخش اول
🔵 مکتب سلوکی علامه حسنزاده آملی رحمتاللهعلیه
✅ به یکیدو دیدگاهِ علامه حسنزاده آملی رحمتاللهعلیه دربارۀ کسانی که منتهی هستند، اشاره شد. سپس به توصیههای حضرت استاد به طلبههایی که در ابتدا و میانۀ راه هستند، پرداختیم. در جلسه قبل به توصیههای ایشان به عموم مردم اشاره کردیم.
🔵 توصیههایی برای عموم مردم
✅ به گمان من، هر آنچه ایشان برای طلبههای متوسط بیان کردهاند، برای عموم مردم قابل استفاده است و این سبک را اِعمال کردند. در جلسه قبل به این موارد اشاره کردیم که باید حرف شنید و برنامه داشت. قرار شد یکیدو برنامه از ایشان را بخوانیم. منظور ما از عموم مردم کسانی هستند که راه افتادهاند و میخواهند راه را طی کنند. در این جلسه به یکی از برنامهها که در کتاب نامههابرنامهها آمده است، میپردازیم. این نامه سهچهار صفحه است.
🔵 نامهها، برنامهها
✅ این نامهها و برنامهها میتواند خیلی کارگشا باشد که ایشان چگونه دستور میدادند و از مردم چه میخواستند. مردمی که معمولاً تشنه هستند و میخواهند دست به کار شوند و حرکت کنند. در صفحه ۲۲۵ کتاب نامههابرنامهها آمده است: از این کمترین دستورالعمل خواستهاند. ایشان در سهچهار صفحه پاسخ آن شخص را دادهاند و به نظرم این چند صفحه میتواند خیلی راهگشا باشد. همین یک نامه را انسان ببیند و اجرا کند خیلی راهگشا است.
✅ «جواب نامهايست كه به دوستى ارسال داشتيم. «هو» با سلام و دعا مصحف كريم را گشوديم سوره يوسف از زبان حضرت يعقوب عليهالسّلام آمده است: «وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ». اهمّ مطالب در طليعه امر دو چيز است: يكى توحيد و ديگر معرفت نفس كه تواند مظهر اتّم وى گردد» (نامههابرنامهها، ص۲۲۳).
🔵 سرمایهای در سنت معقول
✅ حضرت استاد میفرمایند: دو مسئلۀ مهم داریم: یکی توحید و دیگری معرفت نفس. باید توجه داشت که سرمایهای در سنت معقول ما شکل گرفته است که این سرمایه بسیار مهم است و به تمام معنا کاربردی است و به انسان در سلوک مدد میرساند. گاهی این سرمایه در فضای علمی مغفول مانده است؛ اما حضرت استاد این سرمایه را در سلوک آوردند و از آن استفاده کردند.
✅ سنت معقول ما یک نکتۀ نابی درست کرده است که میتوان گفت عملاً پرورش میدهد و انسان را به مقصد میرساند. حضرت استاد به این سرمایه توجه داشتند و خودشان از آن استفاده کردند و بالا آمدند و دیگران را هم با همین سرمایه بالا میآوردند. وقتی در شهر برای مردم توضیح میدادند و مردم را راه میانداختند، همین مطالب را بیان میکردند و وقتی دستور میدادند همینها را میگفتند. دستورات ایشان عملاً اینگونه است که میخواهند افراد را راه بیندازند و به سمت معنویت ناب اسلامی بکشانند. این سرمایۀ سنگین و ارزشمندی است.
🔵 برای رسیدن به نتیجه راه چیست؟
✅ یکی از بزرگان میگفت: در جلسهای بودم و علامه طباطبایی رحمتاللهعلیه نشسته بودند و برخی از طلبهها هم بودند. یکی از طلاب پرسید برای رسیدن به نتیجه راه چیست؟ آن نقلکننده گفت دیدم علامه گوشهایش سرخ شد و با یک شکفتگی، که از سرخوشی بود، فرمود: «همین راهی که ملاصدرا رفته است». آن بزرگوار میفرمود: ما ندیدیم که علامه اینقدر صریح سخن بگوید، که اینجا اینطور صحبت کردند. این یک واقعیتی است. این سنت اسلامی ما این قابلیت را دارد که سر سفرۀ عموم مردم بیاید. حضرت استاد سنت معقول را فقط منحصر به طلبهها نکرد و آن را سر سفرۀ عموم مردم آورد. در آنجا قیل و قالها کم بود؛ ولی اصل حرف آنجا میرفت. این سرمایه را دستکم نگیرید.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۵۸ (۱۳) (۹بهمن ۱۴۰۰ / ۲۶ جمادیالثانی/ شنبه) 🔴 بخش او
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش دوم
🔵 بزرگترین سرمایه؛ ما عین فقریم
✅ما در بدایهالحکمه وجود فقری را میخوانیم. میخوانیم که ما عین فقریم؛ ما عین ربطیم و گمان میکنیم تمام شد. باور کنید این بزرگترین سرمایه است که به دست شما رسیده است؛ هرچند این سرمایه را در اولین کتاب سنت معقول به شما میدهند. من بسیاری از بزرگان مانند حضرت آیتالله جوادی آملی حفظهالله را دیدهام که هر لحظه از زندگیشان را با این سرمایه میگذرانند و با آن خودشان را معنا میکنند. بندهبودن خودشان را میفهمند. این سرمایه برای بزرگان ما واقعیت است. آنها فیلسوفاند و واقعیت را یافتهاند و با آن تعامل میکنند. خودشان را فقر میبینند و حرف که میزنند میفهمند که خودشان نیستند. فکر میکنند و هویت وجود فقری را مییابند. میفهمند که من که کارهای نیستم. اصلاً یک لحظه در ذهن ما بیاید که من این فکر را کردم و به اینجا رسیدم، همان لحظه اگر وجود فقری را به ذهنش بیاورد، درمییابد که از من نیست. هر چه دارم از خدا دارم. اینها توحید است. این توحید را به ما دادهاند و از اول با آن سروکار داریم. از این بحث، بزرگان تکنیکهای سلوکی ویژهای بهدست میآورند. همین است که در قرآن آمده است: «لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ»؛ آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، از آنِ اوست (حج، آیۀ ۶۴).
🔵 ثمرات وجود فقری در صحنۀ اجتماع
✅ آن بزرگان فهمیدند که چه سرمایه سنگینی برایشان ایجاد شده است و با آن زندگی میکنند و با آن روابط اجتماعی خود را معنا میکنند. همین مسئله که در سر صحنه اجتماع بیاید، خیلی از مسائل را تغییر میدهد. اگر کسی وجود فقری را فهمیده باشد، بگومگو با همسرش نباید اینگونه ادامه پیدا کند. معنا ندارد که کسی وجود فقری را بفهمد و بعد خودش را بروز دهد و اثبات کند. (و به دنبال خودنمایی و فخرفروشی باشد). این معنا ندارد. چه کسی میگوید اینها برای ما است. ما چه هستیم که خود را تثبیت کنیم. حضرت امام رضواناللهتعالیعلیه در صحنۀ اجتماع میفرمود: «ما هیچیم و هر چه هست اوست». اینها را به جدّ میگفت. اینها سرمایه سنت معقول ما است و در دستورالعملها سرریز شده است. آنچه از سنت معقول ما بهدست می آید، اینها را بهدست بیاوریم و بعد با آن زیست کنیم.
🔵 نابترین
✅ در سنت معقول ما، امور ناب زیاد است؛ اما نابترین آن همین دو مورد است: توحید و معرفت نفس. این دو همۀ زندگی ما را تغییر میدهد.
🔵 فلسفه اسلامی؛ فلسفه زندگی و معنویت
✅ اینکه میگویند فلسفه اسلامی، فلسفه زندگی و معنویت است، سخن درستی است. بعضیها اینها را ذهنی میدانند؛ اما در جای خودش بحث شده است که اینگونه نیست. انسان وقتی به فطرت پاکش چیزی را حق یافت، با آن تعامل میکند. من که الان در این مکان دارم حرف میزنم، واقعیت را دیدهام و دارم حرف میزنم و این تعامل است. معرفت حقیقی، تعامل ایجاد میکند. معرفت حقیقی یعنی رسیدن به واقع آنگونه که هست. وقتی به واقع آنگونه که هست میرسند، با آن تعامل میکنند.
🔵 توحید و معرفت نفس
✅ بزرگان این دو مسئله را به عنوان رئوس مطالب یافتند: ۱. توحید؛ توحید همۀ مسائل فلسفی را شامل میشود. کسانی که عرفان نظری خواندهاند میدانند همۀ مسائل فلسفی در توحید جمع میشود. توحید است که به این شکل درآمده است. در فلسفه هم این مسئله اشباع شده است. ۲. معرفت نفس و مسئله انسان. این واقعیت در کار حضرت استاد بود و ما میدیدیم که در آمل، مردمی که سلامت نفس داشتند، همین مطالب را به آنها میگفت: توحید و معرفت نفس. توحید چیست؟ خلاصهای در اینجا توضیح میدهند. توصیه کردهاند که اینگونه خدا را در نظر بگیر و با آن تعامل داشته باش. ابتدا باید خدا را شناخت و خدا را آنگونه که هست دریافت و آنگونه که در متون دینی آمده است دریافت و بعد در زندگی و رفتار آن را اِعمال کرد.
✅ «اهمّ مطالب در طليعه امر دو چيز است: يكى توحيد و ديگر معرفت نفس كه تواند مظهر اتّم وى گردد. اما توحيد اينكه سالك با قدم معرفت به جايى رسد كه جمع بين تفرقه و جمع كند؛ و تنزيه از تنزيه و تشبيه نمايد. همانطور كه كشّاف حقايق، امام به حقّ ناطق، حضرت جعفر صادق عليهالسّلام فرموده است: «الجمع بلاتفرقة زندقة و التفرقة بدون الجمع تعطيل و الجمع بينهما توحيد». اين توحيد حقيقى اسلامى است و كلام وحى بدان ناطق است كه هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ
الْباطِنُ» (نامههابرنامهها، ص۲۲۳).
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم 🔵 بزرگترین سرمایه؛ ما عین فقریم ✅ما در بدایهالحکمه وجود فقری را میخو
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش سوم
🔵 توحید اسلامی
✅ مسئلۀ توحید چیست؟ انسان با هستی باید به گونهای تعامل کند که هیچ موطنی از خدا جدا نباشد. اگر تفرقه ایجادکنید به گونهای که خدا آنجا و ما اینجا باشیم و در دل هر ذره خدا نباشد، این توحید اسلامی نیست. توحید اسلامی چیست؟ به این آیات توجه کنید: ۱. «وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ»؛ و هرگاه بندگان من، از تو در باره من بپرسند، [بگو] من نزديكم (بقره، آیۀ ۱۸۶). ۲. «وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ»؛ و ما از شاهرگ [او] به او نزديكتريم (سوره ق، آیۀ ۱۶). ۳. «وَاعْلَمُوا أَنَّ اللهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ»؛ و بدانيد كه خدا ميان آدمى و دلش حايل مىگردد (انفال، آیۀ ۲۴).
✅ هیچ جایی از خدا خالی نیست؛ ولی آنگونه هم نیست که جایی را اشغال کند و جایی برای دیگری نباشد. هیچ جا خالی از خدا نیست. خدا همه جا هست. «اللهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»؛ خدا نور آسمانها و زمين است (نور، آیۀ ۳۵). «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ»؛ اوست اول و آخر و ظاهر و باطن و او به هر چيزى داناست (حدید، آیۀ ۳).
🔵 حقیقت معلول
✅ این را باید در عرفان و فلسفه اسلامی صدرایی حل کرد. به لحاظ حقیقت، فراخنایِ دلِ معلول را علت پر کرده است و معلول شأنی از شئون علت است. ملاصدرا این مطلب را خوب توضیح داده است. با این دیدگاه کجا از خدا خالی است؟ هر جایی که میخواهیم اثبات کنیم، پیش از او و با او و بعد از او باید خدا را اثبات کنیم. هیچ موطنی نباید از خدا خالی شود. خالیکردن موطن از خدا یعنی خدا سعۀ وجودی ندارد. درحالیکه سعۀ وجودی خدا همه جا را فرا گرفته است. «فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللهِ»؛ پس به هر سو رو كنيد، آنجا روى [به] خداست (بقره، آیۀ ۱۱۵).
🔵 اول باید خدا را ببینید
✅ خدا نامتناهی است. نامتناهی باید همه جا باشد؛ به نفسِ نامتناهی بودن همه جا هست و به نفسِ این نامتناهی بودن، غیر همه است. خدا در همۀ مواطن هست. جایی نیست که به آنجا توجه شود و خدا آنجا نباشد. بحث علت و معلول ملاصدرا را خوب بخوانید. این بحث مقدمه میشود برای تشأن و تشأن را حل کنید، این مسئله حل است. اگر همین معنا از توحید را بفهمید، میدانید با شما چه میکند؟ با این وضعیت، میتوانید به جایی نگاه کنید و خدا آنجا نباشد؟ میتوانید به جایی نگاه کنید و آنجا جلوۀ حق نباشد؟ میتوانید بگویید اول شیء بعد خدا؟ بلکه اول باید خدا را ببینید.
🔵 بسمالله گفتنِ متفاوت
✅ حضرت استاد میفرمود: بسمالله گفتن ما نباید مثل دیگران باشد. کسی که مباحث عرفانی را خوانده است، نباید مثل دیگران بسمالله بگویند. حتی وضوگرفتن و نمازخواندن و... حتی خیلی از چیزهایی که احساس میکنیم، باید جور دیگری باشد. «و اين توحيد حقيقى اسلامى است و كلام وحى بدان ناطق است كه «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ» (نامههابرنامهها، ص۲۲۳). اول و آخر خدا است و همه چیز خدا است و هیچ چیزی بیخدا معنا ندارد. هر چه سرمایهگذاری کنیم و این توحید ناب را بفهمیم، جا دارد و خیلی راهگشا است.
🔵 به این نسبت شریفه توجه داشته باش
✅ برخی از بزرگان میگفتند: بعد از اینکه «نسبت شریفه» (نسبت ما با خدا) را فهمیدی، تأمل در این نسبت شریفه خیلی مؤثر است و راه را باز می کند. «به این نسبت شریفه توجه داشته باش». آنچه فهمیدی در زندگی اِعمال کن. ابتدا حداقل روزی یک بار بیاید و بعد از مدتی در رفتار و منطق تو بیاید.
🔵 نمیدانی؛ اگر بدانی، نق نمیزنی!
✅ بندهخدایی میگفت: شما اگر میدانستید خدا کیست و چگونه است، دیگر اینگونه اعتراض نمیکردید؟ ما چه کارهایم؟ حضرت امام رضواناللهتعالیعلیه میفرمود: «ما هیچیم و هرچه هست اوست». خداست که خدایی میکند و همه جا حاضر است و همه جا یا با نظر مِهر میبیند یا با نظر غضب. عالم همه جنود او است. تو نمیدانی. اگر بدانی، این حرفها را نمیزنی. چرا اینطور شد؟ چرا آنطور شد؟ اگر این را میدانستیم، دیگر اینگونه رفتار نمیکردیم. عالم دست خدا است و خدا هم با «بسم الله الرحمن الرحیم» عالم را اداره میکند. برو ببین چه خبر است.
🔵 علم و عمل دو گوهر انسان سازند
✅ «و اما معرفت نفس اينكه خداوند سبحان فرمود: إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ. تفسير اصيل آن چنانست كه جناب صدرالمتألهين در آخر مرحله چهارم حكمت متعاليه كه معروف به اسفار است فرموده است: كلمه طيب روح مؤمن است و عمل صالح معارف عقليه كه او را ارتقاء مىدهند و بدانجا مىكشانند. اين تفسير بر اين اساس قويم است كه علم و عمل دو گوهر انسان سازند».(نامههابرنامهها).
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم 🔵 توحید اسلامی ✅ مسئلۀ توحید چیست؟ انسان با هستی باید به گونهای تعامل
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش چهارم
🔵 چشم جان
✅ ملاصدرا عمل صالح را هم معارف عقلیه دانسته است که مؤمن را بالا میبرد. خود معرفت چشم جان ما را باز میکند. ایشان در رساله اتحاد عقل و عاقل و معقولِ مفصل توضیح میدهند که انسان چگونه با علم و عملش خود را میسازد. علم چه مرحلهای از جان و عمل چه مرحلهای از جان را میسازد. علمی که ایشان میگوید، ایمان جزء علم است.
🔵 انسان كارى مهمتر از خودسازى ندارد
✅ «انسان كارى مهمتر از خودسازى ندارد (نامههابرنامهها). خودسازی یعنی چه؟ اصل این که آمدیم به دنیا برای چیست؟ برخی میگویند فقط لذت ببریم. برخی میگویند آمدیم که زندگی کنیم، نمیدانیم چرا. در قرآن آمده است: «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا»؛ آيا پنداشتيد كه شما را بيهوده آفريدهايم؟ (مؤمنون، آیۀ ۱۱۵) آیا موجود حکیم کاری بیهوده انجام میدهد؟ اصلاً موجود خردمند کار بیدلیل انجام میدهد؟ نه. آیا موجود حکیم کاری میکند که آن کار استوار نباشد؟ قرار است شما را به کمال برسانیم.
🔵 عمل چیست؟
✅ «و ساختن هر چيز را مايه به حسب آن چيز لازم است. مثلاً ديوار را سنگ و گِل بايد و انسان را علم و عمل» (نامههابرنامهها). در بحثهای عمل مطلق عمل را توضیح دادیم. ما میفهمیم که چه کارهایی عمل است. اما آیا گوشۀ چشم هم عمل است؟ حرکت سر که تأیید باطل یا حق باشد، این هم عمل است؟ اینها عمل است. آیا حب و بغضهای درونی عمل است؟ مثلاً برخی از مؤمنین در جایی خوش میدرخشند؛ وقتی زمین میخورند، برخی دیگر از این افتادن و زمینخوردن خوشحال میشوند؛ آیا این عمل است؟ اینها عمل است.
✅ حضرت امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه درباره ناقه صالح میفرماید: فقط یک نفر این کار را کرد؛ ولی قرآن میفرماید: آنها همه این کار را کردند. چرا؟ چون راضی به عمل آن یک نفر بودند. «قَالَ ع الرَّاضِي بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالدَّاخِلِ فِيهِ مَعَهُمْ»؛ آن كس كه از كار مردمى خشنود باشد، چونان كسى است كه همراه آنان بوده است (نهجالبلاغه، حکمت ۱۵۴).
✅ حب و بغضها عمل است. در طول روز چقدر حب و بغض داریم و اِعمال میکنیم؟ خیلی حب و بغض داریم. خوشا به حال کسی که حب و بغضش تنظیم شده است. گاهی پدر خانواده به یکی از فرزندانش که مذهبی است، احترام ویژهای میگذارد. به زبان هم نمیآورد. این هم عمل است. آن خون دلی که مادر میخورد تا فرزندش منحرف نشود، این عمل است. شرک خفی عمل است؟ این هم یک نوع عمل است. حتی توحیدِ خفی هم عمل است. محدوده عمل آنقدر گسترده است که همه لحظات و ساعات ما را دربر میگیرد. ما هیچ لحظهای نیست که بیعمل باشیم. عمل یک منطق پشت صحنه دارد. آن علمی که داریم چه میکند؟ بعضیها در نگاه به هستی و خدا نگاهشان ضعیف است. ایمان چیست؟ مراحل متعدد ایمانی و اعتقادی و توحیدی که داریم، اعتقاد به فضای ماورای طبیعت و اعتقاد به خدا و اعتقاد به معاد و... سطوحی دارد. همۀ اینها سازندۀ ما است و ما بیخبریم.
🔵 پیمودن راه هزار ساله
✅ برخی از اعتقادات کاری میکند که انسان راه هزار ساله را یک شبه برود. حضرت امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه درباره سابقون بیانی دارد. حضرت دربارۀ سابقان و مقربان میفرماید: «عَلَيْكُمْ بِصِدْقِ الْإِخْلَاصِ وَ حُسْنِ الْيَقِينِ فَإِنَّهُمَا أَفْضَلُ عِبَادَةِ الْمُقَرَّبِينَ»؛ بر شما باد اخلاص راستين و يقين نيكو؛ زيرا كه اين دو برترين عبادت مقرّبان است (غرر الحكم، ۶۱۵۹). این بهخاطر یقین است؛ یقین همان معرفت شهودی است که آنها دارند و این باعث شده است که آنها جزء مقربان قرار بگیرند. ابتدا معرفت است. بهتدریج برخی القائات میآید. اگر این القائات بیاید، خودش خیلی کار میرسد و انسان را پیش میبرد. این توضیحی که استاد میدهد که انسان کاری جز خودسازی ندارد. وقتی این بیاید در تعامل زندگی ما چه میشود و با ما چه میکند؟ ما حتی نباید اجازه دهیم برخی القائات به درون ما بیاید و خود را بهراحتی در معرض شبهات قرار ندهیم.
🔵 لقاءاللّه
✅ «انسان تا به لقاءاللّه نرسيده است به كمال مطلوبش نائل نشده است» (نامههابرنامهها). در شرح رسالهالولایه توضیح دادیم که در قرآن آمده است که انسان را خلق نکردیم، جز اینکه عبادت کند. «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلّا لِيَعْبُدُونِ»؛ و جن و انس را نيافريدم، جز براى آنكه مرا بپرستند (ذاریات، آیۀ ۵۶). ما آمدیم بندگی کنیم. در صحنه اجتماع؛ در خانه؛ در خلوت و در هرجایی که هستیم، بندگی کنیم. قرار نیست انسان فقط در خلوت بنده باشد؛ در میان خانواده و اجتماع هم باید بنده باشد.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش چهارم 🔵 چشم جان ✅ ملاصدرا عمل صالح را هم معارف عقلیه دانسته است که مؤمن را
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش پنجم
✅ بندهخدایی میگفت: این دادی که سر همسرت زدی، اگر خدا را ناظر میدیدی، میتوانستی این کار را انجام دهی؟ آیا میشود کسی در جامعه دغلی کند و بعد بگوید من بندهام؟ نه. اگر خدا را شاهد و ناظر بداند، میتواند دست به این کار بزند؟ اصل این است که ما باید بنده شویم و بندگی هم لطفی دارد که ما احساس کنیم نزد خداییم و بندهایم و خدا را ملاقات میکنیم و بلکه میبینیم. حرف آخر این است.
✅ بعضیها میگویند اگر در این دنیا نرسیم، در آخرت میرسیم. سرور من، اگر آخرت هم میدهند به اندازه اینجایت میدهند. در اینجا است که باید زمینه را ایجاد کرد. خوشا به حال کسانی که دغدغه لقاءالله پیدا میکنند.
✅ ما مؤمنانی را میبینیم که در اینجا زندگی میکنند و بندگی میکنند، ولی هیچ دغدغۀ لقا و رسیدن به خدا و عشقبازی با خدا و با خدا نشستن و خدا را بندگی کردن ندارند. همین حالت و اینکه این دغدغه را ندارد، حتی در قیامت هم مانع آنها میشود. نمیتوانند به اصل خودشان برسند و جلوتر بروند. این زمینه را باید اینجا فراهم کرد. تا اینجا فراهم نشود، آن دنیا بعید است حاصل شود. مگر اینکه خداوند تفضل کند و در همین لابهلای عبادات دنیا چنین دغدغهای به دل بیندازد.
🔵 المعرفة بذر المشاهده
✅ آن بیان ملاصدرا که «المعرفة بذر المشاهده» خیلی کلام درستی است. اگر ما دغدغه پیدا کنیم، جنس ما تغییر میکند و میفهمیم چه خبر است. درست مانند کودکی که از شکلات شیرین بودن آن را میفهمد؛ ولی بعدها میفهمد که علم شیرین است. سبک این کودک تغییر میکند. در اینجا هم همینطور است. خدا شیرین است؛ شیرینتر از بهشت و حور و قصور. انسان تا به لقاءالله نرسد، به کمال مطلوبش نرسیده است. کمال مطلوب لقاء الله است.
✅ «و لقاءاللّه به معنى اتصاف انسان به اوصاف الهى و تخلق او به اخلاقى ربوبى است. بابا افضل را كلامى كامل در اين باب است كه «عالم درختيست كه بار و ثمره او مردم است و مردم درختى است كه بار و ثمره وى خرد است و خرد درختيست كه ثمره او لقاى خداى تعالى است» (نامههابرنامهها).
🔵 جنّت ذات و صفات
✅ یعنی در آخِر باید به خدا ختم شود. در قرآن آمده است که رحیق مختوم شراب بهشتی است و خیلی هم خوب است و مزاجش از تسنیم است. تسنیم نهری است که برای مقربین است. میگویند جنت ذات است که اندکی از آن در رحیق مختوم ریخته شده است. از آن تعبیر میکنند به جنت ذات.
✅ اگر یک صفت از صفات الهی در انسان محقق شود، آن وجد و شیرینی و آن پاکی و طهارتش، زمین تا آسمان با این بهشتهای عادی فرق میکند. جنت ذات و جنت صفات توضیح دارند. لقای اصلی ما باید به آنجا ختم شود و این اولاً دانستنی است و بعد خواستنی است و بعد باید همت کرد و به دنبالش رفت.
✅ از بندهخدایی پرسیدند به جنت ذات و فنای ذاتی میرسی؟ گفت: خودم را میبینم، نه. اما وقتی خدا را میبینم، بله. من از الان تا آخر عمر دنبالش میروم. حتی اگر بدانم که صد سال عمر میکنم و نود و نه سال و یازده ماه آن گذشته است و فقط یک ماه از آن باقی مانده است، من دست از کار نمیکشم و ادامه میدهم. رحمت و تفضل خدا را میبینم، بله. من طلب میکنم و طالب آن هستم. دست بر نمیدارم. چون میدانم آخر و اوج آنجا است. این را یاد گرفتم که وقتی چیزی مهمترین خواستۀ انسان است، جا دارد که انسان برایش وقت بگذارد. جا دارد که همۀ کارهایم را با آن ببندم. حتی اگر بدانم به من نمیدهند. یعنی من باید زور خودم را بزنم.
🔵 نباید کوتاه بیاییم
✅ بندهخدایی میگفت: اگر اینگونه بگویی و واقعاً در این مسیر حرکت کنی، یقین کن که خدا به تو (آنچه میخواهی) میدهد و اگر اینجا نداد، در برزخ میدهد. خیالت راحت باشد. فقط خوب انجام بده. همت ما باید به اندازه معرفت ما باشد. وقتی میدانیم اوج آنجاست، نباید کوتاه بیاییم. باید طلب ما هم همانجا باشد. نباید فقط به سلوک دل خوش کنیم. باید تجلی ذاتی را بخواهیم. اصل آنجا است. قرار نیست ادعا باشد. آنی که از دست ما برمیآید، از خدا و تفضل خدا است. هر چه هست باید با خدا حل کرد. خود ما هم میدانیم. ما باید دست به کار شویم. بفهمیم اوج کجا است.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش پنجم ✅ بندهخدایی میگفت: این دادی که سر همسرت زدی، اگر خدا را ناظر میدیدی، می
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش ششم
🔵 تجلی ذاتی
✅ به نظرم همین بحث لقاءالله کتاب حضرت امام و میرزاجوادآقا ملکی تبریزی و کتاب حضرت استاد و رسالهالولایه را ببینیم؛ اوج را بفهمیم؛ تجلی ذاتی را بفهمیم و برای رسیدن به آن تلاش کنیم. مقدماتش را فراهم کنیم و استعداد خود را در همان مسیر شکوفا کنیم. هر چه دادند، دادند و اگر ندادند هم ما کار خود را میکنیم؛ وظیفه ما این است. ما میدانیم از آن طرف بخلی نیست؛ ما باید دست به کار شویم و مابقی را به خدا بسپاریم. کمکم جلو میرویم و میفهمیم چه خبر است. میدانیم گناهکردن با آن سازگار نیست. میدانیم منطق غلط با آن سازگار نیست. میدانیم دغدغه میانی داشتن با آن سازگار نیست؛ ولی باید آن نهایت را در نظر گرفت تا خدا خودش کار را درست کند.
🔵 لنگانلنگان به سوی محبوب
✅ به خرچنگ ( یا لاکپشت) گفتند: به کجا میروی؟ گفت: به چین و ماچین. گفتند: با این راه و روش تو؟ وضعیت ما همین است. ما یک لاکپشتی هستیم که لنگانلنگان به سمت چین و ماچین میرویم. با این وضع! ولی به خدا نگاه میکنیم، احساس میکنیم که وسط کار خودش کار را درست میکند؛ از دست ما که برنمیآید.
✅ بندهخدایی داشت پیاده میرفت مشهد، در بین راه با حضرت عشقبازی میکرد؛ یک دفعه دید رسید. او را طیالارض داده بودند و خودش نفهمیده بود. انسان لنگانلنگان راه خودش را ادامه میدهد و خدا تفضل میکند و آن را درست میکند. ما به خودمان نگاه میکنیم، میبینیم که هیچ نداریم؛ ولی باید به تفضل الهی امید داشته باشیم.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 359 (1400.11.23شنبه) #مکتب_سلوکی_علامه_حسن_زاده_آملی #ماه_رجب
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم
🔵 جلسه ۳۵۹ (۱۴) (۲۳ بهمن ۱۴۰۰ ۱۰رجب / شنبه)
🔴 بخش اول
🔵 ماه رجب
✅ حضرت استاد حسنزاده رحمتاللهعلیه بر ماه رجب تأکید فراوانی داشتند؛ خود ایشان هم شهودات رجبیه داشتند. ایشان میفرمودند: معمولاً اهلالله از ماه رجب شروع میکنند. رجب و شعبان و رمضان باید با هم دیده شوند. اهلالله منتظر رمضان نمیمانند، بلکه از رجب شروع میکنند تا زمینه حاصل شود و در ماه مبارک رمضان به شکوفایی برسند.
✅ حضرت استاد به کار علمی خیلی دعوت میکردند، ولی وقتی ماه رجب میشد، میفرمود: ما این همه درس خواندیم، به هر حال باید دست بهکار شویم. الان که ماه رجب است، باید دست بهکار شد. باید بدانیم که وقتی به بعضی از ماهها میرسیم، کار معنوی را فراموش نکنیم و جدیتر انجام دهیم. حضرت رسول صلىاللهعليهوآله میفرمایند: «إنّ لِرَبِّكُم في أيّامِ دَهرِكُم نَفَحاتٍ، فَتَعَرَّضُوا لَهُ»؛ همانا از سوى پروردگار شما در طول عمرتان نسيمهايى مىوزد، پس خود را در معرض آنها قرار دهيد (میزانالحکمه، جلد۴، صفحه۳۹۲). وقتی نفحات میوزد، باید از آن استفاده کرد. یکی از این نفحات این سه ماهی است که باید به هم وصل شود.
✅ امام صادق صلواتاللهعلیه میفرمایند: «أُعْطِيَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ ثَلَاثَ أَشْهُرٍ لَمْ يُعْطَهَا أَحَدٌ مِنَ الْأُمَمِ رَجَبٍ وَ شَعْبَانَ وَ شَهْرِ رَمَضَانَ»؛ سه ماه به اين امت داده شده است كه به هيچيك از امتها داده نشده است: رجب و شعبان و رمضان. این سه ماه که مردم همه درگیر میشوند، فقط در شریعت ختمی آمده است. نوع ادعیه مخصوص ماههای رجب و شعبان و رمضان نشان میدهد که حالوهوای این سه ماه چگونه است. اینها حساب دارد که به امت ختمی داده شده است. ماه رجب را از دست ندهید. ماه مبارک رمضان را باید از اینجا درست کنیم. ماه رجب ماه ولایت است؛ ماه شعبان ماه رسالت است؛ ماه رمضان ماه خدا است. این طرح درستی است.
✅ از اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین باید شروع شود. آن توقیع شریف را ببینید؛ یک طرح خاصی است که از اعضاد و اشهاد که ارکان توحیدند یاد میکند. این مضامین خیلی سنگین است. اولیای الهی را قسم میدهد و تثبیت ایمان میخواهد. باید به این نکته توجه کرد. این ماه ولایت است و از این ماه باید وارد شد. این یک طرح است.
✅ بیان دیگری هست که از ماه رجب به عنوان ماه استغفار امت یاد میشود و ماه شعبان ماه رسولالله و ماه رمضان نتیجهگیری از این دو ماه.
🔵 رجب ماه استغفار، رمضان ماه رسالت، رمضان شهر الله
✅ «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص رَجَبٌ شَهْرُ الِاسْتِغْفَارِ لِأُمَّتِي أَكْثِرُوا فِيهِ مِنَ الِاسْتِغْفَارِ فَإِنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ وَ شَعْبَانُ شَهْرِي اسْتَكْثِرُوا فِي رَجَبٍ مِنْ قَوْلِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ سَلُوا اللَّهَ الْإِقَالَةَ وَ التَّوْبَةَ فِيمَا مَضَى وَ الْعِصْمَةَ فِيمَا بَقِيَ مِنْ آجَالِكُمْ وَ أَكْثِرُوا فِي شَعْبَانَ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَى نَبِيِّكُمْ- إِلَى أَنْ قَالَ وَ إِنَّمَا سُمِّيَ شَعْبَانُ شَهْرَ الشَّفَاعَةِ لِأَنَّ رَسُولَكُمْ يَشْفَعُ لِكُلِّ مَنْ يُصَلِّي عَلَيْهِ فِيهِ وَ سُمِّيَ شَهْرُ رَجَبٍ الْأَصَبَّ لِأَنَّ الرَّحْمَةَ تُصَبُّ عَلَى أُمَّتِي فِيهِ صَبّاً وَ يُقَالُ الْأَصَمُّ لِأَنَّهُ نُهِيَ فِيهِ عَنْ قِتَالِ الْمُشْرِكِينَ- وَ هُوَ مِنَ الشُّهُورِ الْحُرُمِ». در ماه رجب، انسان باید خودش را شستوشو دهد.
🔵 استغفار
✅ یکی از بزرگترین مشکلات ما در سلوک این چیزهایی است که ما را به زمین چسبانده است. آن گناهان؛ آن نیتها؛ آن عقاید غلط؛ اینها ما را اینسویی کرده و نگهداشته است و نمیتوانیم تکان بخوریم. و الا اگر انسان کمی آزاد شود، فطرت انسان را به سمت توحید می کشاند.
✅ «وَقُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ»؛ و بگو: پروردگارا، ببخشاى و رحمت كن [كه] تو بهترين بخشايندگانی (مؤمنون، آیۀ۱۱۸). «قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ»؛ گفتند: «پروردگارا، ما بر خويشتن ستم كرديم و اگر بر ما نبخشايى و به ما رحم نكنى، مسلماً از زيانكاران خواهيم بود (اعراف، آیۀ۲۳).
🔵 ماه فروریزش رحمت
✅ ماه رجب ماه اصب است؛ ماه فروریزش رحمت است. فروریزش رحمت چه زمانی است؟ وقتی که استغفار در آن باشد. ما باید استغفار کنیم تا زمینه مهیا شود. باید جان را شستوشو دهیم. گرفتاری ما اینجا است. گاهی نمیدانیم که برخی از کدورتها در دل ما هست، با ما چه میکند.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۵۹ (۱۴) (۲۳ بهمن ۱۴۰۰ ۱۰رجب / شنبه) 🔴 بخش اول 🔵 ماه
🔴بخش دوم
🔵 جفتکردن کفش
✅ مرحوم میرزاجوادآقا وقتی تمام دستورات استادش را اجرا کرد و به نتیجه نرسید، به استادش گفت: چرا هر چه تلاش میکنم پیشرفت ندارم؟ استادش گفت: تا شما نسبت به پسرعموهایت ناراحتی و کدورتی داری، به جایی نمیرسی. او رفت و کفش پسرعموهایش را جفت کرد؛ کارش درست شد و راه باز شد. گاهی مشکلات ما اینگونه است.
✅ بعضیها میگویند: خدایا، هر چه ما میدانیم و نمیدانیم، تو ببخش. گاهی به خدا میگوییم این خطا را کردم، ببخش. ولی گاهی میگوییم: هر چه هست، ببخش. به بندهخدایی گفتند به خاطر حرفی که فلان جا زدی، بیست سال تو را عقب انداختیم!
🔵 جرمگیریِ کامل دل
✅ شاگردان قاضی به ایشان میگفتند: ما این دستورات را که اجرا میکنیم راهی باز نمیشود. ایشان میفرمود: این وضعیت شما مثل جریان حوض است که اگر جرمی در اطرافش باشد، آب آن سریع غیرقابل استفاده میشود و تا آخر هفته نمیماند و یکی دو روزه آب را بد مزه و خراب میکند. چرا؟ چون آن جرم بهسرعت تکثیر میشود. چاره چیست؟ باید همۀ جرمها برداشته شود تا آب برای یک هفته تمیز و سالم بماند. ما این نماز را خواندیم، چرا بالا نمیرود؟ دعا خواندیم، چرا بالا نمیرود؟ زیارت رفتیم، چرا بالا نمیرود؟ چرا اینگونه است؟ این خللهای اطراف دل نمیگذارد. آن جرمهای اطراف دل است که نمیگذارد. شما اینها را برطرف کنید، درست میشود.
🔵 راهکارهایی برای جِرمگیری دل
✅ یک راهش این است که انسان آهستهآهسته این جِرمها را بردارد؛ اما بهترین راه این است که انسان یک وقت دلش بشکند و استفغار کند و جدی از خدا بخواهد. در این صورت راه برایش باز میشود. ماه رجب اینگونه است. بعضیها میگویند: خدایا، ما هر چه تلاش کردیم نشد؛ ولی تو که میتوانی. از دست من بر نمیآید. تا این به زبان میآید و جانانه خضوع میکند و خود را میشکند، از آن طرف که سیلوار میدهند. چرا ما بهره نمیبریم؟ درست مثل اینکه کاسۀ جان برعکس زیر باران باشد، هیچ بهرهای از باران نمیبرد. راهش چیست؟ استغفار. با استغفار جِرمهای دل برداشته میشود.
✅ در دستورات شریعت به استغفار خیلی اشاره شده است. شما نگاه کنید به این هفتاد استفغاری که در نماز شب و سیصد مرتبه العفوی که گفته شده است. به ما گفتهاند بعد از نماز سه تا صد مرتبه «العفو» بگوییم. «عفاً عفاً» بگوییم. یعنی ما باید بفهمیم مشکل داریم: نیت ما؛ گوش ما؛ چشم ما؛ منطق ما؛ عقاید ما. همۀ اینها مشکل دارد. نظام عالم به این زیبایی است؛ ولی ما با بعضی از کارها، مانع رشد و کمال خود میشویم.
🔵 پاک شو اول
✅ در دعای ماه رجب میگوییم: خدایا، تو به کسانی که تو را نمی شناسند، اعطا میکنی. بنا بر رحمت است؛ ولی ما خودمان راه را میبندیم. «پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز» (حافظ، غزل شمارۀ ۲۶۴). تا اول، آدم پاک نشود، نمیشود و راهش استغفار است.
🔵 عبودیت خاص
✅ در استغفار عبودیتی خاص وجود دارد. اگر کسی بخواهد خوب با خدا بنشیند، در استغفار یک لطف عبودیت ویژهای نهفته است. ما هر جایی میتوانیم عبودیت داشته باشیم. شکر و صبر و استغفار هم عبودیت است. عبودیتِ استغفاری خیلی راه خوشی است و محوِ خود در آن زیاد هست و خوب با خدا ارتباط برقرارکردن است.
✅ اگر کسی بتواند یک برنامهای در ماه رجب بگذارد، مثلاً بینالطلوعین یا بین نمازها یا یک وقتی که از وضعیت خودش گلهمند باشد، خیلی خوب است. خدایا، ما بدیهایمان زیاد است، تو ببخش. این را حقیقتاً بخواهیم. استغفار خیلی لطف دارد.
🔵 عابد و ترسا
✅ جریان عابد و ترسا را در منطقالطیر عطار دیدهاید؟ شیخ صنعا برای خودش کسی بود و مریدهایی داشت. او زندگی معنویای داشت تا اینکه عاشق یک زن ترسا میشود؛ تا جایی که حاضر به خدمتگزاری آن زن شده بود. اما شاگردان به جبران زحماتی که استاد برایشان کشیده بود، دعا میکنند و بهتدریج استاد از آن گبری درمیآید و آن زنّاری را که بسته بود درمیآورد. وقتی شاگردان با استاد برمیگردند، استاد میان راه میگوید باید برگردم؛ چون آن دختر مسلمان شده است و باید دست او را بگیرم. در اینجا حال آن زن بهخوبی حالت برگشتن و استغفار را نشان میدهد.
🔵 حالوحس استغفار
✅ به نظرم مهمترین چیزی که باید توجه داست این است که من در برابر این همه عظمت و رحمت خدا، با این همه نعمت، اینگونه خلاف میکنم؛ اگر کسی این را خوب بفهمد، تبدیل میشود به حالوحس استغفار. این تا بیاید و اگر رگه توحیدی قوی باشد، این حالوحس ایجاد میشود: «يَا حَسْرَتَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ الله»؛ دريغا بر آنچه در حضور خدا كوتاهى ورزيدم (زمر، آیۀ ۵۶). استغار ماه رجب میتواند خیلی کار برسد. به توقیع شریف و اذکار این ماه توجه داشته باشید، در عین حال مترنم به «أین الرجبیون» هم باشیم. احساس کنیم که از «الرجبیون» خیلی دوریم. انشاءالله آنها دست ما را بگیرند.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🔴بخش دوم 🔵 جفتکردن کفش ✅ مرحوم میرزاجوادآقا وقتی تمام دستورات استادش را اجرا کرد و به نتیجه ن
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش سوم
🔵 صد بار اگر توبه شکستی باز آ
✅ استغفار یعنی آمادهشدن. استغفار یعنی تازه از مادر متولدشدن. این خیلی معنا دارد. حتی به برخی میگویند به گونهای شدهای که دیگر روی بدی و گناه و ناپاکی و شر را نخواهید دید. استغفار در ماه مبارک رمضان باید نتیجه دهد. به بعضی میگویند تو بهشتی شدهای! حتی به گونهای میشود که آثار وضعی گناهان سابقش نیز برطرف میشود. جز آن گناهانی که حقوق الناس در آن باشد. اگر صد بار هم توبه شکستیم، باید دوباره به سمت خدا برویم.
🔵 نماز؛ شستوشوی گذشته
✅ نماز شستوشوی گذشته است. حضرت سلمان درخت خشکی را محکم تکان داد. همۀ برگهای درخت ریخت. به کسی که همراهش بود گفت: از من نمیپرسی چرا این کار را کردم؟ آن شخص گفت: چرا این کار را کردی؟ حضرت سلمان فرمود: در پاییز به همراه رسولالله بودیم. حضرت اینگونه درخت را تکان داد و همۀ برگهایش ریخت. بعد حضرت فرمود: سلمان، انسانی که نماز میخواند، همینطور که این درخت برگهایش ریخت، تمام گناهانش میریزد. البته به شدت و قوت نماز برمیگردد. اما نکتهای در آن هست.
✅ اگر واقعاً انسان یک لحظه خوش در نماز بنشیند، تمام گناهانش میریزد. ما قدر این اعمال را نمیدانیم. همین حرف دربارۀ روزه و ماه رجب آمده است؛ همۀ اینها همینطورند. مخصوصاً این سه ماه. سه ماه خیلی معنادار است. سه ماه یعنی دوچله به اضافۀ دهۀ آخر ماه مبارک رمضان. اصل رجب و شعبان و رمضان اینگونه است. ده روز آخر، وقت نتیجه گرفتن است. انسان باید سعی کند که برنامههای معنویاش را در ایامی که شریعت معرفی کرده است، تنظیم کند.
✅ برخی از بزرگان گفتهاند ما شهودات خاصه رجبیه را دیدهایم. در این ماه در را بیشتر باز میکنند. استغفار را انسان وقتی چند بار بگوید و تکرار کند، بعد جدی میشود. اول جدی نیست. میگوییم ولی جدی نیست. از ابتدا شاید اینقدر جدی نباشد، ولی در نهایت میتواند منتهی به شهودات خاصه رجبیه شود.
🔵 ادامه مکتب سلوکی علامه حسنزاده
✅ مطلب بعدی که ایشان فرمودند مسئله مراقبت است.
🔵 مراقبت
✅ نمیخواستم مراقبت را بگویم و آن را به انسانهای منتهی واگذار کنم. اما مراقبه برای مبتدیها هم داریم، لذا ما همین جا در همین حدی که ایشان گفته است، مراقبه را مطرح میکنم. مراقبه از مرکزیترین دستورات سلوکی است.
🔵 با مراقبه تخم سعادت بکار
✅ حضرت استاد از استادشان علامه طباطبایی که دستور گرفتند، علامه به عنوان مرکزیترین و اصلیترین مسئلۀسلوک به مراقبه اشاره میکردند. «با مراقبه تخم سعادت بکار» مهمترین دستور است. بلکه تمام دستورها معطوف به مراقبه است. مراقبه یعنی حضور معالله. هر جا میرود حضور معالله را فراموش نکند. مادری که فرزند جوانش را از دست داده، بعد از چند ماه هم وقتی میخندد در پس خندهاش حُزنی نهفته است. چرا؟ چون یاد فرزندش از او گرفته نشده است. واضح است چگونه است. یعنی همیشه به یاد او است.
🔵 وصلِ به اَصلیم
✅ در فرهنگ دینی ما این همیشه به یادبودن، مراقبه نامیده میشود. مراقبه یعنی وصل به اَصلیم؛ در محضر اوییم؛ تعامل با او میکنیم؛ و هر جا هستیم او را میبینیم. خاصیت مراقبه این است. این کار را که انسان انجام میدهد، بهترین رمز ورود به حقایق نهایی توحیدی است. اصل مراقبه را باید خیلی جدی گرفت.
🔵 اس و اساس دستورات
✅ مراقبه اس و اساس دستورات حضرت استاد است؛ اس و اساسی که تمام بعدیها قرار است کمک به این مراقبه کنند. یعنی ما هر کاری که میکنیم قرار است این مسئله را درست کند، بهگونهای که انسان احساس میکند که همیشه وصل به اصل است؛ اصلاً اینجایی نیست. خوشا به حال کسانی که منطق اصلی با آن توضیحات را میدانند.
🔵 مقام کأنّ
✅ مراقبه به معنای حضور معالله است. حضرت رسولالله میفرمود: به گونهای عبادت کن که اگر خدا را نمیبینی، گویا خدا تو را میبیند که فرق میان مقام إنّ و کأنّ است. با این حسوحال زندگی کن. کأنّ یعنی گویا خدا را میبیند؛ خدا را نمیبیند، ولی این حالوحس را دارد که خدا او را میبیند. درست مثل کسی که از کوچهای رد میشود و احساس میکند کسی او را از پشت پنجره تماشا میکند، ولی سر را بالا نمیآورد که او را ببیند. یعنی نمیبیند، ولی به سانِ دیدن است. در تعامل ما حالوحس میآید. خود اینکه همیشه خدا را ناظر بدانیم، حجب و حیا و شکستگی دل و شور میآورد که همه اینها از همین حالوحس درمیآید. دستور اصلی علامه طباطبایی رحمتاللهعلیه مراقبه بود.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم 🔵 صد بار اگر توبه شکستی باز آ ✅ استغفار یعنی آمادهشدن. استغفار یعنی تا
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش چهارم
🔵 احساس کن همیشه در پیشگاه خدا هستی
✅ علامه طباطبایی نامهای به یک جوان دارد که در کتاب بررسیهای اسلامی آمده است. این جوان میگوید من احوالی پیدا کردم و از شما درخواستِ دستور دارم. هر جا رفتم آنی که میخواستم نشد. علامه طباطبایی به او میگوید: چهل شبانه روز مواظبت کن که همه کارهایت برای رضایت و خشنودی خدا باشد. در دستور بعدی به او میگوید: احساس کن همیشه در پیشگاه خدا هستی. در پیشگاه خدا بودن را احساس کن.
✅ «در توحيد بايد مراقبت را تقويت كرد. مراقبت تخم سعادت است كه در مزرع دل كاشته مىشود و سایر آداب و اعمال، پروراندن آن است» (نامهها برنامهها، صفحه۲۳۹).
🔵 دو سبک مراقبه
✅ در ابتدا، مراقبه حالوحس ندارد. آهستهآهسته باید آن را سر سفره آورد.
✅ ۱. یک سبک این است که انسان چند روزی به مراقبه بپردازد. مثل اینکه نفس خودش نگهبان خودش میشود و دیگر نمیگذارد از آن محیط خارج شود. نفس مراقب و مواظب و نگهبان خودش میشود. کارهای عادی را خیلی روان انجام میدهد. خودش میشود مواظب خود، که این کار معمولاً برای بعضیها سخت است. تا در میرود، گوش نفس را میگیرد و میگوید مراقبهات را داشته باش! متأسفانه چون ما عادات روزمره داریم، خیلی سخت است که از این عادات همیشگی خود دست برداریم.
✅ ۲. یک سبک دیگر این است که تکهتکههایی از روز را به مراقبه اختصاص دهیم و بهتدریج مستوعب شود. مثل اینکه بعضی از زمانها را مراقبت کنیم؛ مانند بینالطلوعین و بعد از نماز ظهر و قبل از خواب. بهتدریج این حال را به تمام روز سرایت دهیم. مثلاً وقت ناهار هم این حال را میتوانیم داشته باشیم.
🔵 تخم سعادت
✅ «در توحيد بايد مراقبت را تقويت كرد. مراقبت تخم سعادت است كه در مزرع دل كاشته مىشود و سایر آداب و اعمال، پروراندن آن است. مراقبت كشيك نفس كشيدن و همواره در حضور بودن است» (نامهها برنامهها، صفحه۲۳۹). کشیک نفس کشیدن یعنی همان مواظبتی که نفس نسبت به خود دارد که بر سر مراقبه باشد. مراقبه اصل است و مثلاً در نماز همین را تقویت میکند. در ذکر هم همین مراقبه را تقویت میکند. یعنی مراقبه میشود پروراندن. همۀ اعمال خوب زمینۀ مراقبه است.
🔵 سه مرحلۀ مراقبه
✅ علامه طباطبایی مراقبه را سه مرحله میداند:
۱. اینکه انسان مراقبت کند که مرتکب خلاف نشود.
۲. مراقبت به صورت کأنّ.
۳. مراقبت با خود الله.
✅ شما نزد عالم ربانی مینشینید چه حسوحالی دارید؟ با خود میگویید عالم ربانی است و جانب او را رعایت میکنید. احساس کنید عالم همه محضر خدا است؛ در این وضعیت چه کار باید کرد؟ باید ارتباط و تعامل باشد. مثلاً هر کاری میکنیم بگوییم خدا مرا میبیند. تا خیری میکنیم بگوییم خدا این را میبیند. این تعامل با خدا است. ما هر کاری میکنیم، در محضر خداییم. الان بیشتر صحبت درباره مراقبه مرحله اول و دوم است که برای مبتدیها است. مرحله سوم برای منتهیها است.
🔵 حدیث نفس
✅ «حديث نفس مزاحم با مراقبت است» (نامهها برنامهها، صفحه۲۳۹). حدیث نفس همین سخنگفتنهای درونی است. در اینجا باید گوش نفس را کشید و آن را به مسیر درست برگرداند. اینکه ذهن ما در نماز به هزار شاخه میرود، این میشود حدیث نفس. حدیث نفس مزاحم ما در همه عبادات است؛ مخصوصاً در نماز. انسان باید مراقبت کند تا این حدیث نفس را کنترل کند.
🔵 حرم خدا
✅ «اين سخن دلنشين امام صادق عليهالسّلام را بايد بر دل نشاند: القلب حرم اللّه فلا تسكن فى حرم اللّه غيراللّه» (نامهها برنامهها، صفحه۲۴۰). این دل که حرم خدا است، غیرخدا را جا مده. اگر کسی در فراخنای دل توجه داشته باشد که پیش از همه و بیش از همه، خداوند متعال است، خیلی کمکش میکند و راه باز میشود.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸