eitaa logo
نسیم عرفان
2.8هزار دنبال‌کننده
20 عکس
2 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش پنجم ✅ بنده‌خدایی می‌گفت: این دادی که سر همسرت زدی، اگر خدا را ناظر می‌دیدی، می
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش ششم 🔵 تجلی ذاتی ✅ به نظرم همین بحث لقاءالله کتاب حضرت امام و میرزاجوادآقا ملکی تبریزی و کتاب حضرت استاد و رساله‌الولایه را ببینیم؛ اوج را بفهمیم؛ تجلی ذاتی را بفهمیم و برای رسیدن به آن تلاش کنیم. مقدماتش را فراهم کنیم و استعداد خود را در همان مسیر شکوفا کنیم. هر چه دادند، دادند و اگر ندادند هم ما کار خود را می‌کنیم؛ وظیفه ما این است. ما می‌دانیم از آن طرف بخلی نیست؛ ما باید دست به کار شویم و مابقی را به خدا بسپاریم. کم‌کم جلو می‌رویم و می‌فهمیم چه خبر است. می‌دانیم گناه‌کردن با آن سازگار نیست. می‌دانیم منطق غلط با آن سازگار نیست. می‌دانیم دغدغه میانی داشتن با آن سازگار نیست؛ ولی باید آن نهایت را در نظر گرفت تا خدا خودش کار را درست کند. 🔵 لنگان‌لنگان به سوی محبوب ✅ به خرچنگ ( یا لاک‌پشت) گفتند: به کجا می‌روی؟ گفت: به چین و ماچین. گفتند: با این راه و روش تو؟ وضعیت ما همین است. ما یک لاک‌پشتی هستیم که لنگان‌لنگان به سمت چین و ماچین می‌رویم. با این وضع! ولی به خدا نگاه می‌کنیم، احساس می‌کنیم که وسط کار خودش کار را درست می‌کند؛ از دست ما که برنمی‌آید. ✅ بنده‌خدایی داشت پیاده می‌رفت مشهد، در بین راه با حضرت عشق‌بازی می‌کرد؛ یک دفعه دید رسید. او را طی‌الارض داده بودند و خودش نفهمیده بود. انسان لنگان‌لنگان راه خودش را ادامه می‌دهد و خدا تفضل می‌کند و آن را درست می‌کند. ما به خودمان نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که هیچ نداریم؛ ولی باید به تفضل الهی امید داشته باشیم. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 359 (1400.11.23شنبه) #مکتب_سلوکی_علامه_حسن_زاده_آملی #ماه_رجب
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۵۹ (۱۴) (۲۳ بهمن ۱۴۰۰ ۱۰رجب / شنبه) 🔴 بخش اول 🔵 ماه رجب ✅ حضرت استاد حسن‌زاده رحمت‌الله‌علیه بر ماه رجب تأکید فراوانی داشتند؛ خود ایشان هم شهودات رجبیه داشتند. ایشان می‌فرمودند: معمولاً اهل‌الله از ماه رجب شروع می‌کنند. رجب و شعبان و رمضان باید با هم دیده شوند. اهل‌الله منتظر رمضان نمی‌مانند، بلکه از رجب شروع می‌کنند تا زمینه حاصل شود و در ماه مبارک رمضان به شکوفایی برسند. ✅ حضرت استاد به کار علمی خیلی دعوت می‌کردند، ولی وقتی ماه رجب می‌شد، می‌فرمود: ما این همه درس خواندیم، به هر حال باید دست به‌کار شویم. الان که ماه رجب است، باید دست به‌کار شد. باید بدانیم که وقتی به بعضی از ماه‌ها می‌رسیم، کار معنوی را فراموش نکنیم و جدی‌تر انجام دهیم. حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله می‌فرمایند: «إنّ لِرَبِّكُم في أيّامِ دَهرِكُم نَفَحاتٍ، فَتَعَرَّضُوا لَهُ»؛ همانا از سوى پروردگار شما در طول عمرتان نسيم‌هايى مى‌وزد، پس خود را در معرض آنها قرار دهيد (میزان‌الحکمه، جلد۴، صفحه۳۹۲). وقتی نفحات می‌وزد، باید از آن استفاده کرد. یکی از این نفحات این سه ماهی است که باید به هم وصل شود. ✅ امام صادق صلوات‌الله‌علیه می‌فرمایند: «أُعْطِيَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ ثَلَاثَ أَشْهُرٍ لَمْ يُعْطَهَا أَحَدٌ مِنَ‏ الْأُمَمِ‏ رَجَبٍ وَ شَعْبَانَ وَ شَهْرِ رَمَضَانَ»؛ سه ماه به اين امت داده شده است كه به هيچ‌يك از امت‌ها داده نشده است: رجب و شعبان و رمضان. این سه ماه که مردم همه درگیر می‌شوند، فقط در شریعت ختمی آمده است. نوع ادعیه مخصوص ماه‌های رجب و شعبان و رمضان نشان می‌دهد که حال‌وهوای این سه ماه چگونه است. اینها حساب دارد که به امت ختمی داده شده است. ماه رجب را از دست ندهید. ماه مبارک رمضان را باید از اینجا درست کنیم. ماه رجب ماه ولایت است؛ ماه شعبان ماه رسالت است؛ ماه رمضان ماه خدا است. این طرح درستی است. ✅ از اهل بیت صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین باید شروع شود. آن توقیع شریف را ببینید؛ یک طرح خاصی است که از اعضاد و اشهاد که ارکان توحیدند یاد می‌کند. این مضامین خیلی سنگین است. اولیای الهی را قسم می‌دهد و تثبیت ایمان می‌خواهد. باید به این نکته توجه کرد. این ماه ولایت است و از این ماه باید وارد شد. این یک طرح است. ✅ بیان دیگری هست که از ماه رجب به عنوان ماه استغفار امت یاد می‌شود و ماه شعبان ماه رسول‌الله و ماه رمضان نتیجه‌گیری از این دو ماه. 🔵 رجب ماه استغفار، رمضان ماه رسالت، رمضان شهر الله ✅ «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ رَجَبٌ شَهْرُ الِاسْتِغْفَارِ لِأُمَّتِي‏ أَكْثِرُوا فِيهِ مِنَ الِاسْتِغْفَارِ فَإِنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ وَ شَعْبَانُ شَهْرِي اسْتَكْثِرُوا فِي رَجَبٍ مِنْ قَوْلِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ سَلُوا اللَّهَ الْإِقَالَةَ وَ التَّوْبَةَ فِيمَا مَضَى وَ الْعِصْمَةَ فِيمَا بَقِيَ مِنْ آجَالِكُمْ وَ أَكْثِرُوا فِي شَعْبَانَ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَى نَبِيِّكُمْ- إِلَى أَنْ قَالَ وَ إِنَّمَا سُمِّيَ شَعْبَانُ شَهْرَ الشَّفَاعَةِ لِأَنَّ رَسُولَكُمْ يَشْفَعُ لِكُلِّ مَنْ يُصَلِّي عَلَيْهِ فِيهِ وَ سُمِّيَ شَهْرُ رَجَبٍ الْأَصَبَّ لِأَنَّ الرَّحْمَةَ تُصَبُّ عَلَى أُمَّتِي فِيهِ صَبّاً وَ يُقَالُ الْأَصَمُّ لِأَنَّهُ نُهِيَ فِيهِ عَنْ قِتَالِ الْمُشْرِكِينَ- وَ هُوَ مِنَ الشُّهُورِ الْحُرُمِ». در ماه رجب، انسان باید خودش را شست‌وشو دهد. 🔵 استغفار ✅ یکی از بزرگ‌ترین مشکلات ما در سلوک این چیزهایی است که ما را به زمین چسبانده است. آن گناهان؛ آن نیت‌ها؛ آن عقاید غلط؛ اینها ما را این‌سویی کرده و نگه‌داشته است و نمی‌توانیم تکان بخوریم. و الا اگر انسان کمی آزاد شود، فطرت انسان را به سمت توحید می کشاند. ✅ «وَقُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ»؛ و بگو: پروردگارا، ببخشاى و رحمت كن [كه‌] تو بهترين بخشايندگانی (مؤمنون، آیۀ۱۱۸). «قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ»؛ گفتند: «پروردگارا، ما بر خويشتن ستم كرديم و اگر بر ما نبخشايى و به ما رحم نكنى، مسلماً از زيانكاران خواهيم بود (اعراف، آیۀ۲۳). 🔵 ماه فروریزش رحمت ✅ ماه رجب ماه اصب است؛ ماه فروریزش رحمت است. فروریزش رحمت چه زمانی است؟ وقتی که استغفار در آن باشد. ما باید استغفار کنیم تا زمینه مهیا شود. باید جان را شست‌وشو دهیم. گرفتاری ما اینجا است. گاهی نمی‌دانیم که برخی از کدورت‌ها در دل ما هست، با ما چه می‌کند. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۵۹ (۱۴) (۲۳ بهمن ۱۴۰۰ ۱۰رجب / شنبه) 🔴 بخش اول 🔵 ماه
🔴بخش دوم 🔵 جفت‌کردن کفش ✅ مرحوم میرزاجوادآقا وقتی تمام دستورات استادش را اجرا کرد و به نتیجه نرسید، به استادش گفت: چرا هر چه تلاش می‌کنم پیشرفت ندارم؟ استادش گفت: تا شما نسبت به پسرعموهایت ناراحتی و کدورتی داری، به جایی نمی‌رسی. او رفت و کفش پسرعموهایش را جفت کرد؛ کارش درست شد و راه باز شد. گاهی مشکلات ما این‌گونه است. ✅ بعضی‌ها می‌گویند: خدایا، هر چه ما می‌دانیم و نمی‌دانیم، تو ببخش. گاهی به خدا می‌گوییم این خطا را کردم، ببخش. ولی گاهی می‌گوییم: هر چه هست، ببخش. به بنده‌خدایی گفتند به خاطر حرفی که فلان جا زدی، بیست سال تو را عقب انداختیم! 🔵 جرم‌گیریِ کامل دل ✅ شاگردان قاضی به ایشان می‌گفتند: ما این دستورات را که اجرا می‌کنیم راهی باز نمی‌شود. ایشان می‌فرمود: این وضعیت شما مثل جریان حوض است که اگر جرمی در اطرافش باشد، آب آن سریع غیرقابل استفاده می‌شود و تا آخر هفته نمی‌ماند و یکی دو روزه آب را بد مزه و خراب می‌کند. چرا؟ چون آن جرم به‌سرعت تکثیر می‌شود. چاره چیست؟ باید همۀ جرم‌ها برداشته شود تا آب برای یک هفته تمیز و سالم بماند. ما این نماز را خواندیم، چرا بالا نمی‌رود؟ دعا خواندیم، چرا بالا نمی‌رود؟ زیارت رفتیم، چرا بالا نمی‌رود؟ چرا این‌گونه است؟ این خلل‌های اطراف دل نمی‌گذارد. آن جرم‌های اطراف دل است که نمی‌گذارد. شما اینها را برطرف کنید، درست می‌شود. 🔵 راهکارهایی برای جِرم‌گیری دل ✅ یک راهش این است که انسان آهسته‌آهسته این جِرم‌ها را بردارد؛ اما بهترین راه این است که انسان یک وقت دلش بشکند و استفغار کند و جدی از خدا بخواهد. در این صورت راه برایش باز می‌شود. ماه رجب این‌گونه است. بعضی‌ها می‌گویند: خدایا، ما هر چه تلاش کردیم نشد؛ ولی تو که می‌توانی. از دست من بر نمی‌آید. تا این به زبان می‌آید و جانانه خضوع می‌کند و خود را می‌شکند، از آن طرف که سیل‌وار می‌دهند. چرا ما بهره نمی‌بریم؟ درست مثل اینکه کاسۀ جان برعکس زیر باران باشد، هیچ بهره‌ای از باران نمی‌برد. راهش چیست؟ استغفار. با استغفار جِرم‌های دل برداشته می‌شود. ✅ در دستورات شریعت به استغفار خیلی اشاره شده است. شما نگاه کنید به این هفتاد استفغاری که در نماز شب و سیصد مرتبه العفوی که گفته شده است. به ما گفته‌اند بعد از نماز سه تا صد مرتبه «العفو» بگوییم. «عفاً عفاً» بگوییم. یعنی ما باید بفهمیم مشکل داریم: نیت ما؛ گوش ما؛ چشم ما؛ منطق ما؛ عقاید ما. همۀ اینها مشکل دارد. نظام عالم به این زیبایی است؛ ولی ما با بعضی از کارها، مانع رشد و کمال خود می‌شویم. 🔵 پاک شو اول ✅ در دعای ماه رجب می‌گوییم: خدایا، تو به کسانی که تو را نمی شناسند، اعطا می‌کنی. بنا بر رحمت است؛ ولی ما خودمان راه را می‌بندیم. «پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز» (حافظ، غزل شمارۀ ۲۶۴). تا اول، آدم پاک نشود، نمی‌شود و راهش استغفار است. 🔵 عبودیت خاص ✅ در استغفار عبودیتی خاص وجود دارد. اگر کسی بخواهد خوب با خدا بنشیند، در استغفار یک لطف عبودیت ویژه‌ای نهفته است. ما هر جایی می‌توانیم عبودیت داشته باشیم. شکر و صبر و استغفار هم عبودیت است. عبودیتِ استغفاری خیلی راه خوشی است و محوِ خود در آن زیاد هست و خوب با خدا ارتباط برقرارکردن است. ✅ اگر کسی بتواند یک برنامه‌ای در ماه رجب بگذارد، مثلاً بین‌الطلوعین یا بین نمازها یا یک وقتی که از وضعیت خودش گله‌مند باشد، خیلی خوب است. خدایا، ما بدی‌هایمان زیاد است، تو ببخش. این را حقیقتاً بخواهیم. استغفار خیلی لطف دارد. 🔵 عابد و ترسا ✅ جریان عابد و ترسا را در منطق‌الطیر عطار دیده‌اید؟ شیخ صنعا برای خودش کسی بود و مریدهایی داشت. او زندگی معنوی‌ای داشت تا اینکه عاشق یک زن ترسا می‌شود؛ تا جایی که حاضر به خدمتگزاری آن زن شده بود. اما شاگردان به جبران زحماتی که استاد برایشان کشیده بود، دعا می‌کنند و به‌تدریج استاد از آن گبری درمی‌آید و آن زنّاری را که بسته بود درمی‌آورد. وقتی شاگردان با استاد برمی‌گردند، استاد میان راه می‌گوید باید برگردم؛ چون آن دختر مسلمان شده است و باید دست او را بگیرم. در اینجا حال آن زن به‌خوبی حالت برگشتن و استغفار را نشان می‌دهد. 🔵 حال‌وحس استغفار ✅ به نظرم مهم‌ترین چیزی که باید توجه داست این است که من در برابر این همه عظمت و رحمت خدا، با این همه نعمت، این‌گونه خلاف می‌کنم؛ اگر کسی این را خوب بفهمد، تبدیل می‌شود به حال‌وحس استغفار. این تا بیاید و اگر رگه توحیدی قوی باشد، این حال‌وحس ایجاد می‌شود: «يَا حَسْرَتَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ الله»؛ دريغا بر آنچه در حضور خدا كوتاهى ورزيدم (زمر، آیۀ ۵۶). استغار ماه رجب می‌تواند خیلی کار برسد. به توقیع شریف و اذکار این ماه توجه داشته باشید، در عین حال مترنم به «أین الرجبیون» هم باشیم. احساس کنیم که از «الرجبیون» خیلی دوریم. ان‌شاءالله آنها دست ما را بگیرند. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🔴بخش دوم 🔵 جفت‌کردن کفش ✅ مرحوم میرزاجوادآقا وقتی تمام دستورات استادش را اجرا کرد و به نتیجه ن
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم 🔵 صد بار اگر توبه شکستی باز آ ✅ استغفار یعنی آماده‌شدن. استغفار یعنی تازه از مادر متولدشدن. این خیلی معنا دارد. حتی به برخی می‌گویند به گونه‌ای شده‌ای که دیگر روی بدی و گناه و ناپاکی و شر را نخواهید دید. استغفار در ماه مبارک رمضان باید نتیجه دهد. به بعضی می‌گویند تو بهشتی شده‌ای! حتی به گونه‌ای می‌شود که آثار وضعی گناهان سابقش نیز برطرف می‌شود. جز آن گناهانی که حقوق الناس در آن باشد. اگر صد بار هم توبه شکستیم، باید دوباره به سمت خدا برویم. 🔵 نماز؛ شست‌وشوی گذشته ✅ نماز شست‌وشوی گذشته است. حضرت سلمان درخت خشکی را محکم تکان داد. همۀ برگ‌های درخت ریخت. به کسی که همراهش بود گفت: از من نمی‌پرسی چرا این کار را کردم؟ آن شخص گفت: چرا این کار را کردی؟ حضرت سلمان فرمود: در پاییز به همراه رسول‌الله بودیم. حضرت این‌گونه درخت را تکان داد و همۀ برگ‌هایش ریخت. بعد حضرت فرمود: سلمان، انسانی که نماز می‌خواند، همین‌طور که این درخت برگ‌هایش ریخت، تمام گناهانش می‌ریزد. البته به شدت و قوت نماز برمی‌گردد. اما نکته‌ای در آن هست. ✅ اگر واقعاً انسان یک لحظه خوش در نماز بنشیند، تمام گناهانش می‌ریزد. ما قدر این اعمال را نمی‌دانیم. همین حرف دربارۀ روزه و ماه رجب آمده است؛ همۀ اینها همین‌طورند. مخصوصاً این سه ماه. سه ماه خیلی معنادار است. سه ماه یعنی دوچله به اضافۀ دهۀ آخر ماه مبارک رمضان. اصل رجب و شعبان و رمضان این‌گونه است. ده روز آخر، وقت نتیجه گرفتن است. انسان باید سعی کند که برنامه‌های معنوی‌اش را در ایامی که شریعت معرفی کرده است، تنظیم کند. ✅ برخی از بزرگان گفته‌اند ما شهودات خاصه رجبیه را دیده‌ایم. در این ماه در را بیشتر باز می‌کنند. استغفار را انسان وقتی چند بار بگوید و تکرار کند، بعد جدی می‌شود. اول جدی نیست. می‌گوییم ولی جدی نیست. از ابتدا شاید اینقدر جدی نباشد، ولی در نهایت می‌تواند منتهی به شهودات خاصه رجبیه شود. 🔵 ادامه مکتب سلوکی علامه حسن‌زاده ✅ مطلب بعدی که ایشان فرمودند مسئله مراقبت است. 🔵 مراقبت ✅ نمی‌خواستم مراقبت را بگویم و آن را به انسان‌های منتهی واگذار کنم. اما مراقبه برای مبتدی‌ها هم داریم، لذا ما همین جا در همین حدی که ایشان گفته است، مراقبه را مطرح می‌کنم. مراقبه از مرکزی‌ترین دستورات سلوکی است. 🔵 با مراقبه تخم سعادت بکار ✅ حضرت استاد از استادشان علامه طباطبایی که دستور گرفتند، علامه به عنوان مرکزی‌ترین و اصلی‌ترین مسئلۀسلوک به مراقبه اشاره می‌کردند. «با مراقبه تخم سعادت بکار» مهم‌ترین دستور است. بلکه تمام دستورها معطوف به مراقبه است. مراقبه یعنی حضور مع‌الله. هر جا می‌رود حضور مع‌الله را فراموش نکند. مادری که فرزند جوانش را از دست داده، بعد از چند ماه هم وقتی می‌خندد در پس خنده‌اش حُزنی نهفته است. چرا؟ چون یاد فرزندش از او گرفته نشده است. واضح است چگونه است. یعنی همیشه به یاد او است. 🔵 وصلِ به اَصلیم ✅ در فرهنگ دینی ما این همیشه به یادبودن، مراقبه نامیده می‌شود. مراقبه یعنی وصل به اَصلیم؛ در محضر اوییم؛ تعامل با او می‌کنیم؛ و هر جا هستیم او را می‌بینیم. خاصیت مراقبه این است. این کار را که انسان انجام می‌دهد، بهترین رمز ورود به حقایق نهایی توحیدی است. اصل مراقبه را باید خیلی جدی گرفت. 🔵 اس و اساس دستورات ✅ مراقبه اس و اساس دستورات حضرت استاد است؛ اس و اساسی که تمام بعدی‌ها قرار است کمک به این مراقبه کنند. یعنی ما هر کاری که می‌کنیم قرار است این مسئله را درست کند، به‌گونه‌ای که انسان احساس می‌کند که همیشه وصل به اصل است؛ اصلاً اینجایی نیست. خوشا به حال کسانی که منطق اصلی با آن توضیحات را می‌دانند. 🔵 مقام کأنّ ✅ مراقبه به معنای حضور مع‌الله است. حضرت رسول‌الله می‌فرمود: به گونه‌ای عبادت کن که اگر خدا را نمی‌بینی، گویا خدا تو را می‌بیند که فرق میان مقام إنّ و کأنّ است. با این حس‌وحال زندگی کن. کأنّ یعنی گویا خدا را می‌بیند؛ خدا را نمی‌بیند، ولی این حال‌وحس را دارد که خدا او را می‌بیند. درست مثل کسی که از کوچه‌ای رد می‌شود و احساس می‌کند کسی او را از پشت پنجره تماشا می‌کند، ولی سر را بالا نمی‌آورد که او را ببیند. یعنی نمی‌بیند، ولی به سانِ دیدن است. در تعامل ما حال‌وحس می‌آید. خود اینکه همیشه خدا را ناظر بدانیم، حجب و حیا و شکستگی دل و شور می‌آورد که همه اینها از همین حال‌وحس درمی‌آید. دستور اصلی علامه طباطبایی رحمت‌الله‌علیه مراقبه بود. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم 🔵 صد بار اگر توبه شکستی باز آ ✅ استغفار یعنی آماده‌شدن. استغفار یعنی تا
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش چهارم 🔵 احساس کن همیشه در پیشگاه خدا هستی ✅ علامه طباطبایی نامه‌ای به یک جوان دارد که در کتاب بررسی‌های اسلامی آمده است. این جوان می‌گوید من احوالی پیدا کردم و از شما درخواستِ دستور دارم. هر جا رفتم آنی که می‌خواستم نشد. علامه طباطبایی به او می‌گوید: چهل شبانه روز مواظبت کن که همه کارهایت برای رضایت و خشنودی خدا باشد. در دستور بعدی به او می‌گوید: احساس کن همیشه در پیشگاه خدا هستی. در پیشگاه خدا بودن را احساس کن. ✅ «در توحيد بايد مراقبت را تقويت كرد. مراقبت تخم سعادت است كه در مزرع دل كاشته مى‏شود و سایر آداب و اعمال، پروراندن آن است» (نامه‌ها برنامه‌ها، صفحه۲۳۹). 🔵 دو سبک مراقبه ✅ در ابتدا، مراقبه حال‌وحس ندارد. آهسته‌آهسته باید آن را سر سفره آورد. ✅ ۱. یک سبک این است که انسان چند روزی به مراقبه بپردازد. مثل اینکه نفس خودش نگهبان خودش می‌شود و دیگر نمی‌گذارد از آن محیط خارج شود. نفس مراقب و مواظب و نگهبان خودش می‌شود. کارهای عادی را خیلی روان انجام می‌دهد. خودش می‌شود مواظب خود، که این کار معمولاً برای بعضی‌ها سخت است. تا در می‌رود، گوش نفس را می‌گیرد و می‌گوید مراقبه‌ات را داشته باش! متأسفانه چون ما عادات روزمره داریم، خیلی سخت است که از این عادات همیشگی خود دست برداریم. ✅ ۲. یک سبک دیگر این است که تکه‌تکه‌هایی از روز را به مراقبه اختصاص دهیم و به‌تدریج مستوعب شود. مثل اینکه بعضی از زمان‌ها را مراقبت کنیم؛ مانند بین‌الطلوعین و بعد از نماز ظهر و قبل از خواب. به‌تدریج این حال را به تمام روز سرایت دهیم. مثلاً وقت ناهار هم این حال را می‌توانیم داشته باشیم. 🔵 تخم سعادت ✅ «در توحيد بايد مراقبت را تقويت كرد. مراقبت تخم سعادت است كه در مزرع دل كاشته مى‏شود و سایر آداب و اعمال، پروراندن آن است. مراقبت كشيك نفس كشيدن و همواره در حضور بودن است» (نامه‌ها برنامه‌ها، صفحه۲۳۹). کشیک نفس کشیدن یعنی همان مواظبتی که نفس نسبت به خود دارد که بر سر مراقبه باشد. مراقبه اصل است و مثلاً در نماز همین را تقویت می‌کند. در ذکر هم همین مراقبه را تقویت می‌کند. یعنی مراقبه می‌شود پروراندن. همۀ اعمال خوب زمینۀ مراقبه است. 🔵 سه مرحلۀ مراقبه ✅ علامه طباطبایی مراقبه را سه مرحله می‌داند: ۱. اینکه انسان مراقبت کند که مرتکب خلاف نشود. ۲. مراقبت به صورت کأنّ. ۳. مراقبت با خود الله. ✅ شما نزد عالم ربانی می‌نشینید چه حس‌وحالی دارید؟ با خود می‌گویید عالم ربانی است و جانب او را رعایت می‌کنید. احساس کنید عالم همه محضر خدا است؛ در این وضعیت چه کار باید کرد؟ باید ارتباط و تعامل باشد. مثلاً هر کاری می‌کنیم بگوییم خدا مرا می‌بیند. تا خیری می‌کنیم بگوییم خدا این را می‌بیند. این تعامل با خدا است. ما هر کاری می‌کنیم، در محضر خداییم. الان بیشتر صحبت درباره مراقبه مرحله اول و دوم است که برای مبتدی‌ها است. مرحله سوم برای منتهی‌ها است. 🔵 حدیث نفس ✅ «حديث نفس مزاحم با مراقبت است» (نامه‌ها برنامه‌ها، صفحه۲۳۹). حدیث نفس همین سخن‌گفتن‌های درونی است. در اینجا باید گوش نفس را کشید و آن را به مسیر درست برگرداند. اینکه ذهن ما در نماز به هزار شاخه می‌رود، این می‌شود حدیث نفس. حدیث نفس مزاحم ما در همه عبادات است؛ مخصوصاً در نماز. انسان باید مراقبت کند تا این حدیث نفس را کنترل کند. 🔵 حرم خدا ✅ «اين سخن دل‏نشين امام صادق عليه‌السّلام را بايد بر دل نشاند: القلب حرم اللّه فلا تسكن فى حرم اللّه غيراللّه» (نامه‌ها برنامه‌ها، صفحه۲۴۰). این دل که حرم خدا است، غیرخدا را جا مده. اگر کسی در فراخنای دل توجه داشته باشد که پیش از همه و بیش از همه، خداوند متعال است، خیلی کمکش می‌کند و راه باز می‌شود. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش چهارم 🔵 احساس کن همیشه در پیشگاه خدا هستی ✅ علامه طباطبایی نامه‌ای به یک جوان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش پنجم 🔵 پاسبان حرم دل ✅ «حافظ به اين حديث در اين بيت نظر دارد: پاسبان حرم دل شده‏‌ام شب همه شب تا در اين پرده جز انديشه او نگذارم» ‏(نامه‌ها برنامه‌ها، صفحه۲۴۰). پاسبان حرم دل به چه چیزی اشاره دارد؟ به کشیک نفس کشیدن و مراقبت کردن اشاره دارد. ✅ «از اين كمترين دستورالعمل خواسته‌‏ايد. آقاى من، صداى دُهُلى را از دور شنيده‏‌ايد و از نزديك هم به انبار كاه برخورد می‌‏كنيد. مع الوصف عدم امتثال را روا ندانستم، به عرض می‌رسانم كه دستورالعمل انسان قرآن است كه‏ إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ. داعى تنها دستورى كه الآن می‌‏تواند به حضور جنابعالى عرض كند اين است كه مراقبت را حفظ بفرماييد. يعنى در همه حال مواظب خود بوده باشيد كه در نزد حقيقت همه موجودات به سر می‌برى» ‏(نامه‌ها برنامه‌ها، صفحه۲۴۰). 🔵 پرکشیدن به آن سو ✅ علامه طباطبایی می‌فرمود: اس و مغز دستورات قرآن مراقبه است. حقیقت همۀ موجودات چیست؟ خداوند متعال. نفس انسان خوپذیر است و با هر چه بنشیند، خلق و خوی آن را پیدا می‌کند. حتی با حیوان هم بنشینید همین خلق و خوی حیوان را پیدا می‌کند. خاصیت انسان این‌گونه است. انسان اگر با خدا بنشیند، خلق و خوی خدا را می‌پذیرد و شبیه او می‌شود و این باعث می‌شود که او سمت و سوی الهی پیدا کند و به آن سو پَر بکشد. ✅ «می‌‏دانيد كه همنشين مؤثّر است، مصاحبت اثر دارد. خوپذير است نفس انسانى. كسانی كه در مصاحبت با ملكوت عالم به سر مى‏برند كم‏كم ملكوتى می‌‏شوند. آن سعادتمندى كه چنين معاشرت و مصاحبت را به راستى در نهان‌خانه سرّ و ذات خود با «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‏» به‌دست آورده است مترنم به اين ترانه است: «گر بشكافند سراپاى من جز تو نيابند در اعضاى من»‏‏ اين چنين كس پيوسته در ذكر و فكر و عشق و شوق و سوزوگداز و رازونياز است» (نامه‌ها برنامه‌ها، صفحه۲۴۰). 🔵 آسمانی شدن ✅ در احوال میرزاجوادآقا ملکی تبریزی نقل می‌کنند که نیمه‌های شب راه می‌رفت و این بیت را تکرار می‌کردند: «گر بشكافند سراپاى من جز تو نيابند در اعضاى من»‏‏. یعنی سراسر وجودش خدایی می‌شود. خدا در او می‌نشیند. نور خدا در او هست. نور خدا که در انسان بنشیند، ملکوتی می‌شود. آسمانی می‌شود که در زمین زیست می‌کند. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 360 (1400.11.30شنبه) #مکتب_سلوکی_علامه_حسن_زاده_آملی https://e
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۶۰ (۱۵) (۳۰ بهمن ۱۴۰۰ ۱۷ رجب / شنبه) 🔴 بخش اول 🔵 مراقبه ✅ در جلسه قبل قسمتی از کتاب نامه‌هابرنامه‌ها را خواندیم. در بخشی از آن نامه به مراقبه پرداخته شده بود. مراقبه یکی از دستورات حضرت استاد برای عموم است. عموم، کسانی هستند که می‌خواهند وارد سلوک شوند. منظور ما از مراقبه، مراقبۀ عمومی و اولیه است. مراقبۀ نهایی متفاوت است. تمام آنچه تاکنون گفتیم، ایشان در نهایات هم به کار می‌بُرد؛ ولی سبک کار و فلسفۀ آن کارها تغییر می‌کند. قرآن‌خواندن و وضوگرفتن و مراقبه و محاسبه و سحر و طهارت‌هایشان در مرحلۀ نهایی به گونه‌ای دیگر تغییر می‌کند. یعنی فلسفۀ این کارها تغییر می‌کند. اینکه باید شب و روز خود را بسازیم، فلسفه گناه نکردن تغییر می‌کند؛ فلسفه انجام واجب تغییر می‌کند؛ منطق پشت صحنه‌اش تغییر می‌کند. در مراحل نهایی قرآن‌خواندن و حتی وضوگرفتن، فلسفه‌اش تغییر می‌کند. 🔵 منطق برتر ✅ حضرت استاد می‌فرمود: کسی که اینها را خوانده باشد، بسم الله الرحمن الرحیم گفتنِ او باید فرق داشته باشد. خیلی از امور است که ما در یک حیطه‌ای با یک منطقی انجام می‌دهیم، بعد با یک منطق برتر انجام می‌دهیم. منطق برتر نیاز به فهم برتر آن فضا دارد. مراقبه چند مرحله دارد؛ حتی در تمهید مرحله نهایی مراقبه آمده است. ولی قرار نیست این مباحث همه جا گفته شود. کسی که حقایق را نداند و برایش باز نشده باشد و شکوفا نشده باشد، دانستن اینها تأثیری برایش ندارد. ✅ بحث عموم را تمام کرده بودیم، ولی بحث مراقبه را به چند مورد قبلی اضافه کنید. مراقبه دستور نحلۀ ملاحسینقلی همدانی است. این نحله روی مراقبۀ مع‌الله تأکید می‌کند. 🔵 چهار مرحلۀ مراقبه ✅ مرحوم علامه طباطبایی در رساله لبّ‌اللباب مراقبه را در چهار مرحله ذکر کرده است: ✅ ۱. مرحلۀ اول مراقبه، انجام واجبات و ترک محرمات است به تمام معنا. هر چه خدا گفته است انجام دهیم که همان ذکر عملی است که در بیان اهل بیت صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین آمده است. ✅ ۲. مرحلۀ دوم مراقبه این است که همه کارها را برای خشنودی خدا انجام دهد. یعنی برای بهشت و جهنم نباشد و فقط برای خشنودی خدا کار کند. برای خشنودی خدا دست به کار شود. ✅ ۳. مرحلۀ سوم مراقبه، خود را در پیشگاه خدا دیدن است. «كَأنَّكَ تَراهُ، فإن لَم تَكُن تَراهُ». این را می‌شود برای عموم گفت که همیشه در پیشگاه خدا هستی؛ تو خدا را نمی‌بینی، ولی او تو را می‌بیند. برخی از دستورات و بیانات دینی نوعاً روی سمیع و بصیر بودنِ خدا تأکید دارد. «أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللهَ يَرَىٰ»؛ مگر ندانسته که قطعاً خدا [همه کارهایش را] می‌بیند؟(علق، آیۀ ۱۴) 🔵 تو (ای سالک طریق) مواظب باش ✅ برخی از کسانی که شیخ و استادِ راه بودند، کاری می‌کردند که به شاگرد خود نشان دهند، او لحظه به لحظه‌اش را می‌بیند. بعد آن سالک چون می‌داند که استاد او را می‌بیند، خودش را تنظیم می‌کند. استاد حتی اگر در خلوت شاگرد چیزی به ذهنش آمده، به او می‌گوید. البته با زبانی می‌گوید که فقط او بفهمد. ✅ یکی از طلبه‌ها می‌گفت: یک شب داشتم با خانم صحبت می‌کردم در مورد این که قم این‌جوری است و هوایش این‌گونه است. فردا سر درس استاد حسن‌زاده، ایشان همان تعبیری را که نسبت به همسرم به کار بردم، عین همان تعبیر را به‌کار برد تا نشان دهد که می‌داند او چه گفته است و چه کرده است. این را اساتیدِ راه انجام می‌دهند تا به سالک بگویند و نشان دهند که همه چیز را خبر دارند. پس تو (ای سالک طریق) مواظب باش. حال که این چنین است، خدا چگونه است؟ « أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللهَ يَرَىٰ»؛ مگر ندانسته که قطعاً خدا [همه کارهایش را] می‌بیند؟(علق، آیۀ ۱۴) آیا نباید بدانی که خدا می‌بیند؟ 🔵 در پیشگاه خدا هستید ✅ خدا سمیع بصیر است. سمیع یک لطفی در بحث دعا دارد، بصیر یک لطفی در مراقبه دارد. این‌گونه در پیشگاه خدا هستید. ابتدا بدانید در پیشگاه خدا هستید، بعد آن را به حال‌وحس تبدیل کنید. ✅ اول اینکه می‌دانیم که خدا می‌داند؛ بعد این را به خود توصیه کنیم و تذکر دهیم. کم‌کم احساس می‌کنیم که در پیشگاه خداییم. عرفا روی این در پیشگاه قرارگرفتن که مراقبه نوع سوم است، خیلی تأکید می‌کنند. روز و شب باید این‌گونه بگذرد. این در مراقبه عمومی بودن، برای کسانی که ابتدای راه هستند معنا دارد. 🔵 خدا می‌بیند ✅ خود دین خواسته است که در ما یک حیای توحیدی ایجاد کند. خدا می‌بیند، پس تو مواظب باش. خدا می‌بیند، پس جانبِ خدا را رعایت کن. این را به شکل عمومی می‌شود انجام داد. مخصوصاً که بعد از مرحله اول، در مرحله دوم تمام کارهایش را با محوریت خشنودی خدا انجام داده است. مرحله سوم نوعی به پیشگاه خدا رسیدن است؛ این راهی است که معمولاً در کار عرفا وجود دارد. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۶۰ (۱۵) (۳۰ بهمن ۱۴۰۰ ۱۷ رجب / شنبه) 🔴 بخش اول 🔵 مر
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم 🔵 در محضر او ✅ ۴. مراقبۀ نوع چهارم حسابش جدا است. هم به لحاظ معرفتی‌علمی‌حصولی جور دیگری است و هم به لحاظ شهودی به گونه دیگری است. این همان است که در قرآن آمده است؛ کسی که در پیشگاه خدا است، مرتکب خطا نمی‌شود. آن هم چه خدایی؟ شهودی که روی می‌دهد؛ عظموتی که می‌بیند. ✅ مراقبه تا مرحله سوم برای عموم مقدور است و امکان انجامش را دارند. وقتی بزرگان دستوراتی برای عموم می‌دهند، حتی مسئله فنا را که مرحله نهایی است، آن را پایین بیاورند و توضیح دهند، تا عموم مردم به آن برسند. تمام آنچه اهل معرفت می‌گویند، می‌تواند سطح نازل پیدا کند. محو کردن خود، در مراحل پایین هم معنا دارد. خیلی هم لطف دارد. به تعبیری دیگر می‌گویند: این لطف فنا دارد که خودت را ندیدی. 🔵 لطف مراقبه ✅ لطف مراقبه درگیرشدن همیشگی با خدا و ارتباط با خدا است. حضرت استاد تعبیر به پیشگاه خداوند می‌کردند. اگر تو خدا را نمی‌بینی، او تو را می‌بیند. اندکش هم زیاد است و زیادش هم فوق تصور است. باید مراقبه داشت؟ کجا؟ در همه جا احساس کند در پیشگاه خدا است. وقتی با همسر صحبت می‌کنید، در پیشگاه خدایید؛ وقتی با فرزند و دوست صحبت می‌کنید، در پیشگاه خدا هستید. 🔵 احساسِ حضورِ بی‌تکلف ✅ اگر حال‌وحس مراقبه نوع سوم ادامه پیدا کند، احساس می‌کند که خداوند همیشه با او هست. این آثار فراوانی دارد؛ می‌خواهد کسی را ببیند، اول خدا را می‌بیند. اگر می‌خواهد به کسی توجه کند، اول به خدا توجه می‌کند. ما بعضی از اموری هست که با آن کلنجار می‌رویم و صورت آن جلوی ما است. وقتی ادامه پیدا کند، این تصویر قوی است و برای ما تصویر هست. نه اینکه با تکلف خود را در محضر قرار دهیم. بلکه در محضر هستیم. ابتدا با تکلف خود را در محضر قرار می‌دهیم، ولی بعد از مدتی که ادامه دادیم، جلوی چشم است. ✅ کسی که کار علمی می‌کند، ولی از بس کار فکری کرده است و چند ماه به آن فکر می‌کند، در عین حالی که در خیابان راه می‌رود، آن مسئله علمی هم جلوی چشمش است و آن را تحلیل می‌کند و مورد بررسی قرار می‌دهد و جوانبش برایش واضح‌تر می‌شود. درباره خداوند متعال، تصویری نیست، بلکه حضور مع‌الله است که این حضور به‌تدریج شفاف می‌شود. اگر این حضور شفاف شود، با آن زندگی می‌کنیم؛ اینکه احساس کنیم در پیشگاه خداییم و خدا ما را می‌بیند و ما او را نمی‌بینیم. 🔵 راهکارهایی برای مراقبه ✅ ۱. یکی از راه‌ها برای شفاف‌شدن، زیاد حرف‌شنیدن درباره آن است. البته حرف‌شنیدنی که یک نوع گوش جانی هم بسپارد و سِلم باشد. گوش جان بشنود، این اثر دارد. ✅ ۲. یک راه هم خلوت‌هایی است که بتواند او را به این حال‌وحس بکشاند، مانند سحر. کسانی که معمولاً نماز شب خوب خوانده‌اند و خوب ادامه داده‌اند، تا از بستر بلند می‌شوند، احساس می‌کنند در پیشگاه خدا هستند. اگر شرایط باشد و در پیشگاه باشد، این محدود به سحرش است. ولی اگر ادامه دهد، مستوعب می‌شود. این راه دوم از خلوت شروع می‌شود به گونه‌ای که بتواند آن را ادامه دهد. ✅ ۳. از راه ذکر. ذکر را به گونه‌ای انجام می‌دهند که به‌تدریج مستوعب می‌شود. ذکرهایی انتخاب شود که به حال مراقبه کمک می‌کند. ✅ ۴. از راه فکر. همیشه درباره او تأمل می‌کند. فکر فطری کند. فکر فطری را قبلاً توضیح دادیم. خوش فکر کند و خوش به دل برساند. ادامه دهد و بعد از مدتی می‌بیند مستوعب می‌شود. در شریعت گاهی فکر توصیه می‌شود تا نفس رام شود، مثل فکر مرگ. ✅ ۵. از راه سبک‌هایی که حالشان را خوش می‌کند. یعنی به یک فضای بالاتری از حال معنوی می‌رسند. حال خوش، خودش پرواز است و او را می‌برد. مانند مجلس روضه؛ آن حال خوشی که بعد از روضه به‌دست می‌آید. برخی هم روضه خودشان را با مراقبه مخلوط می‌کنند تا درست دربیاید. 🔵 یافتن رمز جان ✅ نکته این است که این کارها را انجام دهیم به‌گونه‌ای که انسان احساس کند که خدا در مقابل او است. هر کس باید رمز جانش را بیابد و ادامه دهد. برخی ترکیبی کار می‌کنند. ادامه می‌دهد تا ببیند در پیشگاه خدا است. 🔵 مغز کار ✅ بنده‌خدایی در ماه مبارک رمضان می‌گفت: دعای افتتاح را شب‌ها می‌خواندیم و ادامه دادیم و حال‌وهوای ماه مبارک رمضان؛ به‌تدریج احساس می‌کردم پیش خدا نشسته‌ام؛ برای همین همیشه با ادب می‌نشست. چرا؟ برای اینکه همین ارتباط را ادامه داد. معمولاً شرایط معنوی را انسان خوش کند، اثر دارد. مغز کار، مراقبه مع‌الله است که اثر می‌گذارد و تصحیح می‌کند. مراقبه است که نور می‌شود و می‌رسد به جایی که حقیقت اصلی هستی را درک می‌کند. شفاف‌شدن بسیاری از کارها را حل می‌کند. اگر انسان این حال‌وحس را ادامه دهد، به‌تدریج ممکن است به مرحله چهارم برسد. 🔵 حیایِ توحیدی ✅ قرآن یک حیای توحیدی به ما یاد داده است: «أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللهَ يَرَىٰ»؛ مگر ندانسته که قطعاً خدا [همه کارهایش را] می‌بیند؟(علق، آیۀ ۱۴)
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم 🔵 در محضر او ✅ ۴. مراقبۀ نوع چهارم حسابش جدا است. هم به لحاظ معرفتی‌علم
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم 🔵 ذکر قرآنی ✅ بحث ذکر قرآنی تمام شئون و جوانب را شامل می‌شود. مثلاً در باب نماز خوف می‌فرماید: وقتی نماز را به‌دلیل شرایط جنگی تمام کردید، اما ذکر الهی را که می‌توانید داشته باشید. «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللهَ ذِكْرًا كَثِيرًا»؛ اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، خدا را ياد كنيد، يادى بسيار (احزاب، آیۀ ۴۱). ذکر کثیر خیلی معنا دارد. یکی از مصادیق اتم ذکر کثیر، مراقبۀ مع‌اللهِ دائمی است. ذکر، ذکر لفظی و قلبی و مراقبه‌ای بدون وِرد را هم شامل می‌شود. 🔵 دغدغه‌ها را کم کنید ✅ مشکل این است از بس دغدغه‌ها زیاد است، مانع می‌شود. لذا برخی توصیه می‌کنند در مراقبه دغدغه‌ها را کم کنید و دغدغه‌های الهی را زیاد کنید. علامه طباطبایی رحمت‌الله‌علیه در مرحله دوم مراقبه می‌فرمود: دغدغه‌ات را خدایی کن و خشنودی خدا را در نظر بگیر. 🔵 تکان بخورید ✅ نفس اماره خیلی ما را در مشکل می‌اندازد؛ کدورت می‌آورد؛ حال‌وحس ارتباط با عالم معنا را از ما می‌گیرد. خود مراقبه هم می‌تواند کمک کند؛ هر وقت نشد، ناله و جزع و فزع کند تا راه باز شود. بعضی می‌گفتند: هر وقت می‌بینید حال ندارید، تکان بخورید؛ مثلاً زیارت بروید و یک کاری بکنید تا حال شما خوش شود. 🔵 نفس خوپذیر است ✅ نفس خوپذیر است و اگر انسان با خدا بنشیند، ربّانی می‌شود. چون او با خدا زیاد نشسته است؛ مثل زغال. زغال اول رطوبتش می‌رود؛ دود می‌کند؛ بعد کمی قرمز می‌شود و بعد خودش آتش می‌شود. نفس خوپذیر است؛ یعنی اولش دود می‌کند و مشکلات کم‌کم برطرف می‌شود. کمی ادامه پیدا کند، این نفس حال‌وهوای خدایی پیدا می‌کند و بعد به حقیقت می‌رسد آتشین می‌گردد. 🔵 گر بشکافد سراپای من ✅ «داعى تنها دستورى كه الآن می‌‏تواند به حضور جنابعالى عرض كند اين است كه مراقبت را حفظ بفرماييد يعنى در همه حال مواظب خود بوده باشيد كه در نزد حقيقت همه موجودات به سر می‌‏برى. می‌‏دانيد كه همنشين مؤثّر است، مصاحبت اثر دارد، خوپذير است نفس انسانى، كسانی ‏كه در مصاحبت با ملكوت عالم به سر می‌‏برند كم‏كم ملكوتى می‌‏شوند. آن سعادتمندى كه چنين معاشرت و مصاحبت را به راستى در نهانخانه سرّ و ذات خود با «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‏» به‌دست آورده است مترنم به اين ترانه است: «گر بشکافد سراپای من جز تو نیابد در اعضای من» اينچنين كس پيوسته در ذكر و فكر و عشق و شوق و سوزوگداز و رازونياز است» (نامه‌هابرنامه‌ها، صفحه ۲۴۱). 🔵 عشق جبلّی ✅ در همه ما عشق جبلّی کامن هست. دلیلش چیست؟ دلیلش اتصال وجودی با حضرت حق است؛ دلیلش میل وجودی جلوه نسبت به حق است. به تعبیر علامه، حَنین جزء به کل است. ما از نظر وجودی وصل هستیم که در ما کامن و مخفی است به صورت عشق جبلی. فقط از بس گناهان و اشتباهاتی که می‌کنیم، شرور انفسی که داریم، مثل اینکه اصلاً وجود ندارد؛ اما تا یک کمی این حال معنوی را ادامه می‌دهیم، آن عشق جبلی خودش را نشان می‌دهد. 🔵 چرا ریاضت ما را به عشق می‌رساند؟ ✅ حرف آقایان این است کسی که بیدار شد و دست به ریاضت شد، خود ریاضت ما را به عشق می‌کشاند. چرا ریاضت ما را به عشق می‌رساند؟ چون عشق جبلی کامن هست، فقط قیود را که بَردارید، خود به خود تبدیل به عشق می‌شود و گاهی انسان نمی‌تواند شب را بدون این محبوب ازلی روز کند. اصلاً نمی‌تواند. کسی که این حال را ادامه دهد، بعد می‌گوید: من کجا و تو کجا؟ این می‌شود سوزوگداز. و گاهی می‌خواهد به جایی بالاتر برسد و نمی‌رسد، می‌شود سوزوگداز. بعضی مواقع می‌بیند اصلاً مناسبت نیست و او راه را باز می‌کند، می‌شود سوزوگداز. اگر خروارهای گناه و قیود ما کم شود و کمی آن‌سویی شویم، آن عشق جبلی خودش را نشان می‌دهد. این عشق جبلی کمی ادامه پیدا کند، تبدیل می‌شود به میل به وطن اصلی و میل به کمال اصلی ما. این باعث می‌شود سوزوگداز پیش بیاید. 🔵 راز و نیاز از کودکی ✅ دین یکی از کارهایی که کرده است این است که راز و نیاز را از کودکی در کام کودکان ریخته است. از چه سنی به تکلیف می‌رسند و یا او را به سمت قبله نشاندن. بسیاری از دستورات دینی، حالت راز و نیاز دارد. همین نماز و دعا خیلی لطف دارد. ابتدا شاید متوجه نشویم، ولی همین که ادامه دهیم، به راز و نیازبودنِ دین می‌رسیم. ای کاش یک نفر باشد که هر چه را که دین گفته است، به شکل مراحل اولیه ادامه دهد، سر از همین جاها درمی‌آورد. 🔵 مرا مگوى كه خاموش باش و دم در كش ✅ «و به قول خواجه حافظ: «مرا مگوى كه خاموش باش و دم در كش ‏ كه مرغ را نتوان گفت در چمن خاموش»‏ چنين كسى را هيچ كارى از حضور باز نمى‏دارد «رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ».‏ باز از امام صادق عليه‌السّلام است كه العارف شخصه مع الخلق و قلبه مع اللّه تعالى» (نامه‌هابرنامه‌ها، صفحه ۲۴۱). 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم 🔵 ذکر قرآنی ✅ بحث ذکر قرآنی تمام شئون و جوانب را شامل می‌شود. مثلاً در ب
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش چهارم 🔵 حتماً نمط هشتم و نهم اشارات را بخوانید ✅ کسی که می‌خواهد در این مسیر باشد، حتماً نمط هشتم و نهم اشارات را بخواند. خیلی خلاصه و عالی گفته است و خیلی کمک می‌کند. مرحلۀ اول اراده است تا به سکینه می‌رسد. آنجا توضیح می‌دهد که عارف «هُدِیَ لِلتَلبیس» است. یعنی یاد می‌گیرد که کسی نفهمد احوالش آن‌سویی است و پنهان می‌کند تا احدی نبیند؛ درعین‌حال احوال خوشش را هم داشته باشد. برخی می‌خواهند بدشان را خوب جلوه دهند؛ اما عارف خوبش را هم پنهان می‌کند. 🔵 من در ميان جمع و دلم جاى ديگر است ✅ «شيخ اجل سعدى به اين حديث گرانقدر در اين بيت نظر دارد: هرگز وجود حاضر و غائب شنيده‏اى من در ميان جمع و دلم جاى ديگر است»‏(نامه‌هابرنامه‌ها، صفحه ۲۴۱). ✅ برخی از دستورات وجود دارد با شیوه‌های نهایی که راه نشان می‌دهد انسان چگونه مراقبه دائمی مع‌الله داشته باشد. برای اهلش خیلی عالی است. اگر کسی آن راه را یاد بگیرد، اصلاً جمع مزاحم نیست و کثرت مزاحم نیست. به طور عادی معمولاً کثرت مزاحم است. استمرار هم یک راهی است که به‌تدریج جلوی چشم می‌آید. راه‌های دیگری هم وجود دارد که باید در جای خودش خوانده شود. 🔵 وجود فقری ✅ راه‌های عجیب و غریبی هست و برای اهلش خیلی معنا دارد. حتی ما برخی مطالب مانند وجود فقری را در بدایه و نهایه خوانده‌ایم که اگر آن را ادامه دهیم، سر از جاهای عجیبی درمی‌آورد. برخی از عرفا می‌گویند: «در این نسبت شریفه تأمل بفرما»! نسبت شریفه یعنی ربط فقری ما به حضرت حق. یعنی ما هیچیم و به نفس او است که هستیم و الا ما نیستیم. اگر کسی این را به حال‌وحس خود تبدیل کند، خیلی مسائل به شکل طبیعی حل می‌شود. این کار نیاز به فهم درست دارد و به قلب رساندن است. ✅ این را حضرت امام ره دارد که ما باید وارد علم شویم و حقایق را بفهمیم و با مجاهده باید به قلب رسانیم. با مجاهده به قلب برسانیم این رمز کار حضرت امام است برای تبدیل علم به سلوک. آن چیزی را که یاد گرفته‌ایم بیاوریم سر سفرۀ سلوک خود. آن قدر به خودمان بگوییم و تلقین کنیم، بدانیم حق است و سر سفره جان خود بیاوریم. به گونه‌ای که قلب و جان و فهم ما درگیر شود. ✅ برخی می‌گفتند: وقتی این فهم برای ما حاصل شد، دیدیم که نمی‌توانیم چیزی را به خود استناد دهیم. هر چه داریم، از خود ما نیست. هر چه در دیگران می‌بینیم، اول خدا را می‌بینیم. با وجود فقری خیلی از مسائل مراقبه را می‌توان حل کرد. ابتدا باید خوب فهمید، سپس به سر سفره بیاوریم؛ یعنی با مجاهده به قلب برسانیم. به تعبیر حضرت امام ره در کام قلب ریختن و لقمه به قلب دادن. یعنی به قلب خود، لقمۀ وجود فقری را دائماً بدهیم و قلب را به تعامل بکشانیم. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸