eitaa logo
قرآن و امام حسین ع
973 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
915 ویدیو
432 فایل
مطالب کانال: ارتباط امام حسین ع با قران در موارد مختلف عاشوراء آیات الولایه : آیاتی که در قرآن درباره ی 14 معصوم آمده است. علوم قرانی برای تحکیم ایمان و اعتقاد تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت پنجم 🍁بحث روایتی سوره توحید🍁 ⬅️: روايات از طرق اهل در اين بسيار زياد است، و آن را از عده اى از از قبيل عباس و الدرداء، عمر، ، مسعود، سعيد خدرى، بن انس، ايوب، امامه، و غير نامبردگان از خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) روايت كرده اند، و نيز در عده اى از روايات وارده از امامان (عليهم السلم) آمده، و در توجيه آن مختلف ذكر كرده اند، كه ترين آن اين است كه تمامى معارف قرآنى به اصل بر مى گردد، و و ، و سوره مورد بحث از اين سه اصل اصل را شده، از اول تا به آخرش درباره آن سخن گفته، و آن اصل است. 🍁🍁🍁🍁🍁 و در كتاب از المومنين (عليه السلام) روايت آورده كه فرمود در عالم (عليه السلام) را ديدم، و اين رويا يك شب از جنگ بود، به آن جناب گفتم: از آنچه دارى چيزى به من بده كه بر دشمنان شوم. خضر(ع) گفت: بگو:  ()، همينكه صبح شد، روياى خود را براى خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) بازگو كردم، به من فرمود: اى على را ياد گرفتى، و اين كلام در جنگ بدر بر زبانم بود. 🍁🍁🍁 و نيز در آن كتاب آمده كه المومنين على (عليه السلام)  (قل هو الله احد) را خواند، و وقتى شد گفت: (يا هو يا من لا هو الا هو اغفرلى و انصرنى على القوم الكافرين - اى كسى كه نيست او مگر او، مرا بيامرز و مرا بر قوم كافر يارى فرما). و در البلاغه در باره خداى تعالى آمده : (الاحد لا بتاويل عدد - است، اما نه به ). : اين روايت را در هم از حضرت (عليه السلام) نقل كرده به اين عبارت: (احد لا بتاويل عدد). ⬅️ در اصول به سند خود از بن قاسم جعفرى روايت آورده كه گفت: به امام ابى جعفر دوم الائمه (ع) عرضه داشتم: كلمه چه معنايى دارد، فرمود به معناى است، يعنى كه موجودات عالم در كوچك و بزرگ به او ميكنند و اويند. 🍁🍁🍁 : و در كلمه (صمد) معانى ديگرى از اهل بيت (ع) روايت شده، از آن جمله امام (ع) فرمود: به معناى و است كه سايرين او را كنند، سيدى كه او هيچ آمر و ناهى نباشد. و از بن على (ع) روايت شده كه فرموده است: كسى و چيزى را گويند كه ندارد، و نيز به كسى گويند كه ، و همچنين به كسى گفته مى شود كه بوده و لا يزال خواهد بود. و از امام (ع) نقل شده كه فرمود: كسى است كه هر گاه چيزى را كند تنها بگويد: آن چيز موجود شود. و باز صمد به معناى كسى است كه موجودات را الگوى قبلى خلق كرده، آنها را و به مختلف و ازواج خلق كرده، كسى است كه در و نداشتن يگانه است، و نيز در نداشتن شكل و مثل و شريك است. 🍁🍁🍁 و اصل در معناى همان معنايى است كه از جعفر دوم (ع) نقل كرديم، چون در معناى آن از مفهوم قصد گرفته شده بود، و بنابراين، معانى ديگر و اى كه از (ع) نقل شد تفسير به معناى اصلى است، چون همه آنها از لوازم بودن خداى تعالى است، آرى خداى تعالى است كه هر موجودى در هر كه دارد به سوى او رجوع دارد، و خود او دچار حاجتى نمى شود. 🍁🍁🍁 و در كتاب از بن وهب قرشى از امام (ع) از آباى گرامى اش (ع) روايت آورده كه اهل به بن على (ع) اى نوشته، و در آن از كلمه() پرسيدند، حضرت در پاسخشان اين نامه را به ايشان نوشت: بسم الله الرحمن الرحيم اما بعد، مبادا در كريم كنيد. و در آن راه نيندازيد، و بدون و از روى و درباره آن چيزى مگوييد، كه از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) شنيدم كه مى فرمود: كسى كه بدون در باره قرآن سخن بگويد، او پر از خواهد بود، و خداى سبحان كلمه () را تفسير كرده، بعد از آنكه فرمود: (الله احد الله الصمد)، آن را با آيه بعد تفسير نموده، فرمود: (لم يلد و لم يولد و لم يكن له كفوا احد). 🍁🍁🍁 و باز در آن كتاب در از المومنين(ع) آمده كه فرمود: عزوجل كسى است كه از كسى نشده تا در شريكى داشته باشد، و خود نمى شود تا موروثى از بين رفتنى باشد. و در كتاب در خطبه اى از آن جناب آمده كه فرمود: تعالى از آن است كه داشته باشد تا به آن كفو  شود. : در اين معانى كه تاكنون از روايات نقل كرديم روایات دیگری نیز هست.
قسمت اول سورة النصر - سورة 110 -   تعداد آیات ٣ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿١﴾ وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿٢﴾ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا ﴿٣﴾  🍁ترجمه آيات سوره نصر🍁 به نام اللّه كه بخشنده به همه و مهربان با نيكان است. منتظر باش كه وقتى نصرت و فتح از ناحيه خدا برسد 1⃣ و ببينى كه مردم گروه گروه به دين اسلام در مى آيند 2⃣ پس (به شكرانه آن) پروردگارت را حمد و تسبيح گوى و از او طلب آمرزش كن كه او بسيار توبه پذير است 3⃣ ✅ در اين سوره تعالى گراميش را و يارى مى دهد، و خبر مى دهد كه به زودى آن جناب مشاهده مى كند كه مردم گروه داخل مى شوند، و دستورش مى دهد كه به اين يارى و فتح خدايى، خدا را كند و حمد گويد و نمايد. ✅اين سوره بنا به كه خواهيم كرد در بعد از و از فتح نازل شده است. 🍁بیان آیه1⃣ 🍁 اذا جاء نصر اللّه و الفتح1⃣ 🔹بيان اينكه مراد از و در (اذا جاء نصر الله و الفتح...) رسيدن آن شده  _مكه است. كلمه () ظهور در (آينده) دارد، و اين ظهور دارد كه مضمون آيه شريفه باشد از امرى كه رخ و به زودى میدهد، و چون آن امر يارى و فتح است، در سوره مورد بحث از هايى است كه خداى تعالى به (ص) داده، و نيز از و خبرهاى قرآن كريم است. 🍁🍁🍁🍁🍁 و از (نصر) و (فتح) - آنطور كه بعضى از پنداشته اند - نصرت و فتح نيست، تا شريفه با تمامى كه خداى تعالى پيامبرش را نموده و بر دشمنان پيروز كرده شود، مثلا با ايمان آوردن و اهل هم منطبق گردد، چون با آيه (و رايت الناس يدخلون فى دين اللّه افواجا) ، زيرا اسلام آوردن انصار و اهل يمن و ساير مسلمانان كه از فتح مكه مسلمان شدند فوج فوج . 🍁🍁🍁🍁🍁 و نيز منظور آيه، كه خداى تعالى آن را در آيه (انا فتحنا لك فتحا مبينا)  خوانده باشد، براى اينكه آيه با آن انطباق ندارد، و در صلح مردم فوج فوج داخل اسلام نشدند. ⬅️ روشن ترين اى كه مى تواند اين نصرت و فتح باشد، است، چون فتح مكه در خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و در بين فتوحات، و نصرت روشنى بود كه بنيان را در ريشه كن ساخت. 🍁🍁🍁🍁🍁 و اين نظريه نصرتى است كه در آيات نازله درباره داده و فرموده: (انا فتحنا لك فتحا مبينا ليغفر لك اللّه ما تقدم من ذنبك و ما تاخر و يتم نعمته عليك و يهديك صراطا مستقيما و ينصرك اللّه نصرا عزيزا)، (سوره فتح آیات ۱_۳)، چون بسيار نزديك به است كه از فتح و نصر عزيز، همان باشد، چون فتحى كه با فتح حديبيه باشد همان فتح مكه است كه سال از صلح حديبيه اتفاق افتاد. 🍁🍁🍁🍁🍁 و اين به ذهن است، تا آيه را كنيم بر دعوت حقه از ناحيه و بدون در اسلام. پس به همان است كه بگوييم: از نصر و فتح، رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) بر ، و مراد از فتح، است. و نيز بگوييم اين سوره از صلح حديبيه و بعد از سوره فتح و قبل از فتح مكه نازل شده است.
قسمت هفتم 🍁 بحث روایتی سوره نصر🍁 ⬅️ رسول خدا(ص) به عمويش فرمود فعلا برو او را داديم، فردا صبح او را نزد من آر. عباس مى گويد: صبح زود از هر كس ديگر او را نزد رسول خدا (ص) بردم، همينكه او را ديد فرمود: واى بر تو اى اباسفيان آيا هنوز آن نشده كه بفهمى جز الله نيست؟ عرضه داشت: پدر و مادرم فداى تو كه چقدر ، و چقدر كريم و رحيم و حليمى، به خدا قسم اگر مى دادم كه با خداى تعالى خداى ديگرى باشد، بايد آن خدا در جنگ و روز ياريم مى كرد. رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: واى بر تو اى اباسفيان آيا وقت آن نشده كه بفهمى من خداى تعالى هستم ؟ عرضه داشت: پدر و مادرم فدايت شود، در اين مساله هنوز در دلم است. مى گويد: به او گفتم واى بر تو شهادت بده به حق قبل از اينكه گردنت را بزنند. ابوسفيان شهادت داد. 🍁🍁🍁🍁🍁 در اين هنگام رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: اى عباس و او را در دره نگه دار، تا لشكر خدا از روى او بگذرد، و او قدرت خداى تعالى را ، من او را نزديك كوه، نقطه دره نگه داشتم، لشكريان اسلام قبيله رد مى شدند و او مى پرسيد: اينها كيانند؟ و من پاسخ مى دادم، و مى گفتم مثلا اين قبيله است، اين است، اين فلان است، تا در آخر خود رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در كتيبه از و عبور كرد، در حالى كه نفرات كتيبه آنچنان آهن شده بودند كه جز چشم از ايشان پيدا نبود، ابوسفيان پرسيد اينها كيانند: اى اباالفضل؟ گفتم اين رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است كه با مهاجرين و انصار در است. ابوسفيان گفت: اى اباالفضل برادرزاده ات عظيم شده، گفتم واى بر تو سلطنت و پادشاهى نيست. بلكه است، گفت: بله حالا كه چنين است.
قسمت نهم 🍁 بحث روایتی سوره نصر🍁 ⬅️ بعد از آنکه رسول خدا (ص) وارد مكه شد، (بزرگان) قريش داخل شدند، و به اصطلاح نشستند، چون گمان نمى كردند- با آن همه كه كرده بودند - جان بدر برند، در اين هنگام رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) وارد شد و تا درب كعبه پيش آمد، در آنجا سخن آغاز كرده فرمود:  🍃(لا اله الا الله وحده وحده انجز وعده و نصر عبده و هزم الاحزاب وحده )🍃ترجمه:🍂معبودى نيست به جز ، تنها او او كه وعده خود به نشاند و بنده خود را داد، و يك تنه همه را از ميدان بدر برد🍂 🍁🍁🍁🍁🍁 هان اى مردم هر و هر و ، و هر كه در محترم بود، زير اين دو من (من امروز همه آنها را اعلام مى كنم) مگر دارى و ، كه اين دو را به صاحبانش اگر داشته باشند بر میگردانم. 🍁🍁🍁🍁🍁 هان اى مردم، همچنان است، چون خداى تعالى آن را از حرمت داده، براى احدى از من و براى خود من در آن نبوده، براى من از روز داده شده، از آن گذشته تا روزى كه بپا شود اين بلد، خواهد بود، و روئيدنيهايش كه باشد كنده نمیشود، و درختانش نمیگردد، و شكارش مورد احدى قرار نمى گيرد (و با اشاره دست و يا سر و صدا نمى شود) و كسى نمى تواند شده اى را بردارد، مگر به اينكه صاحبش را كند، و گم شده اش را بدو بدهد. 🍁🍁🍁🍁🍁 آنگاه فرمود: هان اى مردم مكه! براى پيامبر خدا بوديد، و دعوتش را كرديد، و او را از خود ، و از مألوفش كرديد و داديد، و به اين نكرديد، حتى به محل لشكر كشيديد و با من به پرداختيد، با همه اين جنايات برويد كه شما شدگانيد. ✅ نامیدن رسول اکرم(ص) مشرکان مکه را به 🍂طلقاء🍂 ⬅️وقتى اين صدا و اين خبر به گوش كفار مكه كه تا آن ساعت در خانه ها پنهان شده بودند رسيد، مثل اينكه سر از برداشته باشند همه به گرويدند، و چون مكه با لشكركشى شده بود، و قانونا مردمش و بردگان اسلام بودند، رسول خدا (ص) همه را كرد، از این جهت از آنان تعبیر کرد به (طلقاء)