eitaa logo
رَشَحاتُ الْبِحار | ارواح
1.7هزار دنبال‌کننده
196 عکس
44 ویدیو
6 فایل
┈•‌‌‌‌‌‌꧁رشحات ༼﷽༽البحار ꧂•┈ 🔆 قَبَسی از قَبَسات نوریه رحمانی ⭕️ رشحه ای از رشحات بحر معارف الهی در فلسفه و حکمت ، عرفان ، طب ، نجوم و... آیدی بنده : @Amirh_BazYar786
مشاهده در ایتا
دانلود
┈•‌‌‌‌‌‌꧁رشحات ༼﷽༽البحار ꧂•┈ ⁉️ ادراک کنه ذات خدا ممکنه یا نه؟ 💠 ادراک کیفیت کنه ذات و صفات خدا برای ذهن، محال است نه از آن حیث که او کیفیت پذیر نیست که این امری واضح است؛ بلکه از آن جهت که نفسِ تصور، بدون کیف محقق نمی شود؛ زیرا مفاهیم مطلق ذهنی، مُکَیَّف به (نفی قیود) می باشند؛ زیرا تصور مطلق من جميع الجهات، هرگز در ذهن نمی آید و نیز انواری که بر دل صاف و قلب سلیم ولی خدا تجلی می شود قابل تصور نیست، بلکه امری وجدانی است و قبل از رسیدن به آن مقام تجلی انوار الهیه را درک نمی کند و بعد از ادراک نمی تواند بیان کیفیت نماید؛ مگر توصیف اصل تجلی و اصل اشراقات، کما اینکه امام حسین (ع) در دعای روز عرفه می فرماید: 🔆 «أنت الّذی أشْرَقَت الأَنوارَ فی قلوب أولیائِکَ حتّی عَرَفوکَ و وحَّدوکَ» ⭕️ پس علت حقیقی معرفت رب، اشراق رب بر قلب عارف است از آن جا که قیدی در اشراق و تجلیات نمی باشد نفی قیود در این طریق معنا ندارد؛ مگر حد و حدودی که مربوط به قابلیت و سعۀ وجودی قلبیه عارف جهت اخذ اشراق و تجلی می باشد و چون قابلیت توسعه در سعه وجودی امکان دارد، اصل اشراق و تجلی، مُطَهِّر و موسِّع قابلیت ها می باشد و اشراقات عین معرفت الهی است نه اینکه سبب معرفت و شناخت باشند. 📚 این شرح بی نهایت،خاطرات توحیدی و سلوک عرفانی در محضر آیت الله حاج شیخ خلیل مبشر کاشانی، اثر وحید برزی ص 211 و 212 •┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈• 🔆 قَبَسی از قَبَسات نوریه رحمانی @RASHAHATOLBEHAR
┈•‌‌‌‌‌‌꧁رشحات ༼﷽༽البحار ꧂•┈ به رسمیت شناختن یک به یک موجودات و نقش کثرات در سلوک معرفت شناسانه سالک 🔻 هیچ گاه از اسباب و علل رهایی نداری چرا که آن ها ریسمان الهی اند که خداوند تو را به اعتصام بدان ها فرمان داده است. [حکمتی که ابقای علل ثانوی را اقتضا می کند این مجال را به هر موجود می دهد تا نقش کامل خود را ایفا کنند.] * [ دکتر نصر] 📚 فتوحات مکیه، ج II، ص 471، س 25 •┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈• 🔆 قَبَسی از قَبَسات نوریه رحمانی https://eitaa.com/joinchat/3218014389C8a29b25e45 @RASHAHATOLBEHAR
┈•‌‌‌‌‌‌꧁رشحات ༼﷽༽البحار ꧂•┈ 🔰 لزوم ابراز ادله و علامات توسط اهل عرفان برای اثبات حقانیت خود و تشخیص امور مختلفه به واسطه قوه تشخیص حاصله و إلا فلا 🔻هنگامی که در این منزل داخل می‌شوی به گروهی از پیامبران [ صلوات الله عليهم ] ملحق می‌گردی و از ذوق مخصوص آنهـا بـه علـومـی دسـت می یابی که نزد تو نبود. این‌ها برای تو «کشف» به شمار می آیند، همچنان که علامات برای آنان ذوق شمرده می‌شوند. پس از ناحیه آنان بـرای تــو «علــم ادله و علامات» حاصل می‌شود و از این رو هنگامی که او خود را بر تو آشکار می سازد چیزی در زمین و در آسمان بر تو مخفی نمی ماند. [در این هنگام] تو هر شیء را تمییز و تشخیص می‌دهی، در حالی که کسانی که به این مقام نائل نگشته اند نسبت به آن جاهل اند و این «علم کشف» است؛ چرا که تو از راه علامت شاهد آن بوده ای. تو آن را از ناحیه خود مشاهده نمی نمایی؛ زیرا ذوق خودت نیست. 📚 فتوحات مکیه، ابن عربی، جII، ص ۶۰۵، س ۲۰ 📌 : اگر کسی از اهل عرفان ابراز کرامت ننماید و علامت و اماراتی را که دال بر روحانیت خود است بروز ندهد سالک نمی تواند بفهمد که طرف مقابل حق است و اگر از او پیروی داشته باشد از روی تعبد کورکورانه و اقوال مشهوری است که درباره آن شخص مشهور به عرفان زده شده است و لذا مفید یقین نیست و تابعیت او اثر خاصی به بار نمی آورد و وقت خود را هدر می دهد. در تجرید الإعتقاد که یک کتاب کلامی است آمده نبی برای اثبات صدق قول خود و نسبت وی به خدا باید معجزه بیاورد اگر نکند نمی توان گفت او نبی است از این بیان مشخص می شود که آن که نبی است باید «نشانه و علامت تفاضل» رو کند و إلا هر کسی به صرف گفتن حرف هایی نبی می شود پس منسوبین به عرفان که جای خود دارند و اولی به اظهار نشانه های بر حق بودن خود هستند. ✍ امیرحسین بازیار •┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈• 🔆 قَبَسی از قَبَسات نوریه رحمانی https://eitaa.com/joinchat/3218014389C8a29b25e45 @RASHAHATOLBEHAR
┈•‌‌‌‌‌‌꧁رشحات ༼﷽༽البحار ꧂•┈ 🔻 تجارب سلوکی شخصی و منحصر به فرد است و برای اشخاص دیگر و شاید حتی برای خود شخص هم تکرار نشوند... القا [و شهود] برای هر یک از [سالکین] تنها بر اساس مناسبتی است که مزاج خاص شان [و شاکله آن ها] اقتضا می‌کند این امر به نوبۀ خود، عامل تنوع [و تمایز] صور ارواح شان در اصل نشئه آنان است [و هر شخص نوعی منحصر است و افراد انسانی هر یک به خودی خود نوعی از انواع انسانی به شمار می روند]. هنگامی که هر یک از آن‌ها از حال مزبور [یعنی شهود] به سوی اصحابشان بازگردند حتی اگر اصحابشان در مغرب یا مشرق باشند خواهند گفت که در این ساعت فلانی را چهره به چهره ملاقات کردم و او را شناختم. مثلاً می‌گوید ویژگی‌های نیک او چنین و چنان است و او را با همان صفاتی که واقعاً دارد توصیف می‌کند؛ اما کسی که از معرفت به حقایق بهره مند نیست خواهد گفت: «حق تعالی به او همان چیزی را عطا کرده است که به من داده است» در حالی که چنین نیست؛ زیرا هیچ یک از آنان، آنچه را دیگری شنید نشنیده است و این همان گونه که گفتیم به دلیل افتراق آنان در مناسبت است؛ اما اگر او در زمرۀ اهل حقایق و معرفتِ تام بود و از او درباره آنچه دیگری برخوردار است، پرسیده می شد، پاسخ می داد من فقط به چیزی معرفت دارم که صورت من اقتضا می کند و من او نیستم زیرا حق تعالی یک صورت را تکرار نمی کند [و لذا تکرار در تجلیات باطل است و یک سالک آن چه که سالکی دیگر یافته است را عینا نمی یابد زیرا تجلی بعد از حصولش برای سالک الف برای فرد دیگر منسوخ است و این به معنای عدم تکرار است چنان چه در کریمه آمده: «کلُّ یوم هو فی شأن» و شؤون تازه آن به آن هویداست و در شهودات و تجلیات پویایی وجود دارد نه این که بسان آب گنداب راکد و بی تغیر باشند] 📚 فتوحات مکیه، جII، ص ۴۷۵، س ۳۲ 📌[ تصرف] : امیرحسین بازیار •┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈• 🔆 قَبَسی از قَبَسات نوریه رحمانی https://eitaa.com/joinchat/3218014389C8a29b25e45 @RASHAHATOLBEHAR