eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋 یک هفته قبل از اعزام به سوریه ، خبر شهادت را آوردند خیلی گریه😭 کرد و گفت: خوش به سعادتش ، عاقبت به خیر شد. 🦋 به معراج‌الشهدا رفت و در گوش گفت: به (ع)🌹 بگو تا من را نیز شهید کند. 🦋 خواب را دید که به او گفت: همان موقع که در گوشم این را گفتی ، (س)💚 برات شهادتت را امضا کرد.هر کس می‌خواهد به شهادت برسد (س)💚 پای شهادتش را امضا می‌کند. 🦋 ۲۹ دی‌ماه ۹۴ همانطور که گفته بودند: در شب تاجگذار (عج)💚 با اصابت موشک کورنت به شهادت رسید. 🦋بعد از شهادتش را در خواب دیدم که بسیار خوشحال بود و می‌گفت: 《 من زنده‌ام ، فکر نکنید که مرده‌ام.ناشکری نکنید و هر مشکلی که داشتید من برایتان حل می‌کنم. 🦋 خیلی دلش می‌خواست دخترها ولایتی بار بیایند. عاشق رهبری بود هر زمان که چهره‌ی ایشان را نگاه می‌کرد ، دست بر سینه✋ می‌گذاشت و می‌گفت: .✌️ 🦋 سفارش می‌کرد که بچه‌ها را زینب‌وار بزرگ کنید. حجابشان زینبی و رفتارشان زهرایی باشد. @Revayate_ravi
🦋 یک‌بار ریحانه تب😥 کرد و یک هفته‌ی تمام ادامه داشت ، نمی‌دانستم باید چکار کنم. از قبل گفته بود کمک خواستی به حضرت زهرا(س)💚متوسل شو زیارت عاشورا خواندم و به حضرت‌زهرا(س)💚 گفتم: به بگویید اگر اتفاقی برای ریحانه اُفتاد ، نگوید من‌نتوانستم از بچه نگهداری کنم.... 🦋 ناگهان بوی عطر🌸 در خانه پیچید و هر لحظه زیاد و زیادتر میشد. ناگهان صدای را شنیدم که گفت: همسرم!!! بخواب من بالای سر ریحانه هستم. خوابیدم ، بلند شدم دیدم ریحانه تبش پایین آمده و از من آب 💧می‌خواهد. 🦋 او به قولش عمل کرده بود. به حق که شهدا 🌹هستند. بعد از آن شب تا مدت‌ها هر کس وارد خانه‌ی ما میشد متوجه‌ی آن بوی خوش میشد و لباس ریحانه هم بوی آن عطر را گرفته بود. @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙هلال ماه شوال به زبان مقاومت 🌙اعضای محترم کانال عیدتون مباررررک❤️ @Revayate_ravi
وقتی به‌ خاطرِ محبوبیتش پیشنهادِ نامزدِ ریاست جمهوری رو بهش دادن گفت : من نامزدِ گلوله‌ها و نامزدِ شهادتم...🍃🍃 @Revayate_ravi
🎈بعد از مراسم خواستگاری، روزی که برای آزمایش خون رفتیم رو یادم نمیره... روبه روی هم نشستیم تا از ما خون بگیرند ، من خیلی عادی نشستم .. نوبت حسین که شد اَدا درآورد که مثلا درد😜 میکشد... 🎈همه فکر میکند پاسدار ها خیلی خشک مقدس اند ولی حسین خیلی شوخ😉 بود. 🎈وقتی عصر می خواستیم برویم جواب گروه خون را بگیریم ، حسین گفت خانم سعادت!! میتونم شماره ی شمارو داشته باشم ؟ گفتم :مشکلی نیست .. شمارم رو دادم. 🎈اون هم تک انداخت و شماره ی هم رو ذخیره کردیم ... همون روز غروب اولین پیامک رو به من زد.. نوشته بود : حقته!!!! 🌺 @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وَپرسیده‌شد:‌عید‌فطࢪ‌یعنۍچہ؟ -بہ‌معنی‌بازگشت‌بہ‌فطرت [حقیقت‌انسانۍ] است^^ ••• بعدیڪ‌ماه‌عبودیت‌به‌فطرتمون برگشتیم‌یانه؟! :) !!! @Revayate_ravi