eitaa logo
پژوهشگاه حم
271 دنبال‌کننده
799 عکس
859 ویدیو
37 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 🌀🌀🌀 🌀🌀 🌀 🌀 معماهای غدیریه؛ (بخش اول): 🕋 (ص) در آخرین سال عمر مبارک خود و بالتبع آخرین خود (موسوم به ) فرمان بسیج عمومی برای حضور حداکثری در را صادر فرمودند و کمتر کسی از عدم شرکت در حج معاف شد. حتی مسلمانان دورافتاده‌ترین مناطق هم مشمول فراخوان (ص) شدند، چنانکه در آستانه حج سال دهم هجری، پیک و پیغامی را از روانه فرمودند که (آن زمان، (ع) در مأموریت یمن به سر می‌بردند) یا علی! بمحض دریافت این نامه با حداکثر تعداد از مسلمانان بسوی حرکت کن تا برای مراسم حج خود را به ما در مکه برسانید. حضرت رسول(ص) با علم غیبی خود می‌دانستند (و در خود هم بدان تصریح کردند که) آخرین سال حیات جسمانی خود را می‌گذرانند. ⁉️ حال معما در اینجاست که آن «بسیج سراسری امت» چه ضرورت (اهمیتی و اولویتی) داشت؟! هر چه باشد، قاعدتا امر بسیار خطیری بوده است که چنان تدارکاتی را می‌طلبید. ممکنست عده‌ای ساده‌انگارانه، خود را به این مطلب دلخوش نمایند که؛ حج؛ امر بزرگی در است که خواسته‌اند تا مسلمانان ضمن حضور حداکثری خود، به عینه شاهد آخرین ظرائف و دقائق انجام توسط اکرم(ص) باشند! بدیهی است که این مطلب، توجیه سزامندی برای آن قصه نیست و این قضیه باید دلیل دیگر و مهمتری داشته باشد. مضافا در مناسک آخرین حج پیغمبر، رویداد عبادی مهمی هم رخ نداد و چیز قابل توجهی به مناسک حج افزوده نشد. مهم از این لحاظ که اقتضای ضرورت نماید برای حضور حداکثری حتی و حتی معلولان آنان! تنها اتفاق مهمی که حج حجة‌الوداع را از حج سالهای قبل متمایز می‌کرد، حضور لحظه بلحظه (ع) در معیت پیغمبر بود، بگونه‌ای که در چشم همه ناظرین به پیامبر بنشیند. یعنی صحنه بگونه‌ای مدیریت شده بود که مسلمانان جهت دقت در آخرین ظرائف مناسک حج پیوسته مترصد و متوجه پیغمبر باشند و بالتبع پیوسته چشمانشان به جمال علی(ع) هم روشن می‌شد! فلذا در طول مراسم حج، شخص پیغمبر در حکم یک در کانون مرکزی توجهات بود و علی هم دائما دیده می‌شد. بنابراین در مراسم حج آنچه بیشتر از هر چیز در معرض توجه مسلمین بود، علی بود نه چیز جدیدی از مناسک حج. ⁉️ اما چرا علی؟! معمای مذکور اما برای عده‌ای، قابل رمزگشائی بود. آنها که از دیرزمانی برای جانشینی پیامبر، دورخیز کرده بودند و محال بود که مهیای نبوده باشند. اما چه کسانی؟! ۱) نفوذی‌های (به سرکردگی ) ۲) سران سابق (به سرکردگی ) و بلکه قرائن پنهانی نشان از اتحاد نهانی آنها داشت. بدینصورت که عمر و اصحاب او در صورت معرفی حضرت علی(ع) به و خلافت رسول‌الله، اقدام به خشن نموده و تا مرز کشتن ( و علی) پیش بروند. تدارک سلاح و حمایت کودتاچیان هم بر عهده و مکه باشد. شدت احتمال چنین کودتا و جنایت و خیانتی چنان بالا بود که پیامبر ترجیح دادند عجالتاً از اجرای نقشه خود برای تعریف و ترویج علی بعنوان خلیفه بعد از خود، در فرصت عالیه مراسم حج که همه مسلمانان حضور دارند، منصرف شوند! البته پیغمبر بر جان خود چندان بیمناک نبودند ولیکن به هیچ عنوان حاضر نبودند جان علی را به خطر بیاندازند. فلذا پیغمبر با نبوغ و خود، اجرای خود را پیشه کردند و بدون معرفی علی و اخذ برای او مکه را ترک فرمودند. در نقشه دوم اگرچه تعداد مسلمانان از لحاظ کمّی، قدری کاهش پیدا می‌کرد ولیکن کیفیت مطلوب‌تری داشت. طبق نقشه دوم، پیغمبر دستور داده بود که در منبری از سنگ ساخته شود که البته چندان مرتفع نبود و بعداً لازم شد که با تجمیع مسلمان هم قدری مرتفع‌تر بشود و هم آنان هم در و جایگاه مذکور مشارکتی ورزیده باشند. ⁉️ اما چرا غدیر خم؟! ...ادامه دارد. 🌀 🌀🌀 🌀🌀🌀 ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) یوم‌الغدیر ۱۴۰۰ 💠 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ملتی آتشین در گذرگاه ایران 👌 این مقاله در سال ۱۳۷۹ تحریر شد: (بخش ۰۲): 👈(بخش قبلی)👉 سازش و مدارا! مهم‌تر و چشم‌گيرتر از «تنوع آب و هوايي» اين سرزمين «تنوع ضرب‌المثل‌ها»، «تنوع مطايبات و لطيفه‌ها و جوكها»، «تنوع لهجه‌ها»، «تنوع گويشي»، «تنوع غذايي»، «تنوع لباسي» مردمان آن است كه مجموعاً اگر در سطح جهان بي‌نظير نباشد قطعا كم‌نظير است. مردمان مختلفي با فرهنگ‌ها و آداب و رسوم و اخلاقيات متفاوتي از روي اين گذشته‌اند و هر كدام به نوبه خود تأثيراتي از خود بجاي گذاشته‌اند كه بعضاً بسيار عميق و ماندگار بوده است و بعضاً هم سطحي و گذرا و البته چه‌بسا مسافرين نيز از اين تأثيرپذير بوده‌اند. و آنچه كه از همه مهم‌تر است آن بوده كه مردمان اين سرزمين در راستاي تنازع براي بقاي خود در قبال و عكس‌العمل‌هاي متفاوتي داشته‌اند و از جمله آنكه در بسياري از مقاطع از راه تسليم و سازش و وارد شده‌اند. «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» از شعارهاي اصيل اين ملت بوده است. زيرا و به اين و بويژه اين ملت معمولاً تمناهاي خود را تحميل مي‌كرده‌اند و اگر از طرف ، مدارايي صورت نمي‌گرفت نابودي اين ملت چه بسا امر محتومي مي‌بود. فلذا با ضرس قاطع مي‌توان ادعا كرد كه «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» يك شعار برخاسته از جان و دل شخصيت و در عين‌حال ساده ايرانيان است و در واقع راز بقاي اين در طول آن بوده است. و چه بسا در بسياري از موارد مدارا و جمع بستن بين آداب و اخلاق و رسوم غربي‌ها با شرقي‌ها و آميزش آنها بسادگي ميسر نبوده است و التقاطي از آنها مضحكه‌هايي را پديد آورده است؛ تعارفات تكراري، رودربايستي‌هاي بيجا، ملاحظه‌كردن‌هاي عجيب، حساسيت‌هاي شگفت‌انگيز، عصبانيت‌هاي افراطي، مصلحت‌انديشي‌هاي تفريطي، و دورويي‌ها و بسياري از صفات و خصائل مشهود و ملموس در خُلق و خوي اين ملت حتي و ايشان عمدتاً از جمله محصولات اصلي اهتمام به سازش و كنار آمدن و با انواع تأثيرگذاران بوده است. بنابراين لازمه حفظ و بقاي و يا ، مدارا و و است كه البته امري اجتناب‌ناپذير مي‌باشد. و اين انعطاف و مدارا گاهي هم چيزي نيست جز نفاق و دورويي و بلكه چند رويي! همچنانكه بدان متهم هستند و ايرانيان بعد از معاصر بسيار سعي مي‌كنند كه خود را از اين مبرا سازند! اهل كوفه! علت اينكه اهل كوفه متهم به نفاق شده‌اند به همان معجون آن شهر بر مي‌گردد. كوفه در ابتداي تأسيس، و قرارگاهي نظامي بيش نبوده است كه براي تجميع و تمركز و براي فتح احداث شده بود كه سرانجام هم با ساقط كردن سلسله‌هاي بستر لازم و فضاي مناسبي براي انتخاب فراهم ساختند تا ايشان را پذيرا گردند. وليكن مستقر در مردماني بودند كه از اقصي نقاط شهرها و باديه‌ها و سرزمينهاي بدانجا گسيل شده بودند. فلذا بر كوفه معجوني بوده است از فرهنگ‌هاي گوناگون شمال و جنوب و مركز و شرق و غرب شبه جزيره كه بالتبع بلحاظ هدف مشترك ناچار بوده‌اند با يكديگر مدارا داشته و منعطف باشند. و همين انعطاف‌پذيري موجب نهادينه شدن نفاق در شخصيت آنها گرديد و تا بدانجا پيش رفت كه از سويي (عليه‌السلام) را به و دعوت نمودند و از طرفي شمشيرهايشان را در خدمت قرار دادند و فرزندان (صلي‌الله عليه وآله و سلم) را فجيعانه و رذيلانه سر بريدند و در انجام آن بزرگترين ظلم از يكديگر سبقت گرفتند. البته امام حسين(ع) همچون پدر و برادر بزرگوارش (عليهما السلام) بخوبي بر واقف و آگاه بود وليكن گويي افشاي ، آنچنان مهم بوده است كه لازم بوده صحنه‌اي چون و براي آن تدارك ديده شود! و چه نيكو فرمود كه: «كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا»! آري در عصرها و مصرهاي ديگري نيز صحنه‌هايي مشابه صحنه كربلا و عاشورا تكرار خواهد شد و شده است. و نيز كوفه ديگري است وليكن بسيار بزرگتر از آن كوفه مدفون در و سده اول اسلامي. همچنانكه نحوه دعوت و استقبال و سپس شهادت عليه‌السلام نيز نمونه ديگري از همين رفتار است كه ايرانيان مرتكب گرديدند و پاي در جاي پاي اهل كوفه نهادند! ادعاي ميزباني و دعوت و استقبال و حتي سپردن مقام بديشان و آنگاه و و ! آيا آتش هم همين‌گونه نيست؟! ... ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۴ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻 @SMHM212 آینده شوم تهران! (قسمت ۰۱): 👌این مقاله در سال ۱۳۹۰ تألیف و منتشر شده و قبلاً در پیام‌رسان‌های تلگرام و واتساپ هم به اشتراک گذاشته‌ام. البته مخاطبین اولیه این مقالات ناتمام، روحانیون تهرانی بوده‌اند ولیکن برای عامه هم قابل توجه است: بسمه تعالی تهران در روایات دینی « قبل از زمان(عج)» از بسیار اندیشناک برای ما تهرانی‌هاست که به عنوان نمونه در روایت ذیل مورد اشاره صریح قرار گرفته است: (ملاحم جمع ملحمه؛ به پیشگوئی‌های «فتنه‌های آخرالزمان» اطلاق می‌شود و سید ابن طاووس هم (همچون ابن‌کثیر و امثاله)، کتابی دارد با عنوان « و »): قال‌المفضل بن عمر قال لی جعفر بن محمد علیه‌السلام: یا مفضل أتدری اینما وقعت دارالزورآء؟ قلت: الله و حجته أعلم. فقال: «إعلم یا مفضل انّ فی حوالی‌الرّی جبلاً اسود تبنی فی ذیله بلده تسمی بطهران و هی دارالزورآء التی تکون قصورها کقصور الجنّه و نسوانها کالحور العین و اعلم یا مفضل أنهنّ یتلبسن بلباس الکفار و یتزین بزی الجبابره و یرکبن السروج و لا یتمکنّ لأزواجهنّ و لاتفی مکاسب الأزواج لهنّ فیطلبن الطلاق منهم و یکتفی الرجال بالرجال و النساء بالنساء و تشبه الرجال بالنساء و النساء بالرجال فانک إن ترد حفظ دینک فلاتسکن فی هذه البلده و لا تتخذها مسکناً لأنها محل الفتنه و فرّ منها الی قله الجبال و من الجحر الی الجحر کالثعلب باشباله.» (مجموعه الاخبار/ ص۱۶۴) (اسود؛ بزرگ و سربلند؟/ سیاه؟/ پوشیده از انبوه درختان سرسبز؟/ چشمگیر و نمایان؟) ترجمه: مفضل بن عمر می‌گوید: (ع) به من فرمودند؛ ای ! آیا می‌دانی در کجا واقع است؟ عرض کردم خدا و حجتش بهتر می‌دانند. فرمود: بدان که در اطراف کوهی بسیار بزرگ است. در دامنه آن شهری بنا نهاده خواهد شد به نام و این شهر همان دارالزوراء است؛ یعنی شهری شکوهمند و نمونه (و دارای زیبایی و پایداری که در اثر کاخ‌های زیبا و استحکاماتی که در ساختمان‌های آن به کار برده شده به دارالزوراء تعبیر شده است). شهری که کاخ‌های آن چون کاخ‌های و زنانش در زیبایی چون فراخ چشم‌اند. ای مفضل بدان که این را به تن می‌پوشند و خود را به شکل مردم ستمگر و سرکش در می‌آورند [= غربزدگی]. و بر زین‌ها سوار می‌شوند و از همسرانشان تمکین نمی‌کنند و درآمدهای شوهرانشان کفایت آن‌ها نمی‌کند. از این رو از شوهران خویش درخواست می‌کنند. و برای فرو نشاندن ، مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا می‌کنند. مردان خود را به شکل زنان و زنان خود را به شکل مردان در می‌آورند و اگر بخواهی خود را نگه داری باید در این نمانی و آن را مسکن خویش قرار ندهی، زیرا آن‌جا جایگاه و تباهی است و تو برای دور ماندن از آلودگی‌ها باید از آن شهر به بالای کوه‌ها بگریزی و چون روباه که با بچه‌هایش از سوراخی به سوراخ دیگر می‌گریزد تو نیز از گوشه‌ای به گوشه دیگر کوچ کنی. (نشانه‌های پایان/ علی فاطمیان/ ص۵۴۰/ چاپ۱۳۸۱/ سازمان چاپ و انتشارات) و اندیشناکتر از آن، مسئله بسیار تلخ «محاربه با (عج)» است که روایت ذیل (ایضاً منسوب به امام صادق علیه‌السلام) بدان اشعار دارد: الغیبه للنعمانی: قال‌الصادق(ع): «ثلاثه عشر مدینة و طائفة یحارب القائم(ع) اهلها و یحاربونه؛ اهل مکه و اهل مدینه و اهل‌الشام و بنوامیه و اهل‌البصره و اهل دمیسان و الاکراد و الاعراب و ضبه و غنی و باهله و ازد و اهل‌الری». (سفینه‌البحار/ ج۱/ ص۵۰۹) ترجمه: امام صادق(ع) می‌فرمایند: ۱۳ شهر و طایفه هستند که (ع) با آن‌ها و آنان با حضرت می‌جنگند: ، ، [سوریه و اردن و...]، [شاید منظور سفیانی و عده‌ای دیگر باشد که از خلفای اموی هستند]، ، ، ، ، [طائفة؟] ، ، ، و (نشانه‌های پایان/ ص۵۴۱/ چاپ۱۳۸۱/ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲۴ 🌐 کانال 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 گروه 👈محل نظرات👉 🙏
راهبرد الهی خروج از دسترسی‌ها گریختن از عروس زیبای شهادت! (بخش سوم): 👈بخش قبلی👉 ⁉️چرا امام حسین(ع) آیه ۲۱ سوره قصص را کنار مزار پیامبر تلاوت کرد؟ امام حسین(ع) با انتخاب آیات قرآن در طول ماجرای قیامشان، کلیدهای رمزگونه‌ای به شیعیان خویش تا آینده ارائه می‌‎دهد. به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، حجت‌الاسلام موسوی‌مطلق در برنامه تلویزیونی «خوشبخت» به مناسبت آغاز محرم گفت: یکی از مباحث بسیار مهم، اساسی و کلیدی در جریان سیدالشهداء، انس و الفت امام با قرآن بود. استفاده امام حسین علیه السلام از آیات الهی از زمان حرکتشان تا شهادت و حتی پس از شهادتشان، از آنجا اهمیت می‌یابد که تبیینی از جامعه آن دوران برایمان آشکار می‌شود و از سوی دیگر می‌توان به اهداف قیام سیدالشهداء دست یافت. در واقع امام با انتخاب این آیات، کلیدهای رمزگونه‌ای به شیعیان خویش تا آینده ارائه می‌‎دهد. وی افزود: ما اگر بخواهیم یک ابتدای زمانی برای قیام حضرت سیدالشهداء یافت کنیم تا آیات را از آنجا مورد بررسی قرار دهیم، باید از مدینه آغاز کنیم. هرچند برخی مورخان قیام امام را حداقل از دو سال قبل می‌دانند، آنجا که در سرزمین منا رسماً قیام خویش را در بین اصحاب و اعوان اعلام کردند؛ با این حال، مبنا را از هنگام خروج از مدینه قرار می‌دهیم. موسوی‌مطلق در باره خلاصه‌ای از علت ظاهریِ خروج امام حسین(ع) گفت: دلیل خروج امام این است که نیمه رجب سال 60 هجری معاویه به دَرَک واصل شد. تا خبر مرگ معاویه به مدینه برسد، تقریباً‌ دو هفته‌ای به طول انجامید. به محض اینکه خبر مرگش رسید، یزید جانشین او شده بود؛ پیک از یک طرف باید خبر مرگ را منتقل می‌کرد و از سوی دیگر بیعت‌ها را می‌گرفت؛ منتها علاوه بر بیعت عمومی،‌ بیعت از سه نفر مهم بود: امام حسین(ع)، پسر زبیر و عبدالله بن عمر. آن دو نفر قبل از بیعت فرار کردند، اما امام ماند. ایشان کنار قبر مطهر رسول‌الله(ص) تشریف برد و در آنجا ضمن مناجات با جدّ بزرگوار خویش، آیه 21 سوره قصص را تلاوت کرد «فخرج منها خائفا یترقب قال رب نجنی من القوم الظالمین» یعنی موسى ترسان و نگران از آنجا بیرون رفت [در حالى که مى‏]گفت: «پروردگارا، مرا از گروه ستمکاران نجات بخش.» این آیه مربوط به ماجرای خروج موسای نبی از مصر بود. اما سؤال اینجاست که چرا امام این آیه را بیان فرمود. خروج موسی از مصر چه سنخیتی با خروج امام حسین از مدینه دارد؟ با این توضیح که حضرت موسی به این دلیل خائف بود که در مصر علیه ظالمی قیام کرد و او را به دلیل آزار یکی از مؤمنان کشت. حالا می‌خواستند موسی را دستگیر کنند که ایشان در حالت خوف از مصر خارج شد. وی افزود: امام حسین قصد داشت با انتخاب این آیه مفاهیمی را منتقل کند: اول اینکه قصد خروج دارم. خروج یک معنای عادی به معنای بیرون رفتن از شهر دارد و یکی هم به معنای قیام است. از آیاتی که امام بعداً اشاره فرمود، متوجه می‌شویم امام قصد قیام داشتند. دوم اینکه انتظار حوادث تلخ را کشیدند؛ چرا که حضرت موسی رنج‌های فراوانی در طی مسیر دیدند. سوم اینکه امام قصد دارد این معنا را انتقال دهد که گاهی اصلاح جامعه با خروج و هجرت حاصل می‌شود. چهارم اینکه امام قصد دارد تفهیم کند شجاعت به این معنا نیست که همیشه در دسترس دشمن باشی؛ گاهی ایجاب می‌کند از دسترس او خارج شوی و حیات و ممات تو باید برای حریم خدا سودمند باشد. پنجم اینکه دعا و عمل کنار یکدیگرند؛ لذا در انتهای آیه می‌فرماید «قال رب نجنی من القوم الظالمین»؛ نکته دیگر اینکه امام قوم مقابل خویش را قوم ظالم می‌خواند. در واقع دشمن را به صفت ظلم معرفی می‌کند. ذکر این نکته ضروری است که رسول الله در حدیثی فرمود هر آنچه در امت بنی‌اسرائیل رخ داد،‌ در امت من هم اتفاق می‌افتد. این حدیث با عبارت «حذو النّعل‌ بالنّعل‌» شناخته می‌شود. منبع👉 ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر فرارهای مقدس سید الشهدآء یا هجرت از امر شهادت‌طلبی! (ع)، چهار مرتبه، مصمم به فرار از ماجراجویی و سعی در شدند که ملاحظه آن‌ها کمتر مورد توجه قرار گرفته است: 1⃣بعد از شهادت (ع)، بخاطر پایبندی به آن‌حضرت با ، حدود ۱۰ سال در به کار و زندگی عادی خود مشغول بودند و حال آنکه در تمام این مدت، رژیم منحوس از هر اقدام تحریک‌آمیزی (از قبیل سب در منابر!)، فروگذار نکرد. 2⃣با مرگ معاویه (که با ، جانشین تعیین کرد)، (ع) تحت فشار قرار گرفته و لذا ناچار به از مدینه شدند. با اینکه می‌توانستند را بکنند. 3⃣در مکه هم وقتی دریافتند که ۸۰ ، دنبال ریختن در کنار هستند، از هم گریختند! 4⃣در هم وقتی متوجه شدند که ، ندارند، تقاضای بازگشت نمودند اما دشمنان، مهلت ندادند! ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۴/۱۴
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 نابودی دوگانه بعد از سرکشی دوگانه (بخش۲): بخش قبلی👉 حم: ... در طی هزاران سال متناوباً بین و ، دست بدست می‌شده و بالتبع هم در دوران خود، گاهی ذیل روم و گاهی ذیل ایران بوده‌اند و قاعدتاً تنها مقطعی که یهودیان توانستند حکومت مستقل و مقتدری تشکیل بدهند در زمان حضرات (ع) و (ع) بوده و بعدش تدریجاً به اضمحلال می‌افتند تا اینکه در ۷۰ میلادی کاملاً پراکنده می‌شوند. نکته دوم اینکه حضرات داود و سلیمان که اهل طغیان و عصیان و ظلم نبودند. بنابراین فساد و سفاکی مربوط به این دوره طلائی‌شان نیست. لذا باید مشخص کرد که دقیقاً در چه مقطعی حکومتی تشکیل دادند که در قالب آن تبدیل به حکومت یا قوم مفسدفی‌الارض شدند و کردند؟ با توجه به آیه قرآنی «عسی ربکم ان یرحمکم و ان عدتم عدنا و جعلنا جهنم للکافرین حصیرا امید است بازگشته و توبه کنید»؛ الف) در برای «اگر برگردید ما هم برمی‌گردیم» (علاوه بر گنهکاران تواب)، دو مخاطب [دیگر هم] مطرح است: ۱) خطاب به که با ، جنگیدند و شکست خوردند. فلذا ، یهود را تهدید می‌کند که اگر دوباره طغیان کنید ما هم مجدداً شما را مچاله می‌کنیم. ۲) خطاب به و که ایضاً با پیامبر اعظم(ص)، جنگیدند و نهایتاً شکست خوردند و را هم از دست دادند. فلذا قرآن این فرقه ابوسفیانی را تهدید می‌کند و اشاره به دارد که این‌ها بنام فرزندان بنی‌امیه، تحت لوای مشغول کشتار می‌شوند و خدا آن‌ها را می‌کند که حسابتان را خواهم رسید (با برگشتن ). یکبار در زمان علیه پیامبر و اوصیاء او طغیان کردند و بار دوم در آخرالزمان طغیان و فساد خواهند کرد و ، آن‌ها را تارومار خواهد کرد. ۳) البته جفتشان هم می‌توانند همزمان مخاطب این باشند. یعنی قرآن کاری به قبل از اسلام ندارد و صرفاً می‌خواهد بگوید که در صدر اسلام با پیغمبر در افتادید و ما شما را شکستیم و چنانچه در آخرالزمان هم بخواهید کنید، ما هم بسوی شما در عرصه وارد خواهیم شد. ب) و اما اینکه در تاریخ یهود، آمده بار اول توسط پراکنده شدند و بار دوم توسط ()، احتمالاً چندان ربطی با آنچه که قرآن می‌خواهد بگوید، ندارد. ضمناً مسئله تشکیل کشور هم چندان مطرح نیست که دو بار یا چند بار تشکیل شد یا نشد (که ما بخواهیم غیر از دنبال موارد مشابه آن باشیم!) بلکه آنچه که موضوعیت دارد، مسئله «برتری جویی قومی» آن‌هاست که ملموس‌ترین مصادیق آن یکی نبرد آن‌ها با پیامبر اسلام بود و دومی هم در آخرالزمان که با تجهیز سفیانی در مقابل امام زمان(عج)، قد علم می‌کنند. الغرض؛ این مطالب و مسائل شاید هیچ ربطی به کشور فعلی اسراعیل نداشته باشد که اگر هم نابود شود (ان‌شاءالله)، ما بخواهیم دنبال تطبیق آن به بار دوم یا سوم آن باشیم. پرج: صدالبته قوم یهود حس برتری جویی داره، صدالبته این‌ قوم ملعون هست. در این مورد شکی نیست. در مورد تاریخ هم کاملا درسته یک دوره سلیمان نبی و دوره دوم بعد از کوروش اینها حکومت داشتن که اصلا ربطی به جنایت الان‌شون نداره یه نکته قوم یهود یعنی از نسل یهودا فرزند یعقوب داود از فرزندان یهودا بوده ➕ و قضینا الی بنی اسرائیل فی الکتاب لتفسدنّ فی الارض مرتین و لتعلنّ علوا کبیرا در قران و در تورات گفته شده، اسرائیل، 2 بار نابود میشه، اون دوبار هم گذشته، برای بار سوم که نگفته حم: کاری به نوشته نداریم که عاری از بی‌پایان نیست. ولیکن قرآن هم، قاعدتاً کاری به کشوری با رژیمی جعلی، ندارد که خود را می‌نامد. زیرا آن‌چه در قرآن، موضوعیت دارد، قوم بنی‌اسرائیل است. 👌حال اگر چنین باشد که بنی‌اسرائیل، دو بار در قعر تاریخ، مرتکب و بزرگی شده‌اند، (صرف‌نظر از اینکه چندان ارزشی برای بازگویی بی‌ثمر ندارد)، چه لزومی دارد که بخواهد آن‌ها را تهدید نماید که «اگر برگردید، ما هم برمی‌گردیم»؟! بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که، قرآن در مقام هشدار و تهدید است. یعنی با یادآوری یک واقعه تاریخی در سرگذشت این قوم پلید، دارد هشدار می‌دهد و نصیحت می‌کند که مجدداً دست از پا خطا نکنند و دست از برتری‌جویی بردارند وگرنه خدا و مؤمنان هم با قدرت خود به سراغ آن‌ها خواهند آمد و آن‌ها را مجازات خواهند کرد. بدیهی‌ست که هشدار و تهدید برای آینده است که احتمالاً عصر جاری است و علائم ذی‌ربط با پیشگویی‌های ما و خودشان هم انطباق دارد. فلذا به جرأت می‌توان نتیجه گرفت که اشغالگران جنایتکار، گرفتار بدمستی در پادگانی بنام اسراعیل، در معرض فرولغزیدن به سرانجام بسیار شوم و وحشتناکی هستند. ✍حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | محل نظرات ۱۴۰۴/۴/۱۹