eitaa logo
پژوهشگاه حم
274 دنبال‌کننده
819 عکس
909 ویدیو
37 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «فمعکم، معکم لا مع عدوکم» (بخش ۰۲): ... چنانکه در همین هم فردا از دو مسیر تا مرقد سید حسنی در شهرستان ، رخ خواهد داد تا فرصتی باشد برای و آنانکه به هر علتی نتوانستند برای با امامشان به آن بشتابند و ارادت و محبت خود به (ع) را در اینجا به نمایش بگذارند. ولیکن صحبت امشب بنده پیرامون «معمای فاصله» تعداد دهها میلیون نفری (و غیرشیعه) در حضور نمایشی متغیرالفصول و همایشی متحیرالعقول (اربعین و سایر سرزمین‌ها) با تعداد فقط چهل هزار نفری شیعیانی است که همراه (ع) در دوره [صغیره] به دنیا باز می‌گردند تا آن‌حضرت را در ۵۰٫۰۰۰ ساله او بعد از شهادت (عج) همراهی نمایند. در همین نکته هم می‌توان به راز آن سخن (ع) در تمایز بر اهل‌البیت(ع) پی برد که فرمودند: «براحتی نگوئید ما هستید بلکه شما ما هستید»! همه ما یقیناً از علاقمندان و محبّین اهل‌بیت (ص) هستیم و به همین جهت هم مأجوریم ولیکن شیعه بودن امر دیگریست. البته (ع) بودن توفیق عظیمی است که نصیب خیلی از مردم می‌شود ولیکن (ع) شدن است. فلذا این سؤال در اینجا برجسته می‌گردد که از فراتر رفتن و به نائل گشتن چه ضرورتی دارد؟ بنظرم حداقل دو تا مطلب؛ و به این ضرورت، وجاهت می‌بخشند که شاید دومی از اولی هم وزین‌تر باشد. یعنی؛ مهمتر از «رجعت در رکاب امام» در این دُنیا، مطلب «شفاعت یوم‌الورود امام» در عُقبا و است. محشری که نمادی از تجمیع تمام بدبختی‌های عالم است و اگرچه به سیاه‌بختی سرنگونی در و عذاب‌های اعظم آن نمی‌رسد ولیکن عذاب‌های عدیده، طویل و عظیمی دارد که حتی یک روز آن هم قابل تحمل نیستند و در چنان هنگامه‌ای چقدر ارزشمند است برخورداری از مشمول امام حسین(ع) شدن در و در هنگامه آغاز ورود به عالم حشور و نشور! «اللهم‌اُرزقنا شفاعت‌الحسین یوم‌الورود»؛ شفاعت خاصه‌ای که حضرت (ع) است. و این خود به تنهایی (صرف‌نظر از همه علل و تمام دلایل دیگر) آنقدر گران و ضروری است که می‌ارزد انسان تمام عمر و بلکه لحظه‌ای از آنرا «شیعه حسین بن علی(علیهماالسلام)» و در او باشد و در این طریق، کار و همت خویش را مضاعف سازد. معیّتی از تا او شدن. «یا لَیتَنا کُنّا مَعَکُم فَنَفُوز فَوزاً عَظیماً». ای کاش ما هم با شما بودیم تا به سعادت و فوز بزرگی نائل می‌شدیم. چرا ؟! زیرا که را در پیش روی داریم: همچنانکه در آیات ۱۵ و ۱۶ از سوره انعام هم می‌فرماید: «قُل إنّی أخافُ اَن عَصَیتُ رَبّی عَذابَ یَومٍ عَظیمٍ * مَن یُصرَف عَنهُ یَومئِذٍ فَقَد رَحِمَهُ وَ ذلکَ الفَوزُ المُبینُ»؛ بگو که همانا من می‌ترسم از عذاب روز بزرگ اگر نافرمانی کنم پروردگارم را * کسی که آن‌روز بر طرف شود از او [عذاب روز بزرگ] پس رحم کرده است بر او و آنست فوز [آشکار و] مبین. در اینجاست که انواع راهکارهای «نیل به پیروزی و سعادت آشکار » و شیعه واقعی و حقیقی (ع) شدن در برابر ما گشوده می‌گردد و در این مجال امیدوارم یکی از آنها را دریابیم. ان‌شاءالله. به هم می‌رسیم. با عنایت به سؤال؛ «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی» امام حسین(ع) در واپسین لحظات عمر مبارک آنحضرت و پیوند عجیبی که در و امامتی بین و علیهماالسلام برقرار است، بجرأت می‌توان نتیجه گرفت که تجلی (ع) برای ما در دوران زمان(عج)، اهتمام به امر است و «شیعه حسین(ع)» شدن مفهومی جز «منتظر المهدی(عج)» شدن ندارد، همچنانکه منتظر (ص) معنایی جز (ع) ندارد و این دو شأن عظیم در امر خطیر قابل تحقق است. در هم می‌خوانیم و بر این تصریح و تأکید می‌ورزیم با عبارت: «فَمَعَکُم، مَعَکُم لا مَعَ عَدُوِّکُم». همراه شمایم؛ همراه شما هستم نه همراه دشمن شما. اگرچه این از ناحیه مقدسه (ع) است و (ع) خواندن آنرا از نشانه‌های بر می‌شمارند ولیکن امروز فریاد «... معکم ... معکم ...» امام زمان(عج) بیش از همه بر آسمان بلند است. قیام (عج) تداوم و تکمیل قیام امام حسین(ع) است. در دعای ندبه هم اشاره فرمود: «أین الطالبُ بِدَم المقتول بکربلا؟» ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین ۱۴۰۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «فمعکم، معکم لا مع عدوکم» (بخش ۰۲): ... چنانکه در همین هم فردا از دو مسیر تا مرقد سید حسنی در شهرستان ، رخ خواهد داد تا فرصتی باشد برای و آنانکه به هر علتی نتوانستند برای با امامشان به آن بشتابند و ارادت و محبت خود به (ع) را در اینجا به نمایش بگذارند. ولیکن صحبت امشب بنده پیرامون «معمای فاصله» تعداد دهها میلیون نفری (و غیرشیعه) در حضور نمایشی متغیرالفصول و همایشی متحیرالعقول (اربعین و سایر سرزمین‌ها) با تعداد فقط چهل هزار نفری شیعیانی است که همراه (ع) در دوره [صغیره] به دنیا باز می‌گردند تا آن‌حضرت را در ۵۰٫۰۰۰ ساله او بعد از شهادت (عج) همراهی نمایند. در همین نکته هم می‌توان به راز آن سخن (ع) در تمایز بر اهل‌البیت(ع) پی برد که فرمودند: «براحتی نگوئید ما هستید بلکه شما ما هستید»! همه ما یقیناً از علاقمندان و محبّین اهل‌بیت (ص) هستیم و به همین جهت هم مأجوریم ولیکن شیعه بودن امر دیگریست. البته (ع) بودن توفیق عظیمی است که نصیب خیلی از مردم می‌شود ولیکن (ع) شدن است. فلذا این سؤال در اینجا برجسته می‌گردد که از فراتر رفتن و به نائل گشتن چه ضرورتی دارد؟ بنظرم حداقل دو تا مطلب؛ و به این ضرورت، وجاهت می‌بخشند که شاید دومی از اولی هم وزین‌تر باشد. یعنی؛ مهمتر از «رجعت در رکاب امام» در این دُنیا، مطلب «شفاعت یوم‌الورود امام» در عُقبا و است. محشری که نمادی از تجمیع تمام بدبختی‌های عالم است و اگرچه به سیاه‌بختی سرنگونی در و عذاب‌های اعظم آن نمی‌رسد ولیکن عذاب‌های عدیده، طویل و عظیمی دارد که حتی یک روز آن هم قابل تحمل نیستند و در چنان هنگامه‌ای چقدر ارزشمند است برخورداری از مشمول امام حسین(ع) شدن در و در هنگامه آغاز ورود به عالم حشور و نشور! «اللهم‌اُرزقنا شفاعت‌الحسین یوم‌الورود»؛ شفاعت خاصه‌ای که حضرت (ع) است. و این خود به تنهایی (صرف‌نظر از همه علل و تمام دلایل دیگر) آنقدر گران و ضروری است که می‌ارزد انسان تمام عمر و بلکه لحظه‌ای از آنرا «شیعه حسین بن علی(علیهماالسلام)» و در او باشد و در این طریق، کار و همت خویش را مضاعف سازد. معیّتی از تا او شدن. «یا لَیتَنا کُنّا مَعَکُم فَنَفُوز فَوزاً عَظیماً». ای کاش ما هم با شما بودیم تا به سعادت و فوز بزرگی نائل می‌شدیم. چرا ؟! زیرا که را در پیش روی داریم: همچنانکه در آیات ۱۵ و ۱۶ از سوره انعام هم می‌فرماید: «قُل إنّی أخافُ اَن عَصَیتُ رَبّی عَذابَ یَومٍ عَظیمٍ * مَن یُصرَف عَنهُ یَومئِذٍ فَقَد رَحِمَهُ وَ ذلکَ الفَوزُ المُبینُ»؛ بگو که همانا من می‌ترسم از عذاب روز بزرگ اگر نافرمانی کنم پروردگارم را * کسی که آن‌روز بر طرف شود از او [عذاب روز بزرگ] پس رحم کرده است بر او و آنست فوز [آشکار و] مبین. در اینجاست که انواع راهکارهای «نیل به پیروزی و سعادت آشکار » و شیعه واقعی و حقیقی (ع) شدن در برابر ما گشوده می‌گردد و در این مجال امیدوارم یکی از آنها را دریابیم. ان‌شاءالله. به هم می‌رسیم. با عنایت به سؤال؛ «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی» امام حسین(ع) در واپسین لحظات عمر مبارک آنحضرت و پیوند عجیبی که در و امامتی بین و علیهماالسلام برقرار است، بجرأت می‌توان نتیجه گرفت که تجلی (ع) برای ما در دوران زمان(عج)، اهتمام به امر است و «شیعه حسین(ع)» شدن مفهومی جز «منتظر المهدی(عج)» شدن ندارد، همچنانکه منتظر (ص) معنایی جز (ع) ندارد و این دو شأن عظیم در امر خطیر قابل تحقق است. در هم می‌خوانیم و بر این تصریح و تأکید می‌ورزیم با عبارت: «فَمَعَکُم، مَعَکُم لا مَعَ عَدُوِّکُم». همراه شمایم؛ همراه شما هستم نه همراه دشمن شما. اگرچه این از ناحیه مقدسه (ع) است و (ع) خواندن آنرا از نشانه‌های بر می‌شمارند ولیکن امروز فریاد «... معکم ... معکم ...» امام زمان(عج) بیش از همه بر آسمان بلند است. قیام (عج) تداوم و تکمیل قیام امام حسین(ع) است. در دعای ندبه هم اشاره فرمود: «أین الطالبُ بِدَم المقتول بکربلا؟» ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین ۱۴۰۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «فمعکم، معکم لا مع عدوکم» (بخش ۰۳): و جالب آنکه وقتی (ع) (هل من ناصرٍ ینصرنی) با شهادت شیعیانش در قیام خود را (عج) با قیام خود به همراه شیعیانش می‌گوید؛ «لبیک یا حسین»، متقابلاً آنگاه که (ع) بعد از تشکیل (ص) به می‌رسند، اینبار نوبت امام حسین(ع) است که برای تداوم او بازگردد و لذا نخستین کسی که [صغیره] می‌کند امام حسین(ع) است و شیعیانش ولیکن با ۴۰٫۰۰۰ نفر! فلذا «حسین(ع) و مهدی(عج)» از هم جدائی ناپذیرند و هم از آنان قابل تفکیک نیست. و دشمنان چقدر دقیق این مسائل را تشخیص دادند! که به صراحت می‌گویند: «تا به [ع] و [عج] ارادت داشته باشند، تمام نقشه‌های ما بر آب است و هرگز حریف ایشان نخواهیم شد»! و شگفت‌تر آنکه عامل پیوند و تلاقی حسین(ع) و مهدی(عج) در دوره را در می‌بینند و لذا کمر به تحقیر، توهین، تضعیف و نابودی آن بسته‌اند و از هر فرصت و بهانه‌ای هم سوءاستفاده می‌کنند! همچنانکه در تصریح و تأکید کردند که: « بهانه است، نشانه است»! و زهی به این خیال باطل. هر که با آل‌علی در افتاد ور افتاد. توصیه در بیان؛ «پشتیبان ولایت‌فقیه باشید تا آسیبی به مملکت شما نرسد» هم ناشی از درک همین مسئله خطیر است که سود و فایده آن در همین دنیا هم نصیب ما می‌گردد ولیکن نیاز ما به امور (ع)، (عج) و «حمایت از ولایت» و بلکه فراتر از تمناهای دنیوی ما از قبیل؛ «بهره از تربت پاک و شفابخش حسین(ع)» (فقط هم (ع)؛ تنها خاکی از این کره خاکی که خوردنش حرام نیست و حفظش مبارک!)، «پیشگیری از آسیب دشمنان به مملکت ما» و «رجعت در رکاب حسین(ع) به این دنیا» برای حکومتی ۵۰٫۰۰۰ ساله (بیشتر از حکومت و سلطنت هر کسی در این زمین!) است و آن استفاده از امتیاز (ع) در روز ورود به در عالم عقباست. «این حسین کیست؟ که عالم همه دیوانه اوست!» صحبت بنده بازشماری برخی از ویژگیهای منحصر بفرد حضرت (ع) است: هم است و هم و بلکه «سیدالشهدای عالم امکان» همچنان که در هم «سید شباب اهل الجنة» و سرور جوانان بهشت است. سید هر دو عالم حسین(ع) است و خدای متعال هر کسی را به چنین مقامی نمی‌نشاند و نشان از آن دارد که او «مرضیّ خدا»ست زیرا که حسین(ع) هم با تمام وجود مبارکش است. «یاأیّتها النفس‌المطمئنّه، إرجعی إلی ربّکِ راضیهً مرضیّهً». شأن نزول این آیه هم، جز وجود نازنین امام حسین(ع) کیست؟ راضیهً مرضیّهً؛ سیّدَی شَبابِ اهل الجنَّهِ و سیّدالشهدآء. حتی خاک تربت پاکش هم خوردن دارد! و فقط هم او و نه هیچکس دیگر! و نیز او تنها کسیست که با بیشترین تعداد شیعیانش (۴۰٫۰۰۰ نفر) رجعت [صغیره] می‌فرماید. و او تنها کسیست که در دنیا بیشترین مدت را (۵۰٫۰۰۰ سال) سلطنت می‌کند. و او تنها کسیست که از حق و امتیاز در برخوردار است. همه (ع)، همه (ع)، همه و و (س) دارند ولیکن گویا فقط حسین(ع) است که علاوه بر ، هم دارد و آن است. همه در همه ایّام (بلکه بهتر است بگوئیم لیالی!) قیامت برپاست اما همه آنها از روز دوم است ولیکن (ع) از همان برپا می‌شود. البته قیامت حضرت (ص)؛ است که گویا نمی‌خواهد حتی یکنفر طعمه گردد تا آنجا که هم به شفاعت طمع می‌کند! و تا آنجا که ظاهراً آنحضرت آخرین کسی است که از محشر وارد می‌گردد! زیرا او فریاد می‌کشد و ضجّه می‌زند و اشک می‌ریزد تا شاید خدا با شفاعت او همه گنهکاران را ببخشد و آنها را در سوزان نریزد زیرا که او رحمهً للعالمین است. درود و صلوات خدا بر او باد. امام حسین(ع) (راجع و شافع اول)؛ است. با این تفاوت که (ع) می‌فرماید: امام حسین(ع) در نجات انسانها از محشر که همچون سایر اولیآء الهی مثل کشتی نجات عمل می‌کند، تمایزش آنست که «اوسع و اسرع» است! کشتی وسیع‌تر و سریع‌تر. یعنی هم مشمولین شفاعتش در تعداد و جمعیّت گسترده‌تر هستند و هم در مدت و زمان، از همه بیشتر و بالاتر سرعت و شتاب دارد. چرا جای دوری برویم! در همین دنیا مگر به عینه نمی‌بینیم؟ کدام شخصیت تاریخی را سراغ دارید که به اندازه امام حسین(ع) مکرراً و مکرراً و و دور هم جمع کرده باشد؟ آفتاب آمد دلیل آفتاب! ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین ۱۴۰۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 وجاهت رنگی (بخش دوم): حضرت (ص) معمولاً بر سر می‌بستند و گاهی هم از كلاهی بنام قَلَنْسُوَه یا بُرْطُلَه بر سر داشتند و گاهی هم به سَرْبَنْدی از دستمال یا شال بسنده می‌کردند. رنگ آن‌ها معمولاً و گاهی و گاهی و گاهی بودند. عمامه سفید آن‌حضرت، سحاب نامیده می‌شد که به (ع) هدیه کردند. در جنگ‌ها معمولاً عمامه زردرنگ بر سر می‌بستند ولیکن در فتح مکه، عمامه سیاه بر سر نهادند. مقام معظم رهبری سعی می‌کنند مناسبت‌های مختلف را در قالب انگشترهای خود مورد توجه قرار بدهند. رنگ غالب ، است که عمدتاً از زمان و به نشانه برای مصائب ، باب شد همچنانکه نشانه آمادگی آنان برای خونخواهی شهادت علیه‌السلام است. نهضت‌ها و ملت‌ها هم در تمام دنیا و در طول تاریخ، معمولاً رنگ‌های خاصی (بعنوان نماد مطلوب و شاخصه متمایز خود) را در قالب دنبال کرده‌اند که هنوز هم در همه جای دنیا جاری و ساری است و حتی از سال ۲۰۰۴ میلادی به بعد شاهد انقلاب‌های رنگی در گوشه و کنار جهان هستیم که (به لحاظ نرم بودن و ، هم نامیده می‌شوند) در هم رنگ‌های و ، در سال‌های اخیر بعنوان نماد و درهم شکستن «نهضت+نظام اسلامی» و سپردن مملکت به ، مورد بهره‌برداری قرار گرفت و هنوز هم ادامه دارد. البته پوستین روباه‌ها عمدتاً قرمز، خاکستری، سفید، قهوه‌ای و خاکی هستند و به حیواناتی اطلاق می‌شود که در ، می‌کنند. الغرض؛ سزامند است که ولایت_فقیه، خود را با رنگ‌ها نیز در آمیزند. رنگ‌هایی که قدمت صدها ساله دارند. رنگ‌هایی که ایامی از سال را به خود تخصیص بدهند. فرضاً؛ 👈 ماه‌های و (تا شب ۲۸ صفر) کماکان همه اماکن و همه‌جا شود. 👈 هفته همه‌جا (اماکن و البسه) (یا لباس خاکی سربازی و بسیجی) شود. 👈 همه‌جا (میادین و معابر و البسه) شود. 👈 ۱۹ روزه (حدفاصل ۲۸ ماه صفر لغایت ۱۷ ربیع‌الاول) همه‌جا (اماکن و معابر و البسه) شود. ضمن آنکه نماد رشد و بالندگی است، رنگ زهر و تلخی هم است و رنگ سمّ و مسمومیت و نیز آنتی‌باکتریال! و اما اینکه چرا این دو دهه را همه‌جا و همه‌چیز را سبزپوش بکنیم؟! بخاطر آنست که در این ایام بیش از هر مقطع دیگری از سال، رخ‌نمایی می‌کند و شهادت یا ولادت پنج تن از علیهم‌السلام به این ایام، گره خورده است! زیرا؛ وقتی که ، ولادت (ع) (که به زهر جفای بنی‌عباس مسموم شد و به شهادت رسید) را قرین زمانی روز میلاد (ص) قرار داد و شهادت (ع) را نیز (که به زهر جفای بنی‌امیه مسموم شد و به شهادت رسید) قرین زمانی روز (ص) قرار داد که به زهر جفای ، مسموم شد و به شهادت رسید، لابد حکمتی را منظور داشته است. فلذا شایسته است که این ۱۸ یا ۱۹ روز (فاصله ۲۸ صفر تا ۱۷ ربیع از ماه‌های هلالی) را «سالیاد شهادت پنج تن از معصومین(علیهم‌السلام) با مسمومیت منافقین»، قرار دهیم تا شاید موجب بیداری و مسلمانان گردد و از تداوم خود نموده و نمایند و به برگردند. بنابراین رنگ سبز را نماد زهر تلقی کنیم و حضرات مقدسی که با سمّ به شهادت رسیده‌اند و بنحوی با این ایام تناسبی دارند، عبارتند از: ۱) حضرت محمد مصطفی (ص) ۲) امام حسن مجتبی (ع) ۳) امام صادق (ع) ۴) امام رضا (ع) ۵) امام حسن عسکری (ع) میلاد پیامبر مصطفی و امام حسن مجتبی علیهماالسلام و الصلوات در این مقطع زمانی، واقع شده‌اند که هر دو حضرت به زهر جفا شده و به شهادت رسیدند. همچنانکه شهادت و علیهماالسلام با زهر جفای در محدوده همین ایام بوده است. البته در مجموع ۱۰ تن از معصومین علیهم‌السلام با مسمومیت به شهادت رسیده‌اند که شهادت و ولادت آنان در سایر ایام سال بوده است و حتی آخرین معصوم(عج) هم با سمّ یک یهودیه به شهادت خواهد رسید! (و فقط و والدین کرام آن‌حضرت علیهم‌السلام با ریختن خون پاکشان ناشی از ضربات سنگین و بُرّنده به پیکرشان، به شهادت رسیده‌اند) فلذا قریب باتفاق معصومین(ع) با مسمومیت شده‌اند. فلذا این ایام، مناسب‌ترین مقطع برای برجسته‌سازی و تبیین نحوه شهادت آنان بویژه (ص) است و باید خیلی جدی به این موضوع بپردازیم و‌ رسواگر (که از کفار بدترند) باشیم که حداقل آن، سبزپوشی است ان‌شاءالله. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۱۶ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ملتی آتشین در گذرگاه ایران 👌 این مقاله در سال ۱۳۷۹ تحریر شد: (بخش ۰۲): 👈(بخش قبلی)👉 سازش و مدارا! مهم‌تر و چشم‌گيرتر از «تنوع آب و هوايي» اين سرزمين «تنوع ضرب‌المثل‌ها»، «تنوع مطايبات و لطيفه‌ها و جوكها»، «تنوع لهجه‌ها»، «تنوع گويشي»، «تنوع غذايي»، «تنوع لباسي» مردمان آن است كه مجموعاً اگر در سطح جهان بي‌نظير نباشد قطعا كم‌نظير است. مردمان مختلفي با فرهنگ‌ها و آداب و رسوم و اخلاقيات متفاوتي از روي اين گذشته‌اند و هر كدام به نوبه خود تأثيراتي از خود بجاي گذاشته‌اند كه بعضاً بسيار عميق و ماندگار بوده است و بعضاً هم سطحي و گذرا و البته چه‌بسا مسافرين نيز از اين تأثيرپذير بوده‌اند. و آنچه كه از همه مهم‌تر است آن بوده كه مردمان اين سرزمين در راستاي تنازع براي بقاي خود در قبال و عكس‌العمل‌هاي متفاوتي داشته‌اند و از جمله آنكه در بسياري از مقاطع از راه تسليم و سازش و وارد شده‌اند. «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» از شعارهاي اصيل اين ملت بوده است. زيرا و به اين و بويژه اين ملت معمولاً تمناهاي خود را تحميل مي‌كرده‌اند و اگر از طرف ، مدارايي صورت نمي‌گرفت نابودي اين ملت چه بسا امر محتومي مي‌بود. فلذا با ضرس قاطع مي‌توان ادعا كرد كه «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» يك شعار برخاسته از جان و دل شخصيت و در عين‌حال ساده ايرانيان است و در واقع راز بقاي اين در طول آن بوده است. و چه بسا در بسياري از موارد مدارا و جمع بستن بين آداب و اخلاق و رسوم غربي‌ها با شرقي‌ها و آميزش آنها بسادگي ميسر نبوده است و التقاطي از آنها مضحكه‌هايي را پديد آورده است؛ تعارفات تكراري، رودربايستي‌هاي بيجا، ملاحظه‌كردن‌هاي عجيب، حساسيت‌هاي شگفت‌انگيز، عصبانيت‌هاي افراطي، مصلحت‌انديشي‌هاي تفريطي، و دورويي‌ها و بسياري از صفات و خصائل مشهود و ملموس در خُلق و خوي اين ملت حتي و ايشان عمدتاً از جمله محصولات اصلي اهتمام به سازش و كنار آمدن و با انواع تأثيرگذاران بوده است. بنابراين لازمه حفظ و بقاي و يا ، مدارا و و است كه البته امري اجتناب‌ناپذير مي‌باشد. و اين انعطاف و مدارا گاهي هم چيزي نيست جز نفاق و دورويي و بلكه چند رويي! همچنانكه بدان متهم هستند و ايرانيان بعد از معاصر بسيار سعي مي‌كنند كه خود را از اين مبرا سازند! اهل كوفه! علت اينكه اهل كوفه متهم به نفاق شده‌اند به همان معجون آن شهر بر مي‌گردد. كوفه در ابتداي تأسيس، و قرارگاهي نظامي بيش نبوده است كه براي تجميع و تمركز و براي فتح احداث شده بود كه سرانجام هم با ساقط كردن سلسله‌هاي بستر لازم و فضاي مناسبي براي انتخاب فراهم ساختند تا ايشان را پذيرا گردند. وليكن مستقر در مردماني بودند كه از اقصي نقاط شهرها و باديه‌ها و سرزمينهاي بدانجا گسيل شده بودند. فلذا بر كوفه معجوني بوده است از فرهنگ‌هاي گوناگون شمال و جنوب و مركز و شرق و غرب شبه جزيره كه بالتبع بلحاظ هدف مشترك ناچار بوده‌اند با يكديگر مدارا داشته و منعطف باشند. و همين انعطاف‌پذيري موجب نهادينه شدن نفاق در شخصيت آنها گرديد و تا بدانجا پيش رفت كه از سويي (عليه‌السلام) را به و دعوت نمودند و از طرفي شمشيرهايشان را در خدمت قرار دادند و فرزندان (صلي‌الله عليه وآله و سلم) را فجيعانه و رذيلانه سر بريدند و در انجام آن بزرگترين ظلم از يكديگر سبقت گرفتند. البته امام حسين(ع) همچون پدر و برادر بزرگوارش (عليهما السلام) بخوبي بر واقف و آگاه بود وليكن گويي افشاي ، آنچنان مهم بوده است كه لازم بوده صحنه‌اي چون و براي آن تدارك ديده شود! و چه نيكو فرمود كه: «كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا»! آري در عصرها و مصرهاي ديگري نيز صحنه‌هايي مشابه صحنه كربلا و عاشورا تكرار خواهد شد و شده است. و نيز كوفه ديگري است وليكن بسيار بزرگتر از آن كوفه مدفون در و سده اول اسلامي. همچنانكه نحوه دعوت و استقبال و سپس شهادت عليه‌السلام نيز نمونه ديگري از همين رفتار است كه ايرانيان مرتكب گرديدند و پاي در جاي پاي اهل كوفه نهادند! ادعاي ميزباني و دعوت و استقبال و حتي سپردن مقام بديشان و آنگاه و و ! آيا آتش هم همين‌گونه نيست؟! ... ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۴ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 از قاعده جهانی در جامعه جهانی تا قائمه جهادی در جامعه جهادی تفاوت از زمین تا آسمان است❗️ ، حربه و چماقی‌ست که پارسی‌زبان برای و منکوب کردن بر سر آنان می‌کوبند! زیرا جامعه جهانی آن‌ها چیزی نیست بجز اراذل و که بر حکومت برخی از کشورهای غربی، یافته‌اند. در سپهر این و‌ حکام آن‌ها، قاعده بر این است که؛ فقط «یهودی‌های مادرزاد یهودی»، به شمار می‌روند و برای آن‌ها آفریده شده و الباقی انسان‌های زمین، در واقع حیواناتی هستند که برای خلقت یافته‌اند و چنانچه یک یهودی، غیریهودیان (و حتی یهودیان غیرمادرزادی) را به قتل برساند، قابل پیگرد و حتی سؤال نیست! فلذا این «حیوانات شبه‌انسان» با توجه به معیار میزان و نحوه خدمتگزاری‌شان دو نوع هستند: و ! یعنی اگر به خوبی کنند (همه‌چیز از جمله خود را با کمال میل و رضایت و خندان و شادمان به تقدیم نمایند!) مجاز به برخورداری از وضعیت حیوانات مرفه هستند و می‌توانند دست‌افشان و پای‌کوبان در کنسرت‌های مختلط ده‌ها و حتی صدها هزار نفری شرکت نموده و سر بدهند (مثل مردمان کشورهای ترکیه، مصر، عربستان، امارات و امثال‌هم) وگرنه که گرفتار اوضاع حیوانات معذب خواهند شد (مثل مردمان کشورهای فلسطین، یمن، لبنان و امثالهم)! حال! هم مختار است تا انتخاب نماید که؛ می‌خواهد در زمره کدام نوع از حیوانات (مرفه یا معذب) باشد؟! بسیار بسیار متأسفم که عرض کنم؛ در چنین انتخاب سرنوشت‌سازی، شدند! زیرا طیفی ترجیح دادند حیواناتی در خدمت باشند که آن‌ها را امت اسراعیلی ایران می‌نامیم که در واقع (حیوان مرفه) و را برگزیده‌اند و آن‌ها ضدیت‌ورزی با «نهضت+نظام اسلامی» است و در غفلت و بلکه در تغافل و بعضاً با إغفال بر بسیاری از مناصب و مصادر نظام هم سلطه یافته‌اند! ولیکن طیفی از این ملت هم ، را پیشه کردند و را تا اساساً نباشند که آنان را امت اسماعیلی ایران، می‌نامیم. قال (عليه‌السلام ـ مِن كَلامِهِ يَومَ عاشوراء ـ): «ألا وَ إنَّ الدَّعيَّ ابنَ الدَّعيِّ قَد رَكَّزَ بَينَ اثنَتينِ؛ بَينَ السُلَّهِ وَ الذِلَّةِ وَ هَيهاتَ مِنّا الذِلَّةُ! يَأبى‌اللّه ُ ذلك لَنا وَ رَسولُهُ وَ المُؤمِنونَ وَ حُجورٌ طابَت وَ طَهُرَت وَ أنوفُ حَميَّةٍ وَ نُفوسُ أبيَّةٍ مِن أن تُؤثِرَ عَلى » (اللهوف/۹۷) (ع) ـ در بخشى از سخنانش در روز ـ فرمودند: هان! اين پسر حرامزاده مرا ميان دو چيز مخيّر كرده است: ميان و تن دادن به ! و كه ما تن به ذلّت و خوارى دهيم. و او و و دامن‌هاى پاك و مطهّر[ى كه ما در آن پرورش يافته‌ايم] و دل‌هاى غيرت‌مند و جان‌هاى بزرگ‌منش، اين را بر ما نمى‌پذيرند كه فرمان‌برى از را بر ترجيح دهيم. امت اسماعیلی بدنبال «مصارع الکرام» و تجلی هستند و امت اسراعیلی بدنبال «طاعة اللئام» و ! 👌بنابراین بن‌مایه بعنوان پرچمدار به انسان‌ها اینست که همه آن‌ها (به استثناء ) را حیواناتی (مرفه یا معذب) می‌داند که صرفاً شباهتی به دارند و و و مال‌شان هیچگونه حرمتی ندارد و مفهوم تحمیلی بر و میانه و حتی غرب جهان هم چیزی بجز این نیست. فلذا هر سرباز چلغوز آمریکایی مجاز است به ناموس و مال هر ملتی، دست‌درازی کند و حتی خون آن‌ها را بریزد و هیچ‌کسی هم حق مؤاخذه را ندارد. زیرا معنایی ندارد که حیوانات مرفه یا معذب بخواهند انسان‌ها (صهاینه) و نوکران آن‌ها را به بکشانند! موضع‌گیری ایرانیان در قبال این و شیطانی، دو نوع است: ۱) امت اسراعیلی، تسلیم هستند و توصیه به و می‌کنند و برای هورا می‌کشند! بارزترین نماد این ، بود که دیدیم نهایتاً به چه ذلت و دریوزگی افتاد! ۲) امت اسماعیلی، سازش‌ناپذیری دارند و با رهبری از ، رسماً علیه (بردگی صهیونیزم شیطانی) قیام کردند و نهضت آنان تا (عج) ادامه دارد، ان‌شاءالله. ✅و به برکت «إن تنصروا الله، ینصرکم و یثبت اقدامکم»(۴۷/۷)، ما امروز موشک‌هایی ساخته‌ایم که می‌توانیم، بزرگترین در فاصله فضائی ۳۶٫۰۰۰ کیلومتری را منهدم سازیم! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۸/۲ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻 @SMHM212 آینده شوم تهران! (قسمت ۰۷): لزومی هم ندارد که را در دشمنان بیرونی ببینید (لااقل به این زودیها) زیرا اول باید آن صورت بگیرد. ظاهراً خرابی آن به غرق شدن این شهر در متعفنی است که خود پدید می آورند. شاید هم در پی یک سنگین رخ بدهد که اتفاقاً یکی از تهدیدات جدی و فعلی این شهر هم است. بنده چند سال پیش شنیدم که حتی گروهی ژاپنی از متخصصین زلزله وقتی دعوت شدند که زلزله احتمالی تهران را مورد بررسی علمی قرار بدهند و قرار بوده که دو ماه در اینجا مطالعه میدانی داشته باشند ناگهان بعد از دو هفته عازم فرودگاه می‌شوند تا را ترک کنند. آنها قراردادشان را عملاً ابطال می‌کنند و می‌گویند حضور در این شهر دیوانگی است! تهران یک بیش نیست که هر لحظه ممکن است همه اهالی آنرا معدوم سازد! [طبق برخی مطالعات؛ طبقات زیرین ، همانند غار و مغاره، خالی است و پیش‌بینی می‌شود که طاقدیس‌های آن، روزی درهم شکسته و کل کلانشهر تهران (العیاذ بالله) در قعر زمین که مملو از است، فرو می‌رود! و لذا تا تهران از صفحه روزگار، و و متعفن و آن، نشوند، (عج) هم تشریف فرما نخواهند شد!] البته اگر را ملاک تصمیم‌گیری خود بدانیم فعلاً جای نگرانی نیست زیرا هنوز آن تشکیل نشده و هنوز تبدیل به نشده است! و هنوز ... اگرچه سایر مقدمات منتهی به این مسائل در حال شکل‌گیری هستند و بنده نشانه‌های آنها را آشکارا می‌بینم و برای شما هم خواهم گفت. شاید کسی گمان کند که این روایات معتبر نباشند. چه بسا ممکن است که فرضاً روزی کسی آمده به تهران و در اینجا مورد اذیت و آزار اراذل و اوباش آن قرار گرفته و از جانب دیگران هم حمایتی نشده و دستی هم به قلم داشته و لذا نشسته در وصف این شهر و مردمانش چنین حرفهایی را نوشته! آیا چنین چیزی یا امثال آن در میان بوده است؟ باید عرض کنم که خیر! زیرا بخشی از این روایات در کتبی مثل ، و درج شده‌اند؛ کتابهایی که قبل از بوجود آمدن تهران (بعنوان شهر) تألیف گشته‌اند. تهران حدود ۳۰۰ سال است که شهر شده و از خود اسم در کرده وگرنه در زمان نوشتن آن کتابها معلوم نیست حتی یک روستای کوچکی بوده است. مطلب دیگر نامیدن این شهر در برخی از روایات است و اینکه در تفسیر آن از هم اسم برده شده (و جالب آنکه اسم تیم ملی هم در حال حاضر است!) ولیکن بازهم متأسفم که به‌اطلاع برسانم خیر! این ، خود تهران است. زیرا (ع) نشانی دقیقی می‌دهند و صریحاً می‌فرمایند: در آینده شهری بنا نهاده خواهد شد در حوالی (سرزمین و در آنزمان مشهور بوده و شهر ری وجود خارجی داشته و حتی عمربن‌سعد (علیه اللعنة) در رؤیای استانداری آن تن به مشارکت و آغاز در قتل (ع) داد)، آدرس شفاف‌تری می‌دهند: در دامنه کوهی بلند و «تسمی بالطهران»! تهران نامیده خواهد شد. آیا کوهی بلندتر از کوههای شمال تهران و دامنه در حوالی ری سراغ دارید. آری همینجاست. همین شهری که بنده و شما آن به شمار می‌رویم! و فراموش نکنیم که امام صادق(ع) بعد از آدرسي‌كه مي‌دهند (در مضمون «في حوالي الري ... تبني ... بلدة ... تسمي بالطهران» يعني در آينده شهري بنياد نهاده خواهد شد در حومه شهر ري و در دامنه كوهي بزرگ كه ناميده خواهد شد)، در باره طهران فرموده‌اند؛ «فـرّوا منـها» (از آنجا فرار كنيد). یعنی هر گونه مقاومتی هم بی‌فایده است! حال اگر این روایت باشد و ما واعظین که مقتدایمان امام صادق(ع) است آیا مکلفیم که این را به اطلاع برسانیم یا خیر؟! و چگونه این کار را به انجام برسانیم؟ فرار از تهران به کجا؟! سرانجام چیست؟ روایات می‌گویند: «[سید] در پی نبرد با وی وارد می‌شود و نیروهای یمنی و جهت رویاروی با سفیانی وارد عمل می‌شوند و از چنین ظاهر می‌شود که نقش نیروهای یمن در نبرد سفیانی، نقش پشتیبانی از نیروهای ایرانی است؛ زیرا از لحن اخبار چنین فهمیده می‌شود که طرف درگیر با سفیانی، مردم مشرق‌زمین یعنی و هستند و گویا یمنی‌ها پس از یاری رساندن به آنان به باز می‌گردند.» (فرهنگ الفبایی مهدویت؛ موعودنامه/ چاپ۲۴/ مجتبی تونه‌ای/۱۳۹۰/ ص۷۸۵) ... ادامه دارد. 👌تذکر: این مقاله در سال ۱۳۹۰ تألیف شده (که بازنویسی بنده در همان سال بود که در محل انجام گرفت و مورد اعتراض شدید واقع شد!) و نکات داخل کروشه [...] را جهت توضیحات بیشتر، امروز بر آن‌ها افزودم. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲۴ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
󾮛اطلاعاتی در مورد پیامبران(ع)☆󾮜 ● 4 نفر از پیامبرانی که عرب.زبان بودند: - حضرت هود(ع) - حضرت صالح(ع) - حضرت شعیب(ع) - حضرت محمد(ص) ● پیامبرانی که با هم پسرخاله بودند: - حضرت عیسی(ع) و حضرت یحیی(ع) ● پیامبرانی که هرگز ازدواج نکردند: - حضرت عیسی(ع) - حضرت یحیی(ع) ● پیامبرانی که با هم برادر بودند: - حضرت موسی(ع) و حضرت هارون(ع) - حضرت اسمائیل(ع) و حضرت اسحاق(ع) ● پیامبرانی که پدر و پسر بودند: - حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسماعیل(ع) - حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسحاق(ع) - حضرت یعقوب(ع) و حضرت یوسف(ع) ● پیامبرانی که در کنار مزار حضرت علی(ع) مدفون هستند: - حضرت آدم(ع) - حضرت نوح(ع) - حضرت صالح(ع) - حضرت هود(ع) ● پیامبرانی که دو نام داشتند: - حضرت محمد(ص)- احمد - حضرت یونس(ع)- ذوالنون - حضرت عیسی(ع)- مسیح - حضرت خضر(ع)- ملیقا - حضرت یعقوب(ع)- اسرائیل - حضرت یوشع بن نون(ع)- ذوالکفل ● پیامبر اکرم(ص) چند مرتبه به معراج رفتند؟ - 2 مرتبه ● حضرت یونس(ع) چند شبانه.روز در شکم ماهی بودند؟ - 7 شبانه.روز ● تعداد پیامبرانی که در بنی.اسرائیل مبعوث شدند: - 600 پیامبر ● پیامبرانی که پادشاه روی زمین بودند: - حضرت سلیمان(ع) - حضرت ذوالقرنین(ع) ● آخرین پیامبری که وارد بهشت می.شود؟ - حضرت سلیمان(ع) ● پیامبرانی که با هم، هم.عصر بودند؟ - حضرت خضر(ع) حضرت موسی(ع) حضرت شعیب(ع) - حضرت ابراهیم(ع) ‌حضرت لوط(ع) حضرت یعقوب(ع) حضرت یوسف(ع) ● پیامبرانی که مقام امامت هم داشتند؟ - حضرت محمد(ص) - حضرت ابراهیم(ع) ● کدام پیامبر(ع) در کشور ایران مدفون است؟ - حضرت دانیال نبی(ع) در شهر شوش دانیال ● کدام یک از پیامبران را سر بریدند؟ - حضرت یحیی(ع) ● قبر حضرت موسی(ع) توسط چه کسی کنده شد؟ - حضرت عزرائیل(ع) ● کدام پیامبر(ع) داماد یکی دیگر از پیامبران(ع) بود؟ - حضرت موسی(ع) داماد حضرت شعیب(ع) بود! ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌خطاهای گزارش ۱) (ص)، حداقل ۲ مرتبه بوده وگرنه تا ۱۲ الی ۱۸ مرتبه و بعضاً بیشتر (در روایتی ۱۲۰ بار!) هم روایت شده است. ۲) هم‌عصر پنداشتن (ع) و (ع)، خطاست. بین (ع) [نتیجه حضرت ابراهیم] تا حضرت موسی، حدود پنج قرن (۴۸۰ سال؟) فاصله زمانی بوده است. ۳) آخرین پیامبری که وارد بهشت می‌شود؟! (ع) که خود بوده، بالتبع گرفتاری بیشتری دارد در و خود در خصوص اعمال سلطه‌ای که بر داشته است فلذا آخرین پیامبری است که بعد از معطلی‌ها و حساب و کتاب‌ها بالاخره ورود به بهشت می‌گیرد. ولیکن آخرین پیامبری که وارد بهشت می‌شود نه که است! زیرا (صلی‌الله علیه و آله و سلم) علیرغم اینکه جواز ورود به بهشت را دارد اما از رفتن بسوی ، قویاً امتناع می‌ورزد و بعنوان «رحمةً للعالمین»، اصرار دارد که بیشتری را مورد شفاعت خود قرار بدهد تا آن‌ها را از نجات بخشد. تا آن‌جا که نهایتاً برای بردن حضرت به بهشت که غرق در گریه و ضجّه و فریاد و فغان و التماس است (در آخرین لحظاتی که جزیره در حال غرق شدن در و بلعیده شدن در آتش‌های هولناک آن است و باب بسته شده)، کأنّه متوسل به زور می‌شوند! در عین‌حال بیشترین تعداد شفاعت، مشمول جمعی است که (ع) انجام می‌دهند. زیرا که به تعبیر (ع)؛ سفینه‌ای «اوسع و اسرع» هستند. ولیکن ارزشمندترین شفاعت شامل اشخاصی می‌شود که بسوی بهشت پرواز می‌کنند و هیچ‌کدام از عذاب‌های وحشتناک ۱۰ گانه را حتی لحظه‌ای هم نمی‌بینند! «اللهم ارزقنا شفاعة الحسین یوم الورود» 🤲 ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۰/۱۷ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
4.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 نفاق وفاقیون روز آمد سازی نفاق کوفیون! ⁉️چه شد که هم به پیوست؟! طی گزارشی به (ع) که در مسیر کربلا بود، در باره : «قلوب الناس معک و سیوفهم مع بنی امیة»! 😳 تعجبی ندارد اگر بشنویم «قلب‌های اهل کوفه به ، گرایش داشته اما شمشیرهای‌شان در اختیار بنی‌امیه بوده است»! وقتی که بشنویم ما هم شعارهایشان با است اما آراءشان با است! اعضای «مجمع تشخیص مصلحت نظام»، در رأی‌گیری عیانی با پیوستن ایران به کنوانسیون‌های صهیونیستی، مخالفت می‌کنند اما در رأی‌گیری نهانی، با آن موافقت می‌ورزند! گزارش کامل‌تر 👈این‌جا👉 وقتی، ملتی که آراء آن (که به تعبیر ؛ به راحتی نرم می‌شود!) بر آراء آن، پیشی گرفته و اکثریت هم در با آن‌ها از حمایت ۱۰۰٪ی بعمل می‌آورند و هم با آن‌ها وفاق می‌ورزند و اکثریت هم برای وفاق با آن‌ها به خط می‌شوند، چرا اکثریت مجمع، از ، عقب بمانند و را تنها نگذارند و به نشتابند؟! 👌آری! در و است که ، نقاب از رخ برمی‌کشد ولیکن این ، محال است به مقصد برسد! و لذا کل ملت بویژه مسئولین آن، نه تنها از نخواهند خورد بلکه خیلی بدی خواهند داد و چنان پشیمان و خواهند شد که هیچ فایده‌ای برای هیچ‌کسی نداشته باشد! 😳عضویت در کنوانسیون‌های جهت پیشبرد ؟! مذاکره‌ای برای هیچ و پوچ!حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۳/۱۰
22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 شهادت‌طلبی ممدوح شهادت‌طلبی ممنوع! حضرت سیدالشهداء؛ (ع) در روز عاشورا، برای آنکه مانع شهادت‌طلبی (س) بشوند (و فقط هم را به 👈همان دلیلی که قبلاً گفته‌ایم)👉، از همان ابتدای امر، آن‌حضرت را تبدیل به () فرمودند. زیرا شخص حقوقی، حق شهادت‌طلبی ندارد. این روزها شاهدیم که صاحب‌نظران، برای غیبت (حفظه الله) از انظار عمومی، علل و دلایلی را مطرح می‌کنند که هم در بیان خود دو علت برای آن برشمردند. ولیکن بنظر این حقیر؛ در این حرکت دو نکته مهمتری مطرح است که شاید کمتر کسی به آن‌ها توجه می‌ورزد: 👌یکی مطلب «ضرورت فقهی پرهیز از شهادت‌طلبی ممنوعه» 👌و دیگری «درس‌آموزی عملی ضرورت مراعات دستورالعمل‌های امنیتی بعنوان یک تکلیف الهی» به سایر اشخاص حقوقی که متأسفانه (آن‌چنان که باید)، مورد التفات آنان نیست و لذا به علت و عدم درایت اکمل در این مسئله، صدمات و خسارات غیرقابل جبرانی در طول تاریخ و بویژه بعد از و خصوصاً در طی دو سال اخیر، بر پیکره «نهضت+نظام اسلامی»، وارد گردیده است. شهادت‌طلبی اشخاص؛ 🔲حقیقی ✅ 🔲حقوقی ❌ 🔲هر دو ⛔️ 📛هیچ‌کدام!!! برای اشخاص، تا زمانی که صرفاً شخص هستند، کاملاً و مطلب بسیار ارزشمند و مأجوری است ولیکن بمحض اینکه تبدیل به شخص بشوند، همین مطلب، مسئله‌ای نامشروع و غیرمجاز و کاملاً غلطی است که سر از جهنم در می‌آورد. ✍حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۴/۱۳
راهبرد الهی خروج از دسترسی‌ها گریختن از عروس زیبای شهادت! (بخش سوم): 👈بخش قبلی👉 ⁉️چرا امام حسین(ع) آیه ۲۱ سوره قصص را کنار مزار پیامبر تلاوت کرد؟ امام حسین(ع) با انتخاب آیات قرآن در طول ماجرای قیامشان، کلیدهای رمزگونه‌ای به شیعیان خویش تا آینده ارائه می‌‎دهد. به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، حجت‌الاسلام موسوی‌مطلق در برنامه تلویزیونی «خوشبخت» به مناسبت آغاز محرم گفت: یکی از مباحث بسیار مهم، اساسی و کلیدی در جریان سیدالشهداء، انس و الفت امام با قرآن بود. استفاده امام حسین علیه السلام از آیات الهی از زمان حرکتشان تا شهادت و حتی پس از شهادتشان، از آنجا اهمیت می‌یابد که تبیینی از جامعه آن دوران برایمان آشکار می‌شود و از سوی دیگر می‌توان به اهداف قیام سیدالشهداء دست یافت. در واقع امام با انتخاب این آیات، کلیدهای رمزگونه‌ای به شیعیان خویش تا آینده ارائه می‌‎دهد. وی افزود: ما اگر بخواهیم یک ابتدای زمانی برای قیام حضرت سیدالشهداء یافت کنیم تا آیات را از آنجا مورد بررسی قرار دهیم، باید از مدینه آغاز کنیم. هرچند برخی مورخان قیام امام را حداقل از دو سال قبل می‌دانند، آنجا که در سرزمین منا رسماً قیام خویش را در بین اصحاب و اعوان اعلام کردند؛ با این حال، مبنا را از هنگام خروج از مدینه قرار می‌دهیم. موسوی‌مطلق در باره خلاصه‌ای از علت ظاهریِ خروج امام حسین(ع) گفت: دلیل خروج امام این است که نیمه رجب سال 60 هجری معاویه به دَرَک واصل شد. تا خبر مرگ معاویه به مدینه برسد، تقریباً‌ دو هفته‌ای به طول انجامید. به محض اینکه خبر مرگش رسید، یزید جانشین او شده بود؛ پیک از یک طرف باید خبر مرگ را منتقل می‌کرد و از سوی دیگر بیعت‌ها را می‌گرفت؛ منتها علاوه بر بیعت عمومی،‌ بیعت از سه نفر مهم بود: امام حسین(ع)، پسر زبیر و عبدالله بن عمر. آن دو نفر قبل از بیعت فرار کردند، اما امام ماند. ایشان کنار قبر مطهر رسول‌الله(ص) تشریف برد و در آنجا ضمن مناجات با جدّ بزرگوار خویش، آیه 21 سوره قصص را تلاوت کرد «فخرج منها خائفا یترقب قال رب نجنی من القوم الظالمین» یعنی موسى ترسان و نگران از آنجا بیرون رفت [در حالى که مى‏]گفت: «پروردگارا، مرا از گروه ستمکاران نجات بخش.» این آیه مربوط به ماجرای خروج موسای نبی از مصر بود. اما سؤال اینجاست که چرا امام این آیه را بیان فرمود. خروج موسی از مصر چه سنخیتی با خروج امام حسین از مدینه دارد؟ با این توضیح که حضرت موسی به این دلیل خائف بود که در مصر علیه ظالمی قیام کرد و او را به دلیل آزار یکی از مؤمنان کشت. حالا می‌خواستند موسی را دستگیر کنند که ایشان در حالت خوف از مصر خارج شد. وی افزود: امام حسین قصد داشت با انتخاب این آیه مفاهیمی را منتقل کند: اول اینکه قصد خروج دارم. خروج یک معنای عادی به معنای بیرون رفتن از شهر دارد و یکی هم به معنای قیام است. از آیاتی که امام بعداً اشاره فرمود، متوجه می‌شویم امام قصد قیام داشتند. دوم اینکه انتظار حوادث تلخ را کشیدند؛ چرا که حضرت موسی رنج‌های فراوانی در طی مسیر دیدند. سوم اینکه امام قصد دارد این معنا را انتقال دهد که گاهی اصلاح جامعه با خروج و هجرت حاصل می‌شود. چهارم اینکه امام قصد دارد تفهیم کند شجاعت به این معنا نیست که همیشه در دسترس دشمن باشی؛ گاهی ایجاب می‌کند از دسترس او خارج شوی و حیات و ممات تو باید برای حریم خدا سودمند باشد. پنجم اینکه دعا و عمل کنار یکدیگرند؛ لذا در انتهای آیه می‌فرماید «قال رب نجنی من القوم الظالمین»؛ نکته دیگر اینکه امام قوم مقابل خویش را قوم ظالم می‌خواند. در واقع دشمن را به صفت ظلم معرفی می‌کند. ذکر این نکته ضروری است که رسول الله در حدیثی فرمود هر آنچه در امت بنی‌اسرائیل رخ داد،‌ در امت من هم اتفاق می‌افتد. این حدیث با عبارت «حذو النّعل‌ بالنّعل‌» شناخته می‌شود. منبع👉 ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر فرارهای مقدس سید الشهدآء یا هجرت از امر شهادت‌طلبی! (ع)، چهار مرتبه، مصمم به فرار از ماجراجویی و سعی در شدند که ملاحظه آن‌ها کمتر مورد توجه قرار گرفته است: 1⃣بعد از شهادت (ع)، بخاطر پایبندی به آن‌حضرت با ، حدود ۱۰ سال در به کار و زندگی عادی خود مشغول بودند و حال آنکه در تمام این مدت، رژیم منحوس از هر اقدام تحریک‌آمیزی (از قبیل سب در منابر!)، فروگذار نکرد. 2⃣با مرگ معاویه (که با ، جانشین تعیین کرد)، (ع) تحت فشار قرار گرفته و لذا ناچار به از مدینه شدند. با اینکه می‌توانستند را بکنند. 3⃣در مکه هم وقتی دریافتند که ۸۰ ، دنبال ریختن در کنار هستند، از هم گریختند! 4⃣در هم وقتی متوجه شدند که ، ندارند، تقاضای بازگشت نمودند اما دشمنان، مهلت ندادند! ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۴/۱۴
| چرا با آمریکا و اسرائیل سازش نمی‌کنید؟ 🗞 ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌فرق مصالحه با صلح! 🔲در : در ؛ (= )، با فرق دارد ولو اینکه ریشه عبارت مصالحه از کلمه صلح است که گاهی هم به 👈عادی‌سازی روابط👉 تعبیر می‌شود که ممکنست تحمیقی باشد! عدم تفکیک این ، اگر موجب جامعه نشود باعث آن می‌گردد. فلذا لازم به بیان است که؛ ✅«مُصالحه با طاغیه جهت مَصالح عالیه»، در نه تنها بلکه گاهی و حتی است تا چه رسد به اینکه یا باشد. ✅تشخیص و زمان در انحصار مسلمین است و هیچ شخص حقیقی یا حقوقی دیگری، حق ندارد ولو اینکه (ع) باشد که در مصالحه (ع)، هیچ‌گونه دخالتی جز مشاورت نفرمود. 👌( هم در صورت لزوم باید در باشد نه در ) 🔲در : 🙈، در طی ۳٫۸۰۰ سال از 👈خصومت‌ورزی فزاینده👉 با ، به ۱۰۰۱ علت، پیوسته در 👈حالت دوقطبی👉؛ «امت اسماعیلی»/«امت اسراعیلی»، بوده و خواهد بود! 😱فلذا مصالحه ممکنست با تلقی به سازش و ، مورد مناقشه قرار گرفته و دلواپسی‌های ناشی از آن، موج خطرناکی بنام را پدید آورد! زیرا ، مصالحه را آشتی تلقی کرده و ماقبل آن را می‌کنند! و بخشی از هم ممکنست آن‌را تلقی به سازش نموده و نسبت به رهبری جامعه، و حتی و شوند! 👌فلذا فرمودند؛ ✍️حسینی(منتظر) 🌐 گلچین 💠 نظرات ۱۴۰۴/۵/۱۰