eitaa logo
پژوهشگاه حم
270 دنبال‌کننده
791 عکس
857 ویدیو
37 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ 🌸🌸🌸 🌸🌸 🌸 🌸 ثقلین فاطمة الزهراء(س) گلچینی از سخنرانی‌های 👈 (بخش اول): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/76 بخش قبلی ☝️ 👌 حضرت (سلام‌الله علیها) نیز همچون پدر عظیم‌الشأن خود؛ حضرت رسول‌الله الاعظم (صلوات‌الله علیه و آله و سلم) که در آخرین روزهای عمر مبارک خود فرمودند: «إنّی تارکٌ فیکم الثقلین؛ کتاب‌الله و عترتی»، با آنکه آنحضرت خودشان مظهر بارز رسول‌الله بودند، خود نیز پیامبرگونه در آخرین روزهای مبارک عمر شریف خود دو یادگار بسیار گران‌بهائی را برای حامیان از خود باقی گذاشتند که عبارتند از: ۱) ثقل اکبر = صحیفه فاطمیه(س) ۲) ثقل اصغر = رسواسازی منافقین تذکر دو نکته قبل از ورود به تفصیل مطلب: ۱- چنانچه کسی در صدد تحقیق برآمد و در مرور موضوعات اعتقادی و مضامین تاریخی (و حداقل در سرچ اینترنتی) عبارتی مثل «ثقلین فاطمی» و مشابه آن را نیافت، لطفاً مضطرب نشود! زیرا نگارنده بعنوان یک «محقق مفاهیم دینی و تحلیل‌گر مسائل سیاسی» بصورت ذوقی چنین عنوانی را برای مطلب خود برگزیده که احتمالاً نوآورانه و هنرمندانه است و نباید آنرا تلقی کرد، زیرا که مفاهیم عمیق آنها به وضوح آشکار و تثبیت شده و حتی در تاریخ دیروز و امروز قابل اشاره مستقیم است. ۲- منابع کلیه ادعاهای این مقاله و کلیه مفاهیم آنها در منابع ذی‌ربط تاریخی وجود دارد و در دسترس همگان نیز است و آنها را در انواع بویژه به وفور می‌توان یافت و در تبدیل این مقاله کوتاه به کتابی بلند، همه آنها را مورد اشاره قرار خواهیم داد. ان‌شاءالله و اما بعد؛ ۱) ؛ پدیده : بعد از مسمومانه حضرت مصطفی(ص) در بستر که ناشی از بود، نزول رسمی (از نوع لازم به اطلاع همگانی)، قطع شد ولیکن نزول (ع) تا شهادت مظلومانه (س) تداوم یافت. القائات فرشته غیبیه در مدت ۷۵ روز پایانی دختر پیغمبر بفراخور دریافت توسط برای (ع) بیان و توسط آن حضرت، مکتوب می‌گردید که در مجموع را پدید آورد که هم نامیده شده است. حجم کتابتی این مصحف یا صحیفه، سه برابر حجم کتابتی است و پیوسته در اختیار (ع) بوده و اینک در اختیار (عج) است. در این خصوص هم دو نکته قابل ذکر است: ۱/۱- منبع مورخینی که در توصیف شکل ظاهری مصحف فاطمه از عبارات «جلد زمرّدین» و «صفحات دُرّ سفید» استفاده کرده‌اند، عمدتاً به بر می‌گردد که روایات تاریخی وی قابل اطمینان مکفی نیست. زیرا به اعتراف خودش، گزینش‌های وی معمولاً تابع او بوده تا و منطقی و واقعی آنها! ۱/۲- چنانچه کتابهائی در بازار انتشارات دیدید که عنوان صحیفه فاطمیه یا مشابه آن (و معمولاً محتوی منتسب به آنحضرت) داشت، آنها هیچ ربطی به مصحف اصلی حضرت ندارند و همچنانکه اشاره شد، صحیفه فاطمیه، «تک‌نگاشت»ی بوده است که در اختیار عموم مردم و حتی هم قرار نگرفته است و به اصطلاح ویژه بوده است نه دیگران. زیرا محتوای آن، پیشگوئی و اخبار فوق‌سرّی و تا بوده است بدون آنکه کلمه‌ای از یا و در آن بوده باشد و تماماً از جانب خدای تبارک و تعالی بوده و مستقیماً از طریق حضرت جبرئیل(ع) دریافت شده است. چرائی این مطالب را در قسمت‌های بعدی بررسی خواهیم کرد، إن‌شآءالله با توجه به اینکه، هدف اصلی این کتاب قطور، تبیین مأموریت‌های ویژه حضرات علیهم‌السلام و دستورالعملهای ذی‌ربط بوده است، می‌توان از دقت در و رفتارهای معطوف به حکومتهای وقت آنان، به محتوای آن پی برد. فلذا صحیفه فاطمیه در واقع، مُبَیِّنِ رسول‌الله الاعظم(ص) بوده است که نخستین رسولان این ، حضرات و علیهماالسلام بودند و بلکه خود حضرت فاطمه(س) پیشتاز عمل مجاهدانه و شهادت‌طلبانه به خود شدند. حضرت (س) بعد از اکرم(ص) علاوه بر دریافت و قرائت برای امیرالمؤمنین(ع) و تنظیم آن در قالب «صحیف فاطمیه»، همانا امر خطیر «رسواسازی » بوده است که حیات و جان ارزشمند خود را ایثارگرانه و مشتاقانه و البته جگرسوزانه با موفقیت تام و تمام در چهار قسمت صرف آن کردند که در قسمت‌های بعدی به بررسی آنها خواهیم پرداخت. ... ادامه دارد 👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/82 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) آذر ۱۴۰۱ 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
☫﷽☫ 🌸🌸🌸 🌸🌸 🌸 🌸 فاطمة الزهراء(س) گلچینی از سخنرانی‌های 👈 (بخش سوم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/82 بخش قبلی☝️ حضرت ، با شخصیت بی‌نظیر و پیامبرگونه خود در عمر کوتاه خویش، دارای آثار و برکات کم‌نظیری است که اوج آن‌حضرت در ۷۵ روز پایانی عمر شریف اوست. بعد از شهادت‌گون (ص) در با (ع)، مطالب محرمانه‌ای را دریافت می‌کند که توسط (ع) به رشته تحریر درآورده شده و نامیده می‌شود که به نیز مشهور است. این صحیفه با حجمی سه برابر حجم کتاب ، در راستای و و بدون درج حتی یک آیه از یا بدون پرداختن به و ، صرفاً ناظر به و آینده و بوده است و نیز نقشی که حضرات علیهم‌السلام هر کدام یکی پس از دیگری باید ایفاء نمایند. این منحصرا در اختیار بوده است و همراه داشتن آن از نشانه‌های حقانیّت آنان در بوده است. بعنوان یک شخصیت عبارتند از: ۱) أخذ صحیفه فاطمیه ۲) عمل به صحیفه و اگرچه برای خاصه علیهم‌السلام بوده است ولیکن از باب بودن ، قابل الگوبرداری برای عموم هم است. عملکرد (س) بر مبنای فرامین خود، عبارت بوده است از: ۱) ۲) دفاع از با نثار جان و از آنجا که امر خطیر «دفاع از ولایت» در مقابله با یورش وحشیانه رسول‌الله الاعظم(ص) همزمان و عجین با امر خطیر و ظریف «رسواسازی منافقین امت» بوده است، ما این دو امر خطیر را تحت عنوان یاد می‌کنیم که در دوران حضرات بعدی نیز با اشکالی دیگر تداوم یافته است. بنابراین؛ پدیده ارزشمند بوده است و آن‌حضرت به امر مجدانه «» (علیهم اللعنة و العذاب) بوده است. فلذا عرض کردیم که ، بنا به ، دو گوهر گرانبهای؛ ۱- صحیفه ۲- رسواگری بوده است که کتمان آنها علامت و خط بطلان بر حقیقت محمدی(ص) است و لذا را بر نمی‌تابد وگرنه به خواهیم مُرد. این قسمت را هم با بیان دیگری از راحلمان، (ره) به پایان می‌بریم: امام خمینی(ره) در توصیف ؛ می‌فرماید: «تمام ابعادی که برای یک متصور است، در فاطمه زهرا(س) جلوه کرده و بوده است. آن بزرگوار یک نبوده است؛ یک ، یک ، یک به تمام معنا انسان، او موجودی ملکوتی است که در عالم به صورت ظاهر شده است. زنی که تمام خاصه‌های انبیاء در اوست. زنی که اگر مرد بود، بود، به جای (ص) بود. معنویات، جلوه‌های ملکوتی، جلوه‌های الهی، جلوه‌های جبروتی، همه در این موجود مجتمع است. در تجلیـل و بزرگداشـت ، وی را همطراز با پیامبر(ص) دانـسته می‌فرماید: زنی که افتخار [است] و چون خورشیدی بر تارک می‌درخشد، زنی که فضائل او همطراز فضایل بی‌نهایت و و طهـارت بـود. زنـی کـه هرکسی با هر بینش در باره او گفتاری دارد و از عهـده سـتایش او بر نیامده و احـادیثی کـه از خاندان وی رسیده به اندازه بوده و را در نتوان گنجاند، و دیگران هرچـه گفته‌اند به خود بوده، نه به اندازه او.» در قسمت‌های بعدی به بررسی «ثقل صغرای فاطمی» یعنی مظاهر و مصادیق امریه الهی؛ «رسواسازی » خواهیم پرداخت، ان‌شآءالله ... ادامه دارد 👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/88 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) آذر ۱۴۰۱ 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
☫﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش۰۲۸) ارکان اسلامیت قرآن؛ حلقه وصل برهان به عرفان برای قربان بدون ، قابل استفاده رحمانی نیست، همچنانکه بدون قرآن، هدایت نیست و بلکه برهوت گمراهی و ضلالت در اوهام است. آیات قرآنی، ریشه در مفاهیم برهانی و فلسفی و منطقی دارند و عرفانی که سرشاخه قرآن است، می‌تواند را برای اهل برهان و عرفان قرآنی، به ارمغان آورد. یکی از ، است که اوج عرفان مبتنی بر قرآن و برهان است ولیکن مقدمه‌ای از عرفان دارد که «روز عرفه» موضوعیت بخشیدن به آن است و مقدمه‌ای ضروری برای ذی‌المقدمه فلذا عرفه و قربان، مکمل همدیگر هستند. بعبارتی؛ «عرفان بدون قربان»، إبتار و انحراف است و «قربان بدون عرفان»، انهدار و انحطاط و لذا هر دو باید مبتنی بر قرآن باشند، قرآنی که فهم آن محتاج برهان است، برهان ربّانی و سبحانی. در این‌خصوص، ملاحظه مقاله‌ای در موضوع «تقارن (و تقدم) زمانی عرفان (عرفه) با قربان»، که بسیار معنی‌دار است، مورد توصیه است. (👈اینجا👉) «قربان»؛ تکلیف اصلی «انسان»! ولی در پرتو برهان+قرآن+عرفان هدف از هبوط به دنیا، قربان شدن (تقرّب) اوست که باید ابتنایی از عرفان داشته باشد، عرفانی که تلألؤ آن از قرآن است، قرآنی که وحی آن با برهان، قابل فهم است. بنابراین فرایند اربعه علت خلقت و هبوط انسان در دنیا، عبارتند از؛ 💠 برهان =» قرآن =» عرفان =» قربان (تسلیم رب‌العالمین)؛ اهل برهان و استدلال است تا بتواند از قرآن، استفاده نموده و به عرفانی نائل گردد که او را قربان سازد. ، غایت است ولیکن بنیانی است که بنیاد آن، برهان و ، بهترین ابزار برای تحصیل و تصلیح برهان است. بنابراین تکفیر فلسفه، مسدود ساختن طریق استفاده از است، همچنانکه تفسیق عرفان، کشیدن خط بطلان بر فرآورده قرآن است. بالتبع بدون «برهان+قرآن+عرفان»، هیچ «قربان الی‌الله» و وصالی میسور نخواهد گشت. امام خمینی‌ره بعد از کرام علیهم‌السلام، أبَرمرد چنین مربع ناب و مقدسی بود: 💠 برهان + قرآن + عرفان + قربان مورد توصیه چنین اعجوبه‌ای، ارزش قربانی دادن و قربانی شدن را دارد و و ، بخوبی آنرا دریافتند، بدون کلمه‌ای کمتر یا بیشتر. «جمهوری اسلامی امام خمینی» با سایر جهانی صرفاً اشتراک لفظی دارد وگرنه معنی و محتوای آن هیچ‌گونه قرابتی با آن‌ها ندارد چنانکه خود حضرتش بدان تصریح فرمودند: «آنچه را که ما به نام جمهورى اسلامى خواستار آن هستیم فعلًا در هیچ جاى جهان نظیرش را نمى‏بینیم.» (صحیفه امام/ج۵/ص۴۳۸) نکته مهم دیگری که در مانحن فیه، رخ می‌دهد اینست که امام وقتی نظریه دهها ساله «حکومت عدل اسلامی تحت نظر ولایت فقیه» خود را در تاریخ ۲۲ مهر ۱۳۵۷ به ایده «جمهوری اسلامی» تغییر می‌دهند و آن‌را در تاریخ ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ به انتخاب عمومی می‌گذارند، به مدت یک سال، نه از «حکومت اسلامی» یادی می‌کنند و نه حتی از «ولایت فقیه»، سخنی می‌گویند! گویا که جمهوری اسلامی، ادغامی مکفی و آیینه تمام‌نمایی از هر دو مطلب «ولایت فقیه» و «حکومت اسلامی» و عصاره هر دوی آن‌ها است و امام بدان رضایت دارند! تا اینکه ترس از (و عدم حفظ اعتدال نهضت+نظام) و افتادن مملکت به ، موجب می‌شود که به دخالت روحانیت در حکومت و استقرار ولایت‌فقیه در رأس آن، نمایند وگرنه تمایلی به مداخله در امور حکم‌رانی منتخبین ملت نداشتند و مسئولیتی بود که تحمیل شد از باب اینکه «حفظ نظام أوجب واجبات» است. حمله به «جمهوری اسلامی» و تلاش برای انحطاط و اضمحلال آن از همان زمان نام‌گذاری و طرح عنوان آن آغاز شد که خود امام بدان چنین اشاره کردند: «از آن اولی که صحبت جمهوری اسلامی شد، اینها شروع کردند به کارشکنی؛ 👈 یک دسته‌ای را تراشیدند به اینکه ما هم بگوییم جمهوری، اسلامی‌اش چیست؟! و عجب این بود که [می‌گفتند] ملت ما جمهوری می‌خواهد. جمهوری «اسلامی» یعنی چه؟! تا اینکه نگذارند «اسلام» پایش تو کار بیاید. اگر «جمهوری» باشد، همه کاری می‌شود با آن کرد. اما اگر جمهوری اسلامی باشد، اسلام نمی‌گذارد کسی کار[غلط]ی بکند. 👈 یک دسته دیگر تراشیدند، بگویند که «جمهوری دموکراتیک»، باز از اسلام‌‌ش فرار می‌کردند، 👈 یک دسته سومی هم که یک خرده می‌خواستند نزدیکتر بشوند و بازی بدهند ماها را، گفتند «جمهوری اسلامی دموکراتیک»! این هم غلط بود. ما همه اینها را گفتیم ما قبول نداریم.» (صحیفه امام/ج۱۱/ص۲۸۰) 👌 جمهوری اگر واقعی باشد، قاعدتاً دموکراسی در ذات آن، وجود دارد و نیازی به برجسته‌سازی آن نیست و اسلامی هم همان مربع مقدس ارکان اسلامیت است. ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۳اسفند۱۴۰۲ 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام 🙏
آثار صلاح و در جامعه (بخش ۲): 👈(بخش ۱)👉 فساد عالِم = فساد عالَم «إذا فَُسِدَ العالِم فَسَدَ العالَم» در بیان قرآن: خداوند در می‌فرماید: «وَ اتلُ عَلَیهِمْ نَبَأ الَّذی آتَیناهُ آیاتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّیطانُ فَکانَ مِنَ الْغاوینَ، وَ لَوْ شَئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَلکنَّهُ اخْلَدَ الی الْارْضِ وَ اتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ کمَثَلِ الْکلْبِ انْ تَحْمِلْ عَلَیهِ یلْهَثْ اوْ تَتْرُکهُ یلْهَثْ! ذلِک مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذینَ کذَّبُوا بِآیاتِنا فَاقصُصِ القَصَصَ لَعَلَّهُمْ یتَفَکرُونَ» (آیات ۱۷۵، ۱۷۶ و ۱۷۷ سوره اعراف) بر آنها بخوان سرگذشت آن‌کس را که آیات خود را به او دادیم؛ ولی [سرانجام] خود را از آن تهی ساخت و در پی او افتاد، و از شد. و اگر می‌خواستیم، [مقام] او را با این [و علوم و دانش‌ها] بالا می‌بردیم؛ [امّا اجبار، بر خلاف سنّت ماست؛ پس او را به حال خود رها کردیم] و او به پستی گرایید، و از خود پیروی کرد. مثل او همچون است که اگر به او حمله کنی، دهانش را باز کرده، زبانش را بیرون می‌آورد، و اگر او را به حال خود واگذاری، باز همین کار را می‌کند؛ [گویی چنان تشنه است، که هرگز سیراب نمی‌شود] این مثل گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند؛ این داستانها را [برای آنها] بازگو کن، شاید بیندیشند (و شوند). در بیانات (علیهم‌السلام): «اذا فَسَدَ الْعالِمُ فَسَدَ الْعالَمُ». اگر فاسد شود، فاسد می‌شود. این معنا قابل اصطیاد است از حدیث منقول در کتاب خصال، باب الإثنین، ص ۳۷ در (صلی‌الله علیه و آله) به آمده است که: «یَا أَبَا ذَرٍّ، اعْلَمْ‏ أَنَ‏ کُلَ‏ شَیْ‏ءٍ إِذَا فَسَدَ، فَالْمِلْحُ‏ دَوَاؤُهُ، فَإِذَا فَسَدَ الْمِلْحُ فَلَیْسَ لَهُ دَوَاءٌ- » یعنی: «اى ابوذر! بدان که داروى جلوگیرى از است. و چون نمک فاسد شود براى آن دارویى نیست.» [هر چه بگندد نمکش می‌زنند، وای به روزی که بگندد نمک] در تفسیر این بیان ، در به نقل از می‌فرماید که: «هَذَا الْمَثَلُ لِعُلَمَاءِ السَّوْء» یعنی “این مثل است” در به این موضوع در ۲ مقطع با الفاظ متفاوتی اشاره دارند. در صفحه ۴۲۶ از جلد یک، هر دو مطلب نقل شده است که مولا می‌فرمایند: «زَلّةُ العالِم تُفسد العَوالِم» یعنی: ، همه عالَم‏ها را مى‏سازد.» و باز می‌فرمایند: «زلّةُ العالِم کانکِسار السّفینَه؛ تُغرق و تُغرقُ معَها غَیرها» یعنی؛ « همانند شکسته شدن در است هم خود غرق مى‏‌شود و هم موجب غرق شدن سرنشینانش مى‌‌گردد.» عنه عليه‌السلام: «آفةُ العامّةِ العالِمُ الفاجرُ» (غررالحكم/۳۹۵۲) عليه‌السلام: «آفت مردم، است.» ☝️از پیام‌های گلچینی☝️ 💎 البته ناگفته نماند؛ همان‌قدر که و تأثیرپذیری از ( و حتی ) مذموم است و فرجامی بجز ندارد، از نیز پایانی بجز هلاکت و جهنم ندارد و حال آنکه یعنی؛ و ) را باید در پیروی از ( و و ) جست. بی‌اعتنایی به ، تبهکاری در حق است. (عبارت قرآنی؛ «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَومَئِذٍ عَنِ ٱلنَّعِيمِ» در آیه ۸ سوره ۱۰۲ اشاره به مؤاخذه و مجازات کسانی دارد که در قبال نعمت عظمای «علمای الهی»، احساس مسئولیت نداشته و عملکرد مقبولی نورزند) همچنان‌که در هر زمان و هر مکانی، معمولاً و دانشمندانی هستند که موجب و بهانه انسان‌های بی‌بصیرت و بی‌لیاقت شوند ولیکن در هر عصری و ای‌بسا در هر مصری، صاحب بصیرتی هم هستند که باعث و آدم‌های لایق و قابل بگردند. 👌 طبق بیان قرآن؛ کسانی، را فرا می‌گیرند ولیکن ناگهان یا تدریجاً، کسوت را از وجود برکنده و خود را از تقیدات آن، جدا می‌کنند و لذا شده و بدنبال آن‌ها می‌افتد و آن‌ها هم می‌پذیرند که بجای ، خود و دیگران را با بیافکنند! علت این دگردیسی آن‌ها، به پیروی آن‌ها برمی‌گردد که گمان می‌کنند در زمین، ماندگار خواهند بود! و شیطان هم آن‌ها را غرق و اوهامی می‌سازد که قرآن این حالت آن‌ها را به تشبیه می‌کند. این قصه‌های شگفت، مایه بسی و عبرت برای همگان است. (ص) هم را به نمک تشبیه فرمودند که خاصیت دارد و خودش نباید بگندد اما گاهی می‌گندد! سیدمحمدحسینی(منتظر) ۳/۳/۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 وجاهت رنگی (بخش دوم): حضرت (ص) معمولاً بر سر می‌بستند و گاهی هم از كلاهی بنام قَلَنْسُوَه یا بُرْطُلَه بر سر داشتند و گاهی هم به سَرْبَنْدی از دستمال یا شال بسنده می‌کردند. رنگ آن‌ها معمولاً و گاهی و گاهی و گاهی بودند. عمامه سفید آن‌حضرت، سحاب نامیده می‌شد که به (ع) هدیه کردند. در جنگ‌ها معمولاً عمامه زردرنگ بر سر می‌بستند ولیکن در فتح مکه، عمامه سیاه بر سر نهادند. مقام معظم رهبری سعی می‌کنند مناسبت‌های مختلف را در قالب انگشترهای خود مورد توجه قرار بدهند. رنگ غالب ، است که عمدتاً از زمان و به نشانه برای مصائب ، باب شد همچنانکه نشانه آمادگی آنان برای خونخواهی شهادت علیه‌السلام است. نهضت‌ها و ملت‌ها هم در تمام دنیا و در طول تاریخ، معمولاً رنگ‌های خاصی (بعنوان نماد مطلوب و شاخصه متمایز خود) را در قالب دنبال کرده‌اند که هنوز هم در همه جای دنیا جاری و ساری است و حتی از سال ۲۰۰۴ میلادی به بعد شاهد انقلاب‌های رنگی در گوشه و کنار جهان هستیم که (به لحاظ نرم بودن و ، هم نامیده می‌شوند) در هم رنگ‌های و ، در سال‌های اخیر بعنوان نماد و درهم شکستن «نهضت+نظام اسلامی» و سپردن مملکت به ، مورد بهره‌برداری قرار گرفت و هنوز هم ادامه دارد. البته پوستین روباه‌ها عمدتاً قرمز، خاکستری، سفید، قهوه‌ای و خاکی هستند و به حیواناتی اطلاق می‌شود که در ، می‌کنند. الغرض؛ سزامند است که ولایت_فقیه، خود را با رنگ‌ها نیز در آمیزند. رنگ‌هایی که قدمت صدها ساله دارند. رنگ‌هایی که ایامی از سال را به خود تخصیص بدهند. فرضاً؛ 👈 ماه‌های و (تا شب ۲۸ صفر) کماکان همه اماکن و همه‌جا شود. 👈 هفته همه‌جا (اماکن و البسه) (یا لباس خاکی سربازی و بسیجی) شود. 👈 همه‌جا (میادین و معابر و البسه) شود. 👈 ۱۹ روزه (حدفاصل ۲۸ ماه صفر لغایت ۱۷ ربیع‌الاول) همه‌جا (اماکن و معابر و البسه) شود. ضمن آنکه نماد رشد و بالندگی است، رنگ زهر و تلخی هم است و رنگ سمّ و مسمومیت و نیز آنتی‌باکتریال! و اما اینکه چرا این دو دهه را همه‌جا و همه‌چیز را سبزپوش بکنیم؟! بخاطر آنست که در این ایام بیش از هر مقطع دیگری از سال، رخ‌نمایی می‌کند و شهادت یا ولادت پنج تن از علیهم‌السلام به این ایام، گره خورده است! زیرا؛ وقتی که ، ولادت (ع) (که به زهر جفای بنی‌عباس مسموم شد و به شهادت رسید) را قرین زمانی روز میلاد (ص) قرار داد و شهادت (ع) را نیز (که به زهر جفای بنی‌امیه مسموم شد و به شهادت رسید) قرین زمانی روز (ص) قرار داد که به زهر جفای ، مسموم شد و به شهادت رسید، لابد حکمتی را منظور داشته است. فلذا شایسته است که این ۱۸ یا ۱۹ روز (فاصله ۲۸ صفر تا ۱۷ ربیع از ماه‌های هلالی) را «سالیاد شهادت پنج تن از معصومین(علیهم‌السلام) با مسمومیت منافقین»، قرار دهیم تا شاید موجب بیداری و مسلمانان گردد و از تداوم خود نموده و نمایند و به برگردند. بنابراین رنگ سبز را نماد زهر تلقی کنیم و حضرات مقدسی که با سمّ به شهادت رسیده‌اند و بنحوی با این ایام تناسبی دارند، عبارتند از: ۱) حضرت محمد مصطفی (ص) ۲) امام حسن مجتبی (ع) ۳) امام صادق (ع) ۴) امام رضا (ع) ۵) امام حسن عسکری (ع) میلاد پیامبر مصطفی و امام حسن مجتبی علیهماالسلام و الصلوات در این مقطع زمانی، واقع شده‌اند که هر دو حضرت به زهر جفا شده و به شهادت رسیدند. همچنانکه شهادت و علیهماالسلام با زهر جفای در محدوده همین ایام بوده است. البته در مجموع ۱۰ تن از معصومین علیهم‌السلام با مسمومیت به شهادت رسیده‌اند که شهادت و ولادت آنان در سایر ایام سال بوده است و حتی آخرین معصوم(عج) هم با سمّ یک یهودیه به شهادت خواهد رسید! (و فقط و والدین کرام آن‌حضرت علیهم‌السلام با ریختن خون پاکشان ناشی از ضربات سنگین و بُرّنده به پیکرشان، به شهادت رسیده‌اند) فلذا قریب باتفاق معصومین(ع) با مسمومیت شده‌اند. فلذا این ایام، مناسب‌ترین مقطع برای برجسته‌سازی و تبیین نحوه شهادت آنان بویژه (ص) است و باید خیلی جدی به این موضوع بپردازیم و‌ رسواگر (که از کفار بدترند) باشیم که حداقل آن، سبزپوشی است ان‌شاءالله. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۱۶ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
♦️‌پزشکیان: اگر ما مسلمان‌ها برادری می‌کردیم، اسرائیل می‌توانست این جنایات را در فلسطین و غزه کند؟ 🔹‌رئیس‌جمهور ایران در دیدار با نخبگان، دانشگاهیان و عشایر عراق: 🔹‌اگر با یکدیگر اختلاف کنیم و باعث تفرقه شویم درون آتش هستیم. 🔹‌ما هر روز نماز می‌خوانیم و می‌گوییم ما را هدایت کن، هدایت معنایش چنگ زدن به ریسمان خداوند است. 🔹‌صراط مستقیم به معنای وحدت است و یعنی ما همه یکی هستیم. @shamime141 ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر مقدس‌ترین مثلث طلایی؛ ولایت مبتنی بر وحدت و عدالت این سخن ، اشاره بدیعی‌ست که را تلقی کنیم ولیکن نیازمند تکمیل و تبصره‌هائی چند است: ۱) وحدتی وحدت است که خروجی آن تشکیل باشد. ۲) امتی امت است که مبتنی بر وحدت و توأمان باشد و مهمتر از آن‌دو که تابع باشد. (لا ینال عهدی الظالمین) ۳) وحدتی معتبر است که مبتنی بر ولایت و قرین عدالت باشد. وحدت عاری از ولایت و عدالت، متزلزل و ناپایدار است. ۴) صراط مستقیم؛ صرفاً وحدت نیست بلکه «وحدت قرین عدالت» و هر دو مبتنی بر است. (فلذا (ع) فرمودند: «صراط المستقیم»، 👈ما اهل بیت (صاحبان ولایت) هستیم.👉 ۵) تأکید بر «وحدت بدون ولایت و عدالت»، فریب و آب در هاون کوفتن است. (همچنانکه ولایت و عدالت منهای وحدت، نافرجام است. همانطور که عدالت منهای وحدت و ولایت، خطرناک است و هکذا ولایت بدون وحدت و عدالت که ظلم است) ۶) ، «ولایت+وحدت+عدالت» امت اسلام است که به (ع) و تالی‌تلو آنان می‌رسد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۲۵ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 بررسی أراجیف ضد معادی (بخش۰۲) 👌تحریف واقعیت آخرت! نفی واقعی بودن و نعمات و نقمات عالم آخرت در قالب و ، و تأویل آن‌ها به حالت‌های انتزاعی (که موجب فروریزی تهدید (ترس و خوف) انسان‌ها به عذاب‌های سه‌گانه جهنم و فروپاشی اشتهای انسان‌ها (طمع) به لذات سه‌گانه بهشتی می‌گردد)، صرف‌نظر از خلاف معارف صریح اسلامی بودن آن‌ها موجب شتاب، تسریع، توسعه، تعمیق و تحکیم ارتکاب آسان گناهان و سوق دادن جوامع بسوی انواع پلیدی‌ها و نهادینگی انواع پلشتی‌ها است. تخطئه قیاس گرفتن نوع و جنس نعمات و نقمات آخرت از دنیا، هیچ مبنای دینی ندارد و گوینده، برداشت سلیقه‌ای و دیدگاه انحرافی شخصی خود را مطرح می‌کند. توهم‌پنداری و تأویل آن‌ها به اوهام سلیقه‌ای، خلاف نصوص (آیات و روایات علیهم السلام) است و بالتبع آثار ضد تربیتی دارد و باید تکذیب و انکار شوند. تحریف و تأویل مکانت خارجی و مادی و عمومی بهشت و جهنم به حالت نفسانی فردی، انکار آشکار (از ضروریات ) است و نگاه کاملاً غلطی به شمار می‌رود که بعضی روشنفکرنماهای مشکوک به و دنبال می‌کنند. ضمناً بهشت و جهنم، هم فردی هستند و هم جمعی زیرا که اعمال انسان‌ها در دنیا هم فردی هستند و هم‌ جمعی. فلذا لزومی به انکار یا تحریف و تغییر آن‌ها نیست. عذاب‌های الهی برای انسان‌ها در آخرت، دو منظوره است: ۱) مجازات مجرمین و متخلفین بمنظور اجرای الهی بویژه در عرصه . ۲) پاک‌سازی تا اینکه و ورود به بهشت الهی را پیدا کنند. علت اول (اجرای عدالت) موجب می‌شود که اکثریت انسان‌ها وارد جهنم بشوند (تا ضمن مجازات عادلانه، پاکسازی بشوند) و علت دوم باعث می‌گردد که اکثریت جهنمیان از شرّ گناهان خود، رها گشته و وارد بهشت گردند. این دو هدف اصلی معاد، صد البته از رحمت الهی است و در غیر این‌صورت، رحمانیت الهی، قابل انکار و تکذیب خواهد بود. عدم تعذیب ، تحمیل بزرگترین بی‌عدالتی در حق خود آن‌هاست که این مسئله، دور از رحمت رحمانیتی و رحمت رحیمیتی است. برای دریافت عمیق مطلب، لطفاً سلسله مقالات «جهنم؛ انتقامی جباریه یا ابزاری رمضانیه؟!» را در کانال ایتایی @SMHM212 بویژه بخش‌های ذیل را از دست ندهید: 👈 این‌جا 👉 و 👈 این‌جا 👉 💠 و 👈 این‌جا 👉 البته در این معرکه، سه نوع اقلیت هم داریم که عبارتند از: ۱) اقلیتی که بدون چشیدن عذاب جهنم و حتی سختی‌های محشر، بمحض آغاز قیامت، وارد بهشت می‌شوند. ۲) اقلیتی که انواع عذاب‌های جهنم هم حریف پاک‌سازی آن‌ها نمی‌شوند و لذا هرگز از جهنم خلاص نمی‌شوند تا اینکه عمر جهنم به سر آید و با نابودی آن، این اقلیت هم یکجا نابود شوند. ۳) اقلیتی که بعد از نابودی بهشت (همزمان با نابودی جهنم) نابود نمی‌شوند و بلکه وارد عالم دیگری می‌شوند که هرگز نابود شدنی نیست بنام «مقام رضوان، عطائاّ غیرمجذوذ و ملک لایبلی». همان مُلکی که آدم و حوا در ابتدای ورود خود به بهشت اولیه، در جستجوی آن بودند و آن‌را در تقریب به یافتند و به محض چشیدن آن به دنیا هبوط کردند. ملاحظه دو کلیپ از آقایان؛ و (حاج‌فرج دباغ)، باعث تحریر این مقاله گردید. اراجیفی که موجب سستی باورهای دینی مردمان می‌گردد. البته در کلیپ آقامیری، وی عباراتی توبیخ‌آمیز علیه کسانی که به زعم وی تعریف غلط و خطرناکی از دین ارائه داده‌اند، به کار برده است که اتفاقاً اولین مخاطب او می‌تواند خودش باشد که در صدد القاء برداشت غلط خود از جهنم است و البته این توبیخ شامل امثال دکتر سروش هم می‌باشد. وی در ابتدای حرفش ادعا می‌کند که دختری را بخاطر به علت اینکه چند تار موی خود را بیرون گذاشته، ۱۰۰۰ سال روی آتش جهنم آویزان می‌کنند و در میانه کلیپ، مدت این عذاب را به ۱۰۰٫۰۰۰ سال افزایش می‌دهد و نهایتاً ادعا می‌کند که ۱٫۰۰۰٫۰۰۰ سال طول خواهد کشید! وی برای این ادعاهای مضحک خود به هیچ مدرکی اشاره نمی‌کند بجز سند شیطانی «می‌گن»! و در لفافه این دروغ‌های خودساخته، به انکار عذابی بنام می‌پردازد که اعمال آن از بیانات صریح قرآن است. تکذیب و تحریف عذاب‌های واقعی جهنم، قدمت دیرینه‌ای دارد ولیکن تکذیب نعمت‌های بهشتی، بنظرم ابداعی از طرف این روحانی‌نمای خلع‌لباس شده است که به تمسخر ویژگی‌های حورالعین می‌پردازد. آن‌چه که در نقد این اراجیف می‌توان گفت؛ حداقل مطلب اینست که اینگونه افراد بظاهر تحصیل‌کرده و کتابخوان و روشنفکر، بدون مطالعات کافی و بلکه لازم به اظهار نظراتی می‌پردازند که از سخافت آشکاری برخوردارند. نقادی جمله به جمله اینگونه اراجیف و شبهات، مجال مناسبی می‌طلبد در حد آسوده شبی و خوش مهتابی! ...ادامه دارد ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۱/۱۱
امان از لقمه حرام و حرام لقمگی تا آخر ببینید ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقد‌ونظر 👌انحراف فرزندان، الزاماً ناشی از لقمه حرام نیست رابطه با ، از نوع «عموم و خصوص من وجه» است. یعنی هر حرام‌خواری به ورطه انحراف، افکنده می‌شود. همچنانکه هم همین اثر را دارد همچون (الخمر) و (المیسر)! اما علت/علل انحرافات الزاماً از لقمه حرام و حتی نطفه حرام نیست و می‌تواند ریشه‌های دیگری هم داشته باشد. البته ، در فرزندان، قطعاً بی‌تأثیر نیست. تا آنجا که باید گفت: پرتوِ نیکان نگیرد هر که بنیادش بد است تربیت نااهل را چون گِردِکان بر گنبد است ولیکن آن‌ها به علل دیگری هم در معرض ، قرار می‌گیرند که در جای خود قابل بررسی هستند. چنانکه با ، می‌تواند وابستگان درجه یک حتی (اعم از و ) را هم به انحراف سوق دهد. چنانکه ، بخوبی سرود: پسر نوح با بدان بنشست یا (با بدان یار گشت همسرِ لوط) خاندان نبوّتش گم شد! سگِ اصحابِ کهف روزی چند پیِ نیکان گرفت و مردم شد و چه هم‌نشین بدتری که بعنوان بنشینی پای و یاوه‌گویی‌های امثال ، و ! (ص): حکایت خوب، حکایت است که اگر از عطرش به تو ندهد، بوی خوش آن به مشامت می‌رسد، و حکایت هم‌نشین بد، مانند است که اگر [حرارت کارگاه او] لباست را نسوزاند، بوی بد آن مشامت را می‌آزارد.» آری! انحراف فرزندان، علل مختلفی دارد. ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۱/۳۰
1.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 همه چی از رفاقت شروع میشه ... 🟢 با اینکار با امام زمانت رفیق شو... 🆔 @montzran_zohor 🚩 ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر ✅ السلام علیکم و... ⁉️مخاطب علیکم کیست؟ وقتی که باشی و روزی حداقل پنج وعده بخوانی، بالتبع روزی ۵ بار هم (از صبح تا شام) به (عجل الله تعالی و فرجه الشریف) مرتباً و مداوماً می‌دهی که و نمازگزار است: «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» این سلام، مخاطبی بجز حضرت علیه‌السلام ندارد. قبلاً در مقاله «سلام آخر به مقام اول» (که اگر پیدایش بکنم مجدداً در اینجا هم به اشتراک خواهم گذاشت)، توضیح دادم که در خاتمه نمازها، بعد از سلام به (ص) و سلام بر «عباد الله الصالحین» (یعنی و کرام علیهم السلام اجمعین) و سلام بر خودمان که در (مدار و یعنی ایاک نعبد ... و اهدنا الصراط ...) هستیم، نوبت به سلام مخصوص و پایانی می‌رسد و آن سلام به امام زمان است. ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند و تو با سلام‌های مقدماتی، این آمادگی را پیدا می‌کنی که به امام زمان خود سلام بدهی. با سلام به (ع)، نماز تو خاتمه پیدا می‌کند و نوبت می‌رسد به اینکه وارد و برای (عج) بشوی. بنابراین چنین کلیپ‌هایی، موجب هستند که از سلام‌های رسمی و مرسوم، کرده و نادیده گرفته و بدنبال سلام‌های من‌درآوردی افتاده‌اند! آری! (توصیه آیةالله ؟)، مهمتر از است! ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۲/۱۰
6.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 ۳ خطر خطیر در فهم مسیر و درک مصیر! ⁉️معارف و احکام دینی (بمنظور سیر دنیوی و صیرورت معنوی) را از چه شخصی بیاموزیم؟ ⚠️هرگز فریب عناوینی از قبیل؛ مجتهد، فیلسوف، حقوقدان، آیت‌الله، دکتر، محقق و امثالهم را نخوریم. زیرا ممکنست کل این اوصاف، کاملاً باشند! ⁉️چرا ، باریک‌تر از موی، تیزتر از تیغ و سوزان‌تر از آتش است؟! ۱) خطر اول؛ دین (=معارف+احکام) را بعد از بعثت ، باید از آموخت. ولیکن با عنایت به ترکیب و ، در فهم دین از قرآن باید به خرج دهیم تا مبادا گرفتار بشویم. اگرچه متن قرآن، غیرقابل است اما هیچ تضمینی نیست که انسان‌ها در فهم آن، دچار شوند. خوشبختانه در امر درک و فهم ، حضرات (ع) را داریم که وجود علمی و عملی آحاد آنان، بسی غنیمت هستند ولیکن با👇 ۲) خطر دوم؛ مواجهیم و لذا لازمست به خرج بدهیم. زیرا ای‌بسا احادیث و سننی که به ، نسبت داده شده اما هیچ نسبتی (یا نسبت قابل اعتمادی) به آنان ندارند. تا آن‌جا که خود معصومین فرمودند؛ «سخنان منسوبه را به قرآن، عرضه کنید تا اگر خلاف آیات بودند، دور افکنید». ولیکن همین ، خودش نیازمند تخصصی است که با قابل دستیابی است و لذا فهم ، از طریق ، قابل دست‌یازی است. اما در این‌جا هم با👇 ۳) خطر سوم؛ مواجهیم. زیرا اکثر آن‌ها (مثل مورد پیوست)، مصداق یا هستند! 👌 باید! ✍حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۳/۳
1.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مدنی زاده‌ها میگویند عدالت کلمه مقدسی است نباید در موردش صحبت کرد! غرق در عدد و رقم و آمارهای توسعه گرایانه هستند و با تقدس به جنگ واژه های مقدسی چون عدالت میروند و معتقدند عدالت دست نیافتنی‌ست و هر اقدام و برنامه ریزی برای تحقق آن نتیجه نخواهد داد، بنابراین نتیجه میگیرند برای رسیدن به توسعه نباید معطل آن ماند. و به همین سادگی ضعیفان زیر چرخهای توسعه آنها لِه میشوند. انقلاب اسلامی انقلاب پابرهنگان است! انقلاب اسلامی نیامده تا مستضعفان را ریزه‌خوار خوان کاخ نشینان کند. این جمله به ظاهر زیبای مدنی زاده همان مفهوم و تعریف عدالت در نئولیبرالیسم است که جان‌رالز آن را تئوریزه کرده است. 📌 @fori_sarasari ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر مطلوبیت عدالت؛ اطلاق یا نسبیت؟ تحقق ، توسط غیرمعصومین، امری نزدیک به محال است و به همین علت، اقامه فقط از (ع) برمی‌آید. ولیکن این سخن بدین مفهوم نیست که اجرای قسط و عدالت را باید رها کرد (ولو به بهانه مقدس بودن!) و تمامی آیات و روایات اسلامی در این موضوع (العیاذ بالله)، زائده هستند! فلذا برپائی ، تکلیف مکلفینی است که به و به و و نهایتاً و ، اعتقادی دارند. اگرچه دست‌پروده‌های در (در با عنوان )، مطلوبیت را اساساً نادیده می‌گیرند تا بتوانند رندانه ادعا نمایند که عدالت؛ قابل اقامه نیست! در نتیجه؛ صلاة جماعت، قضاوت، حکومت و... باید تعطیل! ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۳/۲۰