eitaa logo
پژوهشگاه حم
273 دنبال‌کننده
827 عکس
915 ویدیو
37 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 وجاهت رنگی (بخش دوم): حضرت (ص) معمولاً بر سر می‌بستند و گاهی هم از كلاهی بنام قَلَنْسُوَه یا بُرْطُلَه بر سر داشتند و گاهی هم به سَرْبَنْدی از دستمال یا شال بسنده می‌کردند. رنگ آن‌ها معمولاً و گاهی و گاهی و گاهی بودند. عمامه سفید آن‌حضرت، سحاب نامیده می‌شد که به (ع) هدیه کردند. در جنگ‌ها معمولاً عمامه زردرنگ بر سر می‌بستند ولیکن در فتح مکه، عمامه سیاه بر سر نهادند. مقام معظم رهبری سعی می‌کنند مناسبت‌های مختلف را در قالب انگشترهای خود مورد توجه قرار بدهند. رنگ غالب ، است که عمدتاً از زمان و به نشانه برای مصائب ، باب شد همچنانکه نشانه آمادگی آنان برای خونخواهی شهادت علیه‌السلام است. نهضت‌ها و ملت‌ها هم در تمام دنیا و در طول تاریخ، معمولاً رنگ‌های خاصی (بعنوان نماد مطلوب و شاخصه متمایز خود) را در قالب دنبال کرده‌اند که هنوز هم در همه جای دنیا جاری و ساری است و حتی از سال ۲۰۰۴ میلادی به بعد شاهد انقلاب‌های رنگی در گوشه و کنار جهان هستیم که (به لحاظ نرم بودن و ، هم نامیده می‌شوند) در هم رنگ‌های و ، در سال‌های اخیر بعنوان نماد و درهم شکستن «نهضت+نظام اسلامی» و سپردن مملکت به ، مورد بهره‌برداری قرار گرفت و هنوز هم ادامه دارد. البته پوستین روباه‌ها عمدتاً قرمز، خاکستری، سفید، قهوه‌ای و خاکی هستند و به حیواناتی اطلاق می‌شود که در ، می‌کنند. الغرض؛ سزامند است که ولایت_فقیه، خود را با رنگ‌ها نیز در آمیزند. رنگ‌هایی که قدمت صدها ساله دارند. رنگ‌هایی که ایامی از سال را به خود تخصیص بدهند. فرضاً؛ 👈 ماه‌های و (تا شب ۲۸ صفر) کماکان همه اماکن و همه‌جا شود. 👈 هفته همه‌جا (اماکن و البسه) (یا لباس خاکی سربازی و بسیجی) شود. 👈 همه‌جا (میادین و معابر و البسه) شود. 👈 ۱۹ روزه (حدفاصل ۲۸ ماه صفر لغایت ۱۷ ربیع‌الاول) همه‌جا (اماکن و معابر و البسه) شود. ضمن آنکه نماد رشد و بالندگی است، رنگ زهر و تلخی هم است و رنگ سمّ و مسمومیت و نیز آنتی‌باکتریال! و اما اینکه چرا این دو دهه را همه‌جا و همه‌چیز را سبزپوش بکنیم؟! بخاطر آنست که در این ایام بیش از هر مقطع دیگری از سال، رخ‌نمایی می‌کند و شهادت یا ولادت پنج تن از علیهم‌السلام به این ایام، گره خورده است! زیرا؛ وقتی که ، ولادت (ع) (که به زهر جفای بنی‌عباس مسموم شد و به شهادت رسید) را قرین زمانی روز میلاد (ص) قرار داد و شهادت (ع) را نیز (که به زهر جفای بنی‌امیه مسموم شد و به شهادت رسید) قرین زمانی روز (ص) قرار داد که به زهر جفای ، مسموم شد و به شهادت رسید، لابد حکمتی را منظور داشته است. فلذا شایسته است که این ۱۸ یا ۱۹ روز (فاصله ۲۸ صفر تا ۱۷ ربیع از ماه‌های هلالی) را «سالیاد شهادت پنج تن از معصومین(علیهم‌السلام) با مسمومیت منافقین»، قرار دهیم تا شاید موجب بیداری و مسلمانان گردد و از تداوم خود نموده و نمایند و به برگردند. بنابراین رنگ سبز را نماد زهر تلقی کنیم و حضرات مقدسی که با سمّ به شهادت رسیده‌اند و بنحوی با این ایام تناسبی دارند، عبارتند از: ۱) حضرت محمد مصطفی (ص) ۲) امام حسن مجتبی (ع) ۳) امام صادق (ع) ۴) امام رضا (ع) ۵) امام حسن عسکری (ع) میلاد پیامبر مصطفی و امام حسن مجتبی علیهماالسلام و الصلوات در این مقطع زمانی، واقع شده‌اند که هر دو حضرت به زهر جفا شده و به شهادت رسیدند. همچنانکه شهادت و علیهماالسلام با زهر جفای در محدوده همین ایام بوده است. البته در مجموع ۱۰ تن از معصومین علیهم‌السلام با مسمومیت به شهادت رسیده‌اند که شهادت و ولادت آنان در سایر ایام سال بوده است و حتی آخرین معصوم(عج) هم با سمّ یک یهودیه به شهادت خواهد رسید! (و فقط و والدین کرام آن‌حضرت علیهم‌السلام با ریختن خون پاکشان ناشی از ضربات سنگین و بُرّنده به پیکرشان، به شهادت رسیده‌اند) فلذا قریب باتفاق معصومین(ع) با مسمومیت شده‌اند. فلذا این ایام، مناسب‌ترین مقطع برای برجسته‌سازی و تبیین نحوه شهادت آنان بویژه (ص) است و باید خیلی جدی به این موضوع بپردازیم و‌ رسواگر (که از کفار بدترند) باشیم که حداقل آن، سبزپوشی است ان‌شاءالله. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۱۶ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 ملغمه ایرانی (بخش ششم): 👈(بخش قبلی)👉 حرف‌های سیاسی+دینی ؛ نمادی از گیج‌فرهنگی کهن ایرانیان!! تبیین این مقوله عمیق، نیازمند تألیف کتاب‌های قطوری است که در جای خود باید انجام بگیرد و بنده در اینجا این مطلب را از دو زاویه ( و ) به اجمال مورد توجه قرار می‌دهم و قبل از بیان آن‌ها بد نیست که به خاطره مرتبطی (تحت عنوان ) اشاره بکنم که ایضاً نشانگر عمق فاجعه شترگاوپلنگی است و به ضرورت طرح مبحث جاری ( مولّد ) هم کمک می‌کند. سال‌ها پیش (بعد از سال‌ها در موضوع در انواع کشورهای شرق و غرب دنیا با عنوان ناوگان دریایی ) در گفتگویی که با یکی از دست‌اندرکاران هفته‌نامه در مسئله اوضاع از کشور داشتم، او پیشنهاد کرد که نظرات و تجارب خود را برای درج در آن جریده، بنویسم. بنده هم که به ایشان توصیه می‌کردم بیش از مقوله دفاع از جمهوری اسلامی و تأکید بر ضدیت با قاذورات (سلطنت‌طلب) بهتر است روی ، تأکید کنید و حتی صریحاً گفتم که شما از ایرانیان خارج از کشور، بیش و پیش از وفاداری به و ، وفاداری به نجابت ایرانی را مطالبه کنید! در نتیجه آن گفتگوها قرار شد ستونی در آن نشریه به بنده بدهند تا تحت عنوان «نجابت ایرانی»، قلم بزنم. بنده هم عجولانه آنرا پذیرفتم (ولیکن در عمل، خود غلط بود آنچه می‌پنداشتم!) زیرا در آن سال‌ها علاوه بر آنچه که در مقاله «ملتی آتشین در گذرگاه ایران» مورد اشاره قرار دادم و گمان می‌کردم با شاخ و برگ دادن به آن کلی‌گویی‌ها لابد سلسله مقالات مفصلی را تولید محتوا خواهم کرد، مطلب دیگری هم خلجان ذهنی بنده بود و آن تولید جلدهای سوم و بیشتر برای دو جلد کتابی بود که استاد قبل از انقلاب اسلامی، با عنوان «خدمات متقابل اسلام و ایران» به جامعه عرضه کرده بود و حال آنکه بعد از پیروزی این خدمات بصورت مضاعف و چشمگیری قابل تبویب و تقدیم بود و جای آن خالی‌ست. بنظرم می‌رسید که؛ کافیست مصادیق «خدمات متقابل اسلام و ایران بعد از انقلاب و دوران جمهوری اسلامی ایران» را چاشنی مطالبی قرار بدهم که ایرانیان مقیم خارج با ملاحظه آن‌ها، حفظ نجابت ایرانی خود را، مورد اهتمام جدی خود قرار بدهند. آن دوستم که پیگیر قضیه بود، اطلاع داد که هیئت تحریریه، محدودیتی برای این مطلب ارزشمند، قائل نیست و شما می‌توانید هر هفته به اندازه یک صفحه مطلب ارائه بدهید و ترجیحاً مصور و مستند! ولیکن در تهیه مطالب مورد گفتگو و توافق، دچار تسویف شدم و بعد از تعویق‌های مکرر، انصراف خود را اعلام کردم که برای آن‌ها و خود بنده، شگفت‌انگیز بود! علتش این بود که مایل بودم ساختار گفتمانی خود را با ذکر جلوه‌هایی از ایثار و ، مبحث خود را به امور جاری در کشور بکشانم اما نمی‌دانم چرا پیوسته با وقایعی در جاری کشور مواجه شدم که نمی‌توانست در امتداد نجابت‌ها و ایثارگری‌های دوران دفاع مقدس باشد و گویا انفصالی صورت گرفته و بلکه در ارزیابی خود، آن‌ها را نانجیبانه تلقی می‌کردم! و حداقل اینکه نانجیبی‌ها چشمگیرتر از نجابت‌های قابل ذکر بود! چه در قوه مجریه و چه در قوه قضائیه و چه در قوه مقننه و چه در متن مردم! حتی در محفلی شنیدم (شاید بعنوان بهترین شاهد مثالم باشد) که؛ «بنیاد مستضعفان و جانبازان» دارای ساختار دوقلویی است که عبارتند از: ۱) قسمت جانبازان (مملو از ذلت و درد و فقر و درماندگی و...!) ۲) قسمت مستکبران (مملو از لذت و ثروت و نخوت و وادادگی و...!) این بنیاد که پس از «شرکت ملی نفت ایران»، دومین مؤسسه اقتصادی بزرگ در ایران و بزرگترین هولدینگ اقتصادی در غرب آسیا محسوب می‌شود، در ابتدای تأسیس عنوان «بنیاد مستضعفان» را یدک می‌کشید و بعداً به عنوان «بنیاد جانبازان» تغییر نام یافت و نهایتاً با ارجاع به ، عملاً تبدیل شد به «بنیاد مستکبران» ولیکن در مقطعی که عنوان اولی در حال تغییر به دومی بود، گفته می‌شد که بین قسمت مستکبران و جانبازان، دیوار قطور بلندی وجود دارد که هیچ صدایی از طرفین آن دیوار به سمت دیگر نمی‌رسد! فلذا بنده هم در آن مقطع که می‌خواستم مطالب و شاهد مثال‌های خود را از نجابت‌های شهداء و ایثارگران و رزمندگان بسوی نجابت‌های مدیران و مسئولان و مقامات پیوند بزنم، با دیوار بلند و قطوری مواجه می‌شدم که قادر به عبور از آن نبودم! زیرا واقعاً نمی‌توانستم نجابت را به بی‌نجابتی و نجیبان را به نانجیب‌ها گره بزنم تا به تألیف مطلب تأثیرگذاری نائل بگردم! تازه این ماجرا بود تا چه رسد به الباقی ادارات!! ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۶ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 قصه اعتماد بزغاله‌ها به گرگ! چارچوبه (عراقچی+قالیباف+پوزیده+ظریف) مهلک‌ترین درگاه برای ضربه به جبهه مقاومت هستند. زیرا ، مفهومی غیر از برای جنگیدن مجدد ندارد. فلذا معمولاً آن طرفی در جنگ، مشتاق آتش‌بس می‌شود که در ارزیابی واقعی خود احساس می‌کند که اگر ادامه بدهد، شکننده‌تر و بلکه نابود می‌شود. بنابراین با آتش‌بس، می‌کند تا بتواند ضربات شدیدتری بزند. ⁉️ در نبردهای تاریخی و طویل و (حداقل بعد از عملیات )، آرایش نظامی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و از همه مهمتر هویتی و روانی طرفین در چه وضعیتی است؟ صد البته به ، ضربات جبران‌ناپذیری وارد شده است و هیهات اگر ما کسی مثل و ده‌ها هزار نفر عنصر مقاوم مردمی را دیگر پیدا بکنیم ولیکن قطعاً اوضاع بمراتب بدتر از ماست. فلذا نیاز از گرفته تا اعماق و به ، بمراتب شدیدتر است. در چنین شرایطی که کفه ، روز به روز به نفع جبهه مقاومت، سنگینی می‌کند، و انفعال در برابر ، و بلکه است. بدیهی‌ست که با «باند ایرانی»، نه تنها دعوایی ندارند بلکه از آن حمایت هم می‌کنند و بالتبع هواپیمای حامل عوامل آن‌را هدف قرار نمی‌دهند و بلکه بگونه‌ای صحنه‌پردازی می‌کنند که این عوامل، هم جلوه داده شوند تا بتوانند آتش‌بس را بهتر و با بر جبهه مقاومت تحمیل نمایند. ، ، و عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی این شده‌اند و حامیان آن‌ها هم با هماهنگ‌تر هستند! و البته چنان صاحب در ارکان و که می‌توانند را دو ماه به تعویق بیاندازند و موجبات حذف لبنان و فرماندهان آن را فراهم سازند و باعث امت اسماعیل بویژه گردند! این چهار نفر که خود را در قرار داده‌اند، بزرگترین عذرخواهی را به و جبهه مقاومت بدهکارند که با (ای‌بسا کاملاً هماهنگ با دشمنان!) و شب‌خوابی در (با این اطمینان که نخواهند شد!)، جبران نمی‌شود. این‌ها به دلیل اینکه در ایام ماضیه چند صباحی در علیه باطل، حضوری داشته‌اند و با شهدای و ، هم‌نفس بوده‌اند، شاید اگر توفیقی برای پیدا نمایند و به دست به برسند، شانس جبران یافته‌اند و الاّ فلا! شما به خویش به قصاب‌های قتال، اعتراف کردید ولیکن از پیشگاه ملت و رهبری و امت، عذرخواهی نکردید! زمانی که به آمریکا و اسراعیل اعتماد ورزیدید، چرا به ملت اعلام نکردید؟! آیا غیر از این است که حدس زدید امت اسماعیل به جوش و خروش آید و شما را محکوم نماید؟! فرض می‌کنیم که به اطلاع‌رسانی قضیه به مقام معظم رهبری، اکتفاء نمودید ولیکن آیا معظم‌له به شما حق دادند؟! یا اینکه مخالفت کرده و هشدار دادند که ، موجب است؟! : «وَ مَن یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفاً لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَیِّزاً إِلَى فِئَةٍ فَقَدْ بَاء بِغَضَبٍ مِّنَ اللّهِ وَ مَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ» (انفال/۱۶) امام خامنه‌ای با اشاره به آیه مذکور به شما هشدار دادند: « غیرتاکتیکی، را به دنبال دارد» ولیکن شما سرمست از که به آمریکا در پیش داشتید، هیچ اعتنایی به این هشدار قرآنی نکردید! همچنانکه به تفأل خودتان به قرآن هم که آیه ۳۸ سوره اعراف (قَالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فِي النَّارِ ۖ كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَهَا ۖ حَتَّىٰ إِذَا ادَّارَكُوا فِيهَا جَمِيعًا قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لِأُولَاهُمْ رَبَّنَا هَٰؤُلَاءِ أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِنَ النَّارِ ۖ قَالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَلَٰكِنْ لَا تَعْلَمُونَ) آمد، ترتیب‌اثری ندادید! 👈ترجمه👉 و برای و مورد اشاره این دو آیه، تره هم خورد نکردید!! سعی کردید هم به دست غرق در بیافرینید که نتیجه آن را هم دیدیم! مثلاً در👈این‌جا👉 شما را هم چنان به درد آوردید که فردای عملیات (که نتوانست بازدارندگی بر وارد نماید!) معظم‌له که با دیداری داشتند، هیچ اشاره‌ای به نوشداری پس از وقوع مصیبت نکردند و در هم آن را نامیدند! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۲۷ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 یاد ایامی (بخش ۲) 👈بخش قبلی👉 قصه نخستین مرکز فرهنگی هنری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران (قسمت اول): به محض اسلامی در ۱۳۵۷/۱۱/۲۲ بنده همانند هزاران نفر انقلابی دیگر در اندیشه ایران به جهان بودم تا اینکه در تاریخ ۱۳۵۸/۵/۵ (اقامه اولین تهران به امامت آیة‌الله ) بمناسبتی که در پیام قبلی اشاره کردم، تصمیم خود را گرفتم که از طریق تولید فیلم‌های سینمایی به این مبادرت بورزم. ولیکن قبل از آنکه موفق بشوم، رخ داد و لذا را رها کرده و داوطلبانه عازم جبهه‌های شدم. بنده قبل از رفتن به سراغ ، در صدد تشکیل یک نهاد خصوصی بودم که با مشارکت - که بعداً تهیه‌کنندگی فیلم‌های زرد را دنبال کرد - و با همکاری وزارت و رهنمود شهیدان و ، «مرکز سینمایی فجر» را تأسیس کردم اما نامبرده عضو گروهک چپگرای در آمد و ناسازگاری نمود! البته وی هم اگرچه کارگردان اولین فیلم سینمایی پس از بود (با عنوان از داستانهای که به نظر هم رسیده بود) اما همانند بنده، نوجوانی ناپخته بود و لذا تحت تأثیر عموهای معلوم‌الحال خود! تهیه‌کننده بسوی ساحل، (قبل از فیلم بلمی بسوی ساحل)، سپاه پاسداران بود که حدود ۳۰۰٫۰۰۰ تومان هزینه کرده بود و فرمانده آن (برادر سلیمانی) به همین علت که «کل بودجه سال سپاه ری» را صرف آن فیلم نه چندان هنری کرده بود، توبیخ شده بود!) آشنائی بنده با ع.ع. بعد از درج مصاحبه با وی بود که باعث شد بروم سراغ شهر ری و نشانی خانه‌اش را از گرفتم و اولش گمان می‌کردم او یک سپاهی است! اما آشنایی او با من، با مطالعه «سناریوی نبرد تا آزادی» بنده با آن بود و او (که سینماآموخته پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود) پنداشت که بنده سینما را در سطح عالی‌تر و حرفه‌ای‌تری آموخته‌ام! (و حال آنکه بنده را از کتاب‌های خودآموز، یاد گرفتم!) تأثیرپذیری وی از حرفه‌ای بودن سناریوی بنده، باعث شد که با هم برویم دنبال سرمایه‌گذار و سراغ انواع اسپانسرها هم رفتیم و نهایتاً به این نتیجه رسیدیم که خودمان مؤسسه بزنیم که آنرا «مرکز سینمایی فجر» نامیدیم و... پدرش را خاطرم نیست چکاره بود اما او بیشتر گرفتار آفت عموهای خود و... بود. وی سه تا عمو داشت که بزرگ آن‌ها از اعضای بود و وسطی آن‌ها علیرغم آنکه اخراجی و نیز اخراجی مجله بود، با لباس سپاه مشغول سوءاستفاده‌های خود بود و کوچک آن‌ها نسبتاً انقلابی و سالم بود که با من همکاری داشت از پشت‌پرده‌های عبداله! همکاری من و ع.ع. (به دلیل بودن بنده و لااُبالی بودن او) به جایی نرسید و بعد از یکسال، به شکست انجامید! اما بهانه اصلی دعوای ما به ماجرای عجیب دیگری هم برمی‌گشت که بد نیست آنرا هم در اینجا بگویم! در نخستین انقلاب اسلامی ایران، « و » همچنان در پی تغییر و تحولات ساختاری و عنوانی خود بود! و الآن خاطرم نیست که «وزارت ارشاد ملی» در آن مقطع به «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» تغییر عنوان داده بود یا نه؟ ولیکن برپائی جشن نخستین سالگرد پیروزی ، موضوعیت یافته بود. اسلامی و بالتبع هم هنوز تشکیل نشده بود! و چنانکه در یادداشتی با عنوان 👈حرف‌های پزشکیان؛ نماد گیج‌فرهنگی ایرانیان👉 اشاره کردم، ما برای تأمین مخارج مرکز سینمایی فجر، سالن اصلی تهران را اجاره کرده بودیم و فیلم سینمایی را پخش می‌کردیم! در خلأ فعالیتی و بلکه در خلاء وجودی «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» و نیز «سازمان تبلیغات اسلامی» و «حوزه اندیشه و هنر اسلامی» و بالتبع سرگردانی و فقر انبوه هنرمندان و هنرپیشگانی که به خارج از کشور متواری یا در گوشه‌ای پنهان نشده بودند، «مرکز سینمایی فجر» (بعنوان نخستین NGO فرهنگی هنری) ما چراغ تابانی بود که توجه آن‌ها و بالتبع خواص را به خودش جلب کرده بود! البته دیگری هم در زمینه و فعال شده بودند که یکی از آن‌ها (بنیاد هنر در اسلام) بود که عمدتاً در عرصه واردات فیلم‌های سینمایی و دوبله آن‌ها فعالیت داشت. بنظرم اولین فیلمی که بنیاد مذکور وارد کرد و در سینماها به نمایش گذاشت، فیلم بود. بعد‌ها فیلم سینمایی صهیونیستی؛ (به کارگردانی و بازیگری در نقش ) هم توسط همان بنیاد صورت گرفت که تقریباً هر سال از رسانه ملی هم پخش شده و می‌شود! ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۱ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
15.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نماهنگ | ارتش عزیز انقلابی ✏️رهبر انقلاب: من از روز اوّل انقلاب در ارتش بودم؛ تقریباً از همان روزهای اوّل انقلاب، من در ارتش بودم، در بخشهای مختلف ارتش رفت‌وآمد داشتم... ✏️امروز ارتش ما ــ ارتش جمهوری اسلامی ــ بمراتب از آن روزهای اوّل انقلابی‌تر است، از روزهای هیجان مؤمن‌تر است، معتقدتر است، آماده‌تر است؛ هر چه گذشته، ارتش خالص‌تر شده. 🗓۲۹ فروردین، جمهوری اسلامی ایران 💻 منبع ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 کاملاً موافقم! از آن‌جا که بنده حقیر سراپا تقصیر، این توفیقات را در نوجوانی و جوانی داشتم که هم و نیز در خطوط مقدم جبهه‌های غرب و جنوب باشم و هم عقیدتی-سیاسی در پایگاه‌های و پادگان‌های و قرارگاه‌های باشم و هم در وزارتخانه‌های سپاه و دفاع و هم در باشم، همه گزاره‌های مورد اشاره را با تمام وجودم تأیید می‌کنم و هنوز هم احساس می‌کنم که روح و جانم در کنار و جان بر کف است. مبارک است ان‌شاءالله ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | محل نظرات ۱۴۰۴/۰۱/۲۹
هدایت شده از پژوهشگاه حم
15.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نماهنگ | ارتش عزیز انقلابی ✏️رهبر انقلاب: من از روز اوّل انقلاب در ارتش بودم؛ تقریباً از همان روزهای اوّل انقلاب، من در ارتش بودم، در بخشهای مختلف ارتش رفت‌وآمد داشتم... ✏️امروز ارتش ما ــ ارتش جمهوری اسلامی ــ بمراتب از آن روزهای اوّل انقلابی‌تر است، از روزهای هیجان مؤمن‌تر است، معتقدتر است، آماده‌تر است؛ هر چه گذشته، ارتش خالص‌تر شده. 🗓۲۹ فروردین، جمهوری اسلامی ایران 💻 منبع ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 کاملاً موافقم! از آن‌جا که بنده حقیر سراپا تقصیر، این توفیقات را در نوجوانی و جوانی داشتم که هم و نیز در خطوط مقدم جبهه‌های غرب و جنوب باشم و هم عقیدتی-سیاسی در پایگاه‌های و پادگان‌های و قرارگاه‌های باشم و هم در وزارتخانه‌های سپاه و دفاع و هم در باشم، همه گزاره‌های مورد اشاره را با تمام وجودم تأیید می‌کنم و هنوز هم احساس می‌کنم که روح و جانم در کنار و جان بر کف است. مبارک است ان‌شاءالله ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | محل نظرات ۱۴۰۴/۰۱/۲۹
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 شرمندگان یا شرمنده‌نماها ؛ دو دسته‌اند: ۱) شرمندگان واقعی(اصلی) ۲) شرمندگان قلابی(جعلی) ولیکن کارکرد و تأثیرات یکسانی دارند. این‌ها همزاد هستند که البته اول، دسته شرمنده‌نما (مثل روحانی‌نما/روشنفکرنما/زاهدنما و امثالهم) از همان فردای شکل گرفت! که در زمره ، شناخته می‌شد و دسته دوم از زمانی شکل گرفت که خود را نهضت+نظام اسلامی دانسته و وقتی آنچه که از می‌خواستند به چنگ نیاوردند یا بدنبال بودند، شروع کردند به و اظهار ! متقابلاً هم پاسخ می‌دادند؛ شما که می‌پرسید: انقلاب برای ما چه کرد؟! خودتان برای انقلاب چه کردید؟! و عجیب اینکه آن‌ها نه تنها معمولاً برای ، کار چندان خاصی نکرده بودند، بلکه بعضاً تیشه به ریشه زده بودند ولیکن صرفاً در صدد و بلکه بودند! در سوابق شرمنده‌های واقعی، شاید نشانه‌ای از انقلابی‌گری در گوشه و کنار بشود پیدا کرد ولیکن در سوابق شرمنده‌نماها، هیچ نشانه‌ای از انقلابی‌گری و اساساً نمی‌شود پیدا کرد. شرمندگانی هم ممکنست باشند که ساکتند و چیزی بر زبان نمی‌آورند ولیکن وقتی بازار پشیمانی از انقلاب و که پیش می‌آید، آن‌ها هم ظهور و بروز پیدا می‌کند! چنین مصیبتی در هم رخ داده و می‌دهد که ، آن‌ها را نامیده و دو دسته‌اند: الف) مرتد ملی ب) مرتد فطری و برایشان در ، مجازات‌هایی تعیین شده است. ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۲/۱۳
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 حمله به ایران در سه دوران! با علل ۳ گانه در سه دوره به سه علت، مورد هجوم ویران‌گر بوده و هست و خواهد بود با این تفاوت که هیچ علتی از زمانی که شکل گرفته، نه تنها از بین نرفته بلکه تقویت شده است. فلذا با پدیده انباشت و تراکم علل مواجه هستیم و خواهیم بود. یعنی بدون اینکه علت اول، زایل شده باشد، علت دوم بر آن افزوده شده و لذا علت مضاعف گشته است و در دوره سوم، بدون اینکه در آن دو علت اولیه و ثانویه، کمترین کاستی، رخ داده باشد، علت سوم شکل گرفته و در نتیجه امروزه شاهد شدیدترین حملات ویران‌گر به ایران هستیم که می‌توان گفت، مسئله‌ای فراتر حمله گازانبری است و به تعبیر دقیق‌تر؛ در برابر تیر سه شعبه بسیار مهلکی قرار داریم که از دل تاریخ بسوی ، شلیک شده است. در طول تاریخ بالای ۱۰٫۰۰۰ ساله خود، (به عللی که در 👈این‌جا👉 توضیح دادیم)، پیوسته در معرض تاخت و تاز همسایگان دور و نزدیک شرقی/غربی/شمالی/جنوبی خود بوده است و ای‌بسا خواهد بود. علت اولیه هجمه به ایرانزمین (عمدتاً برای ) را لطفاً در 👈این‌سلسله👉 بجویید. دومین علت «حمله نابودکننده به ایرانیان» (نه صرفاً جهت کشورگشایی و آنان!) از طرف همسایه‌های ایران نبود و نیست و بلکه از سوی قوم خاصی است که ایرانیان را تهدید وجودی برای آخرالزمان خود می‌دانند! یعنی قوم نژادپرست که بر اساس پیش‌گویی‌های خاخام‌های خود، گمان می‌کنند در آخرالزمان، این ایرانیان هستند که به سلطه مطلق آن‌ها در زمین، پایان می‌بخشند. فلذا هزاران سال است که به انحاء مختلف در صدد خشکانیدن ریشه‌های بوده و هستند و خواهند بود! این علت تا زمانی که یک صهیونیست، نفس می‌کشد، به قوت خود باقیست. زیرا صهاینه معتقدند که «ایرانی خوب، ایرانی مرده است» و گمان می‌کنند که بالاخره موفق به محو از روی زمین خواهند شد! چه با (بدون هزینه و تلفات) و چه بدون مذاکره (تحمل تلفات و هزینه‌های سنگین)! و برای تأثیر هر دو روش، آن‌را با تحریم‌ها تشدید کرده و می‌کنند و خواهند کرد! عجالتاً در دوره سوم (بعد از تشکیل «نهضت+نظام اسلامی» در ایران که ناچار به مقاومت در برابر انواع فتنه‌ها و توطئه‌ها و هجمه‌های سخت و نرم و ترکیبی و متراکم است) در معرض شدیدترین حملات و هستیم. این علت سوم، از بدیهیاتی است که نیازی به هیچ توضیحی ندارد. و متقابلاً دافعه در مقابل جنگ‌های تحمیلی را می‌توان در بازدارندگی‌های ۸گانه آن خلاصه کرد که عبارتند از: شمسه بازدارندگی‌های جمهوری اسلامی ایران (بخش اول): ✅۱) امدادهای غیبی قوی‌ترین بازدارندگی ، اتکاء به امدادهای غیبی بوده است که در طول وقایع و دوران و سایر مقاطعی که ، به ، ورزیده‌اند، به انحاء حیرت‌انگیزی رخ داده است. امدادهای غیبی را در دو بخش می‌توان سراغ گرفت؛ بخش مادی (که «ابروبادومهروماهوفلکوملک» در اشکال مختلف به کار می‌افتند تا را ناکام سازند!) بخش ارعاب (که مشهود نیست اما بسیار مؤثر است!) : «وَ قَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ» و در دل‌های آنان ترس و وحشت افکند. 👈تفصیل👉 در دعای ندبه هم که در وصف (عج) وارد شده: «ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ وَ حَفَفْتَهُ بِجَبْرَئِیلَ وَ مِیکائِیلَ وَ الْمُسَوِّمِینَ مِنْ مَلائِکَتِکَ» سپس او را با هراس در دل دشمنانش یاری دادی و با جبراییل، میکاییل و ملائکه ویژه و نشاندار احاطه کردی. اشاره به امدادهای الهی دارد که بارقه‌هایی از آن شامل «امت اسماعیلی ملت ایران» هم شده و می‌شود و خواهد شد. ✅۲) رزم رزمندگان وجود و «رزمندگان و و » ، در بین ، دومین عاملی است که دشمنان را به ندامت می‌افکند ولو اینکه این ملت، همه‌جانبه و در نقش دشمنان بوده‌اند و هستند و خواهند بود! وجود مبارک و آمادگی رزمی ایران باعث جلب امدادهای غیبی و عینی است. همانان که در روایات دینی ما به «زبر الحدید» (براده‌های فولادین)، توصیف شده‌اند و با «لومة لائمین» منفعل نمی‌شوند. ولو اینکه رسانه‌های و برای استحاله و تحقیر آن‌ها، سنگ تمام گذاشته‌اند. بازدارندگی از «حملات ویران‌گر به ایرانیان»، در حالی است که آنان با طیف نسبتاً طویلی از و نیز، درگیرند. ✅۳) محو اسراعیل ایران می‌تواند در ظرف چند دقیقه، کلیه (مراکز نظامی، سیاسی، اقتصادی و...) شهرهای را با خاک یکسان کند. این توانایی را ایران در دهه ۸۰ به دست آورد ولیکن در دهه ۹۰ از آن رونمایی کرد. ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۳/۱
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 یاد ایامی (بخش ۶): 👈بخش قبلی👉 دقت داریم تا دقت! چنانکه در 👈این پیام👉، اشاره کردم؛ چهل سال قبل (۱۳۶۴) این توفیق را یافتم که از تهران به شهرستان ، عزیمت کرده و به و آن خطّه بپردازم. و در اولین سفرم به خمین که در معیت آیةالله از عبور می‌کردیم، بدستور معظم‌له، به کسوت مقدس ، ملبس شدم. البته در آن سال‌ها هیچ میلی به روحانی شدن نداشتم و صرفاً آمده بودم که برای ورودم به دنیای ، توشه‌ای حوزوی برگیرم تا در فیلمسازی‌خای خود، بی گدار به آب نزده باشم! به حاج‌آقا هم عرض کردم که علاقه‌ای به آخوند شدن ندارم و... فرمودند؛ اگر ملبس نباشید ممکنست طلاب از شما حرف‌شنوی خوبی نداشته باشند. وانگهی در شهرستان ما که کسی شما را نمی‌شناسد! کنایه از این که تلبس شما به کسوت روحانیت، موقتی و محدود به این شهر کوچک است و هرگاه به تهران برگشتید، مختارید که خود را نمایید! در هر حال با اکراه پذیرفتم ولیکن در ادامه، با توجیهات مشابهی، تقریباً دائمی شد! زمین و هزینه احداث حوزه علمیه خمین از میراث پدری تأمین شده بود که تحت نظر در خمین و آن، انجام یافت. نقش این حقیر، مدیریت و تدریس و بود که حدود ۴۰ تن را از بین حدود ۴۰۰ داوطلب، گزینش کردم و کمتر از یک سالی مشغول انجام وظیفه بودم ولیکن طبق سالیانه حضرت آیت‌الله (اعزام به جبهه‌های )، بنده هم عازم جبهه‌های جنوب کشور شدم و در لشگر ۷ ولی‌عصر(عج) ، بعنوان مسئول فرهنگی لشگر، ماندگار شدم و دیگر به خمین باز نگشتم و... البته قبل از آن، در مقطعی هم خواستم برای ادامه تحصیلات، به قم بروم یا به تهران برگردم ولیکن مرحوم جلالی خمینی، با بیان نکته‌ای معطوف به امام خمینی‌ره، موجب انصراف موقتم شدند که آن مطلب، شرح مستقلی می‌طلبد. در اولین روزهای استقرارم در مدیریت حوزه خمین، شاهد گزارش رئیس اداره اطلاعات خمین به آیةالله بودم که گفت: چهار نقطه که می‌توانست معبر باشند، شناسایی و مسدود شدند! ناگفته نماند که در آن سال‌ها از طرف رادیو که از پخش می‌شد، حاج‌آقای جلالی، تهدید به می‌شد. خصوصاً که معظم‌له در روحانیت شرق تهران هم بودند (و در مقطعی هم از مسئولین اسلامی) و همچنین زعیم حوزه علمیه شرق تهران (احمدیه نارمک) که بنده از ابتدای امر، طلبه آن بودم. فلذا ایشان، عمدتاً در تهران تشریف داشتند و صرفاً روزهای پنجشنبه عازم خمین شده و به بازدید روستاهای آن می‌پرداختند و بعد از نماز جمعه هم دیدارهای جمعی و انفرادی با مردم داشتند و بنده هم مسئول هماهنگی درخواست‌های بانوان از ایشان شده بودم و شنبه‌ها بعد از جلسه‌ای با موضوع برای ، به تهران باز می‌گشتند. بنده بمحض شنیدن گزارش رئیس اطلاعات، سریعاً از آن جلسه محرمانه، خارج شده و با خاص خودم به بررسی اجمالی منفذهای احتمالی تروریست‌ها در ظرف چند دقیقه پرداختم و متوجه شدم که آن مجموعه از ۱۳ (یا ۱۶؟) نقطه، می‌تواند مورد منافقین جنایتکار قرار بگیرد و‌ زمانی به جلسه برگشتم که آن مدیر محترم در حال وداع بود. لذا سرپایی به حاج‌آقا عرض کردم؛ بنظر بنده این ساختمان و محوطه آن، بیش از ۱۰ قسمت، نفوذپذیری دارد نه فقط ۴ نقطه! آن مدیر اطلاعات، چنان هاج‌وواج شد که چیزی نتوانست بگوید و حاج‌آقا به بنده گفت: آن‌ها را به این برادرمان نشان بدهید! باتفاق رفتیم و او بعد از ملاحظه اشارات میدانی و محوطه‌ای بنده گفت: حق با شماست و ظاهراً ما بخرج نداده‌اند و من دستور می‌دهم که دوباره بکنند! الغرض؛ دقت داریم تا دقت! آن‌ست که منفذهای ترور قبل از ترور شناسایی شوند تا بشود کرد وگرنه بعد از وقوع فقط می‌توان گرفت. آن‌هم بشرطی که قبل از مورد توجه قرار بگیرد. محصول عدم دقت کافی در پیشگیری از ترورهای هوشمند، برجای گذاشتن پدیده تلخی خواهد بود که می‌توان آن‌را ، توصیف کرد! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | محل نظرات ۱۴۰۴/۳/۲۵
باید دست به ماشه باشیم و فریب نخوریم جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی در بیانیه‌ای که در پی آتش بس جنگ ۱۲ روزه ایران و رژیم صهیونیستی صورت گرفت، گفت: دشمن در صورت تکرا خطا باید منتظر انتقام سهمگین‌تر باشد. کد خبر: ۷۵۷۳۰۱ تاریخ انتشار: ۰۳ تير ۱۴۰۴ به گزارش خبرنگار سیاسی دفاع‌پرس، جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی، در بیانیه ای تاکید کرد: جنگ ۱۲ روزه اخیر و پیروزی ما بر دشمنان، بار دیگر نشان داد که عزم و اراده ملت و نیروهای مسلح، قادر به شکست هر توطئه‌ای است. خون شهدای گرانقدر ما نه تنها فراموش نخواهد شد بلکه به الگویی برای جوانان این مرز و بوم تبدیل خواهد شد. ما با وحدت و همدلی، در پی پیروی تا آخرین نفس از ارزش‌ها و دستاوردهای انقلاب اسلامی دفاع خواهیم کرد. آتش‌بس را فرصتی برای تقویت قدرت ایران می‌دانیم/ باید دست به ماشه باشیم و فریب نخوریم متن این بیانیه بدین شرح است: ...ادامه دارد. ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌جنگ ۱۱ روزه یا ۱۲ روزه؟ بیانیه پزشکیان هم جنگ را ۱۲ روزه نامید. واقعیت قضیه هم همین است که جنگ اخیر اسراعیل+آمریکا علیه به مدت ۱۲ روز تحمیل شد. یعنی از سحرگاه ۱۴۰۴/۳/۲۳ لغایت صبح ۱۴۰۴/۴/۳ ولیکن؛ ۱) بعد از ترمیم رده‌های فرماندهی و رهائی سیستم‌های آفندی و پدافندی کشور از حملات سایبری، به علت تأخیری که رخ داد عملاً ۱۱ روزه بود. ۲) این که اگرچه این جنگ، جنگ ائتلافی و بود ولیکن اعداد آن‌ها را لازمست تفکیک کنیم. ۳) مضافاً که در روز ۱۱م حملات ایران، تسلیم شد! 👈علت اعدادی👉 ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۴/۴
معتقدم بیش از اندازه داریم معقول و در چهار چوب بازی می‌کنیم. بابا آمریکا در جنگ موجودیتی نیست بمانند اسرائیل ولذا خیلی چیزها برای از دست دادن دارد پس محتاط عمل خواهد کرد از همین رو پیشنهاد ما این است که به هیچ عنوان محاسبه پذیر عمل نکنید یک اقدام انجام دهید که خود مردم ایران هم متحیر بشن! بنظرم زدن پایگاه چاره نیست بلکه حرکت بسمت غرق کردن ناو می‌تواند بخشی از اقدام بازدارنده ایران باشد 🇮🇷@hodesanews ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌جنگ داریم تا جنگ! جاری بین در قالب سگ‌های وحشی آن ( + ) علیه ، تحت چهار عنوان معنی‌دار قابل تعریف و تبیین است: 🔲 🔲 🔲 و سزامند است که فقط یکی از این‌ها، تبدیل به آن بشود: آ) «جنگ تحمیلی»؛ عنوانی تکراری است و ممکنست در آینده تاریخ با ۸ ساله ایران، مشتبه شود. فلذا توصیه نمی‌شود. ب) «جنگ توفیقی»؛ بدین مفهوم است که ورود به این جنگ برای از نفس انداختن سگ‌های هار ، بزرگترین است که در این ، نصیب شده است. ولیکن مفهوم آن ممکنست برای سایر چندان رسا و قابل هضم نباشد. فلذا چندان قابل توصیه نیست. ج) «جنگ وجودی»؛ عنوان بی‌ربطی نیست. زیرا بقا و موجودیت طرفین جنگ در معرض ناپایداری است. یعنی آنچه که برای طرفین، قابل تصور است، نابودی است نه شکستی که مجدداً قابل بازیابی باشد. ولیکن چنین جنگی، محال است به جنگی جهانی کشیده نشود که در وقوع آن، نمی‌توان با اطمینان حرف زد. بنابراین قابل توصیه نیست. د) «جنگ اخلاقی»؛ قابل توصیه است. زیرا در این جنگ، نهایت مساعی خود را به کار بسته است که از مرزهای ، حتی اندکی تخطی نکند. در واقع ملاحظات و معیارهای اخلاقی، فقهی و انسانی، مانع از واکنش‌های بی‌حساب و نسنجیده و لذا دست و پای در این ، کاملاً بسته است بویژه اگر پای کشتار و حتی هراس بی‌گناه در میان باشد. در ایران، کاملاً مراقب است که به «مقابله بمثل» مشروط، وفاداری بورزد. اصلی‌ترین بر هم همین مطلب است. بنابراین 👈«آداب اخلاقی مقابله بمثل» که در مورخه ۱۴۰۴/۳/۲۵ هم اشاره کردیم👉 و مراعات حداکثری آن، ایجاب می‌کند که این جنگ را بنامیم. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | محل نظرات ۱۴۰۴/۴/۲
اونایی که از به میروید این تصاویر رو به خاطر بسپارید اینجا است دهم تیر 1364 با رمز یا ابالفضل العباس(ع) 🔶 چشم از راننده بلدوزر برندارید تانک ها دارن با گلوله مستقیم میزنند راننده بلدوزر هم سوار بر ارابه مرگ به مصاف تانک میرود..تصویر شماره 2 دود و گرد و خاک بلند است و راننده دیگر پشت دستگاه نیست و در تصویر سوم بچه های اکیپ میرسند و پیکر متلاشی شده سنگر ساز بی سنگر رو روی زمین میکشند تا زیر شنی تانک ها و بلدوزرها له نشود.... شما هم میتونید برای این چند تا تصویر قصه بسازید... یادمون نره که این ها رو توی باز کردند... @alvaresinchannel ☝️از پیام‌های منتخب☝️ نقدونظر 👌یادمان نرود که در ادبیات ؛ این و ، نامیده می‌شدند. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) 🌐 گلچین یک از هزاران/حیفه نبینی 💠 محل ثبت نظرات ۱۴۰۴/۵/۲۲