eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
158 دنبال‌کننده
501 عکس
353 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
تحریری حم بسمه تعالی حضرت روح در حریم ممنوعه! (۱) ، فرصت کم‌نظیری برای است. نزول روح و ملائکه، درخشان‌ترین واقعه امشب است. «تنزل الملائکة و الروح فی‌ها باذن ربهم، من کل أمر سلام هی حتی مطلع الفجر» چند نکته حائز اهمیت معطوف به «روح»: ۱) ملائکه قبل از روح، نازل می‌شوند. (تا زمین را زمینه‌سازی کنند برای نزول حضرت روح) و نزول آنان به و اجازه پروردگارشان انجام می‌گیرد. ۲) حضرت جبرئیل(ع) بعنوان قوی‌ترین ملک از ملائک، از پیش‌قراولان حضرت روح است. فلذا حضرت روح مافوق ملائکه از جمله؛ جناب جبرئیل است. (در بعضی از ترجمه‌های قرآن که ادعا شده «روح؛ اعظم ملائکه است»! از اشتباهات رایج است.) ۳) معراج پیامبر اعظم(ص) مکرراً (۲الی۱۲بار) رخ داده است. ولیکن همه آنها دارای سه مرحله کلی بوده‌اند: ۳/۱- «من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی» ۳/۲- «من المسجد الاقصی الی سدرة المنتهی» ۳/۳- «من سدرة المنتهی الی القرب الاعلیٰ» ۴) بزرگترین فرشتگان خدا (از جمله اعظم آنان؛ جبرئیل) در معیت معراجیه پیامبر اکرم(ص) بودند. ولیکن بدون آن! ۵) هیچ فرشته‌ای باندازه حضرت جبرئیل(ع) و تیزپرواز و بلندپرواز نیست. ۶) مرحله سوم معراج برای کلیه ملائکه (حتی برای که أبَرقدرت است) ممنوعه است. فلذا فرمود: «لو دنوت أنملة لاحترقت»! جبرئیل وقتی از رسول‌الله الاعظم(ص) بازماند گفت: اگر به اندازه یک بند انگشت نزدیک شوم بلافاصله آتش می‌گیرم! فلذا مرحله سوم را پیامبر به تنهائی ادامه دادند. مسئلة: قرب الهی که اندک نزدیکی بدان، حتی جبرئیل را زده و نابود می‌کند، چگونه است که برای پیغمبر اکرم(ص) مبدل به «برداً و سلاما» می‌گردد!؟! سرآغاز قصه در (سوره دوم از آیات ۳۰ به بعد)؛ «.. فقال أنبئونی بِأسماء هؤلاء إن کنتم صادقین»! «.. قال أ لم أقل لکم إنی أعلم ... و أعلم ما تبدون و ما کنتم تکتمون»؟! نکات حائز اهمیت معطوف به کتمان ملائکه: ۷) خالق متعال، قبل از آفرینش مخلوقی سه وجهی بنام «آدم، انسان و بشر»، جعل او در زمین را به ملائکة‌الله، اطلاع‌رسانی می‌کند! (چه ضرورتی داشته؟!) ۸) پروردگار متعال، مخلوق جدید خود را خلیفه می‌نامد که قرار است «جانشین جنّ» گردد. (عنوان مجعول «خلیفة+الله» مورد تأیید و نیست و بنظر می‌رسد از مطلوب است که وارد اسلام شده و از ادبای و غیرمسلمان گشته است!) ۹) پدیده خلیفه در زمین، با اعتراضیه ملائکه مواجه می‌شود! زیرا او را پیشاپیش متهم می‌کنند به اینکه موجودی و (فسادگر و خون‌ریز) است! (البته اتهام ملائکه قرین واقعیتی است که با انتشار در رخ عیان کرده و هنوز هم ادامه دارد!) ۱۰) شگفتی ظاهری ملائکه، از آن‌جهت، وجاهت دارد که «پدیده مفسد و سفاک» با «سبحانیت و قداست الله»، ناساز است. فلذا گفتند: «نسبح بحمدک و نقدس لک»! ۱۱) خالق متعال، بدون ردّ ادعای ملائکه می‌فرماید: «إنی أعلم ما لا تعلمون»؛ من می‌دانم چیزی را که شما نمی‌دانید! مسئلة: آن‌چه را که خدا می‌داند اما ملائکه نمی‌دانند، چیست؟ آیا مربوط به است؟ یا مربوط به ؟ بنظر می‌رسد که مجهول ملائکه در «الاسمآء» است. زیرا خدا بلافاصله بعد از اشاره به چیزی که ملائکه نمی‌دانند، اقدام به تعلیم اسماء می‌کند؛ «و علَّم آدم الاسماء کل‌ها»؛ و آموخت به آدم همه اسم‌ها را! ۱۱/۱- ظاهراً منظور از «الاسماء کل‌ها»، اسماءالله است که هم نامیده شده‌اند. ۱۱/۲- مجهول در بین بوده است. ولیکن نه مطلق آن‌ها بلکه برخی از آن‌ها و شاید فقط یکی از آن‌ها! ۱۱/۳- «اسم الله» مجهول در نزد ملائکه، کدامین اسم خدا بوده است؟! (البته بنظر می‌رسد که اسم‌الله خاص خدا، برای ملائکه، نبوده است بلکه آنان به این اسم‌الله خاص، می‌ورزیده‌اند! لذا فرمود؛ «ما کنتم تکتمون» و به صراحت، تردید در را با عبارت «إن کنتم صادقین»، برجسته فرمود! ۱۲) اولین اسمی که پروردگار متعال به خلیفه، اطلاق می‌کند کلمه است. (علّم آدم الاسماء) و این عنوان تا زمانی که آدم و حوا در بهشت هستند، پایدار است و بمحض آنکه به زمین می‌کنند، به و هم مسمی می‌گردند. ۱۳) تقدیم آدم بر در امر ، دلیل خاصی دارد که در جای خود قابل توضیح است. ۱۴) ملائکه علیرغم فراگیری اسماءالله، هنگام بازگوئی آن‌ها، گویا از اشاره به یکی از اسماءالله، تعمداً تجاهل می‌کنند! مسئلة: کدام اسم‌الله، و بلکه ملائکة‌الله است؟! آنان چیست؟! ..ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) شب قدر ۱۴۰۲ کانال «چلچراغ معارف و احکام حم» https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
☫﷽☫ ایرانی‌ترین امام شیعیان امشب؛ سه فرزند برومند (ع) در سه زیارتگاه اصلی و بزرگ ؛ (، و شیراز) سوگوار پدر خود هستند. این چقدر بر حق دارد! این پدر بزرگ را به ایرانیان، تسلیت عرض می‌کنیم. ناگفته نماند که این *پدر* عزیز ()، پسر (ع) است که از دو طریق به دو وصل شده است و لذا از محسوب می‌گردد: بخاطر بیاوریم: هنگامی که تازه شده (ولیکن فاقد و و !) بدستور (عمربن‌خطاب)، ایران‌زمین را فتح کردند، وقت () را به اسارت گرفته و روانه کردند. با دخالت و هدایت ؛ حضرت علی(ع) آن سه دختر از بردگی و کنیزی معمول، محترمانه خلاص و مختار به دلخواه خود شدند و در ادامه ماجرا ازدواج با بزرگ‌زادگان (مشهور به ) مدینة‌الرسول را ترجیح دادند. یکی از آنها به ازدواج فرزند (محمد بن ابی‌بکر) در آمد که تربیت‌یافته (ع) بود و برادر سوم حضرات (ع) به شمار می‌رفت. دومی به ازدواج فرزند خلیفه دوم (عبدالله بن عمر) در آمد. سومی به ازدواج فرزند (حسین‌بن‌علی) در آمد. نتیجه ازدواج (ع) با (شهربانو؟)، (ع) بود که امام چهارم شیعیان است. نتیجه ازدواج محمد بن ابی‌بکر با دومین شاهدخت ایرانی، بن‌محمد بود. امام علی‌بن‌الحسین(ع) با دختر عموی خود؛ بنت‌ (ع) ازدواج کرد و ثمره آن، (ع) بود. بنابراین نسب نسلی امام پنجم همانند امام چهارم شیعیان از طریق مادربزرگ پدری به ایرانیان می‌رسد. محمدبن‌علی () (علیهماالسلام) و هم‌نسل دختر قاسم‌بن‌محمدبن‌ابی‌بکر بود. (نوه ) دختری بدنیا آورد بنام أمّ‌فروه (فریماه؟) که امام باقر با او ازدواج کرد و امام صادق(ع) نتیجه آن ازدواج بود. (گفته شده؛ جعفربن‌محمدالصادق؛ شنوای بدگوئی‌های محبان اهل‌البیت از ابوبکر نبود!) بنابراین نسب نسلی امام ششم شیعیان نه فقط از طریق پدری که از طرف مادری هم به ایرانیان می‌رسد. فلذا علیه‌السلام، «ایرانی‌ترین امام شیعیان» است. لذا امام هفتم شیعیان همچون امام ششم، نواده ایرانیان و ایضاً «امام‌زاده/شاه‌زاده» محسوب می‌گردد. و در تداوم چنین تقدیر مقدسی است که می‌بینیم مسیر فرزندان برومند به ایران‌زمین کشیده می‌شود. ؛ (ع) در ، خواهر مکرمه آنحضرت در و برادر بزرگوار آنحضرت در ، میهمان ابدی ایرانیان می‌گردند. لذا بزرگترین نشانه پیوند ناگسستنی محبت دو طرفه ایرانیان به اهل‌بیت ، و و بویژه (علیهم السلام) است که در فکر و ذکر ائمه بعدی شیعیان و ایرانیان هم تداوم می‌یابد. امروز شهادت *پدر* مبارز نستوهی است که کانون پیوند اهل‌البیت(ع) با ایرانیان است. ناگفته نماند؛ غیر از دو پسر (ع) که در عراق مدفون هستند، الباقی فرزندان پسر و دختر امام هفتم شیعیان، همگی در ایران (شهرری، ساوه، گرگان و...)، دفن شده‌ و از امامزاده‌های اصلی در ایران هستند. و ما به این اسوه‌های ایستادگی و احترام می‌گذاریم. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) اسفند ۱۳۹۸ 👈 بازنشر بمناسبت حمله تروریستی دشمنان «ایران محب اهل‌البیت» به شاه‌چراغ شیراز + 👈 بازنشر بمناسبت گرامیداشت سالگرد میلاد مبارک امام جعفر صادق علیه‌السلام 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
☫﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش۰۲۸) ارکان اسلامیت قرآن؛ حلقه وصل برهان به عرفان برای قربان بدون ، قابل استفاده رحمانی نیست، همچنانکه بدون قرآن، هدایت نیست و بلکه برهوت گمراهی و ضلالت در اوهام است. آیات قرآنی، ریشه در مفاهیم برهانی و فلسفی و منطقی دارند و عرفانی که سرشاخه قرآن است، می‌تواند را برای اهل برهان و عرفان قرآنی، به ارمغان آورد. یکی از ، است که اوج عرفان مبتنی بر قرآن و برهان است ولیکن مقدمه‌ای از عرفان دارد که «روز عرفه» موضوعیت بخشیدن به آن است و مقدمه‌ای ضروری برای ذی‌المقدمه فلذا عرفه و قربان، مکمل همدیگر هستند. بعبارتی؛ «عرفان بدون قربان»، إبتار و انحراف است و «قربان بدون عرفان»، انهدار و انحطاط و لذا هر دو باید مبتنی بر قرآن باشند، قرآنی که فهم آن محتاج برهان است، برهان ربّانی و سبحانی. در این‌خصوص، ملاحظه مقاله‌ای در موضوع «تقارن (و تقدم) زمانی عرفان (عرفه) با قربان»، که بسیار معنی‌دار است، مورد توصیه است. (👈اینجا👉) «قربان»؛ تکلیف اصلی «انسان»! ولی در پرتو برهان+قرآن+عرفان هدف از هبوط به دنیا، قربان شدن (تقرّب) اوست که باید ابتنایی از عرفان داشته باشد، عرفانی که تلألؤ آن از قرآن است، قرآنی که وحی آن با برهان، قابل فهم است. بنابراین فرایند اربعه علت خلقت و هبوط انسان در دنیا، عبارتند از؛ 💠 برهان =» قرآن =» عرفان =» قربان (تسلیم رب‌العالمین)؛ اهل برهان و استدلال است تا بتواند از قرآن، استفاده نموده و به عرفانی نائل گردد که او را قربان سازد. ، غایت است ولیکن بنیانی است که بنیاد آن، برهان و ، بهترین ابزار برای تحصیل و تصلیح برهان است. بنابراین تکفیر فلسفه، مسدود ساختن طریق استفاده از است، همچنانکه تفسیق عرفان، کشیدن خط بطلان بر فرآورده قرآن است. بالتبع بدون «برهان+قرآن+عرفان»، هیچ «قربان الی‌الله» و وصالی میسور نخواهد گشت. امام خمینی‌ره بعد از کرام علیهم‌السلام، أبَرمرد چنین مربع ناب و مقدسی بود: 💠 برهان + قرآن + عرفان + قربان مورد توصیه چنین اعجوبه‌ای، ارزش قربانی دادن و قربانی شدن را دارد و و ، بخوبی آنرا دریافتند، بدون کلمه‌ای کمتر یا بیشتر. «جمهوری اسلامی امام خمینی» با سایر جهانی صرفاً اشتراک لفظی دارد وگرنه معنی و محتوای آن هیچ‌گونه قرابتی با آن‌ها ندارد چنانکه خود حضرتش بدان تصریح فرمودند: «آنچه را که ما به نام جمهورى اسلامى خواستار آن هستیم فعلًا در هیچ جاى جهان نظیرش را نمى‏بینیم.» (صحیفه امام/ج۵/ص۴۳۸) نکته مهم دیگری که در مانحن فیه، رخ می‌دهد اینست که امام وقتی نظریه دهها ساله «حکومت عدل اسلامی تحت نظر ولایت فقیه» خود را در تاریخ ۲۲ مهر ۱۳۵۷ به ایده «جمهوری اسلامی» تغییر می‌دهند و آن‌را در تاریخ ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ به انتخاب عمومی می‌گذارند، به مدت یک سال، نه از «حکومت اسلامی» یادی می‌کنند و نه حتی از «ولایت فقیه»، سخنی می‌گویند! گویا که جمهوری اسلامی، ادغامی مکفی و آیینه تمام‌نمایی از هر دو مطلب «ولایت فقیه» و «حکومت اسلامی» و عصاره هر دوی آن‌ها است و امام بدان رضایت دارند! تا اینکه ترس از (و عدم حفظ اعتدال نهضت+نظام) و افتادن مملکت به ، موجب می‌شود که به دخالت روحانیت در حکومت و استقرار ولایت‌فقیه در رأس آن، نمایند وگرنه تمایلی به مداخله در امور حکم‌رانی منتخبین ملت نداشتند و مسئولیتی بود که تحمیل شد از باب اینکه «حفظ نظام أوجب واجبات» است. حمله به «جمهوری اسلامی» و تلاش برای انحطاط و اضمحلال آن از همان زمان نام‌گذاری و طرح عنوان آن آغاز شد که خود امام بدان چنین اشاره کردند: «از آن اولی که صحبت جمهوری اسلامی شد، اینها شروع کردند به کارشکنی؛ 👈 یک دسته‌ای را تراشیدند به اینکه ما هم بگوییم جمهوری، اسلامی‌اش چیست؟! و عجب این بود که [می‌گفتند] ملت ما جمهوری می‌خواهد. جمهوری «اسلامی» یعنی چه؟! تا اینکه نگذارند «اسلام» پایش تو کار بیاید. اگر «جمهوری» باشد، همه کاری می‌شود با آن کرد. اما اگر جمهوری اسلامی باشد، اسلام نمی‌گذارد کسی کار[غلط]ی بکند. 👈 یک دسته دیگر تراشیدند، بگویند که «جمهوری دموکراتیک»، باز از اسلام‌‌ش فرار می‌کردند، 👈 یک دسته سومی هم که یک خرده می‌خواستند نزدیکتر بشوند و بازی بدهند ماها را، گفتند «جمهوری اسلامی دموکراتیک»! این هم غلط بود. ما همه اینها را گفتیم ما قبول نداریم.» (صحیفه امام/ج۱۱/ص۲۸۰) 👌 جمهوری اگر واقعی باشد، قاعدتاً دموکراسی در ذات آن، وجود دارد و نیازی به برجسته‌سازی آن نیست و اسلامی هم همان مربع مقدس ارکان اسلامیت است. ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۳اسفند۱۴۰۲ 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش سیزدهم): عینک دو بُعدی ما را ندید! «شورای نگهبان؛ کماکان در سلطه اصول‌گرایان!!» عنوان تمسخرآمیزی بود برای اولین عبارتی که ذیل آن نوشتم (، با عجیبی، ۱۴۰۳ را به سپرد!). این برداشت (بمحض شنیدن اسامی نامزدها در ساعت ۱۵ بیستم خرداد ۱۴۰۳) قدری عجولانه بود! زیرا با عینک مرسومی به صحنه نگاه می‌کردم که و بود! و را ندیدم! یعنی با یک چشم و با چشم دیگر، در منظر من بود و اینکه لابد و در رفتار انتخاباتی خود این دو مطلب را معیار گرایشات خود قرار می‌دهند و اینکه متأثر از ، رفتار نخواهند کرد! و حال آنکه خود غلط بود آنچه می‌پنداشتیم! فلذا نوشتم: «مدعیان اصول‌گرایی با ۵ کاندید، قطعاً دچار اختلافات و تنازعات شده و آراء متفرقه آن‌ها زمینه لازم را به مدعیان اصلاح‌طلبی خواهد داد که تنها نامزد تأیید شده خود را بر جمهوری بنشانند!» البته این عبارت که: «... غریو «آی خر برفت آی خر برفت» در حال طنین‌اندازی است!» را درست نوشته بودم ولیکن آنرا هم از همان عینک محدود و مرسوم خود می‌دیدم! و اینکه مردم در گرایشات انتخاباتی خود لابد یا اصول‌گرایی را ترجیح می‌دهند یا اصلاح‌طلبی و نهایتاً اعتدال‌طلبی را!! زیرا تحلیلم صرفاً بر همین مبنا بود که نوشتم؛ «آیا ، ممکنست به این برسد که چهار نفر بنفع یک نفر کنار بروند؟! بنده که بسیار بعید می‌دانم!» و ضمن توصیه به غیرمشهدی‌ها (آقایان زاکانی و پورمحمدی) برای از ، ادامه دادم: «بنده به نامزد مورد نظر خود (آقای ) در همین‌جا توصیه می‌کنم هرچه زودتر خود را از این بیرون بکشد و شریک چنین بازی مفتضحی [=پیروزی پزشکیان] نباشد! به پورمحمدی هم بعنوان یک هم‌کسوت توصیه می‌کنم هرچه زودتر انصراف بدهد و پای را از این خارج سازد. لطفاً اجازه بدهید، شکست اصول‌گرایی فقط بدست قالیباف و جلیلی و هاشمی [هر سه نفر مشهدی] رقم بخورد که کمترین تمایلی به انصراف نخواهند داشت!» (آن‌ها که انصراف دادند، عقل‌شان کار کرد و پورمحمدی هم که لجاجت کرد مفتضح شد!) و غلبه پزشکیان بر بقیه را بنده چنان پررنگ دیدم که آن مقاله را ختم کردم به این جمله؛ «حال وقت آن است که به میزان و انحاء یا و مسعود پزشکیان بپردازیم!» اما امروز بعد از ۲۷ روز، حرف آن «پیرزن ترک بیسواد» مرا به خود آورد که عینک تحلیلی من در ارزیابی صحنه، بر حسب عادت، محدود بوده است! زیرا همین که به زبان آذری گفت: «اگر باهاش حرف بزنم، زبان مرا می‌فهمد»! فهمیدم که همه تبلیغات و تحلیل‌های مثلاً تیزبینانه من و امثال من، تماماً باد هوا بوده است! و من بیهوده غرق در دنیای سیاسی خودم بودم و گویا که کاملاً کور بودم! زیرا در کلام این پیرزن ترک بی‌سواد، هزاران حرف نهفته است! این جمله ساده او یکی از گران‌ترین و سنگین‌ترین پتک‌هایی بود که بر سرم کوبیده شد و از مسجد تا منزل و هنوز هم، اشک‌های من جاری‌ست! زیرا احساس می‌کنم یک دنیا بر باد رفته در حرف این پیرزن نهفته است که حتی مورد توجه کسی مثل من هم که دائماً در متن مردم (از جمله جامعه ترک‌زبان‌ها) هستم، نبوده است! این پیرزن همانند میلیون‌ها ترک‌زبان ایرانی دیگر (که خود من هم یکی از آن‌ها هستم) نیازمند این هستند که حرف‌شان (رنج‌ها و دردها و مشکلات‌شان) شنیده شود و گویا که صدها سال است شنیده نشده و حال کسی مثل پزشکیان پیدا شده و قرار است حرف آن‌ها را بشنود! بنابراین رقابت دوره چهاردهم ریاست‌ جمهوری، بین اصولگرایان و اصلاح‌طلبان نبود و بلکه دعوای اصلی بین ترک‌ها و مشهدی‌ها بود! بخاطر آوردم که بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب، جنگی بر ما تحمیل شد که پیامد آن، گویا خوزستانی‌ها حکومت را در قبضه خود گرفته‌اند و م.رضایی و ع.شمخانی، بازماندگان همان دوران هستند! طولی نکشید که اصفهانی‌ها هم به آن‌ها پیوستند و خراسانی‌ها و آنگاه کویری‌ها (رفسنجانی‌ها و کرمانی‌ها و یزدی‌ها) و سپس سمنانی‌ها و سرخه‌ای‌ها و خلاصه اینکه دولت‌ها دائماً بین فارس‌ها در حال تداول بود! حتی در این دوره از انتخابات، ۳ نفر از ۶ نامزد مؤید، از مشهدی‌ها بودند! و این شایعه چندان هم بی‌ربط نبود که مشهدی‌ها همه‌جا را گرفته‌اند! و و و ووو... همه و همه در سلطه مشهدی‌ها!!! پزشکیان خود را در پشت مدعیان اصلاح‌طلبی پنهان کرد و لذا تمام رقبای او، دون‌کیشوت‌وار در هوا شمشیر می‌زدند و حال آنکه پایگاه اصلی او قومیت‌ها بود بدون جلب توجه آنچنانی! اگرچه ترک‌ها خودجوش هم به میدان آمدند! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۶ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏
خرفتی مجلس شورای اسلامی ۱۴۰۳ این قصه را دریابید👇 شهر مركز خدا و پايگاه تشكيل سپاه براي مبارزه با بود با اين حال (ص) هنگام ورود به مكه فقط دستور قتل هشت (ويا ده تن) از آن همه دشمن خود را صادر نمودند که یکی از آن‌ها «عبداله بن‌سعد» بود. وي قبلا شده بود و جزء بود ولى پس از چندى شد و بحال برگشت و بنزد رفت. او (كه برادر رضاعى بود) هنگامى كه اطلاع پيدا كرد دستور قتلش را صادر كرده مخفيانه خود را بعثمان بن عفان رسانيد و باو پناهنده شد، عثمان او را در پناه خود گرفته بنزد (صلى الله عليه و آله) آورد و از آن‌حضرت خواست تا او را عفو كند. پيغمبر اسلام مدت زيادى سكوت كرد آنگاه بخواهش جواب مثبت داده او را عفو كرد. ولى هنگامى كه عثمان از نزد آن حضرت رفت رسول خدا (صلى الله عليه و آله) رو به اطرافيان‏ خود كرده فرمود: من سكوت كردم تا بلكه يكى از شما برخيزد و گردن اين مرد را بزند! مردى از عرض كرد: يا خوب بود بمن اشاره ميكردید تا من گردنش را بزنم! رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمودند: پيمبران با اشاره، دستور قتل كسى را صادر نميكنند. بالجملة عبدالله بن سعد پس از اين جريان دوباره مسلمان شد و هنگامى كه بخلافت رسيد او را بامارت قسمتى از سرزمينهاى اسلامى منصوب كرد و پس از او نيز عثمان او را بامارت منصوب كرد. (سيره ابن هشام، ترجمه: زندگانى محمد(ص)/ج‏۲/ص۲۷۲) ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر ⁉️ مجلس؛ چرا خرفتی کرد؟! 👌خرفتی مسلمانان نسبت به نص صریح! (ص)، صریحاً دستور به اعدام فرد مرتدی فرموده بودند ولیکن در اجرای حکم، اهمال و بلکه کردند و لذا مورد قرار گرفتند. آن‌ها را می‌دانستند و بمحض رؤیت عبداله بن سعد، باید او را می‌کشتند ولیکن سکوت طولانی پیامبر را نادیده گرفتند و منتظر اشاره آشکار پیامبر نشستند! پیامبر با خود تعمداً، تعلل کردند تا شاید آن مسلمانان، به خود آمده و قبلی پیغمبر را اجراء کنند ولیکن آن‌ها خود را به خرفتی زدند و متأسفانه مجال لازم برای اجرای مطالبه پیغمبر از بین رفت! 👌خرفتی نمایندگان نسبت به حکم ولایت! ، پیشاپیش توصیه‌های ضروری ۸ گانه‌ای به در موضوع دقت در باره را انجام داده بودند. ولیکن قریب باتفاق آن‌ها اهمال کردند و بلکه خرفتی بخرج دادند و فریب «بازی با کلمات ()» را خوردند! و به وزرای پیشنهادی وی، مطلقاً دادند! در حالیکه معظم‌له فرمودند: «تعداد بیشتری را هم نمی‌شناختم و گفتم نسبت به اونها نظری ندارم»! آیا نمایندگان (و حداقل رئیس‌شان) نسبت به ، هیچ فهمی نداشتند؟! گویا که منتظر بوده‌اند تا رهبری آشکارا و مستقیماً به آن‌ها بگوید که به فلانی و فلانی رأی بدهید یا ندهید! اما معظم‌له بزرگواری کردند و از ، بسیار ملایم و ظریف (با این 👈کنایه👉 که؛ «پزشکیان توانست را کند»!) عبور کردند! (البته در باره ، اعتقادی به خرفتی وی ندارم. زیرا که او تعمداً ورزید! و حال آنکه می‌توانست نشود و زیر بار نیرنگ و و نرود! و اجازه ندهد که مجلس رَکَب بخورد!) اگرچه جای شکرش باقیست که لااقل نزدیک یک‌سوم نمایندگان (که چندان مرعوب چنارها نبودند!) داشتند ولیکن متأسفانه آن‌ها هم 👈غیرت ضعیفی بخرج دادند که مرتکب عدم استمهال شدند!👉 زیرا احتمالاً مایل نبودند که در قبال ، شود!! در هر حال، (= خون به دل کردن)، در همچنان ادامه دارد! 🤲 اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا 🤲 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۱۴ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
⚠️ جبهه لبنان ‏خروج سفیانی به دو دلیل گواه بر ابتلاء دشوار و پیچیده‌ای است که در تغافل منافقین بر حزب‌الله لبنان رقم می‌خورد: ۱. این، خراسانی (ایران) و یمانی (یمن) هستند که در مقابل سفیانی صف‌آرایی می‌کنند و خبری از لبنان نیست. ۲. پیشروی سفیانی سوی سوریه و عراق، دلالت بر عبور از جبهه لبنان دارد. احمد قدیری ۱۴۰۳/۸/۲ @GhadiriNetwork ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌ارتش ۴۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ نفری کجاست؟! تحلیل‌گر متن فوق، گویا و نیروهای آن‌را ندیده است (که احتمالاً از مردمان و (۱و۲) از بلاد ، ، ، ، ، و امثالهم گرد هم می‌آیند) و لذا ادعا می‌کند که خبری از لبنان نیست! دقت در وقایع ماقبل زمان(عج)، گویای اینست که دو جبهه جغرافیایی کاملاً مشخصی شکل می‌گیرد: ۱) جبهه‌ای در حدفاصل تا و آنگاه بین مسجد کوفه تا مسجد الاقصی به فرماندهی (ع) ۲) جبهه‌ای پیرامون به فرماندهی حضرت (ع) همزمان با و قیام امام. در جبهه اول، و شرکت فعالی دارند و جبهه دوم مستظهر به حمایت ارتشی ۴۰۰ میلیون نفره در شمال . نیز بخشی از نیروهای خود را روانه و می‌کند برای مقابله با ولیکن در بیابانی در حوالی مدینه در زمین فرو می‌روند. (ع) هم الباقی نیروهای سفیانی را در اطراف مسجدالاقصی نابود می‌کند و زمینه را برای ورود (ع) به بیت‌المقدس آماده می‌سازد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۸/۴ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
⚠️ جبهه لبنان ‏خروج سفیانی به دو دلیل گواه بر ابتلاء دشوار و پیچیده‌ای است که در تغافل منافقین بر حزب‌الله لبنان رقم می‌خورد: ۱. این، خراسانی (ایران) و یمانی (یمن) هستند که در مقابل سفیانی صف‌آرایی می‌کنند و خبری از لبنان نیست. ۲. پیشروی سفیانی سوی سوریه و عراق، دلالت بر عبور از جبهه لبنان دارد. احمد قدیری ۱۴۰۳/۸/۲ @GhadiriNetwork ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌ارتش ۴۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ نفری کجاست؟! تحلیل‌گر متن فوق، گویا و نیروهای آن‌را ندیده است (که احتمالاً از مردمان و (۱و۲) از بلاد ، ، ، ، ، و امثالهم گرد هم می‌آیند) و لذا ادعا می‌کند که خبری از لبنان نیست! دقت در وقایع ماقبل زمان(عج)، گویای اینست که دو جبهه جغرافیایی کاملاً مشخصی شکل می‌گیرد: ۱) جبهه‌ای در حدفاصل تا و آنگاه بین مسجد کوفه تا مسجد الاقصی به فرماندهی (ع) ۲) جبهه‌ای پیرامون به فرماندهی حضرت (ع) همزمان با و قیام امام. در جبهه اول، و شرکت فعالی دارند و جبهه دوم مستظهر به حمایت ارتشی ۴۰۰ میلیون نفره در شمال . نیز بخشی از نیروهای خود را روانه و می‌کند برای مقابله با ولیکن در بیابانی در حوالی مدینه در زمین فرو می‌روند. (ع) هم الباقی نیروهای سفیانی را در اطراف مسجدالاقصی نابود می‌کند و زمینه را برای ورود (ع) به بیت‌المقدس آماده می‌سازد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۸/۴ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 سلام، اسلام و مسلمان بعید است دکتر تا این حد، کودن، بی‌سواد و نفهم بوده که چنین اراجیفی را در کتابش نوشته باشد و احتمال بیشتر آنست که توسط و برای کم‌توانان ذهنی و ایرانیانی که حتی یک بار هم لای قرآن را باز نکرده‌اند، تولید شده و توسط پارسی‌زبان و و و تهی از اندیشه نیک، در بازنشر می‌شود! و متأسفانه همیشه خود را پیدا می‌کند! یکی از است و دین برای ، نامیده شده و لذا هر کسی که شود، نامیده می‌شود. فلذا در قرآن دستور بر اینست که (گروندگان به )، هنگام مواجهه با همدیگر و حتی با غیرمؤمنین برای (آرزوی حیات و سلامتی)، از کلمه سلام استفاده نمایند. و خود خدا در قرآن (و نیز او)، مکرراً به پیامبران و بندگان خالص خود، سلام می‌دهد و از هم می‌خواهد که با خدا و‌ ملائکه، هماهنگ شده و به (ص) سلام و بفرستند. : «إن الله و ملائکته یصلون علی النبی یا أیها الذین آمنوا صلوا علیه و سَلِّمُوا تسلیما» (۳۳/۵۶) ولیکن «تحمل سلام و اسلام و مسلم» (با ده‌ها بار تکرار در ) برای و (جنی و انسی) و ، شدیداً دردناک است و تلخ‌تر از زهرمار و لذا و می‌کنند! و اما اینکه چرا بجای سلام، اصطلاحات سنتی دیگری دارند، مسئله دیگری است! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۸/۱۲ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
35.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔ روایات آخرالزمانی از خروج سفیانی 🔹️ فلسطین، کلید رمزآلود فرج است ⚠️ توصیه میشه این روایات زیبا رو در این کلیپ ببینید ✅ اندیشکده راهبردی حَصین 🆔️ @hasin_ir ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 پیشگوئی‌های مشترک در مکتب تشیع و آیین یهود تمام این پیشگوئی‌هائی که در این فیلم بدان اشاره می‌شود، مختص به در طی ۱۴ قرن گذشته نیست و بلکه بصورت کامل‌تر و دقیق‌تر ولو با قدری اختلاف، در بین هم هزاران سال است که مطرح بوده حتی قبل از (ع) و شاید از زمانی که فرزندان (ع) (مشهور به )، پای در معابد نهادند و به رازهای پیش‌گویی و آن‌ها پی بردند. به همین علت هم هزاران سال است که در صدد نابودی مطلق و بوده و هستند و خواهند بود. و دنبال خشکانیدن ریشه و هستند و فرقی هم نمی‌کند که این ایرانی یا یمنی، باشد یا و یا و حتی ! وحشت از و چنان شدید است که معتقدند این دو را به هر شکل ممکن باید تا نفر آخرشان از بین برد. ایده قتل از آن‌جایی برایشان ضرورت دارد که می‌دانند ، چگونه توانست با زنده نگهداشتن فقط از بنی‌اسرائیل (حضرت موسی) از دوره توسط ، موجبات حذف را رقم بزند. فلذا معتقدند که اگر حتی یک ایرانی یا یمنی زنده بماند، تهدیدی جدی برای خواهد شد! سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۱۴ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 آدرس‌های غلط جانشین فرمانده کل سپاه! جانشین محترم فرمانده‌کل در قرارگاه (ع)، در همایش اقتدار 👈گفت👉: «دعوای ما با و به خاطر ، و (ع) است و آمریکا ملت‌های را به دلیل مسلمان بودن، تحت فشار و شکنجه قرار داده‌ است.»! در همین عبارت کوتاه، ایشان دو تا داده‌اند که ناشی از «عدم اطلاعات کافی» وی در «عرصه‌های سیاسی تاریخی و مسائل نظامی آخرالزمانی» معطوف به و آمریکا و است. زیرا؛ ۱) اگر سؤال شود که: چنانچه ۱۰۰٪ مردم معاصر ایران، غیرمسلمان بودند آیا امروز ایمن از تهاجم بودند؟! جواب: هرگز! اگر کل ملت معاصر ایران، حتی هم می‌بودند، باز هم مورد هجمه قرار می‌گرفتند. زیرا «نقش آخرالزمانی ایرانیان» (طبق پیشگوئی خودشان)، نابودی خواهد بود. فلذا قبل از اسلام هم بوده و تا ابد هم خواهند بود! ! ۲) عبارت «دعوای ما» به مفهوم این که ما آغازگر هستیم! کاملاً خطاست. خبط وی در اینجاست که «دعوت الهی ما» را به «دعوای جنگی ما» تأویل کرده است! ممکنست ما آغازگر (بازنشر ابلاغ به بشریت) بوده باشیم ولیکن هرگز شروع کننده دعوا نبوده و نیستیم. اگرچه وقتی حمله شود ما بودیم و هستیم و خواهیم بود. این خبط (خودزنی) را هم مکرراً عارض می‌شود که؛ «ما نمی‌خوایم دعوا بشه»! (ما کی خواستیم دعوا بشه که حالا نمی‌خوایم؟!) ✍حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۰/۲۲ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏