eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
158 دنبال‌کننده
489 عکس
299 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ ۵۷ پیام انقلابی جهت گرامیداشت برای (فراز ۱۹) 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷 خامنه‌ای: عزیز! اینها بخشی محدود از سرفصل‌های عمده در سرگذشت چهل‌ساله‌ی است، انقلاب عظیم و پایدار و درخشانی که شما به باید گام بزرگ دوم را در پیشبرد آن بردارید. محصول ، اکنون برابر چشم ما است: کشور و ملتی مستقل، آزاد، ، با عزت، متدین، پیشرفته در علم، انباشته از تجربه‌هائی گرانبها، مطمئن و ، دارای در منطقه و دارای در ، رکورددار در رسیدن به رتبه‌های بالا در دانشها و فناوری‌های مهم از قبیل هسته‌ای و سلول‌های ‌بنیادی و و و امثال آن، سرآمد در گسترش ، سرآمد در انگیزه‌های میان جوانان، سرآمد در ، و بسی ویژگی‌های افتخارآمیز دیگر که همگی محصول انقلاب و نتیجه‌ی جهت‌گیری‌های و است. (بیانیه انقلاب ۱۳۹۷) 🇮🇷 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 بررسی «مسائل روز و » و «کرسی آزاداندیشی» در گروه‌های: «چلچراغ معارف و احکام» در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe «چلچراغ معارف و احکام» در روبیکا: https://rubika.ir/joing/DDBHJACA0QARVBJZNAEWUAVDHIBEZOEF
✅ ۵۷ پیام انقلابی جهت گرامیداشت برای (فراز ۲۴) 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷 خامنه‌ای: «نکته مهمی که باید در نظر داشته باشند، این است که در کشوری زندگی می‌کنند که از نظر ظرفیت‌های و ، کم‌نظیر است و بسیاری از این ظرفیت‌ها با دست‌اندرکاران تاکنون بی‌استفاده یا کم‌استفاده مانده است. همت‌های بلند و انگیزه‌های و ، خواهند توانست آنها را و در و کشور به معنی واقعی ایجاد کند. (بیانیه انقلاب ۱۳۹۷) 🇮🇷 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 بررسی «مسائل روز و » و «کرسی آزاداندیشی» در گروه‌های: «چلچراغ معارف و احکام» در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe «چلچراغ معارف و احکام» در روبیکا: https://rubika.ir/joing/DDBHJACA0QARVBJZNAEWUAVDHIBEZOEF
✅ ۵۷ پیام جهت گرامیداشت برای (فراز ۲۵) 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷 : مهمترین کشور، نیروی انسانی و _کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل و است. زیر ۴۰ سال که بخش مهمی از آن نتیجه‌ ایجاد شده در دهه‌ ۶۰ است، ارزشمندی برای کشور است. ۳۶ میلیون نفر در سنین میانه‌ ۱۵ و ۴۰ سالگی، نزدیک به ۱۴ میلیون نفر دارای ، رتبه‌ی دوم در و ، انبوه جوانانی که با رشد کرده و آماده‌ برای کشورند، و جمع چشمگیر و اندیشمندی که به آفرینش‌های و و و غیره دارند؛ اینها عظیمی برای کشور است که هیچ اندوخته‌ مادی با آن مقایسه نمی‌تواند شد. (بیانیه انقلاب ۱۳۹۷) 🇮🇷 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 بررسی «مسائل روز و » و «کرسی آزاداندیشی» در گروه‌های: «چلچراغ معارف و احکام» در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe «چلچراغ معارف و احکام» در روبیکا: https://rubika.ir/joing/DDBHJACA0QARVBJZNAEWUAVDHIBEZOEF
✅ ۵۷ پیام انقلابی جهت گرامیداشت برای (فراز ۵۱) 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷 : در ، نه‌تنها جرم نیست که مورد تشویق نیز هست، اما در توزیع و میدان دادن به و مدارا با که همه به بی‌عدالتی می‌انجامد، بشدت است؛ همچنین از قشرهای نیازمند ، به هیچ رو مورد قبول نیست. این سخنان در قالب سیاست‌ها و ، بارها تکرار شده است ولی برای آن چشم امید به شما جوانها است؛ و اگر زمام اداره‌ بخشهای گوناگون به و و و - که بحمدالله کم نیستند - سپرده شود، این برآورده خواهد شد؛ ان‌شاءالله (بیانیه انقلاب ۱۳۹۷) 🇮🇷 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 بررسی «مسائل روز و » و «کرسی آزاداندیشی» در گروه‌های: «چلچراغ معارف و احکام» در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe «چلچراغ معارف و احکام» در روبیکا: https://rubika.ir/joing/DDBHJACA0QARVBJZNAEWUAVDHIBEZOEF
✍️ تحریری «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام» و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!! (بخش ۰۲): ... غرض از ذکر تموجات شخصی مذکور، اشاره به اینست که اشغال که در همان مقطع انجام گرفت، برای بنده، نگاه مطلوبی را رقم زد و تا حدودی در ابعاد نظری مرا از آن (پارادوکسیکال بودن نهضت و نظام) رهائی بخشید. بدین‌صورت که؛ وقتی که در (بویژه در حوالی بازار تهران و نیز) بصورت شهادت‌طلبانه، در بودم، دائماً این دغدغه را داشتم که آیا ما هم مثل همه انقلاب‌ها (طبق تحلیل جامعه‌شناسانه دکتر شریعتی) روزی تبدیل به خود خواهد شد؟! آیا انقلاب ما هم روزی فرزندان خود را خواهد خورد؟! زیرا گویا که از است که هر انقلابی بعد از روی کار آمدن انقلابیون و ، تدریجاً و بلکه تسریعاً تبدیل به می‌گردد!!! این تشویش بعد از ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ که ایران به نظام جمهوری اسلامی ایران، رأی مثبت دادند، جدی‌ترین بنده بود که وقتی امام خمینی‌ره فتح را «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» تعبیر کردند، فروکش کرد. آری! می‌شود که ضمن (بعنوان شرعی)، ماند و آنرا قربانی نکرد و چنین اعتدالی، نیست ولو اینکه قضیه؛ بسیار پیچیده و ظریف است و هر کسی هم بسادگی قادر به تشخیص ظرافت آن نیست. کجا باید گاز داد و کجا باید ترمز کشید؟! مهارتی حیاتی است. گاز بی‌جا همان‌قدر خطرناک است که ترمز بی‌جا! چنین دعوائی در سال‌های اخیر تبدیل گردید به تقابل ظاهری و ! در بخش ۰۱ ( https://eitaa.com/chelcheraaqHM/433 ) به بودن ابوی اشاره کردم ولیکن آن‌مرحوم به علت آنکه قبل از ، مدتی طلبه او بودند، دارای گشته و لذا در اجتماعات، معمولا علیه موضع‌گیری علنی هم داشت و به همین علت هم مورد یکی از بود که به خدمت (ساواک) در آمده بود. ولیکن ابوی و اخوی در بودن، قدری متفاوت بودند. ابوی به ، نه تنها خوش‌بین نبودند بلکه او را از مصادیق ضد دین و حداقل تلقی می‌کردند! فلذا شبانه آن‌دو معمولا به کشیده می‌شد! البته بنده در «مشاجرات مذهبی-سیاسی اخوی و ابوی»، عمدتاً بودم. مضافاً که در آن مقطع، چیزی در چنته نداشتم! استنادات ابوی، آیات و روایاتی بودند که بر آن‌ها تسلط داشت و استنادات اخوی هم مقالات و مطالبی بود که از جزوه‌ها و نوارهای شریعتی به سلطه خود در آورده بود. آن‌ها از سال ۱۳۵۵ تقریبا هر روز (از ساعت ۸ شب که از کار به منزل برمی‌گشتند لغایت ۱۲ نیمه‌شب که خاموشی مادرانه بود!) مباحثات متنوع و فراوانی عمدتاً در مسائل تاریخی، دینی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حکومتی داشتند و متأسفانه هیچکدام هم از گفته‌های متعصبانه خود کوتاه نمی‌آمدند! تعصبات شدید آنها مرا بلاتکلیف ساخته بود! روایت متفاوت آنها از مطالب شریعتی بنظر می‌رسیدند و رفع تنش و تناقض مذکور تدریجا مرا واداشت که رأساً مکتوبات دکتر را مستقیما مطالعه و ارزیابی نمایم! آنهم در سن نوجوانی و جالب‌تر آنکه شروع به نقادی آثار دکتر نمودم (که شاید روزی تحت عنوان منتشر سازم)! ناگفته نماند که یکی از مهمترین شعارهای اولیه ما «استقلال، آزادی، اسلامی» بود که بعدا با تأکید و تصریح بر «جمهوری» تبدیل به مطالبه «استقلال، آزادی، اسلامی» گردید. تغییر عنوان حکومت به جمهوری برای بنده به مفهوم آن بود که؛ در حکومتی که در قفای خمینی بدنبال آنست، ، نقش بازری خواهد داشت و همین حکومت می‌تواند مایه امیدواری باشد که ما قربانی ما نخواهد گشت. (علت حساسیت بنده به کلمات و بار معنائی و حقوقی آنها به مقطع پنج سالگی‌م بر می‌گشت که وقتی ابوی، روخوانی و روان‌خوانی قرآن را کلمه به کلمه به بنده می‌آموخت، عمیقا متوجه شدم که باید بصورت دقیق، مراقب چینش حروف و صداهای آنها در کلمه باشم که با کمترین تغییری، غلط می‌شوند یا معنای آنها تغییر می‌کنند! فلذا طبیعی بود که در مقطع ۱۵ سالگی خود عمیقا به این مطلب بیاندیشم که بین حکومت و جمهوریت چه تفاوتی برقرار است؟!) ولیکن تحول ادبیاتی و شعاری حکومت به جمهوری، برای پیشگیری از تبدیل نهضت به نظام، بنظرم کافی نبود و لذا دغدغه مذکور کماکان به قوت خود باقی بود. ... ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار۱۳۹۸ چلچراغ و حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۲۲): ادامه تحلیل ۱۴۰۰ بنده: ... ملاحظه آنها غیرقابل اغماض هستند. وقوع تقریبا همزمان انواع زلزله‌ها، سیل‌ها، بی‌آبی‌ها و در رأس آنها بلای فراگیر و مبهم کروناویروس (صرف‌نظر از انواع کارشکنی‌های تعمدی دشمنان یا رقبا!) توان هر دولتی را به تحلیل می‌برد. ۶. در کنار بدبختی‌های ناخواسته مذکور، دولت نسبتاً فشل روحانی گرفتار بدبختی‌های خودخواسته هم البته بود! فلذا نگارنده این سطور هم معمولا عارض یکایک آنها بوده است و اصلا هم قابل اغماض و ماله‌کشی نیستند. در این‌خصوص بزرگترین عیب تفکر روحانی و دولتش (که به سرای سالمندان، شباهت داشت!) این بود که نهضت و را از زمان تشکیل پایان‌یافته تلقی می‌کرد و لذا دم از زد که کاملاً غلط بود! همچنانکه عده‌ای از انقلابیون، هنوز اعتباری برای «نظام» قائل نیستند و مرامی بجز «افراطی‌گری و تندروی غیرانقلابی» سراغ ندارند! بنده شخصا تابع دیدگاههای امامین «انقلاب+نظام» هستم که با ظرافت تمام خواسته و می‌خواهند که هر دو را قرین همدیگر ببینند و بخواهند. تا آنجا که آقا هم صریحا فرمودند: «من انقلابی‌ام نه دیپلمات»! روحانی به غلط تصور می‌کند که بودن با «نظام‌مند» بودن تعارض دارد و این دو مطلب هَووی هم هستند و قابل سازش نیستند! و حال آنکه اولین اثر خروج از ذی انقلابی‌گری، قربانی شدن غیرت و دلسوزی به حال مستضعفین و گرایش به ذی اشرافی و فاصله گرفتن از متن مردم است و این بزرگترین بدبختی روانی و سرطان فکری و گرایشی دکتر روحانی و اطرافیان اوست. البته این سرطان بی‌غیرتی مختص به روحانی و دارودسته وی نیست و شامل جریان منحوسی از همه فرقه‌ها و جناحهاست که به پدیده شوم زالوزادگی (آقازاده‌ها!) آلوده‌اند. در عین‌حال ناگفته نماند که مفهوم این حرفها این نیست که روحانی، انقلابی نبوده یا نیست. نماد واقعی «انقلابی‌گری اصولی» را اگر در بودن خلاصه کنیم، نمی‌توانیم وی را غیرولائی تلقی کنیم! کافیست به بیان مرحوم آیةالله سیدجعفر کریمی هم عنایتی بکنیم که صریحا معتقد بود: «در امر ولایت، فدائی‌تر از روحانی سراغ ندارم»! (ناگفته نماند که آن مرحوم، از نجف تا قم، معتمد و مسئول دفتر استفتائات امام خمینی بودند و همین جایگاه را در دفتر استفتائات آیةالله العظمی خامنه‌ای هم داشتند) لذا از اشاره روشن این فقیه سیاسی قابل اعتماد امامین انقلاب+نظام، به سادگی نمی‌شود عبور کرد! و حداقل اینکه در قضاوت‌های خود جانب احتیاط را براحتی از کف ندهیم. با همه این احوال تمام حرف بنده اینست که در کنار مشاهده نیمه خالی لیوان، نیمه پر آن (و بالعکس آن) را هم باید دید. شما مختارید که خوبی‌ها و کارآمدی‌های روحانی را در حد یک قاشق شکر در مقابل یک بشکه زهر هلاهل ببینید ولیکن بنده (بعنوان یک فعال سیاسی/مذهبی بعد از ۴۵ سال حساسیت به سرنوشت انقلاب و نظام و تأکید بر تفکیک‌ناپذیری آنها از زمان مطالعه مقاله «نهضت و نظام» دکتر شریعتی در سال ۱۳۵۵ و نپذیرفتن دیدگاه او) چنین برآوردی را اصلا منصفانه نمی‌بینم. حال امیدواریم جناب رئیسی بتواند (نظام بشرط انقلاب و انقلاب بشرط نظام) را برافرازد. «اللهم أرنا الاشیآء کما هی» بازرس ویژه ستاد رئیسی/حم✋» (پایان مقاله۱۴۰۰حم) 👌 ناگفته نماند؛ بنده بر خلاف دوره‌های خاتمی و مشانژاد که به دلایلی نتوانستم، را در استقبال از آن‌دو نفر همراهی بکنم ولیکن در دوره‌های روحانی و رئیسی به عللی، همراه اکثریت ملت در استقبال از این دو نفر گشتم! 👌 نکته مهم دیگری که در این مقاله (جوابیه)، قابل توجه است عبارت «من انقلابی‌ام نه دیپلمات» امام خامنه‌ای است که مورد اشاره قرار گرفته است. این جمله آقا، بسیار معنی‌دار است و ریشه آن، برمی‌گردد به همین مبحث «نهضت+نظام» و جای‌گاه جمهوریت در آن که از بزرگترین «چالش‌های امام در تشکیل نظام» بود و در جای خود مورد تحلیل جامعی قرار خواهیم داد. بعد از پیروزی انقلاب و تشکیل نظام، طیفی از انقلابیون (همانند امام خمینی و مقام معظم رهبری)، کماکان انقلابی‌گری خود را حفظ کردند و طیفی دیگر از انقلابیون (همانند هاشمی و روحانی)، چنان در قامت ، ظاهر گشتند که گویا هیچ سابقه‌ای از انقلابی‌گری نداشتند و نمی‌خواهند حتی ذره‌ای خود را بدان بیآرایند (و بنظر خودشان بیالایند!) بنابراین «طیف دیپلمات‌ها» (متأسفانه در اکثریت خواص)، ترکیب «نهضت+نظام» را بر نتابیده و بالتبع ارزشی هم برای «جمهوری+اسلامی» قائل نشدند و متقابلاً طیفی هم ضمن «تکاپو برای حفظ نظام در حد انجام أوجب واجبات»، هرگز از انقلابی‌گری خود دست نکشیدند و بر انقلابی بودن خود تصریح و تأکید کردند که خوشبختانه اکثریت عوام هم حامی چنین هستند. ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۸ بهمن۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 یاد ایامی (بخش ۱) اولین سالگرد پیروزی ایران (۱۳۵۸/۱۱/۲۲) من وارد اولین روز از ۱۸ سالگی خودم شده بودم (متولد ۲۱ بهمن ۱۳۴۱ هستم) که طی پیام تبریک خود فرمودند؛ «ما انقلابمان را به تمام جهان صادر می‌کنیم» + «باید همه بپا خیزیم و را نابود کنیم»!! این سخن ( + ) از دو جهت برای من مهم بود: ۱) رؤیای «شهادت در حوالی » شریف (قبل از ، خواب دیده بودم که در نبرد آزادسازی ، کشته می‌شوم) ۲) شعار اصلی من در تظاهرات ۲۲بهمن۱۳۵۷ لغایت ۲۲بهمن۱۳۵۸ تأکید بر این بود؛ «بعد از نوبت آمریکاست»! در آن‌مقطع، معمولاً هر روز آ.سیدمرتضی را می‌دیدم (در مجیدیه هم‌محل بودیم) و یادمه که اولین موضوع صحبت ما راجع به همین مطالبه امام خمینی بود و اینکه ما (دو نوجوان ۱۷ ساله) چه می‌توانیم بکنیم؟! پسرعمو گفت: من شنیده‌ام داره نیرویی تشکیل می‌شه بنام و من به آن نیرو خواهم پیوست! اتفاقاً خبر تشکیل (از ۱۳۵۸/۲/۲) کاملاً درست بود و سیدمرتضی هم به آن پیوست و تا زمان بازنشستگی خود هم در آن نیرو خدمت کرد. ولیکن نگاه من برای صدور انقلاب، نظامی‌گری نبود و بیشتر به راهکارهای و و رسانه‌ای می‌اندیشیدم. (چنان که یکی دو سال هم بصورت غیررسمی به پرداختم! برای تمرین، معمولاً دوربین عکاسی خود را همراه داشتم و مشغول گزارش‌نویسی از اوضاع پیرامونی خود بودم که گزارشی از روستای (زادگاهم از توابع شهرستان قزوین) در شماره ۵۹ مجله هفتگی در سال ۵۹ نمونه‌ای از آن اهتمام بود.) البته برداشت من از صرفاً «نظامی‌گری تلقی کردن سپاه»، ناقص و اشتباه بود وگرنه آمادگی کارهای فرهنگی بنده در ضریب با ظرفیت‌های سپاه، قطعاً اوضاع متفاوتی را رقم می‌زد. اگرچه بعداً در قالب همکاری‌های مقطعی (بعنوان یا برای نهاد نمایندگی ولی‌فقیه در و یا عضویت در شورای راهبردی فرهنگی/سیاسی سپاه تهران)، داشتم ولیکن هرگز به آن نمی‌رسید که از ابتدای امر بصورت سازمانی به در می‌آمدم تا «زمان و هزینه» خود را بیهوده مصروف فعالیت‌های انفرادی و پراکنده نکنم. «صدور انقلاب اسلامی به تمام جهان»، مطلبی نبود که امام خمینی، ناگهان مطرح کرده باشند. بلکه از همان لحظه سقوط ، این مطلب در ذهن ، امر جا افتاده‌ای بود و سخن امام صرفاً به مثابه به رسمیت شناختن و بازتاب آن تفکر بود. چنان‌که اشاره کردم، شعارهای ما بعد از فرار شاه (۱۳۵۷/۱۰/۲۶)، عبارت بودند از؛ «بعد از شاه، نوبت آمریکاست»، «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر اسرائیل»، «مرگ بر ارتجاع» و «سرنگون‌باد حکام مرتجع عرب»! چنانکه دیدن یک ، برای من نقطه عطف مهمی در این قضیه شد! من قبل از حتی یک‌بار هم پای در هیچ سینمایی نگذاشته بودم (در خانواده‌ام، و حرام بود) بعد از انقلاب، داشتم از خبرنگاری اولین تهران به امامت آیةالله (۱۳۵۸/۵/۵) برمی‌گشتم به منزلمان (که در محله جی - جنوب‌غربی - بود) دیدم در سینمای جنوب‌غربی ، فیلم به نمایش گذاشته شده که برایم جلب توجه کرد و لذا برای اولین‌بار قدم به سینما گذاشتم و با دیدن آن فیلم (اسم اصلی آن، ۲۱ ساعت در مونیخ و در موضوع گروگانگیری ورزشکاران در المپیک بود تا بدینوسیله توجه رسانه‌های دنیا به مسئله جلب شود) و از همان‌جا مصمم شدم که سینما را پایگاه صدور انقلاب اسلامی بپندارم. نفس نمایش فیلمی با موضوع آزادی فلسطین، خود گویای گرایش عمومی جامعه به نبردهای فراسرزمینی هم بود. بعد از خروج از سینما برگشتم به کتاب‌فروشی‌های ضلع جنوبی تهران و تمام پول خودم (اندوخته حقوقم از در تهران) را صرف خرید کتاب‌هایی نمودم که مرا با صنعت و هنر سینما آشنا می‌کرد! بنابراین، اولین گام من برای ورود به امر صدور انقلاب اسلامی، مطالعه سینما بود و گام دوم من، نوشتن فیلم‌نامه سینمایی از قصه‌ای بنام «نبرد تا آزادی» از استاد بود و سومین گام من، تأسیس ! تأسیس و تشکیل و سپس انحلال «مرکز سینمایی فجر» (۶۰-۱۳۵۹)، ماجرای مفصل و مستقلی دارد که بعداً به آن خواهم پرداخت. ولیکن با آغاز ، تدریجاً خود را آماده شرکت در نمودم و در ماه پایانی ۱۳۵۹ اسمم را در نوشته و ماه آغازین ۱۳۶۰ عازم مناطق جنگی شدم. یکی از علل ورودم به «کشتیرانی ج.ا.ا.» هم آشنایی با جهانی بود که انقلاب باید به آن‌ها صادر می‌شد! ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۳۱ فروردین۱۴۰۳ (۰۳/۰۲/۰۱)! 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش هفتم): با توجه به شعار همیشگی آذربایجانی‌ها مبنی بر اینکه: آذربایجان اویاخ‌دو؟ اینقلابا دایاخ‌دو؟! (یالان‌دو یالان‌دو!) (یعنی؛ بیدار است و پشتیبان است) گمان می‌کردیم، ساکنان شمال‌غربی و جنوب‌شرقی ایرانزمین، در این ، تعصبی زبانی و نژادی و فرقه‌ای از خود بروز ندهند و بلکه واقعی بودن را خود قرار بدهند ولیکن نشان داد؛ یالان بود آنچه می‌پنداشتیم! شعار مذکور که نشانه اهالی آذربایجان به انقلاب و بود، همیشه مایه قوت قلب بود. اما در ، خیلی چیزها گرفتار گشته است و یکی از آن‌ها ظاهراً همین شعار است! باید عرض کنم؛ شش دسته در اینجا خود را کردند: ۱) ترک‌هایی که بخاطر ترک بودن پدر پزشکیان به وی رأی دادند! ۲) ترک‌هایی که بخاطر ترک بودن مادر جلیلی به وی رأی دادند! ۳) کردهایی که بخاطر کرد بودن پدر جلیلی به او رأی دادند! ۴) کردهایی که بخاطر کرد بودن مادر پزشکیان به او رأی دادند! ۵) خراسانی‌هایی که بخاطر مشهدی بودن جلیلی به وی رأی دادند! ۶) تبریزی‌هایی که بخاطر آذری بودن پزشکیان به وی رأی دادند! هر شش گروه مذکور خود را به افکندند! زیرا: ✅ (ص) فرمودند: «من کان فی قلبه حبة من خردل من عصبیة بعثه الله یوم القیامة مع اعراب الجاهلیة» هر کس در دلش، ذره‌ای باشد، خداوند روز قیامت او را با محشور می‌کند. ..ادامه دارد ✍سیدمحمدحسینی(ترک‌زبان) ۱۴۰۳/۴/۱۲ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ معارف 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش هفتم): با توجه به شعار همیشگی آذربایجانی‌ها مبنی بر اینکه: آذربایجان اویاخ‌دو؟ اینقلابا دایاخ‌دو؟! (یالان‌دو یالان‌دو!) (یعنی؛ بیدار است و پشتیبان است) گمان می‌کردیم، ساکنان شمال‌غربی و جنوب‌شرقی ایرانزمین، در این ، تعصبی زبانی و نژادی و فرقه‌ای از خود بروز ندهند و بلکه واقعی بودن را خود قرار بدهند ولیکن نشان داد؛ یالان بود آنچه می‌پنداشتیم! شعار مذکور که نشانه اهالی آذربایجان به انقلاب و بود، همیشه مایه قوت قلب بود. اما در ، خیلی چیزها گرفتار گشته است و یکی از آن‌ها ظاهراً همین شعار است! باید عرض کنم؛ شش دسته در اینجا خود را کردند: ۱) ترک‌هایی که بخاطر ترک بودن پدر پزشکیان به وی رأی دادند! ۲) ترک‌هایی که بخاطر ترک بودن مادر جلیلی به وی رأی دادند! ۳) کردهایی که بخاطر کرد بودن پدر جلیلی به او رأی دادند! ۴) کردهایی که بخاطر کرد بودن مادر پزشکیان به او رأی دادند! ۵) خراسانی‌هایی که بخاطر مشهدی بودن جلیلی به وی رأی دادند! ۶) تبریزی‌هایی که بخاطر آذری بودن پزشکیان به وی رأی دادند! هر شش گروه مذکور خود را به افکندند! زیرا: ✅ (ص) فرمودند: «من کان فی قلبه حبة من خردل من عصبیة بعثه الله یوم القیامة مع اعراب الجاهلیة» هر کس در دلش، ذره‌ای باشد، خداوند روز قیامت او را با محشور می‌کند. ..ادامه دارد ✍سیدمحمدحسینی(ترک‌زبان) ۱۴۰۳/۴/۱۲ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش سیزدهم): عینک دو بُعدی ما را ندید! «شورای نگهبان؛ کماکان در سلطه اصول‌گرایان!!» عنوان تمسخرآمیزی بود برای اولین عبارتی که ذیل آن نوشتم (، با عجیبی، ۱۴۰۳ را به سپرد!). این برداشت (بمحض شنیدن اسامی نامزدها در ساعت ۱۵ بیستم خرداد ۱۴۰۳) قدری عجولانه بود! زیرا با عینک مرسومی به صحنه نگاه می‌کردم که و بود! و را ندیدم! یعنی با یک چشم و با چشم دیگر، در منظر من بود و اینکه لابد و در رفتار انتخاباتی خود این دو مطلب را معیار گرایشات خود قرار می‌دهند و اینکه متأثر از ، رفتار نخواهند کرد! و حال آنکه خود غلط بود آنچه می‌پنداشتیم! فلذا نوشتم: «مدعیان اصول‌گرایی با ۵ کاندید، قطعاً دچار اختلافات و تنازعات شده و آراء متفرقه آن‌ها زمینه لازم را به مدعیان اصلاح‌طلبی خواهد داد که تنها نامزد تأیید شده خود را بر جمهوری بنشانند!» البته این عبارت که: «... غریو «آی خر برفت آی خر برفت» در حال طنین‌اندازی است!» را درست نوشته بودم ولیکن آنرا هم از همان عینک محدود و مرسوم خود می‌دیدم! و اینکه مردم در گرایشات انتخاباتی خود لابد یا اصول‌گرایی را ترجیح می‌دهند یا اصلاح‌طلبی و نهایتاً اعتدال‌طلبی را!! زیرا تحلیلم صرفاً بر همین مبنا بود که نوشتم؛ «آیا ، ممکنست به این برسد که چهار نفر بنفع یک نفر کنار بروند؟! بنده که بسیار بعید می‌دانم!» و ضمن توصیه به غیرمشهدی‌ها (آقایان زاکانی و پورمحمدی) برای از ، ادامه دادم: «بنده به نامزد مورد نظر خود (آقای ) در همین‌جا توصیه می‌کنم هرچه زودتر خود را از این بیرون بکشد و شریک چنین بازی مفتضحی [=پیروزی پزشکیان] نباشد! به پورمحمدی هم بعنوان یک هم‌کسوت توصیه می‌کنم هرچه زودتر انصراف بدهد و پای را از این خارج سازد. لطفاً اجازه بدهید، شکست اصول‌گرایی فقط بدست قالیباف و جلیلی و هاشمی [هر سه نفر مشهدی] رقم بخورد که کمترین تمایلی به انصراف نخواهند داشت!» (آن‌ها که انصراف دادند، عقل‌شان کار کرد و پورمحمدی هم که لجاجت کرد مفتضح شد!) و غلبه پزشکیان بر بقیه را بنده چنان پررنگ دیدم که آن مقاله را ختم کردم به این جمله؛ «حال وقت آن است که به میزان و انحاء یا و مسعود پزشکیان بپردازیم!» اما امروز بعد از ۲۷ روز، حرف آن «پیرزن ترک بیسواد» مرا به خود آورد که عینک تحلیلی من در ارزیابی صحنه، بر حسب عادت، محدود بوده است! زیرا همین که به زبان آذری گفت: «اگر باهاش حرف بزنم، زبان مرا می‌فهمد»! فهمیدم که همه تبلیغات و تحلیل‌های مثلاً تیزبینانه من و امثال من، تماماً باد هوا بوده است! و من بیهوده غرق در دنیای سیاسی خودم بودم و گویا که کاملاً کور بودم! زیرا در کلام این پیرزن ترک بی‌سواد، هزاران حرف نهفته است! این جمله ساده او یکی از گران‌ترین و سنگین‌ترین پتک‌هایی بود که بر سرم کوبیده شد و از مسجد تا منزل و هنوز هم، اشک‌های من جاری‌ست! زیرا احساس می‌کنم یک دنیا بر باد رفته در حرف این پیرزن نهفته است که حتی مورد توجه کسی مثل من هم که دائماً در متن مردم (از جمله جامعه ترک‌زبان‌ها) هستم، نبوده است! این پیرزن همانند میلیون‌ها ترک‌زبان ایرانی دیگر (که خود من هم یکی از آن‌ها هستم) نیازمند این هستند که حرف‌شان (رنج‌ها و دردها و مشکلات‌شان) شنیده شود و گویا که صدها سال است شنیده نشده و حال کسی مثل پزشکیان پیدا شده و قرار است حرف آن‌ها را بشنود! بنابراین رقابت دوره چهاردهم ریاست‌ جمهوری، بین اصولگرایان و اصلاح‌طلبان نبود و بلکه دعوای اصلی بین ترک‌ها و مشهدی‌ها بود! بخاطر آوردم که بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب، جنگی بر ما تحمیل شد که پیامد آن، گویا خوزستانی‌ها حکومت را در قبضه خود گرفته‌اند و م.رضایی و ع.شمخانی، بازماندگان همان دوران هستند! طولی نکشید که اصفهانی‌ها هم به آن‌ها پیوستند و خراسانی‌ها و آنگاه کویری‌ها (رفسنجانی‌ها و کرمانی‌ها و یزدی‌ها) و سپس سمنانی‌ها و سرخه‌ای‌ها و خلاصه اینکه دولت‌ها دائماً بین فارس‌ها در حال تداول بود! حتی در این دوره از انتخابات، ۳ نفر از ۶ نامزد مؤید، از مشهدی‌ها بودند! و این شایعه چندان هم بی‌ربط نبود که مشهدی‌ها همه‌جا را گرفته‌اند! و و و ووو... همه و همه در سلطه مشهدی‌ها!!! پزشکیان خود را در پشت مدعیان اصلاح‌طلبی پنهان کرد و لذا تمام رقبای او، دون‌کیشوت‌وار در هوا شمشیر می‌زدند و حال آنکه پایگاه اصلی او قومیت‌ها بود بدون جلب توجه آنچنانی! اگرچه ترک‌ها خودجوش هم به میدان آمدند! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۶ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آقازاده‌ای بنام نرجس (۵) : تنش مجدد در شورای شهر تهران روز یکشنبه (۲۴ تیر ۱۴۰۳) بعد از آنی شروع شد که با قرائت متنی از پیش تنظیم‌شده اعلام کرد «هیچ کاری در شهرداری تهران در ۳ سال گذشته انجام نشده است و شهر در زمان مرخصی مدیران شهری در ایام انتخابات بهتر از زمان حضورشان اداره می‌شد! شهردار تهران مقبولیت ندارد پس مشروعیت ندارد. شهرداری نیازمند عطاری دانا و خموش است نه فردی که شعارهای بی‌مایه می‌دهد و هوس ریاست جمهوری دارد». بنابراین به بهانه اظهارات منتشره مذکور بویژه گزاره «تکذیب مشروعیت شهردار تهران () به علت عدم مقبولیت او» توسط نرجس در صحن شورای اسلامی شهر تهران، لازم شد، اظهارات وی مورد نقادی قرار بگیرد و اما در تکمیل این سلسله: ۱) وی در حالی که در ، مورد نفرت قریب باتفاق قرار گرفته است، خودش صرفاً به علت آقازاده بودن مورد حمایت قرار گرفت و وارد لیست شورای شهر گردید و حتی طی اقدام عجیبی، مجسمه را در دفتر کار خود نصب کرد! ۲) وی در حالی، را متهم به طرح «شعارهای بی‌مایه بخاطر هوس ریاست جمهوری داشتن» می‌کند که خودش علیرغم نهی شدید پدر رشیدش، نتوانست بر هوس به کرسی شورای شهر نشستن غلبه نماید و شوهرش از حلقه نزدیکان کسی است که از همین ، هوس ریاست جمهوری و مجلس خود را پیش برد! ۳) وی در حالی، زاکانی را متهم به تهی بودن دستاورد مدیریتی در طی ۳ سال (در حد هیچ!) نمود که یکی دیگر از اعضای شورای شهر (حجة‌الاسلام آقامیری) بطلان ادعای وی را فی‌البداهه اثبات نمود. و نشان داد که دختر سلیمانی، عاری از انصاف و تقواست و پدرش حق داشته که دائماً نگران مسائل اعتقادی و دینی وی باشد! ۴) وی در حالی به تخریب زاکانی پرداخت و خواستار عزل وی شد که او هم‌زمان مورد هجمه فراگیر توسط غارت‌گران بیت‌المال و مدعیان کثیف اصلاح‌طلبی و نیز بوق‌های تبلیغاتی مثل اینترنشنال و یهودی و همچنین تخریب کوتوله‌هایی مثل که دارای سوءسابقه و محکومیت (بابت ارتباط با عضو رسمی سازمان مخوف و جنایتکار آمریکایی که سردار سلیمانی را ترور کرد) در سر خائنانه و خام‌اندیش خود، سودای حذف را دارد، قرار گرفته است! ۵) وی در حالی، زاکانی را متهم به نداشتن کرد که او صرفاً نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد و با ملاحظه شرایط حاد ملی و ، انصراف داد تا حتی‌الامکان نقشی در نداشته باشد. و معلوم نیست ایشان با کدام سنجه معقولی دریافت که زاکانی فاقد مقبولیتی است که مشروعیت او در جایگاه را بر نمی‌تابد؟! ۶) وی در حالی که با حدود ۳۵۰ هزار رأی حاصله از طریق ورود به لیست مشهور تهران، در تهران چند میلیون نفری، صاحب کرسی در شورای شهر شده است و نمی‌تواند مقبولیت معقولی، به شمار آید، مقبولیت را معیار قلمداد کرد که هیچ‌گونه معیار شرعی، قانونی و عرفی هم برای آن وجود ندارد و صرفاً بر مبنای سلیقه نابخردانه و غلط شخصی خود آنرا جار زد! ۷) وی در حالی، هر نوع تغییری ولو ابلهانه (از جمله عزل و و رفتن به سراغ گزینه مطلوب وی که احتمالاً جاده‌صاف کن بازگشت قالیباف یا گزینه دیگر حداد عادل به شهرداری باشد!) را «خوب و زیبا» معرفی می‌کند که خلاف قواعد است و این وی نشان از آن دارد که را می‌پندارد! و «ثم رددناه اسفل سافلین» را بر ماندن در «فی أحسن تقویم» ترجیح می‌دهد، زیرا که تغییر است و هر تغییری لابد خوب و زیباست! ۸) وی در حالی، شهرداری تهران را نیازمند «عطاری دانا و خموش» قلمداد می‌کند که خودش هیچ بویی از به ارث نبرده است و اظهارات و عملکرد وی حاکی از آنست که فاقد کمترین دانایی بوده و از خموشی عاقلانه هم هیچ بهره‌ای نبرده است و براحتی با دشمنان هم‌صدا شده است! ۹) وی ادعا کرد که شهرداری تهران در «زمان مرخصی مدیران شهری در ایام انتخابات»، بهتر اداره شده است! اگر این ادعا صحیح است از دو حال خارج نیست: ۹/۱- مدیریت زاکانی به گونه‌ای بوده است که حتی در زمان مرخصی او، نه تنها هیچ اختلالی در امور شهری رخ نداده و بلکه بهتر اداره شده است که نشانه تدابیر مقتدرانه اوست نه کاستی و ضعف و بی‌کفایتی او. ۹/۲- تهران اساساً نیازی به شهردار ندارد و امور آن در نبود شهردار و مدیران ارشد آن، بهتر اداره می‌شود که در این صورت، دیگر تهران نیازی به شورایی هم ندارد که بخواهد اقدام به گزینش یا تغییر شهردار بنماید و بر امور او نظارت بورزد! اثبات این ادعای پوچ موجب انحلال شورای شهر است. ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۲۷ 🆔@chelcheraaqHM 🎲چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 نفوذ یهود در ناف تهران! 👌 حضرت (عج) در چهارراه ولیعصر تهران که می‌توانست نمادی از «نهضت+نظام اسلامی» باشد، تبدیل شد به و هم اسم این چهارراه را گذاشت چهارراه ! تا هیچکسی هیچگونه نشانه‌ای از نمادهای و در جستجو نکند! و اساساً چنین توقعی نداشته باشد! تا آنجا که شهرداری‌چی‌های تهران حتی اسم مسجد را به تغییر دادند! و حال آنکه زمین این مسجد و نیز (محل تجمع مخنثین!) توسط اساساً شده بود. 👌 مقصرین این : ۱) ( + ) در جایگاه شهردار تهران ۲) اعضای وقت تهران ۳) حجة‌الاسلام (رئیس مرکز رسیدگی به ) ۳) سل‌بریدی‌های رسانه‌ای غوغاسالار (مخالفین جنجالی احداث مسجد در جنب ) ۴) (یهودی روس‌تبار) و همسرش رضا د. ۵) کسانی که «طرح زیبای استاد نقره‌کار» را از مدار خارج کردند! ۶) کسانی که مسجد را مضروب (منتهی به فوت) کردند! در حالیکه از ، حکم به دفاع از داشت! 👌 کاترین بر این توجیه است که «نهنگ به گل‌نشسته»!، نماد در برابر و است! و مسجد مفهومی بجز کرنش و سجده ندارد! 👌جهت اطلاعات بیشتر به 👈اینجا👉 مراجعه کنید. ✅ این در مرکز باید تخریب شده و طرح استاد نقره‌کار، پیاده شود تا نیز نقره‌داغ شوند! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۲۹ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏