eitaa logo
پژوهشگاه حم
273 دنبال‌کننده
827 عکس
915 ویدیو
37 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ تحریری «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام» و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!! (بخش ۰۲): ... غرض از ذکر تموجات شخصی مذکور، اشاره به اینست که اشغال که در همان مقطع انجام گرفت، برای بنده، نگاه مطلوبی را رقم زد و تا حدودی در ابعاد نظری مرا از آن (پارادوکسیکال بودن نهضت و نظام) رهائی بخشید. بدین‌صورت که؛ وقتی که در (بویژه در حوالی بازار تهران و نیز) بصورت شهادت‌طلبانه، در بودم، دائماً این دغدغه را داشتم که آیا ما هم مثل همه انقلاب‌ها (طبق تحلیل جامعه‌شناسانه دکتر شریعتی) روزی تبدیل به خود خواهد شد؟! آیا انقلاب ما هم روزی فرزندان خود را خواهد خورد؟! زیرا گویا که از است که هر انقلابی بعد از روی کار آمدن انقلابیون و ، تدریجاً و بلکه تسریعاً تبدیل به می‌گردد!!! این تشویش بعد از ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ که ایران به نظام جمهوری اسلامی ایران، رأی مثبت دادند، جدی‌ترین بنده بود که وقتی امام خمینی‌ره فتح را «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» تعبیر کردند، فروکش کرد. آری! می‌شود که ضمن (بعنوان شرعی)، ماند و آنرا قربانی نکرد و چنین اعتدالی، نیست ولو اینکه قضیه؛ بسیار پیچیده و ظریف است و هر کسی هم بسادگی قادر به تشخیص ظرافت آن نیست. کجا باید گاز داد و کجا باید ترمز کشید؟! مهارتی حیاتی است. گاز بی‌جا همان‌قدر خطرناک است که ترمز بی‌جا! چنین دعوائی در سال‌های اخیر تبدیل گردید به تقابل ظاهری و ! در بخش ۰۱ ( https://eitaa.com/chelcheraaqHM/433 ) به بودن ابوی اشاره کردم ولیکن آن‌مرحوم به علت آنکه قبل از ، مدتی طلبه او بودند، دارای گشته و لذا در اجتماعات، معمولا علیه موضع‌گیری علنی هم داشت و به همین علت هم مورد یکی از بود که به خدمت (ساواک) در آمده بود. ولیکن ابوی و اخوی در بودن، قدری متفاوت بودند. ابوی به ، نه تنها خوش‌بین نبودند بلکه او را از مصادیق ضد دین و حداقل تلقی می‌کردند! فلذا شبانه آن‌دو معمولا به کشیده می‌شد! البته بنده در «مشاجرات مذهبی-سیاسی اخوی و ابوی»، عمدتاً بودم. مضافاً که در آن مقطع، چیزی در چنته نداشتم! استنادات ابوی، آیات و روایاتی بودند که بر آن‌ها تسلط داشت و استنادات اخوی هم مقالات و مطالبی بود که از جزوه‌ها و نوارهای شریعتی به سلطه خود در آورده بود. آن‌ها از سال ۱۳۵۵ تقریبا هر روز (از ساعت ۸ شب که از کار به منزل برمی‌گشتند لغایت ۱۲ نیمه‌شب که خاموشی مادرانه بود!) مباحثات متنوع و فراوانی عمدتاً در مسائل تاریخی، دینی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حکومتی داشتند و متأسفانه هیچکدام هم از گفته‌های متعصبانه خود کوتاه نمی‌آمدند! تعصبات شدید آنها مرا بلاتکلیف ساخته بود! روایت متفاوت آنها از مطالب شریعتی بنظر می‌رسیدند و رفع تنش و تناقض مذکور تدریجا مرا واداشت که رأساً مکتوبات دکتر را مستقیما مطالعه و ارزیابی نمایم! آنهم در سن نوجوانی و جالب‌تر آنکه شروع به نقادی آثار دکتر نمودم (که شاید روزی تحت عنوان منتشر سازم)! ناگفته نماند که یکی از مهمترین شعارهای اولیه ما «استقلال، آزادی، اسلامی» بود که بعدا با تأکید و تصریح بر «جمهوری» تبدیل به مطالبه «استقلال، آزادی، اسلامی» گردید. تغییر عنوان حکومت به جمهوری برای بنده به مفهوم آن بود که؛ در حکومتی که در قفای خمینی بدنبال آنست، ، نقش بازری خواهد داشت و همین حکومت می‌تواند مایه امیدواری باشد که ما قربانی ما نخواهد گشت. (علت حساسیت بنده به کلمات و بار معنائی و حقوقی آنها به مقطع پنج سالگی‌م بر می‌گشت که وقتی ابوی، روخوانی و روان‌خوانی قرآن را کلمه به کلمه به بنده می‌آموخت، عمیقا متوجه شدم که باید بصورت دقیق، مراقب چینش حروف و صداهای آنها در کلمه باشم که با کمترین تغییری، غلط می‌شوند یا معنای آنها تغییر می‌کنند! فلذا طبیعی بود که در مقطع ۱۵ سالگی خود عمیقا به این مطلب بیاندیشم که بین حکومت و جمهوریت چه تفاوتی برقرار است؟!) ولیکن تحول ادبیاتی و شعاری حکومت به جمهوری، برای پیشگیری از تبدیل نهضت به نظام، بنظرم کافی نبود و لذا دغدغه مذکور کماکان به قوت خود باقی بود. ... ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار۱۳۹۸ چلچراغ و حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۲۲): ادامه تحلیل ۱۴۰۰ بنده: ... ملاحظه آنها غیرقابل اغماض هستند. وقوع تقریبا همزمان انواع زلزله‌ها، سیل‌ها، بی‌آبی‌ها و در رأس آنها بلای فراگیر و مبهم کروناویروس (صرف‌نظر از انواع کارشکنی‌های تعمدی دشمنان یا رقبا!) توان هر دولتی را به تحلیل می‌برد. ۶. در کنار بدبختی‌های ناخواسته مذکور، دولت نسبتاً فشل روحانی گرفتار بدبختی‌های خودخواسته هم البته بود! فلذا نگارنده این سطور هم معمولا عارض یکایک آنها بوده است و اصلا هم قابل اغماض و ماله‌کشی نیستند. در این‌خصوص بزرگترین عیب تفکر روحانی و دولتش (که به سرای سالمندان، شباهت داشت!) این بود که نهضت و را از زمان تشکیل پایان‌یافته تلقی می‌کرد و لذا دم از زد که کاملاً غلط بود! همچنانکه عده‌ای از انقلابیون، هنوز اعتباری برای «نظام» قائل نیستند و مرامی بجز «افراطی‌گری و تندروی غیرانقلابی» سراغ ندارند! بنده شخصا تابع دیدگاههای امامین «انقلاب+نظام» هستم که با ظرافت تمام خواسته و می‌خواهند که هر دو را قرین همدیگر ببینند و بخواهند. تا آنجا که آقا هم صریحا فرمودند: «من انقلابی‌ام نه دیپلمات»! روحانی به غلط تصور می‌کند که بودن با «نظام‌مند» بودن تعارض دارد و این دو مطلب هَووی هم هستند و قابل سازش نیستند! و حال آنکه اولین اثر خروج از ذی انقلابی‌گری، قربانی شدن غیرت و دلسوزی به حال مستضعفین و گرایش به ذی اشرافی و فاصله گرفتن از متن مردم است و این بزرگترین بدبختی روانی و سرطان فکری و گرایشی دکتر روحانی و اطرافیان اوست. البته این سرطان بی‌غیرتی مختص به روحانی و دارودسته وی نیست و شامل جریان منحوسی از همه فرقه‌ها و جناحهاست که به پدیده شوم زالوزادگی (آقازاده‌ها!) آلوده‌اند. در عین‌حال ناگفته نماند که مفهوم این حرفها این نیست که روحانی، انقلابی نبوده یا نیست. نماد واقعی «انقلابی‌گری اصولی» را اگر در بودن خلاصه کنیم، نمی‌توانیم وی را غیرولائی تلقی کنیم! کافیست به بیان مرحوم آیةالله سیدجعفر کریمی هم عنایتی بکنیم که صریحا معتقد بود: «در امر ولایت، فدائی‌تر از روحانی سراغ ندارم»! (ناگفته نماند که آن مرحوم، از نجف تا قم، معتمد و مسئول دفتر استفتائات امام خمینی بودند و همین جایگاه را در دفتر استفتائات آیةالله العظمی خامنه‌ای هم داشتند) لذا از اشاره روشن این فقیه سیاسی قابل اعتماد امامین انقلاب+نظام، به سادگی نمی‌شود عبور کرد! و حداقل اینکه در قضاوت‌های خود جانب احتیاط را براحتی از کف ندهیم. با همه این احوال تمام حرف بنده اینست که در کنار مشاهده نیمه خالی لیوان، نیمه پر آن (و بالعکس آن) را هم باید دید. شما مختارید که خوبی‌ها و کارآمدی‌های روحانی را در حد یک قاشق شکر در مقابل یک بشکه زهر هلاهل ببینید ولیکن بنده (بعنوان یک فعال سیاسی/مذهبی بعد از ۴۵ سال حساسیت به سرنوشت انقلاب و نظام و تأکید بر تفکیک‌ناپذیری آنها از زمان مطالعه مقاله «نهضت و نظام» دکتر شریعتی در سال ۱۳۵۵ و نپذیرفتن دیدگاه او) چنین برآوردی را اصلا منصفانه نمی‌بینم. حال امیدواریم جناب رئیسی بتواند (نظام بشرط انقلاب و انقلاب بشرط نظام) را برافرازد. «اللهم أرنا الاشیآء کما هی» بازرس ویژه ستاد رئیسی/حم✋» (پایان مقاله۱۴۰۰حم) 👌 ناگفته نماند؛ بنده بر خلاف دوره‌های خاتمی و مشانژاد که به دلایلی نتوانستم، را در استقبال از آن‌دو نفر همراهی بکنم ولیکن در دوره‌های روحانی و رئیسی به عللی، همراه اکثریت ملت در استقبال از این دو نفر گشتم! 👌 نکته مهم دیگری که در این مقاله (جوابیه)، قابل توجه است عبارت «من انقلابی‌ام نه دیپلمات» امام خامنه‌ای است که مورد اشاره قرار گرفته است. این جمله آقا، بسیار معنی‌دار است و ریشه آن، برمی‌گردد به همین مبحث «نهضت+نظام» و جای‌گاه جمهوریت در آن که از بزرگترین «چالش‌های امام در تشکیل نظام» بود و در جای خود مورد تحلیل جامعی قرار خواهیم داد. بعد از پیروزی انقلاب و تشکیل نظام، طیفی از انقلابیون (همانند امام خمینی و مقام معظم رهبری)، کماکان انقلابی‌گری خود را حفظ کردند و طیفی دیگر از انقلابیون (همانند هاشمی و روحانی)، چنان در قامت ، ظاهر گشتند که گویا هیچ سابقه‌ای از انقلابی‌گری نداشتند و نمی‌خواهند حتی ذره‌ای خود را بدان بیآرایند (و بنظر خودشان بیالایند!) بنابراین «طیف دیپلمات‌ها» (متأسفانه در اکثریت خواص)، ترکیب «نهضت+نظام» را بر نتابیده و بالتبع ارزشی هم برای «جمهوری+اسلامی» قائل نشدند و متقابلاً طیفی هم ضمن «تکاپو برای حفظ نظام در حد انجام أوجب واجبات»، هرگز از انقلابی‌گری خود دست نکشیدند و بر انقلابی بودن خود تصریح و تأکید کردند که خوشبختانه اکثریت عوام هم حامی چنین هستند. ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۸ بهمن۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
1.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 خودزنی بی‌بصیرت‌های بی‌شرف!! بعضی‌ها که گرفتار توهمات عجیبی می‌شوند، دست به اقدامات غریبی می‌زنند و حال آنکه بازنده و منکسر نهایی آن مبارزه (توحش) دون‌کیشوت‌وارشان، خودشان هستند! امان از و درایت و !! امان از و بی‌پایان! اما بدترین قسمت ماجرا آن‌جاست که گاهی (ولو اکثریت نسبی و اسمی جامعه) علیه خود می‌جنگند و به خودشان آسیب می‌زنند و نهایتاً خودشان را از پای در می‌آورند و در عین‌حال گمان می‌کنند را منفعل و تارومار کرده‌اند! مثل همین قوچ بیچاره که به علت عدم دارد از روی خود با خود می‌جنگد اما در نهایت فقط خود را فرسوده و مضمحل می‌سازد! این گونه و بلکه ، بی‌گمان و ، همان بی‌شرف‌هایی هستند که گاه و بیگاه علیه ، شعار «بی‌شرف ... بی‌شرف ...» سر می‌دهند!!! و هر ناظر سومی بعینه می‌بیند که آن‌ها گویا در مقابل آینه، با یک ۱۰۰٪ی خصلت وقیح و قبیح خودشان را فریاد می‌زنند و‌ به دیگران نسبت می‌دهند! آن‌ها با این و امثال آن، چنان خود را و تحریک به می‌کنند که به سرعت تبدیل می‌شوند به «کرگدن‌های ویرانگر و کروکودیل‌های غارت‌گر» تا برای هیچ‌کسی جای هیچ تردیدی باقی نگذارند که در حضیض بی‌شرفی کرده‌اند! متأسفانه در ایران‌زمین هم چنین جانورانی یافت می‌شوند که به هیچ صراطی، مستقیم نیستند! الا علی سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۲۳ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 اوهام مسعود و فایزه (بخش۲): این تحلیل معطوف به کلیپ‌های مندرج در 👈بخش قبلی👉 و نیز یادداشت 👈روانی‌های مشهور👉، تحریر می‌شود: 👌گفته‌های هماهنگ و ، دستپخت واحدی است. پذیرش اشتباهی! طرف (طبق ادعای خودش) از شدنش، شوکه شده و حتی بعد از پذیرش در دانشگاه، منتظر بوده که به وی بگویند؛ تا چه رسد به ریاست جمهوریش که ای‌بسا هر لحظه منتظر است تا به او بگویند؛ اشتباه شده! صرف‌نظر از این‌همه اعتماد به نفس(!) وی، تناقضات بی‌پایان اوست که موجب همه‌جانبه است و لذا بنده تقریباً هر روز تذکر می‌دهم که اشتباه شده است! از طرفی ادعا می‌کند که فکرش را هم نمی‌کرده ملت او را برای برگزینند و از طرفی ادعا می‌کند که آمده بوده تا با کسب ، به دنیا ثابت کند که ایرانیان هنوز هم پای کار انقلاب خود هستند! خیز برداشتن برای جلب آراء کجا و فکرش را هم نمی‌کرده که روزی شود، کجا؟!! (اگر فکرش را هم نمی‌کردی پس چرا وارد شدی؟! و اگر مطمئن بودی که می‌آیی و باعث چنان انتخاباتی می‌شوی که به دشمنان ثابت کنی، ملت با رأی دادن به تو نشان می‌دهند که پای کار انقلاب خود هستند، چرا ادعا می‌کنی فکرش را هم نمی‌کردی؟!) وی ضمن اعتراف به این واقعیت که و ریاست جمهوری (و حتی دانشجوئی پزشکی) را نداشته است اما با ، اسمش از صندوق در آمد(!)، تلویحاً انتخابات را متهم به می‌کند! حال فرض می‌کنیم که وی از تبعات سیاسی ادعای مشمول حمایت خاصه رهبری از شخص او بودن (در مفهوم اتهام تقلب به )، چیزی نمی‌فهمد و بمنظور معنوی و انقلابی خود بر و ، از خرج می‌کند! و شاید هم عامدانه، زیرکانه و مکارانه، باب چنین اتهامی را می‌گشاید تا تلویحاً ادعای تقلب در انتخابات ۱۳۸۸ و بالتبع مشروعیت بخشیدن و حداقل قبح زدایی از آن شرارت نابخشودنی را جار زده باشد! (زیرا خیلی ظریف این مفهوم را القاء می‌کند که فرضاً اگر رهبری در انتخابات ۱۳۸۸ دخالت نمی‌کرد، محال بود بالا بیاید! همچنانکه اگر رهبری در انتخابات ۱۴۰۳ دخالت نمی‌کرد محال بود از صندوق، خارج شود! فلذا باید گفت؛ زهی به این حیله‌گری وی) و اما اینکه دنیا معطل آن بوده تا با نامزدی وی، ملت بریده و مأیوس ایران بیایند پای کار انقلاب: طبق آمارهای رسمی؛ در سال ، حدود ۳۶ میلیون نفر بود و در سال جاری، حدود ۸۶ میلیون نفر است. فلذا در طی ۴۶ سال گذشته، جمعیت ایران، حدود ۵۰ میلیون نفر افزایش یافته است که فایزه، آن‌را نسل Z می‌نامد! نسلی که اصلاً توی باغ نیستند و از و و ، نفرت دارند و...! زیرا که ما آن‌ها را نابود کرده‌ایم! (البته اعتراف وی به نابود کردن ارزش‌های توسط وی با توجه به ریزش‌ها و لطمات عمیقی که بر «نهضت+نظام اسلامی» تحمیل کردند، اعتراف درستی است ولیکن إشکال آن در اینجاست که هنوز به نابودی مطلق مد نظر آن‌ها نرسیده‌اند و از ملاحظه رویش‌ها کور و کر هستند!) این ، از طرفی به انحاء مختلف، موجب در انتخابات و بلکه شرکت گله‌هایی از در شده و می‌شوند و از طرفی این روی بر تافتن‌های تحمیلی بر بخشی از جامعه را نشانه «ناکارآمدی نظام» و «غلط بودن نهضت» و «باطل بودن اسلام»، جلوه می‌دهند! زهی به این‌همه بی‌شرمی و خباثت و خیانت! کاهش مشارکت ملت در طی ۴۶ سال، عللی دارد (که بررسی تفصیلی آن نیز طی مقالاتی مستقلاً مورد بررسی است) که همه آن‌ها را باید احصاء نمود و مورد توجه دقیق و عمیق قرار داد که هم نیازمند (توجه به علت‌ها) و هم محتاج (توجه به معلول‌ها) هستند. از جمله تأثیرات استحماری دشمنان، فعالیت شبانه‌روزی «بیش از ۳۰۰ شبکه ماهواره‌ای فارسی‌زبان برای کمتر از ۲٪ مردم جهان!» است که دکتر ، احصاء و اعلام کرد. فایزه (که در حال و هنگام سق زدن به ساندویچ، بازداشت شده بود و جزو است) ادعا می‌کند؛ «بن‌بست نظام در سیاست‌های داخلی و خارجی»، باعث مقام معظم رهبری از منویات ارزشی خود شده و حتی از صرافت شکست‌های مختلف، آقا مجبور شد به کارگردانی سناریوی بالا آوردن پزشکیان (بعنوان آخرین تدبیر برای جلوگیری از فروپاشی نظام) بپردازد! توهمات پوزیده پوسیده هم در اینست که خود را ناجی افسانه‌ای ایران می‌پندارد (یا جلوه می‌دهد) و نمی‌فهمد که؛ ۱) تعاون ملت در سطح ۹۸٫۲٪ در سال ۱۳۵۸ یک معجزه بود. (با توجه به مسائل روان‌شناختی مورد اشاره در 👈مقاله فرهنگ پل‌نشینی/ملتی آتشین در گذرگاه ایران👉) ..ادامه دارد. ✍مقالات حم | حیفه نبینی | محل نظرات ۱۴۰۳/۱۱/۱۹
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 تاوان تعلل غضب الهی 👌در این‌جا روی سخنم با ؛ 🔲رئیس سابق نیروهای مسلح 🔲رئیس سابق واسطه با ✅هر۲ است! جناب سپهبد باقری! خوشا به سعادت شما که اینک «مرزوق عندالرب» هستید و مطمئنم که ما را در این دنیای دون، بهتر از همیشه، می‌بینید و می‌شنوید و جسارتاً با شما سخنی دارم در قالب یادآوری چند نکته: ۱) از مذاکره با (بویژه و ده‌ها هزار فلسطینی مظلوم و...)، چنان نفرتی داشتند که حتی حاضر نشدند با در میدان ، رابطه مستقیمی داشته باشند و جنابعالی را سرحلقه تیمی قرار دادند که به رتق و فتق امور ذی‌ربط بپردازد! هم‌تیمی شما شدن سرداران؛ و ، هم معمای قابل تأملی است! ۲) در 👈مورخه ۱۴۰۴/۱/۱۹ (دقیقاً ۴ روز قبل از آغاز اولین دور مذاکرات در ) که طی یادداشتی👉 خطاب به شما نوشتم؛ «جناب آقای باقری! ⁉️از هیچ توقعی نیست بجز ارتکاب ولیکن شما که در هستید، چرا بجای تمرکز بر نحوه انهدام دیه‌گو گارسیا، بدنبال چنین اباطیلی افتاده‌اید؟!»، نمی‌دانستم شما سرحلقه واسطه بین و هستید که اگر می‌دانستم، هشدارهای دیگری می‌دادم! ۳) در زمان تحریر 👈یادداشت مورخه ۱۴۰۴/۱/۲۱ با عنوان «یاسِرون ایران در افسون مُقامِرون»👉، که به مسئله «نزدیک شدن ایران به با بزرگی بنام »، پرداختم، نیز نمی‌دانستم شما هم در گوشه میز قمار وی نشسته‌اید اما ایران را بازنده این تلقی می‌کردم ولیکن در پایان افزودم: «آمریکای بازنده، راهی بجز تسلیم شدن ندارد و‌ در آخرین تلاش خود نیز شکست خواهد خورد.» (که خورد)! اما ننوشتم به چه قیمتی؟! ۴) البته 👈یادداشت مورخه ۱۴۰۴/۳/۷ خود را «بازنده م.غ.م. (۱+۲)، جبهه مقاومت است»، معنون کردم👉 و در پایان آن افزودم: «تا خیمه‌شب‌بازی برپاست، بابت از در امان است!» زیرا که مذاکره (مَیسِر) تحت ریاست جنابعالی با چیزی بیش از خیمه‌شب‌بازی و تکراری نبود! ۵) متأسفانه علیرغم هشدارهای صریح و نیز هزاران از ، شما 👈(مثلث و آلوده به جریان !)👉، آنچنان مسحور خیمه‌شب‌بازی دشمن (مراسمی در حد «آی خر برفت ... آی خر برفت!)، شدید که ندیدید برای «بزرگترین عملیات غافل‌گیری»، به بیخ گوش شما رسیده‌اند! و زمانی به خود آمدید که دشمن نه تنها خر ما بلکه جان شما را هم یک‌جا برده بود!😭 ۶) غرض از اشاره به این مقدمات، طرح این سؤال است که؛ 👌اگر شما بجای غوص و غور در جزئیات مذاکرات هیچ و پوچ در ، لحظه‌ای هم به این فکر می‌کردید که؛ اگر ، «آخرین موشکی را که حواله کرد و آنرا کرد»، چنانچه حواله جزیره نظامی کرده بود، چه می‌شد؟ بنده مطمئنم، با کمتر از نیمی از این موشک‌هایی که برای «بازدارندگی دشمن از ادامه این عملیات هیبریدی وحشی»، مصرف شد، می‌شد جزیره انگلیسی-آمریکایی دیه‌گو گارسیا را کاملاً منهدم کرد. آنچنان که هرگونه «حمله نظامی و تروریستی به ایران» را از مخیله خود حذف کنند. در اینصورت هم دانشمندان هسته‌ای ما زنده بودند و هم خود شما و هم سایر سرداران عالی‌مقام و هم شهدایی از متن مردم و هم این‌همه خسارت بر اقشار مختلف ملت، وارد نمی‌شد. ولیکن کرده و گرفتار شدید و از این عقب‌نشینی‌های غیرتاکتیکی خود بهره‌ای پر هزینه بردید. شاید توجیه کنید که «ما مایل به آغازکنندگی جنگ نبودیم»! و حال آنکه گویا نمی‌دانید آن‌ها حدود ۳٫۸۰۰ سال است که آغازگر جنگی خانمان‌سوز علیه بوده‌اند و از زمان تشکیل در ، پیاپی بر شدت انواع حملات کمی و کیفی خود علیه ایران، افزوده‌اند و بویژه بعد از که از تحمیل هرگونه و و و توطئه‌ای بر ما، دریغ نورزیده‌اند. و شاید ایضاً توجیه کنید که بدون جلب موافقت ، درگیری با دشمنان، وجاهتی نداشت! و حال آنکه باید تفکیک قائل شد بین این مقوله که؛ «اکثریت مردم در شرکت نکردند و آن‌هایی هم که شرکت کردند، مرتکب شدند!» (که تا حدودی موجه است!) و مقوله واجب «لزوم جنگ تمام‌کننده با سگ‌های هار که مطلوب و بلکه ملل مختلف دنیاست». وگرنه ما هرگز موفق به جلب موافقت لشگر سلیطه‌ها و کرگدن‌های ویران‌گر و کروکودیل‌های غارت‌گر و سایر ۹ لشگر نفوذی دشمنان، نخواهیم شد و اول و آخر مطلب، اینست که آن‌ها را زیرپای خود، لگدمال و له کنیم تا هم بر زمین نماند. ✍حسینی(منتظر) 🌐 گلچین | نظرات ۱۴۰۴/۵/۱
شما با چه سند و مدرکی، مدعی شدید؛ مرحوم مصباح، ضد ولایت بودند؟! ➕ مشروعیت حکومت اسلامی از بالا به پایین است، یعنی اگر در راس حکومت، امام معصوم یا نایبش بود، آن حکومت، اسلامی است چه در جامعه، منکر باشد چه نباشد. ‌‌‌‌☝️از پیام‌های وارده☝️ نقد‌ونظر 👌موضوعیت به اقدام او برای است وگرنه محلی از إعراب ندارد. 👌اسلامی بودن به اینست که حاکم، به اقامه بپردازد وگرنه فاقد است. (بگذریم از منحرفین که معتقدند؛ هم نبود، نبود!) 👌اقامه مذکور، مفهومی بجز اقامه تلفیقی «نهضت+نظام اسلامی» ندارد که ، آنرا در عبارت ، خلاصه فرمودند. 👌فلذا اعتبار به آمیختگی آن با است. (👈بگذریم از منحرفینی که👉 آغاز را پایان ، تلقی می‌کنند!) 👌 نظام جمهوری اسلامی به آن در نزد (قابل شناخت از طریق سالم متکی به ) است که البته سالم و صحیح بودن انتخابات و صندوق رأی به صرفاً بودن آن‌ها جای تأمل دارد! 👈بگذریم از کسانی که مقبولیت را در مشروعیت، مؤثر نمی‌دانند!👉 👌بنابراین، اشخاصی که، ضرورت؛ 🔲اسلامیت را از حکومت 🔲احکام اسلامی را از حکومت اسلامی 🔲نهضت اسلامی را از نظام اسلامی 🔲مشروعیت نظام را از مقبولیت نظام سلب می‌کنند، بدون شک، ✅ هستند. بنده اگر را 👈ضد ولایت نامیدم👉، بخاطر اینست که اعتباری برای نقش جمهوریت در گزینش ولی‌فقیه، قائل نیست و بجای جمهوری بر حکومت، تأکید دارد! ✍️حسینی(منتظر) 🌐 گلچین 💠 نظر