eitaa logo
پژوهشگاه حم
272 دنبال‌کننده
830 عکس
916 ویدیو
37 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ 🌸🌸🌸 🌸🌸 🌸 🌸 ثقلین فاطمة الزهراء(س) گلچینی از سخنرانی‌های 👈 (بخش پنجم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/88 بخش قبلی ☝️ بنابراین قصه ، امری بسیار فراتر از آن چیزی است که معمولاً حتی توسط بزرگ ، تصور شده و متاسفانه کاملا قرار گرفته است! شاید سؤال شود که اگر چنین باشد، پس چرا (ع) بجای از سخن رانده است؟! جواب آنست که؛ (حضرت روح‌الله هم اشاره کردند) بخاطر ملاحظه بوده است. زیرا درک مفهوم ، امر چندان سهل و آسانی حتی برای و نیست! «و ما أدراک ما لیلة‌القدر»؟! و مظلومیت اعظم ، همین‌جاست و عدم درک لیلة‌القدر! ⁉️ انواع ؛ در باب مظلومیت (س)، شاهد سه نوع «مظلومیت بزرگ/أُولیٰ»، «مظلومیت خیلی بزرگ/وُسطیٰ» و «مظلومیت بی‌نظیر/أُخریٰ» هستیم: 👈 «مظلومیت صغری»؛ نوع اول مظلومیت آن‌حضرت همان صدمات سنگین و لطمات مهلک و ضربات مرگباری بود که ، بلافاصله پس از شهادت‌گون (ص) بسیار جفاکارانه بر پیکر او تحمیل کردند و منتهی به شهادت محسن‌بن‌علی و سپس بیماری و نهایتا او گردید و و هم معمولاً عزادار همین نوع از مظلومیت او هستند و صد البته هم قابل عزاداری شدید است ولیکن محدودسازی مظلومیت آنحضرت به این میزان از زهر جفاء، خود مظلومیت مضاعف دیگری است. در این سطح از ذکر مصیبت، شاهدیم که حتی گاهی ماجرای شهادت حضرت به گسست پیوند پسرعمو و دخترعمو تنزل داده می‌شود و اینکه هنگام آخرین وصایای به ، مکالمه احساسی آن حضرات مقدسه با کلمات پسرعموجان و دخترعموجان بیان می‌شود تا بر ابعاد عاطفی دو تأکید شده باشد و اینکه «مفارقت پسرعمو و دخترعمو» (که عقدشان در آسمانها بسته شده!)، بزرگترین است که بر تحمیل شده است و...! 👈 «مظلومیت وُسطی»؛ نوع دوم مظلومیت واقعه بر فاطمه زهراء، عبارت از اینست که (طبق برخی روایات)، نزول (ع) بر حضرت زهراء(س) را با شدت و ضرورت آن‌حضرت تعلیل کنیم و بدان محدود سازیم! گوئی که آن صرفاً بخاطر کاهش آلام روحی حضرت علیهم‌السلام بوده است و تداعی حکایت‌های «قصه هزار و یک شب»! با این تفاوت که هم (العیاذبالله) برای لالائی کودکان آنحضرت بوده است و قصه‌گوی آن هم جناب و خلاصه اینکه یک ماجرای شخصی و خانوادگی بوده است! و حال آنکه قضیه بسیار فراتر از این حرفهاست و اینگونه روایت‌ها و تحلیل‌ها و تعلیل‌ها صرفاً از باب (در تعبیر امام خمینی) بوده است وگرنه (ایضاً به تعبیر ایشان) آب را در نتوان گنجانید! همچنانکه (باز هم به تعبیر دیگر )؛ در خصوص حضرت فاطمه، «دیگران هر چه گفته‌اند به خود بوده، نه به اندازه او»! آری، تنها کسی که توانست کرده و نگاهی بلندتر به آن‌حضرت بیافکند، بود که ایضاً در باره آن‌حضرت می‌فرماید: «زنی که تمام خاصه‌های انبیاء در اوست. زنی که اگر مرد بود، بود، به جای (ص) بود. معنویات، جلوه‌های ، جلوه‌های ، جلوه‌های ، همه در این موجود مجتمع است.» بیان عبارت «ما مفتخریم که ... که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به است از ما است.» در وصیتنامه امام خمینی، نشان از جایگاه رسمی والای (در اسناد بالادستی ) دارد و اینکه چنین افتخاری صرفاً نباید در حد و تعارفات باقی بماند و بلکه محتوای آن باید در میدانی، جاری و ساری باشد. بنابراین اگر آنحضرت را به جبرئیل منتهی به تحریر صحیفه‌ای در حد قصه‌های هزار و یک شب گردیده، تنزل بدهیم، هرگز به اعماق فحوای مفهوم خطیر «لو لا لما خلقتکما» و نقش بی‌بدیل و منحصربفرد آن حضرت در تکمیل زنجیره و ، نائل نخواهیم گشت که بالتبع مشایعت و تشیُّعی هم، آنچنان که باید و شاید نمی‌زاید. 👈 «مظلومیت کبری»؛ نوع سوم مظلومیت حضرت صدیقه کبری که نه تنها کم‌نظیر بلکه بی‌نظیر است، از جانب کفار (و منافقین بدتر از کفار) نبوده و نیست، بلکه از جانب خود و بلکه بهتر است بگوئیم از طرف مدعیان تشیع آنحضرت هم اتفاق افتاده است!! و این بزرگترین معمای است! ...ادامه دارد👇 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) آذر ۱۴۰۱ 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
تحریری حم بسمه تعالی حضرت روح در حریم ممنوعه! (۱) ، فرصت کم‌نظیری برای است. نزول روح و ملائکه، درخشان‌ترین واقعه امشب است. «تنزل الملائکة و الروح فی‌ها باذن ربهم، من کل أمر سلام هی حتی مطلع الفجر» چند نکته حائز اهمیت معطوف به «روح»: ۱) ملائکه قبل از روح، نازل می‌شوند. (تا زمین را زمینه‌سازی کنند برای نزول حضرت روح) و نزول آنان به و اجازه پروردگارشان انجام می‌گیرد. ۲) حضرت جبرئیل(ع) بعنوان قوی‌ترین ملک از ملائک، از پیش‌قراولان حضرت روح است. فلذا حضرت روح مافوق ملائکه از جمله؛ جناب جبرئیل است. (در بعضی از ترجمه‌های قرآن که ادعا شده «روح؛ اعظم ملائکه است»! از اشتباهات رایج است.) ۳) معراج پیامبر اعظم(ص) مکرراً (۲الی۱۲بار) رخ داده است. ولیکن همه آنها دارای سه مرحله کلی بوده‌اند: ۳/۱- «من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی» ۳/۲- «من المسجد الاقصی الی سدرة المنتهی» ۳/۳- «من سدرة المنتهی الی القرب الاعلیٰ» ۴) بزرگترین فرشتگان خدا (از جمله اعظم آنان؛ جبرئیل) در معیت معراجیه پیامبر اکرم(ص) بودند. ولیکن بدون آن! ۵) هیچ فرشته‌ای باندازه حضرت جبرئیل(ع) و تیزپرواز و بلندپرواز نیست. ۶) مرحله سوم معراج برای کلیه ملائکه (حتی برای که أبَرقدرت است) ممنوعه است. فلذا فرمود: «لو دنوت أنملة لاحترقت»! جبرئیل وقتی از رسول‌الله الاعظم(ص) بازماند گفت: اگر به اندازه یک بند انگشت نزدیک شوم بلافاصله آتش می‌گیرم! فلذا مرحله سوم را پیامبر به تنهائی ادامه دادند. مسئلة: قرب الهی که اندک نزدیکی بدان، حتی جبرئیل را زده و نابود می‌کند، چگونه است که برای پیغمبر اکرم(ص) مبدل به «برداً و سلاما» می‌گردد!؟! سرآغاز قصه در (سوره دوم از آیات ۳۰ به بعد)؛ «.. فقال أنبئونی بِأسماء هؤلاء إن کنتم صادقین»! «.. قال أ لم أقل لکم إنی أعلم ... و أعلم ما تبدون و ما کنتم تکتمون»؟! نکات حائز اهمیت معطوف به کتمان ملائکه: ۷) خالق متعال، قبل از آفرینش مخلوقی سه وجهی بنام «آدم، انسان و بشر»، جعل او در زمین را به ملائکة‌الله، اطلاع‌رسانی می‌کند! (چه ضرورتی داشته؟!) ۸) پروردگار متعال، مخلوق جدید خود را خلیفه می‌نامد که قرار است «جانشین جنّ» گردد. (عنوان مجعول «خلیفة+الله» مورد تأیید و نیست و بنظر می‌رسد از مطلوب است که وارد اسلام شده و از ادبای و غیرمسلمان گشته است!) ۹) پدیده خلیفه در زمین، با اعتراضیه ملائکه مواجه می‌شود! زیرا او را پیشاپیش متهم می‌کنند به اینکه موجودی و (فسادگر و خون‌ریز) است! (البته اتهام ملائکه قرین واقعیتی است که با انتشار در رخ عیان کرده و هنوز هم ادامه دارد!) ۱۰) شگفتی ظاهری ملائکه، از آن‌جهت، وجاهت دارد که «پدیده مفسد و سفاک» با «سبحانیت و قداست الله»، ناساز است. فلذا گفتند: «نسبح بحمدک و نقدس لک»! ۱۱) خالق متعال، بدون ردّ ادعای ملائکه می‌فرماید: «إنی أعلم ما لا تعلمون»؛ من می‌دانم چیزی را که شما نمی‌دانید! مسئلة: آن‌چه را که خدا می‌داند اما ملائکه نمی‌دانند، چیست؟ آیا مربوط به است؟ یا مربوط به ؟ بنظر می‌رسد که مجهول ملائکه در «الاسمآء» است. زیرا خدا بلافاصله بعد از اشاره به چیزی که ملائکه نمی‌دانند، اقدام به تعلیم اسماء می‌کند؛ «و علَّم آدم الاسماء کل‌ها»؛ و آموخت به آدم همه اسم‌ها را! ۱۱/۱- ظاهراً منظور از «الاسماء کل‌ها»، اسماءالله است که هم نامیده شده‌اند. ۱۱/۲- مجهول در بین بوده است. ولیکن نه مطلق آن‌ها بلکه برخی از آن‌ها و شاید فقط یکی از آن‌ها! ۱۱/۳- «اسم الله» مجهول در نزد ملائکه، کدامین اسم خدا بوده است؟! (البته بنظر می‌رسد که اسم‌الله خاص خدا، برای ملائکه، نبوده است بلکه آنان به این اسم‌الله خاص، می‌ورزیده‌اند! لذا فرمود؛ «ما کنتم تکتمون» و به صراحت، تردید در را با عبارت «إن کنتم صادقین»، برجسته فرمود! ۱۲) اولین اسمی که پروردگار متعال به خلیفه، اطلاق می‌کند کلمه است. (علّم آدم الاسماء) و این عنوان تا زمانی که آدم و حوا در بهشت هستند، پایدار است و بمحض آنکه به زمین می‌کنند، به و هم مسمی می‌گردند. ۱۳) تقدیم آدم بر در امر ، دلیل خاصی دارد که در جای خود قابل توضیح است. ۱۴) ملائکه علیرغم فراگیری اسماءالله، هنگام بازگوئی آن‌ها، گویا از اشاره به یکی از اسماءالله، تعمداً تجاهل می‌کنند! مسئلة: کدام اسم‌الله، و بلکه ملائکة‌الله است؟! آنان چیست؟! ..ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) شب قدر ۱۴۰۲ کانال «چلچراغ معارف و احکام حم» https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
☫﷽☫ ✍ ⚖️ عیدین «عرفان + قربان» و مفاهیم تقارن زمانی آن‌دو 💠 انسان را در ، چهار جای‌گاه منظور شده است: 1️⃣ جای‌گاه أعلیٰ (رضوان‌الله) 2️⃣ جای‌گاه عالی (جنات نعیم) 3️⃣ جای‌گاه سافل (دنیای دون) 4️⃣ جای‌گاه أسفل (جهنم صافی) 👌 ورود به از جای‌گاه عالی آغاز گردید که حد وسط بود. زیرا روح او متعلق به عالم أعلیٰ و جسم او متعلق به عالم سافل بود. جایگاه عالی همان جنّت (بهشت) بود ولیکن راه مستقیمی به جای‌گاه أعلیٰ (عالی‌تر) نداشت و تنها راه دسترسی بدان بر عالم سافل (دنیای سفلیٰ) و قربانی کردن جسم (وا نهادن بُعد مادی در این عالم) و آنگاه به عالم أعلیٰ (فراتر از بهشت) است. فلذا در این معرکه سه احتمال منطقی وجود دارد: ۱) موفقیت کامل و بسوی عالم أعلیٰ (عطآئاً غیرمجذوذ) ۲) موفقیت نسبی انسان و به عالم عالی (بهشت برین) ۳) شکست مفتضحانه بشر و به عالم أسفل (جهنم سوزان) 👌 احتمال چهارم (ماندن در عالم سافل یعنی دنیا) منتفی است زیرا طاقت حبس ابدی در این عالم را ندارد ولیکن بصورت موقت تا حدودی و بصورت نسبی تحمل می‌کند. شاید بهترین شعر عارفانه در این مطلب، غزلی از باشد که نیکو سرود: ساقیا بر سر جان بار گران است تنم باده ده باز رهان یک نفس از خویشتنم من از این هستی خود نیک به جان آمده‌ام تو چنان بی‌خبرم کن که ندانم که منم نفس را یار نخواهم که نه زین اقلیمم چه کنم صحبت هندو که ز شهر ختنم گل بستان جهان در نظرم چون آید روضه باغ بهشت است نه آخر چمنم پیش این قالب مردار چه کار است مرا نیستم زاغ و زغن طوطی شکر سخنم نیم از عالم خاک دو سه روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم ای بوی نگارم به من آر تا من از شوق، قفس را همه درهم شکنم خنک آن روز که پرواز کنم تا ور یار به هوای سر کویش پر و بالی بزنم در میان من و همام است حجاب وقت آن است که این پرده به یک سو فکنم 👌 در هر حال انسان در (عالم سافل) ناچار به کردن است ولیکن؛ چنانچه پیکر و قفس بدن خود را درهم شکسته و قربانی روح و خویش سازد، امکان پرواز بسوی عالم أعلیٰ را خواهد یافت و اگر مرغ روح خود را قربانی بدن و خود سازد، به سقوط می‌کند تا همه کثافات و آلودگی‌های حاصله را بسوزاند تا شاید گشته و مستحق بازگشت به گردد. ضمنا اگر نتواند بعد از رهایی از تعلقات بشریتی خود، روح خویش را به پرواز در آورد، صرفا بسوی عالم عالی (بهشت) باز خواهد گشت. ولیکن آدمی را سزاست که به عالم أعلی (ملکوت) رجعت کند که اصالتا برای آنجا آفریده شده است که؛ «إنّا لله و إنّا إلیه راجعون». ⁉️ حال نوبت به این سؤال می‌رسد که آیا انسان، موفق خواهد شد؟! جواب این سؤال رهین میزان انسان است. یعنی عرفان و معرفت (عرفه) انسان تعیین‌کننده میزان موفقیت انسان در امر موفق است. دین اسلام (... یعلوا و لا یعلیٰ علیه) این جهان‌بینی واقعی و حقیقی خود را در قالب مناسک ایام مبارک و عید قربان به اشتراک گذاشته است و چه نیکو ایامی هستند اگر انسان بتواند قدر آن‌ها را دریابد! عیدین عرفان+قربان مبارک‌باد بر انسان ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) روز عرفه ۱۴۰۱ 💠 کانال چلچراغ معارف و احکام حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🔰 اشتراک نظرات در گروه چلچراغ معارف و احکام: https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «شهر»+«رمضان» (بخش ۰۳): ... اگر این ادعا قرین صحّت باشد، باید پرسید که این خاصیت (ارماض الذنوب) از کجا نشأت می‌گیرد؟ واقعاً غیر از خدا چه کسی می‌تواند گناهان انسان‌ها (بویژه آنها) را بسوزاند و محو نماید؟ آن یا صفتی که و حضرت با آن به ازاله و خلائق در بپردازد تا را به موضع اولیه خود برگرداند، کدام است؟ وقتی که در زاویه‌ای از عالم، جُناح و گناهی رخ دهد که محو آن، مستلزم جراحی سخت و شدیدی در تراز «سوزانیدنی نابودکننده از صفحه خلقت» باشد، از چه کسی بجز رمضان بر می‌آید؟ 👌 آن آتشی است که وقتی چیزی را بسوزاند، هیچ اثری از آن، باقی نمی‌گذارد! رمضان؛ حتی اگر اسم‌الله نباشد، آن حریم آتشینی است که می‌تواند أبَرقدرتی از بنام حضرت () را هم بسوزاند! چنانکه در الی‌الله صلی‌الله علیه و آله و سلم، فرمود؛ «لو دنوت أنملة لأحترقت»! چرا ، هیچ‌کدام از ماه‌های ۱۲گانه خود را متصف به صفات خود نفرمود بجز رمضان؟! لابد و ظرائفی در این مطلب هست که باید در باره آن بسی و کرد. چنین تفقه مطلوبی را در سلسله «مقالات حسینی منتظر»، تحت عنوان «تفسیر رمضان»، دنبال می‌کنیم تا شاید حجابی از حُجُب مختلف (فراوان و پیچیده) این مطلب خطیر، کنار بزنیم و امید آنکه بر حجاب‌های قضیه نیافزاییم! 🤲 لطفاً با ما همراه باشید 🙏 و سال نو بر همه ما مبارک باد 🤲 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱ فروردین ۱۴۰۳ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
مباهله مشانژاد و میرنورد 👇👇👇 🚩🚩🚩 🚩🚩 🚩 🚩 آخرین بازمانده مباهله؛ جمعه ۲۵ ذی‌الحجة ۶۰ هـ.ق. منزل عقبة البطن(حوالی‌کربلا) 👈 این‌روزها کاروان (ع)، آخرین بازمانده از واقعه شکوهمند مباهله به کربلا نزدیکتر و نزدیکتر می‌شود و در چنین روزی (سالگرد مباهله) وارد توقفگاه عقبة البطن شده است. بعد از دو هفته، ۷۲ نفر از مردان این کاروان به رسیده و الباقی اعضای که عمدتا زن و بچه هستند به اسارت خواهند رفت. در این فاجعه عظمی، «قدیمی‌ترین انسان » به شهادت می‌رسد. ⁉️ و ما بار دیگر با این سؤال مواجهیم که چرا حضرت (ع) در مقابله با دشمنان قسیّ‌القلب خود که شکمهایشان انباشته از حرام بود، نفرمود؟! 🌀 روزهای پساانتخابات ۱۳۸۸ خیابانهای مرکزی (از میدان هفتم تیر تا میدان آزادی) شاهد آشوب‌های دهها هزار نفره روزافزون کسانی بود که و را به هم ریخته بودند که به مشهور شد. 👈 یکی از مدیران‌کل وزارت اطلاعات با حضور در یک محفل سیاسی، به تحلیل حواشی ۸۸ پرداخت و اینکه اگر این تظاهرات تداوم یابد وظیفه نظام چیست؟! و هر کسی جوابی می‌داد؛ یکی گفت: همه این خس و خاشاک‌ها باید از دم تیغ گذرانده شوند! بنده هم گفتم: ما چیزی بنام نداریم وقتی که مباهله را داریم. راه‌حل پیشنهادی من است. طرفداران پیشقدم بشوند و با طرفداران در یکی از بیابان‌های اطراف تهران جمع بشوند و از خدا بخواهند که طرف باطل را نابود گرداند! دیگری هم (که از همه ما عاقل‌تر بود!) گفت: تنها راه‌حل اینست که بازداشت و محاکمه و اعدام شوند تا این شرارت‌های خیابانی خاتمه پیدا کند. تقریبا همین پیشنهاد پیش رفت البته به اعدام نرسید و قضیه با حبس و حصر فیصله پیدا کرد. اما یکی دو نفر هم در جلسه بودند که پیشنهاد بنده را دنبال کردند که در قالب چند سؤال و جواب مختصر می‌کنم: سؤال: مگر مباهله قابل بهره‌برداری است؟! جواب: مگر نگفتند؛ مباهله مؤمن است و تا همیشه قابل استفاده است؟ س: آیا تاکنون از این سلاح علیه دشمنان استفاده شده است؟ ج: بنده سراغ ندارم حتی خود هم از آن علیه دشمنان‌شان استفاده نکردند؛ نه ، نه ، و نه (علیهم السلام)! س: آیا لازمست هم در این مباهله شرکت نماید؟ ج: بسیار بعید می‌دانم! س: خود شما در کدام طرف موضع می‌گیرید؟ ج: اساسا نه تنها شرکت نمی‌کنم بلکه تا جائی که بتوانم با خانواده‌ام از آن اجتماع فاصله می‌گیرم! س: بنظرتان کدام طرف ماجرا نابود می‌شود؟ (طرفداران میرحسین یا احمدینژاد؟) ج: احتمالا هر دو طرف!! س: یعنی چی؟!! ج: بنظرم هر دو طرف، تیغه یک هستند علیه ج.ا.ا. (نمی‌دانم چرا بعد از آن دیگر مرا به جلساتشان دعوت نکردند!) ⁉️ الغرض؛ چرا امام حسین(ع) در مواجهه با ، از مباهله استفاده نکردند؟! اگر عمری باقی بود، بنده نظر و تحلیل خود را کماکان بمناسبت سالگرد ، عرض خواهم کرد. 🤔 عجالتا خواستم صرفا طرح مسئله بکنم. این مسئله مهم را (که به فهم مباهله هم کمک می‌کند) در همه گروههای خود به اشتراک بگذارید. بنظرم در بی‌خاصیت‌ترین و بلکه ضدانقلاب‌ترین گروهها هم یکی دو نفر پیدا می‌شوند که جواب خوبی بدهند. بنده شخصا در آنها تیزهوشانی را دیده‌ام که در گروههای و حتی کمتر دیده‌ام! حتی اگر نظر خود مرا هم که در سالهای پیشین (در قالب مقاله و سخنرانی یا درج پستی در تلگرام و واتساپ) تقدیم کرده‌ام بیاورید، از جایزه بنده برخوردار خواهید شد. مهم اینست که این مطلب مورد بررسی بیشتری قرار بگیرد. ان‌شآءالله 🌹 🌹🌹 🌹🌹🌹 ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۰۹۳۵۱۳۲۷۷۹۴ ☝️از مقالات بازیافتی از ذخیره گوشی☝️ تحریر این مقاله☝️ باید در حد فاصل سالهای خرداد ۱۳۹۷ لغایت آبان ۱۴۰۱ باشد که بنده در واتساپ، فعال بودم. زیرا بنده بعد از فیلترینگ تلگرام در سال ۱۳۹۷ وارد واتساپ و بعد از فیلترینگ واتساپ از آبان ۱۴۰۱ وارد ایتا شدم. در واتساپ بجای تاریخ تحریر، معمولاً شماره تماس خود را می‌نوشتم تا اگر کسی بخواهد إن‌قلتی به مقاله‌ام داشته باشد، بتواند با من ارتباط پیدا بکند! در تلگرام، مقاله/مقالاتی در باره مباهله نوشته بودم و از کف رفته بود و این یادداشت، تقاضا و فراخوان از کسانی بوده است که شاید به مقالات بنده در تلگرام دسترسی داشته‌اند! ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۱/۴/۱۱ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
‌🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «فمعکم، معکم لا مع عدوکم» (بخش ۰۴): آفتاب آمد دلیل ! همین ، آیا نظیری در تاریخ دنیا دارد؟! «این چه شمعی‌ست که عالم همه پروانه اوست؟!». ... (ع) و چراغ تابان هدایتست؛ هم در این دنیا و هم در ظلمات وحشتناک و بلکه تمام کران تا کران عالم در اختیار اوست. حضرت ، آدم عجیبی بود و در امور اربعه؛ { ، ، و } تا آنجا اوج گرفت که (ص) در وصف او فرمودند: «السلمان منّا اهل‌البیت» و هیچ شخص غیرمعصومی به این درجه نرسید. اگرچه (ع) می‌فرمایند: «در ، خدای متعال به عمویم؛ ، چنان مقامی عطا می‌کند که همه به آن می‌خورند! و بنده متحیّرم که عباس بالاتر است یا ؟ هر دو در امر ، درجه یک بودند. در هر حال در امر پویش حقیقت، روزی با سؤالی مواجه می‌گردد که برای آن جواب کاملی نمی‌یابد و در این اندیشه که از چه کسی بپرسد جز علی(ع) ره به جایی نمی‌برد. زیرا که او است. ((ص) فرموده بودند: «أنا و بابُ‌ها»؛ من شهر دانشم و علی دروازه ورودی آنست). برخاسته و حرکت می‌کند و ظاهراً در مسیر خود، مکثی کرده و لحظه‌ای تردید می‌کند که آیا جواب علی(ع) کامل خواهد بود؟! (معلوم می‌شود که سؤال وی پیچیده و خیلی بزرگ بوده است!) اما بمحض آنکه به محضر (ع) شرفیاب می‌شود، قبل از آنکه پرسش خود را عرضه نماید، حضرت به او می‌گوید: «إسئل من‌الحسین ما شئت»! سلمان متوجه می‌شود که علی(ع) نه تنها سؤال وی را می‌داند و هم جوابش را بلکه بر تردید لحظه‌ای او هم واقف شده و برای تأدیب وی او را به فرزند خردسال خود ارجاع می‌دهد! ولیکن سلمان که دارد بلافاصله زانوی ادب زده و از حسین بن علی(علیهماالسلام) می‌پرسد: آقاجان! شما چند سالتان است؟! این سؤال سلمان قدری عجیب است زیرا سلمان بخوبی می‌داند که حسین(ع) چند سال و بلکه چند ماه و حتی چند روزه است. زیرا که پیوسته در معیّت (ع) بوده است. امام حسین(ع) جواب می‌دهد: «ای سلمان به دو سالگی من نگاه نکن! من ۵۰٫۰۰۰ سال قبل از بودم!» و حضرت در ادامه به آدم‌های اول و دوم و سوم اشاره می‌فرماید و اینکه در زمان آنها پیغمبر و مجاهد بزرگی بوده است و... شاید هم ارجاع سلمان به حسین(ع) بخاطر تأدیب سلمان به علت تردید او نبوده و بلکه این مسئله، دلیل علمی داشته و آن «عمر أطوَل» امام حسین(ع) در و در این دنیاست که ظاهراً مخلوقی قدیمی‌تر از حسین(ع) وجود ندارد، حتی علی(ع)! [یا قدیم الاحسان! بحق الحسین] بنابراین امام حسین(ع) یک شخصیّت کاملاً استثنائی است. دارای عمری طویل در ، امام و و و محبوب اشخاص و ملل گوناگون و با تربتی پاک و حلال در این دنیا، دارای نفس مطمئنه تا راضیهً مرضیّه و دارای مقامات عالیه در ؛ شفاعت خاصه در و اوسع و اسرع ، سید شباب و پیشتاز و سلطان و... او محبوب خداست و همه خوبی‌ها را یکجا دارد و معدن خوشبختی‌هاست و بدبخت کسیست که دیوانه او نگردد و عالم همه دیوانه اوست. حال اگر ما هم بخواهیم به این اعتصام بورزیم، باید از کجا آغاز کنیم؟ و چگونه پیش برویم تا او گردیم؟ و چگونه بالاتر برویم تا او گردیم؟ جواب همه این سؤالات در باره کسب این عظیمه، یک کلمه بیش نیست؛ و التزام علمی و عملی به اولین و مهمترین که عبارتست از «عدم معیّت با دشمنان او»؛ «فَـمَـعَـکُـم مَـعَـکُم لا مَـعَ عَدُوّکُم». این «پیش‌شرط معیت» همطراز خود «معیّت» است. همچنانکه در هم متذکر است: «محمدٌ رسول‌الله و الذین مَـعَـهُ؛ أشدّآءُ عَلی الکفار، رُحَمآءُ بَینَهُم». جلسات بعدی در باره «معیّت» باز هم صحبت خواهیم کرد و همچنین به که وجه دیگر «معیّت» است خواهیم پرداخت انشاءالله. می‌بینید!؟ باز هم رسیدیم به مبحث «معیّت» و این سری از منظری دیگر. والسلام پایان قسمت ۱۱ از ۲۰ سلسله مقالات «معیت با ولایت». 👌 این چهار بخشی که تقدیم شد، در قالب یک برگه A4 بصورت پشت و رو و دو لت، قابل تکثیر است. چنانکه از سال ۱۳۹۴ تاکنون در برخی محافل سیاسی و مذهبی، تکثیر و توزیع شده است. 👌 «معیت با ولایت»، در راستای عبارت قرآنی؛ «محمد رسول الله و الذین معه»، موضوعیت دارد. ، بجای «عاشقان ولایت» و «حامیان ولایت» و امثال‌هم، از ، معیت می‌خواهد. هر مسلمانی هر روز باید خود با را محاسبه نماید. ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین۱۴۰۳ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏